آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۹

چکیده

دستور و مباحث دستوری وسعتی بی انتها دارد. زبان اعم از گفتاری و نوشتاری پایدار نیست و همچون بسیاری از پدیده ها دستخوش تحول و دگرگونی می شود. در مسیر پویایی زبان واژگان، حروف، فعل ها و آنچه به زبان مربوط است، گاه فراموش می شوند و گاه تغییر می کنند، و همین رخداد شناخت زبان و دستور زبان را مشکل ساخته است. شناخت فرایندها و دگرگونی های دستوری از گذشته تا به امروز سبب می شود تا به درک و دریافت بهتر و دقیق تری از متون کهن رسید. «تاریخ بیهقی» یکی از متونی است که از نظر ادبی، تاریخی، اجتماعی، جغرافیایی، مردم شناسی و ... همواره مورد توجه پژوهش گران قرار گرفته است. شناخت زبان و نکات دستوری این اثر فهم درست مخاطب را به همراه دارد. نثر این کتاب، نثری بینابین است. این نثر آمیزه ای از استواری و سادگی نثر سامانیان و نثر فنی روزگار خویش است. در این پژوهش بر آن ایم تا به بررسی دستور تاریخی زبان در داستان «خیشخانه» بپردازیم.

Studying the Historical Grammar of Language in "Khishkhaneh" story in Tārīkh-i Bayhaqī

Grammar commands and topics have an unlimited range. Language, both spoken and written, is not stable and like many phenomena undergoes change and transformation. In the dynamic path of language, words, letters, verbs and any relating issue to language are sometimes forgotten and sometimes changed which has made it difficult to know the language and grammar. Understanding grammatical processes and transformations from the past to the present leads to a better and more accurate understanding of ancient texts. "Tārīkh-i Bayhaqī" is one of the texts that has always been considered by researchers from literal, historical, social, geographical, and anthropological and etc. Knowing the language and grammatical points of the work leads to a correct understanding of the audience. The prose of the abovementioned book is an intermediate text. It is a combination of the steadfastness and simplicity of Samanid era and the technical prose of its time. The present study intends to survey the historical order of language in "Khishkhaneh" story.

تبلیغات