فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۸۱ تا ۲٬۳۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی به عنوان یک فرآیند اقداماتی نوظهور و ایجاد ارزش در مکان های جغرافیایی است که در صورت برنامه ریزی و مدیریت عقلایی می تواند سرمایه ای برای توسعه فضای اجتماعی و جغرافیایی باشد. جریان های کارآفرینانه روستایی، شکل گیری بنگاه های اقتصادی خرد و بازتاب پذیری و نقش پذیری کارآفرینان در جریان- های توسعه ای نواحی پیرامون شهر های بزرگ، می تواند دگرگونی های مکانی فضایی را سبب شده و در توسعه کلانشهر نقش قابل توجهی داشته باشد، بر این اساس، مقاله حاضر باهدف تبیین اثرات کارآفرینی روستایی در توسعه فضا های پیراشهری شهرستان کرمانشاه بر پایه ی روش فرایندی نگرش چندبعدی کارآفرینی طراحی شد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه میدانی و پرسشنامه ای بود. جامعه آماری شامل 21 روستای کارآفرین بافاصله کمتر از 20 کیلومتر از کلانشهر بود؛ این روستا ها به دلیل حضور کارآفرینان و پیوستگی مکانی فضایی با شهرستان کرمانشاه، با چالش ها و مسائل بیش از دیگر نواحی روستایی روبرو بوده و بر توسعه شهرستان اثرگذار بودند. برای تحلیل اثرات از آزمون های همبستگی و رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS20 استفاده شد. یافته ها نشان داد بین متغیر های روحیه کارآفرینی افراد، فرآیند اقتصادی و محیطی حاکم بر روستا و توسعه فضا های پیراشهری رابطه مثبت و معنی داری در سطح یک درصد خطا برقرار است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که متغیر های کارآفرینی روستایی (روحیه کارآفرینی افراد، فرآیند اقتصادی و محیط (بیرونی و درونی) حاکم بر روستا)، تأثیر معنی داری بر توسعه فضا های پیراشهری داشته و توانایی تبیین 96 درصد از تغییرات متغیر توسعه فضا های پیراشهری شهرستان را دارد. مهم ترین متغیر اثرگذار نیز متغیر محیطی تشخیص داده شد.
تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری بافت های باارزش تاریخی مطالعه موردی: منطقه 12 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
51 - 63
حوزه های تخصصی:
بافت های باارزش تاریخی از مهم ترین بخش های شهری محسوب می شوند که نقش کلیدی در هویت یک شهر دارند. به علاوه دارای کارکردهای بالقوه اقتصادی و اجتماعی نیز می باشند. امروزه، به دلیل رشد سریع شهرنشینی و تغییر کاربری شهرها، این بافت ها دچار افول شده اند. در این راستا رویکرد گردشگری به ویژه گردشگری تاریخی، یکی از رویکردهای مؤثر در جهت حفظ و احیاء بافت های باارزش تاریخی می باشد. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل اصلی مؤثر بر توسعه گردشگری بافت های تاریخی و سپس تحلیل میزان تأثیر هر یک از عوامل بر توسعه گردشگری بافت باارزش تاریخی منطقه 12 تهران می باشد. روش تحقیق پژوهش توصیفی – تحلیلی است و برای شناسایی عوامل اصلی ادبیات پژوهش و مبانی نظری موردبررسی قرار گرفت. در نهایت معیارهای اصلی مطابق با نظرات صاحب نظران امر استخراج گردید. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان و متخصصان گردشگری و برنامه ریزی شهری با توجه به زمینه تخصصی تحقیق است که با استفاده از نرم افزار Sample Power اقدام به برآورد حجم نمونه آماری گردید. سپس برای تحلیل میزان تأثیر هرکدام از عوامل شناسایی شده از نرم افزار Smart PLS بهره گرفته شد. در نهایت یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که عوامل امنیت، مدیریت منابع مالی و انسانی و تسهیلات رفاهی به ترتیب بیشترین تأثیر را در زمینه توسعه گردشگری بافت باارزش تاریخی منطقه 12 دارا هستند. نکته حائز اهمیتی که در یافته ها به چشم می خورد جای گیری عامل امنیت در رتبه اول و مهم ترین عامل در زمینه موفقیت توسعه گردشگری منطقه است. همچنین عامل تصویر ذهنی در رتبه چهارم و بالاتر از عواملی همچون کیفیت جاذبه ها و دسترسی قرار دارد که خود دلالت بر اهمیت ادراکات و برداشت ذهنی از مقصد دارد.
تأثیر رودخانه مرزی هریرود بر روابط هیدروپولیتیک ایران و افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق با بررسی هیدروپولیتیک رود مرزی هیرود به مسائل بوجود آمده بین ایران و افغانستان پرداخته شده است. اهمیت تحقیق به سبب پدید آمدن چالشهایی در مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی در روابط این دو کشور و همچنین مردمان ساکن در حاشیه مرزی بوده است. وابستگی افغانستان به آب هریرود برای تأمین نیاز آبی و برنامه های توسعه این کشور، مسبب ورود آب به ایران و چالش امنیت آبی شمال شرقی و شهرهای بزرگی نظیر مشهد شده است. این موضوع برای منطقه معضلات سیاسی نظیر مخاطرات برای امنیت ملی، منابع آبی و مشکلات اجتماعی و اقتصادی مانند مهاجرت گسترده، قاچاق، بیکاری، از بین رفتن کشاورزی و همچنین چالشهای زیست محیطی نظیر معضل امنیت منابع آب شرب و بروز ریزگردها را به همراه داشته است. هدف اصلی در این مقاله بررسی تأثیر رودخانه مرزی هریرود بر روابط هیدروپولیتیک ایران و افغانستان می باشد که با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و سایتهای اینترنتی به این موضوع پرداخته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که روابط سیاسی ایران و افغانستان متأثر از هیدروپولیتیک هریرود می باشد. همچنین، به سبب بالادست بودن افغانستان در حوضه آبریز هریرود، تمایل به جلسات مشترک ندارد و این کشور به جبران فرصت های از دست رفته دوران اشغال و جنگ های جهادی و داخلی اکنون به سیاستهای یک جانبه گرایانه متمایل بوده و به استفاده ابزاری از آب در قبال ایران روی آورده است.
ارزیابی تحقق پذیری معیارهای نوشهرگرایی در شهرهای سنتی (مطالعه موردی بافت حاشیه ای و روستایی شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بافتهای حاشیه ای و روستایی ناشی از الحاق روستاهای همجوار یا مناطق غیررسمی در شهرهای سنتی، دارای چالشهای متنوعی بوده و استفاده از روشهای صرف کالبدی برای حل این چالشها جوابگو نمی باشد. لذا بهره گیری از راهبردهایی که بتواند ظرفیت بومی و سنتی این بافتها را در نظرگرفته و پاسخگوی چالشهای موجود باشد اجتناب ناپذیراست. در این راستا با توجه به جامعیت رویکرد نوشهرگرایی، ارزیابی تحقق پذیری معیارهای آن در شهرهای سنتی (نمونه موردی بافت حاشیه ای و روستایی اردبیل) هدف این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی می باشد. در این تحقیق بافت حاشیه ای و روستایی اردبیل بروش میدانی و استفاده از شاخص های موجود در مبانی نظری شناسایی شد. سپس با تکنیک دلفی شاخص هایی برای ارزیابی تحقق پذیری معیارهای مورد مطالعه شناسایی و با استفاده از آنها پرسش نامه ای تدوین گردید. روایی پرسش نامه توسط کارشناسان و پایایی آن توسط آزمون آلفای کرونباخ تایید و اطلاعات لازم از طریق پرسش نامه، مشاهده و حضور محقق در سطح محلات بافت گردآوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای t تک نمونه ای، رتبه بندی فریدمن و آنالیز واریانس در نرم افزار SPSS20 استفاده شد. براساس نتایج از بین17 معیار مورد ارزیابی، معیارهای حفظ و تقویت ساختارهای سنتی و تعاملات اجتماعی در محلات بافت محقق شده اند و 15 معیار بعدی محقق نشده اند. همچنین نتایج حاصله از آزمون رتبه بندی فرید من نشان می دهد که رتیه تحقق پذیری معیارها در بافت مورد مطالعه متفاوت است .
نقش و جایگاه قانون در مدیریت شهری شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش شناسایی و ردیابی موانع و مسائل اجرایی برنامه های حوزه ی مدیریت شهری و نقش و جایگاه قانون در آن است. با توجه به نظریات مطرح شده، نتیجه گیری مباحث مطالعه شده ذکر شده و پیشنهادات لازم مطرح شده است و تصویر وضع موجود سامانه مدیریت شهری در ایران، تصویری مغشوش است. امور جاری در کشورها براساس مجموعه قوانین آنها اداره می گردد و قوانین و مقررات، نقش ابزار اجرایی مدیران شهری را به عهده دارد؛ اما، علی رغم گسترش شهرها و به تبع آن پیچیده تر شدن مسائل شهری و گسترش حیطه وظایف مدیران شهری، هنوز هم قانون مصوب 1334 شهرداری (با اصلاحات) به عنوان قانون اصلی در شهرداری کلان شهر تهران به حساب می آید و این امر موجب بروز مشکلات عدیده ای گردیده است. مطالعه ی منابع و ماخذ حقوقی، ناکارآمدی و قدیمی بودن قوانین مدیریت شهری را نشان می دهد که روزآمدی این قوانین موجبات ساماندهی بخشی از مشکلات این حوزه را فراهم می نماید. یکی از اقداماتی که می تواند جهت اصلاح روندهای نادرست و یا بهبود وضع موجود موثر واقع شود، آسیب شناسی اجرای طرح های شهری است، چرا که با دیدگاه نقادانه مسائل و مشکلات اجرایی چنین طرح هایی نمایان شده و از این طریق می توان راه هایی را برای جلوگیری از شدت یافتن مسائل و ریشه کن کردن آن ها پیشنهاد داد.
رابطه تراکم ادراک شده، احساس امنیت و تعاملات اجتماعی؛ مقایسه دو گونه مسکن متراکم محصور و غیر محصور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
45 - 60
حوزه های تخصصی:
در بحث از بعد اجتماعی توسعه پایدار، تعاملات میان ساکنان و احساس امنیت از موضوعات مهم محسوب می شوند. بنابراین از یک سو در زمینه کشورهای در حال توسعه، اثر محیط های مسکونی متراکم بر زندگی اجتماعی ساکنان همچنان نیازمند فهم و مطالعه بیشتری است و از سوی دیگر، بسته و محصور بودن، به عنوان یک عامل کالبدی، مؤثر بر شرایط اجتماعی در محیط های مسکونی شناخته می شود. از این رو، هدف این پژوهش، بررسی رابطه میان تراکم ادراک شده(بعد کمّی_کیفی تراکم)، احساس امنیت و تعاملات اجتماعی در قالب مدلی ساختاری و مقایسه سازوکار آنها در دو گونه مسکن محصور و غیرمحصور است. جامعه آماری، نمونه ای شامل590 نفر از ساکنان شش توسعه مسکونی، با تراکم جمعیتی، تراکم خالص مسکونی و پایگاه اجتماعی_اقتصادی مشابه ساکنان و شیوه طراحی متفاوت در شهر مشهد بودند. پس از کنترل پایایی ترکیبی عامل ها و روایی سازه، ابتدا با استفاده از آزمون تی، دو گونه مسکن به لحاظ متغیرهای احساس امنیت و تعاملات اجتماعی با یکدیگر مقایسه شدند. سپس روابط میان متغیرها از طریق مدل یابی معادلات ساختاریSEM مورد بررسی قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد، تفاوت معناداری میان دو گونه مسکن محصور و غیرمحصور به لحاظ تعاملات و احساس امنیت وجود دارد. براساس مدل های برازش شده، در هر دو گروه مسکن، شرایط اجتماعی و امنیت در فضاهای باز مشترک، به تراکم ادارک شده وابسته است. همچنین مقایسه مدل ها، حاکی از این مطلب است که نحوه اثر سازه های پژوهش در دو گونه مسکن محصور و غیرمحصور، متفاوت از یکدیگر بوده و فرآیندهای ادراکی_اجتماعی، به شکل متفاوتی عمل می کنند. در گونه محصور، ادراک تراکم، تعاملات اجتماعی و احساس امنیت در یک حلقه بازخورد، در طول زمان موجب ارتقا یا تضعیف یکدیگر می شوند. در حالی که در گونه مسکن غیر محصور احساس امنیت، پیش نیاز بروز تعاملات اجتماعی در فضاهای باز مشترک است و میان ادراک تراکم و تعاملات اجتماعی نقش واسطه ای دارد.
سنجش پایداری و ارزش زیبایی شناسی چشم انداز (LAV) در فضاهای سبز شهری (مطالعه موردی: منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
213 - 236
حوزه های تخصصی:
وقتی از زیبایی شناسی صحبت می کنیم، به دنبال ابعاد عمیق چشم انداز جغرافیایی هستیم. رویکرد اساسی NWHS حفظ طبیعت در کنار نشان دادن زیبایی شناسی چشم اندازهای طبیعی است. مفهوم پایداری اکولوژیکی نیز محصول زیبایی شناسی بصری، جغرافیا و بوم شناسی است. هدف این پژوهش، ارزیابی توصیفی و عینی (برای شاخص های NWHS و اکولوژیکی) و ادراکی (ترجیحات عموم) فضاهای سبز شهری است. این پژوهش کلی نگر و جامع و شامل ادغام دو روش کمی و کیفی است. بدین ترتیب ابتدا پیشینه مربوط به خدمات فرهنگی اکوسیستم، چشم انداز و برنامه ریزی محیط زیست و پایداری در چشم انداز فضاهای سبز بررسی شده است تا شاخص های مورد نیاز برای ارزش زیبایی شناسی چشم انداز استخراج شود. با جمع آوری اطلاعات و تحلیل آن ها، تخمین دقیق حجم نمونه به روش نمونه گیری مکانی (سطحی) که کاملاً جغرافیایی است صورت گرفته و 150 پرسشنامه در 17 نقطه برای سنجش معیار ترجیحات عموم توزیع شده است. معیار NWHS با ضریب 274/0 و اکولوژیکی با ضریب 422/0 و ترجیحات عموم (تجربه مشاهده کنندگان) با ضریب 304/0 از نظر تأثیرگذاری بر زیبایی شناسی چشم انداز منطقه در رده های اول تا سوم قرار دارند. هسته اصلی باغ گیاه شناسی ایران، نیمه شرقی پارک جنگلی چیتگر، نیمه شمالی پارک خرگوش دره و مجتمع آزادی، نیمه شرقی آبشار تهران و بخش مرکزی پارک جوانمردان، بیشترین ارزش زیبایی شناختی را در منطقه دارند. این مناطق 39 درصد از کل محدوده سبز را تشکیل می دهند. 28 درصد از فضاهای سبز نیز از نظر زیبایی شناختی متوسط تا خوب است. پارک جنگلی وردآورد، لتمال کن و نیمه غربی آبشار تهران با 33 درصد کمترین ارزش زیبایی شناسی را دارند. اگرچه زیبایی شناسی فرایندی جامع است، تأکید بر تعدادی از شاخص ها دشوار است و ممکن است در مطالعات مختلف نتایج متفاوتی به همراه داشته باشد. همچنین چالش اصلی این است که زیبایی شناسی نگرانی اصلی پژوهشگران و نظریه پردازان شهری نیست.
رتبه بندی نواحی شهری بر اساس شاخص های کالبدی شکوفایی شهری (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی وضعیّت و تنگناهای توسعه ی نواحی، به لحاظ شکوفایی در شهرها، از مسایلی است که اخیراً در فرهنگ برنامه ریزی شهری مطرح شده است. اما در کشور ما کمتر طرح شده و ناشناخته می باشد. این مقاله ضمن معرفی شکوفایی شهری به عنوان رویکرد جدید در برنامه ریزی شهری جهان معاصر، مفهوم شکوفایی و ابعاد آن را بررسی کرده و به شناسایی شاخص ها و عوامل موثر در شکوفایی شهری در بعد کالبدی ( زیر ساختی) می پردازد و سپس نواحی شهری تبریز را بر اساس شاخص های شکوفایی کالبدی با استفاده از مدل تودیم رتبه بندی می نماید. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. جهت رتبه بندی و انجام تحلیل های لازم ؛ از GIS برای تهیه نقشه های مربوطه ، از روش AHP جهت وزن دهی معیارهای موثر در شکوفایی شهری کالبدی و زیرساختی و در نهایت از مدل TODIM برای رتبه بندی شکوفایی شهری کالبدی و زیرساختی نواحی شهری استفاده گردیده است. نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد که نواحی 1-8، 1-5 ، 2-1، نواحی با شکوفایی بالا به لحاظ کالبدی و زیرساختی می باشند. و نواحی 2-9، 6-5 ، 3-7، نواحی با شکوفایی پایین و در سه رتبه آخر به لحاظ شکوفایی کالبدی و زیرساختی می باشند. در کل، آنچه که از رتبه بندی نهایی به دست آمد، نشان دهنده عدم تعادل در توزیع مولفه های شکوفایی مرتبط با زیرساخت های شهری در کلانشهر تبریز می باشد.
تحول پارادایمی در اقتصاد فضا(عبور از رویکرد تحلیل فضایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد مطالعات ناحیه ای دردوره قبل ازجنگ جهانی دوم، دیدگاه غالب درجغرافیا بوده است. در این رویکرد، تفاوت های ناحیه ای مطالعه می شد و جغرافی دانان در پی کشف قوانین قابل تعمیم در جغرافیا نبودند. دررویکرد مطالعات ناحیه ای، هدف اصلی جغرافیای اقتصادی تجزیه وتحلیل نظم فضایی اقتصاد بود و جغرافیای اقتصادی، فعالیت های اقتصادی را که در داخل چشم انداز جغرافیایی اتفاق می افتاد، فهرست می کرد و به تشریح آن ها می پرداخت. با گسترش تحولات علمی و انقلاب کمی، دیدگاه مطالعات ناحیه ای در تحلیل پدیده های جغرافیایی کارایی خود را از دست داد و تحلیل فضایی، به پارادایم غالب جغرافیا تبدیل شد. این رویکرد، کاربرد مدل های کمی را در تحلیل فضایی پدیده های جغرافیایی رواج داد. بر اساس این رویکرد، پراکندگی پدیده های جغرافیایی، ظاهراً بی نظم است اما از اصولی منظم تبعیت می کنند که از نظر علمی قابل شناخت است. در این دوره، جغرافیای اقتصادی هم از قوانین ریاضی و فیزیک در تحلیل اقتصادی نواحی استفاده کرد. تبدیل شیوه تولید فوردیسم( تولید انبوه) به پست فوردیسم(تولید تخصصی و انعطاف پذیر) و انقلاب تکنولوژیک سبب شد که سرمایه داری تجدید ساختارپیدا کند؛ مدیریت انعطاف پذیر و تمرکز زدایی مورد توجه قرار گیرد. شرایط جدید، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیازمند پارادایم جدیدی بود. از این رو، رویکردهای پوزیتیویستی و نئوکلاسیکی نمی توانست پاسخگوی نیازهای شرایط جدید باشد. در نتیجه، رویکردی موسوم به " جغرافیای اقتصادی رابطه ای" مورد توجه قرار گرفته که با شرایط جدید تطابق بهتری دارد. این مقاله، تحول پارادایمی در اقتصاد فضا را مورد واکاوی قرار داده است و با بررسی نمونه های بین المللی و ملی نشان داده است که روند تحولات اقتصادی به دور از روندهای اجتماعی، سیاسی و ساختار روابط قدرت و تنها از طریق پارادایم فضایی و روابط ریاضی قابل تحلیل نیست.
عوامل مؤثر بر شادابی و سرزندگی خانوارهای روستایی (موردمطالعه: شهرستان فومن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
250 - 269
حوزه های تخصصی:
شادابی و سرزندگی به عنوان یکی از شاخص های توسعه روستایی از سال 2000 به بعد در نگاه سازمان های بین المللی و به ویژه سازمان ملل برای تعیین سطح توسعه روستایی و توسعه کشورها موردتوجه قرار گرفته است. زیرا اکثر سازمان ها و نهادهای مرتبط با توسعه از شادابی به عنوان یکی از شاخص های مهم توسعه پایدار روستایی یاد کرده اند. با این حال یکی از موارد مهم برای بررسی شادابی در نواحی روستایی، شناسایی عوامل اثرگذار بر آن است. بر این اساس هدف از تدوین این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر شادابی خانوارهای روستایی بوده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه و مصاحبه از نمونه ای منتخب مشتمل بر 170 خانوار از جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان فومن (N=18675) با استفاده از تخمین شخصی و به روش نمونه گیری سهمیه ای بوده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی، آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج سنجش میزان شادابی خانوارهای روستایی با استفاده از پرسشنامه فوردایس گویای آن است که شادابی خانوارها در سطح مطلوبی قرار داشته است. نتایج شاخص های مؤثر بر شادابی نشان داد که از بین 30 شاخص در نظر گرفته شده، 18 شاخص بیشترین اثر را بر شادابی خانوارها داشته است. همچنین نتایج به دست آمده از مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد مدل استاندارد مرتبه دوم شادابی خانوارها به ترتیب ضرایب مسیر متأثر از عوامل نهادی- مدیریتی، کالبدی، اقتصادی، شخصی-روان شناختی، اجتماعی، زیست محیطی، جغرافیایی و برخورداری قرار دارد. مقدار p کلیه پارامترهای لامدا در مدل فوق حاکی از تأیید کلیه روابط است.
بررسی نقش کاربری زمین بر زمینه های بروز تخریب گرایی در فضاهای عمومی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تخریب اموال عمومی به عنوان یکی از مشکلات شهرهای امروز در فضاهای عمومی شهری می باشد. تمایلات تخریب گرایانه متأثر از عوامل درونی و شخصیتی شکل می گیرد و چگونگی موقعیت مکان بر امکان بروز تخریب گرایی مؤثر می باشد. در میان شاخص های مکان، کاربری زمین یکی از عوامل مؤثر بر وقوع تخریب گرایی می باشد. پیرامون نقش شاخص کاربری زمین، زیر معیار چگونگی سازگاری کاربری، مطلوبیت کاربری، ظرفیت کاربری، وابستگی کاربری و شدت فعالیت در فضاهای شهری عمومی موردبررسی قرارگرفته است. تحقیق توصیفی تحلیلی است که به روش همبستگی، به بررسی نسبت متغیرها می پردازد. متغیرها بر اساس مطالعات کتابخانه ای و تحقیقات پیشین انتخاب شده است. گردآوری داده ها از طریق مشاهدات میدانی و برداشت های حضوری و پرسش نامه می باشد. راهبرد مورداستفاده نمونه مطالعه، پارادایم اثباتی و از نوع تحقیق علی پس از وقوع است. نمونه مطالعه منطقه دو شهرداری همدان می باشد. پرسش نامه ها بین 387 نفر از افراد ساکن و مراجعه کنندگان منطقه دو شهرداری همدان توزیع شده و مشاهدات میدانی و برداشت های حضوری جمع آوری شده از 283 کد محل در فضاهای عمومی شهری نمونه مطالعه، مورد تجزیه وتحلیل آماری قرارگرفته است. نتایج حاکی از آن است که زیر معیار سازگاری کاربری ها بالاترین میانگین رتبه و اثربخشی، زیر معیار شدت فعالیت، مطلوبیت کاربری ها، وابستگی کاربری ها و ظرفیت کاربری ها به ترتیب بالاترین میانگین رتبه و اولویت را به خود اختصاص داده اند. انتظار می رود نسبت به این عوامل، در برنامه ریزی و طراحی شهری در راستای کنترل و تعدیل تمایلات تخریب گرایانه و امکان بروز این گرایش در فضاهای عمومی شهری توجه بیش تری صورت گیرد.
بررسی تاب آوری کالبدی-اجتماعی بافت فرسوده تاریخی با تأکید بر فرم شهری پایدار با روش میانگین فاصله از حد بهینه (نمونه موردی: محلات بافت تاریخی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از مشکلات بافت های شهری فرسودگی است. تاب آوری سعی در پیش بینی آسیب ها و پایدارسازی سیستمی دارد و زمانی که موضوع بافت تاریخی باشد، مسئله اهمیتی دوچندان دارد. فرم شهری به عنوان یک ساختواره جامع، شکل یافته از تمامی عناصر قابل رؤیت شهر و تبلور فضایی و شکلی فعالیت های شهری است. هدف پژوهش با روش تحقیق تحلیلی-توصیفی تبیین ساختار و مدل بهینه از نگرش تاب آوری در فرم شهری در محلات فرسوده تاریخی است؛ لذا می توان این میزان عددی را در سطح مقایسه ای با نمونه های جهانی، تحلیل کرده و تاب آوری فرم شهری را با تأکید بر دو بعد اجتماعی و کالبدی موردسنجش قرار داده و بعد از تحلیل یافته ها، راهبردهای لازم را جهت تبیین و مستندسازی در پروژه های شهری ارائه کرد. نتایج نشانگر این است که تاب آوری فرم شهری محلات، دارای فاصله نامناسب از حد بهینه مطلوب بوده و تاب آور نیستند؛ اما محله دولت با میزان ARI، 65/0می تواند نمونه مناسب تری در تبیین رویکرد بازآفرینی باشد.
ابعاد و راهبردهای شهر شاد در محله های مشهد مطالعه موردی: محله طبرسی و محله فارغ التحصیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
101 - 116
حوزه های تخصصی:
توجه به شادی و ابعاد راهبردی آن، نقش اساسی در مطلوبیت کیفیت محیطی محلات شهری دارد که امروزه عدم توجه به آن، یکی از چالش های پیشِ رو شهرها به ویژه کلانشهرهایی مانند مشهد به عنوان بستر زیست انسان در راه رسیدن به زندگی پایدار شهری است. طی دهه های اخیر با توسعه های جدید و قدیم شکل گرفته در سطح کلانشهر مشهد، محلاتی ایجاد شده اند که از سطح کیفی مطلوبی برخوردار نبوده و با مشکلات و معضلات فراوانی مانند فقدان عرصه های همگانی، ناامنی، نبود زیبایی های بصری، نبود امکانات محلی، تعلق پایین، آلودگی های محیطی، فقدان بسترهای مناسب روابط همسایگی و... روبه رو بوده که به واقع از میزان شادی و نشاط به عنوان حلقه مفقوده و فراموش شده زندگی شهروندان مشهدی، کاسته و ضرورت طراحی محیطی مناسب و شاد را افزایش داده است. از جمله این محلات در توسعه جدید، محله فارغ التحصیلان و در توسعه قدیم، محله طبرسی است. از این روهدف مطالعه حاضر، ارزیابی ابعاد و شاخص های شادی در دو بافت قدیم و جدید شهر مشهد با خصیصه های متفاوت است تا ضمن شناسایی ابعاد و شاخص های شهر شاد به حل مشکلات محلات شهری به روشی اصولی و کارآمد برای حرکت به سوی پایداری بیشتر جوامع محلی دست یافت. مطالعه حاضر از نظر نتایج، کاربردی_توسعه ای، از نظر فرآیند اجرا به صورت کمی و از نظر هدف توصیفی_تحلیلی با استناد به مطالعات کتابخانه ای است و از میان ساکنان محلات طبرسی و فارغ التحصیلان، 320 نفر به صورت تصادفی برای تکمیل پرسشنامه ها انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری شامل فریدمن، من_ویتنی، اسپیرمن، کای اسکوئر و ضریب کرامر در نرم افزار SPSS انجام شده است. براساس نتایج به دست آمده از تحلیل، تنها بعد کالبدی در محله فارغ التحصیلان (3.22) در بین ابعاد شادی شرایط نسبتاً مطلوبی دارد و در سایر ابعاد، هر دو محله شرایط نامطلوبی دارند. همچنین اختلاف معنی داری میان شاخص های شادی در محلات قدیم و جدید وجود دارد. از دیگر یافته هایتحقیق اینست که میانگین رتبه شادی در محله فارغ التحصیلان (167.90) بیشتر از محله طبرسی (135.45) است که نشان از شادتر بودن ساکنان محله جدید در مقایسه با محله قدیم دارد. اما تفاوت این دو از نظر شادی زیاد و محسوس نیست. شادی با متغیرهای درآمد، مالکیت مسکونی، قومیت، اشتغال، وضعیت تأهل و تعداد اعضای خانوار رابطه مثبت و با سن رابطه منفی و معنی داری دارد. در نهایت، شاخص های امنیت شغلی در هر دو محله از بعد اقتصادی، سطح ایمنی و کیفیت نورپردازی در محله قدیم و دسترسی به فضای سبز، کیفیت فضای آبی در محله جدید از بعد کالبدی، سطح امنیت در محله قدیم و شرکت در جشن های بومی و مشارکت در حل مشکلات در محله جدید از بعد اجتماعی، دارای بیشترین میزان همبستگی با شادی و نشاط هستند.
مکان گزینی بازار روز با استفاده از GIS و منطق FUZZY (مطالعه موردی: سیرجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: امروزه مکانیابی کاربری های شهری با استفاده از GIS در برنامه ریزی شهری از اهمیت زیادی برخوردار است. بازار روز یکی از کاربری های مهم اجتماعی در شهر است که سایر فعالیت های مهم را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. در این پژوهش به بررسی وضع موجود و مکان یابی مناسب بازار روز سیرجان پرداخته شده است. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی – توسعه ای و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. با توجه به اطلاعات جمع آوری شده، بررسی پارامترهای محدوده مورد مطالعه و سپس برای وزن دهی به معیارها با استفاده از مدل AHP و سپس با استفاده از نرم افزار Arc GIS و منطق FUZZY نقشه های متناسب برای معیار ها را به دست آورده و در آخر با هم تلفیق کرده و سپس با استفاده از روش VIKOR مکان های پیشنهادی را اولویت بندی و رتبه بندی انجام شد. یافته ها: بر این اساس به ترتیب 3 مکان پیشنهادی بیشترین مناطق مستعد برای مکان یابی بازار روز می باشند که با توجه به معیارها در نظر گرفته، مکان پیشنهادی 2 به عنوان اولویت اول انتخاب گردید. نتایج: بنابراین جهت سهولت دسترسی و کاهش ترافیک همچنین کاهش آلودگی های محیطی، برنامه ریزی دقیق برای ایجاد بازار روز در بهترین مکان امری ضروری به نظر می رسد. کلیدواژه ها:مکانیابی، تحلیل فضایی، بازار روز، VIKOR, FUZZY.
تحلیل کیفیت های بنیادی محیطی مؤثر بر هنجارهای ادراکی مکان عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
469 - 488
حوزه های تخصصی:
تنوع ویژگی های محیطی و فردی زمینه های متفاوتی را برای بعد ادراکی مکان فراهم می کند. ماهیت چندبعدی کیفیت های بنیادی محیطی به گونه ای است که روابط متقابل میان آن ها را در ارتباط با مطلوبیت نمایانگر ادراکی مکان، پیچیده نشان می دهد. ویژگی های بعد ادراکی مکان به عنوان برآیند کمیت ها و کیفیت های گوناگون محیطی تاکنون در مطالعات مختلف به صورت یکپارچه و در ارتباط با کیفیت های بنیادی دیگر بررسی نشده و روابط علت و معلولی پیچیده کیفیت ها در ارتباط با نمایانگر ادراکی مکان مشخص نشده است؛ از این رو سؤال پژوهش حاضر این است که نمایانگر ادراکی مکان عمومی تا چه میزان به کمک کیفیت های دیگر تبیین می شود و چگونه می توان هنجارهای آن را ارتقا بخشید. روش پژوهش حاضر بنیادی است و رویکرد روش شناسی آن بر مبنای روش آمیخته (کمی-کیفی) است. جمع آوری داده ها به کمک مصاحبه با متخصصان صورت گرفته و تحلیل داده ها با کاربست نرم افزار Smart-PLS انجام شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد درصد فراوانی (3/94 درصد) از نمایانگر ادراکی مکان عمومی، به کمک کیفیت های فضایی، ریخت شناسی، کارکردی و اجتماعی قابل تبیین و برآورد است. فضا و ریخت افزون بر اثرگذاری مستقیم، به صورت غیرمستقیم و با اثرگذاری بر کیفیت های دیگر بر شرایط نمایانگر ادراکی مکان عمومی نیز تأثیر می گذارند. این دو مقوله با ضریب تأ ثیر مستقیم 401/0، 311/0 و اثرگذاری غیرمستقیم 184/0، 612/0 جزء عوامل مهم مؤثر در این زمینه هستند؛ از این رو می توان گفت، در فرایند مکان سازی باید از سویی اولویت های برنامه ریزی و طراحی ابعاد مختلف مکان، با میزان اثرگذاری آن ها هماهنگ باشد و از سوی دیگر به برهم کنش و روابط غیرمستقیم میان آن ها به منظور افزایش مطلوبیت هنجارهای ادراکی مکان توجه شود.
Environmental Responsibility in Rural Areas (Case Study: Rural Areas of Mazandaran Province)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
101 - 115
حوزه های تخصصی:
Purpose- Social responsibility for environmental protection at all levels and strata of society is an issue that is explicitly emphasized in paragraph 14 of the General Environmental Policy of the Islamic Republic of Iran and the villagers as the main users of environmental resources are expected to take environmental responsibility without exception. The purpose of this study was to investigate and identify level of responsibility of environmental behaviors of villagers and determine social factors affecting it. Design/methodology/approach- In this research, the framework of social psychology was used and the research method was survey and cross-sectional. The unit of analysis is the rural individuals. The statistical population of the study is all residents of rural areas of Mazandaran province in 1398/2019. The sampling method of multi-stage cluster sampling was used. The number of study villages surveyed was 30 villages and the sample size was 536 people. The data required for the research were collected through a researcher-made questionnaire. Finding- The results showed that the level of responsible environmental behavior of villagers is at a moderate level. In addition, the results of multivariate analyzes indicate that there is a significant relationship between social psychological factors (religious beliefs, environmental values and environmental knowledge) and responsible behaviors towards the environment. In the final evaluation, it can be said that the modified model of social psychological factors seems a suitable model for studying factors affecting environmental behaviors in rural communities and can be useful as a model for conducting similar research in other rural areas of the country.
توزیع فضایی زیرساخت های توسعه پایدار روستایی در شهرستان نهبندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موانع مهم بر سر راه توسعه، وجود پدیده نابرابری و عدم توازن های اقتصادی و اجتماعی در کشور یا در سطح منطقه است. توزیع عادلانه امکانات و ثمرات توسعه در میان اکثریت جمعیت از خصیصه های مهم اقتصاد پویا و سالم است. در جریان هرگونه تصمیم گیری اعم از برنامه ریزی، مدیریت، ارزیابی و یا کنترل چنانچه در طلب و جستجوی شرایطی مطلوب هستیم، باید در راستای ایجاد تعادلی منطقی و واقع بینانه بین مناطق به لحاظ برخورداری از امکانات و خدمات حرکت نمود. گام اول درجهت چنین حرکتی شناخت وضع موجود و امکانات و محدودیت های آن است. برنامه ریزان جهت تحقق این امر سعی در کاهش نابرابری ها و عدم تعادل ها از طریق تدوین و اجرای برنامه های متعدد محرومیت زدایی و گسترش یکپارچه جنبه های مثبت توسعه یافتگی دارند. به کارگیری معیارها و روش های کمی جهت سطح بندی سکونتگاه ها در سیستم فضایی مناطق، نه تنها موجب شناخت تفاوت میان سکونتگاه ها می گردد، بلکه این سطح بندی معیاری برای تعیین مرکزیت، همچنین تعیین انواع خدمات موردنیاز و تعدیل نابرابری بین سکونتگاه ها است. هدف از این پژوهش سطح بندی بخش های دو گانه مناطق روستایی شهرستان نهبندان به لحاظ برخورداری از امکانات و خدمات روستایی است. روش تحقیق حاضر توصیفی تحلیلی بوده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد از دو بخش شهرستان نهبندان، مناطق روستایی بخش مرکزی از خدمات بیشتری برخوردارند و توزیع خدمات نسبت به بخش دیگر در این بخش متوازن تر بوده است. بدین سان، الگوی توزیع فضایی زیرساخت ها مبین قطب رشد و انباشت امکان در مکان های مرکزی است. لذا ضرورت دارد روستاهای بخش شوسف یعنی سکونتگاه هایی که پیرامون مرکز هستند نیز در اولویت برنامه ریزی روستایی قرار گیرد.
مطالعه جامعه شناختی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر عملکرد مدیریت های محلی(شوراهای اسلامی شهر و روستا - شهرداری و دهیاری) مطالعه موردی: شهرستان دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابعاد مدیریت محلی و گستردگی این ابعاد، توجه به کارآمدی سازمان های عمومی در سطح محلی را ضروری ساخته است. پژوهش حاضر به مطالعه جامعه شناختی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر عملکرد مدیریت های محلی در شهرستان دماوند می پردازد. چارچوب نظری این پژوهش با استفاده از نظریه، نظریه پردازانی مانند پاتنام، پاکستون، کلمن، مورهد و گریفن و فوکویاما طراحی شد. روش پژوهش از نوع تلفیقی است که در بخش کمی پیمایشی و از نوع توصیفی، تبیینی و در بخش کیفی از مصاحبه متمرکز استفاده شد. جامعه آماری در بخش کمی افراد 18 سال به بالا ساکن در شهرستان دماوند است که حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 382 نفر به دست آمد و با روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی اطلاعات جمع آوری شد و در بخش مصاحبه نیز از روش نمونه گیری هدفمند تا اشباع نظری، مصاحبه با صاحب نظران و متخصصین انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته و تکنیک مصاحبه است که پرسشنامه دارای اعتبار محتوایی صوری و مقدار آلفای کرونباخ حدود 0.809 برآورد گردید. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری آماره های توصیفی و استنباطی با کمک نرم افزار spss23 انجام شد. در روش کیفی دسته بندی اطلاعات انجام شد. تحلیل داده ها نشان می دهد که بین مجموعه متغیرهای مستقل و متغیر وابسته تحقیق همبستگی متوسطی وجود دارد. میزان تأثیرگذاری مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر عملکرد مدیریت های محلی 52 درصد است. متغیر مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی هم به طور مستقیم و هم غیرمستقیم بر متغیر وابسته (عملکرد مدیریت های محلی) تأثیرگذار است. بیشترین تأثیر متغیر روابط متقابل اجتماعی و در مرتبه بعدی مشارکت و اعتماد اجتماعی قرار دارد.
نگرشی فلسفی بر شناخت کنشگران زیست جهان (ارائه مدل هایی نو برای چگونه زیستن بوم های جغرافیایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر با نگرش فلسفی در پی ارائه مدل هایی نو برای چگونه زیستن ساکنان جهان است. به گونه ای که «شناخت کنشگران زیست جهان» و «چگونه زیستن» مسئله و هسته اصلی این نوشتار را می آفریند. لذا، پاسخ به این پرسش های ژرف بسیاری از کامیابی ها و ناکامی ها را در بوم های جغرافیایی نمایان خواهد ساخت. بر این بنیاد، پژوهش حاضر از نوع تحقیقات «بنیادی نظری» است و متناسب با راهبرد کیفی، از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شده است. در نتیجه هدف از سکونت انسان در این جهان، پاسخ به مسئله چگونه زیستن است. به بیان دیگر چگونه زیستن، بستگی به کُنش های ارتباطی دارد که میان (جهان نشینان، جهان اندیشان، جهان گردانان و سازندگان جهان) در بوم های جغرافیایی شکل گرفته است و برآیند آن، به زیستن یا بدزیستن خواهد بود. در نهایت، آینده زیست جهان و بشریت به دست بوم های جغرافیایی رقم زده خواهد شد که دسته سازندگان زیست جهانی را تشکیل داده اند. زیرا، به تنهایی یک گروه در کامیابی و ناکامی بوم های جغرافیایی نقش سازنده ندارند و از پیوند بین دسته ها، «اندیشه های نو» شکل خواهد گرفت که نتیجه آن، «به زیستن بوم های جغرافیایی» خواهد بود.
نقش شهرک های صنعتی در توسعه شهرهای کوچک با نگاهی بر تأثیر شهرک صنعتی شمس آباد بر شهر حسن آبادفشافویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد شهرک ها و نواحی صنعتی، یکی از رویکردهای رایج صنعتی سازی در کشورهاست که به منظور تسهیل و تمرکز فعالیت ها با نگاهی بر حفظ محیط زیست و کاهش هزینه های تمام شده تولیدات صنعتی انجام میشود. شهرک های صنعتی، در کشور ما نیز ازآن به عنوان لوکوموتیو بخش صنعت نام برده می شود .احداث و توسعه این شهرک ها در حاشیه شهر های کوچک مانند شهر حسن آباد با در نظر گرفتن شرایط زیست محیطی آن می تواند در جهت کاهش بیکاری و بعبارتی به توسعه پایدار این شهر بیانجامد. شهرک صنعتی شمس آباد با برنامه توسعه در حد 3000 هکتار و بیش از 18 هزار شغل در مجاورت شهر حسن آباد قرار دارد این شهرک میتواند از پتانسل های اصلی و موثر جهت رشد و توسعه شهر حسن آباد باشد. پژوهش حاضر نقش شهرک صنعتی شمس آباد بر توسعه پایدار شهر حسن آباد، بخش فشافویه را بررسی میکند. روش پژوهش کتابخانه ای پیمایشی(پرسشنامه ای) است. نتایج نشان می دهد که ایجاد شهرک صنعتی شمس آباد بر مجموع شاخص های کیفیت زندگی در شهر حسن آباد و حومه مورد مطالعه می تواند اثر مطلوب داشته است و باعث افزایش اشتغال شده است. در این میان، شاخص اقتصادی، بیشترین تأثیر و شاخص کالبدی محیطی، کمترین تأثیر را از این شهرک پذیرفته است. در نهایت نتایج حاصل عوامل داخلی و خارجی نشان می دهد که راهبرد SO استراتژی غالب بر منطقه مورد مطالعه می باشد.