فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۰۱ تا ۲٬۷۲۰ مورد از کل ۳٬۵۱۳ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
263 - 289
حوزه های تخصصی:
یکی از ابزارهایی که شاعران برای نقد جامعه استفاده می شود طنز است. طنز گونه ای از ادبیات غنایی است که در ایجاد اشتیاق و جلب خواننده قدرت بی نظیری دارد و با نگرش نقادانه محقق می شود. در تاریخ فرهنگ مکتوب ایران موقعیت ویژه دارد و آن را بالاترین درجه نقد ادبی می دانند. ظرفیت زبان طنز و دیگر شاخه های شوخ طبعی، در بیان ابهام آمیز مسائل و ابتلائات بشری، خصوصاً در زمانه اختناق و فشار، آن را به یکی از اثرگذارترین انواع ادبی مبدل ساخته است. شاعران آزادی خواه و اجتماعی و پای بند به تعالی انسان، در دوره خویش با مشکلاتی اجتماعی، استبداد و بی عدالتی روبه رو بوده که مخالفت خود را به طرق مختلف آشکار و نهان و در قالب طنز و ابهام از این مشکلات انتقاد می کرد. این پژوهش به تحلیل شیوه های پرداخت طنز و مطایبه در مجموعه اشعار پرداخته است و هدف آن نشان دادن شگردهای طنز و مطایبه در اشعار شاعر معاصر ایرانی شاملو بوده است و شعرهای او را در فضای جامعه شاعر تحلیل می کند.
ارتباط عشق، زیبایی و هنرمند از دیدگاه عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
173 - 199
حوزه های تخصصی:
زیبایی و عشق از مهم ترین مفاهیم عرفان اسلامی اند که ارتباط عمیقی با مفهوم تجلی حضرت حق دارند. معرفت عشق همراه با زیبایی است. از نظر عرفای اسلامی، زیبایی کشش و جاذبه دارد. آنجا که زیبایی هست، عشق و طلب و کشش وجود دارد. بنابراین این دو مفهوم ترجمان مدارج هستی شناختی و معرفت شناختی عرفان اسلامی هستند. در عرفان اسلامی، هنرمند نمی تواند زیبایی را بیافریند، اما به واسطه قوای ادراکی شهود باطنی و حسی و قلبی، خیال به زیبایی های کشف شده در مراتب هستی "حضرات خمس"، صورت محسوس می بخشد و در نهایت هنرمند کاشف و آشکارکننده زیبایی است. بنابراین هنر تجلیگاه عشق هنرمند است و هنرش حاصل روح تزکیه شده ای است که با شهود باطنی جمال مطلق و عالم خیال را دریافت می شود و از نور معنویت عشق، زیبایی و جمال را در کالبد هنر عرفانی تابانده است. برای دستیابی به اهداف مورد نظر، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شد. بدین منظور نگارنده به نظرات اندیشمندان و مطرح نمودن دیدگاه های آنان پرداخته و در ادامه به تفسیر زیبایی و ارتباط بین عشق، زیبایی و هنرمند اقدام نموده است.
سیمای زن در شعر نزار قبانی و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۷
83 - 105
حوزه های تخصصی:
زن در جامعه بشری و از ابتدای تاریخ تا کنون، شریک زندگی مرد تلقی می شود و بخش وسیعی از اندیشه ها، احساسات و عواطف مرد متوجه زن می باشد. در همه دوره های تاریخی مختلف ادبیات عرب و ادبیات فارسی، تصویری از زن در قالب شعر و نثر ادبی دیده می شود. این مقاله به بررسی شعر نزار قبانی شاعر برجسته ادبیات معاصر عرب معروف به «شاعرالمرأه»، و هم چنین شعر فروغ فرخزاد که در ادبیات معاصر فارسی به عنوان تاثیرگذارترین «شاعر زن» تلقی می شود می پردازد. از این رهگذر می توان به تأثیر این دو شاعر معاصر در شعر و جامعه معاصر در خصوص جایگاه زن پی برد.
نماد حیوانی شیر در مذهب و اساطیر ایران باستان و ادبیات منظوم فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
439 - 456
حوزه های تخصصی:
در ادبیات هر قومی شگردهای مختلفی برای جلب توجه خواننده و تأثیرگذاری بجا به کار گرفته می شود. یکی از این شیوه های ادبی کاربرد نماد و سمبل در متون نظم است تا نویسنده با زبانی نمادین و غیر مستقیم هدف مورد نظر خود را به خواننده انتقال دهد. استفاده از نماد حیوانات یکی از این موارد است که به شکل گسترده برای بیان مطلبی و توجیه هدفی و یا القای باوری خاص به کار برده می شود. در این مقاله به بررسی نماد حیوانی شیر می پردازیم. تا کنون نماد شیر در تاریخ و هنر و ادبیات مورد پژوهش واقع شده است؛ اما وجوه عرفانی و دینی این نماد کم تر مورد توجه واقع شده است. هدف مقاله حاضر بررسی این نماد از وجوه دینی و عرفانی و ادبی می باشد، تا با تکیه بر یافته های علمی بتوان خواننده را به درک درستی از نمادهای حیوانی شیر رهنمون شد.
بررسی تطبیقی وطن دوستی محمود درویش و ملک الشعرای بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۸
111 - 134
حوزه های تخصصی:
اگر شعرهای مربوط به فلسطین را تحت سه عنوان آوارگان فلسطینی، فداییان و مضامینی از قبیل بازگشت به فلسطین و فریاد رهایی فلسطین تقسیم کنیم؛ مشخص می شود که پس از 1967 که جنبش مقاومت فلسطین حضور گسترده خود را در نبرد با اسرائیل آشکار ساخت؛ شعرهای بسیار باارزشی در این رابطه سروده شد. محمود درویش شاعر مقاومت فلسطین(2008-1941م)، پس از 1967 شهرت بسزایی یافت. اشعار او را می توان به سه دوره طفولیت هنری با گنجشکان بی بال، میانه سالی با برگ های زیتون و دروه عمق و اصالت و پختگی با عاشقی از فلسطین و... طبقه بندی کرد. او یک گام عقب نشینی را خیزشی برای ده گام پیشرفت می شمارد و با عشقی که در دل دارد خطاب به هم وطن زجرکشیده فریاد می زند که هفت آسمان را تسخیر خواهیم کرد. با توجه به اینکه شعر محمود درویش نبض پنده ادبیات معاصر فلسطین است و در میان فریادهای امتناع و پژواک گلوله ها و آوای خون آلود پناهندگان؛ نشو و نما یافته، در این مقاله سعی بر آن است تا جلوه های ادبیات مقاومت، چون هویت ملی و وطن پرستی، تحریک غیرت ملی، مبارزه با ظلم دیرپا، تهدید و نصحیت دشمن و ایجاد امید در شعر او بررسی شود.
کاربرد رمز در شعر خزعل الماجدی و نسیم شمال بر اساس نظریه زیبایی شناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
107 - 130
حوزه های تخصصی:
ادبیات هر دوره ای متأثّر از اوضاع و شرایطی است که با آن تعامل دارد. شعر خزعل ماجدی (متولّد 1951) و نسیم شمال (1313- 1249) نیز متأثّر از شرایطی است که از دیرباز، دشمنان برای عراق و ایران پدید آورده بودند. این دو شاعر در ابعادی گسترده و با نگرشی سلبی نگر، وضعیت جامعه خود را نقد کرده اند. نظریه زیبایی شناسی انتقادی به عنوان محصول مکتب فرانکفورت در قرن بیستم پا به عرصه وجود گذاشت و عمده ترین هدفش را می توان مخالفت با وضعیت موجود و درنهایت رهایی انسان معاصر به عنوان موجودی آزاد دانست. جریان ادبی شعر عربی و فارسی به دلیل اشتراک در شرایط اجتماعی – فکری - سیاسی، تجربه های مشترکی را رقم زد که این تحوّل تقریباً هم در محتوا و هم در فرم آثار ادبی دو ملّت قابل مشاهده است. یکی از مهم ترین عناصر شعری مشترک خزعل ماجدی - به عنوان شاعر عراقی - و نسیم شمال - شاعر ایرانی - روح و فضای انتقادی است که بر اشعارشان سایه افکنده است. شیوه به کار گرفته شده در نوشتار پیش رو، تطبیق اشعار دو شاعر ایرانی و عراقی براساس مکتب آمریکایی و برمبنای تحلیل و تفسیر کتابخانه ای است. این دو ادیب همچون نظریه پردازان مکتب فرانکفورت و نظریه زیبایی شناسی انتقادی، ایدئولوژیکی بودن هر نوع اثر ادبی و غیر ادبی را نفی می کنند و اصالتش را در استقلال آن می دانند. پژوهش حاضر بر آن است تا اصلی ترین دغدغه های فکری هردو شاعر را از چهار جنبه مشترک: رمز سیاسی، رمز اجتماعی، رمز اسطوری و رمز تاریخی که دارای بار نمادین است؛ ازنظر زیبایی شناسی انتقادی مقایسه و تحلیل کند. از تحلیل اشعار ایشان چنین استنباط می شود که ریشه تمام مشکلات ایران و جهان عرب براساس این نظریه، سلطه سیاسی حاکم است و راه ایجاد آزادی در جامعه، حذف سلطه گری در کشور است. خزعل ماجدی و نسیم شمال به طور رمزی اندیشه های ضدّ استعماری خود را بیان نموده و برای تجسّم بخشیدن به واقعیت کشور و تهییج جامعه از رمزهای اجتماعی و سیاسی و اسطوری و تاریخی کمک گرفته اند تا بدین وسیله اهداف و ارزش های مورد نظر خود را رواج دهند.
مطالعه تطبیقی داستان های عامه ایرانی و آلمانی (مطالعه موردی: حکایت های ملانصرالدین و افسانه های برادران گریم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲شماره ۲۸
1 - 32
حوزه های تخصصی:
ملانصرالدین، شخصیتی ساده لوح اما عاقل و طناز است که در بین ایرانیان، ترک ها و عرب ها جایگاه ویژه ای دارد. حکایت های او که نه راوی ثابتی دارند و نه منبع مشخصی، سینه به سینه نقل شده اند و هر انسان اهل ذوقی، داستانی بر آن افزوده است. در کشور آلمان نیز، برادران گریم، به ثبت و ضبط افسانه های آلمانی پرداخته اند. حضور دائمی شخصیت های عامه که معمولاً با ساده لوحی ایفای نقش می کنند، در این مجموعه جالب توجه است. شباهت بسیاری از درون مایه های این داستان ها با حکایاتی در ادبیات فارسی که از آن ها برای آموزش افراد استفاده می شد، ما را بر آن داشت که به مقایسه تطبیقی آن ها با توجه به رویکرد مکتب آمریکایی در مطالعات تطبیقی بپردازیم. در این پژوهش، با ابزار کتابخانه ای و روش تحلیل محتوا، شباهت ها و تفاوت های داستان های ملانصرالدین و افسانه های برادران گریم بررسی شده است. افراد ساده لوحِِ قهرمان این داستان ها ، مردم عادی جامعه هستند که رویاهایشان در درون قصه ها به حقیقت می پیوندد. در قصه های ایرانی، ملا، شخصیتی ساده و نادان دارد که اغلب دچار خودکم بینی است ولی گاهی خود را چنان حق به جانب و خودبزرگ بین جلوه می دهد که همین تضاد شخصیتی باعث ایجاد خنده در مخاطب می شود. قهرمانان افسانه های برادران گریم نیز ساده لوح، نادان و زودباورند. اغلب آن ها، سومین برادر هستند و گاهی از نظر جثه، کوچک تر و ضعیف تر از دیگرانند. خوش شانسی، زیرکی و حوادثِ اتفاقیِ خوشایند در زندگی این افراد ساده لوح، از نقاط عطف داستانی است و حضور جادو و عناصرجادویی در قصه های آلمانی، از عواملی است که بر جذابیت این آثار می افزاید.
أشعار حافظ وعلم النفس الإیجابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
45-70
حوزه های تخصصی:
علم النفس الإیجابی هو الدراسه العلمیه للأداء النفسی الوظیفی الإنسانی المثالی وهو علم یرکّز على مکامن القوه والقدرات بدلاً من نقاط الضعف والاضطرابات النفسیه، والتوقف عند المعوقات. یدرس مارتن سلیجمان العواطف البشریه فی ثلاث مراحل، وهی: الحاضر (السعاده، والمرح، والتلهّف، والاشتیاق والانسیاب)، والماضی (الرضا، والسرور، والفخر والاعتزاز) والمستقبل (التفاؤل، والثقه، والأمل والإیمان). یعتقد سلیجمان أنه عندما یقوم المرء بمراجعه عواطفه وتجاربه واضطراباته فی فترته الراهنه ویقارنها مع الماضی والمستقبل، فهو فی الوقت الذی یشعر بالهدوء والأمان والسعاده والرفاهیه فی وقته الحاضر، فعلیه أن یشعر بالرضا والارتیاح والفخر والاعتزاز مقارنهً بالماضی، وأن یشعر بالأمل والتفاؤل والإیمان بالنسبه للمستقبل. إن هذه الورقه البحثیه تهدف إلی أن قراءه النصوص الأدبیه فی ظلّ اتّجاه علم النّفس الإیجابی، یجعل من الممکن تطبیق الاستنتاجات؛ ومن هذا المنطلق تناول البحث هذه التجربه فی أشعار حافظ التی تُعتبر تجسیداً شاملاً للتجربه البیولوجیه والروحیه للمجتمع الإیرانی. أما الفضائل الأخلاقیه التی أخضعت للدراسه فی هذا البحث، فیمکن الإشاره إلى الحکمه والمعرفه والسمو، کما أن البهجه (السرور) والأمل والرضا والسعاده فهی من القدرات التی تمت دراستها فی هذه العجاله وکل ذلک تم تطبیقها بناءً على أدلهٍ وشواهدَ من دیوان حافظ الشیرازی. وتظهر نتائج هذه الدراسه أن قراءه الأعمال الأدبیه من خلال منهج العلوم المعرفیه تجعل النصوص أکثر عرضه للفهم والاستیعاب کما تجعلها أکثر أداء فی حیاتنا الیومیه.
تأثیرپذیری «هزار و یک شب» از داستانهای شاهنامه (مطالعه موردی: خوانش تطبیقی پیرنگ و عناصر آن در داستان «سودابه و سیاوش» از شاهنامه و «حکایت مکر زنان» از هزارویک شب)
حوزه های تخصصی:
هزارویک شب داستان هایی از زبان یک قصه گوی ادیب و آگاه است که از داستان های ملل مختلف و ادبیات داستانی پیش از خود آگاه است؛ به طوری که گفته اند به ندرت داستانی در این کتاب وجود دارد که پیشروان، مشتقات یا نظیره هایی نداشته باشد. یکی از حکایت های این کتاب «حکایت مکر زنان» است که ساختار پیرنگی آن مشابهت های فراوانی با داستان «سودابه و سیاوش» در شاهنامه دارد. این پژوهش به شیوه تطبیقی و بر اساس نظریه تزوتان تودروف؛ دانشمند ساختارگرای بلغاری- فرانسوی، به مقایسه عنصر پیرنگ و عناصر آن پرداخته و به این نتیجه دست یافته است که پیرنگ در دو داستان، بسیار به هم نزدیک بوده و این شباهت ساختاری پیرنگ در دو داستان ، به ریشه و پیشینه آنها مربوط است. گفتار حاضر بر آن است که حکایت مکر زنان از کتاب هزارویک شب بنا بر دلایل ریشه شناسی و همانندی و همگونی ساختار پیرنگی دو داستان و تحریر هزارویک شب در روزگاری پسین تر از پیدایش داستان سیاوش در ایران، می تواند گزارش و روایتی دیگر از داستان سیاوش باشد که در شاهنامه فردوسی روایت شده است.
نقد اجتماعی در شعر سهراب سپهری و تطبیق آن با علوم پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۳۶
51 - 60
حوزه های تخصصی:
این مقاله موارد نقد دیدگاه مردم و اجتماع را در «هشت کتاب» سپهری یافته است و ضمن این کار نحوه بکارگیری شاعر از علوم پایه(ریاضیات، زمین شناسی، زیست شناسی، شیمی و فیزیک) به منظور تأثیرگذارتر کردن کلام خود را نیز بهره گرفته است. از این رو با مطالعه و بررسی «هشت کتاب»، موارد مربوط به نقد و انتقاد از بینش و رفتار مردم و رخدادهای اجتماعی، استخراج شده و نفوذ و نحوه تأثیر واژه ها و مفاهیم علوم پایه در این عرصه نیز بررسی شده است. از یافته های این مقاله این گونه بر می آید که نقدهای سپهری گاهی جنبه علمی دارد و در بیان آن از واژه ها و مفاهیم و اصطلاحات علمی نیز برای نفوذ بیش تر کلام خود بهره برده است، و دیدگاه علمی خود را با این علوم همراه کرده است و گاهی نیز این دیدگاه جنبه عرفانی یا احساسی دارد و در نهایت این دیدگاه ها و نوع بینش برای جامعه، حامل پیامی آموزنده است.
بررسی دستور تاریخی زبان داستان «خیشخانه» تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
37 - 54
حوزه های تخصصی:
دستور و مباحث دستوری وسعتی بی انتها دارد. زبان اعم از گفتاری و نوشتاری پایدار نیست و همچون بسیاری از پدیده ها دستخوش تحول و دگرگونی می شود. در مسیر پویایی زبان واژگان، حروف، فعل ها و آنچه به زبان مربوط است، گاه فراموش می شوند و گاه تغییر می کنند، و همین رخداد شناخت زبان و دستور زبان را مشکل ساخته است. شناخت فرایندها و دگرگونی های دستوری از گذشته تا به امروز سبب می شود تا به درک و دریافت بهتر و دقیق تری از متون کهن رسید. «تاریخ بیهقی» یکی از متونی است که از نظر ادبی، تاریخی، اجتماعی، جغرافیایی، مردم شناسی و ... همواره مورد توجه پژوهش گران قرار گرفته است. شناخت زبان و نکات دستوری این اثر فهم درست مخاطب را به همراه دارد. نثر این کتاب، نثری بینابین است. این نثر آمیزه ای از استواری و سادگی نثر سامانیان و نثر فنی روزگار خویش است. در این پژوهش بر آن ایم تا به بررسی دستور تاریخی زبان در داستان «خیشخانه» بپردازیم.
تطبیق شخصیت های حماسی انه اید ویرژیل با شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال ششم بهار ۱۳۹۱ شماره ۲۱
11 - 22
حوزه های تخصصی:
رسالت خطیر ادبیات تطبیقی، تشریح خط سیر روابط و مناسبات میان ادبیات ملل جهان و ﺗﺄکید و توسعه مبادلات فکری، ادبی و فرهنگی است. پتانسیل و ظرفیت ادبی شاهنامه فردوسی قابل سنجش با هر اثر حماسی است. از این رو، شاهنامه، اثر سترگ فردوسی که حماسه ای ملّی و طبیعی است با انه اید اثر ویرژیل که برترین نمونه حماسه کلاسیک مصنوع است، قابل سنجش و تطبیق است. بنابراین، هدف مقاله حاضر سنجش و بررسی وجوه افتراق و اشتراک میان شخصیت های محوری و حماسی این دو اثر گران سنگ است.
بررسی تطبیقی مقاومت در برابر سلطه ی مردانه در اشعار عالمتاج قائم مقامی و کنستانس دوسَلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر نظام های جنسیتی مردسالار بر مطالبات زنان در فرهنگهای گوناگون است. پرسش این است که آیا ساز وکار این نظام ها در جوامع متفاوت به گونه ای مشابه عمل می کند و منجر به نتایج یکسانی می شود؟ نکات اشتراک یا افتراق مطالبات زنان در راستای نیل به برابری مدنی و سیاسی با مردان در فرهنگ های مختلف کدام اند؟ دراین راستا با تکیه بر خوانشی موسّع از نظریّه فمینیستی، با توجه به نظریّه سلطه مردانه بوردیو و در چارچوب بایسته های ادبیات تطبیقی، نوشته های دو نویسنده زن از دو فرهنگ ایرانی (عالمتاج قائم مقامی) و فرانسوی (کنستانس دو سَلم) انتخاب شدند. مطالعه مضمونی آثار و اندیشه های ایشان در دو جامعه در حال گذار (انقلاب مشروطه در ایران و انقلاب 1789 فرانسه) به روشی توصیفی-تحلیلی و با اتکا به ابزار اسنادی- کتابخانه ای، حاکی از این است که سلطه مردانه، فارغ از تفاوتهای فرهنگی و خاستگاههای سیاسی و جغرافیایی، مطالبات مشترکی را در راستای رفع تبعیض از زنان در خانواده، نظام آموزش و نیز سیاست شکل داده است.
نگاهی به چیستی مفاهیم «کرامت انسانی»، «عدالت اجتماعی» و «آزادی» در غزلیات حافظ و اعلامیۀ حقوق بشر سازمان ملل متحد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۱
107 - 130
حوزه های تخصصی:
مفهوم حقوق بشر در همه فرهنگ ها مورد احترام بوده و قوانین متعددی در این باره وضع شده است و لزوماً منحصر به دوران معاصر نیست. به این اعتبار که ادبیات، جلوه گاه فرهنگ منعکس در بطن و متن جامعه است، بازتاب مصداق های حقوق بشر در آن دیده می شود. در گستره ادبیات فارسی، حافظ در آیینه دیوان غزلیات، ضمن پرداختن به مسائل غنایی، عاشقانه، عرفانی و ... از موضوعات حقوق بشری هم سخن گفته است. او در ابیات مختلف، بارها به کاستی های حقوق انسان ها اعتراض کرده و مخاطبان خود را به صورت مستقیم و غیرمستقیم به رعایت مبانی آن فراخوانده است. حافظ برای تحقق این هدف نوآوری هایی انجام داده که پرورش شخصیت رند از آن جمله است. در این پژوهش با استناد به منابع کتاب خانه ای و روش توصیفی- تحلیلی، چیستی مفاهیم «کرامت انسانی»، «عدالت اجتماعی» و «آزادی» در غزلیات حافظ (با رویکرد به کنش های رند) و اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل متحد کاویده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رندآفرینی حافظ در دیوان غزلیات، تلاشی انتقادی و اعتراضی برای برجسته کردن محرومیت های مرتبط با حقوق بشر در جامعه ایرانی و افزودن بر گستره شناخت و بینش مردم تحت ستم بوده است. همچنین، از این طریق، دوگانه «خودی/ بیگانه» در کلیت ساختار سیاسی جامعه ایرانی تشریح و برجسته سازی شده است. دیگر آنکه، مفاهیم بنیادی ذکرشده در اعلامیه حقوق بشر، منحصراً ریشه در دنیای معاصر ندارد و فرازمانی و فراتر از جغرافیایی مشخص است.
درآمدی بر ظرفیت موسیقایی دفتر شعر «زمستان» اخوان ثالث(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پیوند دیرین و ناگسستنی ادبیات و موسیقی، موضوعی است که در ادوار مختلف همواره مورد توجه و تأمل قرار گرفته است. پژوهش پیش رو که در حوزه مطالعات میان رشته ای جای می گیرد، این ارتباط را در دفتر شعر زمستان مهدی اخوان ثالث با رویکردی توصیفی تحلیلی و از منظر موسیقی دستگاهی ایران واکاوی کرده است. توجه ویژه اخوان ثالث به مقوله موسیقی شعر و تعدد آثار منتشر شده موسیقایی مبتنی بر اشعار دفتر زمستان موجب گردید تا به بررسی و کشف ظرفیت های موسیقایی موجود در این دفتر برآییم. در این پژوهش، با بررسی آلبوم های موسیقی «زمستان است»، «فریاد» و «هم آواز پرستوهای آه» به بازنگری و تحلیل آثار موسیقایی برگرفته از اشعار دفتر زمستان پرداخته و عوامل ایجاد آهنگ و موسیقی در شعر نو را متناسب با ساختار این آلبوم ها در فضای موسیقی کلاسیک ایران مورد توجه قرار داده ایم. برآیند این بررسی دستیابی به شناخت بیشتر نسبت به غنای موسیقایی اشعار اخوان ثالث و میزان تطبیق پذیری شعرهای او با موسیقی دستگاهی ایران بوده است.
بررسی واژه های نمادین در اشعار تاگور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۸
80 - 101
حوزه های تخصصی:
رابیندرانات تاگور، برنده ی جایزه ی نوبل،شاعر، عارف، فیلسوف و نویسنده ی هندی است که شهرتی جهانی دارد. اشعار تاگور از ابعاد گوناگون ادبی، به ویژه از لحاظ مکتب های ادبی قابل بررسی است .تاگور بیشتر از مکتب رمانتیسم متاثر شده است؛ با این حال به مکتب سمبولیسم هم در اشعارش توجه داشته است. در این جستار به شیوه ی توصیفی، تحلیلی و ارزیابی کمی به بررسی واژه های نمادین در دسته های طبیعت، گیاه، پرنده، شی، انسان و اسطوره ی انسانی، مکان، حیوان، حشره و غیره در اشعار ترجمه شده ی تاگور پرداخته شده است. به طورکلی، از میان 820 شعر ترجمه شده ی او در 155 شعر واژه های نمادین دیده می شود، (90/18)درصد. تاگور به طبیعت علاقه ی زیادی داشت؛ از این رو، نمادهای طبیعت(58درصد)، گیاه(35/22درصد) و اشیاء(25/22درصد) پربسامدترین نمادها در اشعار تاگور هستند. نمادهای شعر تاگور بیشتر بار معنایی مثبت دارند، برای تجسم و توصیف اندیشه ها و پیام های انسانی، عرفانی، فلسفی و تصویرهای شاعرانه به کار رفته اند و با مفاهیم نمادهای جهانی نزدیکند. دریافت معنای نمادهای شعر تاگور اغلب آسان است و او به ندرت نماد ابداعی و شخصی دارد.
جایگاه و نقش اسطوره ها در حکمت خسروانی؛ با تأکید بر حکمت اشراقی، شاهنامه و مرصاد العباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
401 - 441
حوزه های تخصصی:
حکمت خسروانی منشوری بی بدیل و میراثی عظیم از آموزه های ایران باستان است که گستره ای فراگیر از حکمت و فلسفه، شعر و ادبیات و حتی عرفان و تصوف را در یک قاب به نمایش می گذارد. این پژوهش بر آن است تا با مقایسه آرای سه اندیشمند بزرگ ایرانی فردوسی حکیم ، شیخ اشراق و نجم الدین رازی به این پرسش بنیادین پاسخ دهد که اسطوره های جاودان حکمت خسروانی در اندیشه های شیخ اشراق ، «شاهنامه» فردوسی و «مرصاد العباد» نجم الدین رازی چگونه بیان شده است؟ روش انجام تحقیق حاضر مطالعه کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی و تطبیقی است. این مهم میراث هزاران ساله ایرانیان برای نهادینه سازی عشق، نور، نیکی و زیبایی است. از جمله نتایج مهم این پژوهش عبارت اند از اسطوره ها از «شاهنامه» فردوسی تا «حکمه الاشراق» سهروردی همواره حامل پیام و نشانگانی عرفانی و پهلوانی هستند و بسیاری از آن ها برآمده از حکمت دیرپای حکمای فهلوی است. این قهرمانان آرمانی، با پیروزی بر پلیدی ها و سیاهی ها جلوه آشکار تقابل جاویدان خیر و شر هستند.
تحلیل ودراسه مسرحیّه القبعه والنبی لغسّان کنفانی علی ضوء عناصر التغریب البریختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
135 - 155
حوزه های تخصصی:
یُعتَبر غسان کنفانی من أشهر الکتّاب الفلسطینیین والمناضلین حیث أنارت کتبه وقصصه ومسرحیاته خاصّه، طریق کل من حذا حذوه، وصار قدوه ونموذجا لکل کاتب یمت بصله ما إلی فلسطین والمقاومه. مسرحیّه القبعه والنبی هی من أهم مسرحیاته التی تتکون من ثمان شخصیات وشخصیّه المتهم تُعد الشخصیه البطَله بینها، إذ هی تُمثّل نفس غسان المناضل أیضا. نَظَراً لما جاء فی هذه المسرحیه من بُنیَه وعناصر وکأنّما یرید الکاتب فیها أن یخاطب الجمهور والمجتمع ویشارکهم فی استمرارها، لذلک رأینا أن ندرس هذه المسرحیّه ونطبقها علی منهج وعناصر برتولت بریخت (بریشت) الألمانی الشهیر الذی مثل مدرسه تقف بوجه المدرسه الأرسطاطلیسیه، حیث أخذت المسرح من بعده یطلق علیه المسرح البریختی، والمسرحیات التی تطلب انتبهاه المتفرجین ومشارکتهم فیها ولا تسلیتهم فقط بل تستنهضهم، توظف هذه الورقه المنهج الوصفی – التحلیلی، علی ضوء عناصر برتولت بریخت، فما وصلت إلیها هذه الورقه هی مشارکه المخاطب بقضایا المسرحیه الهامه، بحیث یستطیع المشاهد أن یحلل السیناریوهات الموجوده، وأن لا یَکون المخاطب مُستَأنِساً ولا مندَمجاً مع شخصیات مسرحیه؛ عاطفیاً ومعنویاً، بل یحفز المتفرج ولکل مخاطبه تفعل هذا الدور تلک التقنیات الموظفه التی رسمها علی خشبه المسرح برتولت بریشت.
بررسی مکتب رمانتیسم اجتماعی در شعر شاملو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۹
108 - 129
حوزه های تخصصی:
شاملو سردمدار شعرسپید، نویسنده و مترجم ایرانی ست. شعر شاملو از ابعاد گوناگون به ویژه مکتب های ادبی قابل تحلیل و بررسی ا ست. هرچند در زمینه ی مولفه های مکتب رمانتیسم در شعر شاملو بررسی های زیادی انجام شده اما مکتب رمانتیسم اجتماعی در شعر شاملو تحلیل و بررسی نشده است.در این جستار به شیوه ی توصیفی، تحلیلی و ارزیابی کمی به بررسی مهم ترین مشخصه های مکتب رمانتیسم اجتماعی، همچون: اومانیسم، ذهنیت غنایی و پرداختن به مسائل اجتماعی، ناسیونالیسم، طبیعت نمادین در مفهوم سیاسی و اجتماعی پرداخته شده است. بسامد ذهنیت غنایی و پرداختن به مسائل اجتماعی و طبیعت نمادین در شعر شاملو نمود زیادی دارد. اومانیسم نیز در شاملو قابل توجه است. ناسیونالیسم در شعر او جایگاه چندانی ندارد، زیرا که شاملو خود را به سرزمین مادری محدود نکرده بود او به همه دنیا تعلق داشت. به طورکلی از میان اشعار رمانتیسم شاملو، ۱۷۴ شعر(86/40 درصد) رمانتیسم اجتماعی و در این میان، ۵۹ مورد(۹۰/۳۳ درصد) نگرش اومانیستی و۱۱ مورد (۳۲/۶ درصد) نیز نگرش ناسیونالیستی مشاهده شد.
بررسی تطبیقی نگاره های وصف طبیعت در شعر ابن رومی و منوچهری دامغانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۷
145 - 168
حوزه های تخصصی:
محیط عامل اصلی توصیف طبیعت است. توصیف طبیعت و مظاهر آن همچون باغ و بستان و گل ها و ... در عصر عباسی گسترده تر از عصر جاهلی و اموی می گردد. در عصر عباسی جلوه های تمدن و شهرنشینی به یکباره سر بر می آورد. بنابراین وصف بیش تر با استعاره و تشبیهات رخ می نماید؛ که این خود بیانگر وسعت خیال شاعر عصر عباسی است. شعر پارسی دوره منوچهری دامغانی را باید شعر طبیعت خواند، منوچهری از جمله شاعران طراز اول این دوره است. منوچهری به سبب شیفتگی به ادبیات عرب، به تقلید از شاعران عرب روی آورده، و با وجود نوآوری در شعر طبیعت، بسیاری از تشبیهات و صور خیال که توسط شاعران عصر عباسی از جمله ابن رومی و ابن معتز وارد شعر شد؛ در شعر منوچهری آمده است. شعر توصیفی ابن رومی در این دوره تابلوهایی درخشنده و سرور انگیز از باغ ها و چمنزارهاست. در بیش تر این تصاویر جان بخشیدن به موجودات بی جان و عاقل انگاری نقطه مشترک با اشعار منوچهری است.