چین و قاره افریقا از دوران کهن ، بویژه از دهه 1950 به بعد ، مناسبات اقتصادی و سیاسی داشته اند . در دوران سی ساله 1950 تا 1980 ، روابط سیاسی چین با این قاره بیشتر بر مبنای « حمایت از ملل زیر ستم » و روابط اقتصادی نیز بر اساس « کمکهای بلاعوض و وامهای بدون بهره » بود . از عصر اصلاحات و دروازه های باز اقتصادی در چین ( 1980 به بعد ) ، مناسبات در همه زمینه ها بر اساس « نفع متقابل » شکل گرفته است . این روابط با چالش های عمده ای از جمله تلاش تایوان و کشورهای غربی برای حضور بیشتر در افریقا و همچنین ناآرامیهای قومی و دینی در آفریقا روبرو است .
مرز ایران با قفقاز (شامل جمهوری خودمختار نخجوان، ارمنستان و آذربایجان) از غرب به شرق همان مرزی است که سرنوشت آن را جنگ های ایران و روس و بدنبال آن معاهدات گلستان و سپس ترکمانچای ترسیم کرده اند که از نقطه تلاقی رودهای قره سو و ارس در دامنه آرارات از دارکلان آغاز و تا رود آستاراچای بین ایران و جمهوری آذربایجان تا ساحل دریای خزر جریان دارد....
تغییرات دموکراتیک، تاثیرات بسیاری بر همه عر صه های توسعه اجتماعی روسیه و زندگی شهروندان روسی، از جمله در حوزه های اقتصاد، سیاست و روابط اجتماعی داشته است. موفقیت اصلاحات و تغییرات روسی تا حد زیادی به تغییرات در ذهنیتهای مردم، درک آنان از اجتماع و نقش شهروندان در ایفای حقوق و مسئولیتهایشان وابسته است.
بررسی جایگاه تروریسم در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا و رویکردی که این کشور برخورد با پدیده مزبور در دستورکار خود قرار داده ، موضوعی است که این نوشتار در صدد پژوهشی در زمینه ماهیت و سویه های کارکردی آن است . بدین منور ، بعد از طرح نکات روشی در مقدمه مقاله ، ضمن تعریف مفاهیم و ماهیت متغیرهای انضمامی آن ، محورهای اصلی موضوع ، یعنی اصول و اهداف سیاست خارجی آمریکا و استراتژی آن دولت در مقابله با تروریسم مورد کاوش قرار گرفته و در پایان به طرح جمع بندی موضوعی و ارائه نتیجه گیری و استنتاجات پژوهشی پرداخته شده است .
نوشتار حاضر، تحلیلی پژوهشی در موضوع فرایند تصمیم به جنگ در رژیم صهیونیستی است وپردازش محتویات مقاله بر مدار بررسی این عناصر صورت گرفته است که فرایند سیاستگذاریدفاعی ـ امنیتی این رژیم، با توجه به عناصر تصمیمسازی نظامی ـ امنیتی و روابط ناظر بر اینتصمیمسازی و اهمیت نهادهای بوروکراتیک مسئول در این فرایند و همچنین شرایط داخلی وخارجی مؤثر در تصمیم به جنگ، چه هستند و از سویی رژیم صهیونیستی چه سطحی از خشونت درجنگ را بهکار میبرد، و الزامات و محدودیتهای جنگی این رژیم کدامها هستند؟ در پایان مقاله به جمعبندی ملاحظات کلی ناظر بر توانمندیها و آسیبهای نظام تصمیمگیریرژیم صهیونیستی و پاسخی که به آسیبها میدهد، پرداخته میشود; و در نهایت نتیجهگیری مقالهمعطوف به بیان شرایطی میگردد که رژیم مزبور، راحتتر و روانتر دست به تصمیم جنگی میزند.