در سالهای آغازین قرن 21، مراکز دولتی و عمومی آمریکا موج گستردهای را در مورد خطر وابستگی این کشور به نفت کشورهای منطقه خلیج فارس به راه انداختند و خواستار اتخاذ سیاستهای دقیق و بلندمدت برای جلوگیری از خطرات ناشی از این وابستگی شدند. با توجه به اینکه واردات نفت آمریکا از منطقه خلیج فارس تنها 2/11% کل واردات نفت این کشور از جهان را تشکیل میدهد و ایالات متحده با اکثر کشورهای منطقه روابط استراتژیک دارد و پیوندهای عمیق و گسستناپذیری بین آنها به وجود آمده، این پرسش مطرح میشود که دلیل اصلی این نگرانیها و سیاستگذاری در جهت کنترل بیشتر بر منطقه نفتخیز خلیج فارس چیست؟در این مقاله، به دلایل و اهداف بینالمللی آمریکا از اتخاذ چنین سیاستی در قبال منطقه خلیجفارس اشاره میشود و پیامدهای آن برای این کشور و دیگر بازیگران جهانی و منطقهای مورد ارزیابی قرار میگیرد .کلیدواژگان: نفت خلیج فارس ، سیاست انرژی آمریکا ، هژمونی ، اقتصاد سیاسی
خاورمیانه منطقه ای است که به لحاظ ویژگی های منحصر به فردش حائز اهمیت فراوانی است (که درباره اهمیت آن به موقع توضیح داده می شود). اما اخباری که غالبا از منطقه به گوش می رسد تفاوت فاحشی با کنه واقع دارد و گاه اخبار به گونه ای بیان می گردد که خود ما هم که در این منطقه زندگی می کنیم را گمراه می سازد. در این مقاله سعی شده است تا تأثیر رسانه ها بر تحریف ها، بزرگنمایی ها و... اخبار در خاورمیانه مورد بررسی قرار گیرد . ضمن بررسی اهمیت رسانه و موقعیت منطقه خاورمیانه، این مسأله را با ذکر شاهد مثال هایی مورد بررسی قرار داده ایم البته در این مقاله، بیشتر یک بحث تحلیلی در پیش گرفته می شود. برای این منظور نخست چارچوب تحلیلی بحث با استفاده از نظریات رسانه ، زبان و خبر طراحی شده و بر اساس آن اصول عملیاتی حاکم بر سیاست های خبری رسانه های غربی در جریان جنگ تحمیلی عراق بر ضد جمهوری اسلامی ایران، مورد بررسی قرار گرفته است.