درخت حوزه‌های تخصصی

منطقه خاورمیانه

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۲٬۰۲۷ مورد.
۲۰۱.

روابط ویژه ایالات متحده ـ اسرائیل و سیاست خاورمیانه ای دولت باراک اوباما(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای منطقه آمریکای شمالی و حوزه دریای کارائیب
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای منطقه خاورمیانه
تعداد بازدید : ۱۷۹۵
با وجود فرازونشیب های موجود در روابط اسرائیل و ایالات متحده در شش دهة اخیر، ایالات متحده از زمان شناسایی اسرائیل تا به حال به عنوان مهم ترین متحد و پشتیبان اسرائیل در سطوح مختلف، در کنار این کشور بوده و تا آنجا پیش رفته که منافع متقابل این دو در شکل روابط ویژه نمود یافته است و تمام رؤسای جمهوری امریکا اعم از دموکرات یا جمهوری خواه تعهدات همه جانبه ای را در قبال امنیت اسرائیل پذیرفته اند. شکل گیری چنین رابطة ویژه ای باعث شده تا در پیوند راهبردی دو کشور تغییر آن چنانی حاصل نشود. اسرائیل برای امریکا سرمایه ای استراتژیک محسوب می شود. نقش گروه های متنفذ و قدرتمند یهودی امریکا، منافع متقابل طرفین، وجود ارزش ها و نگرش های مشترک و تأثیر ساختارها، نهادها و سازوکارهای همسان بر رویکردهای سیاست داخلی و خارجی دو کشور و همین طور سیاست ابهام هسته ای اسرائیل ازجمله عواملی هستند که در تقویت این روابط و ایجاد تفاهم بین دو کشور نقشی اساسی ایفا می کنند. باراک اوباما، رئیس جمهور کنونی ایالات متحده نیز ضمن حمایت خود از اسرائیل یادآور شده که در اتحاد دو کشور خللی وارد نخواهد شد. این مقاله روابط ویژة ایالات متحده ـ اسرائیل و سیاست خاورمیانه ای دولت باراک اوباما را مورد بررسی قرار داده و بر تحکیم و تداوم رابطة ویژه دو کشور در آینده نیز تأکید می کند.
۲۰۳.

خط مشی آمریکا در برابر بازیگران بزرگ و بازیگران دشمن

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای منطقه آمریکای شمالی و حوزه دریای کارائیب
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای منطقه خاورمیانه
تعداد بازدید : ۱۰۲۶ تعداد دانلود : ۵۵۶
امروزه به ضرورت الزامات حاکم بر صحنه جهانی، تحولات کیفی متفاوت و معیارهای جهانی شاید بتوان آمریکا را بزرگ ترین بازیگران صحنه بین الملل قلمداد کرد. از همان آغاز شکل گیری به ضرورت نیازهای اجتماعی، سیاسی، نظامی و فرهنگی اتخاذ سیاست بسط و توسعه طلبی – نه الزاماً جغرافیا محور– از اولویتهای سیاست خارجی آمریکا بوده است و این کشور خواهان صدور و اشاعه اقتصاد بازار، ارزشها ، نهاد ها و ساختارهای آمریکایی بوده است. پس از جنگ جهانی دوم دو عامل کیفیت تعامل بین بازیگران بزرگ را دگرگون کرد: یکی دستیابی کشورها به سلاحهای اتمی و دیگری رقابت بازیگران بزرگ درچارچوب دو اردوگاه ایدئولوژیک . همچنان که ویژگی های نظام بین الملل پس از جنگ سرد نیز کیفیت روابط آمریکا با دیگر بازیگران بزرگ و بازیگران رده دوم را متحول کرده است. به نظر می رسد آمریکا در رابطه با بازیگران بزرگ و بازیگران رده دوم را متحول کرده است. به نظر می رسد آمریکا در رابطه با بازیگران بزرگ سیاست تقسیم منابع را برگزیده است و در رابطه با بازیگران رده دوم به فراخور زمان و شرایط اقدام نظامی یا ابزارهای تخریبی غیر نظامی را بر می گزیند . این مقاله درصدد است دو سیاست مزبور را تبیین و ارزیابی کند .
۲۰۴.

مدیریت امنیت پایدار در منطقه خلیج فارس، مشارکت ناتو: سازنده یا مخرب؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۳ تعداد دانلود : ۲۹۲
ارایه تعاریف جدید از مفاهیم امنیتی همچون امنیت دریایی، امنیت انرژی، مبارزه با تروریسم، حفظ محیط زیست، مبارزه با سلاح‌های کشتار جمعی، دفاع موشکی و... رویکردهای جدید نهادهای بین‌المللی و منطقه‌ای به این مقولات و به تبع آن ارایه تعاریف جدید از ماموریت‌ها و حوزه اقدام آن‌ها شرایطی را ایجاد کرده که کشورهای مناطق استراتژیک ازجمله حوزه خلیج فارس باید در پی راهبرد و راهکارهای مناسب دراین زمینه باشند. در چنین شرایطی، روابط امنیتی میان کشورهای منطقه و نوع نگاه آن‌ها به موضوعات فوق‌الذکر نیاز به باز تعریف دارد تا بتوان رویکردهای نوینی که پاسخ‌گوی نیازهای روز باشد را تبیین نمود. سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به عنوان یکی از بازیگران اصلی حوزه امنیت بین‌المللی با درک شرایط جدید، رویکرد صرف نظامی در مواجهه با بحث امنیت را کنار گذاشته و در قالب یک سازمان نظامی-سیاسی و امنیتی، حوزه اقدام و عملیات خود را به فراتر از مرزهای سنتی و از جمله به حوزه خلیج فارس گسترش داده است. این سازمان در راستای اهداف مشخص و بلندمدت خود در پی حضور نهادینه و ایفای نقش موثرتر در تحولات منطقه خلیج فارس بوده و در همین راستا از سال 2004 میلادی با تصویب طرحی موسوم به ابتکار همکاری استانبول (ICI) بستر لازم برای چنین حضوری را فراهم کرده است. این سازمان همچنین تلاش گسترده‌ای را در قالب دیپلماسی عمومی برای توجیه و قانع کردن کشورهای منطقه به پذیرش چنین رویکردی انجام داده و ضمن گسترش دامنه فعالیت‌های سخت افزاری در منطقه، مشوّق کشورهای خلیج فارس برای تسهیل نمودن ورود ناتو به حوزه مدیریت امنیت منطقه می‌باشد. در این مقاله، ضمن تبیین فرایندهای نوین امنیتی، چگونگی حضور ناتو در منطقه و پیامدهای آن مورد بررسی قرار گرفته و به این سوال اصلی می‌پردازیم که آیا چنین روندی می‌تواند برای منطقه ثبات و امنیت واقعی و پایدار را به ارمغان بیاورد و آیا ورود و مشارکت ناتو در مدیریت امنیت منطقه در راستای منافع کشورهای حوزه خلیج فارس قرار دارد؟
۲۰۹.

نقش تنگناهای ژئوپلیتیکی عراق در اشغال کویت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خلیج فارس عراق ژئوپلیتیک کویت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای منطقه خاورمیانه
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای سیاسی
تعداد بازدید : ۲۷۷۰ تعداد دانلود : ۹۶۷
عراق در سال 1990 کویت را اشغال و آن را به عنوان استان نوزدهم ضمیمه خاک خود کرد. سوال این است که مهمترین دلایل اشغال کویت چه بوده است؟ اشغال کویت دلایل متعددی داشته است، اما فرض مقاله این است که مهمترین دلیل به تنگناهای ژئوپلیتیکی عراق باز می گردد. برای تبیین این فرضیه، نخست در مورد نظریه های ژئوپلیتیک توضیح داده شده و سپس مهمترین عوامل ژئوپلیتیکی تاثیرگذار در اشغال کویت مانند موقعیت جغرافیایی، مرزها و منابع طبیعی یعنی محیط فیزیکی عراق مورد مطالعه قرار گرفته است.از نظر موقعیت جغرافیایی، عراق وضعیت مناسبی در خلیج فارس ندارد. به همین دلیل، این کشور ابتدا تلاش می کرد تا با طرح هلال خصیب و ایجاد عراق بزرگ به دریای مدیترانه دسترسی پیدا کند. اما با عدم توفیق در این مورد، توجه آن کشور معطوف به خلیج فارس گردید. عراق برای بهبود بخشیدن به وضعیت جغرافیایی خود در خلیج فارس و یا رفع تنگناهای ژئوپلیتیکی، همواره خواستار الحالق کامل کویت یا بخش هایی از آن به خاک خود بوده است. البته ذخایر نفتی کویت نیز در چشم داشت های این کشور نسبت به کویت بی تاثیر نبوده است.بر همین اساس، دولت های عراق هر چند تا سال 1990 در مورد مرزهای خود با کویت به توافقاتی رسیده بودند، اما حاضر نشده بودند که آن را بر روی زمین علامت گذاری نمایند. زیرا این مساله به مفهوم شناسایی کویت به عنوان کشوری مستقل تلقی می شد. از سوی دیگر رهبران عراق از جمله ملک غازی، نوری سعید، عبدالکریم قاسم و صدام حسین از تنگناهای ژئوپلیتیکی عراق در خلیج فارس آگاه بوده اند. آنها کویت را بخشی از عراق می دانستند و انگلستان را متهم می کردند که با ایجاد کشور کویت، قصد داشته دسترسی عراق را به خلیج فارس محدود کند. اشغال کویت در سال 1990 بر همین اساس و به منظور بر طرف کردن این تنگنای ژئوپلیتیکی انجام گرفت
۲۱۵.

تحلیلی بر سیاست ابهام هسته ای اسرائیل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: اسرائیل ایلات متحده بازدارندگی سلاح های هسته ای سیاست ابهام هسته ای دکترین هسته ای اسرائیل برتری هسته ای روند صلح خاورمیانه کمک های خارجی آمریکا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶۵ تعداد دانلود : ۸۲۲
بسیاری از کارشناسان و تحلیل گران براین باورند که اسرائیل پیشرفته ترین برنامه هسته ای خاورمیانه را در اختیار دارد. اسرائیل در قبال توانایی هسته ای خود موضعی مبهم اتخاذ کرده و سیاست ابهام هسته ای را پیگیری می کند، به گونه ای که دارا بودن سلاح اتمی را نه تایید و نه رد می کند. این سیاست منافعی را برای اسرائیل در پی داشته است. مهمترین دلایل پیگیری ابهام هسته ای سیاست توسط اسرائیل عبارتند از :1- ایجاد بازدارندگی در مقابل خطراتی که امنیت ومنافع اسرائیل را تهدید می کند. 2- ادامه یافتن کمک های ایلات متحده به اسرائیل. رهبران اسرائیل بر این باورند که ادامه موضع کنونی ابهام برای امنیت اسرائیل لازم است وبسیاری از کارشناسان اسرائیلی نیز معتقدند که هیچ سیاست جایگزینی برای ابهام هسته ای وجود ندارد. این پژوهش تا حد امکان دلایل پیگیری این سیاست را مورد بررسی قرار می دهد.
۲۱۹.

سیاست جغرافیایی و توسعه طلبی: شهرک سازی در اراضی اشغالی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای منطقه خاورمیانه
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای سیاسی
تعداد بازدید : ۱۵۸۹ تعداد دانلود : ۸۹۸
با اعلام فلسطین به عنوان سرزمین موعود و آغاز مهاجرت یهودیان به این منطقه، همواره یکی از مباحث مورد مناقشه، توسعه طلبی اسرائیل نسبت به اراضی فلسطینی بوده است. این کشور تا پیش از دهة هفتاد با سوء استفاده از فضای سنگین جنگ سرد، در سرزمین های عربی، وارد درگیری های نظامی شد و بخش هایی از آنها را به اشغال درآورد. با عبور از دهه هفتاد، توسعه طلبی اسرائیل از طریق زور و اجبار از نظر جامعة جهانی قابل پذیریش نبود. از این رو اسرائیل، توسعه طلبی را از طریق انتقال یهودیان به مناطق اشغالی 1967 و اسکان آنان در آن مناطق در قالب شهرک سازی ادامه داد تا بتواند بافت جمعیتی این سرزمین ها را به نفع یهودیان تغییر دهد. در این مقاله ضمن بیان این روند سعی شده است این مسئله در قالب «نظریه میدان متحد» استفان بار جونز تحلیل و بررسی شود و به این مسئله پرداخته می شود که اسرائیل در پسِ شهرک سازی به دنبال توسعه طلبی و الحاق سرزمین های اشغالی فلسطین است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان