فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۴۵۷ مورد.
۲۶۱.

نامجویی در شاهنامه

کلید واژه ها: رستم تابو نام و ننگ فردوسی و شاهنامه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی حماسه پهلوانی
تعداد بازدید : ۱۸۸۶ تعداد دانلود : ۱۳۶۷
در بنیان داستان های حماسی ایران، صدها موضوع بشری است که چشم عالم را به حیرت افکنده، امّا موضوع «نامجویی» از درخشندگی بیشتری برخوردار بوده است. نام و نامجویی، نقش های گوناگونی را در داستان های حماسی شاهنامه رقم زده و مضامین مختلفی را به خود اختصاص داده است. پهلوانان شاهنامه برای به دست آوردن نام، به پیکار برمی خیزند و برای حفظ آن، جان می بازند. نام، عالی ترین خواسته فردوسی و پهلوانان شاهنامه است که در این مقاله، آن را کلیدی ترین واژه داستان های باستانی ایران معرفی کرده و از منسجم ترین و شاخص ترین مؤلّفه ها در حماسه ملّی ایران قلمداد کرده ایم.
۲۶۵.

کردارشناسی اهریمن در پادشاهی جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خرد درخت اهریمن جمشید فره ضحّاک کردارشناسی گاو برمایه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات اسطوره ای
تعداد بازدید : ۲۶۹۶ تعداد دانلود : ۱۵۳۸
کردارشناسی اهریمن به بررسی رفتارهای اهریمن برای نابودی اهورامزدا و آفرینش نیک او، به ویژه انسان، می پردازد. یکی از این دوره های دشمنی اهریمن با اهوراییان، پادشاهی جمشید است. در این دوره، دیوان با به آسمان بردن جمشید زمینه گمراه کردن او را توسط اهریمن فراهم می کنند. اهریمن با فریب جمشید، او را به سوی خوارشماری خداوند، دروغ گویی و دیوسرشتی می کشاند. نتیجه این کردار اهریمن، گریختن خرد و فره از جمشید و پیوستن آن به گاو برمایه، نماد زمینی مرغ وارغنه است. فره جمشید با شیرگاو و خرد او با نماد گرز گاوسر به فریدون می پیوندد. هدف اهریمن و ضحاک از کشتن گاو، رسیدن به خرد و فره است که به ناکامی می انجامد. فرستادگان اهریمن با برقراری پیوند زناشویی با جمشید و خواهرش، آفریده های اهریمنی را گسترش می دهند. کردارهای اهریمن و ضحاک در پایان، به مرگ نمادین درختی جمشید و دوزخی شدن روان او می انجامد.
۲۶۶.

بازنمایی اسطوره ی صعود در شاهنامه ی فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه فریدون البرز زال کیخسرو کیقباد اسطوره ی صعود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اسطوره ای
تعداد بازدید : ۱۹۶۲ تعداد دانلود : ۸۷۱
مساله ی اصلی این مقاله، شناخت اسطوره ی صعود در اندیشه ی ایرانی و بررسی بازتاب آن در شاهنامه ی فردوسی است. در اسطوره های اقوامی که به یک جهان فوقانی پس از مرگ اعتقاد دارند، راه های متفاوتی برای صعود بدان عالم وجود دارد. مثلاً نردبان، پلکان، بادبادک، تار عنکبوت، رنگین کمان و ... برخی از راه های صعود به جهان علوی هستند. در نزد ایرانیان باستان، راه صعود به جهان برتر از «کوه البرز» می گذرد. در این مقاله، پس از تصویر سیمای آیینی البرزکوه در اساطیر ایرانی و شاهنامه ی فردوسی، صعود شاهان و پهلوانانی مانند فریدون، زال، کیقباد و کیخسرو بر فراز البرز بررسی شده است. اینان در دوران پاکی خردسالی، بنا بر حادثه ای به فراز البرز که دروازه ی گروثمان (بهشت) است، راه می یابند. در این عروج، تن و روان پهلوانان با یکدیگر همراهند. پس از این مرحله، قهرمانان کمال یافته در حکم منجیانی که پیش از فرشکرد (دوران بازسازی جهان) ظهور می کنند، هریک کارهای شگفتی انجام می دهند و با دشمنان به مبارزه برمی خیزند. سرانجام، روان آن ها پس از مرگ که بازگشت طبیعی همه ی روان های نیک به مینوست، بار دیگر بر فراز البرز و در گروثمان آرام می گیرد.
۲۶۷.

دوره گشتاسپی در حماسه، گذار خود کامگی از اسطوره به تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: خویشکاری امشاسپندان ساسانی خود کامگی حکومت متمرکز حکومت گشتاسبی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
تعداد بازدید : ۱۰۶۹ تعداد دانلود : ۵۷۲
داستانهای پراکنده به دلیل طرز چیده شدنشان در شاهنامه، طرحی اندیشمندانه و بسامان را نشان می دهند و بسیار بیشتر از آنچه که در ظاهر خود دارند باز می گویند. بر اساس سنت شاهنامه شناسی این کتاب به بخشهای اساطیری ، پهلوانی و تاریخی تقسیم می شود. هر چند این تقسیم بندی را خطی روشن مرز بندی نمی کند ، اما قسمتهای برزخی و بینا بینی نباید مغفول بمانند، زیرا گذر از بخشی به بخش دیگر نمی تواند بدون تمهید مقدمه و قفل و بندهای ضروری صورت گیرد. به گمان نگارنده، دوره گشتاسبی در شاهنامه، گذار حماسه ملی از اسطوره به دوره تاریخی ساسانی است.تمرکز اشکال متنوع قدرت در حکومت گشتاسبی غیر از آن که اجتماع خویشکاریهای طبقات سه گانه تقسیم بندی اجتماعی ( شاه – موبد ، رزمیار ، تولید کننده ) را در این حکومت نشان می دهد ، با اجتماع هدفمند امشاسپندان نیز که هر یک پیش از تمرکزشان در اهورا مزدا به صورت یکی از صفات او در دوره ساسانی خود به تنهایی ایزدی مستقل به حساب می آمدند همانند است. حکیم حماسه سرا با روایت حکومت گشتاسپی در این بخش از شاهنامه ، در گذار از اسطوره به تاریخ، زمینه تمرکز خواهی و خود کامگی ساسانی را نشان می دهد.
۲۶۹.

رمزگشایی اسطوره شناختی از ناسوزندگی سیاوش بر بنیاد اسطوره های زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اسطوره سیاوش رمزگشایی آتش فره

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
تعداد بازدید : ۲۰۲۱ تعداد دانلود : ۱۲۳۶
هر داستانی از شاهنامه را، آن زمان که پوسته تُنُک و نه چندان ستبر و استوارش را از هم فروشکافیم، بی هیچ شک و گمانی به اسطوره خواهیم رسید؛ چراکه نامه شگرف شاهنامه، یکسره از اسطوره ها وام ستانیده است. یک اسطوره شناس کارشناس و ویژه دان، هیچ گاه در برخورد با متنی پهلوانی، چونان شاهنامه، فریفته رنگ رنگی و فریبایی داستان ها نمی شود و با ژرف نگری و نازک بینی، به درون داستان¬ها راه می¬جوید و آنها را می گزارد. این جستار هم، داستان سیاوش را فرومی-شکافد، به ژرفای آن راه می برد و در آن نهانی ها، به اسطوره ای زردشتی دست می یازد و دلیل ناسوزندگی آتش و نسوختن سیاوش را اسطوره شناسانه برمی رسد و کندوکاو می کند. برپایه این جستار، اردیبهشت نماد مینویِ راستیِ اهورامزداست و آتش، نمود مادی اردیبهشت بر زمین. از دیگرسو، گوهر فرّه از آتش است و سیاوش نیز پادشاهی است فرهمند و از جنس آتش (نماد راستی)؛ و آتش هیچ گاه آتش را نمی سوزاند.
۲۷۰.

روایت شناسی داستان هفت گُردان برپایه روایت انوشیروان مرزبان و ابوالقاسم فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختارشناسی هفت¬گردان قصة افراسیاب بن پشنگ روایت¬شناسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای تاریخ بازتاب رویدادها و شخصیتهای تاریخی
تعداد بازدید : ۱۸۷۱ تعداد دانلود : ۹۹۵
این مقاله به روایت­شناسی داستان هفت­گردان به روایت فردوسی در شاهنامه و قصه افراسیاب بن پشنگ به روایت انوشیروان مرزبان در روایات داراب هرمزدیار می­پردازد. به این منظور پس از بررسی خلاصه دو روایت از دیدگاه راویان، روایت­شناسی، ساختارشناسی تطبیقی و ریشه­شناسی بنیادهای آیینی و اساطیری، دو روایت مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی­ها نشان می­دهد که روایت فردوسی، روایتی دهقانی، ملّی و خردگراست که در آن حذف­های آیینی (زردشتی­بودن رستم) و اسطوره­ای (دیدار افراسیاب با اهریمن) به چشم می­خورد. اگرچه به نظر می­رسد، این آیین­زدایی پیش از فردوسی صورت گرفته؛ اما ممکن است، اسطوره­زدایی از سوی وی انجام شده باشد. در برابر، روایت انوشیروان روایتی موبدی با تکیه بر آموزه­های مزدیسنایی، اصیل، یکدست، کامل و دارای ژرف­ساختی اسطوره­ای و آیینی است که با الگوهای اساطیری- آیینی داستان­های ایرانی همخوانی دارد. این داستان نقشی مهم در الگوشناسی روایی داستان­های حماسی ایران، در گذر از روایت موبدی به دهقانی دارد.
۲۷۱.

بررسی و مقایسه دو چهره نیمه تاریخی شاهنامه (بهرام گور و بهرام چوبین) بر اساس نظریه قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قدرت شخصیت شاهنامه ناخودآگاه جمعی بهرام گور بهرام چوبین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فلسفه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
تعداد بازدید : ۲۱۵۸
بهرام گور و بهرام چوبین از چهره های برجسته شاهنامه اند. به نظر می رسد، داستان زندگی این دو قهرمان، درگذر زمان دستخوش روایتهای افسانه ای و عامیانه شده و تا اندازه ای در هاله رمز و ابهام فرو رفته است. تشابه در برخی از روایات و حوادث زندگی این دو، این فرضیه را قوّت می بخشد که این وقایع مربوط به زندگی یک نفر است. با وجود این از خلال ابیات شاهنامه می توان تا حدودی به شخصیت واقعی آنها پی برد. داستان بهرام گور و بهرام چوبین به علّت آنکه در بخشهای پایانی شاهنامه قرار گرفته، کمتر مورد توجه بوده است، با این حال مردم همواره به نظر احترام به آنان نگریسته اند؛ زیرا شخصیت این دو قهرمان بزرگ را با روحیه حقیقت جویی خویش، همراه و هماهنگ دیده اند. هم نامی این دو چهره نیمه تاریخی، آمیختگی بیشتر سرگذشت آنها را در پی داشته است که بازتاب آن را در شاهنامه نیز می توان دید. در این جستار تلاش برآن است تا با در نظر گرفتن یکی از نیرومندترین انگیزه های بشری؛ یعنی قدرت که بسیاری از رفتارهای انسانی را شکل می دهد و همچنین دیگر نظریه های مربوط به آن، تصویری تقریباً واقعی از شخصیت این دو قهرمان بزرگ نشان داده شود. ظهور این دو شخصیت در شاهنامه، براست ی بروز «ناخودآگاه جمعیِ» ملّتی آرمان خواه و حقیقت جو در برابر تجاوز بیگانه و استبداد داخلی است.
۲۷۷.

مقایسه تراژدی رستم و سهراب با اودیسه و ادیپوس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلید واژه ها: اسطوره حماسه تراژدی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
تعداد بازدید : ۲۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۰۸۵
این پژوهش با عنوان «مقایسه تراژدی رستم و سهراب با اودیسه و ادیپوس» به انجام رسیده است.روش تحقیق تاریخی- نظری می باشد که برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از متن شاهنامه فرودسی، ایلیاد و اودیسه هومر و ادیپوس سوفوکل و سایر حماسه های جهان به صورت فیش برداری استفاده شده است. محقق در نگارش این تحقیق پس از مطالعه تراژدی های مذکور به مقایسه آنها پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که حزن و اندوه ناشی از ارتکاب گناه در تراژدی ادیپوس بیشتر از رستم و سهراب و اودیسه است و مخاطب در تراژدی ادیپوس بیشتر تحت تاثیر کاتارسیس (تزکیه نفس) قرار می گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان