فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
للقرآن الکریم أثر هامّ فی غزلیّات حافظ الشیرازی و قد تأثّر حافظ، بهذا الکتاب الکریم بشکل رمزیّ و تأویلیّ یمیل إلی الإبهام الفنیّ و الشعریّ أکثر من أن یدلّ علی الوضوح. یأخذ حافظ الشاعر، ألفاظاً و معانیَ قرآنیّه ثمّ یصوغ منها أسلوبا شعریّا خلابا له سلطه تأثیریّه قویّه. هناک یبدو، بین الغزلیّه 216 فی الدیوان و قصه سلیمان و ملکه سبأ فی سوره النمل، تَلاؤم فنیّ و رمزیّ من حیث المفردات و المضامین بحیث اقتبس الشاعر، من القصّه القرآنیّه و الروایات التی جاءت فی تفسیر الآیه الرابعه و الأربعین من سوره النمل فی التفاسیر لا سیما الکشّاف للزمخشری حول الجنّ و ملکه سبأ من کراهیه الجنّ أن یتزوجها سلیمان خوفا من إفضاء الملکه بأسرارهم الی سلیمان و العیوب التی نموها الی الملکه من العیب فی عقلها و ساقها و قدمها و کشفها عن ساقها واختبار عقلها بتنکیر العرش و... من المضامین التی تؤید هذا التلاؤم و الاشتراک أکثر فأکثر و قد اتّخذ حافظ الشیرازیّ، هذه القصّه القرآنیه الخلابه، بناء وطیدا و مادّه غنیّه لأفکاره و غزلیّته و أثری بها جمالیّتها بحیث نری أنّه هدم بناء القصّه و أحدث منها و علیها بناء جدیداً کما أنشد شعره فی أسالیّب أدبیّه بشکل رمزیّ یلقی الضوء علی کل مخاطب یتلقی منه معناه الخاصّ و یؤولّه تأویلا یختلف مع الآخراختلافا ما. مثلا انّ حافظا أخذ مادّه ""نظر"" من قصّه سلیمان التی استعُملت فی تراکیب: سَنَنظُرُ /فَانظُرْ/فَانظُرِى /فَنَاظِرَه/نَنظُر، فأحدث منها بناءا جدیدا و تراکیب حدیثه ذات إبهام جمیل و رمزمثالیّ و هی"" منظور خردمند"" (المنظوره العاقله) و ""صاحب نظر"" و ""نظر کردن"" (النظر) جاء بها فی غزلیّته بشکل رمزیّ لا ینتقل المخاطب إلی القصّه القرآنیّه إلّا بعد تأمّل عمیق. و هذا الأسلوب الرمزیّ ممّا جعل شعره فتانا طیله الزمن و خلابا علی مرّ الدهور.
سیمای بزرگان
مکانة القرآن لدی إقبال وتأثره به فی شعره الفارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یعتبر محمد إقبال لاهوری، من أعلام الشعر الإسلامی الملتزم فی العصر الحدیث، وهو لاینسب نفسه إلى وطن محدود ولا إلى طائفة معینة ولا یحصر غایته وفکرته فی إطار الجنسیات والحدود، بل یرى وطنه العالَم الإیمانیّ الذی لایعرف الحدود. وهو شاعر یلتزم برسالته الشعریة ویرى أن سر حیاة کلماته المکتوبة، لیس فی بریق الکلمات ولا فی موسیقی العبارات، بل یکمنُ فی قوّة إیمانه بمدلول الکلمات؛ فهو صاحب مدرسة شعریة فلسفیّة هادفة تعتقد بأنّ الشعر وارث النبوة، ورسالته إصلاح البشر والنهوض به إلی المستوی الذی أراد الله له.
وتهدف هذه الدراسة، ملتزمة بالمنهج الوصفی التحلیلی إلى أن تلقی بعض الأضواء علی مکانة القرآن لدی إقبال وکیفیّة تأثره به واستنباطه المفاهیم الفکریّة والتربویّة منه مبیّنة نبذة من آرائه حول القرآن ودوره فی خلق الفرد المسلم المؤمن بذاته. وتشیر النتائج إلی أنّ إقبال، أقبل علی القرآن بالعقل والقلب لاستلهام تجربة روحیة وعلمیة معا. واستلهم مضامینه الشعریة خاصة فی أشعاره الفارسیة من القرآن ولم یکن إقباله علی القرآن کشاعر یستلهم من القرآن عبارات أو مفاهیم، یستخدمها لأهدافه الأدبیة ولتوسیع أغراضه الشعریة فحسب، بل کان إقباله علیه کمؤمن یستلهم منه أفکاره وقیمه وهو یبتعد فی ذلک عن التأویلات المعروفة لدی شعراء الصوفیة.
چالش مترجمان قرآن در برگردان ادوات تقلیل و تکثیر به زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرآن کریم واژگانی وجود دارد که مترجمان برای برگردان آنها به دیگر زبان ها، نیاز به دقّت و تأمّل ویژه ای دارند. نمونه ای از این واژگان، ادوات تقلیل و تکثیر است که حضور این واژگان در متن گاهی باعث ایجاد نوعی ناهمگونی یا اشتباه در ترجمه می شود و گاهی نیز دیده می شود که مترجمان آنها را نادیده می گیرند. این نابسامانی در برگردان ها ممکن است به دلیل دلالت این واژگان بر مفاهیم گوناگون باشد؛ مانند دلالت حرفِ «قَد» بر تأکید، تحقیق، تقریب، تقلیل، و تکثیر. گاهی نیز به سبب شباهت به واژگان دیگر است، چون شباهتِ «کَمِ» تعجّبی به «کَمِ» پرسشی، و یا ممکن است به علّت دلالت بر مفاهیم متضاد رخ دهد؛ مانند حرف «رُبَّ» که گاهی برای دلالت بر فزونی به کار می رود و گاهی برای دلالت بر کاستی. همین امر باعث می شود مترجمان در تعیین نوع این ادوات یا مفهوم درست آن، و یا گاهی در تعیین آن رکن جمله که امر فزونی و یا کاستی به آن تعلّق دارد، دچار لغزش شوند. ما بر آن شدیم که بدانیم شیوه های مناسب در برگردان این ادوات چیست و چه راهکاری می تواند مترجمان را از لغزش در امان نگه دارد؟ در این پژوهش، نخست موارد ناهمسویی برخی مترجمان با مفسّران و نحویان تبیین شده است. سپس راه انتخاب برابرنهادة درست این واژگان، در برگردان متون و اصول آن، همچون تعیین نوع ادواتی مانند «رُبَّ»، یا «قَد» که برای تقلیل، تکثیر یا مفاهیم دیگر است و یا تشخیص رکن مقیّد جمله، چون تمییزِ «کَم» و «کأیّن»،در حین بررسی هر یک بیان شده است. بنابراین، یک مترجم نیاز است که از قواعد دستور زبان و واژه شناسی آگاهی کامل داشته باشد.
سیمیائیة شخصیة یوسف (ع) القرآنیة: قراءة بنیویة سیموطیقیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
السیمیائیة الأدبیة للشخصیة هی إحدى فروع السیمیائیة اللغویة والتی تمهد الطریق لتسلیط الضوء على الشخصیة بشکل أکثر عمقاً ودقة لکشف الستار عن الزوایا الکامنة فیها. والقرآن الکریم، کأبرز وأروع النصوص الأدبیة، یحمل کمیة هائلة من العلامات اللغویة فی طیاته. کما أنّ الشخصیات الکثیرة التی ذکرها القرآن الکریم مباشرة، تعتبر علامات مهمة من العلامات اللغویة. ومن الجدیر بالذکر أن یوسف (ع) من أهم الشخصیات التی وردت فی القرآن الکریم، ودراسة هذه الشخصیة من منظور سیمیائی تؤدّی إلى کشف ما تحمله هذه الشخصیة من المعانی والمفاهیم والدلالات الخفیة فیها.
لقد قامت هذه المقالة بدراسة شخصیة یوسف (ع) من منظور سیمیائی على أساس نظریة فیلیب هامون، السیمیائی الفرنسی، حیث درست شخصیة یوسف (ع) من ناحیة الدالّ (الاسم، والدور النحوی، والضمائر، والبعد البلاغی)، ومن ناحیة المدلول (الصفات، والأقوال، والأفعال). وأثبتت أنه یوجد هناک تناسق وتطابق بین اسم یوسف (ع) والألقاب والأوصاف التی یحملها وبین أدواره فی القصة القرآنیة، فهو لفظ أعجمی معناه (سیزید أو یزید أو زاد وجمع). وکان من أبرز الصفات المذکورة لهذه الشخصیة إیمان یوسف (ع) بالله تعالى وإحسانه وتقواه. ویُعتبر هذا هدفاً مهماً من أجل تصحیح الرمزیة الموجودة فی أذهان الناس حول یوسف (ع). فکأنّ القرآن کان یهدف إلى عرض هذه الشخصیة بصفتها أنموذجاً ورمزاً لکیفیة الإیمان بالله تعالى فی مختلف الظروف. وبذلک یمکن أن یذکّر البعد البلاغی لاسم یوسف (ع) المتلقی بذکر الله تعالى والإیمان به. وقد کان الفعل ""قال"" ومشتقاته من أکثر الأفعال تکراراً، وهذا یدلّ على أنّ العمل الکلامی لیوسف (ع) هو العنصر الفاعل فی القصة، وهو ما یناسب دوره فی الدعوة إلى الله باعتباره نبیاً.
سهم ابدیت در ادبیات
منبع:
شعر بهار ۱۳۸۳ شماره ۳۵
حوزه های تخصصی:
بررسی شعر عاشورایی فارسی در لرستان (از آغاز تا پیروزی انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مردم لرستان قرن ها پیش، مذهب تشیع را از روی صفای باطن پذیرفته و نسبت به آن، اعتقادی راسخ داشته اند. حتی حکمرانان این منطقه نیز از قریب به هزار سال پیش، شیعه مذهب بوده و برخی از آنان چون اتابکان لُر کوچک که از حدود 570 تا 1006 هجری بر لرستان حکومت داشته اند، خود را از نسل عباس بن علی(ع) می دانسته اند. علاقه مردم لرستان به اهل بیت عصمت و طهارت، به ویژه امام حسین(ع) و عباس بن علی(ع) چنان عمیق است که در فرهنگ و ادب آنان، جلوه تمام و کمال یافته است. در این جستار بر آنیم تا «شعر عاشورایی فارسی لرستان» را به عنوان نمودی از فرهنگ عاشورایی در ادبیات این سامان، به اجمال بررسی کنیم. مهم ترین نتیجه تحقیق آن است که محرم، عاشورا و امام حسین(ع) در گونه های مختلف شعر این استان، از جمله شعر فارسی آن، جلوه ای چشمگیر و پُرمعنا دارد و این جلوه تا جایی است که به رغم شفاهی بودن ادبیات این سرزمین، حتی در میان آثار و اشعار محدودِ ثبت شده موجود نیز تأمل برانگیز است. این نکته علاوه بر اینکه ارادت مردم لرستان را به خاندان رسالت نشان می دهد، از تمایل آنان به صفاتی چون مردانگی، شرافت و آزادگی حکایت می کند؛ خصوصیاتی که صحنه کربلا، بارزترین تجلی گاهشان به حساب می آید. دیگر آنکه شعر عاشورایی فارسی لرستان، در چهار دسته قابل طبقه بندی و بررسی است و سه دیگر آنکه اینگونه اشعار در ادبیات لرستان دامنه ای گسترده دارد و از کهن ترین سروده های ادیبان لرستانی تا آثار شاعران امروز این دیار را در برمی گیرد.
شخصة علی بن أبی طالب -کرم الله وجهه- فی شعر الصاحب بن عباد (326-385)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حظی علی بن أبی طالب- کرم الله وجهه- باهتمام کثیر من الشعراء ‘ ومنهم الصاحب بن عباد الذی تحدث فی شعره عن علی منوها به و بفضائله. وترمی هذه الدراسة الی استخلاص ما اشتمل علیه شعر الصاحب بن عباد من ملامح لشخیة علی و الکشف عما کان لهذا الشخصیة من علو المنزلة و سمو المقام لذا جعلنا هذه الدراسة تنصب علی مسألتین ‘ الاولی : جوانب شخصیة علی فی شعر الصاحب ‘ و الثانیة : منزلة علی فی شعر الصاحب . و قد أفدنا فی هذه الدراسة من عدة مؤلفات‘ و بخاصة القدیمة منها‘ اذ انها تلقی الضوء علی شعر الصاحب ‘ و توشح کثیرا من معانیه و دلالاته
بررسی کارکرد موتیف نمادگرایی یوسف (ع) و بازآفرینی آن در اشعار محمود درویش و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصّه یوسف (ع) و حوادث مربوط با زندگی ایشان در ادب عربی و فارسی مطرح شده است و می توان از آن به عنوان نماد، اسطوره و موتیف نام برد. محمود درویش و قیصر امین پور با توجّه به شرایط موجود و حاکم بر جامعه خویش از عناصر این قصّه برای بیان افکار و مقاصد خویش استفاده کرده اند و به غربت و بی پناهی و حسن و جمال یوسف (ع) اشاره کرده اند و امید به رهایی را بشارت داده اند و قیصر در ورای این نماد، انتظار ظهور امام دوازدهم را بیان می کند و مهارت هردو شاعر در بازآفرینی عناصر این داستان مثال زدنی است. این نوشتار به روش تحلیلی – توصیفی به بیان دیدگاه این دو شاعر درمورد یوسف (ع) و چگونگی بازآفرینی آن می پردازد و از بین عناصر داستان یوسف (ع)، غربت و بی پناهی یوسف، برادرکشی، مفهوم سیاسی و اجتماعی یوسف (ع)، چاه، مفهوم انتظار، پیراهن و حُسن یوسف (ع) را مطرح کرده است.
مشخصه های شعر ولایی
نقد وتحلیل ساختارادبی ومحتوائی آیه تطهیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این تحقیق، نقد وتحلیل ساختارادبی ومحتوائی آیه تطهیراست ، بعضی از دانشمندان مفاد آیه تطهیر را مطلق دانسته واز باب اراده تشریعی همسران پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم، بطور خاص وخاندان آن حضرت بطورعام نیز مشمول آن دانسته اند و بعضی دیگر صرفا مراد از رجس ،رجس باطنی ومقصود از تطهیر ، تطهیر باطنی می دانند.ما دراین تحقیق ابتدا از نظر ادبی ، واژگان «رجس» و«تطهیر» را با توجه به نظر لغت شناسان ومفسیرین بنحو اطلاق تبیین نموده ایم؛ آنگاه با توجه به قرائن داخلی و با عنایت به تبدیل ضمیر مؤنث به ضمیر مذکر. (عَنْکُمُ نه عَنْکُنَّ / وَیُطَهِّرَکُمْ نه وَیُطَهِّرَکُنَّ) با توجه به اینکه تمام ضمایر به کار رفته در آیات هفت گانه، هماهنگ با یکدیگر نمی باشد،همسران پیامبر را مشمول آیه تطهیر ندانسته واز نظر محتوایی با توجه به اینکه خطاب هایی که به همسران پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شده، با عتاب ؛ اما خطاب در آیه تطهیر، با اکرام و احترام همراه است. آن را نشان از عدم وحدت سیاق دانسته وبه این نتیجه رسیده ایم که مراد از اراده، اراده تکوینی ومنظور از اهل البیت ذوات نوریه آن حضرات علیهم السلام، ومقصود از تطهیر، پاک نگهداشتن آنان بنحو دفع، از هرچیزی که ناپسند وخلاف طبع آدمی است، می باشد.
الهیسم و ادب
حوزه های تخصصی:
پژوهش و نگرشی نو دربارة شش کنایة قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کنایه یکی از اسلوب های مهمّ بیانی در همة زبان هاست و از دیرباز به صورت گسترده در زبان و ادبیّات همة اقوام، از جمله قوم عرب به کار رفته است. از آنجا که قرآن کریم با زبان مردم با آنان سخن می گوید، از همة عناصر بیانی، به ویژه کنایه برای بیان مقاصد گوناگون بهره برده است. در این مقاله، شش عبارت کنایی قرآن مجید تجزیه و تحلیل می شود؛ کنایه هایی که برخی از مترجمان و یا حتّی مفسّران، آن را به گونه ای تعبیر کرده اند که اغلب فارسی زبانان با مطالعة آنها نمی توانند به معنا و مفهوم مورد نظر آیات برسند. پس از ذکر آیه مورد بحث، نظر مفسّران درباره عبارات کنایی آیه مذکور بیان شده، سپس به روش «توصیف و تحلیل» و با استناد به منابع معتبر و بررسی ترجمه های فولادوند و آیتی، معنای ارجح کنایه ها به عنوان هدف اصلی این مقاله تبیین می شود. ضرورت انجام این تحقیق، نارسایی در ترجمه های بعضی مفسّران، ملحوظ داشتن معانی تحت اللّفظی صرف در برخی ترجمه های معاصر و بعضاً عدم دریافت کامل معنای کنایی آیه است.