فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۶۱ تا ۳٬۲۸۰ مورد از کل ۳۰٬۱۶۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به رشد روزافزون جمعیت شهرنشین و در پی آن گسترش شتاب زده و لجام گسیخته شهرها، مسائل و مشکلات عدیده ای پیش روی جوامع بشری قرار گرفته است. از این رو، افزایش سطح سکونتگاه های شهری در محدوده شهرستان ساری نیز، بدون توجه به قابلیت ها و محدودیت های اراضی و فرآیند ارزیابی توان اکولوژیک توسعه شهری انجام می گیرد که هر روزه موجب نابودی سطح وسیعی از اراضی باارزش می شود. فرآیند ارزیابی توان اکولوژیک توسعه شهری، استفاده ممکن انسان از سرزمین برای کاربری توسعه شهری را برآورد می کند. پژوهش حاضر تحقیقی توصیفی و تحلیلی و از نوع کاربردی است و در شهرستان ساری با هدف طراحی و به کارگیری مدلی کل نگر و انعطاف پذیر به منظور ارزیابی توان اکولوژیک توسعه شهری با بهره گیری از فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) انجام گرفته است که در آن، مهم ترین معیارهای توان اکولوژیک توسعه شهری در قالب ساختاری شبکه ای و با بهره گیری از سامانة اطلاعات جغرافیایی، تحلیل می شوند تا نقشة پهنه بندی محدوده مورد مطالعه براساس توان اکولوژیک توسعه شهری تهیه شود. در نتیجه پژوهش حاضر با به کارگیری سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) در جهت بهینه سازی فرآیند توسعة شهری به منظور جلوگیری از بحران های زیست محیطی، راهکارهای عملی پیشنهاد شد.
اثر نوسانات اقلیمی و برداشت آب بر تغییرات تراز آب زیرزمینی دشت دامنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دشت دامنه واقع در منطقة فریدن اصفهان از جمله مناطقی است که کشاورزی مکانیزة آن کاملاً وابسته به آب های زیر زمینی آبخوان دامنه است. خشکسالی های اخیر و پایین رفتن سطح ایستابی، کشاورزی این منطقه را با خطر شدید روبه رو کرده است.در این پژوهش از داده های اقلیمی هفت ایستگاه هواشناسی حوضة آبریز دامنه و داده های مربوط به تراز آب زیر زمینی در دورة آماری مشترک 20 ساله (90-1370) برای مطالعة اثر عناصر اقلیمی بر تغییرات تراز دشت استفاده شد. متوسط بارش ماهیانه حوضه با استفاده از داده های 1430 یاخته سطح حوضه در 240 نقشه (20سال×12ماه) محاسبه گردید. همچنین متوسط تراز 240 ماهه و افت سطح ایستابی آبخوان از طریق روش وزنی تیسن در محیط نرم افزار GIS محاسبه شد. نتایج نشان داد در حال حاضر میزان تخلیه 6/1 برابر تغذیه است. برای حفظ ترازنامة دشت، باید میزان برداشت در سطح 143 میلیون متر مکعب حفظ گردد. بررسی نقشه های هم افت آب زیرزمینی نشان داد در برخی مناطق، تا 44 متر سطح تراز آب زیرزمینی افت داشته است. بر اساس نقشه های جهت حرکت آب زیرزمینی، افزایش برداشت توسط چاه های مرکز دشت موجب خشک شدن چاه های حاشیه ای دشت می شود. همبستگی بین سطح ایستابی با بارش مثبت و در سطح اطمینان 99 درصد تأیید می شود. به طوری که بر اساس آزمون من کندال، با کاهش بارش از سال آبی 71-70 و ادامه روند آن تا 81-80، سطح ایستابی نیز با یک سال تأخیر کاهش، شدیدی را تجربه کرده است؛ ولی علی رغم افزایش برداشت از سال 85-84 و 86-85 ، با افزایش روند بارش تا 81-80 تا 86-85، روند تراز نیز در همین دوره مثبت بوده است. لذا باید روند بهره برداری بگونه ای تنظیم گردد که مقدار تغذیه از طریق بارش بتواند جواب گوی مقدار تخلیه باشد. همچنین ارتباط تراز آب با درجة حرارت، تبخیر و مقدار برداشت، منفی و در سطح 01/0 درصد معنادار است.
بررسی موفقیت کاج الدار برای ایجاد فضای سبز در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش و جایگاه ICT بر مشارکت شهروندان در مدیریت شهری (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش و جایگاه ICT به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در مدیریت شهری اصفهان می باشد. روش تحقیق این پژوهش، بر اساس هدف تحقیق از نوع کاربردی و بر اساس نحوه گردآوری داده ها از نوع پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، کلیه شهروندان 20 تا 49 ساله ساکن در شهر اصفهان و برای حجم نمونه تعداد 384 نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب گردیده اند. ضریب پایایی گویه ها برای تمامی متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق مقدار بالای 7/0 را نشان می دهند. یافته های پژوهش نشان می دهد که مشارکت الکترونیکی شهروندان بسیار پایین است. در مدل معادله ساختاری تأثیر هر سه عامل مزایای الکترونیک شدن، اعتماد الکترونیکی و سواد اطلاعاتی بر مشارکت الکترونیکی معنادار بودند. در این میان ضریب تأثیر مزایای الکترونیک شدن منفی و ضعیف و ضریب دو عامل دیگر مثبت و متوسط بودند. سواد اطلاعاتی با 57 درصد بیشترین تأثیر را بر مشارکت الکترونیکی داشت. کلیه شاخص های کلی و جزئی مدل در سطح قابل قبول قرار داشتند؛ لذا داده های جمع آوری شده تا حد زیادی مدل نظری تدوین شده را حمایت کردند. در مجموع نقش ICT بر مشارکت شهروندان با توجه به پیش بینی 48 درصدی مشارکت الکترونیکی و تبیین 23 درصد واریانس متغیر وابسته توسط عوامل مورد استفاده در تحقیق مناسب بوده است؛ اما جایگاه ICT در امر مشارکت شهروندان در مدیریت شهری و در قالب مشارکت الکترونیکی وضعیت مناسبی را نشان نمی دهد.
پهنه بندی اقلیم کشاورزی ذرت دانه ای در استان لرستان با استفاده از تکنیک های سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بین عوامل مختلف تأثیرگذار در تولید محصولات کشاورزی، شرایط جوی و اقلیمی از مهمترین متغیرهای محیط طبیعی است. در این مطالعه به پهنهبندی اراضی مستعد کشت ذرت دانهای در سطح استان لرستان پرداخته شده تا بهترین مکان ها برای کشت مشخص گردد. در این بررسی، عناصر اقلیمی دما، بارش، درجه روز از 7 ایستگاه سینوپتیک در سطح منطقه و پارامترهای محیطی ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از شبکه هیدروگرافی و خاک به عنوان فاکتورهای مؤثر در پهنه بندی، مورد استفاده قرار گرفت. ابتدا داده های اقلیمی استخراج و اطلاعات مورد نظر بدست آمد، سپس نقشه های مربوط به این پارامترها با استفاده از توابع عضویت فازی و معیارهایی که برای کاشت ذرت دانه ای در نظر گرفته شده، استاندارد شد و به هر کدام بر اساس روشAHP وزن خاصی داده شده است. سپس همه نقشه ها با یکدیگر تلفیق و نقشه پهنهبندی اراضی مستعد کشت ذرت دانهای در استان لرستان به دست آمد. بدین ترتیب در نقشه نهایی بدست آمده، 299521 هکتار از اراضی استان برای کشت بسیار مناسب، 809956 هکتار مناسب، 1040944 دارای قابلیت متوسط، 529535 هکتار نامناسب و95930 هکتار نیز برای کشت ذرت دانهای بسیار نامناسب هستند. نتایج نشان می دهد که نقش هر یک از عناصر اقلیمی و زمینی، در مناطق مختلف استان متفاوت است و از طریق تلفیق لایه های مؤثر در فرایند کشت در محیط GIS، امکان شناخت مناطق مستعد جهت کشت این گیاه زراعی وجود دارد.
بررسی آسیب پذیری شهر از منظر پدافند غیرعامل (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به موقعیت استراتژیک ایران در منطقه خاورمیانه و تهدیدات مستمر کشورهای همسایه و غیرهمسایه، متأسفانه پروژه ها و تأسیسات اقتصادی و زیر بنایی بدون ملاحظات دفاعی و امنیتی در شهرها به صورت یک هدف تهدیدی قابل دسترس دشمن و هر تهاجمی استقرار یافته اند. از این رو، تحقیق حاضر با هدف بررسی آسیب پذیری شهرها از منظر پدافند غیرعامل با مورد نمونه شهر اردبیل انجام گرفته است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی – توسعه ای و از لحاظ ماهیت، توصیفی و تحلیلی است. در چارچوب مباحث پدافند غیر عامل داده های 18 شاخص در قالب 5 مؤلفه شریان های حیاتی، مراکز مدیریت بحران، مراکز نظامی و انتظامی، تجهیزات شهری و مراکز پشتیبانی با سه اولویت انهدام راهبردی، روانی و پشتیبانی تهیه شد. داده های گردآوری شده در نرم افزار SuperDecision (تحلیل شبکه) وزن دهی، سپس در محیط GISنقشه سازی شده است. نتایج به دست آمده از بررسی هانشان می دهد، در سطح اردبیل شش پهنه مخاطره آمیز عمده در شرایط بحران و مستعد آسیب وجود دارد که مهم ترین آن ها خروجی شمال شرقی اردبیل (میدان جهاد منتهی به دروازه آستارا)، جهت جنوبغربی اردبیل (از ایستگاه سرعین منتهی به میدان بسیج و به طرف روستای شاماسبی) ودر نهایت بخش هایی از شمال و شمال غربی اردبیل (میدان وحدت) با مجموع 17 درصد از کل مساحت کاربری های سطح شهر بیشترین میزان آسیب پذیری را شامل شده که علت این امر وضعیت نامناسب شاخص های کالبدی و تمرکز نهادهای مدیریتی، سازمانی، نظامی و استانی در این مناطق از شهر اردبیل می باشد.
نقش توسعه یافتگی کلاسیک در شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیررسمی شهری مطالعه موردی: شهر خوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سـکونتگاههای غیررسمی به عنوان شهرهای سایه بـعد از شروع انـقلاب صنعتی و بوجود آمدن بازتوزیع جغرافیایی جمعیت در اروپا شکل گرفت سپس آرام آرام در کشورهای در حال توسعه پس از شروع فرآیند صنعتی شدن و نوسازی به عنوان ویژگی اصلی اکثر شهرهای چنین کشورهایی نمود پیدا کرد اما این پدیده در کشورهای اروپایی به عنوان یک پدیده میرنده عمل نموده و در طی زمان و در بستر مکان در بطن شهرها حل شدند؛ بهطوری که دیگر این پدیده منحصر به شهرهای جهان در حال توسعه میباشد. چرا که حتی شهرهای کشورهای در حال توسعهای همچون کشور ما نیز دچار این پدیدهاند. شهر خوی نیز از این قاعده مستثنی نمیباشد. در همین راستا هدف اساسی پژوهش حاضر شناخت وجود رابطه بین توسعهیافتـگی و افزایش مهاجرت و تعداد ساکنان سکونتگاههای غیررسمی بوده و بر همین اساس فرضیه پژوهش هم این میباشد که بین افزایش توسعهیافتگی شهری و روستایی و افزایش تعداد ساکنان سکونتگاههای غیررسمی شهر خوی رابطهای معنیداری وجود دارد. تحقیق حاضر از نوع پیمایشی تبیینی یا تحلیلی بهشمار میرود. مانند اغلب تحقیقات پیمایشی تحقیق حاضر بر روی یک نـمونه محدود متمرکز شده و روش نمونهگیری، روش طبقهبندی احتمالی میباشد. به عبارتی تمام سکونتگاههای غیررسمی شهر خوی در چهار جهت جغرافیایی (شمال، جنوب، غرب و شرق) طبقهبندی شدند و از میان آنها چهار محله به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. یافتههای پژوهش تاییدکننده این امر میباشد که برخلاف انتظارات اغلب پژوهشگران این حوزه با افزایش سطح توسعه مناطق شهری و روستایی تعداد مهاجران روستا- شهری و بالطبع تعداد ساکنان سکونتگاههای غیررسمی افزایش مییابد.
بررسی تکتونیک فعال حوضه آبخیز کفرآور با استفاده از شاخص های ژئومورفیک و شواهد ژئومورفولوژیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوضه ی آبخیز کفرآور در زاگرس شمال غربی در جنوب استان کرمانشاه واقع شده است. شواهد ژئومورفولوژیکی حوضه ی مورد بحث حاکی از ادامه فعالیت های نئوتکتونیکی در دوران پلیو-کواترنر می-باشد. هدف از این پژوهش ارزیابی تکتونیک فعال منطقه و مقایسه نتایج به دست آمده از شاخص های ژئومورفیک و شواهد ژئومورفولوژیکی (پرتگاه های گسلی جوان، سطوح مثلثی شکل، عدم وجود کوهپایه، مخروط افکنه های بریده شده و جابه جا شده و عدم تقارن رودخانه کفرآور، پادگانه های ارتفاع یافته، جوان شدگی رودخانه) می باشد.
در این پژوهش از بازدیدهای متعدد میدانی لندفرم ها، شاخص های ژئومورفیک (Facet، Smf ، Vf ، Fd Af ،T ، Bs ،SL)، شاخص طبقه بندی IAT ، نقشه-های توپوگرافی، زمین شناسی و عکس های هوایی منطقه، تصاویر سنجنده IRS در جهت تجزیه و تحلیل فعالیت های نئوتکتونیکی منطقه استفاده گردیده است.
نتایج تحقیق نشان می دهد مقادیر به دست آمده از شاخص های ژئومورفیک و بررسی شواهد ژئومورفولوژیکی حاکی از فعال بودن نئوتکتونیک در حوضه می باشد و حوضه بر اساس طبقه بندی شاخصIAT در کلاس یک قرار می گیرد که نشان دهنده ی فعالیت های نئوتکتونیکی شدید در حوضه می باشد. مقادیر کمی به دست آمده از شاخص های ژئومورفیک توسط شواهد ژئومورفولوژیکی منطقه تایید می گردد.
ارزیابی فرسایش و رسوبات بادی با استفاده از مدل IRIFR در منطقه ی زهک دشت سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکنون روش های زیادی جهت برآورد میزان شدت بیابان زایی در نقاط مختلف دنیا ارائه شده است. در همین راستا به دلیل منطبق نبودن مدل های ارائه شده توسط کارشناسان در سایر کشورها با شرایط اقلیمی کشورمان در سال 1375 مدل تجربی IRIFR.E.A توسط محققان کشورمان تدوین و ارائه گشته است. در این تحقیق سعی شده تا با استفاده از مدل نام برده شده میزان تخریب اراضی در سطحی برابر با 48219 هکتار برآورد و نقشه ی خطر بیابان زایی منطقه ترسیم شود، برای این کار ابتدا با بررسی شرایط منطقه بر اساس بازدید های میدانی، عوامل مؤثر بر روند تخریب اراضی شناسایی شده است. این عوامل شامل سازند زمین شناسی منطقه، شکل اراضی و پستی و بلندی، وضعیت باد و شرایط خاص اقلیمی، خاک و پوشش سطحی، پوشش گیاهی، فرسایش بادی، رطوبت خاک، نهشته های بادی و عملیات مدیریتی می باشد. با استفاده از جداول ارزیابی مدل مورد استفاده، میزان تأثیر هر عامل بر روند بیابان شدن منطقه مورد ارزیابی قرار گرفت. در همین راستا نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد منطقه ی مورد مطالعه در طبقه های بیابان زایی متوسط، شدید و خیلی شدید قرار گرفته است. همچنین نتایج نشان می دهند از کل منطقه ی مورد مطالعه 4/59 درصد معادل 28642 هکتار در طبقه بیابان زایی شدید، 6/40 درصد 19577 هکتار در طبقه بیابان زایی خیلی شدید قرار دارد. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد از میان عوامل مؤثر بر فرآیند بیابان زایی مدیریت کاربری اراضی و اقلیم با کسب بیشترین میزان امتیاز به عنوان مهمترین عوامل مؤثر بر فرآیند بیابان زایی شناخته شدند.
مطالعه پتانسیل سیل خیزی حوضه آبخیز کسیلیان با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد رواناب در سطح زمین مشکلاتی مانند فرسایش خاک، وقوع سیلاب، کاهش حاصلخیزی خاک و پوشش گیاهی و حتی کاهش منابع آب زیر زمینی را در بر دارد که عواملی مانند شرایط اقلیمی ، خاک، شرایط توپوگرافی زمین و پوشش سطح خاک در آن تاثیر دارند. در این تحقیق سطح حوضه آبخیز کسیلیان به مساحت 68 کیلومتر مربع که از نظر پتانسیل سیل خیزی وضعیت مناسبی نداشته مورد مطالعه قرار گرفته است. روش تحقیق بدین ترتیب بوده است که ابتدا با بکارگیری سیستم اطلاعات جغرافیایی مدل فیزیکی حوضه آبخیز با بکارگیری DEM، شبیه سازی شده و با وارد نمودن این اطلاعات در مدل هیدرولوژیک HEC-HMS، یک مدل بارش- رواناب با بکارگیری روش SCS برای حوضه آبخیز کسیلیان ارائه گشت. پس از بهینه سازی مدل، اعتباریابی مدل هیدرولوژیک حوضه با اجرای آن برای سه واقعه بارش گذشته و مقایسه هیدروگراف های شبیه سازی شده با هیدروگراف های مشاهداتی انجام پذیرفت و با روش حذف انفرادی زیر حوضه ها، میزان مشارکت در تامین دبی اوج و حجم رواناب خروجی حوضه، برای هر یک از زیرحوضه ها بررسی و طبقه بندی شد. نتایج نشان داد که زیر حوضه های با پوشش جنگلی دارای کمترین میزان رواناب و پتانسیل سیل خیزی است و بیشترین پتانسیل تولید رواناب در زیر حوضه هایی است که دارای اراضی وسیع زراعی و گسترش خاکهای گروه هیدرولوژیک C ( بافت سنگین) اراضی غیر قابل نفوذ می باشند.
بررسی پدیده نخست شهری در ایران در سال 1385: سیاست و سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها نقش مهمی را در توزیع جمعیت و توسعه اقتصادی ایفا می کنند. سیاست هایی که سیستم های شهری را تغییر می دهند، می توانند الگوی جدیدی جهت توسعه اقتصادی فضا خلق کنند. با توجه به نقش مهم شهرها در توسعه کشور، قرار گرفتن شهرها به عنوان ابزاری در دست سیاستمدارن، از مسایل عمده و دلیل اصلی پرداختن به موضوع نخست شهری بوده است. در این مقاله به نخست شهری در ایران با توجه به شاخص های موجود نخست شهری در جهان در سال 1385 پرداخته شده است. وضعیت نخست شهری در ایران به همراه سلسله مراتب شهری در 50 سال اخیر مورد بررسی، تطبیق و مقایسه قرار گرفته است. روش مورد استفاده در این تحقیق روش توصیفی- تحلیلی می باشد. اهداف عمده تحقیق عبارت است از : بررسی میزان نخست شهری در سال1385، مقایسه نخست شهری در سال 1385 و سلسله مراتب شهری ایران از سال 1335 تا 1385، تعیین عوامل تاثیرگذار بر نگرش نخست شهری در ایران. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که پدیده نخست شهری در ایران بیش از اینکه نتیجه انباشتگی سرمایه و صنعت - کشورهای صنعتی- باشد، نتیجه انباشتگی سیاسی و خصوصیات جغرافیایی - سرزمین- می باشد.
بررسی تاثیر فاکتورهای غیر اکولوژیک در ارزیابی قابلیت تفرجی پارک جنگلی سرخه حصار با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف ارزیابی توان تفرجی پارک جنگی سرخه حصار با تکیه بر کلیه فاکتورهای موثر در تفرج انجام گرفت. ابتدا با استفاده از مدل مرسول کاربری توریسم و با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی، مناطق مناسب برای استفاده تفرجی( از نظر شاخص های اکولوژیکی) به دو شکل متمرکز و گسترده و درجات مختلف آنها در پارک جنگی سرخه حصار شناسایی شد. نتایج نشان داد که 223 /297 هکتار از سطح پارک توان تفرج گسترده طبقه 1، 465 /86 هکتار توان تفرج گسترده طبقه 2، 126 /1 هکتار توان تفرج متمرکز طبقه 1 و 417 /137 هکتار توان تفرج متمرکز طبقه 2 را داشته و 212 /16 هکتار از سطح پارک حفاظتی است. در مرحله بعد با بررسی های مختلف میدانی مشخص شد که یکی از مشکلاتی که سبب افزایش ناهنجاری در طبیعت پارک شده است، عدم توجه به کلیه عوامل اساسی موثر در تعیین قابلیت تفرجی پارک می باشد. بنابراین با مراجعه به عرصه نقاط مربوط به منابع آبی، امکانات و تسهیلات پارک، راههای دسترسی و جاذبه های توریستی پارک با GPS برداشت شده و این فاکتورهای غیراکولوژیک به عنوان لایه های اطلاعاتی مثبت با نقشه توان تفرجی اولیه روی هم گذاری شده و نقشه نهایی توان تفرجی پارک بر اساس این عوامل بدست آمد. نتایج نهایی این تحقیق نشان داد که روش متداول با وجود کارآیی بسیار بدلیل در نظر نگرفتن کلیه عوامل موثر در تفرج نیاز به وارد کردن لایه های اطلاعاتی دیگری (مانند منابع آبی و امکانات تفریحی) به جز عوامل اکولوژیکی دارد
ارزیابی روند تغییرات تالاب انزلی با استفاده از سنجش از دور و ارائة راه حل مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به طور کلی دو رویکرد در مواجهه با تغییرات محیط زیستی وجود دارد. رویکرد اوّل نادیده گرفتن این تغییرات و ادامه وضع موجود است که نتیجه ای جز تخریب بیشتر محیط زیست در پی نخواهد داشت. رویکرد دیگر شناسایی این تغییرات از گذشته تا کنون و تدوین برنامة مدیریت محیط زیستی برای کنترل این تغییرات و برنامه ریزی برای بهبود وضعیت محیط زیست است. تالاب بین المللی انزلی از جمله تالاب های حفاظت شده ایران است که عواملی مانند مصارف آب، ورود آلودگیها و تغییر کاربری نقش مؤثری در تغییرات آن دارند. در این تحقیق سعی برآنست که با شناسایی روند تغییرات محیط زیستی تالاب انزلی در یک دورة زمانی دهساله با استفاده از سنجش از دور و سامانة اطلاعات جغرافیایی، به نوعی مدیریت محیط زیستی برای این تالاب دست یافت. برای این منظور ابتدا تصاویر ماهواره ای مربوط به دوره های زمانی مورد نظر تهیه و تفسیر شد و نقشه سازی از این تالاب صورت گرفت تا اطلاعات مورد نیاز برای بررسی روند تغییرات تالاب از گذشته تا کنون به صورت کمی به دست آید. سپس بین اطلاعات کمی به دست آمده از دوره های مورد نظر مقایسه صورت گرفت و روند تغییرات تالاب انزلی در این دوره زمانی استخراج شد. یافته های این تحقیق نشان میدهد که تالاب انزلی طی دوره ده ساله مورد مطالعه، دچار تخریب شده و تغییرات پدیده های مرتبط با آن مانند نوع پوشش گیاهی و مساحت بخش آبگیر تالاب به سمت افزایش تغذیه گرایی است. علاوه بر آن مساحت تالاب تحت تأثیر نوسانات دریای خزر و پیشروی و پسروی آب این دریا قرار دارد.
واکاوی مشکلات تشکلهای آببران در فرآیند انتقال مدیریت آبیاری مطالعه شبکههای تجن، مغان و ورامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعیین فصول اقلیمی زاهدان با روش تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، جهت تعیین فصول اقلیمی زاهدان از مجموعه داده های روزانه و ساعتی پارامترهای حرارتی در قالب 21 متغیّر در دوره آماری 35 ساله (1383-1349) استفاده گردیده است. ابتدا پایگاه داده ای از متغیّرهای مورد بررسی در نرم افزار مت لب ایجاد شد. با توجه به اینکه هدف از این پژوهش گروه بندی بود ماتریس داده ها با آرایش P تهیه گردید. آرایشP آرایشی از ماتریس پایگاه داده است که در آن سطرها را زمان و ستون ها را عناصر اقلیمی تشکیل می دهند. سپس میانگین درازمدت روزانهی متغیّرهای اقلیمی در دوره ی مورد مطالعه برای هر یک از روزهای سال محاسبه گردید. در این صورت ابعاد ماتریس به 21*365 کاهش و همه سری ها به نمرات استاندارد تبدیل گردیدند. در نهایت، اجرای تحلیل خوشه ای بر روی ماتریس استاندارد شده با محاسبه فاصله به روش اقلیدسی و ادغام به روش وارد نشان داد که چهار فصل اقلیمی متمایز و متفاوت از فصل تقویمی بر زاهدان حاکم می باشد. مطالعه ویژگی های این فصل های حرارتی نشان می دهد که زمستان و تابستان در زاهدان دیرتر شروع شده و دیرتر پایان می گیرد. فصل گرم و سرد طولانی ترین و فصل خیلی گرم کوتاه ترین فصول می باشند. یافتن دوره های اقلیمی سرد و گرم و روندهای ساعتی تغییرات دما در این دوره ها می تواند کمک شایانی به مدیریت مصرف انرژی نماید.
جغرافیای انسانی
پیش آگاهی و برآورد بارش یزد با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی
حوزه های تخصصی:
بارش یکی از مهمترین داده های ورودی به سیستم های هیدرولوژیکی محسوب می شود که مطالعه و اندازه گیری آن در اکثر موارد برای مطالعات رواناب، خشکسالی، آبهای زیرزمینی، سیلاب، رسوب و ... لازم و ضروری است. هدف این مقاله پیش آگاهی مقادیر بارش ماهانه یزد با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی است. در این تحقیق از داده های بارش ماهانه طی دوره آماری 53 سال (1950-2003) و شبکه های عصبی مصنوعی به عنوان یک روش غیر خطی جهت پیش بینی بارش استفاده شده است. نتایج این تحقیق بعد از آزمون شبکه با لایه های پنهان و با ضرایب یادگیری مختلف نشان داد که استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی با یک پرسپترون 2 لایه پنهان با ضریب یادگیری 1/0 و مومنتم 7/0 مدل نسبتاً بهتری را ارائه می کند و همچنین بعد از آموزش مجدد شبکه و آزمون شبکه با لایه های پنهان و ضرایب مختلف یادگیری در ترکیب با الگوریتم ژنتیک نشان داد که ترکیب شبکه با ویژگی های مذکور با الگوریتم ژنتیک باعث کاهش خطا و افزایش سرعت محاسبات شده و مدل بهتری را ارائه می کند. لازم به ذکر است که تصادفی کردن داده ها برای آموزش شبکه باعث افزایش دقت و بهتر بودن مدل می شود.
بررسی مناسب ترین شیوه تفکیک پاره ساحل به منظور ارزیابی حساسیت محیط زیستی سواحل استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفکیک پاره ساحل و تعیین درجه حساسیت محیط زیستی سواحل کشور، اقدامی است که با هدف ارزیابی درجه حساسیت و آسیب پذیری ناحیه ساحلی در برابر فرایند توسعه اقتصادی و اجتماعی و نیز گزینش مناطق تحت مدیریت محیط زیستی در طبقات چهارگانه سازمان حفاظت محیط زیست مورد توجه قرار گرفته است. در بررسی حاضر، کارایی سه روش تفکیک نواحی ساحلی به پاره ساحل های مورد ارزیابی برای تعیین حساسیت محیط زیستی مورد توجه قرار گرفت. پاره ساحل ها به سه شیوه ناهمواری های ساحلی، شبکه بندی و مرز دهستان ساحلی تفکیک شده اند و از معیارهای ارزیابی حساسیت محیط زیستی مناطق ساحلی – دریایی کشور برای ارزیابی پاره ساحل ها در استان گیلان استفاده شده است. برای ارزیابی عملکرد سه روش تفکیک پاره ساحل، از ارزیابی عوامل درونی و بیرونی برای شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای هر شیوه استفاده شد. نتایج نشان داد که هر سه روش نقاط قوت نسبتاً خوبی دارند. هریک از سه شیوه تفکیک پاره ساحل اهمیت مربوط به خود را دارند و بسته به موقعیت، دسترسی به اطلاعات، دانش و مهارت فنی و تجربی و دقت مورد نظر در امر ارزیابی می توان از هرکدام از آنها استفاده کرد. با وجود این، از آنجا که سواحل دریای خزر در تماس با استان گیلان تقریباً یکنواخت است، شیوه لندفرم برای ارزیابی حساسیت محیط زیستی این سواحل مناسب تر می نماید، زیرا منطبق بر مرزهای طبیعی زیست بوم هاست و از این حیث برتری آشکاری بر دو شیوه دیگر دارد.
استخراج گسل های البرز مرکزی با استفاده از تصاویر سنجنده ASTER به روش بصری و رقومی خودکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از کاربردهای دورسنجی در زمین شناسی تهیه نقشه خطواره هاست که به عنوان یکی از مهم ترین موضوعات در مطالعات زمین شناسی مناطق مختلف در نظر گرفته می شود. هدف از این تحقیق، استخراج خطواره های (گسل) البرز مرکزی با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنجنده ASTER به روش بصری و رقومی خودکار است. بعد از انجام تصحیحات هندسی تصاویر تکنیک های بارزسازی مکانی شامل فیلترگذاری، تجزیه مؤلفه های اصلی و نسبت گیری باندی بر روی تصاویر سنجنده ASTER اعمال شد. استخراج خطواره ها بر روی این تصاویر پردازش شده به دو روش تفسیر بصری و رقومی خودکار انجام شد. سپس خطواره های استخراج شده به دو روش بصری و رقومی خودکار با یکدیگر و با خطواره های (گسل) استخراج شده از نقشه زمین شناسی منطقه مقایسه گردید. نتایج نشان داد که میزان گسل های استخراج شده با روش تفسیر رقومی خودکار با میزان گسل های نقشه زمین شناسی همخوانی ندارد و روش تفسیر رقومی خودکار نتوانسته سبب استخراج و شناسایی خطواره های گسلی منطقه (گسل خزر و شمال البرز) شود. ولی میزان خطواره های استخراج شده به روش بصری با میزان گسل ها در البرز همخوانی بیشتری نشان می دهد. بنابراین روش رقومی خودکار به علت دقت پایینی که دارد، برای مطالعات زمین شناسی که بر مبنای مطالعات صحرایی دقت بالایی دارد، پیشنهاد نمی شود. در نتیجه، بهترین روش برای انجام مطالعات زمین شناسی و بررسی های ساختاری در مناطق وسیع و یا مناطقی که دسترسی به آنها مشکل است، استفاده از روش تفسیر بصری و رقومی سازی دستی برای استخراج خطواره هاست.