فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۰۱ تا ۳٬۷۲۰ مورد از کل ۴٬۷۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر درصدد شناسائی رخداد خشکسالی و دوره های کوتاه مدّت وقوع آن در منطقة خراسان می باشد. جهت دستیابی به این منظور از دو روش بهره گرفته شده است. برای بررسی وضعیّت خشکسالی های منطقه از آمار بارش ماهانة 34 ایستگاه طیّ سال های تحقیق (1997- 1968) و روش گیبس- ماهر استفاده شد. گام بعدی به شناخت دوره های کوتاه مدّت وقوع خشکسالی اختصاص یافت. این کار نیز با استفاده از روش زنجیرة مارکف مرتبة اوّل دو حالته انجام شد. برای این کار که از داده های بارش روزانة پنج ایستگاه منتخب در بخش های مختلف استان استفاده شد، ویژگی های مهمّ مرتبط با دوره های تر و خشک کوتاه مدّت همچون احتمالات ساده و اقلیمی، فراوانی روزها، طول دوره های تر و خشک و نیز سیکل هوایی تعیین شد. سپس با محاسبة فراوانی دورههای خشک، احتمال وقوع این دوره ها و سرانجام دورة بازگشت آنها مشخّص گردید. تحلیل نتایج پردازش بارش ماهانه با روش نرمال، شرایط سالهای مختلف از نظر خشکسالی و ترسالی را معلوم ساخت؛ به گونهایکه 57 درصد ایستگاهها در سال 1970 دارای شرایط خشکسالی بسیار شدید بودهاند. برعکس، در سال 1991 تمام ایستگاهها بارش دریافتی بالاتر از میزان نرمال داشته و 76 درصد از آنها نیز ترسالی با شدّتهای مختلف را تجربه کردهاند. تعیین دقیق مقدار احتمال دو روز خشک متوالی، اختلاف بین احتمالات ساده و اقلیمی وقوع روزهای تر و خشک و نیزفراوانی وقوع دوره های خشک از نتایج مهّم این مطالعه می باشد؛ چنان که احتمال دورة خشک متوالی از 71 تا 98 درصد نوسان داشت. بین احتمالات ساده و اقلیمی خشکسالی ایستگاهها نیز اختلاف چشمگیری مشاهده نشد. به لحاظ فراوانی روزهای خشک نیز در تمامی فصول، متوسّط تعداد روزهای خشک بیست روز و بالاتر از آن میباشد.
تحلیل ساختاری و سایز موتکتونیکی گسل دهشیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسل دهشیر در دامنه جنوبی رشته شیرکوه قرار دارد و روند آن تقریبا مشابه با روند گسل اصلی زاگرس می باشد. این گسل منطقه مهمی از نظر سنگ های آمیزه رنگین به شمار می رود. به سمت غرب و جنوب غربی این گسل، چاله های گاوخونی، ابرکوه و سیرجان به وجود آمده اند (نبوی، 1355). گسل دهشیر به طول حدود 350 کیلومتر با جهت شمال غربی– جنوب شرقی از نایین آغاز شده و تا حوالی سیرجان ادامه می یابد (بربریان، 1367). یکی از مهمترین ویژگی های این گسل به فعالیت نئوتکتونیک آن مربوط می شود. در اطراف گسل اصلی و حتی در طول گسل های فرعی وابسته به آن، جا به جایی آبراهه های خشک در رابطه با حرکت عمدتا راست لغز گسل ها اتفاق افتاده است. این پدیده از طریق مطالعه عکس های هوایی و اطلاعات ماهواره ای و نقشه های مغناطیسی هوایی منطقه کاملا مشخص می شود. از سوی دیگر، رسوبات مزوزوییک و سنگ های آذرین نفوذی سنوزوییک در طول این گسل، مراحل دگرسانی هیدروترمال را که نشانه فعالیت تکتونیکی است نشان می دهند. فعالیت های هیدروترمال احتمالا در اوایل کواترنر به خاطر دوباره فعال شدن عمل گسل تحت اثر حرکات کوهزایی بعد از پاسادنین روی داده اند. در طول منطقه گسلی، مخروط های آبرفتی جوان، در بالای مخروط های قدیمی تر شکل گرفته اند که این امر نشانه ای از بالا آمدگی منطقه آبگیر در منطقه گسلی دهشیر به شمار می روند. چشمه های تراورتن زا و گنبدهای مربوطه در طول گسل به چشم می خورند که اکثرا در طول درزهای تکتونیکی وابسته به آن پدید آمده اند.این درزها به موازات گسل اصلی کشیده شده اند. شاهد دیگر از حرکات تکنونیکی در این زون، با جبهه تند و مشخص کوه ها و تپه های مشرف بر گسل مشخص می شود. چنین پدیده ای را می توان در مناطقی از قبیل مزرعه عبداله و غرب اکبرآباد مشاهده کرد که در این نقاط تراورتن های مسطح بریده شده و ایجاد پرتگاه کرده اند اما در مناطق مشرف بر چاله های کویری عملکرد گسل موجب ایجاد اختلاف ارتفاع شده است. در برخی نقاط خط گسل لایه های تراورتن را قطع کرده که نشان دهنده حرکت راستگرد با مولفه قائم است. گسل دهشیر، از دیدگاه لرزه شناسی، دارای ویژگی لرزه ای ساکن است که نشانه ای از زمین لرزه بزرگ مقیاس در محدوده آن مشاهده نمی شود (بربریان، 1967). با این وجود، برای داشتن یک دیدگاه محکم در مورد احتمال فعالیت آینده آن نیاز به مطالعه دقیق تر وجود دارد. هدف از این مقاله تجزیه و تحلیل نحوه عملکرد این گسل و اثرات ژئومورفولوژیک آن در منطقه است.
کاربرد مدل های فوریه در برآورد دمای ماهانه و آینده نگری آن، مطالعه موردی: دمای مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل اهمیت و تاثیر دما بر شرایط محیطی و نیز نقش آن در برنامهریزیهای مبتنی بر دانستههای اقلیمی، الگوسازی رفتار دما به خصوص در سالهای اخیر مورد توجه محافل علمی بوده است. میانگین ماهانه دما همانند غالب عناصر اقلیمی رفتاری همراه با نوعی تموج و عمدتا با حرکتی منظم و متناوب به بالا و پایین مشخص میشود. رفتارهای تناوبی به هر شکل که باشند، با استفاده از توابع سینوسی در فرکانسهای مختلف با تقریب مناسب و قابل قبولی برآورد و پیشبینی میشوند. در این راستا مدلهای فوریه از ابزارهای مفید و کارا به شمار میآیند. در این مقاله ضمن معرفی روشهای الگوسازی فوریه، یک الگوی فوریه برای متوسط ماهانه دمای شهر مشهد، بر اساس یک سری 106 ساله (1272 ماه) از ژانویه سال 1891 تا دسامبر سال 1996 تعیین میکنیم. دادههای مربوط به دوره مزبور از سه منبع اطلاعاتی استخراج و پردازش شدهاند:طی دوره 1891-1950 میانگین ماهانه دما ازگزارش"سازمان جهانی هواشناسی" تحت عنوان: ” گزارش جهانی هوا “ استخراج شده است. در این گزارش دما به درجه فارنهایت ثبت گردیده بود. در دوره مذکور دو مرحله دادههای مفقود (مجموعا 2 سال) طی دورههای 1895- 1904 (10 سال) و 1941- 1950 (10 سال) وجود داشته است. دادههای مربوط به دورههای مزبور از شرکت ملی نفت - واحد اهواز اخذ گردیده است. از سال 1951 به بعد با تاسیس سازمان هواشناسی کشور میانگین دما در این ایستگاه تحت نظارت سازمان مذکور به ثبت رسیده است. به منظور همخوانی دمای پیش از دهه 1950 و بعد از آن، دمای گزارش شده به وسیله سازمان جهانی هواشناسی به درجه سلسیوس تبدیل شده است. مدل تعیین شده شامل متغیر توضیحی رستهای و یک متغیر توضیحی سینوسی - کسینوسی است. در واقع مولفههای سینوسی و کسینوسی، همساز (هارمونیک)هایی هستند که در شکلگیری رفتار سری تناوبی موثرند. تعداد این همسازها (مولفههای نوسانی) حداکثر نصف طول دادهها است. چرا که رفتار نوسانی حداقل از دو مولفه (سینوسی و کسینوسی) تشکیل شده است. در واقع هر همساز گویای یک روند روبه بالا و یک روند روبه پایین در یک سری زمانی است. بنابراین هر طول موج متوالی در سری زمانی تناوبی با یک همساز نشان داده میشود. برای تعیین مولفههای سینوسی - کسینوسی معنیدار با استفاده از دوره نگار، ترتیب اهمیت همسازها را تعیین میکنیم. سپس با جستجو در بین چند همساز مهم اول، چرخههای معنیدار پنهان را پیدا میکنیم. بر این اساس بهترین الگوی قابل برازش بر میانگین ماهانه دمای مشهد به وسیله همساز یکصد و ششم آرایه شده است که در سطح 01/0 معنیدار است. پس از بررسی مدل به لحاظ درستی فرضها، با استفاده از آن متوسط درجه حرارت ماهانه تا دسامبر 2004 پیشبینی و فواصل اطمینان ارایه گردیده است.ضریب همبستگی و ضریب تعیین معیارهایی هستند که هریک به نحوی درصد موفقیت الگو را در توصیف سری نشان میدهند. در این الگو ضریب همبستگی 976/0 و ضریب تعیین 2/95 درصد و خطای استاندارد باقیماندهها 912/1 محاسبه شده است.لازم به توضیح است که سری علاوه بر روندی تناوبی، میبایست به لحاظ روند آزمون شود. اگر دادهها دارای شیبی حول خطی غیر افقی باشد، مولفههای مربوط میبایست به مدل اضافه شود. آزمون وجود روند برای شیب خطی، سهمی و درجه 3 نیز عدم وجود روند را نشان میدهد. با در نظر گرفتن قسمت سیستماتیک الگوی برازش یافته، به عنوان مکانیزم مولد مقادیر آینده، متوسط درجه حرارت ماهانه از ژانویه 1997 تا دسامبر 2004 پیشبینی شد. در مورد هر یک از مقادیر پیشبینی شده با اضافه و کم کردن عدد 748/3 ± یک فاصلة اطمینان 95 درصد برای پیشبینی مقادیر به دست میآید. حفظ رفتار تناوبی حول یک خط افقی و نیز وجود کرانههایی قابل قبول با فاصله ثابت در امتداد زمان شواهد دیگری بر نیکویی برازش مدل به حساب میآید.تحت شرایط کلی که معمولا برقرار است، روشهای معرفی شده در این مقاله برای الگوسازی هر سری زمانی گسسته متساویالفاصله تناوبی دیگر کاربرد دارد. برای سریهای پیوسته نیز با تقسیم محور زمان به فواصل مساوی میتوان سری پیوسته را به یک سری گسسته متساوی الفاصله تبدیل کرد و از روشهای معرفی شده، برای الگوسازی آن استفاده نمود.
ویژگی های ژئومورفولوژیکی دامنه ای مشرف به جاده سولقان (از پل زر تا سولقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ویژگی های ژئومرفولوژیکی دامنه ای مشرف به جاده سولقان (از پل زر تا سولقان) و خطراتی که دارند مورد بحث قرار گرفته است. بعضی دامنه های مشرف به این جاده از نظر مخاطرات ژئومورفولوژیکی دامنه ای مهم تلقی می شوند. اهداف کلی این مقاله تشخیص و بررسی اقدامات، ارزیابی مطلوب و شناسایی میزان ناپایداری دامنه ای و احتمال خطر برای جاده و مردم است. پدیده های دامنه ای در امتداد این جاده در سه شکل عمودی (قائم)، جانبی و مورب مشاهده می شود. علت و مکانیسم ایجاد و تغییراتی که دارند بسیار پیچیده است. استفاده از دامنه های مشرف به جاده سولقان و جاده مستلزم دادن آگاهی به مسوولین و کسانی که مجری طرح در امتداد جاده و دامنه هستند می باشد. به هنگام سازی بسیار دقیق اطلاعات خطر از پدیده های دامنه ای و جاده سولقان و ارزیابی درست و دقیق آن از دیگر اقدامات است. در این دامنه ها، میانگین بارش سالانه بیش از 350 میلی متر و یخبندان فصلی و قطعی است. بیشترین قسمت منطقه بین 0 تا 45 درجه شیب دارد. شکستگی های شیب دار و تند منطقه بدون شک اهمیت زیادی دارد. در شیب های 15 تا 45 درجه فرو ریختن ناگهانی، ریزش خرده سنگ، واژگونی قطعه سنگ و سقوط سنگ زیاد مشاهده می شود. کاهش مقاومت مواد بیشتر بر اثر هوازدگی و افزایش حجم، آماس پذیری، زدوده شدن سیمان بین ذره ای و لایه ای و متورم شدن به وسیله یخ و شستشو توسط آب می باشد. اغلب مواد تحکیم نیافته در سطح دامنه از طریق فعالیت درزه ها در حال افزایش است. در این منطقه درزه ها اهمیت زیادی در تولید اشکال ایفا می کنند.
محاسبة آب بارش شو ، میانگین دمای جو و شکست آتمسفری با داده های کاوشگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از فراسنج هایی که بدون اثر شار رطوبت می تواند در تخمین بارش بکار گرفته شود ، مجموع جرم بخار آب موجود در جو در یک محلّ خاص از سطح زمین تا پایان جوّ است که آب بارش شو نامیده می شود. در این بررسی داده های ایستگاه کاوش جوّ مهرآباد در دورة آماری چهارده ساله از سال 1995 تا 1982 مورد تحلیل قرارمی گیرد و آب بارش شو ، دمای میانگین جوّ و شکست آتمسفری در این ایستگاه در ماه های مختلف سال بدست می آید . بر اساس کاهش و افزایش انحراف معیار به میانگین ، دوره های خیلی خشک تا خیلی تر و نیز خیلی سرد تا خیلی گرم دسته بندی می شوند. برای آزمون نتایج بدست آمده ، داده های ماه ژانویة سال 1999 نیز بررسی می شوند و آب بارش شو ، میانگین دمای جوّ و شکست آتمسفری در این ماه محاسبه و با میانگین آب بارش شو و نیز میانگین دمای جوّ مقایسه می شوند .بررسی نشان می دهد که این ماه از نظر بارش در حدّ میانگین است و در دورة خیلی سرد تا سرد قرار می گیرد . به علاوه، بررسی مجموع آب بارش شو و بارش بیانگر این مهم است که بدون اثر فرارفت رطوبت ، 6/7 درصد آب بارش شو به صورت بارش ریزش کرده است.
نهاوند، پرآب در گذشته، کم آب در آینده
حوزههای تخصصی:
زلزله، شهرها و گسل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به واقع شدن ایران بر روی یکی از دو کمر بند زلزله خیز جهان و وجود گسل های فراوان، وقوع زلزله در فلات ایران امری طبیعی است . ایران جزء ده کشور بلاخیز و ششمین کشور زلزله خیز دنیا است که زلزله مسبب بیشترین تلفات انسانی در آن می با شد و کمر بند زلزله 90 درصد از خاک کشور ما را دربر گرفته است؛ اما آنچه حائز اهمیت است، وضعیت اسف بار شهرها و کلان شهرهایی ( مثل تهران، تبریز ... ) است که بر روی گسل ها یا در مجاورت آنها ساخته شده و در معرض خطر زلزله قرار دارند، زیرا که ایران از جمله کشورهایی است که گسل های فراوان دارد و حرکت این گسل ها باعث رها شدن انرژی ذخیره شده و بروز زلزله های مکرر می شود و تلفات جانی و خسارت های مالی فراوانی را در مناطق شهری بدنبال می آورد. در این مقاله سعی بر آن است که علت زلزله خیزی فلات ایران و اثرات منفی فعالیت گسل ها روی برخی از شهرها به صورت نمونه بررسی و خطرات آنها یادآوری گردد.
مطالعه ی تأثیر آب و هوا بر روی فاسیولاهپاتیکا (کپلک کبد دامی)
حوزههای تخصصی:
تازه های زمین شناسی
حوزههای تخصصی:
رادار و زمین شناسی
حوزههای تخصصی:
طراحی پایدار توسعه پارک جنگلی شیخ تپه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه نوسانات بارش و تعیین و پیش بینی فصول مرطوب و خشک بهاره در ایستگاه های آذربایجان شرقی
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر محدودیت های پهنه بندی مناطق حساس به حرکات توده ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"همگام با توسعه سریع سخت افزار و نرم افزارهای رایانه ای در دهه نود، استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی برای پهنه بندی زمین لغزه ها در ایران شتاب بیشتری گرفته است. ولی استفاده از این ابزار بدون توجه به بعضی ملاحظات مربوط به داده های پایه نتایج دقیقی ارایه نمی دهد.
منطقه غرب و جنوب غرب اورمیه به عنوان نمونه ای از مناطق آسیب پذیر در برابر واژگونی ها و لغزش های چرخشی جهت مطالعه در نظر گرفته شد. نخست به نظر می رسید که داده های پایه مناسبی داشته باشد، لیکن کمبود داده ها به سرعت محسوس گردید و با توجه به امکانات موجود هفت ویژگی زمین؛ شامل، شیب، هیدروگرافی، پوشش گیاهی، خاک، سنگ شناسی، کاربری اراضی و نفوذپذیری زمین برای یک تجزیه و تحلیل کارتوگرافیک که به وسیله ی GIS انجام شد، استخراج گردید. ولی، نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که این داده ها اساسا دارای ضعف مقیاس هستند و یا از درجه ی اعتبار کمی برخوردارند. در نتیجه، بسنده کردن به همین داده ها، تنها به تهیه ی نقشه های خطر خیلی کلی منجر می شود.
تحت این شرایط، هر چند که نقشه های خطر یا حساسیت به وقوع لغزش ها، در بعضی طرح های عمرانی و آبخیزداری کاربرد خواهند داشت، ولی برای این که آنها بتوانند از درجه دقت و کارایی بالایی برخوردار شوند، بررسی مفصل و دقیق مهم ترین عامل یا عوامل موثر بر وقوع زمین لغزه ها مفید خواهد بود و در این صورت کاربرد این نقشه ها نیز طیف وسیع تری را پوشش خواهد داد. "
تأثیر هیدرولوژی و محیط جغرافیایی بر استقرارهای باستانی حوزه زهک سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر عناصر و پدیدههای جغرافیایی بر انسان و زندگی او فراوان است. این تأثیرات را میتوان حداقل بر جذب و دفع گروههای انسانی، نوع و شکل سکونتگاه، محوطههای استقراری و جابهجایی آن، میزان بهرهوری از منابع طبیعی، جمعیت و … مشاهده کرد. در ایـن مقـاله سعی شده است تا بر اساس بررسیهای باستانشناسی ـ که در حوزه زهک سیستان صورت گرفت ـ به نقـش جغرافیا و به خصوص هیدرولوژی در شکلگیری و نابودی تمدنهای مختلف سیستان و حوزه زهک پرداخته شود. تأسیس تاریخ استقرار، زمان ترک محوطهها و مجموعه علل آن در هر یک از محدودههای مطالعه شده، از مهمترین اهداف در پژوهش مورد نظر است. روش بـررسی بـه صـورت پـیمایش مـیدانی و سـیستماتیک انـجام شـد. در ایـن روش نمـونههای شاخص فرهنگی (سفال) جمعآوری شد؛ سپس مطالعات باستانشناسی روی آنها انجام گرفت. نتایج حاصل از این بررسی موجب شد تا شاخص انگارههای زیستی و استقراری این منطقه ابزار لازم را در بازسازی محیط جغرافیایی آن در دورههای مختلف زمانی (پیش از تاریخ، دوران تاریخی و دوران اسلامی) فراهم سازد
انواع تعادل در شبکه های رودخانه ای و نحوه ی تشکیل تراس های مرکب
حوزههای تخصصی:
دریاچه های کوهستانی تار و هویر و چگونگی تشکیل آن ها
حوزههای تخصصی:
خلیج های دهانه ای و محیط های رسوبی همراه آن
حوزههای تخصصی:
مقیاس های سنجش قدرت زمین لرزه ها
حوزههای تخصصی:
طبقه بندی همدیدی فضایی توده های هوا در حوضه های جنوب غربی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در تحقیق حاضر به منظور شناسایی و طبقه بندی توده های هوا در حوضه های جنوب غربی ایران از روش طبقه بندی همدیدی فضایی (SSC) استفاده شده است. روش طبقه بندی همدیدی فضایی توده های هوا را براساس منشا و تعدیل آنها در مسیر حرکت به شش گروه طبقه بندی می کند که شامل توده های هوای قطبی خشک (DP)، قطبی مرطوب (MP)، حاره ای خشک (DT)، معتدل خشک (DM)، معتدل مرطوب (MM) و حاره ای مرطوب (MT) می باشد. این نامگذاری برای شناسایی ویژگی توده های هوا طراحی شده است. برای تعیین ویژ گی توده های هوا و طبقه بندی آنها نیاز به روزهای نمونه (شاهد) می باشد. نحوه ی آرایش خطوط جریان نقشه های سطح زمین و 850 هکتوپاسکال معرف انتقال توده هوای ویژه ای به سوی منطقه مورد مطالعه می باشد. معیارهای اولیه انتخاب روزهای نمونه برای هر توده هوا در هر ایستگاه از طریق ارزیابی دقیق داده ها و نقشه های هواشناسی سطح زمین و تراز 850 هکتوپاسکال صورت گرفت و هر یک از روزهای نمونه انتخاب شده از منبع تا محدوده ی مورد مطالعه مسیریابی و ویژگی های آنها ارزیابی شد. روزهای نمونه انتخاب شده ویژگی های معرف یک توده هوا را مشخص می کنند. به منظور طبقه بندی توده های هوا، متغیرهای دما، دمای نقطه شبنم، فشار (QFF)، ابرناکی، سمت و سرعت باد ساعات 3، 9، 15 و 21 utc برای 10 ایستگاه سینوپتیک طی دوره آماری 99-1961 در محاسبات منظور شد. با استفاده از روش تحلیل عاملی متغیرهای وابسته به هم ادغام و ابعاد ماتریس ها کاهش داده شد.
در این مطالعه به منظور شناسایی مولفه های معرف توده های هوا از ماتریس آرایه P استفاده گردید و برای طبقه بندی توده های هوا روش تحلیل ممیزی مناسب تشخیص داده شد، به طوری که ویژگی های معرف روزهای نمونه به عنوان ورودی برای تحلیل تابع متمایزکننده برای طبقه بندی توده های هوا به کار گرفته شد. بدین ترتیب با استفاده از روش طبقه بندی همدیدی فضایی؛ توده های هوای موثر بر حوضه های جنوب غربی کشور در فصل زمستان (دسامبر تا فوریه) شناسایی گردید. نتایج نشان داد شرایط اقلیمی و دوره های اقلیمی هر منطقه به وسیله تکرار و اثرات تجمعی توده های هوایی که از آن ناحیه عبور می کند، تعیین می گردد. "