فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی، تالیف محمد حسن دوست، زیر نظر بهمن سرکاراتی، جلد اول (آ - ت)، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تهران 1383، (452+80) 532 صفحه. همانندی های واژگانی زبان های ایرانی و ارمنی بسیار است، تا آنجا که روزگاری زبان شناسان زبان ارمنی را شاخه ای از زبان ایرانی محسوب می کردند. این قرابت زبانی معلول چند واقعیت است: خاستگاه مشترک هند و اروپایی، وام گیری های این زبان ها از یکدیگر (واژه ها و تکواژ ها) و ورود عناصری از زبان های دیگر به این زبان ها. شناخت بهتر هر یک از زبان های مرتبط با یکدیگر به شناخت بهتر زبان دیگر می انجامد و تالیف فرهنگ های ریشه شناختی گامی است در جهت رسیدن به این هدف ...
بخش دوم – جاشگاه فرهنگستان زبان فارسی در سیاست علمی کشور با توجه به تحلیل های گذشته و مبانی و اصول موضوعه ای که در بخش اول مطرح شد، در این بخش به بحث درباره جایگاه فرهنگستان زبان و ادب فارسی و نسبت آن با سیاست علمی ایران می پردازیم. در پاسخ به این پرسش که فرهنگستان ها، به ویژه فرهنگستان زبان و ادب فارسی، به عنوان دانشگاه یا پژوهشگاه یا مرکز سیاستگذاری و برنامه ریزی عمل می کنند می توان پاسخ داد که فرهنگستان ها مرکز سیاستگذاری و برنامه ریزی اند. در خصوص فرهنگستان زبان و ادب فارسی، صرف نظر از جنبه های نظری که این معنی را به کرسی می نشاند و در بخش اول بدان پرداختیم، اساسنامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی، هم در قسمت اهداف و هم در قسمت وظایف، به همین خط مشی اشاراتی صریح دارد. در این بخش نیز، به ترتیبی که در تحلیل های بخش اول پیش رفتیم، مباحث را پی می گیریم ...
موضوع تحقیق حاضر، به لحاظ بسط و دامنه آن، به تفحصی همه جانبه در جنبه های گوناگون خط و زبان فارسی، خطوط و زبان های شبه قاره، تعاملات فرهنگی ایران و شبه قاره نیاز دارد. با توجه به این جهات، نتایج تحقیق در پنج بخش به شرح زیر عرضه می شود. .1 زبان و خط فارسی .2 زبان ها و خطوط رایج در شبه قاره هند .3 چگونگی ورود زبان و خط فارسی به شبه قاره هند .4 تاثیرهای متقابل .5 تعاملات فرهنگی ...
دیوان حیدر شیرازی (مونس الارواح)، حیدر بقال شیرازی (قرن هشتم هجری)، به کوشش سید علی میرافضلی، نشر کازرونیه (مجموعه آثار فارسی پژوهشی)، تهران (40+62+22+88+12)224,1383 صفحه. حیدر بقال شیرازی شاعر گمنامی است که در قرن هشتم هجری در شیراز و یزد می زیسته و گویا شرح احوال او در تواریخ و تذکره های موجود نیامده است. وی مدیحه گوی نصرت الدین یحیی (مقتول 795 (، حاکم یزد، و سلطان حسین شیرازی (وفات : 785) بوده، در حضرت شیخ ابو اسحاق شیرازی (وفات: ???) بار می یافته، سلطان ابوسعید بهادر (وفات: ???) را مرثیت گفته، و ظاهرا مذهب تشیع داشته است. از شعر حیدر، به جز غزلی که در جنگ اسکندر میرزا (مورخ 814-813) آمده، مجموعه ای به نام مونس الارواح بر جای مانده که از آن به عنوان دیوان حیدر شیرازی نیز یاد شده است. از حجم اندک مونس الارواح و ترتیب ویژه ای که در آن به کار رفته چنین بر می آید که سراینده این مجموعه را که عمدتا اشعار عاشقانه اوست و آن را «کتاب عشق» خوانده ، به منظوری خاص – گویا به خواهش معشوق – فراهم کرده و خود در این خصوص آورده است: چو در کنار فلک گوی زر روان گردید در آمد از درم آن ماه مهربان چو صباح چه گفت؟ گفت که حیدر کتاب عشق بساز کز آن کتاب بود کار بسته را مفتاح بگفتمش که کتاب مرا چه نام نهی بگفت نام کتاب تو مونس الارواح ( دیوان حیدر شیرازی، ص 55) ...
آقای دکتر علی خزاعی فر، در مقاله ای خواندنی با عنوان «نگاهی به فعل مرکب از دیدگاه فرهنگ نویسی»، با دقت نظر و باریک بینی بسیار، به بحث درباره رابطه فرهنگ نگاری و دستورنویسی پرداخته اند و نکات ارزنده ای را مطرح کرده اند. کار ایشان خاصه از آن رو اهمیت دارد که فقط به ذکر کلیات و مسایل انتزاعی در زمینه رابطه فرهنگ نگاری و دستور نویسی اکتفا نکرده اند بلکه، ضمن عرضه تذکار جالبی در زمینه رابطه این دو حوزه، کوشیده اند، بر اساس موضوع مشخص و بحث انگیز چون فعل مرکب فارسی، از تتبعات خود به نتایج خاصی نیز برسند. ایشان ابتدا و به اختصار تفاوت دستورنویسی و فرهنگ نگاری را به حیث تفاوت دو امر اساسا نظری و عملی مطرح ساخته اند؛ سپس، با مقایسه دو دیدگاه مهم درباره فعل مرکب فارسی یعنی دیدگاه های خانلری (1355) و دبیر مقدم (1376)، تصریح کرده اند که دیدگاه دوم در تمیز واحدهای واژگانی از زنجیره های غیرواژگانی موفق نبوده است و از این دو استناد بدان برای مدخل کردن یا نکردن افعال مرکب فارسی در فرهنگ های دو زبانه چندان سودمند نیست ...
بررسی سبک تاریخی به قدمت رساله «درباره سبک» اثر دمتریوس (100 قبل از میلاد) دارد. این موضوع ریال تا قبل از قرن بیستم، غالبا جزیی ثانوی از تحلیل های دستوری و بدیعی و به طور کلی مطالعات و بررسی های مربوط به ادبیات و زبان ادبی بود. بنابراین، سبک شناسی به شکل یک رشته نیمه مستقل پدیده ای نوظهور است، پیشرفتی است که جریان توصیف های زبان شناختی که عمیقا با رشد موضوعات و رشته های آکادمیک چون نقد ادبی و زبان شناسی مرتبط است. به طور کلی، توان تحلیلی سبک شناسی نوین عمدتا ریشه در روش های تحلیلی و توصیفی زبان شناسی دارد؛ در عین حال، سبک شناسی ادبی نوین، علاوه بر استفاده از زبان شناسی، از توان تعبیری نقد ادبی مدرن هم بهره می برد. در هر دو مورد، استفاده از روش های زبان شناختی به سبک شناسی امکان می دهد که از توصیفات تجویزی و فرمایشی پیشین تحت عنوان «سبک های درست» عدول و به سوی تحلیلی کامل تر از خود زبان و کارکردهای دایمی آن حرکت کند .
قابل توجه جناب وزیر علوم ( نمره 1) : بر ارباب دانش و فرهنگ مخفی و محتجب نیست که تنقید لغات امری است بس صعب خصوصا تنقید لغات پارسی که گویا زبان مرده را دوباره لباس حیات پوشانیدن است. لغاتی که الآن درج فرهنگ ها می باشد همان است که شعرا در اشعار خود استعمال کرده اند یا در کتب نثر مستعمل شده ولی با الفاظ ]ی[ است که تدوین نیافته مگر زبانزد خلق ایران می باشد. دانستن اشتقاق الفاظ امری دیگر است و چون کتب قدیمه و زبان باستانی پارسیان تحلیل رفته صعوبت کار بیشتر گردیده است. چون زبان سنسکرت با زبان پارسی باستانی وزبانی که کتاب زنداوستا در آن نگاشته شده سمت اخوت داشته است ماخذ بسیاری از الفاظ را از زبان سنسکرت می توان پیدا کرد و هم استعانت از زبان زند و پازند و دساتیر می توان جست. صاحب فرهنگ انجمن آرا مرحوم میرزا رضاقلی خان هدایت در این باره جهد بلیغ به کار برده و اکثر لغات را که در فرهنگ رشیدی و جهانگیری و برهان قاطع غلط نگاشته یا تصحیف خوانی کرده بودند به دقت تمام صحیح و تنقید فرموده و از تتبع دواوین شعرا اشعار صحیح را بر آورده غلطهای ارباب لغت را به قدر قوه خود تصحیح نموده و در اکثر موارد اشتقاقات صحیحه را برآورده است ...
به دعوت دانشگاه اموری و بورس تحقیقاتی موسسه امریکایی مطالعات ایرانی و مساعدت فرهنگستان زبان و ادب فارسی امکانی فراهم شد تا نگارنده، در سفری به کشور ایالات متحده امریکا، از فرصتی مطالعاتی و پژوهشی بهره مند شود. طی اقامت در آن کشور، که تقریبا سه ماه (از 14 اردیبهشت تا12 مرداد 1384) طول کشید، به اجرای دو برنامه اصلی توفیق یافتم: مطالعه و گرد آوری اطلاعات در موضوع پایان نامه دکتری خود (رویکردهای معنایی در تدوین گنجواژه زبان فارسی) در دانشگاه اموری؛ دیدار از برخی از دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی و گفت و گو با افراد متخصص در زبان فارسی و زبان شناسی. دانشگاه اموری در در حومه شهر آتلانتا، مرکز ایالت جورجیا، واقع است. گروه مطالعات خاورمیانه و آسیای جنوبی دانشگاه، در قالب طرح مبادله دانشجو و به جهت اشتغال دکتر حسین سامعی استاد راهنمای پایان نامه در آن گروه، امرمیزبانی را برعهده داشت. فضای حاکم بر گروه بسیار دوستانه و صمیمی بود. اعضای گروه عمدتا از ملل گوناگون بودند، و به دلیل موضوع مورد مطالعه و تدریس خود، علاوه بر انگلیسی به زبان دیگری، از جمله، عبری، عربی، فارسی، هندی و سنسکریت تسلط داشتند. در ایام اقامت در آن دانشگاه، که بیشترین مدت سفر را در برداشت، عمدتا به پژوهش درباره موضوع پایان نامه پرداختم. از این زمان نیز بیشترین مدت صرف بررسی و یافتن منابع در کتابخانه های متعدد و غنی دانشگاه اموری شد ...
داستان «بازگشت»: داستان بلند «بازگشت» آخرین اثر از مجموعه داستانی دیدار است که می توان آن را رمانی کوتاه نیز به شمار آورد: از این روست که ترجمه آلمانی آن با نام (Die - Rückkehr) مستقلا در سال 1997- منتشر شد. در این داستان، احمد محمود بار دیگر به قهرمان آرمانی خویش می پردازد. در رمان همسایه ها، شاهد شکل گیری شخصیت این قهرمان به عنوان مبارزی سیاسی و با نام «خالد» بودیم و، در داستان کوتاه «از دلتنگی» (مجموعه زایری زیر باران) و نیز در رمان داستان یک شهر، با دوران تلخ تبعیدش در بندرلنگه در دهه 1330، آشنا شدیم. اینک، در داستان «بازگشت»، این مبارز سی و یک ساله که این بار «گرشاسب» یا «شاسب» نام می گیرد، پس از سپری کردن تبعیدی پنج ساله، برای آغاز زندگی جدید، عازم زادگاهش، اهواز، می شود. اما، به رغم عزم راسخ او برای شروع زندگی آرام و به دور از هیاهو و پرداختن به کار و حمایت از خانواده و با وجود نوید بهبود وضع اقتصادی و معیشتی مردم و رونق بازار کار که از این سو و آن سو به گوش شاسب می رسد، ذهن او همچنان درگیر نوعی آشفتگی است ...
در دوره ای که نیومارک (NEWMARK 1981) آن را دوره ماقبل زبان شناسی ترجمه می نامد، بحث درباره ترجمه حول یک سوال کلی صورت می گرفت و آن این بود که ترجمه باید به روش آزاد انجام شود یا روش نقل به عبارت، نظریه پرداز، که خود را مجبور به انتخاب این یا آن روش می دید، این پرسش را به صورتی تجویزی و با استناد به یکی از چهار عامل فرهنگی، اخلاقی، زبانی و زیباشناختی و یا مجموعه ای از این عوامل پاسخ می داد. پاسخ هایی را که با استناد به عوامل مذکور داده شده می توان، به طور خلاصه، به صورت قضایای دوگانه متضاد به شرح زیر بیان کرد: عامل فرهنگی الف) ترجمه ابزاری فرهنگی است. متن اصلی را تا آنجا که لازم است باید تغییر داد تا با فرهنگ مقصد سازگاری پیدا کند. ب) ترجمه ابزاری فرهنگی است. متن اصلی را باید با کمترین تغییر ترجمه کرد تا نمودار شیوه تفکر و بیان ملتی دیگر باشد ...
مساله منابع و مآخذ شاهنامه و میزان استفاده فردوسی از روایات شفاهی همواره یکی از مباحث پیچیده شاهنامه پژوهی بوده است. طی صد سال اخیر، به رغم تحقیقات معتبر و ارزشمندی که درباره شاهنامه فردوسی انجام گرفته است، هنوز برخی از مسایل مهم و بنیادی آن، خاصه در زمینه منابع و مآخذ، در پس پرده ابهام قرار دارد و اظهارات شاهنامه پژوهان در این باره کم و بیش به همان نکاتی محدود می شود که نولدکه و تقی زاده در حدود صد سال پیش نوشته اند ...