فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۳۰۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
صادرات غیرنفتی ایران از مباحث مهم و قابل توجه در سطح کلان کشور بوده و همواره در محافل دانشگاهی و حوزههای سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و همگی بر لزوم توسعه آن اتفاق نظر دارند . با توجه به اهمیت خاص صادرات غیرنفتی ، این مقوله از دیدگاهها و زوایای متفاوت مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است . بخش اعظم این مطالعات ، صادرات غیر نفتی ایران را از دو دیدگاه ساختاری و یا عرضه مورد مطالعه قرار دادهاند . این پژوهش صادرات غیرنفتی ایران را از دیدگاه تقاضا مورد بررسی قرار داده و بر آن است تا براساس نظریه لیندر ، تغییرات درآمد سرانه در ایران را بر صادرات غیرنفتی مورد بررسی قرار دهد...
قابلیت حسگری بازار و استراتژی صادرات و تأثیر آنها بر بهبود عملکرد صادرات (مطالعه موردی: صادرکنندگان کاشی و سرامیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند جهانی شدن بازارها، زیربنای اهمیت درک رفتار و عملکرد شرکت ها در بازارهای صادراتی است. برای کسب مزیت رقابتی در این بازارها و حفظ موقعیت رقابتی بالاتر، شرکت ها، قابلیت ها و منابع متفاوتی را ایجاد کرده و ارتقا می دهند تا به الزامات بازار و شرایط متغیر آن پاسخی مناسب دهند. منابع و قابلیت ها مستقیم و غیرمستقیم بر استراتژی صادرات اثر گذاشته و در نهایت، بر بازدهی شرکت صادرکننده مؤثر است.
قابلیت حس گری بازار به توانایی شرکت در یادگیری درباره محیط بازار و استفاده مناسب از این دانش برای هدایت اقدامات استراتژیک بازاریابی باز می شود. شرکت ها با قابلیت حس گری قوی، بهتر می توانند نیازها و خواسته های مشتریان فعلی و آتی را شناسایی کنند و بهتر و سریع تر نسبت به مشتریان و عکس العمل رقبا واکنش نشان دهند. قابلیت حس گری بازار دو بُعد بازارمحوری (بررسی روندها و رخدادهای کنونی) و آینده پژوهی بازار (بررسی روندها و رخدادهای آینده بازار) است. هدف این مقاله بررسی اثر قابلیت حس گری بازار بر بهبود عملکرد صادراتی صادرکنندگان کاشی و سرامیک به واسطه تدوین استراتژی مناسب تر صادرات است. جامعه آماری این تحقیق صادرکنندگان کاشی و سرامیک است و داده ها از طریق مصاحبه و پرسشنامه جمع آوری شده است. برای بررسی تأثیر متغیرهای تحقیق بر یکدیگر از همبستگی رتبه ای (اسپیرمن و تاوکندال) و برای ارزیابی مدل مفهومی از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد شرکت های صادراتی قابلیت حس گری بالاتر و استراتژی مناسب تری برای صادرات دارند و در نتیجه در سه سال گذشته عملکرد صادراتی بهتری داشته اند.
بررسی رابطه راهبردهای بازار محصول و عملکرد صادر کنندگان ایرانی
حوزه های تخصصی:
پای نهادن به عرصه تجارت و رقابت بادیگر کشورها در دستیابی به سهم بیشتری از بازارهای بین المللی، مستلزم تحولات بنیادین در مدیریت بنگاه های اقتصادی است. بدون شک تعامل بین مدیریت بنگاه های اقتصادی و محیط رقابتی بازارهای جهانی، رشد و بالندگی نهاد مدیریت را در پی خواهد داشت و از این منظر نیز صادرات، موتور محرکه ی بنگاه های اقتصادی برای ورود آنها به عرصه ی رقابت بین المللی و در نتیجه، بهبود و ارتقاء مدیریت در آنها محسوب می شود. دو عامل مهم دولت و استراتژی های بنگاه ها، ارکان اساسی توفیق در بازارهای جهانی است....
اولویت بندی بازارهای هدف صادراتی و موانع حضور در آن ها مطالعه موردی: منتخبی از محصولات صادراتی مواد غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق شناسایی بازارهای هدف و موانع حضور در آنهاست. بدین منظور در ابتدا بر اساس معیار مزیت نسبی آشکار شده، برخی محصولات صادراتی مواد غذایی انتخاب و بازارهای اولویت دار برای آنها با روش TOPSIS شناسایی می شوند. در انتها موانع حضور در بازارهای فوق اعم از استانداردهای میکروبی و شیمیایی، بهداشتی و موانع تعرفه ای مورد بررسی قرار می گیرند.
بررسی سرمایه گذاری مستقیم خارجی در ایران
منبع:
تدبیر ۱۳۸۵ مهر شماره ۱۷۳
حوزه های تخصصی:
امروزه بسیاری از کشورهای جهان به واسطه عدم تکافوی منابع داخلی برای سرمایه گذاری ، تمایل شدیدی به جذب سرمایه های خارجی پیدا کرده اند . سرمایه گذاری خارجی معمولا در دو قالب ، سرمایه گذاری سهامدارانه خارجی (FOREIGN PORTFOLIO INVESTMENT = FPI (1 و سرمایه گذارای مستقیم خارجی (FOREIGN DIRECT INVESTMENT = FDI) صورت می گیرد . خرید اوراق قرضه و سهام شرکتها در معاملات بورس و قبوض سپرده در بانک های خارجی از انواع FPI هستند که در این حالت سرمایه گذار خارجی در اداره واحد تولیدی نقش مستقیم نداشته و مسئولیت مالی نیز متوجه وی نیست اما ...
شناسایی بازارهای هدف برای صادرات
حوزه های تخصصی:
بازارشناسی: بررسی امکان توسعه روابط تجاری میان ایران و کشورهای قطر و بحرین(مقاله علمی وزارت علوم)
تدوین راهبرد مناسب برای ورود به بازارهای منطقه (خاورمیانه - کشورهای تازه استقلال یافته و همجوار) (مو
منبع:
مدیرساز ۱۳۸۳ شماره ۱۵
حوزه های تخصصی:
یکی از دلایلی که توجه به بازارهای خارجی را برای شرکتها به خصوص شرکت صنام الکترونیک با اهمیت می سازد رسیدن به توسعه اقتصادی و جلوگیری از کاهش احتمالی میزان سهم بازار در آینده و کاستن از چالشهای رقابت با رقبای خارجی شرکتها به هنگام عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی است . در این پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای در ارتباط با تجارت بین المللی ، اصول بازاریابی ، مدیریت راهبردی ، روشهای تصمیم گیری با معیارهای چند گانه ، نرم افزار تحلیل سلسله مراتبی فرایندها (A.H.P) ، تحقیقات میدانی در بازار هدف و شرکت صنام و تکنیکهای تعیین راهبرد ، بهترین بازار هدف و مناسبترین راهبرد ورود جهت شرکت صنام ( مورد تلویزیون ) ارائه می شود ...
طراحی مدل هوشمند ارزیابی جذابیت بازارهای بینالمللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"بررسی در ادبیات موضوع ارزیابی جذابیت بازارهای بینالمللی ارائه شده بهوسیله صاحبنظران و همچنین تجارب عملی انجام شده در ایران نشانگر آن است که به طور کلی دو رویکرد مختلف برای انتخاب بازارهای خارجی پیشنهاد شده است: رویکرد گسترش و رویکرد قاعدهمند. بنگاههایی که از رویکرد گسترش استفاده میکنند، بتدریج و از طریق بازارهایی که از لحاظ فرهنگی و جغرافیایی مشابه بازار محلی است، وارد بازار بینالمللی میشوند. اما در رویکرد قاعدهمند، روش منظمی برای انتخاب بازار جهانی به کار گرفته میشود و از یک مجموعه از معیارها برای تعیین بازارهای مناسب استفاده میشود.
اهمیت و نیاز به ارزیابی و انتخاب نظاممند بازارهای هدف بهوسیله بسیاری از محققان مورد توجه قرار گرفته و مدلهایی برای ارزیابی و انتخاب بازارهای خارجی پیشنهاد شده است. اما مدلهای ارائه شده منطبق با واقعیت و فرایند تصمیمگیری صادرکنندگان نبوده است و از جامعبودن لازم برخوردار نمیباشند؛ بعلاوه، گامهای مؤثری در جهت هوشمندسازی مدلهای ارائه شده نیز برداشته نشده است. بر این اساس، در این مقاله پس از ارائه یک مدل مفهومی جامع منطبق با فرایند تصمیمگیری صادرکنندگان که شامل جذابیت تقاضا، جذابیت دسترسی، جذابیت تطبیق و جذابیت رقابت میباشد، جذابیت بازارهای بینالمللی ارزیابی میشود. در خاتمه نیز یک مدل هوشمند فازی بر اساس مدل مفهومی تأیید شده ارائه خواهد شد که امکان پیشبینی و تصمیمسازی برای صادرکنندگان را فراهم میآورد."
ارزیابی و انتخاب تامین کنندگان برون مرزی با تاکید بر شاخص های ریسک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله فرآیند ارزیابی تصمیم گیری های واردات قطعات ساخته شده به طور کامل یا واردات قطعات جزیی آنها و مونتاژ آنها در داخل کشور را برای یک شرکت تولیدی مورد بررسی قرار می دهد. از آنجایی که این نوع تصمیم گیری ها با ریسک های متعدد مواجه است لازم است فرآیندی برای شناسایی این نوع ریسک ها و همچنین نحوه مواجه با آنها مورد توجه قرار گیرد تا حتی الامکان اثرات این نوع ریسک ها در فرآیند تصمیم گیری کاهش یابد. با توجه به ماهیت چند معیاره بودن مسئله، از روش فرآیند تحلیلی سلسله مراتبی غیر قطعی (UAHP) به منظور یافتن بهترین گزینه استفاده گردید. با توجه به مشخص بودن گزینه های تصمیم گیری، از فرآیند پایین به بالا برای تشکیل سلسله مراتب استفاده شد. ابتدا شاخص هایی که تفاوت بین گزینه ها را در بر می گرفت از ادبیات پژوهش و مصاحبه با خبرگان شرکت به دست آمد. سپس شاخص های به دست آمده در سطوح بالاتر خود قرار گرفتند تا معیارها را تشکیل دهند. به این ترتیب 3 معیار محصول، شرکا و محیط مورد توجه قرار گرفت که دربردارنده 12 شاخص بود. با تشکیل سلسله مراتب مسئله و انجام مقایسه های زوجی به طور غیر قطعی که بجای تخصیص یک عدد بیانگر ارجحیت بین دو معیار یا دو گزینه تصمیم گیری، دامنه ای از اعداد را برای آن در نظر می گیرد، دو مدل برنامه ریزی خطی یک بار با تابع هدف حداکثر سازی و بار دیگر با تابع هدف حداقل سازی بر اساس مقایسه های زوجی، تشکیل گردید. به این ترتیب حداقل و حداکثر ارزش هر گزینه تصمیم گیری به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که بهترین گزینه تصمیم گیری، انتخاب گزینه واردات محصول نهایی از هند و انتخاب آخر، گزینه واردات قطعات از هند و مونتاژ آنها در داخل کشور است. این مطالعه در بحث مدیریت زنجیره تامین و خرید می تواند به عنوان چارچوب مناسبی تلقی گردد زیرا بخش مهمی از عملیات تولیدی، همواره اتخاذ راهبردهای مناسب برای تامین الزامات مورد نیاز است.
تحلیل چالش ها و راه کارهای توسعه صادرات غیرنفتی مطالعه موردی: صنایع نساجی استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلاش برای رسیدن به اهداف چشم انداز ۲۰ ساله و ایجاد ظرفیت های جدید درجهت توسعه صادرات غیرنفتی همواره از جمله راهبردهای بلند مدت کشور در عرصه اقتصاد در طول سال های اخیر بوده است. هرچند که در طول برنامه های اول ، دوم و سوم توسعه اقتصادی کشور ، وضعیت صادرات غیرنفتی ایران از رقم پیش بینی شده کم تر بود ، اما در سال نخست چهارمین برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور این میزان از رقم پیش بینی شده نیز فراتر رفت. از سوی دیگر، صنعت نساجی ایران با وجود حمایت های گسترده دولت از جمله اعطای وام های کم بهره از محل حساب ذخیره ارزی، همچنان درگیر معضلات و مشکلات پرشماری است. گفته می شود استمرار بحران های این صنعت، می رود تا یکی از کهن ترین رشته های صنعتی فلات دیرپای ایران را از مدار توجیه اقتصادی و مزیت سنجی خارج کند. هر چند بررسی این موضوع که صنعت نساجی چرا به شرایط فعلی رسیده است، نیازمند گزارشی مفصل تر است، اما تردیدی نیست که در شرایط فعلی نیز راهکارهای مؤثری برای برون رفت پایدار از بحران و رسیدن به ساحل ثبات، برای صنعت نساجی وجود دارد. یکی از این راه کارها که همواره مورد توجه کشورهای توسعه یافته نیز بوده است، راهبرد توسعه صادرات است. در این راستا، این مقاله به تحلیل و اولویت بندی مؤلفه های موثر بر توسعه صادرات محصولات نساجی خواهد پرداخت. نتایج این مطالعه حاکی از آن است که کیفیت محصولات نساجی و نگرش راهبردی برای حضور در بازارهای جهانی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر توسعه صادرات این محصولات می باشد.
تخمین پارامترها و کشش پذیری تقاضای واردات خرما و کشمش، در بازار کشورهای انگلستان، آلمان و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، کسب درآمد از صادرات غیر نفتی بیش ازپیش اهمیت یافته است. به طور سنتی، صادرات کالاهای کشاورزی، نقش اصلی را در تامین درآمد حاصل از صادرات غیر نفتی ایفا نموده اند. خرما و کشمش دو کالای عمده صادراتی در بین کالاهای کشاورزی می باشند. از این رو، آگاهی در مورد تقاضا و کشش پذیری های مربوطه در کشورهای وارد کننده این دو کالا، به منظور موفقیت در تحصیل ارز خارجی، بسیار مهم است. برای تخمین پارامترهای توابع تقاضا در سه کشور عمده وارد کننده این کالاها یعنی انگلستان، آلمان و فرانسه در اتحادیه اروپا، از «تقریب خطی سیستم تقاضای تقریبا ایده آل»، استفاده شده است. سپس تخمین پارامترهای توابع تقاضا در بازار هر یک از کشورهای بالا جهت محاسبه کشش پذیری های خودقیمتی، درآمدی (مخارجی) و جانشینی تقاضا بکار بسته شده اند. نتایج نشان می دهند که تقاضای واردات خرما و کشمش در هر سه بازار نسبت به قیمت آنها کشش ناپذیر می باشد و نیز کشش درآمدی (مخارجی) آنها مثبت، اما کمتر از یک است. بر اساس نتایج حاصل از کشش پذیری های خودقیمتی این کالاها روشن می شود که ایران از طریق کاهش قیمت صادراتی آنها نمی تواند درآمد ارزی بیشتری کسب کند. کشش های جانشینی، وجود رابطه جانشینی یا مکملی ثابتی را بین این کالاها تایید نمی نمایند.