در سال های اخیر، کسب درآمد از صادرات غیر نفتی بیش ازپیش اهمیت یافته است. به طور سنتی، صادرات کالاهای کشاورزی، نقش اصلی را در تامین درآمد حاصل از صادرات غیر نفتی ایفا نموده اند. خرما و کشمش دو کالای عمده صادراتی در بین کالاهای کشاورزی می باشند. از این رو، آگاهی در مورد تقاضا و کشش پذیری های مربوطه در کشورهای وارد کننده این دو کالا، به منظور موفقیت در تحصیل ارز خارجی، بسیار مهم است. برای تخمین پارامترهای توابع تقاضا در سه کشور عمده وارد کننده این کالاها یعنی انگلستان، آلمان و فرانسه در اتحادیه اروپا، از «تقریب خطی سیستم تقاضای تقریبا ایده آل»، استفاده شده است. سپس تخمین پارامترهای توابع تقاضا در بازار هر یک از کشورهای بالا جهت محاسبه کشش پذیری های خودقیمتی، درآمدی (مخارجی) و جانشینی تقاضا بکار بسته شده اند. نتایج نشان می دهند که تقاضای واردات خرما و کشمش در هر سه بازار نسبت به قیمت آنها کشش ناپذیر می باشد و نیز کشش درآمدی (مخارجی) آنها مثبت، اما کمتر از یک است. بر اساس نتایج حاصل از کشش پذیری های خودقیمتی این کالاها روشن می شود که ایران از طریق کاهش قیمت صادراتی آنها نمی تواند درآمد ارزی بیشتری کسب کند. کشش های جانشینی، وجود رابطه جانشینی یا مکملی ثابتی را بین این کالاها تایید نمی نمایند.
در این تحقیق با نظرسنجی از خبرگان صنعت فولاد کشور و با استفاده از 4p بازاریابی، که عبارتند از: محصول (Product)، قیمت (Price)، مکان و کانال های توزیع (Place) و فعالیتهای تشویقی و ترغیبی (Promotion) و متغیر های فرعی مربوط به هر یک ازاین 4p ماتریس و مدل تصمیم گیری برای فعالیت بازاریابی صنعتی، جهت پیشرفت توسعه صادرات فولاد کشور طراحی گردیده است. روش تحقیق میدانی است و با استخراج از پرسشنامه ها به توصیف و تجزیه و تحلیل آنها تا رسیدن به مدل تصمیم گیری پرداخته ایم.
این مقاله، با بکارگیری رهیافت DRC، به عنوان معیار سنجش مزیت نسبی و با استفاده از روش پیشنهاد شده پرکینز در اندازه گیری بهره وری کل عوامل و روش پیشنهاد شده نیشی میزو و پیج در تجزیه تغییرات در DRC به اثر رقابت پذیری قیمتی و اثر رشد بهره وری، سعی در بررسی وضعیت برخی از فعالیت های مهم صنعتی در ایران در دوره 1376 – 1371 دارد.
مقاله حاضر پس از بررسی ساختار شوروی پیش از انقلاب 1917 و ساختار چین قبل از انقلاب 1949 ویژگی های دو کشور را پس از انقلاب تبیین می کند. سپس با توضیح درباره تغییرات و نتایج اصلاحات ارضی در شوروی و چین، جریان اشتراکی کردن دو کشور تشریح می شود. در ادامه، نویسنده ساختار واحدها و قوانین کشاورزی را در شوروی – به تفکیک کلخوزها و سوخوزها- تبیین می کند. در همین راستا، کمون های ملی و واحدهای دولتی در چین و نیز اراضی قطعه بندی شده خصوصی و بازار آزاد بررسی شده اند.در بخش بعدی مقاله، مقررات کشاورزی دو کشور با یکدیگر مقایسه می شوند. به عقیده نویسنده، تفاوت قیمت های دولتی و آزاد در شوروی، ارقام قابل توجهی بود؛ ولی در چین اهمیت چندانی نداشت؛ ضمن این که در هر دو کشور کوشش شد با افزایش مکرر قیمت محصولات کشاورزی و با پایین آوردن قیمت تولیدات صنعتی از میزان عدم تعادل کاسته شود.این مقاله، فرایند تأثیر گذاری را در چین – نسبت به شوروی – با موفقیت بیش تری توأم می داند. در ادامه، نویسنده به بررسی تطبیقی ساختار تولید و بازده در دو کشور می پردازد و در پایان، نتایج را تشریح می کند.
در این مقال، ابتدا قرضها به ضروری و غیرضروری تقسیم، ویژگیهای هریک مشخص و معیار علمی برای شناسایی آنها معرفی شده است. سپس با بهره گیری از آیات و روایات و تعریف ربای جاهلی(ربای متداول در صدر اسلام)، با تکیه بر فلسفه حرمت ربا در لسان آیات و روایات و . . . اولاً ثابت کرده ایم قرضهای متعارف در عصر جاهلی، قرضهای ضروری بود. ثانیاً، منظور از ربای حرام، شرط دریافت زیادی در قرضهای ضروری می باشد نه هر قرضی. در نهایت، پی آمدهای کاربردی این رویکرد را در بانکداریی اسلامی ارائه کرده ایم.