فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۶۱ تا ۳٬۶۸۰ مورد از کل ۴٬۷۳۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
ساختمان زمین شناسی و چینه شناسی در توازن و تعادل شبکه آبها مؤثر است. در واقع بین تمام عواملی که تعیین کننده ویژگی شبکه آبها می باشند، سنگ شناسی و زمین ساخت از اهمیت فراوان تری برخوردار است؛ به نحوی که این عوامل بخشی از تحول شبکه آب های جاری را در کنترل می گیرند. از دیدگاه فرسایش، آبراهه ها در مسیریابی خود همیشه نقاط ضعیف تر ،سست تر و پست تر را انتخاب می کنند. از اینرو، گسل ها، درزه ها و شکستگی ها بهترین محل برای انطباق و تکامل آبراهه ها بشمار می روند. به دلیل گسترش وسیع آبراهه ها و فراوانی طاقدیس های کوچک در بخش شمالشرقی البرز ، در این پژوهش نحوه تکامل آبراهه ها و اثر بخشی ژئومرفولوژی طاقدیس های این منطقه در تیپ و الگوی زهکشی مورد مطالعه قرار گرفته است. برای دستیابی به این هدف از نرم افزار Geomatica به عنوان ابزار اصلی تحقیق جهت تجزیه وتحلیل متغیر های مؤثر استفاده شده است. علاوه بر این از تصاویر سنجنده های TM و ETM و نیز تصاویر رادار به عنوان ابزار مشاهده غیر مستقیم و همچنین تجزیه و تحلیل رقومی داده ها بهره گیری شده است. از مقایسه نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل رقومی داده های بدست آمده با نقشه زمین شناسی، ملاحظه می شود که در بخش شمالشرقی البرز، تنگ های ایجاد شده با آبراهه هایی که به طور عرضی طاقدیس های کوچک را قطع کرده اند ، انطباق داشته و حاصل عملکرد دینامیکی آنها می باشد. نتایج نشان می دهندکه بخش عمده ای از این عوارض ژئومرفیک با گذشت زمان و همچنین تأثیر فرسایش شدید حاکم بر البرز شمالی و شمالشرقی تقریبا تسطیح شده اند؛ به گونه ای که دره های عرضی حفر شده، در تصاویر ماهواره ای تقریبا قابل رؤیت نیستند و لیکن در یک مقایسه تحلیلی با نقشه زمین شناسی، داده های میدانی و نیز استفاده از تکنیک بازسازی ساختمانی، وجود چنین دره هایی با قدمت زیادآشکار گشته و نشانگر نحوه عملکرد شبکه های عرضی در این سیستم می باشد.
تحلیل و پیش بینی آماری خشکسالی و دوره های خشک کوتاه مدّت در استان خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر درصدد شناسائی رخداد خشکسالی و دوره های کوتاه مدّت وقوع آن در منطقة خراسان می باشد. جهت دستیابی به این منظور از دو روش بهره گرفته شده است. برای بررسی وضعیّت خشکسالی های منطقه از آمار بارش ماهانة 34 ایستگاه طیّ سال های تحقیق (1997- 1968) و روش گیبس- ماهر استفاده شد. گام بعدی به شناخت دوره های کوتاه مدّت وقوع خشکسالی اختصاص یافت. این کار نیز با استفاده از روش زنجیرة مارکف مرتبة اوّل دو حالته انجام شد. برای این کار که از داده های بارش روزانة پنج ایستگاه منتخب در بخش های مختلف استان استفاده شد، ویژگی های مهمّ مرتبط با دوره های تر و خشک کوتاه مدّت همچون احتمالات ساده و اقلیمی، فراوانی روزها، طول دوره های تر و خشک و نیز سیکل هوایی تعیین شد. سپس با محاسبة فراوانی دورههای خشک، احتمال وقوع این دوره ها و سرانجام دورة بازگشت آنها مشخّص گردید. تحلیل نتایج پردازش بارش ماهانه با روش نرمال، شرایط سالهای مختلف از نظر خشکسالی و ترسالی را معلوم ساخت؛ به گونهایکه 57 درصد ایستگاهها در سال 1970 دارای شرایط خشکسالی بسیار شدید بودهاند. برعکس، در سال 1991 تمام ایستگاهها بارش دریافتی بالاتر از میزان نرمال داشته و 76 درصد از آنها نیز ترسالی با شدّتهای مختلف را تجربه کردهاند. تعیین دقیق مقدار احتمال دو روز خشک متوالی، اختلاف بین احتمالات ساده و اقلیمی وقوع روزهای تر و خشک و نیزفراوانی وقوع دوره های خشک از نتایج مهّم این مطالعه می باشد؛ چنان که احتمال دورة خشک متوالی از 71 تا 98 درصد نوسان داشت. بین احتمالات ساده و اقلیمی خشکسالی ایستگاهها نیز اختلاف چشمگیری مشاهده نشد. به لحاظ فراوانی روزهای خشک نیز در تمامی فصول، متوسّط تعداد روزهای خشک بیست روز و بالاتر از آن میباشد.
بررسی روند دمای ایران در نیم سده گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران در کمربند خشک عرض میانه قرار گرفته است. میانگین دمای آن حدود 18درجه سلسیوس است. دمای ایران در نیم سده گذشته روند های مثبت و منفی داشته است. برای ارزیابی این روند ها، داده های دمای ماهانه ایران (دمای شبانه، روزانه و شبانه روزی) از ژانویه 1951 تا دسامبر 2000 بررسی شد. به کمک این پایگاه داده، نقشه های همدمای ماهانه کشور با اندازه یاخته? 15?15 کیلومتر و روش کریگینگ محاسبه شد. به این ترتیب هر نقشه شامل 238,7 یاخته بر روی ایران است. برای تعیین روند دمای شبانه، روزانه و شبانه روزی روی تک تک یاخته های نقشه های همدما، برای هر ماه به طور جداگانه یک مدل رگرسیون به روش حداقل مربعات پیاده شد. تحلیل روند دما نشان داد که در نیم سده گذشته دمای شبانه، روزانه و شبانه روزی ایران به ترتیب با آهنگ حدود سه، یک و دو درجه در هر صد سال افزایش داشته است. روندهای افزایش دما عمدتاَ در سرزمین های گرم و کم ارتفاع و روندهای کاهشی عمدتاَ در رشته کوه ها دیده می شوند. واژگان کلیدی: تحلیل روند، ایران، دما، میانیابی.
اکتشافات ژئوشیمیایی تعریف ها و روش های گوناگون آن
حوزه های تخصصی:
مروری بر ذخایر معدنی طلای کشور (قسمت دوم)
حوزه های تخصصی:
لایه ی ازن؛ علل تخریب و چاره جویی
حوزه های تخصصی:
مقیاس های سنجش قدرت زمین لرزه ها
حوزه های تخصصی:
دریاچه های کوهستانی تار و هویر و چگونگی تشکیل آن ها
حوزه های تخصصی:
رادار و زمین شناسی
حوزه های تخصصی:
تازه های زمین شناسی
حوزه های تخصصی:
خلیج های دهانه ای و محیط های رسوبی همراه آن
حوزه های تخصصی:
تأثیر هیدرولوژی و محیط جغرافیایی بر استقرارهای باستانی حوزه زهک سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیر عناصر و پدیدههای جغرافیایی بر انسان و زندگی او فراوان است. این تأثیرات را میتوان حداقل بر جذب و دفع گروههای انسانی، نوع و شکل سکونتگاه، محوطههای استقراری و جابهجایی آن، میزان بهرهوری از منابع طبیعی، جمعیت و … مشاهده کرد. در ایـن مقـاله سعی شده است تا بر اساس بررسیهای باستانشناسی ـ که در حوزه زهک سیستان صورت گرفت ـ به نقـش جغرافیا و به خصوص هیدرولوژی در شکلگیری و نابودی تمدنهای مختلف سیستان و حوزه زهک پرداخته شود. تأسیس تاریخ استقرار، زمان ترک محوطهها و مجموعه علل آن در هر یک از محدودههای مطالعه شده، از مهمترین اهداف در پژوهش مورد نظر است. روش بـررسی بـه صـورت پـیمایش مـیدانی و سـیستماتیک انـجام شـد. در ایـن روش نمـونههای شاخص فرهنگی (سفال) جمعآوری شد؛ سپس مطالعات باستانشناسی روی آنها انجام گرفت. نتایج حاصل از این بررسی موجب شد تا شاخص انگارههای زیستی و استقراری این منطقه ابزار لازم را در بازسازی محیط جغرافیایی آن در دورههای مختلف زمانی (پیش از تاریخ، دوران تاریخی و دوران اسلامی) فراهم سازد
تحلیل سینوپتیکی دو نمونه از الگوی بارشهای زمستانه جنوب شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود اینکه وقوع بارش در زمستان (در جنوب شرق ایران) یک پدیده اتفاقی است ولی در شرایط سینوپتیکی خاصی، در این منطقه بارشهای نسبتاً خوبی ریزش میکند. این بارشها هر چند اندک ولی از نظر اهالی منطقه بسیار ارزشمند است. مطالعه انجام شده روی هشت سامانه بارانزا در طول سالهای 1380 تا 1382 هـ . ش. نشان میدهد که در دو الگوی کلی، سامانههای بارانزا روی جنوب شرق ایران بارش میکنند. در الگوی نوع A، دو مرکز واچرخندی، یعنی یکی روی شمال دریای سیاه و شرق اروپا و دیگری در شرق دریاچه آرال بسته شده است که زبانههای این دو مرکز با هم ادغام میشوند و زبانه جنوبی آن شرق مدیترانه تا شمال آفریقا را فرا میگیرد. در الگوی نوع B، واچرخندی روی دریاچه آرال و واچرخند دیگری روی اقیانوس اطلس و غرب مدیترانه بسته شده است که زبانه آن تمام مدیترانه و شمال آفریقا را تا مصر در بر میگیرد. لازم به ذکر است که در هر دو حالت و با توجه به وضعیت جوی ترازهای بالاتر، شرایطی فراهم میشود تا کم فشار سودان کاملاً به سمت شرق رانده شده و از جنوب شرق وارد ایران شود.
طراحی پایدار توسعه پارک جنگلی شیخ تپه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه ی تأثیر آب و هوا بر روی فاسیولاهپاتیکا (کپلک کبد دامی)
حوزه های تخصصی:
مطالعه نوسانات بارش و تعیین و پیش بینی فصول مرطوب و خشک بهاره در ایستگاه های آذربایجان شرقی
حوزه های تخصصی:
بررسی وجود تغییر دما در دشت مشهد به عنوان نمایه تغییر اقلیم در منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر اقلیم و افزایش درجه حرارت یکی از مسایل مهم زیست محیطی بشر به حساب می آید که در سالهای اخیر مطالعات زیادی را به خود اختصاص داده است. افزایش میانگین دمای کره زمین و تغییرات آن نمایه ای از تغییرات اقلیمی است که در تمامی نظریه های تغییر اقلیم به آن توجه شده است. با بررسی روند تغییرات میانگین دمای هوا می توان تغییرات اقلیمی در منطقه را ردیابی نمود. بر آورد ها نشان می دهد که میزان میانگین دمای کره زمین تا سال 2030 میلادی 0.7 تا 2 درجه سانتی گراد بیشتر از امروز خواهد بود. بر حسب سناریو های مختلف مدل های تغییر اقلیم افزایش درجه حرارت ناشی از تغییرات اقلیمی در اغلب نقاط جهان پیش بینی و نتایج مختلفی ارایه گردیده است. بر اساس این پیش بینی ها میانگین درجه حرارت در مقیاس جهانی برای سال 2050 میلادی در سناریوهای مختلف تغییر اقلیم بین 3.5 تا 5 درجه سانتی گراد متغیر می باشد. همچنین شدت تغییر درجه حرارت در مناطق مختلف تفاوت زیادی خواهد داشت.مقاله حاضر برگرفته از بخشی از پژوهش بررسی تغییر اقلیم در دشت مشهد است. محدوده مورد مطالعه در طول جغرافیایی´20-°58 و´8 -°60 درجه شرقی و عرض جغرافیایی ´0-°36 و ´5-°37 شمالی در استان خراسان رضوی قرار گرفته است که بر اساس آمار موجود دارای متوسط دمای سالانه 12.4 و متوسط بارش 278.6 میلی متر است. برای داده های هوا شناسی مورد نیاز از ایستگاه سینوپتیک مشهد و گلمکان و 8 ایستگاه تبخیر سنجی و 25 ایستگاه باران سنجی واقع در دشت استفاده شده است. تغییرات زمانی درجه حرارت امری کاملا مشخص در هر اقلیم است. مطالعه تغییر اقلیم و گرم شدن کره زمین به تغییرات درجه حرارت در طول دوره های آماری دراز مدت می پردازد. ساده ترین روش های مطالعه روند تغییرات درجه حرارت استفاده از روش های رگرسیون بین دمای هوا و زمان وقوع است. روش من کندال و لتن مایر دو روش آماری است که با استفاده از آنها روند تغییرات درجه حرارت در دشت مشهد مورد بررسی قرار گرفت. روند تغییرات درجه حرارت در دو سطح احتمالی 1 و 5 درصد بررسی گردید. در روش لتن مایر و من کندال در سطح 1 و 5 درصد برای تمام ماه ها روند تغییرات درجه حرارت بررسی گردید نتایج نشان داد که در بیشتر ماه ها روند افزایشی بوده است.برای روش رگرسیون خطی و نمایی و درجه دو در تمام ایستگاهها برای هر سه پارامتر درجه حرارت (حداقل، حداکثر، متوسط)، روند صعودی به دست آمد. این روند افزایشی درجه حرارت به خصوص برای دمای حد اقل، بارزتر است. درجه حرارت در دوره های مختلف آماری با یکدیگر مقایسه گردید میانگین سه گانه درجه حرارت در سطح 1 و 5 درصد در 25 ساله اخیر با 25 ساله قبل به طور معنی داری اختلاف دارد. این تفاوت بین دوره های ده ساله اخیر با میانگین دراز مدت مشهود است. در روش لتن مایر و من کندال در سطح 1 و 5 درصد برای تمام ماه ها روند تغییرات درجه حرارت بررسی و نتایج نشان می دهد که در بیشتر ماه ها روند افزایشی است. اختلاف درجه حرارت هر سال با میانگین دراز مدت نیز محاسبه گردید نتایج نشان می دهد که روند تغییرات در اغلب ماه ها مثبت و افزایشی است. تغییرات تفاوت دمای متوسط سالانه دشت مشهد در طول دوره آماری با میانگین دراز مدت 50 ساله بررسی گردید در این حالت نیز داده های درجه حرارت نشان دهنده روند مثبت در منطقه است و به طور کلی تغییرات دما در دشت مشهد مشهود بوده و می توان از این تغییرات به عنوان نمایه ای از تغییر اقلیم نام برد.
عوامل موثر در شکل گیری و گسترش مخروط افکنه رودخانه رویین در دامنه جنوبی آلاداغ در شمال شرقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مخروط افکنه رودخانه رویین یکی از بزرگترین مخروط افکنه های دامنه جنوبی آلاداغ می باشد. این مخروط افکنه در اثر فرسایش مواد مختلف در حوزه آبریز رودخانه روئین و نهشته شدن این مواد در انتهایی ترین قسمت این حوزه شکل گرقته است. در شکل گیری و گسترش این مخروط افکنه عوامل مختلفی نقش داشته و دارند. این عوامل را می توان در دو دسته عوامل بیرونی و درونی دسته بندی نمود. در بین عوامل درونی نقش تکتونیک از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد. شواهد و دلایل گوناگون دلالت بر فعال بودن منطقه از نظرتکتونیکی دارد. وجود چندین گسل فعال، مقایسه پروفیل طولی با پروفیل مرجع و نسبت بین عرض دره های منطقه به ارتفاع آنها حکایت از فعالیت های شدید تکتونیکی منطقه دارد. تکتونیک با تاثیر گذاری در محل استقرار مخروط افکنه، افزایش شیب حوضه و در نتیجه افزایش توان حمل رودخانه رویین، در شکل گیری و گسترش این مخروط افکنه نقش خود را ایفا نموده است. از طرف دیگر اقلیم نیمه خشک منطقه به عنوان یکی از مهمترین عوامل بیرونی با تاثیر بر انواع هوا زدگی، پوشش گیاهی و هیدرولوژی، سبب افزایش سیلاب های منطقه شده و از طریق تولید، حمل و نهشته نمودن مواد رسوبی نقش خود را در شکل گیری و گسترش این مخروط افکنه ایفا نموده است. لیتولوژی حساس و کم مقاوم منطقه نیز سبب تسریع فرآیند هوازدگی شده و این عامل شرایط افزایش رسوب دهی منطقه را فراهم نموده از این طریق در شکل گیری و گسترش مخروط افکنه رودخانه روئین موثر واقع شده است. علاوه بر این، برخی از فعالیت های انسانی در چند ساله اخیر بار رسوبی رودخانه رویین را افزایش داده و به این ترتیب انسان نیز در گسترش این مخروط افکنه خود را سهیم نموده است.
تحلیلی بر محدودیت های پهنه بندی مناطق حساس به حرکات توده ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"همگام با توسعه سریع سخت افزار و نرم افزارهای رایانه ای در دهه نود، استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی برای پهنه بندی زمین لغزه ها در ایران شتاب بیشتری گرفته است. ولی استفاده از این ابزار بدون توجه به بعضی ملاحظات مربوط به داده های پایه نتایج دقیقی ارایه نمی دهد.
منطقه غرب و جنوب غرب اورمیه به عنوان نمونه ای از مناطق آسیب پذیر در برابر واژگونی ها و لغزش های چرخشی جهت مطالعه در نظر گرفته شد. نخست به نظر می رسید که داده های پایه مناسبی داشته باشد، لیکن کمبود داده ها به سرعت محسوس گردید و با توجه به امکانات موجود هفت ویژگی زمین؛ شامل، شیب، هیدروگرافی، پوشش گیاهی، خاک، سنگ شناسی، کاربری اراضی و نفوذپذیری زمین برای یک تجزیه و تحلیل کارتوگرافیک که به وسیله ی GIS انجام شد، استخراج گردید. ولی، نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که این داده ها اساسا دارای ضعف مقیاس هستند و یا از درجه ی اعتبار کمی برخوردارند. در نتیجه، بسنده کردن به همین داده ها، تنها به تهیه ی نقشه های خطر خیلی کلی منجر می شود.
تحت این شرایط، هر چند که نقشه های خطر یا حساسیت به وقوع لغزش ها، در بعضی طرح های عمرانی و آبخیزداری کاربرد خواهند داشت، ولی برای این که آنها بتوانند از درجه دقت و کارایی بالایی برخوردار شوند، بررسی مفصل و دقیق مهم ترین عامل یا عوامل موثر بر وقوع زمین لغزه ها مفید خواهد بود و در این صورت کاربرد این نقشه ها نیز طیف وسیع تری را پوشش خواهد داد. "