فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۳۹۵ مورد.
۲۱.

تقدیرگرایی در قصه های ایرانی با تأکید بر قصه های هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جبر اختیار قضا و قدر ادبیات عامیانه هرمزگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۴۷
اندیشه جبر و اختیار و نقش داشتن یا نداشتن تقدیر در حوادث زندگی همواره در ذهن و اندیشه متفکران وجود داشته و به گونه های مختلف و در آثار گوناگون منعکس شده است. عوام نیز در گیرودار میان این دو بُعد بوده اند و جلوه هایی از آن در ادبیات عامه و بومی هر سرزمین و ناحیه وارد شده است. هدف این مقاله بررسی بینش جبرگرایانه در قصه های عامیانه استان هرمزگان است که از منظرهایی چون ریشه ها و دلایل رواج این اندیشه، نزاع کنندگان با تقدیر، میزان تناسب میان تقدیر و شایستگی فرد و موضوعات مورد حمایت تقدیر و غیره بررسی شده است. دلایلی چون ناتوانی طبقه عامه از ایجاد تغییرات و دست یابی به مطلوب خود، ریشه های مذهبی، تاریخی و جلوه هایی بازمانده از برخی عقاید آیین زروانیسم از عوامل گرایش به این تفکر است. تأکید بر نقش تقدیر، از عوامل ضعف پی رنگ در این قصه ها و کم رنگ شدن کنش های منطقی است. از حیث تناسب قدرت تقدیر و توانایی فرد، در بسیاری موارد، ارتباط منطقی دیده نمی شود. در این قصه ها تقدیر در جایگاه یک شخصیت داستانی فعال و قدرتمند یا در مقام یک قاضی حضور دارد که کنش ها و نتایج آن ها را تنظیم می کند تا درنهایت، شخصیت مورد حمایت در برابر نزاع کنندگان قدرتمندی چون پادشاه غلبه یابد. از منظر موضوعی نیز پربسامدترین موضوع مورد حمایت تقدیر، ازدواج دو شخصیت است.
۲۲.

آیین «یُوار» در بین اقوام تات، ترک، ترکمن و کرمانج خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ عامه آیین یُوار ترکمن تات ترک کرمانج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۲۵۶
فرهنگ عامه اقوام ایرانی دنیایی رمزآلود است که بررسی محتوایی ظرایف آن می تواند چشم انداز های تازه ای به دنیای مردم شناسی و جامعه شناسی بگشاید. در پژوهش پیش رو کوشش می شود با بیان عناصر فرهنگی و اعتقادات مرسوم در میان اقوام استان خراسان شمالی، به تبیین و تحلیل یک آیین محلی با نام «یُوار» در بین چهار قوم تات، ترک، ترکمن و کرمانج با بهره گیری از شیوه مبتنی بر مصاحبه با پژوهشگران حوزه فرهنگ عامه خراسان شمالی و گویشوران موثّق و منابع مکتوب پرداخته شود تا ضمن معرّفی این آیین و آداب مربوط به آن، شباهت ها و تفاوت ها در نحوه برگزاری، موارد کاربرد و پیامدهای آن در بین چهار قوم مذکور مشخّص شود. حاصل این بررسی نشان می دهد که آیین یُوار در گذشته تقریباً با شیوه های یکسان و با اندکی تفاوت در مراسم های گروهی نظیر درو کردن و جمع آوری محصولات کشاورزی، خانه سازی، پشم چینی گوسفندان، قالی بافی و... در بین اقوام مذکور انجام می شده است. از پیامدهای مهمّ این آیین علاوه بر تعاون و همکاری می توان به ایجاد حسّ همدلی و نوع دوستی در بین مردمان این خطّه، افزایش درک، ابراز شادی و محبّت به هم نوعان اشاره کرد. درواقع این آیین نشان دهنده همدلی و ایثار بین افراد این اقوام بوده است، زیرا از تمامی اقشار جامعه به خصوص جوانان با توجّه به مهارت و نیروی جسمانی که داشتند، در آن حضور داشتند. این آیین تا دهه 1350 رونق داشته، امّا به مرور زمان و با پیشرفت تکنولوژی، تغییر نسل ها و مشکلات مالی ای که برای مردم به وجود آمده، باعث کم رنگ شدن و درنهایت از بین رفتن آن شده است.
۲۳.

واژه سازی در مجموعه های طنز: موردپژوهی مجموعه شب های برره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان ساختگی مجموعه شب های برره طنز کلامی واژه سازی واژه آفرینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۵۵
ابزار صرفی در زبان یکی از ابزارهای مهم در آفرینش طنز کلامی است. در این راستا استفاده آگاهانه از فرایندهای ساخت واژه در کنار عوامل دیگر، جذابیت هنری آثار طنز را دوچندان می کند. پژوهش حاضر به بررسی فرایندهای واژه سازی و واژه آفرینی در یک گونه زبانی ساختگی در مجموعه طنز شب های برره می پردازد. این مجموعه از نظر ابداعات و نوآوری های زبانی نسبت به سایر مجموعه های طنز در دو دهه اخیر بسیار شاخص است. عامل اصلی خنده و طنز در این مجموعه طنز کلامی است که واژه سازی در آن نقش مهمی ایفا می کند. برای انجام این پژوهش 355 داده از مشاهده 90 قسمت این مجموعه استخراج و در چارچوب بوی (2007) دسته بندی شدند. نتایج این بررسی نشان می دهد که الگوهای واژه سازی و واژه آفرینی در این مجموعه از الگوهای جهانی پیروی کرده اند. سرواژه سازی و پسین سازی کم ترین میزان کاربرد (2/. درصد) و فرایند ابداع (28/20درصد) بیشترین میزان کاربرد را داشته اند و میزان کاربرد فرایندهای غیرصرفی (83/60 درصد) در این مجموعه از فرایندهای واژه سازی و واژه آفرینی بیشتر بود.
۲۴.

تطوّر حکایت علاءالدین ابوالشامات در داستان های عامۀ فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکایت علاءالدین ابوالشامات هزارویک شب تطور داستان عامه محلِّل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۱۱
یکی از حکایت های کتاب مشهور هزارویک شب «علاءالدین ابوالشامات» نام دارد. در این داستان سرگذشت او از تولد در مصر تا سفر به بغداد و ازدواج دائم با دختری که قرار بود فقط محلّلش باشد و ماجراهایش تا پایان عمر بیان می شود. بخشی از این حکایت در داستان های عامه فارسی منشأ افسانه هایی با ساختار یکسان شده است. در این مقاله یازده روایت دیگر از این داستان شناسایی و تحلیل شده است. برخی از این روایت ها در مجموعه ای از حکایات به چاپ رسیده اند، امّا اغلب ناشناخته هستند. این روایات از نظر شیوه و جزئیات روایت و نیز مسائل زبانی و ادبی کم وبیش تفاوت هایی دارند. اگرچه ساختار کلی داستان ها یکی است، راویان در طول زمان تغییراتی در جزئیات ایجاد کرده اند؛ شاید به این دلیل که برای مخاطب جذاب تر باشد یا داستان باورپذیرتر و برای مخاطب ایرانی ملموس تر شود. با تحلیل جزئیات این روایت ها می توان به نکات درخور توجهی دست یافت. در نگاهی کلان تر می توان براساس همان جزئیات ترتیب تغییرات در روایت ها را مشخص کرد.
۲۵.

نقد و بررسی ساختار، زبان، بلاغت و محتوای گاگریوه های بختیاری (گونه ای از اشعار عامّه)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ادبیات عامه سوگ سروده ها گاگریوه بختیاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۸۱
گاگریوه اصطلاحی است برای گونه ای از سوگ سروده های بختیاری . بختیاری ها به سوگ سروده های خود «گاگریوه»، «سرو» یا «دندال» می گویند. این اشعار مانند بسیاری از اشعار عامّه، ساده و بی تکلّف اند؛ سراینده مشخّصی ندارند و زنان اولین سرایندگان آن هایند. با اینکه این اشعار، در میان بختیاری ها از قدمت و محبوبیّت فراوانی برخوردارند، به صورت چندجانبه نقد و بررسی نشده اند. در این مقاله این اشعار با روش تحلیل محتوا، رویکرد توصیفی تحلیلی نقد و بررسی شده اند. داده ها به صورت میدانی در قالب پانزده نمونه (675 بیت)، از سه شهرستان اَردل، کوهرنگ و لردگان واقع در استان چهارمحال و بختیاری جمع آوری شده اند. در این مقاله به طور خلاصه مشخص شده است که گاگریوه های بختیاری نوعی شعر روایی توصیفی اند که گفت وگو وار از زبان خواننده به نیابت از خود، خانواده و متوفا بیان می شوند. از آنجا که اغلب آن ها به صورت دوبیت دوبیتی (دوگانی) تنظیم شده اند، می توان قالب آن ها را دوگانی نامید. وزن در آن ها هجایی است. از نظر صنایع ادبی، تشبیه، استعاره و کنایه بالاترین بسامد را دارند. در حجم نمونه (675 بیت) 68 تشبیه، 45 استعاره و 50 کنایه به دست آمد. در اغلب این آرایه های ادبی، سادگی و ملموس بودن آشکار است. این اشعار از نظر زبانی دربردارنده مجموعه بزرگی از واژگان، ترکیبات و اصطلاحات زبان لری بختیاری اند. از نظر محتوا، دارای محتوایی چندوجهی اند؛ در آن ها هم به دنیا توجه می شود و هم به آخرت. سن، جنس، شغل، موقعیت و چگونگی مرگ متوفا بخش دیگری از محتوای این اشعار را تشکیل می دهد. صبغه محلی در این اشعار قوی است و برخی از نگرش های مردم بختیاری را ازجمله ترسناک و مذموم بودن مرگ، باور به قیامت و چالش با آسمان و فلک در این اشعار می توان دید.
۲۶.

مردم نگاری آیین ازدواج در جنوب استان فارس (مطالعۀ موردی: علامرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مردم نگاری فرهنگ عامه ازدواج عروسی عناصر بومی و فرهنگی علامرودشت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۷۰
آیین ازدواج از نخستین مراحل تا پایان جشن عروسی مجموعه ای از مراحل و عناصر را در خویش دارد. این آیین در فرهنگ عامه کشور ما با وجود همانندی ها، تفاوت هایی نیز دارد. استان فارس به ویژه مناطق جنوبی آن، مجموعه ای متنوع از فرهنگ ها، آداب و رسوم را در خود دارد که با وجود اشتراک با دیگر نقاط کشور، تفاوت ها و زیبایی های ویژه ای نیز دارد. هدف این مقاله معرفی و تحلیل ویژگی های فرهنگی و بومی آیین ازدواج، بر مبنای مردم نگاری است که به روش گردآوری داده ها به صورت میدانی و پرسش از بزرگ سالان و آگاهان بومی، به توصیف و تحلیل آیین ازدواج در علامرودشت (در جنوب استان فارس) پرداخته است. همچنین از زاویه «آیین های گذر» نیز برخی از مراحل تحلیل شده است. مراسم عروسی در علامرودشت از سنت هایی است که همچنان نشانه هایی از پای بندی به رسوم و میراث پیشین، در آن مشاهده می شود. یافته های این تحقیق نشان می دهد که فرایند ازدواج از انتخاب همسر تا پایان عروسی در این منطقه شامل مجموعه ای است که شادابی، همکاری گروهی، مشورت، احترام به بزرگ ترها، تأثیر مذهب و باورهای دینی، باورهای بومی، بازی های محلی، اشعار متنوع و موسیقی، همدلی، شور و شادی مهم ترین عناصر بومی و فرهنگی در مراحل مختلف آن است.
۲۷.

بررسی تطبیقی- میان رشته ای امثال و حکم فارسی و سلسله مراتب نیازهای آدمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مطالعات میان رشته ای روان شناسی انسان گرا نظریه سلسه مراتب نیازها آبراهام مزلو امثال و حکم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۲۱۲
ادبیات تطبیقی به مثابه فلسفه و رویکردی جدید در ادبیات و نقد ادبی، نخست ماهیتی فراملی، فرازبانی و فرافرهنگی داشت، لیکن در ادامه و در قرن بیستم با مطالعات میان رشته ای پیوند خورد. در دوره معاصر و با اولویت یافتن رویکردهای کاربردی همگرا در پژوهش های ادبی، نحله نوین ادبیات تطبیقی، چشم انداز تازه ای را در مقابل پژوهشگران گشوده و حوزه های پژوهشی جدیدی را فراسوی مرزهای شناخته شده پیشین ادبیات ایجاد کرده است. در جستار پیش رو، نگارندگان با نظرداشت رویکردهای نوین ادبیات تطبیقی به ویژه سویه میان رشته ای آن، برآنند تا با اتکا به یک مأخذ معتبر در حوزه امثال: فرهنگ بزرگ ضرب المثل های فارسی، به شیوه ای، از منظر ماهیت، توصیفی تحلیلی و از دیدگاه نوع داده ها، کتابخانه ای اسنادی، به تطبیق امثال با نظریه «سلسله مراتب نیازهای آدمی» بپردازند و با بازجست روان شناخت ادبی مقولات انسانی، علاوه بر نُمایاندن گستره و کارآمدی هر دو حوزه، افقی تازه در برابر پژوهش های آتی پدیدار سازند. از نکات حائز اهمیت در این پژوهش، بیان این حقیقت است که آنچه روان شناسان انسان گرا با نگاه انگیزه شناختیِ رفتار آدمی مطرح کرده اند، پیش از این در متون ادبی کلاسیک ما به صورتی هوشمندانه، گاه همچون هرم مزلو، با ترتیب و تناسبی در خور تأمّل و گاه در تناسبی نه چندان آشکار، بازتاب یافته است. نوشتار حاضر، نخستین پژوهشی است که با مبنا قرار دادن نیازهای هشت گانه، به بررسی و تحلیل تطبیقی آرای مزلو با امثال و حکم فارسی پرداخته است. مقاله درنهایت گویای دو نتیجه کلّی الف) اثبات کارایی و روایی یک نظریه روان شناختی در پیوند با ادبیات عامه و ب) درک هر چه بهتر ارزشمندی امثال و حکم در نمودبخشی به مفاهیم انتزاعی ذهنی است.
۲۸.

ساختار و مضامین لیلو(لالایی) های بلوچی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شعر عامه لالایی بلوچی لیلو ساختار درون مایه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۱۶۴
لالایی ها نوعی از ترانه های مهم در ادبیات عامه هر قومی به شمار می آیند که سینه به سینه از نسل های گذشته به امروز رسیده اند. در بلوچی به این نوع ترانه ها «لیلو» یا «لولی» می گویند. در جستار پیش رو به بررسی لیلوها در زبان بلوچی پرداخته ایم و هدف از این تحقیق، معرفی این اشعار عامه و تحلیل آن ها از دو منظر ساختار و درون مایه است. نگارنده با گردآوری مهم ترین لالایی های رایج در بلوچستان، ضمن معرفی این گونه سروده ها، نخست به بررسی وزن، قالب، قافیه و ردیف و سپس به تحلیل مهم ترین مضامین و کارکردها و پیوند آن ها با زندگی اجتماعی، مفاهیم دینی، وضعیت زندگی و باورهای گویشوران بلوچی پرداخته است. قالب همه لیلوها، «بلوچیِ سنتی» است و از نظر وزن غالباً عروضی و در بحر قریب هستند. برخی از مضامین به کاررفته در آن ها عبارت اند از: بیان آرزوهای مادر برای فرزند، دعا برای بچه، آرام بخشی، کم کردن بی قراری های کودک، تشویق به شادی و نوازشگری کودک، جنگ در برابر دشمن، تشبیه کودک به قهرمانان قومی، بیان نوع خوراک کودک، داماد گرفتن با مهریه سنگین، مهمان نوازی و دعا برای مادران بی اولاد که بچه دار شوند. شیوه بررسی در این مقاله، مطالعات میدانی و روش توصیفی تحلیلی براساس شصت لالایی است. تاکنون درباره تحلیل ساختاری و محتوایی لالایی های بلوچی پژوهشی انجام نشده است. بنابراین انجام پژوهش برای شناخت این بخشِ ناشناخته از ادبیات عامه مردم بلوچستان ضروری به نظر می رسد.
۲۹.

بررسی تحلیلی و خاستگاه شناسی بُرگِ/ ماسک های نمادین در فرهنگ و ادبیات کهن ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فرهنگ ادبیات عامه بُرگِ/ماسک نماد اسطوره کلاغ آیین نمایشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۶۳
هدف این مقاله بررسی جنبه های رمزگانی بُرگِ/ماسک های آیینی ایران، با رویکرد کهن الگویی است. بُرگ/ماسک ها همواره در فرهنگ نمایشی مردم ایران، دارای جایگاهی گوناگون، گاهی متضاد، نافذ و معناگرا بوده و در مناسبت های متفاوتِ مناسکِ آیینی، مورد بهره برداری نمادین، تزیینی، طبیعی و گاهی تفریحی قرار می گرفته است. بُرگِ ها به مرور زمان به عنوان امکانات صحنه، در نقش آفرینی های نمادینِ فرهنگ ِ مردم، مهم و اثرگذار بوده اند. فرهنگ و ادب ایران برای هر یک از تفاوت ها و تمایزهای فرهنگیِ عناصر نمادین، دلایل و بیانیه هایی ویژه دارد. داستان ها و حاشیه های مربوط به بُرگِ/ماسک ها، این فرایند را روشن تر می سازد. بُرگ/ماسک ها برپایه داستان های مربوط به کاراکترهای کهن (شفاهی یا مکتوب) در فرهنگ مردم، از کارکردهای گوناگون نمایشی، سیاسی، کمدی، فرهنگی، اجتماعی و گاهی نیز اقتصادی برخوردارند. نتایج نشان می دهد که برگ ها در فرهنگ و زبان ایران، به بُرکِ، بُرکا، بورگ، یا بُرگِه مشهورند و با هم نشینی کلاغ، در آیین های بومی و مذهبی هفت گانه اسطوره میترا، مفهومی نمادین پیدا کرده اند. ریشه باستانی بُرکِ/ماسک، یا بُرگِ در فرهنگ و ادبیات ایران، به هزاره سوم پیش از میلاد مربوط می شود. در حال حاضر نیز مردم جنوب ایران، افغان ها، اعراب، ارمن ها و دیگر اقوام غیرایرانی آن را مورد استفاده قرار می دهند و در پاره ای از موارد متأثر از فرهنگ و زبانِ عربی آن را برقِع می گویند. ارمنیان نیز آیینی نمایشی با عنوان باریگِندان دارند که پژوهشگران ارمن شناس هنر به آن جشن بالماسکه می گویند. بُرگِ های ایرانی به تناسب آیین ها، فصل ها و فرهنگ ها، نمود سمبلیک یا نشانه ای و تمثیلی پیدا کرده اند. روش این پژوهش، کتابخانه ای اسنادی و میدانی (مشاهده مشارکتی نگارنده در میدانِ پژوهش) است.
۳۰.

نقد جامعه شناختی فیلمنامه های «اسکی باز» و «یار دوازدهم» براساس دیدگاه آنتونی گیدنز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بختیاری سنت مدرنیته اسکی باز یار دوازدهم آنتونی گیدنز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۱۲۰
در فرایند مدرنیته شدن جوامع، بسیاری از عناصر فرهنگی، نقش ها و ساختارهای اجتماعی دچار تغییر و دگرگونی می شوند. این دگرگونی ها با توجه به فرم و ساختار جوامع، نوع و نقش عناصر و شیوه رویارویی و نوع درکِ نقش های اجتماعی از ماهیت مدرنیته، متفاوت شکل می گیرند. جامعه ایلی بختیاری با ساختاری کاملاً سنتی و به عنوان بخشی از ساختار جامعه ایرانی در دهه های اخیر مسیر تحول و دگرگونی را با سرعت سپری می کند که این تغییرات در ساختارهای مختلف ایلی و طایفه ای، خانوادگی، انواع روابط میان نقش های اجتماعی، آداب و سنن و به شکل فراگیر، تمامی عناصر فرهنگی خود را نشان می دهد. برای بررسی جامعه شناختی این تغییرات علاوه بر مطالعات و پژوهش های میدانی، با نگاهی به ادبیات و هنر به عنوان آینه تمام نما از فرهنگ عامه جامعه مورد بررسی، می توان به نتایج قابل توجهی دست یافت. در پژوهش حاضر با شیوه تحلیل محتوا، دو فیلمنامه اسکی باز و یارِ دوازدهم به کارگردانی فریدون نجفی از منظر جامعه شناسی آنتونی گیدنز1 و براساس چهار مؤلفه ای که گیدنز برای سنت ها ذکر می کند، مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرند. نتایج پژوهش نشان می دهد که مولفه های چهارگانه سنت از دیدگاه گیدنز در دو فیلمنامه اسکی باز و یارِ دوازدهم دیده می شود. سنت ها در میان مردمان بختیاری نه تنها ازبین نرفته اند، بلکه نگهبانانی دارند که حافظ آن ها هستند. این سنّت ها طبق نظر گیدنز به صورت دسته جمعی برگزار می شوند و به نوعی با هویّت افراد (ایل بختیاری) پیوندی ناگسستنی دارند و در حوزه های مختلف تکرار و بازتکرار می شوند.
۳۱.

پژوهشی درباره آیین لقمه گیر؛ نمونه ای از وَر ایرانی در فرهنگ قوم بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ عامه قوم بختیاری بن مایه های اساطیری سوگند خوردن آیین ور آزمون لقمه گیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۷۷
یکی از مبانی شناخت بن مایه های اساطیری و چگونگی حفظ و ترویج آن ها، انجام مطالعات علمی در حوزه فرهنگ و ادب عامه است. سوگند خوردن در نمودهای مختلف ازجمله آیین هایی است که از دیرباز تاکنون در فرهنگ و ادب عامه به طریق گوناگون نمود یافته است. در این پژوهش به تحلیل آیین لقمه گیر؛ نمونه ای از آیین سوگند خوردن (وَر) در فرهنگ قوم بختیاری می پردازیم که می تواند در ایران باستان ریشه داشته باشد. آخرین راهکار برای تشخیص درستکار از نادرستکار و اثبات درستی کلام، نشان دهنده اهمیت آزمون لقمه گیر نزد مردم بختیاری است. در پژوهش حاضر نخست داستان مربوط به آیین لقمه گیر در قوم بختیاری را ذکر و سپس نمودهای اساطیری آن را تحلیل می کنیم. در این پژوهش، روش جمع آوری داده ها، بر پایه مطالعات کتابخانه ای میدانی و روش تحلیل آن ها، به صورت محتوای کیفی انجام شده است. پس از بررسی منابع گوناگون و تحلیل نمود های ادبی و اساطیری آزمون لقمه گیر در قوم بختیاری می توان گفت که این آیین، بازمانده آیین خوردن آب گوگرد در ایران باستان است که با حفظ عناصر اساطیری نزد این قوم، آخرین راهکار برای اثبات درستی کلام و تشخیص حق از باطل است. همچنین برخی از عناصر این آزمون مانند وجود آتش، پوشیدن لباس سفید قبل از آزمون و عطرافشانی یادآور داستان سیاوش در شاهنامه فردوسی است.
۳۲.

بررسی تطبیقی بن مایه های قصۀ «کره اسب سیاه» در فرهنگ بختیاری با داستان سیاوش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قصه کره اسب سیاه داستان سیاوش بن مایه های اسطوره ای حماسی تطبیق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۴۸
در فرهنگ عامه، متناسب با باورها، اندیشه ها و آرزوها، بسیاری از داستان های اسطوره ای حماسی بازنویسی شده یا اینکه الگوی ساختن قصه های جدید قرار گرفته اند که با بررسی آن ها، می توان به نحوه دریافت و زاویه های دید عامه درباره آن ها پی برد. هدف در این پژوهش نیز بررسی تطبیقی شخصیت ها، کنش ها و بن مایه های اسطوره ای حماسی قصه کره اسب سیاه در فرهنگ بختیاری با داستان سیاوش در شاهنامه با روش اسنادی است. مقایسه پایگاه اجتماعی خانواده شخصیت ها، ویژگی های جسمانی ها آنان، مقایسه کنش های شخصیت های نامادری، ویژگی اسب ها و پناهنده شدن به پادشاهِ سرزمین دیگر، ازجمله موضوع های بررسی شده در این مقاله هستند. نتایج پژوهش، نشان دهنده شباهت بسیار بین قصه کره اسب سیاه با داستان سیاوش است؛ چنان که در هر دو قصه، قهرمانان، پادشاه زاده هستند؛ کیستی مادرانشان در پرده ابهام است؛ از نظر ویژگی های جسمانی، بسیار زیبا و اسب هایشان از نظر رنگ، صاحب فهم بودن و داشتن توانایی پریدن، شبیه به هم هستند؛ نامادری شان، به دنبال کام جویی از آنان اند؛ هر دو شخصیت سرانجام به سرزمین دیگری پناهنده می شوند؛ در آنجا ازدواج می کنند و شهر و قصری را برای خود بنا می نهند. البته در این دو داستان تفاوت هایی نیز وجود دارد؛ چنان که در داستان سیاوش، مبنا و انگیزه رفتار شخصیت ها بیشتر سیاسی است، اما در قصه کره اسب سیاه، بیشتر به آموزش مسائل خانوادگی توجه شده است. بر این اساس، درمجموع می توان گفت که قصه کره اسب سیاه در فرهنگ بختیاری، بازنویسی خلاقانه یا الگوبرداری از داستان سیاوش است.
۳۳.

پیکرگردانی و دگردیسی سنگ شدگی در قصه ها و افسانه های کُردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات عامه اساطیر افسانه های کُردی پیکرگردانی سنگ شدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۱۸۷
یکی از بن مایه های اساطیری و نمادین در قصه ها و افسانه های کُردی پیکرگردانی به صورت جماد است. در پیکرگردانی شکل و ماهیت موجودات با استفاده از نیروی ماورء الطبیعی شخص یا شیء از حالتی به حالت دیگر تغییر می یابد. در واقع این نوع پیکرگردانی نماد از دست دادن پویایی و حیات روانی است که فرد را برای مدتی از مسیر کمال باز می دارد. در قصه ها و افسانه های کُردی پیکرگردانی و دگردیسی به اشکال مختلف دیده می شود، که یکی از موارد پیکرگردانی انسان به جماد است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی مبتنی بر منابع کتابخانه ای و نیز تحقیقات میدانی انجام شده، به این صورت که با بررسی پنجاه قصه از قصه ها و افسانه های کُردی، پنج مورد دگردیسی و تبدیل پیکره انسان به سنگ یافت شد که با بهره گیری از نقد اسطوره ای به بررسی ریشه های سنگ شدگی در آن ها پرداخته، سپس نحوه مواجهه افراد و نیز علل و ابزارهای لازم جهت رهایی از این تغییر تبیین شده است. از آنجا که مطالعه این قصه ها ما را با بستر اسطوره ای آن ها آشنا می سازد، لذا تلاش بر آن است تا با شناخت ساختار قصه ها وجه مشترک این بن مایه را با اساطیر سایر ملل مقایسه کنیم. نتایج تحقیق نشان می دهد که انعکاس باورهای اسطوره ای با گذر از تاریخ و رسیدن به عصر حاضر در قصه ها و افسانه های کُردی گویای نامیرایی و پویایی این باورهاست که با رمزگشایی و واکاوی می توان ریشه مشترک این دیدگاه اساطیری را کشف و تفسیر کرد.
۳۴.

فاز و انضمام در ساخت های ارگاتیو در گویش کوهمره سرخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افزوده انضمام حرکت نظریه فاز واژه بست ساخت سازه بی برچسب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۰۹
در ساخت های ارگاتیو در کوهمره سرخی انضمام مشاهده می شود که دستور زایشی اخیراً در قالب نظریه فاز و ساخت سازه بی برچسب به توجیه آن ها می پردازد. کوهمره سرخی دارای صورت هایی مانند «ام گفت» است که واژه بست تنها در صورت گذشته متعدی به قبل از فعل می چسبد. تولید این صورت و صورت های مشابه در قالب حرکت V به T و انضمام قابل توجیه شده است. در این گویش V فاز تشکیل می دهد و T هم دارای مشخصه T است هم مشخصه فعلی. مشخصه فعلی عامل اصلی حرکت است. در مرحله بعد انضمام در مرحله پسانحوی و حذف مشخصه ها صورت می گیرد. واژه بست ها به صورت مشخصه قابل تعبیر هستند و V به عنوان هسته فاز می تواند با آن انضمام حاصل کند. انضمام از طریق افزوده گری انجام می گیرد و برچسب چیزی که انضمام می شود نباید متفاوت از میزبان باشد. به موضوع در قالب ساخت سازه بی برچسب نگاه شده است. حرکت به T در بخش نحو صورت می گیرد و انضمام در بخش منطقی صورت می گیرد. این پدیده در سایر زبان های دنیا نیز مشاهده شده است. فاز بودن vP در ساخت های ارگاتیو می تواند دلیل تقابل ساختی آن ها با سایر ساخت ها باشد.
۳۵.

تحلیل تأثیر ذهنیت عامه نسبت به اصالت نژادی در حکمرانی غزنویان و سلجوقیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روح قومی تاریخ ذهنیت عامه شاهنامه اسطوره غزنویان سلجوقیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۴۰
در اندیشه های سیاسی اجتماعی ایرانیان از اعصار بسیار کهن این باور غلبه داشته است که شاه و خاندان پادشاهی صاحبان فرّه ایزدی اند. این باور بر اثر گذشت زمان در قرون متمادی، جنبه ای از روح قومی ایرانیان را به این صورت شکل داده است که برای کسب مقام فرمانروایی لایق ترین کس آن است که از خاندان شاهی و نژاده ایرانی باشد. در چنین فضای اندیشگانی، خاندان هایی که قصد حکومت در ایران، حتی در سطح غیرملی و محلی داشتند، باید از اهلیت و مشروعیت قومی بهره مند می بودند؛ در غیر این صورت مورد پذیرش اذهان عامه قرار نمی گرفتند. در این جستار با کمک نظریه تاریخ ذهنیت عامه، که به تأثیر پندارهای عامه بر کردارهای حکام می پردازد، به روش توصیفی تحلیلی، تأثیر جهان بینی ایرانی و نگرش آنان نسبت به نقش اصالت نسب در مشروعیت حکومت در ذهن و زبان سلاطین غزنوی و سلجوقی، که متقارن با ظهور شاهنامه و رواج حماسه های ملی است، نشان داده شد. از نتایج تحقیق بر می آید که این التباس و مماثلت و تشابه حکام انیرانی (ترک و عرب) به قهرمانان حماسه ملی ایران، متأثر و ملهم از ذهنیت عمومی و روح زمانه جعل شده است و سلاطین غزنوی و سلجوقی با مصادره به مطلوب داستان ها و قهرمانان اساطیری حماسی ایرانی از حافظه بومی و جمعی ایرانیان برای مقبولیت و مشروعیت حکمرانی خود بهره می بردند و در این میان محوریت شاهنامه و روایات آن کاملاً آشکار است.
۳۶.

تحلیل و بررسی لالایی های بیداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادب رسمی ادب عامه دوره مشروطه لالایی لالایی های بیداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۱۸۷
لالایی ها گونه ای از نغمه های مادرانه است که در خواباندن کودکان به کار می رود، اما گونه ای از ادب رسمی هم در دوران مشروطه با تأسی از همین لالایی ها برای عموم مردم و با هدف آگاهی بخشی و بیداری آنان از سوی برخی از شاعران آن دوره سروده شده است. پژوهش حاضر به تحلیل و بررسی لالایی های بیداری میرزا علی اکبر صابر (1241 1290ش)، ابوالقاسم لاهوتی (1266 1335ش) و سید اشرف الدین گیلانی (1249 1313ش) می پردازد. شناساندن این گونه لالایی ها، دلایل سرایش آن ها، تحلیل ساختار و محتوای آن ها و تفاوت های این گونه لالایی ها با لالایی های مرسوم از اهداف این پژوهش است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است. داده ها به شیوه کتابخانه ای و سندکاوی گردآوری و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد این لالایی ها تحت تأثیر شرایط اجتماعی، سیاسی و فکری حاکم بر آن دوران شکل گرفته است. سادگی زبان، استفاده از سنت ادب عامه، طبیعی بودن شگردهای ادبی و دوری از تعقید راز موفقیت این گونه شعر در پیوند با مخاطبان در تفهیم مسائل سیاسی، بیدارسازی و آگاهی بخشی بوده است. همچنین نتایج بیانگر دو گفتمان متفاوت از سرایندگان این شعرهاست که دلایل آن به تفصیل در متن مقاله ارائه شده است.
۳۷.

جادو و جادوگری در قصه امیر ارسلان نامدار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جادو پیشگویی طلسم پیکرگردانی امیر ارسلان نامدار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷۳ تعداد دانلود : ۳۸۸۲
قصّه های عامیانه گزارشگر سرگذشت ها و ماجراهای افرادی از طبقات مختلف اجتماعی و عموما کم آوازه است که برحسب تصادف، با وقایع و حوادثی عبرت انگیز، حکمت آمیز و شگفت رو به رو شده اند. این قصّه ها جلوه گاه فرهنگ هر ملت است و از آرزوها و تخیلات توده مردم سرچشمه می گیرد. درواقع، سرچشمه این قصّه ها، باورها و آیین های آغازین انسان هاست. ظهور عوامل و نیروهای ماوراء طبیعی نظیر وجود قصرهای مرموز، باغ های سحرآمیز، چاه ها و فضاهای تیره و تار، دیو، پری، اژدها، سحر، رعد و برق، سعد و نحس، خواب های گوناگون، داروی بیهوشی و رمل و اسطرلاب و و نظایر آن از عناصر اصلی و سازنده اغلب قصّه های ایرانی و کلاً قصّه هایی است که در مشرق زمین و سرزمین هایی چون هند، به وسیله قصّه نویسان ساخته و پرداخته شده است. از جمله قصّه های عامیانه آشنا، قصه امیرارسلان نامدار است که آخرین قصه عامیانه فارسی با ویژگی های قصه کهن است. در این قصّه، عمده ویژگی های قصه عامیانه فارسی خصوصا جادو، بروز یافته است. جادو به ترفندهایی گفته می شود که در قصّه ها برخی افراد انجام داده و می توانند از طریق این ترفندها قوانین طبیعت را تغییر داده و کارهایی خارق العاده انجام دهند. در این گونه قصّه ها، جادوگران می توانند افراد را طلسم کنند، جادوهای دیگر را خنثی کنند و در شکل و ظاهر افراد و اجسام تغییر به وجود بیاورند(پیکرگردانی) و یا حوادث آینده را پیشگویی کنند. نویسندگان بر آنند تا جادو و جادوگری را به عنوان یکی از ویژگی های قصه عامیانه در این اثر مورد تحقیق و بررسی قرار دهند
۳۸.

شیوه قصه گویی در سمک عیار و مقایسه آن با سه داستان عامه عیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: راوی سمک عیار ابومسلم نامه داراب نامه شیوه قصه گویی اسکندرنامه نقالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸۴ تعداد دانلود : ۱۲۳۶
این پژوهش برآن است تا شیوه قصه گویی را در داستان سمک عیار، با سه داستان عامه داراب نامه بیغمی، ابومسلم نامه و اسکندرنامه نقالی بررسی و مقایسه کند. برای این کار با استفاده از الگوی چتمن، میزان مشارکت راوی در داستان سمک عیار و همچنین برخی از ویژگی های سبکی خاص در این اثر (زبان و فضای عامیانه و طنز و مطایبه) تحلیل و با آثار دیگر مقایسه می شود. نتایج نشان می دهد مشارکت و حضور راوی هنگام وصف مکان، خلاصه های زمانی و وصف اشخاص در سمک عیار و داراب نامه پررنگ تر از دو اثر دیگر است. همچنین شیوه مشارکت قصه گو در داستان سمک عیار گزاره های قالبی آغازین، گزاره های قالبی بین متنی و میان متنی متفاوت تر از داراب نامه، ابومسلم نامه و اسکندرنامه نقالی است. البته از این نظر می توان شیوه داراب نامه را حدفاصل شیوه سمک عیار و ابومسلم نامه و اسکندرنامه قرار داد.
۳۹.

شیوه ها و اغراض گفت و گو در دوبیتی های عامیانه مازندرانی و خراسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتگو تک گویی همولوگ دوبیتی های عامیانه مازندارانی و خراسانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات قالب های شعر کلاسیک دوبیتی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات فولکلور و عامیانه
تعداد بازدید : ۱۸۱۹ تعداد دانلود : ۱۱۶۷
گفت وگو از شگردها و ابزارهای اساسی نویسنده یا سراینده است تا شناختی عمیق تر از آنچه در سر دارد به مخاطب هدیه کند. این شیوه ادبی را می توان به گونه هایی نظیر؛ دیالوگ( گفت وگوی دوطرفه)، مونولوگ یا تک گویی و همولوگ یا گفت و گوی جمعی در ادبیات مشاهده کرد. اگرچه گفت و گو در ادبیات نمایشی؛ نظیر تراژدی و داستان؛ نظیر رمان، بیش از انواع دیگر کاربرد دارد، در ادبیات عامه نیز از زیبایی های خاص خود برخوردار است. این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی شیوه های گفت وگو و اهدافی که از آن متصوّر بوده است را در دوبیتی های عامیانه مازندران و خراسان، بررسی کند. براساس یافته های تحقیق می توان گفت که از مونولوگ و دیالوگ بیش از دیگر شیوه های گفت وگو در دوبیتی های عامیانه استفاده شده است. در دیالوگ، اهدافی نظیر؛ طلب بوسه از معشوق و حضور دیگری برای عشق ورزی به بحث گذاشته شده است. گفت وگوی جمعی، آن گونه که در چارچوب نظری پژوهش آمده، در دوبیتی های عامیانه دیده نشده است. پژوهشگران، دوبیتی هایی را که خطاب به جمع بوده، با هدف گواه گرفتن عاشق برای اغراض خویش در این بخش بررسی کرده اند. جدل نیز به علت کوتاهی طول کلام در دوبیتی، بسامدی نداشته است. کلیدواژه: گفت وگو، تک گویی، همولوگ، دیالوک، دوبیتی های عامیانه مازندرانی و خراسانی.
۴۰.

عناصر گروتسک در داستان های محمد شیرزاد در اسکندرنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسکندرنامه گروتسک عناصر زبانی داستان محمد شیرزاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱۳ تعداد دانلود : ۱۱۵۱
اصطلاح گروتسک از نیمه قرن شانزدهم در ادبیات اروپا مطرح شد. اگرچه زمینه های تعریف این اصطلاح پیش تر از این قرن به وجود آمده بود؛ اما ورود این اصطلاح در قرن هجدهم در ادبیات اروپا به عنوان مقوله ای زیبایی شناسی، هم زمان با ورود آن به مباحث فلسفی هنر بود. کایزر در قرن نوزدهم آن را برای نخستین بار به رسمیت شناخت و ماهیتش را تجلی این دنیای پریشان و از خود بیگانه دانست. در تعریف گروتسک موارد زیادی گفته شده است، ازجمله هر چیز که عجیب و غریب باشد. این چیز می تواند انسان یا حیوان، فضا و یا موقعیتی حیرت انگیز، عجیب و نفرت انگیز باشد. به طور کلی هر چیز که حاوی سه خصلت عجیب، نفرت انگیز و در عین حال خنده آور باشد، مشمول گروتسک است. نگارندگان در این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای - اسنادی، ضمن آوردن تعاریفی از این اصطلاح، این عناصر را در داستان های «محمد شیرزاد»، یکی از سرداران اسکندر مقدونی، در بخش پایانی کتاب اسکندرنامه بررسی کرده اند. این داستان-ها همانند دیگر داستان های این کتاب سرشار از این گونه عناصرند که به چهار دسته انسانی، حیوانی، فضای گروتسک و عناصر زبانی تقسیم شده اند. این موضوع نشان می دهد داستان های عامه نیز، مانند دیگر داستان ها می توانند بستر مناسبی برای مطرح کردن این نظریه باشند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان