فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۷۹۴ مورد.
تبیین ماهیت دیپلماسی عمومی آمریکا در قالب تحریم های اقتصادی نسبت به ایران
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی عمومی، روشی جدید برای تاثیرگذاری بر هویت، گفتمان ها، کنش ها، افکار عمومی و شکل دهی محیط مناسب برای موفقیت دستگاه دیپلماسی با کمک شبکه ها و رسانه های جدید جهت تامین منافع ملی و پیشبرد سیاست خارجی است. عصر اطلاعات به سمتی می رود که دیپلماسی سنتی بر پایه واقع گرایی سیاسی با تکیه بر قدرت سخت، جای خود را به دیپلماسی نوین و (دیپلماسی عمومی) می دهد که در آن قدرت نرم برتری دارد. در این مقاله ضمن تعریف مبانی، ماهیت، ابزار و عمل کرد دیپلماسی عمومی نوین، اثربخشی تحریم ها بر دیپلماسی عمومی آمریکا را به روش توصیفی - تحلیلی بیان می شود. در این راستا، در پی پاسخ به این پرسش اساسی هستیم؛ ماهیت دیپلماسی عمومی آمریکا در قالب اعمال تحریم های اقتصادی نسبت به ایران چگونه قابل تبیین است؟ فرض پژوهش بر این مبنا استکه، سیاست تصویرسازی و اعتباربخشی آمریکا، تحریم های اقتصادی را نزد افکار عمومی با تکیه بر ساختار دیپلماسی عمومی در وضعیت بینابینی قرار داده است. در این رهگذر به تحریم های انرژی اشاره می شود و اثربخشی تحریم ها در وضعیت اقتصادی و در نتیجه هم سویی با دیپلماسی عمومی آمریکا در وضعیت بینابینی ارزیابی می گردد.
جهانهای در حال برخورد: ترور و آینده نظم جهانی
حوزه های تخصصی:
وقوع حادثه 11 سپتامبر 2001 در آمریکا را باید از جمله رخدادهای بزرگ قرن 21 به شمار آورد که آثار و تبعات آن با توجه به نوع برخورد دولت جرج بوش با آن، تنها منحصر به جامعه آمریکا نیست و شاهد توسعه زمانی و مکانی آن هستیم. به این معنا که 11 سپتامبر معنایی جهانی یافته و در قالب استراتژی مبارزه با تروریسم و دارندگان سلاحهای کشتار جمعی، کل جهان - و به ویژه خاورمیانه - را متاثر میسازد.
تحلیل ها و گزارش ها: نگاهی اجمالی به ابعاد حقوقی - سیاسی تروریسم بین الملل و نهضت های رهایی بخش
کنترل تسلیحات : امنیت مبتنی بر همکاری در محیط در حال تغییر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دکترین بلر برای بوش در جنگ عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مداخله بشردوستانه در میانه نظم میان دولتی و نظم جهان وطن گرایانه
حوزه های تخصصی:
وقوع جنگ های داخلی که با بحران های انسانی؛ یکی از مهم ترین چالش های امنیتی دوره جدید بین المللی است. تلفات و خسارات گسترده این جنگ ها و پیامدهای مهلک انسانی آن همراه با گسترش و توسعه جنبش بین المللی حقوق بشر با احیای آموزه مداخله بشردوستانه همراه شد. این شکل از مداخله در موارد متعددی به کار گرفته شده و در طی سال های اخیر و پس از خیزش های مردمی در جهان عرب در لیبی نیز مجدداً به کار گرفته شد. در این مقاله در پی پاسخ به این هستین که، چه نسبتی میان آموزه مداخله بشردوستانه و رویه عملی دولت ها در انجام آن وجود دارد؟ مداخلات دولت ها و سازمان های بین المللی تا چه میزان قابل انطباق با مدعیات مداخله بشردوستانه بوده است؟ یافته ها نشان می دهند که، برغم تغییر در شرایط و بستر معنایی نظام بین الملل و تأثیر آن بر افزایش امکان پذیری این شکل از مداخله، در عمل ملاحظات دیگری باعث شده تا فاصله ای میان آموزه نظری مداخله بشردوستانه و رویه عملی دولت ها در تحقق آن وجود داشته باشد. با بررسی چهار مداخله بشردوستانه در سومالی(1992)، رواندا (1994)، عراق (2003) و لیبی(2011) اهداف و انگیزه های مداخله گران، پیامدهای مداخله، تأثیر منافع ملی بر مداخله و فرایند تصمیم گیری در مورد مداخله فرضیه مقاله مورد بررسی و تأیید قرار می گیرد.