شناخت شرق و دنیای ادب و هنر شرقیان بیش از هر چیز مرهون شرق شناسان و نویسندگانی است که در شناساندن فرهنگ های شرقی پیشتاز بودند و این امر مهم از سده های هفده و هجده میلادی شروع شده و در قرن نوزدهم و بیستم رنگ و بوی علمی، تطبیقی و آکادمیک به خود گرفت. از میان این ادیبان شرق نگار، ویکتور هوگو، پیشوای مکتب رُمانتیسم، شاعر و نویسنده قرن نوزده فرانسه، از ورای نوشته ها و ترجمه های شرق شناسان، به ویژه با شناختن آیین زرتشتی و شاعران و ادیبان ایرانی همچون سعدی، فردوسی و حافظ، توانست مفاهیم و اندیشه های شرقی را در قالب اشعار حماسی و تاریخیِ خود به شکل منظوم بسراید. ذهن خیال پرداز و رُمانتیک ویکتور هوگو در بیان تصویر زیباییِ هنر و سُنت هایِ مشرق زمین، در طول اشعار وی موج زده و خواننده معاصر را هم چون خواننده قرن نوزده مجذوب روشنایی های اهورایی می کند. در این مقاله سعی بر آن داریم تا با نشان دادن تاثیر و الگوپذیریِ هوگو از افکار زرتشتی، هنر و فرهنگ شرق و خالقان شاهکارهای ادبی زبان فارسی، اُفق جدیدی در درک و واکاویِ دنیای خیال و تحلیل اندیشه های استنباطی وی از تاریخ، جامعه و انسانیت ترسیم کنیم.
در این نوشتار، با گذری بر مطالب و موضوعات موجود در کتاب های دسته ای از خاور شناسان پیرامون ادبیات عربی ؛ سبک تاریخ ادبیات نویسی وگرایش فکری و شیوه کار آنان، مورد بررسی وارزیابی قرار گرفته است.شناخت روش کار آنان در این زمینه، به ما کمک می کند تا دیدگاه های ویژه ایشان را بهتر بشناسیم و ضمن درک جایگاه « تاریخ ادب عربی» در مطالعات خاورشناسان؛ سهم و نقش آنان را در شناخت درست از گذشته ادب عربی ارج بگذاریم. مهم ترین نکته قابل توجه در این باره، شیوه خاور شناسان در تقسیم بندی دوره های ادب عربی می باشد. برای نمونه کارل بروکلمان، تنها به بیان دوره های ادبی و آوردن نام شاعران و نویسندگان و آثار آنان بسنده نکرده است؛ بلکه به بررسی علوم رایج در این دوره ها مانند فقه، فلسفه، حکمت، طب، تاریخ اسلام نیز پرداخته است . در حالی که خاور شناسانی مانند گنزالس، تنها به مطالعه وتحقیق آثار آدبی در یک دوره پرداخته اند و کوشش خود را بر روشن کردن جزیی ترین نکات ادبی در دوره مورد نظر متمرکز کرده اند.
پژوهش های شرق شناسان در کشورهای شرقی ـ اسلامی با اهداف و انگیزههای گوناگونی همراه بوده است. آنان مطالعاتشان را در کشورهای عربی با تحقیق در آثار و دست نوشتههای نویسندگان و شاعران قدیم عرب ـ که سال ها حتی از دید خود شرقیان هم پنهان بود ـ آغاز کردند. مهم ترین عامل و پشتوانه خاورشناسان برای مطالعه و تحقیق در این آثار علمی و ادبی، از یک سو داشتن وقت و علاقه و از سوی دیگر توجه دولت مردان و مسؤولان مراکز علمی آنان به این مهم بوده است. برخی از خاورشناسان کتابهای زیادی را از زبان عربی به زبان های دیگر ترجمه نمودند و برخی دیگر کتاب های ارزشمندی را درباره دین اسلام، قرآن و ادبیات عربی تألیف کردند. چاپ و انتشار این نسخه های خطی و آثاری که شرق شناسان درباره آنها نوشتند، روش پژوهش را برای نویسندگان و دانشمندان معاصر عرب در زمینه های گوناگون آسان تر کرد.
افزون بر این، بررسی های علمی برخی شرق شناسان از جهت دقت و نظم در شاخه های مختلف ادبیات عربی و به ویژه تاریخ ادبیات، به عنوان یک الگو مورد توجه نویسندگان و محققان در کشورهای عربی قرار گرفت؛ به گونه ای که بیشتر آنان کتاب های تاریخی ـ ادبی خود را بر اساس تقسیم بندی دوره های ادبی که در کتاب های تاریخ ادبیات شرق شناسان به چشم می خورد تدوین نمودند.