فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۳٬۵۱۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
معارف بهاءولد از جمله متونی است که بر اندیشه و کلام مولوی بسیار تاثیرگذار بوده است. دلبستگی مولوی به این اثر موجب شده است هیچ یک از آثار وی از تاثیر معارف بی بهره نباشد. با این همه به نظر می رسد مثنوی معنوی بیش از سایر آثار جلال الدین، تحت تاثیر ساختاری و محتوایی معارف قرار گرفته باشد. نوع مطالب طرح شده در مثنوی و شیوه بیان ارتجالی و غیر تداعیهای متعددی که در آن صورت می گیرد به معارف بهاءولد شباهت بسیاری دارد. در این مقاله، مشابهتها و مناسبات بینامتنی معارف و مثنوی صرفا از دیدگاه داستانپردازی بررسی شده است. غیر از داستانهایی که مولوی مستقیما از معارف اخذ کرده و به تناسب ذوق داستانپردازانه اش پرداخت هنرمندانه تری در آن صورت داده است، موارد دیگری نیز وجود دارد که از این دیدگاه قابل بررسی است: استفاده داستانی از شخصیتها و گفتارهای مطرح شده در معارف، تلمیحات و اشارات داستانی مشترک، تعلیقها و گسستهای ساختاری، التفات موضوعی یا چرخشهای ناگهانی در کلام و شیوع بلاغت منبری.
دین وتکثّرگرایی دینی نزد جبران خلیل جبران و سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای ادیان
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اجتماعی مفاهیم کلی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
مقایسه "مجنون و لیلی" عبدی بیک نویدی با "لیلی و مجنون" نظامی
حوزه های تخصصی:
"عبدی بیک نویدی، از جمله مستوفیان، مورخان و شاعران عهد شاه تهماسب است که به اقتفای نظامی دو بار به سرودن خمسه همت گماشت. به رغم آنکه عبدی بیک از پیشگامان نهضت تقلید از نظامی در عصر صفوی به شمار می رود و سخنش در مقایسه با بسیاری از گویندگان هم عصر خویش سلامت نسبی دارد، در ایران کمتر بررسی شده است. در مقاله حاضر با مقایسه تطبیقی منظومه های مجنون و لیلی عبدی بیک و لیلی و مجنون نظامی، برجسته ترین شاخص های شعری وی در منظومه مجنون و لیلی، بر اساس مقایسه محتوایی و ساختاری- زبانی، دیدگاه شیعی و کلامی شاعر، دیدگاه وی نسبت به شاعری، نسبت به زن، عشق، ویژگی های داستانی و هنری اشعارش، توصیفات، تصویرسازی، دایره واژگانی و... بررسی شده است.
"
بن مایه های افسانه شهرزاد ایرانی در نمایشنامه شهرزاد توفیق الحکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افسانه شهرزاد، مشهورترین افسانه هزار و یک شب ، الهام بخش آثار ادبی فراوانی در ادبیات عرب گشته است. توفیق الحکیم با الهام از این اثر، نمایشنامه زیبای خود را با نام شهرزاد آفرید که ارزیابان ادبی آن را شاهکاری در نمایشنامه نویسی دانسته اند. تحلیل این نمایشنامه و مقایسه آن با افسانه شهرزاد هزار و یک شب براساس روش ادبیات تطبیقی، بیانگر آن است که حکیم شخصیت شهرزاد را ژرف ساخت نمایشنامه خود قرار داده است و با تصرفی ادیبانه در آن، به نمایشنامه خود صورت نمادین و عرفانی بخشیده است و هزار و یک شب را در حد اعتلای عظمت فکری نشان داده است. مقایسه این دو نوع رویداد ادبی و فرهنگی، نه تنها تاثیر فرهنگ ایرانی بر ادبیات جهان را نشان می دهد، بلکه برخی تشابه ها و تفاوت های فرهنگی ایران و عرب را نیز آشکار می نماید. برای روشن شدن این موضوع، در این مقاله به روش تطبیقی و تحلیل مضامین، مشابهت ها و تفاوت های محتوایی و ساختاری دو اثر نشان داده می شود.
تناظر شخصیت پردازی و همسانی درونمایه و پیرنگ در روی ماه خداوند را ببوس و ژان باروا (مطالعة تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینة کهن تاریخ دینداری و ادبیات و تعامل خودانگیخته شان به نخستین گام های بشر در اندیشه ورزی و تفکر در احوال باطن باز می گردد. در روزگار ما هم ادبیات، دغدغه مندِ انعکاس درونمایه های مرتبط با حوزة یقین و اعتقاد و پرسش های هستی شناسانه ای است که به طور کلی جهان بینی آدمیان را رقم می زنند. جستار حاضر با عنایت به این درونمایه به بررسی تطبیقی دو رمان روی ماه خداوند را ببوس از مصطفی مستور و ژان باروا از روژه مارتن دو گار می پردازد. طرح سؤالات بنیادین انسان مانند ایمان و دینداری و یا ناباوری و بی اعتقادی و چیستی و چرایی وجود خدا، عشق و زیستن و مردن از درونمایه های مشترک و همبسته این دو اثر است که در قالب یک پیرنگ و شخصیت پردازی متناظر بازگو شده اند؛ همان گونه که انعکاس اضطراب، تنهایی و بی پناهی قهرمانان دو داستان که به تردید و انکار و سرانجام به ایمان گرایی دوباره ختم می شود، از مضامین مشترک «موقعیت دینی» هر دو داستان است. در واقع این دو رمان با وجود خاستگاه های متفاوت و ورای ارزش های ادبی بومی شان در طرح مضمون بازگشت به خویشتن و رجعت به ریشه های معناآفرین و روح نواز آدمی در روزگار غلبة ناباوری انکار و تردید بر یقین و ایمان درنهایت توفیق یافته اند. مقالة حاضر با تکیه بر ابزارهای تحلیلی نقد مضمونی در حوزة ادبیات تطبیقی در صدد یافتن پاسخی است برای این پرسش که مضمون مشترک این دو اثر چه تناظرها و هم نهشتی هایی در درونمایه ها و سایر اجزای این دو رمان واقع گرا مانند پیرنگ و شخصیت پردازی ها به وجود آورده است؟
بررسی تطبیقی سیمای دنیا در شعر ناصر خسرو و ابوالعلاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی جهت گیری ها و دیدگاه های ناصر خسرو قبادیانی و ابوالعلای معری نسبت به دنیا، در حیطه ادبیات تطبیقی است. هر دو شاعر در یک دوره می زیسته و از دو زبان و دو فرهنگ متفاوت بوده و به احتمال قوی بین آنها تاثیر و تاثر بوده است.در این مقاله پس از اشاره گذرا به زندگی این دو شاعر، تشابهات و عوامل شکل دهی افکارشان ذکر می شود .سپس به بررسی سیمای دنیا از نظر دو شاعر پرداخته شده و این که مضامین مشترک در دیوان دو شاعر تحت تاثیر چه عواملی بوده است . در ادامه به بیان نوع جهت گیری و واکنش این دو شاعر در مواجهه با دنیا و مظاهر آن پرداخته می شود . ذیل هر عنوان اشعاری مناسب از دو شاعر ذکر ، تحلیل، مقایسه و نتیجه گیری شده است .
کیخسرو در آیینه ادبیات شرق و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیخسرو، شاه آرمانی ایرانیان، حضوری بس گسترده در اساطیر، تاریخ، حماسهٔ ملی، افسانه ها و باورهای عامیانه، و نیز فلسفهٔ اشراق و عرفان ایران زمین دارد، تا جایی که به یک «تیپ شخصیتی» بدل شده است. جستار حاضر، بر مبنای مطالعات اسنادی، در گام نخست در پی یافتن نمونه های این تیپ شخصیتی در ادبیات و فرهنگ دیگر اقوام به این نتیجه می رسد که در ریگ ودا، مهابهاراتا و افسانه های پهلوانی و دینی چین باستان نمونه هایی مشابه با کیخسرو یافت می شود. کیخسرو همچنین شباهت های قابل ملاحظه ای با برخی شخصیت های ادبی و تاریخی - اسطوره ای دیگر دارد. گام دوم یافتن علت همانندی هاست. مطالعات تطبیقی در وهلهٔ نخست این گمان را به وجود می آورد که شاید این شاکلهٔ واحد به ریشهٔ مشترکی در اساطیر هند و ایرانی بازگردد. به عبارت دیگر، شاید بتوان خاستگاهی شرقی برای اسطوره قائل شد که از طریق آیین مهرپرستی مسیری طولانی پیموده، و در هر مکان رنگ فرهنگ میزبان را به خود گرفته و سرانجام در مغرب زمین چهره ای غربی و در دوران متأخرتر سیمایی مسیحی یافته است. اما با تأمل بیشتر این احتمال قوی تر به ذهن متبادر می شود که علت وجود همانندی ها کهن الگوهایی است که زاییدهٔ ناخودآگاه جمعی بشر و در نتیجه نزد تمام اقوام مشترک است.
سیری در مضامین و معانی زهد در اشعار سنایی غزنوی و ابو اسحاق البیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از حوزه های نسبتاً گستردة پژوهش در ادبیات تطبیقی معاصر، حوزة مضامین و موضوعات است. موضوع، یک ماده تاریخی و فرهنگی و از عناصر تشکیل دهنده متن است، از این رو قابلیت تحلیل و بررسی را دارد. برخی از موضوعات و مضامین، فراملّی و جهان شمولند؛ مانند زندگی و مرگ، خیر و شر، دادگری و ستمگری، عشق و نفرت، جوانمردی و سخاوت و... . مطالعه تطبیقی در حوزه مزبور می تواند به تبیین فصلی هرچند کوتاه، از تاریخ افکار و عقاید و فرهنگ دو یا چند ملت در طول تاریخ بینجامد و خاستگاه برخی از آن ها را نیز مشخص کند. از جمله موضوعات فراملّی و مورد اختلاف در فرهنگ اسلامی و سایر ادیان الهی، موضوع زهد است که مکاتب فکری و عقیدتی مختلف، تعاریف متفاوت و گاه متناقضی از آن ارائه داده اند. مفهوم زهد وارد حوزه ادبیات نیز شده و بر همین اساس، برخی از شعرا زهد سرا نامیده شده اند که از جمله آنان سنایی غزنوی و ابو اسحاق البیری دو شاعر نامی در ادب فارسی و عربی هستند. در پژوهش حاضر برآنیم که در چشم اندازی تطبیقی، انگیزه های این دو شاعر در روی آوردن به شعر زهد و نحوه نگرش آن ها به دنیا و دلبستگی های آن را مورد بررسی قرار دهیم تا به تعریف و کارکرد زهد در حوزه ادبیات دست یابیم و نشان دهیم که با وجود مانندگی های بسیار در رویکرد این دو شاعر به مفهوم زهد، تفاوت های قابل ملاحظه ای هم بین آن دو وجود دارد.
مقایسه ای میان دو اثر مشهور صوفیه: کشف المحجوب هجویری و خلاصه ی شرح تعرف(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
خوانش بینامتنی هزار و یک شب: بستر تلاقی ادبیات شرق و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات فولکلور و عامیانه
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی بینامتنیت
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
تاثیرپذیریهای سهروردی از حدیقه سنایی در آفرینش داستانهای رمزی و تفاوت مصداق پیر در نظرگاه این دو در ماجرای «دیدار با پیر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله بررسی میزان تاثیر اشعار حدیقه سنایی بر داستانهای رمز سهروردی است. در این مطالعه و بررسی نشان داده می شود که چگونه اندیشه های فیلسوفانه و تصویرهای شاعرانه سنایی در این کتاب، موجب می شود سهروردی در نگارش رساله های رمزی خود چون آواز پرجبرئیل، عقل سرخ، رساله مونس العشاق از آنها سود ببرد و از ابیات حدیقه در میان داستانهایش استفاده کند.
بحث دیگر این مقاله در تفاوت دیدگاه این دو در مصداق پیر است. بخش مرکزی رساله های رمزی را ماجرای دیدار با پیر در بر می گیرد. در نظام فلسفی سهروردی، پیر، نمایش عقل فعال در حکمت مشا و جبرئیل در نظرگاه دینی است. در طبقه بندی سنایی از عالم، مطابق نظر نوافلاطونیان این نفس کلی است که با سالک دیدار می کند و راهنمای او می شود. در واقع، سنایی در حدیقه و سیرالعباد، نفس کلی را به عنوان واسطه فیض رسانی عقل کل به عالم ماده معرفی کرده است در حالی که سهروردی از نظر حکمای مشا در این مورد سود می جوید.
شیوه مطالعه در این تحقیق، مقایسه تطبیقی است که بین ابیات حدیقه سنایی با داستانهای رمزی سهروردی چون عقل سرخ، آواز پرجبرئیل، مونس العشاق صورت می گیرد.
تطبیق عنصر خیال در متن و نگاره های خاوران نامه، با رویکرد نقد تخیلی گاستون باشلار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، پژوهشی بینارشته ای در قلمرو ادبیات تطبیقی است که با رویکرد امریکایی ادبیات تطبیقی و نظریه هنری رِماک و بر اساس نقد تخیلی گاستون باشلار، رابطه تصویر و متن در خاوران نامه را تحلیل می کند.
گاستون باشلار شناخت تخیل شاعر و هنرمند را از ورای تحلیل تصاویر ادبی یا هنری مبنای اندیشه خود قرار می دهد. او در تصاویر مورد مطالعه خود عناصر چهارگانه آب و باد و آتش و خاک را که از دیرباز در تمدن کهن شرق نیز مطرح بوده اند به عنوان قالبی برای سنجش عناصر مؤثر در تخیل نویسنده در نظر می گیرد و از کهن الگوهای اسطوره ای و تحلیل تخیل هنر آفرین، بر اساس جلوه مادی عناصر چهارگانه، استفاده می کند. هدف نقد بر محور تخیل تولیدی (عناصر اربعه) و تخیل مادی (استعارات و تشبیهات) از دیدگاه باشلار و تطابق آن با نگاره های خاوران نامه است. داستان های خاوران نامه حول پهلوانی ها و رشادت های حضرت علی(ع) و اصحاب ایشان در برابر دشمنان و کفار بوده، شامل داستان هایی حماسی و اسطوره ای و افسانه ای است که مایه اصلی آنها حوادث تاریخی ای است که با حوادث خیالی به آنها شاخ و برگ داده اند. پس از بررسی و تطبیق شماری از نگاره ها با اشعار این نتیجه حاصل شد که تخیل تولیدی و همچنین تخیل مادی از دیدگاه باشلار، یکی از ابزارهای هنرمند برای تصویرگری این منظومه بوده است.
بررسی تطبیقی داستان «زیباترین کتاب دنیا» اثر اریک امانوئل اشمیت و دیدگاه های مولانا در مثنوی معنوی» (عنوان عربی: دراسة مقارنة بین روایة «أجمل کتاب فی العالم» لإریک ایمانوییل شمیت وآراء مولانا فی مثنوی)
حوزه های تخصصی:
اریک اما نوئل اشمیت - داستان نویس و نمایشنامه نویس معاصر فرانسوی از نویسندگانی است که تاثیر زیادی از عرفان شرق و به ویژه مولانا پذیرفته و این تاثیر را در رمان ها و نمایشنامه هایش به وضوح نمایان ساخته است. در داستان زیباترین کتاب دنیا، به مطالبی عرفانی برمی خوریم که سال ها پیش مولانا همان مطالب را در مثنوی خود آورده است.مقاله حاضر، تلاشی است برای تبیین و تشریح وجوه اشتراک این دو اثر ارزشمند و تایید بیشتر این مطلب که اشمیت در آثارش از آثار مولانا بهره جسته است.چکیده عربی:یعتبر إریک ایمانوییل شمیت، الکاتب القصصی، والمسرحی الفرنسی المعاصر، من الکتّاب الذین تأثروا بالعرفان الشرقی، وخاصة مولانا، ویتجلی هذا التأثر واضحا جلیا فی قصصه ومسرحیاته. والقارئ عندما یتتبع کتاب «أجمل کتاب فی العالم» یمر علی عناصر عرفانیة ذکرها مولانا منذ أمد بعید فی مثنویاته.حاول هذا المقال أن یبیّن الوجوه المشترکة فی هذین النتاجین القیمین، ولیؤکد علی أن إریک ایمانوییل شمیت انتفع فی نتاجاته بآراء مولانا.
کانونی سازی، ابزاری برای روایت گری (بررسی تطبیقی کانونی سازی در رمان خاتم دالووی و رمان و فیلم اقتباسی ساعت ها
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی نوستالژی سیاسی در شعر ملک الشعرای بهار و جمیل صدقی زهاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حسرت گذشته های شیرین و تقابل زمان حال با آن ها، «نوستالژی» نام دارد. این درد کهن که با هبوط آدم (ع) شروع می شود، از دیرباز، درون مایه بسیاری از آثار ادبی را به خود اختصاص داده است. بهار و زهاوی، دو شاعر معاصر ملّی گرای ایران و عراق که از استبداد و ستم حاکمان روزگار خود، ناله سر داده و در راه رسیدن به آزادی، دچار رنج های بسیاری؛ از جمله تبعید، زندان، محرومیّت از حقوق و... شده اند، به فراخور مناسبت های مذکور، اشعار زیادی را از سر حسرت سروده اند. از رهگذر ادبیات تطبیقی، نوستالژی سیاسی و علل و عوامل بروز آن را در شعر بهار و زهاوی، مورد بررسی قرار داده ایم؛ نتایج نشان از نزدیکی بسیار زیاد اندیشه های سیاسی - اجتماعی آنان دارد؛ به طوری که در موارد زیادی، به نقطه مشترک می رسند. امّا حضور بیشتر بهار در صحنه سیاست و داشتن سمت هایی چون وزارت معارف و نمایندگی مجلس و دانش گسترده تاریخی – ادبی او به عنوان یک محقق برجسته و استاد دانشگاه، باعث توجّه ویژه وی به مسایل سیاسی – اجتماعی ایران و حتّی جهان شده؛ لذا نوستالژی سیاسی در اشعار بهار، نمود کامل تر و جامع تری نسبت به اشعار زهاوی دارد. عاملی که حبس و تبعیدهای متعدّدی را برایش به همراه داشته است.