فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۴۱ تا ۵٬۹۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
ارتقای کیفیت زندگی نسل حاضر و نسل های آینده، از اهداف عمده برنامه های توسعه اجتماعی و اقتصادی کشور و نیازمند رویکرد فرآیندی در برنامه ریزی برای ایجاد تعادل و توازن در بهره وری از محیط زیست طبیعی و تنظیم روابط متقابل آن با محیط زیست انسانی می باشد. توسعه کالبدی فضایی (هدف نهایی فرآیند جامع عقلایی برنامه ریزی محیط زیست)، نه فقط در مقیاس منطقه ای که در برنامه ریزی های محله ای نیز باید مورد توجه قرار گیرد. سازگاری دهستان برای شناخت محیط زیست طبیعی و انسانی، سبب انتخاب دهستان گودرزی بروجرد به عنوان یک نمونه موردی گردید. توسعه پایدار مستلزم نگرش راهبردی برای سطوح تصمیم سازی است. بنابراین تصمیم سازی برای توسعه کالبدی- فضایی دهستان نیز باید سلسله مراتبی باشد. هدف این پژوهش شناخت محدودیت ها و امکانات سرزمین و سپس پیشنهاد سطوح تصمیم سازی توسعه کالبدی- فضایی در مقیاس محله ای دهستان می باشد. نقاط قوت این مطالعه در تلفیق رویکردهای فرآیند برنامه ریزی و ارزیابی راهبردی محیط زیستی، شناخت و تحلیل نظام مند (سیستماتیک) و مبتنی بر عوامل (پارامتریک)، پهنه بندی سرزمین توسط مدل های توان سنگ و خاک و سازماندهی فضایی دهستان می باشد. اهداف سطح کلان تصمیم سازی شامل بهبود وضع بخش های کشاورزی و صنعت، بهبود وضع بخش گردشگری، بهبود سطح رفاه، مدیریت یکپارچه منابع آب، حفاظت محیط زیست در برابر تخریب ها و آلودگی ها و بهبود وضع دسترسی می باشند. به تناسب این اهداف، سیاست ها و طرح هایی ارائه و در نهایت 36 راه حل برای برنامه ی توسعه کالبدی فضایی توسعه دهستان پیشنهاد شده است. این پژوهش در برنامه ریزی توسعه کالبدی- فضایی دهستان و طرح هادی روستاها کاربردی می باشد.
ارزیابی و نقدی بر طرح ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی شیراز؛ مطالعه موردی محله مهدی آباد(کتس بِس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تمرکز فقر در شهرها در طول چند قرن اخیر و به موازات صنعتی شدن جهان، جنبه های کالبدی فقر در قالب محله های فقیرنشین و اسکان غیررسمی عینیت یافت. برای حل این مسأله، رویکرد توانمندسازی در دهه 1980 مطرح شد. این رویکرد، اجتماعات غیررسمی را نه به عنوان یک معضل بلکه به عنوان یک دارایی اجتماعی نگریسته تا توانمندسازی را جایگزین فرهنگ فرهنگ فقر بنماید. بنابراین تحقیق حاضر با تأکید بر مفاهیم و اصول توانمندسازی به بررسی میزان موفقیت طرح ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی شهر شیراز، مطالعه موردی محله مهدی آباد(کتس بِس) با استفاده روش های آماری و نگرشی کمی-کیفی به ارزیابی طرح پرداخته است. پس از استخراج جامعه نمونه با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 384 پرسشنامه در بین ساکنین محله مهدی آباد پر شده و داده های بدست آمده در نرم افزار تحلیل آماری Spss مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد، در فرضیه اول تحقیق که با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای(One Sample T-Test) مورد سنجش قرار گرفت، میانگین میزان موفقیت خانه محله مهدی آباد در سطح معناداری 000/0 sig= برابر با 24.3 بوده که با میانگین مورد انتظار(27)دارای اختلاف 2.7- است، بنابراین فرض خلاف تحقیق، یعنی عدم موفقیت خانه محله مهدی آباد در اهداف توانمندسازی، تأیید می شود. در فرضیه دوم تحقیق نیز میانگین میزان موفقیت کلی طرح در دستیابی به اهداف توانمندسازی در محله مهدی آباد، در سطح معناداری 000/0 sig= برابر با 54.43 بوده و با میانگین مورد انتظار 96 دارای اختلاف میانگین 41.57- است، بنابراین فرضیه تحقیق یعنی عدم موفقیت طرح ساماندهی و توانمندسازی محله مهدی آباد در ارتقای شاخص های توانمندسازی محله، تایید می شود. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که طرح توانمندسازی محله در مسیر دستیابی به اهداف خود تا حال حاضر موفق نبوده، و مهمترین علل آن وجود نگرش آمرانه در مراحل تهیه، تصویب و اجرای طرح است که ناقض مهمترین اصول توانمندسازی یعنی مشارکت محوری و نهادسازی و آگاه سازی است.
بررسی نحوه استقرار مراکز انتظامی شهر مشهد براساس مدل SWOT و QSPM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی راهبردی مقوله ای است که هدف آن ارائه برنامه ای مدون و جامع با توجه شرایط درونی و بیرونی سازمان است. در این نوع برنامه ریزی با شناسایی، بررسی و ارزیابی وضعیت سازمان، راهبردهای متناسب با شرایط سازمان ارائه می شود. برنامه ریزی راهبردی به ویژه برای مراکز انتظامی که وظیفه ایجاد و گسترش امنیت را در جامعه دارند، حائز اهمیت فراوانی است، به طوری که در صورت فقدان چنین برنامه ای، این مراکز عملکرد مناسب و چندان مفیدی نخواهند داشت؛ بر این اساس، در این پژوهش به شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید مراکز انتظامی شهر مشهد و ارائه راهبردهایی با استفاده از تکنیک های SWOT و QSPM پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که موقعیت جاری مراکز انتظامی شهر مشهد در حالت تهاجمی قرار دارد؛ از این رو این مراکز باید از نقاط قوت و فرصت موجود در مراکز خود استفاده کرده تا بتوانند بر نقاط ضعف و تهدید پیشروی فائق آیند.
بررسی محدودیت های ژئومورفولوژیک توسعه فیزیکی و مکان یابی جهت های توسعه آینده شهر سنقر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول قرن بیستم همراه با رشد سریع شهرنشینی و توسعه وسیع حمل و نقل ماشینی و هجوم انبوه مردم به شهرها، باعث شده که از یک طرف بسیاری از منابع و جاذبه های طبیعی در معرض نابودی و انواع آلودگی های زیست محیطی قرار گرفته و از طرف دیگر توسعه بدون توجه به عوامل طبیعی محدود کننده، منتهی به بروز بسیاری از مسائل و مشکلات خواهد شد. این مطالعه با هدف شناخت محدودیت های ژئومورفولوژیک توسعه فیزیکی شهر سنقر و مکان یابی مناسب آن در توسعه ی آینده انجام شده است. در این پژوهش با انجام مطالعات کتابخانه ای و میدانی و با استفاده از ۸ شاخص و بر اساس مدل منطق فازی در نرم افزار (GIS) اقدام به پهنه بندی جهت های توسعه ی فیزیکی شهر سنقر شده است. پس از آماده سازی و استاندارد سازی لایه ها عمل ضرب و جمع فازی بر آنها اعمال شده است. نتایج حاصل از نقشه ی نهایی در ضرب فازی نشان داد که ۴ درصد منطقه (در حدود ۵/۱۴ کیلومتر مربع) در پهنه ی کاملا مناسب، ۵ درصد منطقه ( در حدود ۲۱ کیلومتر مربع) در پهنه ی مناسب و ۹۱ درصد ( در حدود ۳۹۰ کیلومتر مربع) در محدوده ی کاملا نامناسب قرار دارد. عمده مناطق مناسب و کاملا مناسب منطقه به طرف غرب شهر سنقر و گسترش به سمت روستاهای داشلی بلاغ و شورآباد و در مسیر جاده ی سنقر به سطر و محدوده ی دیگر به طرف شمال غرب دشت سنقر به سمت قلعه حاج امین قرار دارد.
بررسی تطبیقی نقش کاربری ترکیبی بر تولید سفر در محلات شهری ( محله چهنو و کارمندان منطقه ۶ مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربری ترکیبی، کاربری های مختلفی را شامل می شود که برای همزیستی، در مجاورت هم و در ارتباط همساز با یکدیگر چه به صورت افقی یا بخشهای هم جوار سرزمین و چه به صورت عمودی یعنی درون یک ساختمان قرار می گیرند. نظریات اخیر برنامه ریزی شهری، بر اصول مختلفی تأکید می کنند که ایجاد کاربری ترکیبی یکی از این اصول می باشد و یکی از اهداف کاربری ترکیبی، تأثیر آن بر حمل و نقل شهری است. این تحقیق از نوع کاربردی به روش توصیفی – تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات به دو روش اسنادی ( کتابخانه ای ) و میدانی بوده است. در این مقاله به بررسی تطبیقی میزان تولید سفر در دو محدوده منطقه ۶ مشهد با کاربری ترکیبی متفاوت پرداخته شده است. محدوده مورد مطالعه، دو محدوده چهنو با کاربری ترکیبی بیشتر و کارمندان با کاربری ترکیبی کمتر می باشد. در تحلیل تحقیق، نوع سفر به دو سفر درون محله ای و فرامحله ای تقسیم شده و از آزمونهای آماری مرتبط کمک گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دو محدوده مورد مطالعه از نظر تولید سفر درون محله ای تفاوت معنی داری نداشته اند اما بین دو محدوده نسبت به میزان تولید سفر فرامحله ای تفاوت معنی داری بوده است. این بدان معناست که هر دو محدوده مورد مطالعه، سفرهای درون محله ای برابری تولید می کنند و نقطه تمایز آنها در تولید سفرهای فرا محله ای است که محدوده با کاربری ترکیبی کمتر، سفر فرامحله ای بیشتری نسبت به محدوده کاربری ترکیبی کمتر داشته است. بنابراین نتایج تحقیق حاضر نقش کاربری ترکیبی ریزدانه را در جذب و کاهش سفرهای فرامحله ای نشان می دهد.
گردشگری حامی فقرا، راهبردی برای توسعه متوازن و پایدار اجتماعات روستایی (مطالعه موردی: روستای شهرک ولی عصر در مجاورت تخت جمشید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با رشد فزاینده گردشگری در کشورهای درحال توسعه و سود فراوان این صنعت، در دو دهه اخیر تلاش هایی جهت توانمندسازی طبقه ضعیف روستایی از طریق مشارکت دادن در فرایند گردشگری و شریک ساختن آن ها در منافع حاصل از توسعه گردشگری روستایی صورت گرفته است. هدف این اقدامات و تلاش ها، بهبود کیفیت زندگی گروه های کم درآمد و کاهش فقیر روستایی بوده است.
روش: در پژوهش حاضر با بهره گیری از روش های تحقیق کمی و کیفی، نقش و تأثیرات گردشگری بر ابعاد مختلف جامعه روستایی به ویژه گروه های فقیر روستای ولیعصر از توابع شهرستان مرودشت موردبررسی قرار می گیرد. سؤال اصلی تحقیق این است که صنعت گردشگری چه تأثیری بر جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی اکثریت فقیر روستاییان شهرک ولی عصر در مجاورت تخت جمشید داشته است؟ برای پاسخ به این سؤال 20 شاخص در قالب مؤلفه های اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی بر اساس نظر کارشناسان شناسایی و درجه اثرگذاری آن ها اندازه گیری شده است. جهت گردآوری داده ها از دو روش اسنادی و پیمایشی شامل مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. برای این منظور 12 مورد مصاحبه با کارشناسان و مطلعین روستا انجام شده و 67 مورد پرسشنامه در سطح نمونه خانوارهای ساکن روستا تکمیل شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد اگرچه گردشگری توانسته به ترتیب در زمینه های فرهنگی و زیست محیطی همچون تقویت مهارت زبانی و بالا بردن آگاهی روستاییان تأثیر مثبتی داشته باشد، اما در حوزه اقتصادی علی رغم ایجاد مشاغل محدود مستقیم و غیرمستقیم نتوانسته از فقر روستایی بکاهد.
محدودیت ها/ راهبردها: عمده ترین محدودیت تحقیق، فقدان آمار دقیق در مورد تعداد بازدیدکنندگان خارجی از مجموعه جهانی تخت جمشید بود.
راهکارهای عملی: رفع موانع و محدودیت هایی است که از مشارکت مردم در فعالیت های مربوط به گردشگری جلوگیری می کند، از سوی دیگر ازآنجاکه هیچ گونه نهاد غیردولتی اجازه فعالیت در این مجموعه را ندارد لذا هیچ گونه رقابتی میان ذینفعان منطقه وجود نداشته و منافع حاصل از گردشگری صرفاً متوجه دولت است. ازاین رو بایستی زمینه ای فراهم شود تا مشارکت تمامی ذینفعان در فرایند گردشگری تسهیل شود.
تحلیل شبکه شهری کلان منطقه ی جنوبغرب با تأکید بر بعد اقتصادی (مورد: استانهای خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصر اخیر، عصر پیدایش و گسترشِ شهرها است؛ شهرنشینی و تمایل به سکونت در شهرها در اکثر کشورهای جهان بالأخص کشورهای کمتر توسعه یافته بیشتر شده است. این افزایش جمعیت بیشتر در شهرهای بزرگ متراکم شده اند، از ویژگی های عمده شهرنشینی در کشورهای کمتر توسعه یافته علاوه بر تقدم شهرنشینی بر شهرگرایی و مشکلات اجتماعی- فرهنگی درون شهری، توزیع فضایی نامناسب شهرها در نظام شبکه شهری می باشد. بطوری که بروز پدیده ی ماکروسفالی در نظامِ شهری بیشتر کشورهای کمتر توسعه یافته نمایان است و اندازه شهر بزرگ در این کشورها 5 تا 10 برابرِ اندازه جمعیت شهرِ دوم است. تجمع و تمرکز فعالیت های اداری - سیاسی و متعاقبِ آن فعالیت های بازرگانی- اجتماعی و ... در شهرِ اول به عنوان عاملِ بازدارنده توسعه، در سایر مناطق، عمل می کند. هدف از این مقاله، بررسی و تحلیل شبکه شهری در کلان منطقه ی خوزستان (مشتمل بر استان های خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد) می باشد. نوع تحقیق به لحاظ هدف، شناختی و روشِ تحقیق ترکیبی از روش های کمی- تحلیلی است و در آن با بکارگیری مدل های قانونِ رتبه – اندازه زیپف، مرتبه- اندازه تعدیل شده، ضریبِ آنتروپی، شاخصِ تمرکزِ شهری، منحنیِ لورنز و ضریبِ جینی به تحلیلِ شبکه شهریِ مناطق مورد مطالعه، پرداخته شده است و نقش اقتصادی کلان منطقه طی دهه های اخیر مورد بررسی واقع شده است. نتایجِ نشان می دهد: که نظام شهری کلان منطقه ی خوزستان از قانون رتبه - اندازه پیروی نمی کند. تعادلِ فضایی نسبتاً مناسبی بین تعداد جمعیت و تعداد شهرها در سطحِ کلان منطقه، برقرار است. توزیع جمعیت شهرها و گروه های شهری نیمه متعادل، است. و در نهایت در سطحِ کلان منطقه، نخست شهری (اهواز)، آن چنان شدت دارد که منجر به تشکیل پدیده ماکروسفالی در سطح کلان منطقه شده است. اما جهت جلوگیری از شکل گیریِ نخست شهری، در سطح کلان منطقه باید ضمن تمرکززدایی و جلوگیری از مهاجرت های درون استانی، شهرهای کوچک و میانی را تقویت کرد.
تحلیلی بر پایداری روستاهای بخش خاوومیرآباد شهرستان مریوان در برابر بحران های طبیعی و انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی عوامل بحران آفرین و نقاط بحرانی، سپس برنامه ریزی های لازم به منظور کنترل و حذف بحران ها گام مهمی در پایداری نقاط روستایی است. از این رو در پژوهش حاضر به دنبال شناسایی عوامل بحران آفرین (طبیعی و انسانی) و تعیین ناپایدارترین نقاط روستایی بخش خاوومیرآباد هستیم تا به شناختی جامع از وضع موجود پایداری روستاهای بخش به دور از ذهنی نگری جهت برنامه ریزی، کنترل بحران ها و حرکت به سمت پایداری دست یابیم. نوع تحقیق کاربردی و به لحاظ روش توصیفی - تحلیلی است. به منظور اولویت بندی ناپایدارترین روستاها از الگوی تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و از آزمون های رگرسیون خطی، تحلیل واریانس یک طرفه و کروسکال والیس و نرم افزارهایExpert choice،Excel وSPSS جهت آزمون فرضیات بهره گرفته شده است. نتایج محاسبات نشان می دهند که از 32 روستای منطقه مورد مطالعه 34 درصد در سطح پایداری بالقوه (بالا)،44 درصد نیمه پایدار و 22 درصد ناپایدار یا بحرانی می باشند و مهم ترین دلایل ناپایداری روستاهای بخش، وجود بحران های اقتصادی و اجتماعی است. همچنین بین میزان پایداری روستاها و تعداد جمعیت آن ها رابطه ای معنی دار وجود دارد؛ به گونه ای که ضریب بتای 560. نشان از همبستگی مطلوب و قابلیت پیش بینی میزان پایداری به واسطه عامل جمعیت دارد. با توجه به اینکه بیشتر روستاها در طبقه شکننده و آسیب پذیر نیمه پایدار جای گرفته اند، می بایست برنامه ریزی های آتی با دیدی جامع، سیستمی و محتاطانه متناسب با نوع بحران و قابلیت های این دسته از روستاها جهت حذف بحران ها و حرکت این روستاها در مسیر پایداری صورت گیرد.
بررسی وضعیت مناطق چهارگانه شهر کرمان به لحاظ برخورداری از مؤلّفه ها و شاخص های تاب آوری
حوزه های تخصصی:
در طی سال های اخیر، تعداد کسانی که در شهرها زندگی می کنند به بیش از افراد ساکن در بیرون از شهرها رسیده است. امروزه این مراکز جمعیتی در معرض وقوع انواع سوانح قرار دارند که نتیجه ای جز توسعه ناپایدار شهری نخواهد داشت. در حال حاضر دیدگاه غالب از تمرکز بر روی صرفاً کاهش آسیب پذیری به افزایش تاب آوری در مقابل سوانح تغییر پیدا کرده است. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی وضعیت تاب آوری مناطق چهارگانه شهر کرمان می باشد. به این منظور با استفاده از نمونه گیری طبقه بندی تصادفی، تعداد ۴۰ کارشناس به عنوان نمونه انتخاب شده است. برای نیل به این هدف از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی مبتنی بر تحلیل پرسش نامه در بین کارشناسان بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک هایی چون آنتروپی، ویکور و SAR استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل آماری نشان می دهد که از میان شاخص ها در چهار منطقه، شاخص اجتماعی با وزن ۳۵/۰ داری اهمیت نسبی بیشتری است. در نهایت بر اساس نتایج حاصل از تکنیک های رتبه بندی به ترتیب منطقه ۲، منطقه ۱، منطقه ۴ و منطقه ۳، رتبه بندی شده اند. به طوری کلی می توان گفت منطقه ۲ دارای وضعیت مناسب تری و منطقه ۳ بدترین وضعیت را به لحاظ تاب آوری در مقابل سوانح دارد.
تحلیل تفاوت میزان آمادگی ذهنی- نگرشی خانوارهای شهر شیراز در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد آمادگی در جامعه برای مقابله با بحران روشی است کارآمد و کم هزینه که می تواند به کاهش خسارات ناشی از آن کمک کند. شهر شیراز در محدوده گسل های زاگرس قرار دارد و دارای استعداد لرزه خیزی بالا و پیوسته است. بنابراین، بررسی وضعیت آمادگی و ارتقای آن در بین خانوارها و محلات مختلف اهمیت زیادی دارد.. مسئله اصلی این پژوهش تحلیل وضعیت میزان آمادگی ذهنی- نگرشی خانوارهای شهر شیراز است. در این راستا، مطابق مبانی نظری و پیشینه تحقیق دو فرضیه ارائه شد. در این پژوهش از روش تحقیق کمی از نوع رابطه ای و رویکرد پیمایشی استفاده شد. مفهوم میزان آمادگی ذهنی- نگرشی نیز از طریق 3 شاخص و 18 معرف، از طریق روش های SAW و AHP تعریف عملیاتی شد. داده های مورد نیاز از طریق پرسش نامه خانوار جمع آوری شد. حجم نمونه از طریق روش کوکران و معادل 322 خانوار تعیین شد و با روش های نمونه گیری خوشه ای و سیستماتیک انتخاب شد. نتایج نشان داد میزان آمادگی ذهنی- نگرشی خانوارهای محلات مختلف در سطح پایینی قرار دارد و تفاوت معناداری بین آنها وجود ندارد. نتایج همچنین نشان داد که میزان آمادگی ذهنی- نگرشی با متغیرهای سن، سطح تحصیلات، شغل، درآمد و پایگاه اقتصادی- اجتماعی رابطه معناداری دارد. نتیجه اینکه هر چند میزان آمادگی ذهنی- نگرشی دارای ساختی اجتماعی است، هنوز فرهنگ زندگی با ریسک حتی در اقشار متوسط و بالا نیز شکل نگرفته است، که بیانگر وضعیتی ناگوار است.
ارزیابی برنامه ریزی کاربری زمین در طرح های توسعة شهری بر مبنای شاخص های نیازسنجی و مکان-سنجی (مورد مطالعه: شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی کاربری زمین شهری در ایران در قالب طرح های جامع و تفصیلی انجام می گیرد و با وجود گذشت حدود نیم قرن از تجربة طرح کاربری زمین، انتقادهایی در ابعاد مختلف آن وجود دارد. این مقاله با هدف ارزیابی برنامه ریزی کاربری زمین در دهة اخیر، برنامه ریزی کاربری زمین در طرح تفصیلی شهر بجنورد را با شاخص های مکان سنجی و نیازسنجی بررسی کرده است. نتایج ارزیابی بر مبنای شاخص مکان سنجی نشان می دهد در مجموع، 92/7 درصد کاربری های پیشنهادی طرح تفصیلی تحقق یافته، 8/34 درصد به صورت زمین بایر رها شده و 28/57 درصد به کاربری های دیگر تغییر یافته اند. بنابراین، نقش مکان یابی کاربری ها را در طرح تفصیلی می توان بسیار کم تأثیر ارزیابی کرد. شاخص نیازسنجی نیز نشان می دهد، در مجموع، 61/47 درصد مساحت کاربری های پیشنهادی محقق شده اند این نتیجه اگر چه حاکی از آن است که نیازسنجی نیز از موفقیت کمی برخوردار بوده است، در مقایسه با معیار قبل می توان نتیجه گرفت عدم مکان یابی دقیق کاربری ها می تواند راهکاری جهت افزایش تحقق پذیری کاربری های پیشنهادی باشد. در ادامه، علل اصلی تحقق نیافتن کاربری ها از طریق مصاحبه با مجریان طرح، مشکل تملک زمین، ارتباط غیربهینه بین تهیه کنندگان طرح و مجریان طرح و ناکافی بودن نظارت و الزامات قانونی شناسایی شد.
مکان یابی ایستگاه های اتوبوس با مدل ANP و منطق فازی در GIS (نمونه موردی: شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمل و نقل، نقش اصلی را در توسعه شهری ایفا می کند. سیستم های حمل و نقل، قابلیت حرکت را برای افراد و کالاها می آورند. و بر الگوهای رشد و توسعه، درست مانند سطح فعالیت اقتصادی از طریق قابلیت دسترسی و فراهم آوردن زمین، تأثیر می گذارند. زیر ساخت های حمل و نقل، یکی از دلایل اصلی رشد شهری است. نقش حمل و نقل در توسعه اقتصادی، از میان برداشتن فاصله ها و گسترش حیطه امکان پذیری هاست. شیوه های حمل و نقل به ویژه شیوه های جدید، امکانات حمل و نقل بالقوه استفاده از منابع دور دست را به طرز شگفت انگیزی به فعلیت می رساند. این پژوهش با هدف مکان یابی ایستگاه های اتوبوس در شهر خرم آباد انجام شده است که از نظر روش تحقیق با توجه به محتوی و مؤلفه های مورد بررسی در زمره تحقیقات توصیفی تحلیلی، و از نظر هدف مطالعه تحقیق کاربردی توسعه ای محسوب می شود. اطلاعات و داده های اولیه پژوهش به دوشکل اسنادی و میدانی جمع آوری شده است. به منظور تحلیل داده ها و تهیه نقشه های مورد نیاز از نرم افزار Arc Gis استفاده شده است. در این پژوهش از مدل تحلیل شبکه (ANP) برای وزن دهی به شاخص های مورد مطالعه در پژوهش و از مدل منطق فازی (Fuzzy Logical) برای هم پوشانی و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد ایستگاه های اتوبوس موجود در شهر خرم آباد، در مقایسه با فواصل استاندارد ایستگاه های پیشنهادی برخی از ایستگاه های موجود در شهر از موقعیت مکانی مناسب برخوردار نبوده و نیازمند ساماندهی هستند. ایستگاه های موجود در جنوب شهر و همچنین ایستگاه های موجود در شمال غرب شهر از استانداردهای موجود در فواصل ایستگاه ها (600-300 متر) به دور بوده و نیازمند مکان گزینی بهینه هستند. و همچنین در جنوب شهر خرم آباد که پهنه ای نامناسب است چهار ایستگاه قرار گرفته است که این وضعیت نشان دهنده مکان یابی نامطلوب ایستگاه ها در شهر خرم آباد است.
ظرفیت تحمل زیست محیطی و تراکم توسعه پایدار شهری در منطقه 9 شهرداری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مفهوم ظرفیت تحمل زیست محیطی در برنامه ریزی و مدیریت شهری، یکی از مهمترین ابزارها در جهت نیل به پایداری شهری است. در این مقاله تراکم مطلوب توسعه شهری با رویکرد ظرفیت تحمل زیست محیطی در منطقه 9 شهری تعیین و در آن مفهوم ظرفیت تحمل به دو مفهوم اساسی ظرفیت تحمل حیاتی و مقاومت محیط تقسیم گردید. به منظور تعیین ظرفیت تحمل در ابتدا پتانسیل بهره وری هریک از منابع موجود و بار عملکردی هریک از تاسیسات شهری در پاسخ به نیازهای واقعی شهرنشینان براساس هفت عامل آب، فاضلاب، زباله، انرژی، راه، حمل و نقل همگانی و سطوح سبز برآورد شد و سپس بر مبنای استانداردهای زیست محیطی و آستانه های مجاز آلودگی تراکم مطلوب توسعه تعیین شد. برای ارزیابی ظرفیت تحمل از مدل عدد فشار در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بهره گرفته شد و ظرفیت تحمل در سه بازه تحت عنوان آستانه مطلوب، آستانه مجاز و فشار بحرانی توزیع گردید. نتایج نشان داد که جمعیت و تراکم توسعه منطبق بر ظرفیت تحمل منطقه توزیع نیافته است و در بازه فشار بحرانی برابر با بیشترین مقدار فشار وارده بر سرزمین قرار دارد. در ادامه عامل مصرف و بهره وری از منابع آب و تصفیه فاضلاب به عامل محدودکننده ظرفیت تحمل منطقه انتخاب شد و برمبنای آن حداقل و حداکثر توان جمعیت پذیری منطقه برابر با 109862 و 125913 نفر با متوسط ضریب سطح زیربنای 6/90 درصد و تراکم خالص و ناخالص 76 و 114 نفر در هکتار تعیین شد. در نهایت پیشنهاد می شود مفهوم ظرفیت تحمل زیست محیطی به عنوان ابزار جامع برنامه ریزی، پیش از بروز عوارض منفی ناشی از فشار جمعیت، در فرآیند مدیریت و برنامه ریزی کلانشهر مشهد و به ویژه در توسعه های جدید بکار گرفته شود.
نقش سرمایه گذاری های دولت در ظرفیت سازی مناطق روستایی (نمونه موردی: روستاهای ناحیه آران و بیدگل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه مناطق روستایی، یکی از محورهای اصلی سیاست دولت است و به این منظور دولت برای دستیابی به توسعه روستایی از ابزارهای مختلف استفاده کرده و اقدامات متعددی را به مرحله اجرا در آورده است. سرمایه گذاری های عمرانی یکی از مهم ترین ابزارها در این زمینه است. بخشی از پیامدهای سرمایه گذاری عمرانی را می توان در نظام اجتماعی شاهد بود که دارای محورهای متفاوتی مثل توانمند سازی و ظرفیت سازی است. هدف این تحقیق بررسی تأثیر سرمایه گذاری های دولت در ظرفیت سازی روستاهای کشور است. روش تحقیق از نوع اسنادی و پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق را کلیه 14431 نفر ساکن در 11 روستای ناحیه آران و بیدگل تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده از نمونه گیری کوکران 312 نفر تعیین گردید. در روش پیمایش، پس از گردآوری اطلاعات با پرسشنامه خود ساخته و پردازش اطلاعات با نرم افزار SPSS، با توجه به سطح سنجش متغیرها از روش های آماری توصیفی و استنباطی کندال b استفاده شده است. نتایج نشان می دهد رابطه ی میان میزان سرمایه گذاری عمرانی و ظرفیت سازی: ایجاد ظرفیت نگهداری از تأسیسات روستا (058/0sig= )، تغییر و بهبود در مدیریت روستا (054/0sig= )، پذیرش نقش در فعالیت های عمرانی (049/0sig= ) و (041/0sig= ) و قدرت کنترل و تغییر ناشی از مداخله سازمان های دولتی (048/0sig= ) در روستاهای ناحیه می باشد. بنابراین دولت با سرمایه گذاری های عمرانی درتقویت و ارتقاء ظرفیت سازی جوامع روستایی از کارآمدی ناچیزی برخوردار است و هنوز روستانشینان نیز نقش آفرینی کمتری را در توسعه روستایی برای خود قایل هستند.
ارزیابی توان اکولوژیکی استان آذربایجان غربی جهت تعیین مناطق مستعد توسعه شهری با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که تعیین مقدار دق یق توان سرزمین برای کاربری های مختلف غیرعملی است، با به کارگیری منطق فازی به عنوان منطق مدل سازی ریاضی فرآیندهای غیردقیق و مبهم، می توان زمینه ای برای مدل سازی فرایندهای مطرح در تعیین توان اکولوژیکی فراهم ساخت. برای این منظور، در این تحقیق مدل اکولوژیکی توسعه شهری ایران به عنوان مبنا مدنظر قرار گرفت و با استفاده از منطق فازی برای استان آذربایجان غربی اجرا شد. فازی سازی نقشه های منابع اکولوژیکی، در واقع کاربرد سیستم استنتاج گر فازی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به منظور تعیین درجه عضویت و همپوشانی فازی لایه های مختلف برای توسعه شهری است. نتایج ارزیابی توان اکولوژیکی برای توسعه شهری و تحلیل نقاط قوت و ضعف منطق فازی در مقایسه با پیاده سازی مدل مبتنی بر مدل مخدوم (ایران) نشان داد که با به کارگیری موتور استنتاج گر فازی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی ارزیابی توان اکولوژیکی به خصوص در کناره های مرز یگان های تشکیل دهنده نقشه های منابع اکولوژیکی، نزدیک تر به واقعیت انجام می گیرد. در نهایت به منظور تخصیص سرزمین به کاربری های مختلف در استان، به مطالعات اقتصادی و اجتماعی و مدل سازی های بیش تری نیاز است.
گروه بندی بافت های فرسوده شهری در استان خراسان رضوی (با تأکید بر روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیستم پویای شهرها مدام در حال تغییر و تحول است. در این میان مشکلاتی مانند تغییرات فرهنگی و اجتماعی، فقر، آلودگی های بهداشتی- زیست محیطی و ناپایداری های کالبدی، برخی نقاط شهر را دگرگون ساخته و رنگ و بویی متفاوت از گذشته که نشانه هایی از عدم توسعه پایدار شهری است، بر آنها می نشاند. کیفیت توسعه و زیرساخت های آن در اثر برنامه ریزی های نامطلوب گذشته مسائل عمده ای را در روند توسعه شهرهای استان خراسان رضوی ایجاد کرده است. از این رو نخستین گام در برنامه ریزی مناسب توسعه پایدار بافت های فرسوده، شناخت و سطح بندی نواحی یاد شده در سطح استان خراسان رضوی می باشد. روش کار این پژوهش، ترکیبی از روش های توصیفی- تحلیلی است.20 ناحیه فرسوده منتخب استان در پانزده شهرستان و پنج ناحیه در شهر مشهد با ارسال پرسشنامه 42 سنجه ای در چهار بخش اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی، فنی- کالبدی و بهداشتی- زیست محیطی با تکنیک تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی و به کمک نرم افزار 16spss در چهار خوشه، گروه بندی گردید. یافته ها نشان دهنده تفاوت ها و نابرابری هایی در سطح توسعه یافتگی بافت های فرسوده خراسان رضوی می باشد. لذا این تفاوت ها لزوم تهیه و اجرای برنامه ها و طرح های هدفمند را برای توسعه یکپارچه و متوازن شهرها مانند تخصیص متوازن بودجه به شهرها، تدوین برنامه های نوسازی و بهسازی در بافت های فرسوده کمتر توسعه یافته در راستای بهبود زیرساخت های کالبدی- نهادی و زیست محیطی و تدوین برنامه های مناسب فرهنگی و اجتماعی ایجاب می کند.
ارزیابی پایداری و تعیین اندازه بهینه جمعیت شهر مشهد بر اساس وضعیت منابع آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در مرحله اول به ارزیابی پایداری شهر مشهد در ارتباط با منابع آبی بر اساس مدل های توسعه شهری پایدار پیشنهادشده توسط هاتون اختصاص دارد و سپس جمعیت بهینه مشهد را بر اساس دو گزینه سازمان آب و فاضلاب برای تأمین آب مورد نیاز در سال 1395، با احتساب سد دوستی و ارداک و بدون احتساب این دو سد تعیین می کند. بر اساس ماهیت هدف گذاری، از روش تحقیق ترکیبی از نوع تودرتو استفاده شد؛ چرا که اطلاعات کیفی پشتوانه ای برای تحلیل های کمی محسوب می شود. در این راستا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای فرم های پایدار شهری بررسی شدند و در ادامه، مدل های هاتون در ارتباط با شبکه آب و فاضلاب شهری شناسایی گردیدند. وضعیت منابع آبی استان، دشت مشهد و شهر مشهد از طریق اسناد مرتبط تعیین گردید و سپس با استفاده از تحلیل های کمی، جمعیت بهینه شهر بر اساس دو گزینه سازمان آب و فاضلاب محاسبه شد. نتایج نشان می دهد دشت مشهد از منابع آب زیرزمینی استان 2 درصد آن را داراست. در حالی که 97/65 درصد جمعیت شهری استان در این دشت و به ویژه در شهر مشهد ساکن اند و 42 درصد آب مورد نیاز از منابع سطحی تأمین می گردد که 7/92 درصد آن متعلق به سد دوستی است. این سد در فاصله 220 کیلومتری شهر مشهد واقع است و از کل فاضلاب خانگی تولیدشده، 30 درصد آن بازیافت می شود. بنابراین، بر اساس مدل های شهری پایدار هاتون، مشهد در ارتباط با منابع آبی شهر پایداری نیست و بر اساس عدم وابستگی به خارج از حوزه نفوذ (بدون احتساب سد دوستی و ارداک) 1192660 نفر و حتی با وابستگی به خارج از حوزه نفوذ 550459 نفر مازاد جمعیت دارد.
ارزیابی تأثیر ریزش آوار بر کارایی شبکه معابر در زلزله های احتمالی (مطالعه موردی: منطقه ثامن مشهد)
حوزه های تخصصی:
شهر مشهد، به واسطه قرار گرفتن چندین گسل فعال در اطراف و درون آن، از ریسک بالایی در برابر خطر زلزله برخوردار است. در این میان، آسیب به زیرساخت های آن به ویژه، شبکه معابر و بزرگراه ها، تأثیر نامطلوبی بر دسترسی به مناطق حادثه دیده می گذارد. این مقاله، میزان آسیب پذیری شبکه های ارتباطی منطقه ثامن مشهد و احتمال انسداد معابر این منطقه در اثر فروریزش ساختمان ها پس از زلزله را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد. این مطالعه به روش مدل سازی با بیان ریاضیاتی انجام پذیرفت و مناطق بحرانی و دارای ریسک پذیری ناشی از محاسبه درجه محصوریت معابر منطقه، با استفاده از امکانات و توانایی های نرم افزار ArcGIS مشخص گردیدند. مدل سازی ریاضیاتی و درجه سازگاری معابر منطقه نشان داد که ۵۸/۲ درصد از معابر در صورت تخریب ساختمان های بدنه آنها، دارای سازگاری کاملاً نامناسب می گردند و با توجه به عدم رعایت تناسب ارتفاع ساختمان به عرض معبر، ۴۶/۳ درصد از آنها در موقعیت خطرناکی قرار خواهند گرفت؛ در نهایت، نتایج به دست آمده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، نشان می دهد که با محاسبه شاخص درجه محصوریت و معیار قرار دادن آن به طور صرف، اکثر مسیرهای موجود در زمان بروز حادثه بسته خواهند شد و کار دسترسی و امدادرسانی را با مشکل مواجه خواهند ساخت؛ بنابراین، معابر این منطقه تا زمان پایان اصلاح و بازسازی، در صورت بروز فاجعه هایی چون زلزله و دیگر حوادثی که نیاز به امدادرسانی فوری داشته باشند، نمی تواند نقش چندان مؤثری در کاهش آسیب پذیری و امدادرسانی فوری ایفا نماید.
ارزیابی توسعه کالبدی شهر دامغان بر اساس تکنیک های درجه تجمع، ضریب جینی و ضریب آنتروپی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، توسعهفیزیکیورشدجمعیتیشهرهایایرانبسیارسریعوشتابندهعملکردهاست،به طوری که رشدوگسترش شهرهابهصورت نوعیمعضلیامسئلهدرآمدهولزومتوجهبهمسائلشهریوبه ویژهمسائلکالبدیآندر قالبچارچوبیعلمی، اهمیتوضرورتیافتهاست. در این راستا، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی برآناستتاباارزیابی توسعه کالبدی شهرها به فراهمکردناطلاعاتتحلیلی در زمینهابعادمختلف رشدوتوسعهکالبدیشهر،ماهیت مسائلوعواقبناشیازآنبپردازد. در این پژوهش شهر دامغان به عنوان نمونه مطالعاتی مورد بررسی قرار می گیرد، جمعیت شهر در طی 55 سال، بیش از 6 برابر و همچنین مساحت آن بیش از 15 برابر رشد داشته است. اطلاعات گردآوری شده به روش اسنادی و میدانی، به کمک تکنیک های درجه تجمع، ضریب جینی و ضریب آنتروپی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه حاصل از مطالعه الگوی توسعه کالبدی شهر بیان می دارد که با گذشت زمان هرچه به سال 1390 نزدیک شده ایم، توسعه شهر به سوی پراکندگی و پراکنش افقی نیل داشته است.
تعیین ظرفیت برد گردشگری ساحلی جزیره کیش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در صنعت جهانگردی، تغییرات کاربری در مناطق ساحلیواثرات نامطلوب توسعه گردشگری بر محیط زیست ساحلی، یکی از مسائل مهم و نگران کننده بشمار می رود. تعیین میزان حداکثر ظرفیت برد به منظور برنامه ریزی در جهت کاهش صدمات زیست محیطیو حفاظت از اکوسیستم نوار ساحلی جزیره کیش و همچنین افزایش کیفیت تفریحی آن که به سبب وجود آبسنگ های مرجانی و دارا بودن سواحل سفید از جایگاه بسیار مطلوبی در جذب گردشگر برخوردار است، ضروری به نظر می رسد. مقاله حاضر بر مبنای ارزیابی ظرفیت برد فیزیکی- اکولوژیکی در چارچوب مناطق حفاظت شده و نیز ارزیابی ظرفیت برد فرهنگی- اجتماعی با استفاده از روش ضبط تصویری ICT، تلاش می کند تا با ارائه حدود مطلوب پذیرش گردشگر در نوار ساحلی جزیره کیش، ضمن به حداقل رساندن آسیب های بیولوژیک ساحلی، توانایی این ناحیه برای پشتیبانی کیفیت تفریحی ساحل جزیره را نیز حفظ کند. از آنجا که قوانین حاکم بر سواحل ایران به لحاظ سیاسی و ایدئولوژیکی متفاوت از سواحل بسیاری از کشورهاست، در این مقاله ظرفیت برد گردشگری ساحلی براساس دو سناریو تنظیم گردیده است. در سناریوی 1، ظرفیت برد با توجه به استانداردهای معمول جهانی و در سناریوی 2، با توجه به معیارهای سیاسی و ایدئولوژیک خاص جامعه ایران برآورد شده است. نتایج نشان می دهد که اگرچه میزان مشخصی از گردشگران به لحاظ فیزیکی در این ساحل جای می گیرند؛ اما با در نظر گرفتن عوامل محدودکننده طبیعیو انسانی و نیز خط مشی های قانونی و ایدئولوژیک موجود، فشار و تراکم بیشتری در بخش هایی از ساحل جزیره و در هر دو سناریو به چشم می خورد که بیش از ظرفیت تحمل محیط و گردشگران است.