فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
232 - 248
حوزه های تخصصی:
مقدمه افزایش جمعیت در مراکز شهری مستلزم ارائه خدمات و زیرساخت های کافی برای پاسخ گویی به نیازهای ساکنان شهر است. همچنین، این ازدحام شهرهای پرجمعیت را از نظر حکمرانی، رشد اقتصادی، پایداری محیط زیست، کیفیت زندگی، حمل ونقل، برق، مصرف آب و سایر مسائل با مشکلاتی مواجه می کند. شهرهای هوشمند معمولاً با تکیه بر زیرساخت های پیشرفته و فناوری های اطلاعات و ارتباطات مدرن ایجاد می شوند و اینترنت اشیا با اتصال دستگاه های هوشمند و استفاده از تجزیه وتحلیل داده های بزرگ راه حل های هوشمندی را برای شهرهای آینده ارائه می دهد، به گونه ای که مدیریت شهر و شهروندان به انبوهی از اطلاعات در زمان واقعی در مورد محیط شهری دسترسی پیدا می کنند و بر اساس آن تصمیمات، اقدامات و برنامه های آینده را رقم می زنند. شهر مشهد با توجه به موقعیت و توان جذب جمعیت حال و آینده آن، نیازمند همگام و همسو شدن با تحولات مدرن به منظور استفاده بهینه از منابع و امکانات و همچنین، ایجاد بسترهای لازم به منظور پاسخ گویی به نیاز آیندگان است. از این رو، پژوهش حاضر بر آن است تا بتواند با شناسایی عوامل و پیشران های کلیدی به منظور دستیابی شهر مشهد به الگوی شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در آینده گام بردارد. بنابراین، سؤال پژوهش حاضر عبارت است از: محرک های کلیدی اثرگذار بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در کلان شهر مشهد در آینده (افق1412) کدام است؟ مواد و روش در مطالعه حاضر روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش انجام کار، آمیخته ای از توصیفی تحلیلی و در تبیین ساختار به صورت رویکرد آینده پژوهی انجام گرفته و بر این اساس، مهم ترین عوامل مؤثر بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در شهر مشهد مورد بررسی قرارگرفته است. جمع آوری اطلاعات به روش اسنادی (منابع کتابخانه ای، مجله های علمی) و میدانی (با استفاده از ابزار پرسشنامه) بوده است. در این تحقیق، جامعه آماری در تحقیق حاضر شامل 25 نفر از کارشناسان، خبرگان و صاحب نظران شهری در دسترس متشکل از مدیران شهری (شهرداران مناطق، معاونان، رؤسای سازمان ها و مدیران حوزه های شهری و به ویژه فاوای شهرداری)، اعضای شورای اسلامی شهر (به ویژه مرکز پژوهش های شورای اسلامی شهر مشهد)، کارشناسان عمرانی در فرمانداری شهرستان مشهد و دفتر امور شهری و شوراهای استانداری خراسان رضوی، اداره کل راه و شهرسازی خراسان رضوی، اساتید دانشگاه های فردوسی مشهد، آزاد اسلامی واحد مشهد، پیام نور و مؤسسه های آموزش عالی غیرانتفاعی واقع در مشهد و متخصصان حوزه شهری هستند. در پژوهش حاضر ابتدا برای شناسایی عوامل کلیدی مصاحبه های ساختاریافته با تعدادی از صاحب نظران حوزه های برنامه ریزی و فناوری اطلاعات شهری با استفاده از روش دلفی به عمل آمد و سپس، در ادامه با تجمیع عوامل حاصل از مصاحبه و اسناد مورد مطالعه در پیشینه تحقیق روایی و پایایی متغیرها توسط متخصصان امر تأیید شد و درنهایت، عوامل در قالب پرسشنامه آینده پژوهی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها با استفاده از مطالعات میدانی و کتابخانه ای، مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در شهر مشهد شناسایی شد و در ادامه، با استفاده از روش کمی آینده پژوهی و استفاده از نرم افزار Micmac به میزان تأثیرگذاری یا تأثیرپذیری عوامل شناسایی شده اقدام شد. بنابراین، یافته های تحقیق نشان می دهد از بین عوامل کلیدی 26 گانه اثرگذار بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا، پس از بررسی شاخص ها و استخراج عوامل کلیدی تأثیرگذار (مستقیم و غیرمستقیم)، 7 پیشران کلیدی سیاست گذاری های بخش دولتی در بخش فناوری اطلاعات، ارتقای سطح سواد اطلاعاتی و توانمندی های علمی شهروندان، سرمایه گذاری در زیرساخت های توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات، بسترسازی برای ارتقای مشارکت شهروندان در توسعه شهری، آگاه سازی شهروندان و مسئولان از فواید و مزایای جایگزینی امکانات هوشمند با بهره گیری از دانش جمعی و فرهنگ سازی، ایجاد و تقویت زیرساخت های پیشرفته مبتنی بر شهر هوشمند و استفاده گسترده از فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) دارای بیشترین اثرگذاری را بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در شهر مشهد داشته اند. نتیجه گیری در یک جمع بندی از نتایج پژوهش می توان اشاره کرد سیاست گذاری های بخش دولتی در بخش فناوری اطلاعات می تواند اثرات قابل توجهی در زمینه استقرار شهر هوشمند مبتنی بر فناوری اینترنت اشیاء در افق برنامه ریزی کوتاه مدت ده ساله داشته باشد. علاوه بر این ارتقاء سطح سواد اطلاعاتی و توانمندی های علمی شهروندان هم می تواند بستری مناسب جهت این امر در شهر مشهد فراهم کند، چراکه بهره مندی از دانش و اطلاعات مرتبط از زمینه های اصلی به کارگیری علم و روندی جدید در یک جامعه است. همچنین سرمایه گذاری در زیرساخت های توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات از اهمیت ویژه ای برخوردار است و با تمرکز هرچه بیشتر سرمایه در این حوزه زمینه شکل گیری هرچه بیشتر و بهتر شهر هوشمند با در نظر داشتن فناوری اینترنت اشیا فراهم خواهد شد. باید توجه داشت استفاده از یک پدیده جدید نیازمند آگاهی است. بنابراین، آگاه سازی شهروندان و مسئولان از فواید و مزایای جایگزینی امکانات هوشمند با بهره گیری از دانش جمعی و فرهنگ سازی حائز اهمیت است. به علاوه باید توجه داشت با ایجاد و تقویت زیرساخت های پیشرفته مبتنی بر شهر هوشمند می توان در راستای تحقق آن گام برداشت تا درنهایت با استفاده گسترده از فناوری اطلاعات و ارتباطات به اهداف غایی دست یافت.
بررسی چهارچوب های طراحی سرپناه موقت اجتماع پذیر و منطبق با انگاره های معماری بومی مناطق زلزله خیز سردسیر-کوهستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸۲
۷۸-۶۳
حوزه های تخصصی:
تجربه نشان می دهد بازماندگان سوانح در شرایط پس از بحران رضایت کافی از سرپناه هایی که از سوی نیروهای امدادی دریافت می نمایند، ندارند. ازاین رو برای ایجاد رضایت کاربران که اغلب بازماندگان پس از سوانح را شامل می شوند، یکی از اهداف طراحی سرپناه موقت در محدوده مطالعاتی، شناخت الگوهایی است که اجتماع پذیری سرپناه موقت را با پذیرش در زمان محدود افزایش دهد. بر این اساس افزایش اجتماع پذیری سرپناه ازجمله اهداف غایی این پژوهش است. از دیگر اهداف این پژوهش می توان به بررسی نقش سرپناه موقت در ارتقای تاب آوری کالبدی پس از زلزله، همچنین استفاده از تکنیک های معماری بومی در طراحی سرپناه موقت جهت ارتقای تاب آوری محیطی اشاره کرد. الگوهایی که در طراحی سرپناه موقت جهت اعمال شاخص های کالبدی - محیطی باید به کار گرفته شوند، می تواند ضرورت پژوهش را با تفسیر سرپناهی با قابلیت انطباق با شرایط اقلیمی سردسیری - کوهستانی شهرستان ورزقان، بیان کند. از اهداف این پژوهش طراحی محصولی کاربر با قابلیت اجتماع پذیری در حداقل زمان ممکن به عنوان جایگزین مسکن دائم در زمان بحران است. جهت رسیدن به اهداف ذکرشده، تحلیل کیفی - کاربردی و شبیه سازی شاخص های انرژی در محیط دیزاین بیلدر انجام شده است. در این پژوهش مدل هایی از سرپناه موقت پیش طراحی شده است که در فاز نخست، پژوهش حاضر به ارزیابی مدل های پیشنهادی در دیزاین بیلدر می پردازد. در دومین فاز پژوهشی، مدل های پیشنهادی از سوی متخصصین مورد ارزیابی قرار می گیرد. در مرحله پایانی به معرفی مدل منتخب از نگاه متخصصین با تشریح الگوهای شاخص کالبدی - محیطی به عنوان سرپناه بهینه پرداخته می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد شاخص های محیطی ازجمله امنیت، بهداشت، تداعی حس خانه، آسایش محیطی، منطبق با فرهنگ، منطقه بندی، .... و همچنین شاخص های کالبدی نظیر فرم سازه ای مقاوم در برابر شرایط جوی، مصالح مقاوم در برابر شرایط جوی، سازه گسترش پذیر و مدولار، برپایی آسان و برپایی سریع همچنین رعایت ابعاد و استانداردها، شاخص های تأثیرگذار در انتخاب سرپناه بهینه از سوی متخصصین است.
تحلیل وضعیت سرمایه های طبیعی معیشت پایدار روستایی با رویکرد تفکر سیستمی (مطالعه موردی: روستاهای شرقی شهرستان قره باغ، کشور افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
103 - 132
حوزه های تخصصی:
امروز سرمایه زیست محیطی (طبیعی) از مفاهیم مهم و نوینی است که در بررسی های اقتصادی و اجتماعی جوامع مدرن مطرح شده است؛ به طوری که از نقش کلیدی در معیشت پایدار روستایی و توسعه از همه ابعاد برخوردار است. بر این اساس، هدف این تحقیق تحلیل و تبیین سرمایه زیست محیطی معیشت پایدار روستایی با رویکرد تفکر سیستمی در روستاهای شرقی شهرستان قره باغ در کشور افغانستان است. در گام اول، متغیرهای کلیدی سیستم از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه با خبرگان در منطقه مورد مطالعه تعیین شدند. در ادامه با طراحی یک پرسشنامه جدید و مصاحبه با 120 نفر مردم محلی در منطقه مورد پژوهش، با نمونه گیری هدفمند به تکنیک گلوله برفی مطابق با فرمول کوکران، وضعیت منطقه از منظر متغیرهای کلیدی سرمایه زیست محیطی مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که سرمایه زیست محیطی از طریق مکانیزمی پیچیده و پویا می تواند معیشت پایدار روستایی را در یک جامعه رقم بزند. بنابراین با استفاده از رویکرد سیستم دینامیک رفتار پویای متغیرهای کلیدی سیستم معیشت پایدار روستایی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج شبیه سازی متغیرهای کلیدی سرمایه های زیست محیطی طی سال های 1400-1420 نشان داد که سرانه آب سطحی در دسترس و سرانه جنگل در منطقه مورد بررسی روند نزولی را تجربه خواهند کرد. با توجه به سیستم طراحی شده، این بدان معناست که سرمایه های زیست محیطی در منطقه مورد مطالعه در سال های آینده در وضعیت مطلوبی قرار نخواهند داشت و توانایی سیستم در پاسخ به تقاضای فزاینده آب و غذا رو به کاهش است. بر این اساس به نظر می رسد سیاست های فعلی در منطقه مورد بررسی در بخش مدیریت سرمایه های زیست محیطی در راستای دستیابی به توسعه معیشت پایدار روستایی نیست. ازاین رو پیشنهاد می شود تا دولت افغانستان سیاست های مطلوب برای مدیریت سرمایه های زیست محیطی در جهت توسعه پایدار روستایی اتخاذ نماید.
سنجش یکپارچه آسیب پذیری و تصمیم گیری برای تاب آوری مؤثر در برابر سوانح طبیعی «زلزله» (نمونه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
205 - 232
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین مخاطراتی که همواره شهرها را تهدید می نماید، خطر وقوع زلزله است. این مخاطره با قدرت بالای تخریب ساختمان ها و زیرساخت های شهری، خسارات بسیاری را در ابعاد مالی و جانی به شهرها متحمل می کند. از این رو، به منظور افزایش ظرفیت مقابله با خطرات زلزله، افزایش تاب آوری شهری اخیراً به یک اولویت اساسی برای اکثر دولت ها تبدیل شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف سنجش یکپارچه آسیب پذیری مناطق ده گانه کلان شهر تبریز بر اساس ویژگی های تاب آوری و شاخص های فیزیکی مرتبط و تصمیم گیری برای تاب آوری مؤثر در برابر زلزله نگارش شده است. در این راستا، روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از تکنیک های AHP در نرم فزار Expert Choice، PROMETHEE و تحلیل GAIA و GAIA Web و نظرات 25 نفر از خبرگان استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مناطق 9، 6 و 2 به ترتیب با امتیاز 445/0، 374/0 و 293/0 از تاب آوری زیاد، مناطق 5 و 7 به ترتیب با کسب امتیاز 196/0 و 142/0 از تاب آوری متوسط، مناطق 4، 8 و 3 به ترتیب با امتیاز 090/0-، 130/0- و 236/0- از تاب آوری کم و مناطق 10 و 1 با کسب امتیاز 468/0- و 526/0- از تاب آوری خیلی کم در برابر زلزله برخوردار می باشند. همچنین حدود 11 درصد از بافت کلان شهر تبریز در پهنه آسیب پذیری خیلی زیاد و حدود 5/13 درصد در پهنه آسیب پذیری زیاد قرار دارند. بنابراین سیاست گذاری مناسب در راستای مدیریت بحران زلزله به ویژه در استحکام سازی ساختمان ها و برنامه ریزی کاربری اراضی شهر ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد.
بررسی نقش حکمروایی خوب روستایی در توسعه کالبدی روستاها، نمونه موردی: شهرستان خرم آباد
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
590 - 609
حوزه های تخصصی:
حکمروایی خوب با دارا بودن مهم ترین اصول و معیارهایی نظیر مشارکت مردمی، پاسخگویی، مسئولیت پذیری، قانون محوری، شفافیت، کارایی و اثربخشی، عدالت و برابری، اجماع گرایی و مشروعیت یکی از رویکردهای نوین مدیریتی و رهیافت جدید توسعه و کاهش فقر به ویژه در نواحی روستایی می باشد. در راستای موارد مذکور، پژوهش حاضر با هدف؛ بررسی نقش حکمروایی خوب روستایی در توسعه کالبدی روستاهای شهرستان خرم آباد تدوین شده است. روش به کار گرفته شده توصیفی- تحلیلی مبتنی بر منابع اسنادی و پیمایشی است. جامعه آماری در این تحقیق شامل جوامع بومی روستایی، کارشناسان و متخصصان حوزه مدیریت و توسعه روستایی (دانشگاهیان، شوراهای اسلامی و دهیاران روستا) است. یافته های تحقیق حاصل از مدل اندازه گیری «توسعه کالبدی» نشان می دهد «توسعه زیرساخت های ارتباطی و حمل و نقل» و«افزایش بهره گیری از فناوری های نوین» به ترتیب بیشترین و کمترین همبستگی با متغیر توسعه کالبدی را در موضوع حکمروایی خوب و توسعه کالبدی دارند. از بین شاخص های حکمروایی خوب مولفه های «پاسخگویی» و «قانون مندی» به ترتیب بیشترین و کمترین همبستگی با متغیرحکمروایی خوب را در موضوع توسعه کالبدی را دارند. نتایج مدل ویکور نشان می دهد در بین مولفه های اثرگذار بر تحقق حکمروایی خوب روستایی سه مولفه پاسخگویی، مشارکت و مسئولیت پذیری از اثرگذارترین شاخص ها بر تحقق حکمروایی خوب روستایی در شهرستان خرم آباد می باشند.
ارزیابی خدمات اکوسیستمی درختان چشم انداز روستایی بر اساس ادراک اجتماعات محلی، مورد مطالعه: بخش طرقبه در شهرستان بینالود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درختان به عنوان یکی از عناصر کلیدی چشم اندازهای روستایی، طیف وسیعی از خدمات اکوسیستمی را فراهم می نمایند. بااین حال، استفاده بی رویه از خدمات اکوسیستم های طبیعی توسط اجتماعات محلی، به چالش آفرینی محیطی روزافزون خصوصاً در مناطق روستایی منجر شده است. در همین راستا، ارزیابی خدمات اکوسیستمی درختان به دلیل نقش آن در کاهش پیامدهای نامطلوب فعالیت های انسانی بر اکوسیستم ها و کمک به رفع شکاف بین مقاصد پایداری و اهداف اقتصادی اهمیت بسزایی یافته است. در این میان، اجتماعات روستایی اصلی ترین ذی نفعان اکوسیستم های طبیعی می باشند و نیاز است تا خدمات اکوسیستمی درختان را در پیوند با ارزش ادراک شده توسط آنان مدنظر قرار داد. لذا، هدف پژوهش حاضر ارزیابی خدمات اکوسیستمی درختان بر اساس ادراک اجتماعات محلی شهرستان بینالود می باشد. بدین منظور داده ها به روش اسنادی-کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری و با نرم افزار SPSS تحلیل شد. بر اساس یافته های پژوهش، شاغلان بخش کشاورزی و بخش گردشگری از نحوه ادراک متفاوتی نسبت به خدمات اکوسیستمی درختان برخوردارند. ارزیابی کشاورزان نسبت به خدمات اکوسیستمی درختان به لحاظ اهمیت درختان در تأمین محصولات با میانگین 58/96، ایجاد حس تعلقمانی با میانگین 08/95 و حفظ کیفیت منابع محیطی با میانگین 88/93 می باشد. درحالی که، ارزیابی شاغلین بخش گردشگری به دلیل عملکرد تفریحی درختان با میانگین 98/99 و ارزش زیبایی شناسی درختان با میانگین 86/90 است. در زمینه نحوه ادراک روستاییان بخش طرقبه بر اساس جنسیت، به جز دو شاخص کیفیت منابع محیطی و عملکرد تفریحی درختان (با سطح معناداری کوچک تر از 05/0)، در مابقی شاخص ها سطح معناداری بزرگ تر از 05/0 می باشد و زنان و مردان بخش طرقبه در زمینه خدمات اکوسیستمی درختان از ادراک متفاوتی برخوردارند.
شبکه مضامین راهبردهای برساخت گرایانه تفسیر میراث فرهنگی در چارچوب گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۵)
139 - 154
حوزه های تخصصی:
میراث فرهنگی در عصر حاضر به عنوان راهی برای تعامل انسان معاصر با تاریخ و گذشته خود تعریف می شود، بالطبع، تفسیر میراث نیز، رسالتی فراتر از انتقال صرف اطلاعات تخصصی از متخصصان به غیرمتخصصان می یابد، چنانچه تفسیر معاصر، به عنوان پیشرانی برای هدایت افراد جامعه به سمت تعامل سازنده (برساخت گرایی) با میراث فرهنگی مفهوم پردازی شده است. بر این مبنا، پژوهش حاضر تحول تفسیر میراث و گذار از رویکرد تفسیر اثبات گرایانه به تفسیر برساخت گرایی را موردبررسی و پس از توسعه چارچوب نظری، با بهره گیری از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با راهنمایان گردشگری فرهنگی (مفسران) مجرب، به بررسی تأثیرپذیری استراتژی های تفسیر مورداستفاده توسط آن ها از دو رویکرد ذکرشده می پردازد. روش پژوهش، کیفی و روش نمونه گیری، گلوله برفی است. گردآوری داده ها در مرداد و شهریورماه 1400 انجام گرفت و تا رسیدن به اشباع نظری (مصاحبه چهاردهم) ادامه یافت و داده های حاصل با استفاده از نرم افزار Maxqda10 بر اساس روش تحلیل مضمون، تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که مضامین تفسیر سایت به عنوان جزئی از کل، پیوند زدن میان گذشته و حال، گزیده گویی و انطباق محتوای تفسیر با دانش قبلی، فرهنگ و علایق گردشگران، زنده و ملموس کردن گذشته سایت برای گردشگر، داستان گویی و روایتگری با استفاده از عناصر فرهنگ ناملموس، مشارکت دهی گردشگران در فرآیند تفسیر و تشویق گفتمان و خود تفسیری، تحریک تفکر و خلاقیت ذهنی گردشگران به جای تأکید بر اطلاع رسانی و آموزش گری و انعطاف در برنامه و دادن فرصت کشف به بازدیدکننده، نشان دهنده تناظر راهبردهای رویکرد برساخت گرایی با دیدگاه مفسران باسابقه گردشگری فرهنگی بوده و به وضوح مبین تأثیرپذیری آن ها از رویکرد برساخت گرایی است.
بررسی نقش فضاهای سبز شهری در توسعه پایدار شهری
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
618 - 632
حوزه های تخصصی:
امروزه با توسعه شهرها و مطرح شدن اصل توسعه پایدار، توجه به مسائل زیست محیطی و شهرهای سبز هرچه بیشتر موردسوال و توجه قرار گرفته است. مسائل و مشکلات موجود به ویژه در شهرها نشانگر عدم تحقق مشخصه های پایداری درآنهاست، ضمن اینکه ارزیابی و تحلیل فضایی و اکولوژیکی و زیست محیطی یکی از مشخصه های اصلی پایداری در مناطق و حوزه های شهری بوده و سعی دارد تا محیط زیست شهری مناسبی را برای ساکنان شهرها فراهم نماید. یکی از راه حل های رسیدن به پایداری زیست محیطی آشنایی با اهمیت فضای سبز و توجه به آن در راستای رسیدن به معیارهای توسعه پایدار می باشد. مقاله حاضر بر اساس روش توصیفی_تحلیلی تهیه شده است و هدف آن مروری برنتایج تحقیقات گوناکون صورت گرفته درمورد اهمیت و نقش فضای سبز در شهرها در جهت نیل به معیارهای توسعه پایدار شهری می باشد . فضای سبز شهری به عنوان یکی از مهم ترین مراکز خدمات رفاهی و تفریحی بوده که علاوه بر جنبه بهداشتی و روانی در توسعه پایدار شهری از اهمیت بالایی برخوردار است .نتیجه آنکه اثرات توسعه فضای سبز در شهرها، سبب بهبودکیفیت زندگی شهروندان می شود و به طور کلی موجب ارتقای پایداری زیست محیطی شهر در راستای تحقق اهداف توسعه پایدار می گردد.
بررسی عوامل مؤثر بر پایداری در شهرهای کوچک و میانی با کاربست معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
42 - 57
حوزه های تخصصی:
مقدمه طی دهه های گذشته، مفهوم پایداری به طور فزاینده ای توجه عمومی را با برجسته کردن آشتی دشوار بین نیازهای جمعیت جهانی و باری که این نیازها بر محیط زیست وارد می کند، به خود جلب کرده است. پایداری شهری «فرایند توسعه یک محیط ساخته شده است که با اجتناب از تأثیرات غیرقابل قبول اجتماعی یا زیست محیطی در صدد رفع نیاز های اساسی مردم است. امروزه سنجش وضعیت پایداری در شهرها و حرکت شهرها به سمت پایدار شدن، یکی از اصول مهم شهرسازی است، اما این امر به علت ماهیت پویا و چندوجهی پایداری و ویژگی های متمایز هر یک از گونه های شهری می تواند در هر شهر متفاوت باشد و شاخص های مؤثر بر پایداری که موجب حرکت شهرها به سمت پایداری می شود ممکن است در هر شهر متفاوت باشد. از این رو هدف این پژوهش تبیین عوامل مؤثر بر پایداری و تحلیل آن ها در شهر های کوچک و میانی استان قزوین است.
مواد و روش هاروش تحقیق، کاربردی و مبتنی بر روش های کمی است. در راستای تحلیل داده ها و نیل به هدف پژوهش پس از استخراج شاخص های پایداری شهری و تهیه پرسشنامه، شاخص های پایداری شهری مستخرج از مبانی نظری در نرم افزار PLS از طریق مدل سازی به روش تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم هر یک از شهرهای میانی و کوچک، شناسایی یا تأیید می شوند و سپس عوامل مؤثر بر شاخص های پایداری در هر یک از شهرهای میانی و کوچک تعیین و تحلیل می شوند. بررسی پایداری شهری در ارتباط با اندازه و جمعیت شهر به خصوص در شهرهای کوچک و میانی، تا کنون مورد توجه پژوهشگران این حوزه قرار نگرفته و بکر باقی مانده است، از این رو این موضوع نوآوری مهم پژوهش حاضر در حوزه پایداری است. نمونه گیری در این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی ساده که در آن همه اعضا از شانسی برابر برای انتخاب برخوردارند، استفاده شده و با استفاده از فرمول کوکران که فرمولی رایج در جهت به دست آوردن حجم نمونه در مطالعات شهری و اجتماعی است، حجم نمونه برای هر یک از نمونه های مطالعاتی تخمین زده شده است.
یافته هایافته های پژوهش نشان می دهد بر اساس تحلیل داده ها، در شهر قزوین عوامل مسکن، حمل ونقل و عامل اجتماعی و فرهنگی دارای بیشترین و عامل زیست محیطی دارای کمترین تأثیر بر وضعیت پایداری و حرکت شهر میانی به سمت پایداری است. در سال های اخیر تحولات اقتصادی بی سابقه در حوزه مسکن موجب شده است که تمامی جنبه های این حوزه تحت تأثیر این موضوع قرار گیرد. افزایش قیمت مسکن و دشوار شدن تهیه آن برای شهروندان، کوچک تر شدن ابعاد مسکن و استفاده از مصالح و پلان های غیر پایدار همه و همه موجب شده اند که موضوع مسکن یکی از مسائل مهم در تبیین پایداری در شهرهای میانی باشد. از سوی دیگر غالب شدن حمل ونقل موتوری و غیر پایدار در روند آمد و شد شهر ها موجب بروز مشکلات بسیار زیادی برای شهرها شده است که شهر قزوین نیز از این موضوع جدا نیست و زیرساخت ها و بستر های حمل ونقل پایدار و پاک در این شهر فراهم نشده است. در مقابل، در شهر ضیاءآباد به عنوان شهر کوچک پژوهش عامل امکانات و زیرساخت ها دارای بیشترین تأثیر بر وضعیت پایداری است. در مقابل، عامل اقتصادی و مدیریتی و عامل زیست محیطی دارای رابطه معناداری با پایداری شهرهای کوچک نیستند. امروزه، در بسیاری از شهرهای کوچک بر اثر عوامل متعدد مدیریتی و سازمانی امکانات و زیرساخت وضعیت مطلوبی ندارند، همین امر موجب بروز مشکلات و دشواری های فراوانی برای شهروندان این گونه از شهرها شده است. شهر ضیاءآباد نیز از این موضوع جدا نیست. با توجه به اهمیت امکانات و زیرساخت ها و زیرشاخص های آن مانند فضای سبز در مفهوم پایداری و وضعیت نامطلوب این شاخص در شهرهای کوچکی مانند ضیاءآباد می توان بیان کرد که حوزه امکانات و زیرساخت های شهری از اهمیت بسزایی در حرکت شهر های کوچک به سمت پایداری برخوردار است.نتیجه گیرینتایج تحلیل داده ها در مورد شاخص های مؤثر بر پایداری نشان می دهد در شهر های میانی عامل مسکن، حمل ونقل و عامل اجتماعی و فرهنگی دارای بیشترین تأثیر بر تبیین و نیل به سمت پایداری هستند و در بطن این عوامل نیز شاخص های هزینه های تأمین زمین و مسکن و شاخص فرصت های تفریح دارای بیشترین نقش بر عوامل مؤثر و پیرو آن، پایداری شهر ها هستند. لذا برای حرکت شهرهای میانی به سمت پایداری باید به حوزه مسکن و حمل ونقل و حوزه اجتماعی بیش از پیش مورد توجه برنامه ریزان شهری قرار گیرد. از سوی دیگر، در شهر های کوچک عامل امکانات و زیرساخت ها و عامل مسکن و حمل ونقل دارای بیشترین تأثیر و سطح تبیین کنندگی بر وضعیت پایداری و نیل به سمت پایداری است و در بطن این عوامل زیرشاخص های وضعیت فضاهای سبز، دسترسی به خدمات و کیفیت مسکن دارای بیشترین تأثیر درونی بر عامل ها و پیرو آن، بر پایداری در شهرهای کوچک هستند. در نهایت، می توان بیان کرد که در شهرهای میانی حوزه مسکن و حمل ونقل و در شهر های کوچک حوزه امکانات و زیرساخت ها دارای بیشترین نقش در حرکت شهرها به سمت پایداری و تبیین پایداری هستند. از این رو این حوزه ها و زیرشاخص های مؤثر بر آن ها می تواند در جریان تدوین طرح ها و برنامه های شهری مورد توجه برنامه ریزان شهری قرار گیرد.
تحلیل امنیت اکولوژیکی با رویکرد عرضه و تقاضای خدمت اکوسیستمی ذخیره کربن (نمونه موردی: بخش مرکزی شهرستان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رشد شهرنشینی، باعث تغییر در ساختار و عملکرد اکوسیستم طبیعی و سیمای سرزمین شهری شده که با به هم خوردن تعادل عرضه و تقاضای خدمات اکوسیستم همراه است و به نا امنی اکولوژیکی شهرها منجر می شود. شهرستان اصفهان، به عنوان یکی از بزرگ ترین مناطق تمرکز جمعیت در کشور، شاهد رشد سریعی بوده که به تخریب بسیاری از مناطق بکر محیط زیست پیرامون منتج شده است. در راستای افزایش امنیت اکولوژیک شهری، اقدامات حفاظتی، بازسازی و مدیریتی مختلفی انجام می شود که این پژوهش با هدف تحلیل امنیت اکولوژیک شهری با مقایسه عرضه و تقاضای خدمت اکوسیستمی ذخیره کربن در بخش مرکزی شهرستان اصفهان به عنوان شاخص امنیت اکولوژیکی پرداخته است. با بررسی وضعیت عرضه خدمت ذخیره کربن و میزان تقاضا برای این خدمت که میزان انتشار گاز کربن دی اکسید در نظر گرفته شده است، به تعیین وضعیت نرخ عرضه و تقاضای خدمت ذخیره کربن در دو دهه گذشته پرداخته شد. نتایج حاکی از آن است که در دو دهه گذشته منطقه مطالعاتی با تغییرات زیادی در کاربری و پوشش اراضی روبه رو بوده و از طرفی با افزایش تقاضا برای خدمت ذخیره کربن که از افزایش انتشار کربن دی اکسید نشأت گرفته است، مناطق بیشتری از بخش مرکزی اصفهان دچار عدم تعادل در عرضه و تقاضای خدمت ذخیره کربن شده است. پیشنهاد می شود در محدوده قانونی شهر اصفهان به طراحی کریدورهای سبز پرداخته و در دهستان قهاب جنوبی نیز که به دلیل کاهش مساحت کاربری کشاورزی با پدیده بیابان زایی روبه رو بوده است، به اعمال استراتژی های کشاورزی پایدار و جلوگیری از پیشرفت این معضل پرداخته شود. براساس یافته ها و نتایج، افزایش انتشار کربن تأثیر بیشتری بر کاهش امنیت اکولوژیکی داشته است و حفظ و ارتقای کیفیت اکوسیستم شهری ممکن نیست مگر با استفاده از دانش اکولوژیک با رویکردی همچون حفظ عرضه، تقاضا و جریان خدمات اکوسیستم که از ارکان مهم توسعه پایدار است.
واکاوی اثرات سد سلمای افغانستان بر تنش های آبی کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چشم انداز تأمین و آینده آب شمال شرق (کلان شهر مشهد) علاوه بر تأثیرپذیری از بحران های کلی تنش های آبی کشور، و شرایط طبیعی و اقلیمی منطقه شمال شرق، تحت تأثیر متغیر همسایگی و سیاست های هیدروپلیتیکی افغانستان است؛ چرا که افغانستان ضمن آگاهی از وضعیت جغرافیایی خود (محصور در خشکی بودن)، برای جبران بخشی از نیازمندی هایش در امر توسعه زیرساختی آبی، کشاورزی و اقتصادی، متوسل به سیاست هیدروهژمونی (نقش ابزار گونگی آب) در رابطه همسایگان خود، از جمله ایران شده است. در حقیقت سیاستِ هیدروهژمونی افغانستان، گونه ای از راهبردِ دیپلماتیک و سیاسی این کشور، برای جبران بخشی از خلاء «قدرت-امنیت- هویت»، در موازنه ژئوپلیتیکی با همسایگان است. سدسازی های متعدد، و از جمله ساخت سد سلما، در چارچوب همین تحلیل می گنجد. سؤال اصلی این مقاله چنین است: اصولاً احداث سد سلما بر روی شاخه اصلی هریرود، چه پیامدهایی بر تنش های آبی کلان شهر مشهد دارد؟ به طور واضح سیاست های فرادستی افغانستان در ساخت سد سلما، نواحی پایین دست، از جمله ناحیه شمال شرقی ایران (استان خراسان و کلان شهر مشهد) را با چالش تأمین آب مواجه می نماید. گونه های متعددی از تنش های ژئوپلیتیکی، سیاسی-امنیتی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی، از جمله پیامدهای اعمال چنین راهبردی است. پژوهش بر اساس ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی محسوب می شود. اطلاعات پژوهش به شیوه کتابخانه و اسنادی و با مراجعه به منابع معتبر گردآوری شده است.
ارزیابی روند توسعه فیزیکی شهر ایذه با استفاده از مدل LCM
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
411 - 424
حوزه های تخصصی:
روند افزایشی جمعیت نقش مهمی در روند توسعه فیزیکی نواحی سکونتگاهی و همچنین تغییرات کاربری اراضی دارد. شهر ایذه از جمله شهرهایی است که در طی سال های اخیر با رشد جمعیتی زیادی مواجه شده است. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به ارزیابی روند تغییرات کاربری اراضی و توسعه فیزیکی نواحی سکونتگاهی محدوده شهری و حاشیه شهری ایذه پرداخته شده است. در این پژوهش از مدل رقومی ارتفاعی 30 متر، تصاویر ماهواره لندست و لایه های رقومی اطلاعاتی به عنوان داده های تحقیق استفاده شده است. مهم ترین نرم افزارهای تحقیق ENVI (به منظور پیش پردازش تصاویر ماهواره ای و تهیه نقشه های کاربری اراضی)، IDRISI (به منظور اجرای مدل LCM) و ArcGIS (به منظور تهیه نقشه های نهایی) بوده است. در این تحقیق، ابتدا نقشه های کاربری اراضی محدوده مطالعاتی تهیه شده و سپس روند توسعه فیزیکی نواحی سکونتگاهی محدوده ارزیابی شده است و در ادامه، این روند برای سال 2035 پیش بینی شده است. بر اساس نتایج حاصله، وسعت نواحی سکونتگاهی محدوده مطالعاتی به میزان قابل توجهی افزایش یافته است به طوری که این کاربری در سال 1993، 3/4 کیلومترمربع وسعت داشته است که این میزان در طی سال های 2002، 2013 و 2020 به ترتیب به 6/5، 8/8 و 5/11 کیلومترمربع افزایش یافته است. همچنین روند توسعه فیزیکی محدوده مطالعاتی برای سال 2035 پیش بینی شده است که بر اساس نتایج حاصله، وسعت نواحی سکونتگاهی محدوده شهری و حاشیه شهری ایذه تا سال 2035 به 7/17 کیلومترمربع افزایش خواهد یافت.
طبقه بندی و شناسایی تغییرات اراضی ساخته شده شهر اردبیل با استفاده از سنجش از دور ماهواره لندست
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
102 - 123
حوزه های تخصصی:
کاربری اراضی و بررسی تغییرات آن یکی از اساسی ترین نیازهای سازمان ها جهت برنامه ریزی توسعه شهری و سایر طرح های عمرانی نظیر توسعه فضای سبز شهری می باشد. در این تحقیق به طبقه بندی و شناسایی تغییرات اراضی ساخته شده شهر اردبیل طی سال های 2021-2013 به کمک علم سنجش از دور و بهره گیری از تصاویر ماهواره ی لندست 8 مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا تصویر ماهواره ای مورد نظر و محدوده مورد مطالعه در سامانه Google Earth مشخص گردیده سپس با استفاده از آن به تهیه نقشه پوشش شهری پرداخته شد. تصاویر ارائه شده در این مطالعه، از لحاظ اتمسفری، رادیومتریک و هندسی تصحیح گردیده و آماده اعمال پردازش های بعدی شدند. برای این منظور منطقه مورد بررسی به 5 کاربری مجزا اراضی کشاورزی، اراضی بایر، باغات، مناطق ساخته شده و آب، تفکیک گردید. پس از طبقه بندی تصاویر، به منظور ارزیابی دقت آن ها از داده های برداشت زمینی و ماتریس خطا استفاده شده است که بر اساس آن تصاویر لندست 8 سال 2013 و 2021 به ترتیب با دقت کلی 82 و 80 همچنین ضریب کاپای 78/0و 72/0درصد در رتبه های اول و دوم از جهت طبقه بندی تصاویر قرار گرفته اند. نتایج روندیابی تغییرات کاربری ها بیانگر سیر صعودی سطح اراضی ساخته شده (96/4 کیلومتر مربع) و اراضی کشاورزی (54/1 کیلومتر مربع) ، همچنین سیر نزولی مساحت اراضی بایر (58/6 کلیومتر مربع) و باغات (24/0 کلیومتر مربع) می باشد. بر این اساس می توان نتیجه گرفت در طی دوره مورد مطالعه، در شهر اردبیل نیز مانند اکثر نقاط کشور طی سال های گذشته با توسعه شهرنشینی مواجه بوده است که این امر در نتیجه تبدیل اراضی بایر و باغات به اراضی مسکونی بوده است که در نهایت باعث افزایش مساحت اراضی ساخته شده در طی سال های گذشته گردیده است.
پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از تصاویر ماهواره ای (مطالعه ی موردی: حوضه ی آبخیز بالهارود شهرستان گرمی)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
145 - 164
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع ناپایداری دامنه ای که هر ساله خسارات مالی و جانی فراوانی را بر زندگی انسان ها وارد می نماید، مخاطره زمین لغزش است که پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی را به دنبال دارد. حوضه بالهارود شهرستان گرمی به علت کوهستانی بودن و وجود شیب های تند یکی از مناطق مستعد وقوع زمین لغزش است. بررسی عوامل موثر در وقوع زمینلغزش و شناخت نواحی مستعد آن گامی مهم در مدیریت منابع طبیعی و رسیدن به توسعه پایدار به شمار می رود. تکنیک تداخل سنجی راداری به عنوان روش کارامد در اندازه گیری جابه جایی سطح زمین می باشد. این فناوری در بررسی مخاطرات طبیعی زمین از جمله حرکات توده ای دامنه ها، فرونشست، زلزله و فعالیت های آتشفشانی بسیار متداول شده است. در این پژوهش، به منظور شناسایی و اندازه گیری زمین لغزش از تصاویر راداری سنتیل 1 سال های 2020 و 2022 استفاده شده است. به منظور پردازش اطلاعات نیز از نرم افزار SARSCAPE استفاده شده است که بالاترین بیشترین جابجایی زمین لغزش در خلاف جهت دید ، 154/0- سانتیمتر برآورد گردید که در راستای خطوط گسلی و در مرکز منطقه مورد مطالعه مشاهده شده است. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که تصاویر راداری از پتانسیل خوبی برای آشکارسازی ناپایداری دامنه ها و محاسبه جابه جایی آن ها برخوردار می باشد.
ظرفیت سنجی نظام برنامه ریزی مسکن در تأمین مسکن قابل استطاعت (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
178 - 193
حوزه های تخصصی:
امروزه دسترسی به مسکن قابل استطاعت یکی از مشکلات اکثر شهرها، به ویژه در کشورهای درحال توسعه محسوب می گردد، که به موجب آن اقشار فقیر شهری در مسکن های فاقد کیفیت لازم استقرار می یابند. در این راستا، برنامه ریزی تأمین مسکن قابل استطاعت یکی از ضروریات شهرهای امروزه تلقی می گردد. با توجه به اهمیت موضوع، تحقیق حاضر با هدف ظرفیت سنجی نظام برنامه ریزی مسکن در تأمین مسکن قابل استطاعت در کلان شهر تبریز نگارش گردیده است. بنابراین، روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد. جامعه ی آماری تحقیق نیز شامل مدیران، مسئولان، کارشناسان و نخبگان دانشگاهی مرتبط با حوزه ی برنامه ریزی مسکن بوده که با استفاده از فرمول کوهِن، 200 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردیده است. در راستای تحلیل اطلاعات نیز از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بیشترین تحقق پذیری در بین متغیرهای برنامه ریزی مسکن قابل استطاعت در کلان شهر تبریز مربوط به متغیرهای بهره مندی از الگوهای پیشنهادی واقع گرایانه در طرح های توسعه ی شهری، هماهنگی بین سیاست های طرح های برنامه ریزی شهری و منطقه ای با طرح ها و برنامه ریزی مسکن و نظارت و کنترل دقیق بر قیمت و کیفیت مصالح بوده که به ترتیب ضرایب استخراج شده بر اساس مدل ساختاری برای هرکدام 75/0، 71/0 و 69/0 می باشد. همچنین بر اساس نتایج مدل، مقدار بحرانی برای تمامی متغیرها (سیاست های عمران، شهرسازی و ساخت مسکن، سیاست های عمومی و سیاست های اقتصادی) پایین 96/1 محاسبه شده و در سطح اطمینان 95 درصد مورد تأیید نمی باشند. به عبارتی برنامه ریزی مسکن قابل استطاعت در کلان شهر تبریز در وضعیت نامطلوبی قرار دارد.
تبیین مدل آینده محور برنامه ریزی فضایی تاب-آور در برابر زلزله (SRPF) و تدقیق آن با روش فراتحلیل و FAHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوامع شهری در معرض خطرات طبیعی مختلفی قرار دارند و ارتقای تاب آوری به عنوان راهکاری مفید در مقابله با این تهدیدات معرفی شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر کمک به برنامه ریزی تاب آور شهرها برای آینده و تبیین مدل برنامه ریزی فضایی تاب آور در برابر زلزله می باشد. این هدف به کمک درک رابطه متقابل برنامه ریزی فضایی و تاب آوری شهری در برابر زلزله محقق می گردد. از این رو ابتدا با کمک مطالعه اسنادی چارچوب جدیدی با عنوان SRPF معرفی شده و سپس با کمک روش فراتحلیل کیفی، ۷۱ سند مرتبط با تاب آوری کالبدی در برابر زلزله بررسی و بعد از معرفی مهم ترین مولفه ها و معیارها، رتبه بندی آنها با کمک روش AHP فازی انجام گردید. بر این اساس چارچوبی معرفی گردید که برنامه ریزان و مدیران شهری، می توانند با مراجعه به آن، به مهم ترین مولفه ها و معیارهای تاب آور ساختن شهرها برای آینده به راحتی دسترسی داشته باشند. به طور کلی نتایج پژوهش نشان می دهد بین مولفه های برنامه ریزی فضایی در مقابله با بلایا (جاده ها، فضاهای باز، زیرساخت های فیزیکی و زیرساخت های حیاتی) و معیارهای تاب آوری کالبدی شهرها در برابر زلزله (مقاومت کالبدی، شبکه راه ها، وضعیت خدماتی و تاسیسات زیرساختی و همچنین وضعیت فضای باز) تشابه معنی داری وجود دارد. همچنین مهم ترین عواملی که باید در ارائه مدل برنامه ریزی فضایی تاب آور برای آینده شهرها در برابر زلزله ها مورد توجه قرار گیرند شامل آمادگی، قابلیت تغییر پذیری، استحکام، سازگاری و انعطاف پذیری و خودسازمانی می باشد. در نهایت نیز معیارها و زیرمعیارهای به دست آمده از روش فراتحلیل نیز با کمک پنچ بازوی اصلی SRPF تدقیق شده و اعتبار چارچوب پیشنهادی تایید می گردد.
واکاوی نقش دل بستگی به مکان بر افزایش حس رضایتمندی ساکنین جهت ارتقای منظر روستایی؛ مطالعه موردی: ماسوله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه روزافزون صنعت و گسترش شهرنشینی، موجب مهاجرت روستائیان به شهرها و از بین رفتن رضایتمندی و دل بستگی آنان به روستاها و سکونتگاهشان شده که نتیجه آن، از بین رفتن تدریجی ارزش های هویتی و اصالت محیط روستاهای ایران است. شناخت ماهیت محیط و منظر، ساختار آن ها و نیز درک چگونگی تأثیرگذاری سایر عوامل بر حفظ بقای مناظر روستایی، ازجمله اهداف مهم برنامه ریزی و طراحی محیطی محسوب می شوند. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش دل بستگی مکان بر حس رضایتمندی ساکنین جهت ارتقای منظر روستایی است. روش تحقیق این پژوهش کمّی - پیمایشی بوده و جامعه آماری 203 نفر از ساکنین شهر ماسوله هستند که به شیوه در دسترس نمونه گیری گردیده اند. تجزیه وتحلیل داده ها به کمک آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته و به منظور ارزیابی آثار بین متغیرهای دل بستگی (کالبدی، اجتماعی، فردی و مکانی)، رضایتمندی (اجتماعی، عملکردی و بافت) و منظر روستایی (مورفولوژی، عناصر اقلیمی و عوامل انسانی)، از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و با کمک نرم افزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که از دیدگاه ساکنین، دل بستگی به مکان منجر به افزایش رضایتمندی و درنتیجه ارتقای منظر روستایی در ماسوله می گردد. در این خصوص، بیشترین تأثیر دل بستگی بر رضایتمندی ساکنین ناشی از بعد مکانی دل بستگی (799/0=β) و کمترین تأثیر مربوط به بعد کالبدی دل بستگی (269/0=β) است. در رابطه با دل بستگی بر منظر روستایی بیشترین تأثیر ناشی از بعد مکانی دل بستگی (751/0=β) و کمترین تأثیر ناشی از بعد اجتماعی دل بستگی (280/0=β) است. همچنین، بیشترین تأثیر رضایتمندی بر منظر روستایی ناشی از بعد عملکردی رضایتمندی (430/0=β) و کمترین تأثیر ناشی از بعد اجتماعی رضایتمندی (206/0=β) بوده است. نتیجه پژوهش حاضر می تواند با بررسی نیازهای روان شناختی ساکنین، راهکاری در جهت ارتقای ارزش مناظر روستایی باشد.
بررسی و تحلیل تأثیرگذاری مخاطرات محیطی در میزان جذب گردشگر و توسعه اقتصادی در استان اردبیل
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
580 - 598
حوزه های تخصصی:
توسعه گردشگری منطقه ای بر محیط اجتماعی و اقتصادی آثار مثبت بسیاری دارد که از جمله آن ها می توان به اشتغال زایی، افزایش درآمد، سود ناشی از تولید و عرضه محصولات کشاورزی،کاهش مهاجر منطقه، ارتقای سطح عمومی سواد بهداشت و رفاه اشاره کرد. گردشگری یکی از پویاترین فعالیت های اقتصادی عصر حاضر است که در توسعه پایدار محلی نقش مهمی دارد. این صنعت از طریق ترکیب و به کارگیری همزمان منابع داخلی و خارجی، منافع اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و فرهنگی زیادی را به همراه دارد. در بسیاری از کشورها امروزه گردشگری نیروی اصلی پیشبرد و رشد اقتصادی کشور به شمار می رود. هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل تاثیرگذاری مخاطرات محیطی در میزان جذب گردشگر و توسعه اقتصادی درشهرستان اردبیل می باشد. پژوهش حاضر به صورت توصیفی و تحلیل و به کمک دو جامعه آماری مرتبط با گردشگری یعنی گردشگرهای داخلی وارد شده به شهرستان اردبیل و مسئولین فعال منطقه در زمینه صنعت ژئوتوریسم به بررسی مخاطرات انسانی تاثیرگذار در توسعه ژئوتوریسم پرداخته است. نتایج تحقیق نشان داد که احتمال وقوع خطر فرهنگی واجتماعی با مجموع امتیاز 20/3 بیش ترین میزان را کسب کرده است. هم چنین طبق بررسی و محاسبات صورت گرفته مجموع احتمالات مخاطرات از دیدگاه مسئولین این نتایج حاصل شد که احتمال تهدید مخاطرات در محدوده مورد مطالعه در زمینه احتمال خطر ساختاری و عملکردی با مجموع امتیاز 25/3 بیش ترین امتیاز را کسب کرده است که این نتایج نشان می دهد که این مولفه جز تهدیدات در منطقه اردبیل به حساب می آید. بنابراین بر اساس نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت باید زیرساخت های فرهنگی و اجتماعی و هم چنین ساختاری و عملکردی توسعه یابد تا با توسعه رفاهی، اقتصادی، بهداشتی، زیرساختی و حقوقی در سال های آتی منجر به پیشرفت روزافزون صنعت ژئوتوریسم در سطح شهرستان اردبیل گردد تا در صورت امکان موجب افزایش توسعه و پایداری گردشگری منطقه مذکور گردد و درنتیجه رشد اقتصادی و توسعه اقتصادی منطقه اردبیل تحقق گردد.
بررسی موانع گردشگری کودکان و ارائه راهکارهای توسعه آن در ایران (مطالعه موردی: شهر مشهد)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
599 - 617
حوزه های تخصصی:
اهمیت مناسب بودن فضاهای شهری برای گروه های مختلف استفاده کننده از این فضاها، بر کسی پوشیده نیست. احداث محیط شهری سازگار با روحیات کودکان، سهم عمده ای در بلوغ اجتماعی و تکامل شخصیتی آنان خواهد داشت. تغییر در نوع زندگی و پیشرفت تکنولوژی در شهرها، به خصوص شهرهای بزرگ، زندگی کودکان را تغییر داده است، کودکان از تجربه های روزانه در دنیای طبیعی جدا شده اند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی فضاهای فرهنگی، تفریحی و گردشگری شهر مشهد ویژه کودکان و بررسی موانع گردشگری کودکان و ارائه راهکارهای توانمندی و توسعه آن در شهر مشهد بوده است که شاخص های مورد بررسی را در سه بُعد کلی تقسم بندی کرده ایم که عبارتند از: بعد فیزیکی کالبدی، بعد بوم شناختی و بعد فرهنگی اجتماعی. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، بررسی های میدانی و پرسشنامه بوده که تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزار SPSS استفاده گردید. یافته ها نشان می دهد، از بین مکان های گردشگری شهر مشهد مجتمع کوهسنگی با میانگین 3.8 نسبت به دیگر مکان ها از وضعیت بهتری در ارائه خدمات ویژه به کودکان برخوردار بوده در واقع این عملکرد مدیریت گردشگری در این مکان بوده که توانسته شرایط و امکانات بهتری را فراهم نماید. در پایان با توجه به رابطه همبستگی (پیرسون و رگرسیون خطی) بین عملکرد مکانیزم های اجرایی نشان داد که مکانیزم های اجرایی لازم جهت عملیاتی نمودن آئین نامه ها، استانداردها و معیارهای توسعه گردشگری کودکان در شهر مشهد وجود دارد اما این مکانیزم ها به دلایلی موجب گردیده اند تا طرح های مرتبط با حوزه تحقیق، ابه طور کامل اجرا نشوند. بنابراین در مطالعه حاضر سعی شده است تا با بکارگیری فرآیند برنامه ریزی راهبردی ضمن شناسایی توانمندی ها و محدودیت های گردشگری ویژه کودکان در شهر مشهد راه کارهایی ارائه و راهبردهای کاربردی برای بهبود فضاهای تفریحی و گردشگری در بخش گردشگری کودکان در شهر مشهد تعیین شود.
ارزیابی اثرات شکلگیری خوشه های صنعتی در پایداری اقتصاد روستایی شهرستان طارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راهبردهای توسعه اقتصاد روستایی توسعه خوشه های صنعتی مبتنی بر صنایع کشاورزی است که زمینه ساز تحقق توسعه پایدار روستایی است. هدف از این پژوهش، ارزیابی اثرات شکل گیری خوشه های صنعتی در پایداری اقتصاد روستایی در شهرستان طارم است. پژوهش حاضر براساس هدف از نوع پژوهش های کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی بوده و برای جمع آوری داده ها و اطلاعات از روش های میدانی و کتابخانه ای بهره گرفته شده است. قلمرو مکانی پژوهش شهرستان طارم در استان زنجان است که براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 دارای ۴۶۶۴۱ نفر جمعیت بوده که ۳۹۹۲۷ نفر آنها (85.6%) در روستاها زندگی می کنند. جامعه آماری شامل 196 نفر از مدیران روستایی (دهیاران و اعضای شوراهای اسلامی)، خبرگان و آگاهان محلی، صاحبان صنایع و بنگاه های اقتصادی خرد، افراد شاغل در صنایع روستایی و شهری، کارشناسان و مسئولان ادارات و سازمان هایی که با مناطق روستایی ارتباط تنگاتنگی دارند، بوده است. برای شناسایی نمونه ها از روش کیفی هدفمند (گلوله برفی و روش متواتر نظری) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای، رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده گردید. نتایج نشان می دهد بین شکل گیری خوشه های صنعتی با شاخص اشتغال با ارزش 545/0، درآمد با ارزش 690/0، افزایش سرمایه گذاری با ارزش 405/0، افزایش تولید با ارزش 620/0 و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباط با ارزش 749/0 در سطح آلفای 001/0 رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، شکل گیری خوشه های صنعتی در شهرستان طارم بیشترین تأثیر را بر افزایش تولیدات کشاورزی و غیرکشاورزی روستاییان با مقدار کلی 706/0 و افزایش اشتغال در زمینه های مختلف برای جوانان روستایی و در نتیجه کاهش مهاجرت های روستا- شهری در پی خواهد داشت. با توجه به تمرکز عمده تولید محصول زیتون، این منطقه می تواند قطب خوشه های صنعتی- کشاورزی مبتنی بر زیتون قرار گیرد و بنابراین پیشنهاد می شود برنامه ریزی و سرمایه گذاری برای ایجاد زیرساخت های لازم در این زمینه انجام گرفته گیرد.