فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱٬۰۵۴ مورد.
تلاش فیلیپینی ها در امر آموزش زبان و ادب فارسی (گزارشی از وضعیت زبان و ادبیات فارسی در فیلیپین)
روابط ادبی و فرهنگی ایران و شبه قاره در عصر گورکانیان (1526-1858-م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آغاز دوره تیموریان روابط فرهنگی شبه قاره و ایران تقویت شد و در این دوره، هنرمندان و دانشمندان زیادی از ایران و ماورا النهر به هند آمدند. اصولا شبه قاره در دوره گورکانیان به گواهی منابع باقیمانده از آن زمان از آزادگی برخوردار بوده است، و معمولا هر کس امکان می یافته است که هر نوع آرای خویش را عنوان کند. به این خاطر، بسیاری از شعرا و ادبای ممالک دیگر به دلایل مختلف از جمله تنگناهای بسیاری که از جانب دولتهای خویش بر آنها روا می شد به این دیار روی می کردند و در واقع، اساس تمدن و فرهنگ شبه قاره را پایه گذاری می نمودند. دربار گورکانیان، صرف نظر از طبیعت دانش پروری سلاطین و طبیعت هنرپروری و آرامش بخشی، از دیدگاه اقتصادی نیز خیلی غنا داشته و جاذبه های مادیش بسیار زیادتر از ایران بوده است. در مقاله حاضر، بخشی از روابط فرهنگی و ادبی آن در دوره مهمی از تاریخ ایران و هند بررسی می شود؛ دوره ای که حضور بلامنازع زبان و ادب فارسی در واقع پل انتقال فرهنگ (اسلامی - ایرانی) در سرزمین هند بوده و تا آغاز سلطه استعمار انگلیس بر شبه قاره هند از قوت و حیات بسیار چشمگیر بر خوردار بوده است.
مهاجرت: تزهای منفی
مهاجرت و هویت
خط فارسی در زبان های شبه قاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع تحقیق حاضر، به لحاظ بسط و دامنه آن، به تفحصی همه جانبه در جنبه های گوناگون خط و زبان فارسی، خطوط و زبان های شبه قاره، تعاملات فرهنگی ایران و شبه قاره نیاز دارد. با توجه به این جهات، نتایج تحقیق در پنج بخش به شرح زیر عرضه می شود. .1 زبان و خط فارسی .2 زبان ها و خطوط رایج در شبه قاره هند .3 چگونگی ورود زبان و خط فارسی به شبه قاره هند .4 تاثیرهای متقابل .5 تعاملات فرهنگی ...
زبان و ادب پارسی در آسیای صغیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان پارسی و فرهنگ ایران اسلامی، در طول چندین قرن، در آسیای صغیر سروری و سرافرازی داشت و از چنان شکوه و درخششی برخوردار بود که هیچ سرزمین دیگری جز شبه قاره هند از این حیث با آن قابل قیاس نبود. این زبان شیرین قرنها زبان رسمی آن دیار بود. سخنوران به آن شعر می سرودند و آثار منثور پدید می آورند. این زبان، همچنین، در مجالس درس و در خانقاه و زاویه وسیله تعلیم و ارشاد بود. سلاطین و رجال درباری نامه های رسمی خود را بدان می نوشتند.
نفوذ زبان و فرهنگ ایرانی در آسیای صغیر پیشینه ای دیرینه دارد و آغازگاه آن را باید در عصری از روزگار باستان جست که این سرزمین زیبا و زرخیز، طی سه قرن، جزو استانهای شاهنشاهی هخامنشی بوده است. هنوز هم آثاری از آن دوران در دل کوه ها و خزانه موزه ها محفوظ است. این عصر، در تاریخ آن سرزمین به نام «دوره پارسها» شناخته می شود.
ناصرخسرو قبادیانی، که سی سال پیش از حکومت سلاطین سلجوقی، طی سفر طولانی خود، از شهر خلاط گذشته، از زبانهای رایج در آن چنین یاد کرده است: «در شهر خلاط به سه زبان سخن می گویند: تازی، پارسی و ارمنی»...
درباره ملخص یا شاهجهان نامه محمد طاهر «آشنا» معروف به عنایت خان
حوزه های تخصصی:
" شهابالدّین محمّد، معروف به شاهجهان، یکی از پادشاهان مغول هند (1037ـ1068ه .ق) بوده که در دوره سلطنت او در داخل کشور امنیت و آسایش برقرار بوده است و همین امر باعث پیشرفتهای علمی و ادبی و فرهنگی بیشتری نسبت به دورههای گذشته در هند شد. در دوره سلطنت سی و یک ساله شاهجهان، سی و هشت کتاب به زبان فارسی تدوین و تألیف شد که سیزده عنوان آنها مستقیما تاریخ دوره شاهجهان است. ملخّص یکی از این کتابها و در واقع سیزدهمین کتاب است. در این مقاله به معرّفی این کتاب و مؤلّف آن پرداخته شده است.
"