فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱٬۱۴۰ مورد.
تبیین دوره های ساست خارجی ج . ا . از منظر تئوری های روابط بین الملل
منبع:
راهبرد ۱۳۸۷ شماره ۴۸
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی دولت نهم
حوزه های تخصصی:
ارزیابی های متفاوتی از سیاست خارجی دولت نهم صورت گرفته است. قائلان به رهیافت تغییر آن را دست خوش تغییرات بنیادی و ماهوی می بینند. طرف داران روی کرد استمرار نیز سیاست خارجی دولت نهم را ادامه سیاست های گذشته می دانند. هر یک از این دو دیدگاه بخشی از واقعیت و ماهیت سیاست خارجی جمهوری اسلامی و دوران اصول گرایی را توضیح می دهند. زیرا، سیاست خارجی ایران در این دوره از الگوی تداوم و تغییر پیروی کرده است؛ یعنی در عین تداوم و استمرار، دست خوش تغییر و تحول نیز شده است.بنابراین، ماهیت و مبنای سیاست خارجی دولت نهم تداوم یافته ولی در چارچوب این اصول و مبانی، جهت گیری و اصول رفتاری آن تهاجمی شده است. در این دوره راه برد عدم تعهد تجدید نظر طلب و سه اصل رفتاری اصول گرایی، عدالت خواهی و صلح طلبی حداکثری بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی حاکم شده است؛ تحولی که خود باعث باز تعریف در روابط با غرب، اتخاذ سیاست نگاه به شرق، جهان سوم گرایی و گرایش به امریکای لاتین، گفت و گوی انتقادی با امریکا و بازنگری دیپلماسی هسته ای شده است.
بررسی الگو و فرایند تقابل گرایی آمریکا علیه ایران در سال های 2008 - 1979
منبع:
راهبرد ۱۳۸۷ شماره ۴۷
بررسی رویکردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از منظر مساله کارگزار – ساختار
حوزه های تخصصی:
رویکرد هر نظریه پرداز به مساله کارگزار – ساختار یا نحوه تعامل کارگزار – ساختار، یکی از عوامل کلیدی جهت دهنده به برداشت و تحلیل وی در مورد محیط اجتماعی تحت مطالعه اش می باشد. این مقوله، به طور اخص، در رشته روابط بین الملل و سیاست خارجی بسیار مورد توجه است. به طور کلی، در این رشته، سه رویکرد ساختارمحور، کارگزارمحور و ساختیابی گرا، قابل بازشناسی است. در حوزه نظریه های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز می توان دو رویکرد کلی متمایل به کارگزارمحوری و ساختارمحوری را شناسایی کرد که اولی بر نقش تعیین کننده کارگزاری جمهوری اسلامی در جهت دهی به ساختارهای بین المللی و دومی بر ضرورت سازگاری جمهوری اسلامی با الزامات ساختاری بین المللی تاکید دارد. در حالی که گفتمان نظری حاکم بر سیاست خارجی ایران، در دهه 1360، غالباً کارگزارمحورانه بود، بعدها گفتمان متمایل به ساختارمحوری پررنگتر گردید.
قدرت نرم افزاری ایران در دوران ریاست جمهوری خاتمی (1384-1376)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق در پی آن هست که تأثیر عوامل نرم افزاری را بر افزایش قدرت ملی ایران در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی (1384-1376) بررسی و تجزیه و تحلیل کند. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی به تغییر و تحولاتی که در مفهوم کلاسیک قدرت به وجود آمده، اشاره می کند و با بهره برداری از روش تحلیلی به رابطه بین سیاست ای نرم افزاری دولت آقای خاتمی و افزایش اقتدار ملی ایران می پردازد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که در عصر انفجار اطلاعات و جهانی شدن، عناصر قدرت نمی تواند منحصر به قدرت سخت باشد و علاوه بر عناصر محسوس و ملموس قدرت در حوزه های نظامی، اقتصادی و سیاسی، نباید از عناصر نرم فزاری و فرهنگی قدرت در افزایش توان یک کشور غفلت کرد. تلاش آقای خاتمی برای تقویت جامعه مدنی و قانون گرایی در عرصه ی سیاست داخلی و اتخاذ سیاست تشنج زدایی و گفتگوی تمدن ها، به عنوان بدیلی در مقابل پارادایم غالب ستیز تمدن ها، منجر به افزایش قدرت نرم افزاری ایران شد. ارتقای جایگاه و پرستیژ ایران در نظام بین ا لملل، تغییر نگرش و تصویر غیرواقعی از دولت و ملت ایران، تقویت روابط ایران با کشورهای منطقه و اتحادیه اروپا و جذب بیشتر سرمایه گذاری خارجی نیز از نتایج افزایش قدرت نرم افزاری ایران در این دوره محسوب می گردد.
اسرائیل و استمرار تنشها میان ایران و آمریکا
حوزه های تخصصی:
بی اعتمادیهای جاری در تعاملات ایران و آمریکا، محصول شرایطی است که عمدتاً با هویتهای سیاسی ناهمگون دوطرف در پیوند است. در این میان، نقش اسرائیل به عنوان متغیری تنشزا بسیار اساسی است، زیرا نه جمهوری اسلامی ایران حاضر است با بازیگری اسرائیل در منطقه کنار بیاید و نه آمریکا میتواند نسبت به فشارها و تهدیدات ایران علیه متحد دیرینه خود در منطقه بی تفاوت باشد، به ویژه آنکه یهودیان آمریکا در مقام قدرتمندترین لابی تاثیرگذار بر نهادهای جهت دهنده به سیاست خارجی، سیاست خاورمیانهای این کشور را تحت نفوذ خود درآورده اند. امروزه عمده ترین اتهامات آمریکا علیه ایران شامل تلاش برای جلوگیری از صلح در خاورمیانه، تلاش برای ساخت سلاحهای انهدام جمعی، حمایت از تروریسم و نقض دموکراسی و حقوق بشر، به انحاء مختلف با امنیت اسرائیل در پیوند است. از اینرو، اگرچه همکاریهای محدود و تاکتیکی میان ایران و آمریکا امکانپذیر است، اما تا زمانی که پیوندهای فعلی آمریکا و اسرائیل جریان دارد، امکان عادی شدن روابط دو کشور وجود نخواهد داشت.
فضای سیاسی خاورمیانه و نگرش های تعامل یا تقابل جویانه آمریکا و ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
جهانی شدن اقتصاد و پیامدهای آن بر سیاست گذاری خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دو دهه اخیر، نظام بین الملل شاهد آغاز دوران جدیدی با عنوان جهانی شدن می باشد که علاوه بر اینکه حاکمیت دولت ها را تحت تأثیر خود قرار داده است، موجب ظهور بازیگران جدید در عرصه ی جهانی نیز شده است که بر اقتصاد جهانی حاکم شده اند. واکنش دولت ها به روند جهانی شدن متفاوت بوده است. بعضی از دولت ها در برابر این فرایند مقاومت کرده اند و برخی دیگر تلاش می کنند با بسترسازی و ایجاد ظرفیت های مناسب سیاسی و اقتصادی، قابلیت انطباق پذیری بیشتری با جهانی شدن پیداکنند. در این مقاله تلاش شده است تأثیر جهانی شدن اقتصاد بر سیاست گذاری خارجی ج.ا.ا مورد بررسی قرار گیرد. ضرورت های ناشی از جهانی شدن اقتصاد به دو شکل مورد توجه قرارگرفته است. اول رویکرد اقتصادی به سیاست خارجی می باشد که نقش ابزارهای اقتصادی در سیاست خارجی ایران را نمایان و برجسته می کند. دوم، اتخاذ روش دیالکتیکی در برخورد و مواجهه با جهانی شدن می باشد که می تواند به تغییر رفتار تصمیم گیران سیاست خارجی و در نهایت به کارامدی و تحول درسیاست خارجی ج.ا.ا منجرشود. به هرحال، ورود به عرصه جهانی شدن یک تصمیم سیاسی ضروری است و یکی از راههای رفع موانع احتمالی در فرایند جهانی شدن اصلاح ساختار اقتصادی نظام ج.ا.ا می باشد.
هزینه های بازدارندگی ایران
حوزه های تخصصی:
دولت بوش برآن است که با همکاری دولتهای عرب سنی به بازدارندگی ایران بپردازد و در دوران کنونی، بازدارندگی ایران را در کانون سیاستهای خاورمیانه ای خویش قرار داده است، راهی برای ایجاد ثبات در عراق، گرفتن قدرت از حزب الله و آغاز دوباره فرایند صلح اعراب و اسرائیل. اما این استراتژی، نادرست و غیر عملی است و چه بسا در اینده نیز سبب بی ثبات تر شدن منطقه آشوب زده خاورمیانه شود