فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۴۰۱ تا ۹٬۴۲۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
شناخت دانش کشاورزی بومی زنان روستایی با تاکید بر تحلیل جنسیتی (نمونه شهرستان نیشابور)
حوزه های تخصصی:
دانش بومی، تا دهه 1970، یادآور مفاهیم «واپسگرایی» و«ایستایی» در ذهن ها بود، که ناشی از افکار و رویکردهای کلاسیک توسعه، به ویژه نوسازی، و رهیافتهای انتقال فن آوری به کشورهای درحال توسعه بوده است. با بروز مشکلات اقتصادی واجتماعی و زیست محیطی ناشی از کاربرد تکنولوژیهای نامناسب، به تدریج تغییراتی در پارادایم نوسازی ایجاد گردید. در نتیجه تحولات شگرفی در نوع نگرش به دانش بومی ایجاد شد. تحت تاثیر این تحولات، فرهنگها، دانش ها، ظرفیت ها و مهارتهای بومیان با ارزش شناخته شد و به عنوان تکمیل کننده دانش علمی در برنامه ریزیهای توسعه ای و مشارکتی، مورد توجه و تاکید متخصِصان قرار گرفت.
با این وجود، هنوز ابعاد «جنسیتی» دانش بومی کمتر مورد توجه قرار گرفته و تحقیقات اندکی در زمینه شناخت ماهیت و سهم دانش بومی زنان درزمینه های تولید وجود دارد. براساس نظریه تفاوتهای جنسیتی زنان ومردان دارای دانش ها و مهارتهای متفاوتی درتولید دارند که به نقش ها و وظایف متفاوت آنها، مربوط است. آن گونه که نتایج این تحقیق نشان می دهد، زنان روستایی شهرستان جامعه نمونه، از دانش کشاورزی بومی غنی برخوردارند و میزان دانش آنها در مراحل مختلف تولید متفاوت است، به گونه ای که بیشترین دانش آنها با میانگین نمره 2/16 به دانش «کاشت» وکمترین آن به عملیات «نگهداری و فرآوری» با میانگین نمره 3/13، مربوط می شود. آگاهی از این دانش ها، می تواند در برنامه های توسعه ای مؤثر بوده و راه مناسبی برای تعدیل نابرابریهای اجتماعی- اقتصادی نهفته در سیاست گذاریها و طرحهای توسعه باشد.
پدیده کاهش همبستگی اجتماعی در کلانشهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات جامعهشناسی و جغرافیای شهری معاصر، یکی از ویژگیهای عمده کلانشهرهای کنونی را کاهش نگرانکننده پیوندهای اجتماعی و اخلاقی شهروندان میداند. در واقع در کنار معیارهای متعدد تعیینکننده جغرافیایی، اقتصادی، اداری، فنی و شبکهای، کلانشهر کانون اجتماعی ـ فضایی است که به تناسب افزایش جمعیت، توسعه نظام کار فنی و نیز بالارفتن حجم انتظارات ساکنین آن، پیوسته در معرض اشکال مختلف از کاهش و یا گسست در پیوندهای اجتماعی و اخلاقی قرار دارد. گسترش کاهش همبستگیهای شهری و شهروندی ممکن است در نهایت به ظهور اشکال گوناگون از ناهنجاریها و بیماریهای رفتاری و حتی در سطحی بالاتر، شکلگیری جرائم شهری و اختلال در نظام روابط جمعی و کارکردهای آن کمک کند. افزایش آمار جرائم شهری، فزونی میزان ناهنجاریهای رفتاری و روانی، تشدید خردهفرهنگهای گروههای اجتماعی ناهمگن، تغییر کارکرد روابط خانوادگی، کاهش احساس مسئولیت مشترک اجتماعی، رواج فرهنگ فردگرایانه منفی و موارد متعدد مشابه دیگر، موضوع خطر کاهش همبستگیهای اجتماعی و اخلاقی را به یک نقطه تهدیدکننده برای سلامت و توسعه پایدار در کلانشهرها تبدیل نموده است. اگر بازسازی اجتماعی شهری با ارکان فرهنگی، اخلاقی و جهت دار، هدف توسعه پایدار کلانشهرهای کشور ما میباشد، لازم است بررسی گردد که چرا و چگونه و تحت نفوذ چه عواملی همبستگیهای اجتماعی در این دسته از شهرها در معرض کاهش قرار دارد. به علاوه بهتر است تبیین گردد علائم و نشانههای کاهش همبستگیهای اخلاقی و اجتماعی را به کمک کدام دسته از رویکردهای علمی میتوان مطالعه نمود. مطالعه مسأله کاهش همبستگیهای اجتماعی در شهر این موضوع را آشکار میکند که ماهیت توسعه شهری در دوران اخیر با انواعی از گسست در روابط اجتماعی همراه میباشد. به دلیل تراکم جمعیت و انباشت انتظارات جدید در محیطهای شهری و فقدان روشهای جایگزین اجتماعی و فرهنگی و نیز راهکارهای فضایی مناسب، کلانشهرها از آغاز شکلگیری در دوران اخیر نتوانستهاند در کنار ارائه خدمات عمومی فیزیکی و اقتصادی، موجبات افزایش پیوندهای اخلاقی و معنوی ساکنین شهری را فراهم کنند. بررسیها نشان میدهند تأخر فرهنگی در بعد روابط اجتماعی از منظرهای مختلف شهری تبعات و نتایج تخریبی فراوانی را تاکنون برای مجموعههای انسانی به همراه داشته است. گذشته از عواملی که ممکن است موجبات تولید جرم شهری در کلانشهرها را باعث گردند، مطالعات نشان میدهند که کاهش هبستگیهای اجتماعی، فقدان انسجام و نظم پایدار در تعاملات انسانی، متغیرهای عمده در وقوع انحرافات و بزههای کوچک و بزرگ شهری میباشند. به نظر میرسد بازسازی تعاملات انسانی، توجه به ابعاد جمعیت، سرمایهگذاری در بعد فرهنگی و سرانجام تغییر جهت برنامهریزیها به سود حل فضاهای اجتماعی میتواند تغییر ساختار فوق را موجب گردند. مقاله حاضر به کمک بررسی جامعهشناختی و جغرافیای شهری و با استفاده از تجارب تحقیق شهری به مطالعه موضوع فوق پرداخته، تلاش دارد تا زمینههای علمی آن را مورد نقد و ارزیابی قرار دهد. بعلاوه این نوشته در نظر دارد با استفاده از رویکردهای علمی کنونی، شرایط پیچیده روابط انسانی در کلانشهرها را مطالعه کند و راه را برای انجام بررسیهای بیشتر پیرامون عواقب منفی فرایند فوق تسهیل گرداند.
تحلیل پراکنش تراکم های جمعیتی شهر تبریز با استفاده از روش حوزه بندی آماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش سریع نواحی شهری و در پی آن، اتخاذ سیاست متراکم سازی، مقوله تراکم را به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های تعیین کننده در مسائل شهری کشور مورد توجه قرار داده است؛ لیکن به دلیل تنوع ویژگی های ساختی شهرها و تأثیر پذیری تراکم از متغیر های مختلف، تحلیل و تبیین آن همواره با مشکلاتی مواجه بوده است. بنابراین با شناخت و بکارگیری روش هایی که بتواند به چنین مهمی کمک نماید، گام مطلوبی برای استغنای ادبیات شهرسازی کشور برداشته خواهد شد. بر این اساس، در این تحقیق سعی شده تا با بهره گیری از روش های آماری مبتنی بر داده های موجود (به ویژه داده های سرشماری های عمومی) به تحلیل تراکم های شهری پرداخته شود. بدین منظور برخی از روش ها و تکنیک های آماری تبیین و تحلیل تراکم در شهر تبریز به عنوان بزرگترین کلانشهر شمالغرب کشور مورد آزمون قرار گرفته و نتایج آن در این مقاله به رشته تحریر در آمده است. از جمله یافته های این تحقیق دستیابی به مدل هایی برای برآورد توسعه کالبدی شهر، طبقه بندی تراکم های شهری، و تحلیل عوامل مؤثر بر تراکم شهری در تبریز است که با توسعه آنها می توان به شناخت ابعاد وآثار تراکم های مختلف جهت نیل به روش ها و فرایندهای تعیین الگوهای علمی تراکم های شهری دست یافت. واژگان کلیدی: تراکم جمعیتی، پراکنش فضایی، روش های طبقه بندی، تغییرات تراکم.
شناختی از کرد و کردستان
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل شاخص های کمی و کیفی مسکن در شهر تفت و برنامه ریزی آتی آن
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، ابتدا شاخص های کمی و کیفی مسکن شهر تفت بررسی شد. سپس وضعیت مسکن آن در مقایسه با سایر مناطق شهری استان و دیگر نقاط کشور، مشخص گردید. نتایج بررسی ها نشان داد که وضعیت مسکن شهر تفت طی سالهای 75-1355 روند رو به رشدی دارد و از لحاظ کمی شرایط بهتری نسبت به سایر مناطق شهری داشته است، اما از نظر کیفی در مرتبه پایینتری قرار گرفته است.
در بخش بعدی، پس از پیش بینی جمعیت شهر تفت تا سال 1405، با نرم افزار “People”، نیازهای مسکن (توسط الگوی خام) و تقاضا برای آن (با مدل لوژستیک) در نیم قرن آینده مشخص شد. بر اساس این برآورد، 4356 واحد مسکونی جدید مورد نیاز می باشد، اما تقاضا برای مسکن در این دوره تنها 3800 واحد مسکونی است، که 2/83 درصد نیازها را برآورده می کند. با توجه به توان موجود شهر (در صورت افزایش دو برابری تراکم در واحدهای مسکونی) می توان 6/52 درصد کل نیاز و 3/63 درصد از تقاضا را تامین نمود. توسعه متراکم با مساکن کوتاه مرتبه می تواند الگوی مطلوبی برای توسعه پایدار شهر تفت با شد.
بررسی وضعیت اقتصادی نواحی روستایی و تاثیرآن بر مهاجرتهای روستایی شهرستان شیروان
حوزه های تخصصی:
بررسی وضعیت اقتصادی نقاط روستایی شهرستان شیروان، بیانگر که توزیع نامتعادل اراضی کشاورزی و درآمد بین خانوارهای روستایی است. پایین بودن متوسط اراضی هر خانوار باعث کاهش درآمد خانوارهای روستایی شده است؛ به گونه ای که میزان درآمد خانوارهای روستایی این شهرستان کمتر از درآمد خانوارهای روستایی کشور می باشد. در نتیجه میزان بالای مهاجرت جمعیت روستایی ریشه در مسائل اقتصادی دارد. همچنین نحوه خدمات رسانی و چگونگی اجرای پروژه های مختلف خدماتی نیز باعث تشدید مهاجرت روستاییان می شود. میزان کمبود مسکن در نقاط روستایی در دهه گذشته، روند رو به کاهشی را نشان می دهد. رونق ساخت وساز واحدهای مسکونی از یک سو و مهاجرت جمعیت روستایی از سوی دیگر بر روند کاهشی میزان مسکن در این نقاط تاثیر گذاشته است.
مناسبات روستا- شهر و دلایل توسعه نیافتگی ایران در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هانس بوبک جغرافیدان اجتماعی اتریشی با ارایه نظریه سرمایه داری بهره بری و اعتقاد به اینکه این نظریه برای سده هیجدهم و نوزدهم شرق اسلامی کاربرد دارد، بر این نظر است که از طریق ائتلاف حاکمیت و شهر، و بواسطه مناسبات استثماری شهر با روستا، مازاد اقتصادی جامعه روستایی به شهر ها منتقل میشود و همین امر سبب توسعه نیافتگی روستاها میگردد. نتیجه این فرض این میشود، که شهرها باید توسعه یابند. مساله این است که پس چرا توسعه شهری (توسعه اقتصادی شهری )و همچنین توسعه ملی رقم نخورده است. بررسیها نشان دهنده این هستند. بدلیل شکل گیری و رشد و توسعه شیوه تولید سرمایه داری وابسته در کشور و قرار گرفتن کشور در وضعیت وابستگی و تهیه و تولید کالاها و مواد خام در بخش کشاورزی برای تامین نیازهای اقتصاد سرمایه داری جهانی، ارزش افزوده و مازاد اقتصادی کشور از طریق شهرها به خارج از کشور صادر میشده است بنابراین، شیوه تولید سرمایه داری با تجاری کردن محصولات کشاورزی از طریق شهرها این مازاد را به کشورهای سرمایه داری صادر مینمود ولی شهرها خود بی نصیب از این مازاد اقتصادی بودند. بنابراین توسعه نیافتگی روستایی را باید در وضعیت وابستگی اقتصاد کشور به اقتصاد جهانی سرمایه داری و خروج مازاد اقتصادی جستجو نمود و نه در مناسبات روستاها با شهرها. شهرها نیز در این دوره تاریخی، خود مورد استثمار شهرهای کشورهای سرمایه داری مرکز قرار دارند و رشد ظاهری و فیزیکی آنها ناشی از ایفای نقش برای سرمایه داری مرکز است. نکته ای که مهم است این است که این نظریه، وجود شیوه تولید سرمایه داری و وابسته بوده نظام اقتصادی کشور به اقتصاد سرمایه داری جهانی و به دنبال آن خروج ارزش افزوده تولیدی و مازاد اقتصادی کشور را به فراموشی میسپارد.
تحلیل عاملی و تلفیق شاخص ها در تعیین عوامل موثر بر توسعه انسانی نواحی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا تشریح متدولوژی توسعه انسانی، سپس تاثیرگذاری عوامل آن، همراه با میزان تاثیرگذاری مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. روش پژوهش کمی ـ تحلیلی است که از مدل ها و نرم افزارهای رایانه ای استفاده شده است. در این مقاله 38 شاخص به روش پیشرفته آماری به 6 عامل تقلیل یافته به صورت ترکیبی در عوامل معنی دار ارایه گردیده است. درصد سهم هر عامل نیز در توسعه انسانی مشخص شده است. برابر بررسی های صورت گرفته عامل اول 63% و عوامل بعدی به ترتیب 3/13، 2/7، 8/5، 7/5 و 7/4 درصد روی تغییرات توسعه انسانی نواحی گوناگون کشور تاثیرگذار بوده اند. ایجاد رابطه رگرسیونی بین عوامل تاثیرگذار و درجه توسعه یافتگی نواحی نشان می دهد اثرات عوامل دوم، سوم، چهارم، پنجم و اول معنی دار بوده و اثرات عامل ششم معنی دار نمی باشد. بنابراین مولفه های جمعیتی - آموزشی، بهداشتی - درمانی و تسهیلات مسکن در اولویت اول برای توسعه نواحی کشور به ترتیب برای نواحی محروم، میان توسعه یافته پایین و بالا و فراتوسعه یافته پیشنهاد می گردد. مولفه های اشتغال، اقتصادی - اجتماعی در اولویت دوم در چارچوب برنامه دوم برای نواحی کشور از پایین به بالا توصیه می شود. مولفه راه ها در اولویت سوم می تواند در افزایش سطح توسعه نواحی توسعه نیافته و محروم موثر واقع گردد.
تحلیل جایگاه دانش بومی در توسعه پایدار روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش، سنگ بنای توسعه است؛ ولی متأسفانه دانش بومی تا این اواخر مفاهیم «واپسگرایی» و «ایستایی» را به ذهنها متبادر میکرد که آن هم ناشی از افکار، رویکردها و نظریههای کلاسیک توسعه از جمله نوسازی و رهیافتهای انتقال فناوری به کشاورزان کشورهای در حال توسعه بود. اما میتوان گفت که با بروز مشکلات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی ناشی از کاربرد فناوریهای نسنجیده و استفاده جانبدارانه از فرهنگ غربی در کشورهای در حال توسعه، رویکردهای درونزا، نظریههای روستایی پایدار و راهبردهای کشاورز- نخست، مطرح شد. تحت تأثیر این رویکردهای جدید، مردم روستایی، ظرفیتهای محلی، دانشها و مهارتهای آنها در اولویت واقع شد و مورد توجه متخصصان امور توسعه قرار گرفت. در این مقاله سعی شده است تا با توجه به ادبیات موضوع و روش شناختی ـ توصیفی ـ تحلیلی و با شیوه اسنادی به این دو سؤال پاسخ داده شود: 1- چه تفاوتهایی بین دانش بومی و رسمی وجود دارد؟ 2- نقش و جایگاه دانش بومی در توسعه روستایی پایدار چیست؟ یافتهها نشان میدهد که گرچه بین دانش بومی و رسمی تفاوتهایی وجود دارد، اما نباید آنها را در مقابل هم قرار داد؛ زیرا آنها مکمل یکدیگرند و از تلفیق آنها میتوان به موفقیتهایی رسید که برای هیچکدام به تنهایی امکانپذیر نیست. براساس پارادایمهای جدید توسعه روستایی به منظور حل مشکلات روستایی، ابتدا باید به راهحلهای بومی رجوع کرد، اگر کارساز بود، آنها را تقویت و بهبود بخشید؛ در غیر این صورت از راهحلهای بیرونی استفاده و آنها را آزمایش کرد.
مکان یابی واحدهای خدمات بازرگانی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در برنامهریزی های منطقهای و توسعه سرزمین، شناسایی مناطق مناسب جهت استقرار و توسعه فعالیت ها یکی از مسائل اساسی می باشد که همواره برنامه ریزان منطقه ای با آن مواجه بوده اند. با توجه به مدل ها و روش های گوناگونی که در این زمینه وجود دارد, پیشرفت های بسیار به ویژه در سیستم های اطلاعاتی جغرافیایی صورت گرفته و امکان مدل سازی و تحلیل اطلاعات به صورت فضایی بوجود آمده است. در تحقیق حاضر با استفاده از روش سلسله مراتبی تحلیل و انواع تکنیک های مدل سازی فضایی، به الگوسازی فضایی بخش طرقبه پرداخته ایم. فرایند الگوسازی و مکانیابی طی چند مرحله شامل گردآوری اطلاعات, ورود اطلاعات به سیستم, انتخاب معیارها, مدل سازی فضایی و تلفیق اطلاعات انجام شده است. در نهایت، مناطق مختلف بخش طرقبه از نظر قابلیت استقرار واحدهای خدمات بازرگانی اولویت بندی شده اند.
ماخونیک؛ عدالت اجتماعی فراموش شده هنر زیستن در شرایط بسیار سخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روستای ماخونیک و 9 کلاته اطراف آن واقع در 125 کیلومتری بیرجند یکی از محرومترین روستاهای کشور است. این مجموعه روستایی با محدودیتهای طبیعی و ارتباطی و با کشاورزی در زمینهای 30×30 سانتیمتری بیانگر قناعت و مقاومت انسان در مقابل گرسنگی است. محصول این مزارع مینیاتوری عدالتی وسواسآمیز در حد تقسیم یک دانه زردآلو به سه قسمت مساوی را نشان میدهد. مطالعه روستای ماخونیک ما را به اعماق تاریک تاریخ بشری هدایت میکند و به ما میآموزد که چگونه میتوان در عصر پست مدرنیسم در دوران نوسنگی زندگی کرد. ماخونیک به ما نشان میدهد که چگونه در مملکتی که بیش از صد سال است وارد عصر نوسازی و مدرنیته شده است و از ذخایر سرشار نفت برخوردار است هنوز مناطق و مردمانی کاملا فراموش شده زندگی میکنند. ماخونیک موزه تاریخ تحول زندگی انسان در همه ابعاد آن، باستانشناسی، انسانشناسی، جامعهشناسی، جغرافیا، مردمشناسی و همه شناساییهای دیگر است. ماخونیک درسهایی برای انسان به طور عام و برجستهترین اساتید علوم مختلف به طور خاص دارد. ماخونیک درسها و پیامهای اخلاقی بسیاری را در بر دارد.تحول شتابان این جامعه روستایی در دهه 1370 به بعد ما را با تجربه فشردگی زمان و تحول و تکامل جوامع روبرو میکند.
بوم شهر و آثار آن در توسعه پایدار شهرهای ساحلی : مطالعه موردی شهر ساحلی بابلسر
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به تاثیر بوم شهر در توسعه شهرهای ساحلی می پردازد. برای روشن شدن موضوع ابتدا آسیب شناسی توسعه شهری در نوار ساحلی مورد مطالعه قرار گرفت تا آسیب های ناشی از بی توجهی شهرسازان به اکوسیستم ظریف و شکننده نوار ساحلی و شرایط حاکم بر کنش متقابل میان خشکی و آب مشخص شود. در ادامه مطالعات متداولترین رویکردها در شهرسازی نوین مورد بررسی و معلوم گردید که بکارگیری رویکرد بوم شهر به سبب لحاظ نمودن شرایط خاص مکانی می تواند آثار و نتایج مثبتی در توسعه شهرهای ساحلی داشته باشد. تجربیات شهرهای موفق در جهان حاکی از اهمیت این الگو در برنامه ریزی و طراحی شهری است ؛ لذا پس از مشخص شدن امتیازات این رویکرد تعدادی از عوامل که در توسعه بهینه شهر ساحلی بابلسر مؤثراند، مورد آزمون قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد در صورت کاربرد عواملی چون کاهش جاپای بوم شناسی در پیرامون رودخانه بابلرود، ایجاد تنوع فعالیتی در حوزه های شهری، توسعه عمودی در بخش پیرامونی و فرسوده شهر و ارتقاء پایگاه اجتماعی اقتصادی شهروندان می تواند در حل مشکلات شهر بابلسر مؤثر واقع شود.
مهارت های علمی در تدریس علوم زمین
حوزه های تخصصی:
نارسائی های توزیع فضایی تاسیسات شهری دو گنبدان (گچساران)
حوزه های تخصصی:
دهیاری ها، تجربه ای دیگر در مدیریت روستاهای ایران ( نمونه موردی: دهیاری های استان آذربایجان غربی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام مدیریت روستایی ایران طی سالیان طولانی به لحاظ ساختارهای اجتماعی، تحولات و دگرگونی های پیچیده ای داشته و متأسفانه خلاء مدیریت کارآمد و اصولی در روستاها در تمامی این ادوار به خصوص تا سال 1340 و در دهه های اخیر مشکلات عدیده ای را برای روستاییان ایجاد نموده است. اگر چه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تشکیلاتی تحت عناوین شورای اسلامی، خانه همیار، دفتر عمران روستایی و غیره در روستاها شکل گرفتند، ولی به دلیل نداشتن زمینه های لازم وسازمان های اجرایی مرتبط توفیق قابل قبولی حاصل نکردند. به دلیل این نابسامانی ها در سال 1377 « قانون تأسیس دهیاری خود کفا در روستاهای کشور» به تصویب رسید و با الگوبرداری از مدیریت شهری که مشتمل بر دو نهاد شورای شهر و شهرداری است، به وزارت کشور اجازه داده شد تا به منظور اداره امور روستاها و توسعه پایدار روستایی سازمانی بنام «دهیاری» با توجه به ویژگی های محل و با درخواست اهالی، به صورت خودکفا با شخصیت حقوقی مستقل در روستاهای بالای بیست خانوار که بالغ بر 35 هزار روستا در کشور است، تأسیس نماید. در اجرای این دستورالعمل، وزارت کشور تا پایان آبان سال1383 مجوز تأسیس 13267 دهیاری را صادر کرده و پیشبینی می گردد که طی چند سال آینده برای تمامی روستاهای بالای بیست خانوار دهیاری تأسیس نماید. شایان ذکر است که روستاهای واجد شرایط جهت تأسیس دهیاری شامل 4/53 درصد روستاهای کشور میباشد که 3/95 درصد جمعیت روستایی کشور را در خود جای داده اند. دراین مقاله ضمن بررسی مسائل مدیریتی روستا در ایران و تبیین چگونگی تشکیل دهیاریها، نقاط قوت و ضعف آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در ضمن به منظور بیان عملکرد دهیاری های تأسیس شده به عنوان مطالعه موردی، اهم فعالیت های عمرانی و خدماتی 329 دهیاری استان آذربایجان غربی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. واژگان کلیدی : مدیریت، مدیریت روستایی، توسعه، توسعه پایدار روستایی، دهیار، دهیاری، مشارکت
چشم انداز توسعه پایدار شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات بینالمللی و ژئوپولیتیکی در نیمه دوم قرن هیجدهم موجب شد که شرق ایران بسیاری از استعدادها و ظرفیتهای تاریخی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را از دست بدهد و تمدن شرقی در معرض انحطاط قرار گیرد. تجزیه اتحاد جماهیر شوروی و تحولات بینالمللی و ملی به ویژه در کشورهای ایران و افغانستان فرصت تازهای برای رشد و توسعه این منطقه به وجود آورده است. در دهه اخیر (1384-1375) تعدادی از طرحها و پروژههای زیربنایی و مهم توسط دولت ایران در این منطقه اجرا شده که زمینه مناسبی را برای توسعه مبادلات تجاری و اقتصادی و پیشرفت این منطقه فراهم نموده است. مهمترین این طرحها عبارتند از: شبکههای راه و راهآهن، شبکههای انرژی صنعتی مخابراتی، احداث سدهای آبی، امنیت مرزها, سرمایهگذاریهای ملی و بینالمللی و توسعه منابع انسانی که در این مقاله توصیف شدهاند.
فلسفه آموزش علوم زمین
حوزه های تخصصی: