فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۳٬۵۱۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
نیما، بنیانگذار شعر نو در ادبیات معاصر ایران، نگاه تازه ای به شعر داشت؛ وزن های گوناگون را درهم آمیخت؛ مصراع ها را بلند و کوتاه نمود و در یک کلام، قالب سنتی و یکنواخت عروض کهن را درهم شکست. والت ویتمن، سردمدار شعر آزاد در آمریکا، با انتشار برگ های علف سنت ها را کنار زد و شعر آمریکا را از اصولی که پیشینیان وضع کرده بودند، رها ساخت؛ در قالبی نو اشعارش را سرود و با روی آوردن به مضامینی تازه، واژگانی جدید و سبکی نوین و ساده، و با حذرنمودن از وزن و قافیة رایج و زبان فاخر، در این راه پیشگام شد. هدف گفتمان های ادبی غالب در عصر نیما و ویتمن، حفظ سنت های ادبی بود؛ اما این دو با مقاومت و به چالش کشاندن گفتمان ادبی غالب، صدای خود را به گوش همگان رساندند. نوآوری ایشان را می توان از دریچة ماتریالیسم فرهنگی بررسی کرد. آلن سینفیلد به وجود گسست هایی اشاره می کند که به دنبال تضاد میان گفتمان های گوناگون شکل می گیرند و ایدئولوژی حاکم را به چالش می کشند. در این نوشتار برآن هستیم تا نشان دهیم شعر نیما و ویتمن را می توان مقاومت و براندازی گفتمان های ادبی غالب در ایران و آمریکای آن دوران دانست.
مقایسة خرد در شاهنامه با متون ایرانی پیش از اسلام بر اساس زبانشناسی متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خرد و خردگرایی از مفاهیم و بن مایه های کلیدی و بنیادین شاهنامه است. مسلماًشاهنامه به واسطة اخذ روایات تاریخی از متون ایرانی قبل از اسلام و شاهنامه ابومنصوری و دیگر خداینامه ها و روایات شفاهی مقتبس از موبدان و دیگر مورخان آگاه به علوم زرتشتی، تا حدی از اندیشه های اوستایی و زرتشتی اثر پذیرفته است و مسلماًفردوسی نیز متأثر از عقاید دینی خویش بوده است؛ هرچند تأثیر دیگر نحله های فکری و اجتماعی بر وی نیز نمی تواند دور از انتظار باشد. در این مقاله با شیوة زبانشناسی متنبه مقایسة ابیات شاهنامه با متون ایرانی پیش از اسلام بر مبنای ارتباط اجزای کلام با یکدیگر در محور همنشینی پرداخته ایم. پس از بررسی مشخص شد که بخش عمده ای از جنبه های خرد در شاهنامه هماهنگ با و متأثر از متون ایرانی قبل از اسلام است و بخش های دیگری در شاهنامه دیده می شود که در منابع ایرانی وجود ندارد که مسلماً از نبوغ فردوسی یا متأثر از فرهنگ های دیگر است و همچنین جنبه هایی از خرد در متون ایرانی پیش از اسلام قابل مشاهده است که در شاهنامه ذکر نشده است. این موضوع تا حدی نشان از خردگرایی منحصر به فرد فردوسی است که مشخص می کند خردگرایی در شاهنامه تقلید صرف از یک منبع و مأخذ نیست.
بررسی تطبیقی ریشه ها، درون مایه ها و کارکردهای سیاه بازی ایرانی و امریکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی تطبیقی ریشه ها، درون مایه ها و کارکردهای سیاه بازی ایرانی و سیاه بازی امریکایی از دیدگاه مکتب امریکایی و روش پیشنهادی اِستیون توتوسی و کلودیا گی یِن در مطالعات تطبیقی می پردازد. بر این مبنا، علاوه بر ریشه ها و درون مایه ها، عناصری نظیر چهره سیاه شده، لطیفه گویی، نقیضه پردازی، تمسخر لهجه و نژاد، رقص، موسیقی و آواز، تمسخر و انتقادهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تحلیل و مقایسه شده اند. نگارندگان معتقدند به رغم ریشه آفریقایی شخصیت سیاه و تقلید تمسخرآمیز از او در هر دو گونه نمایش، جایگاه و کارکرد آن در ایران با نوع امریکایی آن کاملاً متفاوت است. همچنین، به رغم داشتن تشابهات فراوان و به کارگیری ابزار و تکنیک های مشابه، سیاه بازی ایرانی رویکردی فرهنگی انتقادی و سیاه بازی امریکایی رویکردی نژادپرستانه و ضداجتماعی داشته و از کارکردهای اجتماعیِ کاملاً متفاوتی برخوردارند که این خود نتیجه خاستگاه متفاوت فرهنگی اجتماعی آنهاست. از این رو، می توان گفت که معانی و کارکردهای متفاوت این دو شخصیت و گونه مشابه، وابسته به بستر فرهنگی شکل دهنده آنهاست و کارکردهای اجتماعی آنها نیز ریشه در همین فرهنگ دارد. این در حالی است که نوع ادبی هنری آنها بسترساز تشابهاتشان است.
سخن ربایی
آرمان گرایی و واقع گرایی سیاسی در اندیشه سعدی و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان اندیشمندان، متفکّران و ادیبان همواره دو نگاه واقع بینانه و آرمان گرایانه به مسائل اجتماعی و سیاسی وجود داشته است. در نگاه آرمانی، توجّه به صور خیال و سیر در ملکوت و عالم عرش معطوف است و رنگ واقعیّت های زمینی در معادلات و محاسبات ذهنی آرمان گرایان بازتاب ندارد؛ بنابراین نگاه آرمان گرا، نگاهی ذهنیّت گرا و غیر کاربردی است. درمقابل آرمان گرایان، می کوشند از توانایی های فردی و موقعیّت اجتماعی خود، شناختی صحیح و از امکان رسیدن به اهدافشان درکی واقع بینانه ارائه دهند. از آنجا که خاستگاه اندیشه و دستگاه فکری اندیشمندان در تحقّق آرمان ها و اهداف آن ها به ویژه ایجاد مدل مطلوب حکومت بسیار تأثیرگذار است، بررسی مبانی اندیشه آنان در راستای ارائه راهکارهای حلّ مسائل اجتماعی از اهمّیّت حیاتی برخوردار است. براساس این، هدف نوشتار پیش رو، بازشناسی فکری و فلسفی آموزه های مربوط به آیین فرمانروایی و حکومت مطلوب در آثار سعدی و مطابقت آن با نظریّه های آرمان شهری فارابی است. در این مقاله با استفاده از روش تطبیقی، اندیشه دو تن از نام آوران عرصه فلسفه و ادبیّات، فارابی و سعدی با یکدیگر مقایسه می شوند و مدل مورد نظر هریک در قالب مدینه فاضله و جامعه ایده آل ازمنظر واقع گرایی و آرمان گرایی سنجش می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که نظریّات سعدی تلفیقی از عمل گرایی و آرمان گرایی است؛ چنان که برخی نظریّات فارابی نیز این گونه است، امّا مصادیق تفاوت هایی باهم دارند.
حماسة حسینی در گسترة ادبیات تطبیقی (نگاهی بر مجموعه شعر «الحسین لغةٌ ثانیةٌ» و «گنجشک و جبرئیل»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حماسه عظیم امام حسین (ع) در ادبیّات عربی و فارسی، بازتابی بس گسترده دارد. این حماسه به دلیل ماهیت عزّت مدار و ظلم ستیز خود، به عنوان الگویی ممتاز در برابر ادیبان و سخنوران قرار گرفت. بسیاری از آن ها با الگوگیری از این حماسه، نوای پایداری، آزادی و بیداری را در جامعه نواختند. می توان این سروده ها را در گسترة ادبیّات تطبیقی، بررسی و تحلیل کرد تا ضمن نقد، نشانه های پیوند و اختلاف آن ها روشن گردد.
در نوشتار حاضر، ضمن تبیین بازتاب حماسة عاشورا در گسترة ادبیّات تطبیقی، سروده های جواد جمیل و سیّد حسن حسینی، به عنوان نمایندگان شعر عاشورایی عراق و ایران، مورد تحلیل قرار می گیرد. جمیل، شاعر نام آشنای شعر و ادبِ امروزِ عراق، در دفتر شعرش به نام «الحسین لغةٌ ثانیةٌ» (حسین، زبان دوّم)، با زبانی نمادین حماسه عاشورا و شخصیّت های موجود در آن را به تصویر می کشد. حسینی نیز ضمن بهره گیری فراوان از رمز در مجموعه شعر «گنجشک و جبرئیل»، به بازخوانی این حماسه پرداخته و آن را به حوادث امروز گره می زند.
از بررسی حاصل، چنین به نظر می آید که هر دو شاعر در برخی مضامین اشتراک داشته و به دلیل به کارگیری نمادها، گاه شعرشان به ابهام گرایش دارد.
بررسی تطبیقی مفهوم «عشق» نزد فلوطین و مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنصر عشق که خداوند آن را با کیمیاکاری خاصّ خود، کریمانه به جهان درون و برون آدمی ارزانی داشته، موضوعی اصیل و حیاتی است؛ زیرا در ذات آدمی و بنیاد هستی ریشه دارد. فلوطین (203 یا 204–270 م) و مولوی (604–672 ه.ق.) ازجمله اندیشمندانی هستند که در موضوع عشق و مفاهیم مرتبط با آن، به تفصیل سخن آفرینی کرده اند.
بررسی بازتاب اندیشه های نوافلاطونی در متون ادبی و عرفانی، ازجمله در مثنوی مولانا، از جهات بسیاری اهمیت دارد و پدیدة مهم عشق نیز ازجمله مفاهیم بلند و رازآمیزی است که به نوعی عرفان فلوطین را با عرفان مولوی پیوند می زند؛ مضامینی که در آثار بررسی شدة این دو شخصیت، در بعضی از موارد یکسان و کاملاً متأثر از یکدیگر و در برخی از موارد، ناهمسان و دگرگونه به نظر می رسند. در این مقاله، بر پایة روش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی، استنباطی و تحلیلی، به بررسی مقایسه ای مقولة عشق در «دورة آثار فلوطین» و «مثنوی مولانا» - باوجود فاصلة زمانی تقریباً هزارسالة آن ها از یکدیگر- می پردازیم و نمودهای روشنی از هم گونی ها و ناهمگونی های مفهوم عشق را در این دو اثر مورد ارزیابی قرار می دهیم.
مقایسة مضامین اعتراض در اشعار سیاسی و اجتماعی أمل دنقل و فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
أمل دنقل و فرخی یزدی از شاعران برجسته و سرشناس معاصر مصری و ایرانی هستند که هردو به عنوان شاعرانی متعهد و ملتزم، اشعارشان را در خدمت بیان درد و رنج های مردم جامعة خود، قرار داده اند و در این راه از سلاح قلم به بهترین شکل استفاده کرده اند. آنان در اشعارشان برای بیداری مردم از خواب غفلت، فریاد اعتراض بر آورده و در برابر ظلم حکام جبار که مردم روزگارشان را به ستوه آورده اند، قد علم کرده اند. آن ها برای بیان اعتراض خود نسبت به اوضاع سیاسی و اجتماعی از مضامین یکسانی چون: اعتراض به نبود آزادی، انتقاد از بی کفایتی حاکمان، دعوت به قیام و مبارزه با خودکامگی استفاده کرده اند. در این مقاله سعی شده است با روش توصیفی -تحلیلی که اشتراکات موجود و شیوة واکنش دو شاعر برجسته در حوزه «شعر اعتراضی» بررسی شود و بر اساس بررسی های صورت گرفته در این مقاله، مشخص شده که أمل دنقل و فرخی یزدی به عنوان دو شاعر متعهد، هر دو از مضامین یکسانی برای بیان اشعار خود استفاده کرده اند. نگارندگان در این مقاله بر آن هستند تا با معرفی دو شاعر و بررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی حاکم بر عصر آنان، اشعار آنان را از زاویه «شعر اعتراضی» و به صورت تطبیقی بررسی کنند.
بررسی تطبیقی طنز در آثار جاحظ و عبید زاکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طنز سخنی است اعتراض آمیز، لطیف و نیشخندانگیز که هدفش انتقاد و اصلاح جامعه است و از دیرباز در ادبیّات تمامی ملّت ها وجود داشته است. جاحظ نخستین طنزپرداز بنام در ادبیّات عربی است؛ چنانکه عبید زاکانی نیز پدر طنز فارسی است. آنچه موجب روی آوردن این دو ادیب به ادبیّات طنز شد شرایط حاکم بر جامعه ایشان بود؛ از این رو، طنز در ادبیّات این دو، طنزی اجتماعی و گاه سیاسی است و درصدد اصلاح و تربیت است. پژوهش حاضر بر آن است تا در چشم اندازی تطبیقی و با روش توصیفی – تحلیلی، همگونی ها و ناهمگونی های طنز اجتماعی را در ادبیّات این دو ادیب ایرانی و عرب مورد بررسی قرار دهد. آنچه جاحظ و عبید را به هم شبیه می کند، طرز نگاه آن دو به جامعه عصر خویش و گرایش به بیان طنزگونه و غیر صریح به منظور انتقاد از تناقضات موجود است؛ تناقض بین آنچه هست و آنچه باید باشد.
اثر زبان فارسی در اشعار دعبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دعبل شاعری است عراقی‘ به مبانی اسلامی و شیعی که در برابر طاغوتیان بنی عباسی زبانی برّان دارد و سفرهایی به شهرهای ایران چون شوش ‘ قم ‘ ری ‘ مرو و سمنجان (درخراسان) درخراسان کرده است و فرمانداری شهر سمنجان را برای مدتی به عهده داشت ‘ و در سالهای آخر عمر ‘ در نزدیکی شهر شوش به سر می برد‘ و همان جا به فیض شهادت نایل شد. سفرهای پی در پی او به ایران اثر خود را در اشعار او گذاشت ‘ و تعدادی از واژه های فارسی در اشعار او دیده می شود.
یاد ایام
زن و عشق تابو
درآمدى تطبیقى بر مدائح نبوى شوقى و بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادب مقارن یا ادب تطبیقى در تاریخ ادب فارسى و عربى ریشه اى کهن دارد و در تاریخ معاصر نیز به خصوص درکشورهاى عربى به ویژه مصر آثار قابل اعتنایى در این زمینه به چشم مى خورد و مقایسه دو شاعرى همچون بهار و شوقى ازآن جهت مورد تأکید است که هر دو شاعر از شرایط سیاسى، فرهنگى و مذهبى نسبتأ مشترکى برخوردارند و در یک عصر زندگى مى کنند. از سوى دیگر هر دو متعلق به دو تمدن کهن ایران و مصرند و شعراء درجه یک زمان خویش محسوب مى شوند. هر دو شاعر از عقب ماندگى مسلمانان انتقاد کرده و زبان ا عتراض گشو ده ا ند. مقایسه مدائح نبوى دو شاعر با توجه به موضوعات مشترک همچون معراج، امى بودن، برترى پیامبر (ص) و ترسیم اوضاع مسلمین براى پیامبر (ص)، قابل مقایسه و سنجش است، این مقارنه براساس مدائح نبوى مختلف دیوان هاى هر دو شاعر صورت گرفته است.
ادبیات فارسی در گرجستان
منبع:
مهرسال دوم ۱۳۱۳ شماره ۷
درباره ترجمه دیوان لغات الترک
حوزه های تخصصی: