فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۷٬۱۹۵ مورد.
۳۴۱.

سیمین قلم و تیغ درم در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شاهنامه فردوسی تیغ دُژَم تیغ دِرَم سیمین قلم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات نعابیر و اصطلاحات
تعداد بازدید : ۲۲۵۴ تعداد دانلود : ۱۱۲۸
در شاهنامه فردوسی، بیت زیر در توصیفِ زیبایی های رودابه، دختر مهراب آمده است: دو نرگس دژم و دو ابرو به خم ستون دو ابرو چو سیمین قلم تعدادی از دستنویس های شاهنامه به جایِ «سیمین قلم» در این بیت «تیغِ دُژم» یا «تیغِ درم» آورده اند. برخی از محققان ضبط «تیغِ درم» را بر گونه هایِ «تیغِ دُژَم» و «سیمین قلم» (ضبط مختار خالقی مطلق) ترجیح می دهند و معتقد هستند که «تیغ درم» ابتدا به «تیغ قلم» (قلمتراش؟) گشتگی یافته و بعدها گروهی از کُتاب «تیغ قلم» را به کلی مسخ و ساده کرده، به «سیمین قلم» گردانده اند؛ گذشته از این، احتمال داده شده است که لفظ «درم» در این ترکیب ربطی به واژه معروف درم (مسکوک سیمین) ندارد، بلکه در این مورد واژه را باید به فتح اول و دوم، یعنی «دَرَم» خواند و «کارد، چاقو» و یا ابزاری از این دست معنی کرد. از یک سو، قراین زبانی نشان می دهد که وجود واژه ای به صورت «دَرَم» در زبان فارسی غیرمحتمل است و واژه «درم» در ترکیبِ «تیغِ درم» در همان معنی معروف خود، یعنی «مسکوک سیمین» استعمال شده است و استبعادی ندارد که فردوسی به علاقه جنسیت از «درم» معنیِ «نقره» اراده کرده و «تیغ درم» را در معنیِ «تیغی از نقره» به کار برده باشد؛ از سوی دیگر شواهد موجود در خود شاهنامه و متن های دیگر فارسی به خوبی حاکی از آن است که ترکیب «سیمین قلم» در بیت مورد بحث و همچنین در بیتِ دو یاقوت خندان دو نرگس دژم ستون دو ابرو چو سیمین قلم که در شاهنامه در توصیف سودابه آمده است، همانند ترکیبِ «تیغ درم» ترکیبی اصیل و یقیناً از خود فردوسی است.
۳۴۳.

زرین کوب و نظریات نقدی او (از بزرگ مردان ادبیات فارسی معاصر) (زرین کوب وآراؤه النقدیة (من رجال الأدب الفارسی المعاصر))

نویسنده:

کلید واژه ها: الأدب زرین کوب النقد الآراء الفکر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۰۵۹
تتّسم دائرة الأدب والنقد الحدیث بالانفتاح والسعة بحیث لایمکن الإحاطة بها کلّها والتحدث عن کل الأنماط الأدبیة من شعر، ومقالة، وصحافة، ومسرح، وقصة، وغیرها من الأمور التی أثّرت علی الأدب الحدیث؛ فإنّنا لن نستطیع الإلمام بکل ذلک بل سنکتفی بالحدیث – وبصورة عابرة – عن تعریف النقاد الإیرانیین الذین اهتمّوا بمعالجتها خلال العصر الحاضر ونبیّن آراءهم النقدیة فی الموضوعات المختلفة حتی نتعرّف من خلالهاعلی زوایا من الآراء النقدیة الحدیثة فی الأدب الفارسی، لأنّ هؤلاء النقاد کانوا روّاد النقد الحدیث الذین برزوا علی ساحة الأدب الفارسیّ فی السنوات الأخیرة. ومن أبرز هذه الشخصیّات وأکثرها نفوذا فی مجال النقد والأدب هو عبدالحسین زرین کوب الذی کان یجید اللغتین الفارسّیة والعربیة وآدابهما، فضلاً عن إلمامه الشامل باللغتین الإنجلیزیة والفرنسیة؛ وإنّ معرفته بهذه اللغات أدّت إلی تألیف کتب قیمة ونفیسة فی الحقول الأدبیة والنقدیة، وأخرج النقد الفارسیّ من نطاقه الضیّق وفتح الطریق للنقاد المحدثین الإیرانیین حتی ینشطوا فی هذا المجال أکثر فأکثر. ونستعرض فی هذه المقاله بعض آرائه النقدیة.
۳۵۰.

کریمان کیست؟ بر پایة دستنویس هفت لشکر گورانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه نریمان کریمان گورانی هفت لشکر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی تصحیح و نقد متون
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات نعابیر و اصطلاحات
تعداد بازدید : ۲۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۱۲۲
واژة «کریمان» ظاهراً در هیچ یک از داستان های مربوط به گرشاسپ در اوستا، متون پهلوی و متون فارسی زردشتی نیامده است. این واژه در دو بیت از داستان های «رستم و سهراب» و «رستم و اسفندیار» شاهنامه آمده است. فرهنگ نویسان و شاهنامه شناسان دو برداشت متفاوت از این ابیات داشته اند؛ گروهی کریمان را نام پدر نریمان و گروهی دیگر آن را واژه ای عربی و به معنای بخشنده و جوانمرد پنداشته اند. از آن جا که متون حماسی به دیگر زبان های ایرانی نیز یکی از سرچشمه های شاهنامه شناسی است، دستنویس هفت-لشکر به زبان گورانی و دیگر متون زبان و فرهنگ گورانی برای پی بردن به کاربرد واژة کریمان راه گشاست. واژة کریمان و گشتة آن یعنی «قهرمان»، بارها در این دستنویس و دیگر دستنویس ها و متون گورانی به عنوان دو شخصیت، پدر نریمان و پهلوان دوران هوشنگ و تهمورث، آمده است؛ بنابراین با توجه به این متون می توان گفت که در شاهنامه کریمان نام دو شخصیت است: 1- نام پدر نریمان در داستان رستم و سهراب؛ 2- نام فرزند هوشنگ در داستان رستم و اسفندیار و فردوسی در یادکرد واژة کریمان به سرچشمة دیگری غیر از گزارش های خدای نامه و شاهنامة ابومنصوری نظر داشته است
۳۵۹.

ﺗﺄثیر بابا فغانی بر جریان های شعری عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده: سایر:

کلید واژه ها: غزل بابا فغانی عصر صفوی سب; تتبّع

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها شاعران
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : ۲۱۶۷
بابا فغانی شیرازی (م.925ق) از شاعران دوران ساز ادبیات فارسی است. طرز تازه او 200 سال شعر فارسی را به انحای گوناگون تحت ﺗﺄثیر خود قرار داده است. شاعران بسیاری در عصر صفوی دیوان او را تتبّع کرده و در زمین غزل های او غزل سروده اند. بررسی دواوین تنها هفت تن از شاعران عصر صفوی؛ یعنی عرفی، نظیری، شانی تکلو، شاپور تهرانی، شفایی، طالب آملی و صاﺋﺐ حاکی از آن است که این شعرا حدود هزار غزل در جواب اشعار بابا سروده اند و این تعداد با بررسی دیوان سایر شعرای این عصر افزایش خواهد یافت. شعر فغانی به عنوان یک نقطه تحوّل در غزل فارسی نیازمند بررسی است. ما در این مقاله دورنمایی از ﺗﺄثیر او بر شاعران عصر صفوی در ایران و شبه قاره ترسیم کرده از دیدگاه ترکیب و انتخاب شعر او را با شاعران پیش و پس از او مورد مقایسه قرار داده ایم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان