بهروز اتونی

بهروز اتونی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قم، قم، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۲ مورد از کل ۱۲ مورد.
۱.

کهن الگوی سایه در بوستان سعدی: با تأکید بر نسخه مصور بوستان سعدی محفوظ در موزه چستربیتی لندن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 30 تعداد دانلود : 192
کهن الگوها همان تصاویر باستانی و تجربه های کهن بشری است که چون میراثی از گذشتگان در روان هر شخص قرار دارد، محتویات ناخودآگاهی جمعی را تشکیل می دهد از مهم ترین یافته های یونگ می باشد. یکی از این کهن الگوها، سایه است که در تفرد و تکامل روان، تأثیر به سزایی دارد. سایه، بخش تاریک وجودمان و ویژگی های منفی است که وجود آن ها را در خود انکار می کنیم و تنها با شناخت و پذیرش آن اولین گام در راه تفرد را برداشته ایم. ادبیات یکی از عرصه های  ناخودآگاهی است که نمایانگر لایه های پنهان خالق اثر می باشد. با سیر در آثار سعدی ردپایی از این صور اساطیری و برخی نظریات روان شناسی یونگ را می توان دید. مسئله اصلی در این جستار تطابق عملکرد سعدی با نظریات یونگ در برخورد با سایه است. این پژوهش بر آن تا با روش تحلیلی و توصیفی به تبیین کهن الگوی سایه و بررسی آن در حکایاتی از بوستان بپردازد و نشان دهد که سعدی پیش از یونگ با زبان و تعبیرات منحصربه فرد خویش به این جنبه تاریک روان اشاره کرده است. راهکاری را که در رویارویی با سایه ارائه می دهد با شیوه روان درمانی یونگ منطبق است؛ گویی کلام سعدی آبشخوری برای اندیشه های یونگ است. برخی از این مفاهیم را می توان در نگاره های موجود در نسخ مصور بوستان سعدی در موزه چستر سیتی لندن نیز مشاهده کرد. اهداف پژوهش: بررسی کهن الگوی سایه در بوستان سعدی با تأکید بر نسخه مصور بوستان بررسی تطبیقی کهن الگوی سایه در بوستان سعدی و انطباق آن با آراء یونگو. سؤالات پژوهش: کهن الگوی سایه چه جایگاهی در زبان و تعبیرات سعدی در کتاب بوستان دارد؟ کهن الگوی سایه در آراء یونگ دارای چه وجوه اشتراکی با زبان سعدی در کتاب بوستان است؟
۲.

«خویش»، و تجلی انواعِ نماد های آن در شاهنامه نقالان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طومار زریری نامه روانشناسی ژرفا شاهنامه خویش نماد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 118 تعداد دانلود : 934
در روانشناسی ژرفا، هرچند «من»، مرکز «خودآگاهی» است و انسان به واسطه آن با جهان پیرامون خود ارتباط برقرار می سازد، ولی کل روان، مرکزی دیگر به نام «خویش» دارد که علاوه بر خودآگاهی، ناخودآگاهی را نیز در برمی گیرد. در حقیقت، «خویش»، به عنوان هسته مرکزی روان، کهن نمونه تمامیت و تنظیم کننده روان به شمار می آید که انسان بواسطه آن، به فردیت و یکپارچگی شخصیت می رسد. از آنجا که «خویش» -به مانند دیگر کهن نمونه ها- برای تجلّی و ظهور، نیاز به استفاده از نمادها دارد، در اساطیر، رؤیاها و افسانه ها، خود را در سیمای شخصیت هایی والا و مقدّس، و یا در شکل نمادهای تمامیت، و در کل، در کسوت هر موجودِ یاری رسان و یاریگر -چه جاندار و چه بی جان- به نمایش می گذارد. طومارهای نقّالی شاهنامه، از آنجا که بر بنیانِ حماسه ها و اساطیر بنا نهاده شده اند، می توانند بهترین تجلّی گاه عناصر ناخودآگاهی و کهن نمونه ها باشند. طومار زریری نامه (موسوم به شاهنامه نقّالان) که جامع ترین و طولانی ترین طومار نقّالی شاهنامه است، از جمله همین طومارهاست، که نگارندگان بتفصیل، به بررسی نمادهای «خویش» در آن پرداخته اند و همگیِ این نمادها را در انواعِ: نمادهای انسانی، حیوانی، شیئی، کلامی، غیبی و آرامگاه مردگان طبقه بندی کرده اند.
۳.

پژوهشی پیرامون چهره اولیاءاللهی و عرفانی کاوه آهنگر در روایات عامیانه و نقالی شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاوه شاهنامه طومار نقالی متون عامیانه اولیاءالله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 738 تعداد دانلود : 560
کاوه آهنگر به عنوان اولین پهلوان شاهنامه ، از جمله شخصیت هایی است که نامی از او در متون اوستایی و پهلوی نیست و به عقیده برخی پژوهشگران، چهره ای نوظهور در ادب حماسی به شمار می آید. تنها خویشکاری های کاوه در شاهنامه ، یاری رساندن فریدون در قیام علیه ضحاک و ساخت درفشی ملّی برای ایرانیان است. او پس از به انجام رساندن این دو خویشکاری، ناگهان از صحنه داستان کنار می رود و گرفتار سرانجامی نامشخص می شود، اما در برخی متون نقّالی و عامیانه، داستان این چهره پهلوانی گونه ای دیگر است. شخصیت او در این متون، نه به عنوان پهلوانی ملی، بلکه به عنوان یکی از اولیاءالله که با یاری جستن از نیروهای قدسی و ماورائی، در برابر نیروهای اهریمنی می ایستد، نمود یافته است. این جستار با روش توصیفی- تحلیلی درصدد بیان مضامین داستانیِ زندگی کاوه آهنگر با توجه به متون عامیانه و نقّالی شاهنامه است. نگارنده بر این باور است که بسیاری از مضامین داستانیِ زندگی کاوه آهنگر در متون عامیانه و نقّالی شاهنامه از قبیلِ: رسیدن به مقام اولیاءاللّهی، ساخت درفش کاویانی به یاری اسماءالله و نقوش و نوشته های مینوی، طلسم افکنی بر راهِ شخصیت های اهریمنی، منطق الطیردانی او، و سرانجامِ زندگیش که با مرگی اختیاری پایان می یابد، همگی برگرفته از داستان های اولیاءالله، متصوفه و شاهانِ فره مندِ ایرانی است.
۴.

اسطوره زدایی در کوش نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کوش نامه اکوش نامه ایرانشان بن ابی الخیر اسطوره زدایی دیو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 909 تعداد دانلود : 937
یکی از برترین و مهم ترین بنیادهای اسطوره حماسه است که بر ستیز و تقابل ناسازها استوار شده است. اسطوره در ذاتِ خود، مینوی و آن جهانی است؛ اما حماسه مانند زاده اسطوره رویکردی زمینی و این جهانی دارد. درحقیقت فرایند این جهانی شدنِ نمادهای اسطوره ایْ ساز و کارِ داستان های حماسی را پدید می آورد؛ به گونه ای که رویارویی خدایان و ضدّخدایان که در سرشت حماسی است، اندک اندک به رویارویی تبارها یا پهلوانان بزرگ و آیینی با نیروهای زیانبار و ضدّقهرمانان می انجامد. بیشترِ منظومه های حماسی پارسی زیرساختی اساطیری دارد و در آنها ردّپای آشکار شخصیت ها و بن مایه های اساطیری را می توان یافت. در این منظومه ها، کوش نامه ایرانشان بن ابی الخیر که در ابتدای قرن ششم هجری سروده شده است، یک استثناست؛ زیرا برخلافِ دیگر حماسه های پارسی می کوشد از پیکره حماسه اسطوره زدایی کند. در این مقاله سه روشِ اسطوره زدایی از حماسه در منظومه کوش نامه معرفی شده است که عبارت است از: 1) خردپذیرکردنِ روایت ها و رخدادهای اساطیری؛ 2) ذکر شخصیت های دینی و تاریخی در کنارِ شخصیت های اساطیری؛ 3) نبود برخی بن مایه های اساطیری و پهلوانیِ رایج در حماسه های اسطوره ای. نگارندگان در این جستار برآن اند تا با بهره گیری از حماسه پژوهیِ تطبیقی، داستان ها و بن مایه های اساطیری ای را که در کوش نامه اسطوره زدایی شده است، در قیاس با دیگر منظومه های حماسی نشان دهند.
۵.

بررسی تطبیقی عرفان شمنی و تصوف اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شمنیسم تصوف اسلامی خلسگی کرامت نوزایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 248 تعداد دانلود : 924
بیشتر مکاتب عرفانی جهان سعی بر آن دارند تا با شیوه ها و روش هایی، سالک و نوآموز را از هستی روزمره و دنیوی جدا سازند و به سرمنشأ نیروی حقیقی عالم و دنیای پررمزوراز جهان مینوی هدایت کنند. شمنیسم یکی از آن مکاتب عرفانی است که با آیین ها و اعمالی خاص، سالک را به خلسگی و بی خویشی می کشاند و بدین واسطه و از طریق یاری جستن از دنیای ارواح و عالم خدایان، موجب اعمالی خارق عادت می شود. آیین ها و آداب شمنی، شباهت بسیار زیادی به آداب متصوفه اسلامی دارد و موجب شده که حتی برخی بر این باور باشند که تصوف اسلامی تحت تأثیر شمنیسم بوده است. نگارندگان در این جستار به بررسی بعضی از این شباهت ها، از جمله موضوع خلسگی و بی خویشی، اهمیت به موسیقی و پایکوبی، عروج و صعود سالک، پرواز جادویی، ریاضت های عرفانی، کرامت و موضوع نوزایی می پردازند و آنان را واکاوی می کنند.
۶.

دبستان نقد اسطوره شناختی ژرفا بر بنیاد کهن نمونة نرینه روان (= آنیموس)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آنیموس کهن نمونه دبستان نقد اسطوره شناختی ژرفا دبستان نقد اسطوره شناختی برون روانی نرینه روان تصویرهای کهن نمونه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 547 تعداد دانلود : 709
پنج کهن نمونة ""خود""، ""سایه""، نرینه روان (= آنیموس)، مادینه روان (= آنیما) و نقاب از کهن نمونه های برجسته و بُنیادین یونگ است که کارکرد آنها در دبستان نقد اسطوره شناختی ژرفا برای گزارش و رمزگشایی اسطوره و حماسه های اسطوره ای بُنیادین و بی بَدیل می نماید. در کتاب های نقد ادبی این کهن نمونه ها در زیر دبستان های نقد اسطوره شناختی و روان شناختی می آید و در اندازة شناختگی (= تعریف) پایان می آید و هیچ گونه تحلیل و کارکردی از آنها در نقدهای اسطوره شناختی به دست داده نمی شود. ما، در این جُستار برای نخستین بار یکی از این کهن نمونه ها نامزد به نرینه روان (= آنیموس) را می گزاریم و کارکرد آن را در حماسه های اسطوره ای فراروی منتقدان ادبی می نهیم. در پایان، آنچه بایستة گفت می نماید آنست که گزارش و تحلیل ما از کهن نمونة نرینه¬روان (= آنیموس) بی پیشینه و نوآیین است.
۷.

سنجش دو قهرمان در دبستان نقد اسطوره شناختی ژرفا (فریدون، تزه)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دبستان نقد اسطوره شناختی ژرفا نقد اسطوره شناختی سنجشی کهن نمونه مادر ناخودآگاهی خودآگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 196 تعداد دانلود : 628
سنجیده و بَوَنده تر (= کاملتر) آن می نماید که ما در بحث های اسطوره شناختی سنجشی (= تطبیقی) به پهنه بَوَنده تر آن، یعنی نقد اسطوره شناختی سنجشی بپردازیم و تنها در نمایاندن همانندی ها و همسانی های دو یا چند اسطوره باز نماییم؛ که به نقد و گزارش آن ها بپردازیم. این جُستار، دو قهرمان اسطوره های ایرانی و یونانی، «فریدون و تزه» را به دبستان نقد اسطوره شناختی ژرفا برده، و پس از سنجشی در میانه این دو قهرمان و رسیدن به پنج زینه (= مرحله) رشدِ همسان در آن ها، هر کدام از این زینه های پنجگانه رشد را به ژرفی و گستردگی می گزارد و در فرجام، این پنج زینه را چونان کهن نمونه ای، نیز چونان ریختاری (= فرمولی) قهرمان ساز می نماید.
۸.

جادو، زیرساختی بُنیادین در جهان بینی اسطوره ای(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جادو جادوی مانندی جادوی پیوندی اسطوره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 468 تعداد دانلود : 828
جهان بینی اسطوره ای را، همچون روندی نیرومند و دیرپای در اندیشه آدمی، می توان در کنار دو جهان بینی دیگر نهاد: جهان بینی علمی و جهان بینی فلسفی. نگارنده در این جُستار، به بیان دو مکتب نقد اسطوره شناختی می پردازد که نامگذاری این دو مکتب را نیز خود بر عهده داشته است: یکی مکتب نقد اسطوره شناختی ژرفا، دو دیگر، مکتب نقد اسطوره شناختی برون روانی. در مکتب نقد اسطوره شناختی برون روانی جهان بینی اسطوره ای سامان یافته از مایه ها و عناصر بُنیادینی همچون: جادو، تابو، آیین، توتم، نیگوییم، ازدواج مقدّس، جاندارانگاری و قربانی کردن پادشاه بررسی می گردد؛ و به بررسی جادو به عنوان زیرساختی بُنیادین در گونه های مانندی و پیوندی آن می پردازیم، و کارکرد آن را در اسطوره و حماسه و آیین نشان می دهیم، همچنین به تبیین این نکته می پردازیم که دو مایه جهان بینی اسطوره ای: ازدواج مقدس و قربانی کردنِ پادشاهان، در راستای باروری و بالش و فزایش طبیعت بر بنیاد جادوی مانندی استوار شده است.
۹.

نقد اسطوره شناختی ژرفا، بر بنیاد کهن نمونة مادینه روان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کهن نمونه دبستان نقد اسطوره شناختی ژرفا دبستان نقد اسطوره شناختی برون روانی تصویرهای کهن نمونه ای مادینه روان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 843 تعداد دانلود : 898
کهن نمونه ها، با تصویرهای کهن نمونه ای مانند کوه و اعداد و درون مایه های کهن نمونه ای چونان آفرینش و مرگ همسان نیست و به گمان نهان پژوه سوئیسی، کارل گوستاو یونگ، کهن نمونه ها، سازندة نمایه ها و درون مایه های کهن نمونه ای است. پنج کهن نمونة «خود»، «سایه»، «نرینه روان (= آنیموس)»، «مادینه روان (= آنیما)» و «نقاب» از کهن نمونه های برجسته و بُنیادین یونگ است که کارکرد آنها در دبستان نقد اسطوره شناختی ژرفا برای گزارش و رمزگشایی اسطوره و حماسه های اسطوره ای، بُنیادین و بی بَدیل می نماید. در کتاب های نقد ادبی، این کهن نمونه ها در زیر دبستان های نقد اسطوره شناختی و روان شناختی می آید و در اندازة تعریف، پایان می یابد و هیچ گونه تحلیل و کارکردی از آنها در نقدهای اسطوره شناختی به دست داده نمی شود. ما، در این جُستار برای نخستین بار یکی از این کهن نمونه ها، نامزد به مادینه روان را می گزاریم و کارکرد آن را در حماسه های اسطوره ای، فرارویِ منتقدان ادبی می نهیم و به رمزگشایی های نوی در حماسه های اسطوره ای، چونان شاهنامه دست می¬یابیم. در پایان، آنچه بایستة گفت می نماید آنست که گزارش و تحلیل ما از کهن نمونة مادینه¬روان، بی پیشینه و نوآیین است.
۱۰.

نگاره ماندالا، ریختار ساخت اسطوره، حماسه اسطوره ای و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کهن نمونه خود ماندالا دبستان نقد اسطوره شناختی ژرفا دبستان نقد اسطوره شناختی برون روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 995 تعداد دانلود : 867
ماندالا، دایره های تو در تو و درهم تنیده ای است که از دایره ای مهین آغاز، و به دایره ای کهین به فرجام می آید و این دایره های تو در تو دست کم برای فراهم آمدن حواس (تمرکز حواس) و دست بالا برای نشان دادن مرکز روان، یعنی «خود» به کار برده می شود. این نگاره آن سری و جادویی، در باور ما، ریختار (= فرمول) ساخت اسطوره، حماسه اسطوره ای و عرفان است، و حتی با نگاهی فراگیر، ریختار ساخت همه هستی است که ما در این جستار با پیش کشیدن کهن نمونه ای نامزد به «خود» و پیوند دادن آن با نگاره ماندالا، بحث هایی درباره رویا، مرکز در اسطوره، کارکرد آیین ها، سفر هفت خوانی قهرمان و زینه های (= مراحل) هفت گانه رازوری را با نگاهی نو فراروی می گسترانیم.
۱۱.

اسطوره ها، زندگان جاوید (به بهانه نقد اسطوره شناختی آسمان خراش میلاد)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اسطوره غار کوه آسمان خراش میلاد دایره کهن نمونه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 898 تعداد دانلود : 396
ما، خام و یاوه می اندیشیم اگر بر آن سر باشیم که اسطوره ها در همان روزگار کهن و اسطوره ای، به زیر خاک فرورفته اند؛ و در سایه های دامن گسترِ تاریخ و گردهای گیتی نورد هزاره ها گم آمده اند؛ چرا که امروزه، آفرینش هر اثر هنری، بر بنیاد اسطوره ها، لیک به فرماندهی کهن نمونه ها، ناخواسته، به سامان می رسد؛ و آسمان خراش میلاد، یکی از آنهاست.این جستار، آسمان خراش میلاد را بهانه و بستری قرار داده است تا به بحث های اسطوره شناختی بپردازد؛ و دو نماد کوه ـ غار و دایره را در فرهنگ نازش خیز ایرانی و نامه ورجاوند شاهنامه بکاود و بررسد؛ و در اثنای این کار، روش نقد اسطوره شناختی را، در کردار، بیاموزد. همچنین، این جستار، از نمای بیرونی آسمان خراش میلاد، نقدی اسطوره شناسانه را بر آن پی می ریزد و بدنه اصلی ستونی (= عمودی)، و ساختمان گوی وار فرازین آسمان خراش، و گَردان بودن خوان سرای (= رستوران) آن را بر بنیاد کهن نمونه های کوه ـ غار و دایره رمزگشایی می کند.
۱۲.

رمزگشایی اسطوره شناختی از ناسوزندگی سیاوش بر بنیاد اسطوره های زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اسطوره سیاوش رمزگشایی آتش فره

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
تعداد بازدید : 393 تعداد دانلود : 776
هر داستانی از شاهنامه را، آن زمان که پوسته تُنُک و نه چندان ستبر و استوارش را از هم فروشکافیم، بی هیچ شک و گمانی به اسطوره خواهیم رسید؛ چراکه نامه شگرف شاهنامه، یکسره از اسطوره ها وام ستانیده است. یک اسطوره شناس کارشناس و ویژه دان، هیچ گاه در برخورد با متنی پهلوانی، چونان شاهنامه، فریفته رنگ رنگی و فریبایی داستان ها نمی شود و با ژرف نگری و نازک بینی، به درون داستان¬ها راه می¬جوید و آنها را می گزارد. این جستار هم، داستان سیاوش را فرومی-شکافد، به ژرفای آن راه می برد و در آن نهانی ها، به اسطوره ای زردشتی دست می یازد و دلیل ناسوزندگی آتش و نسوختن سیاوش را اسطوره شناسانه برمی رسد و کندوکاو می کند. برپایه این جستار، اردیبهشت نماد مینویِ راستیِ اهورامزداست و آتش، نمود مادی اردیبهشت بر زمین. از دیگرسو، گوهر فرّه از آتش است و سیاوش نیز پادشاهی است فرهمند و از جنس آتش (نماد راستی)؛ و آتش هیچ گاه آتش را نمی سوزاند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان