فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
اشعار حافظ شیرازی و ابوالفتح بستی نمونة خوبی از متونی است که از بطن متون پیشین فرهنگ و ادبیات اسلامی متولد و تبدیل به فضایی شده اند، با ابعاد بسیار متنوع که در آن انواع مفاهیم حکمی و اخلاقی از دستورات قرآنی ریشه گرفته اند. هدف اصلی در این پژوهش، کشف و شناخت محورهای مشترک حکمی و اخلاقی شعر بستی و حافظ و نشان دادن انواع روابط ترامتنی این اشعار با قرآن کریم است. برای رسیدن به این هدف بر اساس نظریة ترامتنیت ژرار ژنت اشعار حکمی و اخلاقی هر دو شاعر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و این نتیجه به دست آمد که هر دو شاعر در زمینه های (قصاص، دعوت به توکل به خدا، پرهیز از دلبستگی به خوشی های ناپایدار دنیا، پرهیز از ظاهربینی و قضاوت سطحی، پرهیز از معاشرت با افراد ناسالم، دعوت به شکرگزاری نعمت های الهی، التزام به صبر و بردباری و...) هم عقیده و دارای تشابه هستند؛ علاوه بر این حضور چشمگیرآیات قرآن کریم در جای جای این اشعار، روابط ترامتنی معتبری را تأیید می کند و این ارتباط در جهت ایجاد نظام معنایی این اشعار، شامل روابط بینامتنیت و فرامتنیت در نظریة ترامتنیت ژرار ژنت است.
شخصیت پردازی در داستان یوسف؛بررسی تطبیقی در قرآن و عهد قدیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد شخصیت داستانی و پرورش آن در قالب یک داستان را شخصیت پردازی می گویند. یکی از داستان هایی که قرآن کریم و عهد قدیم هر دو توجه بسیار ویژه ای به آن نشان داده اند، داستان یوسف (ع)است. قرآن کریم و عهد قدیم هرکدام به شیوه ای خاص و در جهت اهدافی که داشته اند به شخصیت پردازی داستان یوسف پرداخته اند. قرآن کریم از شخصیت ها در جهت نمایش حوادث و در نتیجه، در جهت محقق ساختن اهداف دینی داستان که همان هدایت انسان هاست، بهره برده است؛ در صورتی که عهد قدیم از حوادث و داستان در جهت ارائه ی شخصیت های مد نظر خود بهره برده و در نهایت به یک کتاب کاملاً تاریخی در جهت تعیین هویت قوم یهود بدل گشته است. قرآن کریم از حوادث تاریخی به عنوان یک ابزار در جهت رسیدن به هدفی خاص استفاده کرده است؛ حال آنکه در عهد قدیم، تاریخ نویسی خود، هدف بوده است. داستان یوسف در قرآن یک شخصیت اصلی دارد که در انتهای داستان از شخصیت اصلی می گذرد و تبدیل به شخصیت آرمانی می شود؛ ولی عهد قدیم دارای چند شخصیت اصلی می باشد. در پژوهش حاضر، روش گردآوری مطالب، روش کتابخانه ای می باشد.
بررسی تلمیح و اقتباس مضامین قرآنی و احادیث نبوی در مثنوی نه سپهر امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن برای مسلمانان همواره سرچشمه الهام و بزرگ ترین مکتب برای پرورش مؤمنان و جویندگان حقیقت بوده است. ظاهر و باطن قرآن سرشار از زیبایی ها و رازهایی است که به فراخور استعداد و فهم متوسلان بدان، رخ می نماید. عارفان و شاعران، برای بیان یافته های خود، از کلام قرآن شاهدانی آورده اند که جلوه آن در آیینه سخن تماشایی است. امیرخسرو دهلوی شاعر عارف مسلک پارسی گوی سرزمین هند یکی از کسانی است که شعر او، با الهام از قرآن، ارزش والایی یافته است. بررسی پرتوها و اشارات قرآنی در مثنوی نه سپهراو کمک می کند تا روند شکل گیری زبان اشارات قرآنی در ادب فارسی را بهتر بشناسیم، به ویژه اینکه او از مسلمانان پارسی گوی در شبه قاره هند بوده است و به یکی از سلسله های بزرگ صوفیه، یعنی طریقه چشتیه، منسوب است. این مقاله با هدف معرفی ابعاد قرآنی این اثر و آشنایی علاقه مندان با آثار ادبی الهام گرفته از وحی الهی و احادیث نبوی فراهم آمده است.
نقد و بررسی آراء قرآن گرایان شبه قارّه درمورد نماز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسلمانان از همان آغازین روزهای بعثت رسول الله(ص) با تأسی از وجود مبارک ایشان به اقامه نماز همّت گماشته و درآن اختلافی نداشتند. با رخت بربستن رسول الله(ص)ازجهان خاکی اندک اندک اندیشه «حَسبُنا کتاب الله» درذهن برخی دگراندیشان – به ویژه خوارج – ریشه دواند و با گرایش به رأی، در تعداد رکعات نماز اختلاف نمودند. جریان قرآن گرایی اگرچه نوظهور و حاصل رویکرد بخشی از جنبش های نوگرایانه در دو قرن اخیر می باشد، اما شواهدی بر بروز رگه هایی از قرآن بسندگی و بی اعتنایی به سنّت، در قرن اول و دوم هجری گزارش شده است. نوشتارحاضر با روش توصیفی-تحلیلی به طرح ونقد استدلال های قرآنیّون درباره نماز از آیات قرآن پرداخته و ضمن آسیب شناسی دیدگاه ها، نتیجه می گیرد: قرآن گرایان با انکار حجیّت سنّت باب رأی گروی و عقل گرایی افراطی را به روی خود گشوده و با نادیده انگاری نقش سنّت و عقل برهانی دست به برداشت های ذوقی از آیات قرآن کریم زدند. آنها در بسیاری موارد از ظواهر معتبر قرآنی دست کشیده و به تأویل جهت دار و توجیه رأی مدارانه و غیر متکی به عقل برهانی روی آورده اند.گرچه آنها نام «اهل قرآن» را بر خود گذاشته اند، اما تفکر و عمل آنان بر خلاف نص و مضامین قرآن می باشد.
تقدیم و تاخیر و بازتاب آن در ترجمه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هر زبانی برای ترتیب واژگان جمله، «اصلی»وجود دارد که البته رعایت این اصل گاهی واجب و در مواردی ممتنع و در مواردی نیز جائز است. جواز در امر تقدیم و تاخیر بستگی به بافت متن دارد که نویسنده بسته به توان و هنرش، در متن خویش بدان مبادرت می ورزد و اوج این هنر را در قرآن مشاهده می کنیم .در قرآن آیه هایی با همان واژگان چند بار تکرارشده اند؛ اما در هر بافتی که قرار گرفته اند، ترتیب و ساختار آنها متفاوت گشته و باعث اختلاف معنا شده است. نوشتار حاضر سعی کرده با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی این پدیده بپردازد. هدف از انجام این پژوهش بررسی زیباشناسانه این اسلوب و ظرافتهای آن می باشد. این بررسی نشان داد که زیبایی این هنر در پرتو نظریه سیاق یا نظم واژگان قابل فهم بوده و در پرتو همین نظریه، ترجمه ی هرمتن ادبی به ویژه قرآن که دارای نظم فرا بشریست مشکل است؛ اما با این وجود می توان با یافتن معادلی مناسب در زبان مقصد به ترجمه برخی از تقدیم و تأخیرها مبادرت ورزید؛ هر چند در ترجمه های مورد بررسی غالب تقدیم و تأخیرها مغفول مانده اند.
بررسی و تحلیل تطبیقی مفهوم دوزخ از دیدگاه دانته و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه تحلیلی- تطبیقی آثار بزرگ ادبیات جهان، با عنوان ادبیات تطبیقی و تحقیقات بینامتنی شناخته شده است. این پژوهش ها، موضوعاتی ارزشمند و درخور توجه هستند. در این مقاله مبانی دوزخ در کمدی الهیدانته با عرفان اسلامی، باتکیه بر آموزه های ابن عربی مقایسه می شود. هدف این پژوهش آشکارکردن تفاوت ها و شباهت های مبانی اثر دانته با آموزه های اسلامی است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی - تحلیلی بر مبنای روش اسنادی و برپایه تحلیل محتواست. در این پژوهش با مقایسه سروده های دوزخ دانته و مبانی قرآنی، عرفانی، برهانی، ادبی، زبان تأویلی و رازآلود این متن روشن می شود. میان مبانی معرفت شناسانه دوزخ دانته و عرفان اسلامی و به ویژه آموزه های ابن عربی، اشتراکات صوری و معنایی ظاهری و ماهیتی بسیاری دیده می شود که نشانة تأثیرپذیری دانته از ابن عربی و متون اسلامی است؛ مخلوق و موجودبودن دورخ، شکل دایره وار آن، تقسیمات درجات و مراتب دوزخ، درگیری و ستیز اهل آن، ازجملة این اشتراکات است. البته میان منابع مسیحی و اسطوره های یونانی دانته با منابع اسلامی شیخ اکبر اختلافاتی وجود دارد و به همین سبب گاهی مبانی عقیدتی کمدی الهیبا آموزه های ابن عربی ازنظر شکلی و ماهیتی مختلف است؛ اختلاف در جایگاه جغرافیایی و تعداد طبقات دوزخ، همچنین جاودانگی در آن، ازجملة این اختلافات است.
تحلیل و بررسی بازتاب قرآن کریم در کنایه های عامیانه با رویکرد بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بینامتنیت حاصل رویکرد زبان شناختی در حوزه نقد جدید است و به معنای بررسی روابط موجود میان متونی است که موجب آفرینش متن جدید می شود و هر متن ادبی را به منزلة جذب و دگرگون سازی متون گوناگون گذشته و یا هم زمان با آن می داند. این نظریه در قرن بیستم میلادی توسط «ژولیا کریستوا» ناقد فرانسوی، ارائه شد و به شدت موردتوجه ناقدان قرار گرفت. این نظریه هرچند در نقد جدید مطرح شده است، اما این پدیده با همه انواع آن از دیرباز در ادبیات ایران زمین به ویژه در ادبیات عامیانه کاربرد داشته است و شایع ترین نوع این پدیده، بازتاب کارکرد آیات، واژگان و معانی قرآن کریمبه شکل گسترده و متفاوت در کنایه های عامیانه است که تنها با تطبیق نظریه بینامتنیت می توان به زیبایی آن دست یافت. پژوهش حاضر در تلاش است با روش توصیفی تحلیلی، انواع روابط بینامتنی قران کریم با کنایه های عامیانه را بررسی کند تا تأکیدی بر پیوند ناگسستنی فرهنگ اسلامی با ادبیات محاوره ای ایرانیان باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که کنایه های عامیانه گاه الفاظ، مضامین، عناوین قرآنی، و همچنین شخصیت ها و حوادث تاریخی آن را منبع الهام خویش قرار می دهد و بیشترین شکل بینامتنی قرآنی به کار رفته، در کنایه ها به صورت نفی متوازی یا امتصاص است.
بررسی محتوایی بحرالاسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور قرآن، در میان عرب ها به پیدایش و گسترش بسیاری از علوم مانند بلاغت، نحو، قرائت، تاریخ، تفسیر و... انجامید. یکی از حوزه های علوم قرآنی، انواع تفسیرهای گوناگون و رویکردهایی است که در دوره های مختلف از این اثر بزرگ ایجاد شده است؛ تفسیر های عرفانی قرآن مجیداز این جمله است و البته ایرانیان مسلمان در دوره های گوناگون، در این زمینه آثار بسیاری آفریده اند. در این نوشتار، کوشش می شود تا جایگاه تفسیر تک سوره ای منظوم و عرفانی بحرالاسراربازشناسی شود. این اثر یکی از تفسیرهای مهم و ناشناختة عصر قاجار است. این تفسیر به قلم میرزا محمدتقی کرمانی، ملقب به مظفرعلیشاه، است. او از عارفان مشهور اوایل دورة قاجار و از اجداد مرحوم سعید نفیسی است. تفسیر منظوم بحرالاسراریا سبع المثانی، تفسیر عرفانی سورة حمد، در قالب مثنوی است که حدود 4000 بیت را در بر می گیرد. مظفرعلیشاه در این تفسیر، افزون بر بیان مراتب وجود، سوره مبارکه حمد را در بیست بحر شرح می دهد و نکته های باریک عرفانی آن را در این بحرها بیان می کند. در میان این ابیات، اشاراتی نیز به نثر می شود و گاهی مطالبی از آیات قرآنو احادیث ائمه و اشعار بزرگان مانند مولانا، برای تأکید استفاده شده است. در این مقاله با معرفی این اثر و مفسر آن، به درون مایه و محتوای این منظومه پرداخته می شود.
جهان بینی مولوی و کارکرد آیات و احادیث در دفتر اولم ثنوی با تکیه بر نظام گذرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر ارتباط میان گزینش ها، فرم های زبان شناختی اصلی، ایدئولوژی ها و قدرت روابط نهفته در هریک از فرم ها در مثنویمعنویتمرکز دارد و در آن، برخورد مولوی با ارزش ها و اندیشه های محوری بیان شده در آیات قرآن کریمو احادیث براساس پیش فرض های تحلیل گفتمان انتقادی و چارچوب تحلیلی مایکل هلیدی در نظام گذرایی نقشگرا بررسی شده اند. بر این اساس، ابیاتی که به طور صریح یا ضمنی، به آیات کتاب آسمانی و احادیث اشاره دارند، با توجه به دستور نظام مند و کارکردی هلیدی طبقه بندی و تحلیل شده اند. با بررسی جهت یابی های ایدئولوژیکی ابیات و فرایندهای اصلی و فرعی این نتیجه حاصل شد که جهان بینی حاکم بر این بافت عرفانی تصرف مشیت الهی را در تمام امور القا می کند. هسته اصلی و مرکز معنایی فرایندهای به کار رفته در آیات و احادیث از نوع رابطه ای است. از طرف دیگر، آیات و احادیثی که شامل یک فرایند مشخص هستند، می توانند به چند فرایند افزایش یابند، یا برعکس چند فرایند نمودیافته در آیات و احادیث در کلام مولوی می تواند به یک فرایند تقلیل یابد و به این ترتیب، بر هدف تعلیمی و ارشادی یک نکته خاص تأکید شود.
شبانی عیسی (ع) و شبان- رمگی در مسیحیت و بازتاب آن در ادبیات معاصر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرگذشت پیامبران از منابع مهم تلمیح در متون ادب فارسی به شمار می رود که شاعران از آن در جهت خلق مضامین و تصاویر شاعرانه بهره برده اند. یکی از پیامبرانی که شاعران زبان فارسی از دیرباز در اشعار خود به شخصیت و جنبه های مختلف زندگانی ایشان توجه داشته اند، حضرت عیسی (ع) است. شاعران کلاسیک فارسی در تلمیح به زندگانی عیسی (ع) غالباً به منابع اسلامی به ویژه قرآن کریم نظر داشته اند ولی شاعران معاصر به ویژه شاعران نوپرداز در کنار روایات اسلامی، به روایات اناجیل نیز اشاره کرده اند. برخی از این تلمیحات را می توان از تلمیحات نادر در شعر فارسی محسوب کرد که فهم و درک آنها اغلب نیازمند مراجعه به کتاب مقدس است. یکی از این تلمیحات نادر اشاره به شبانی عیسی (ع) و گوسفند (برّه) گمشده عیسی (ع) است که در آثار شاعرانی چون فروغ فرخزاد، مهدی اخوان ثالث، علی موسوی گرمارودی و نویسندگانی چون هوشنگ گلشیری نمود یافته است. در این مقاله ابتدا به تبیین این موضوع در انجیل و الهیات شبانی در آیین مسیحیت می پردازیم و سپس به بررسی مضمون شبان- رمگی در ادبیات کلاسیک فارسی و تلمیح به شبانی عیسی (ع) و برّه گمشده عیسی (ع) در ادبیات معاصر فارسی خواهیم پرداخت.
کارکردهای داستان حضرت موسی(ع) در شعر سبک خراسانی و عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حضور حجم گسترده توأم با ظرفیت های فکری و بلاغی داستان های پیامبران در قرآنکریم، مایه پذیرش نقش های گوناگون از سوی این قصص قرآنی در عرصة شعر فارسی شده است. در این میان، گستردگی رخدادهای دورة حیات و تنوّع ابعاد شخصیتی حضرت موسی کلیم الله(ع) در قرآن، به ویژه تقابل او با نیروهای مخالف در چندین جبهه اعتقادی، سیاسی و اقتصادی، سبب شده است سرایندگان فارسی زبان هریک به تناسب افق فکری خود دریافت های گوناگونی از آن به عمل آورند و به دلیل اشتمال آن بر گزیده های حکمت و عرفان و چکیده نظریّات تعلیمی صوفیه و اهل تصوّف، آن را آیینه طریقت و دستورالعمل آموزه های خود قرار دهند. موضوع این مقاله، تحلیل کارکرد های چندگانه داستان موسی(ع) در شعر فارسی با تأکید بر نقش و بن مایه های تعلیمی و تربیت عرفانی آن، بر پایه دو شیوة سندکاوی و بررسی توصیفی است. بر اساس این پژوهش، کارکردهای این قصّه در شعر فارسی دارای چهار گونه ستایشی، وصفی، تعلیمی و عرفانی است و دو کارکرد اخیر، افزون بر هم سویی با اهداف قرآنی آن، از جذّابیت، لطایف عرفانی، دلالت های معنایی چندگانه و نقش های انگیزشی و اقناعی برخوردار است و به همین سبب، در نظام تربیت اجتماعی و تعلیم باطنی ایرانیان پیوسته به عنوان «رسانة» تربیتی و معرفتی مورد توجّه بوده است.
خطاهای ترجمه در باهم آیی های قرآنی با تکیه بر دیدگاه های نیومارک، بیکر و لارسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از نظریه پردازان ترجمه به نقش باهم آیی در ترجمه اذعان کرده اند و در بخشی از مطالعات خود، نقش این پدیده زبانی در ترجمه را بررسی نموده اند، اما در حوزه ترجمه قرآن، هنوز این مسئله بررسی نشده است و با چالش های زیادی روبه روست. در پژوهش حاضر با تکیه بر دیدگاه های نیومارک، بیکر و لارسون از یک طرف، و ترجمه قرآناز طرف دیگر، یک تقسیم بندی جدید از چالش های ترجمه در باهم آیی های قرآنی، فارغ از تقسیم بندی نحوی آن، ارائه شده است و با استخراج شواهدی برای این چالش ها از ده ترجمه معاصر قرآن، راهکارهایی برای حل این چالش ها پیشنهاد می کند. جامعه آماری این پژوهش شامل صد باهم آیی قرآنی است که بر اساس معیار بسامد از قرآناستخراج شده اند و مواردی از باب نمونه در این مقاله به بحث گذاشته شده است. پنج چالشی که در باهم آیی های قرآنی فراروی مترجم است، عبارتند از: 1 برداشت نادرست از یک باهم آیی. 2 تفاوت بین درست بودن و طبیعی بودن معادل ها در زبان فارسی. 3 تفاوت ترتیب قرار گرفتن باهم آیی ها در زبان مبدأ و مقصد. 4 رعایت وحدت معادل. 5 یکسان سازی و هماهنگی در معادل ها و ترجمه واحد از باهم آیی های مختلف در قرآن. با عنایت به این چالش ها و راهکارهای پیشنهادی نگارندگان، می توان ترجمه ای شیواتر و رساتر از قرآنارائه کرد.
سرچشمه های قرآنی اندیشه حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر این سخن ویتگنشتاین را بپذیریم که زبان همان ذهن است و ذهن همان زبان، دیگر برای شناخت اندیشه هرکس و از جمله حافظ راهی جز تامل جدی بر آثار زبانی او نمی ماند. اما این، همه راه نیست بلکه پس از شناخت اندیشه، سرچشمه ها و آبشخورهای آن نیز باید شناسایی شود تا راز وجودی این معجزه زبانی و ادبی آشکار گردد. در این میان، توجه به تصریحات گوینده و صاحب سخن، در درجه اول از اهمیت قرار دارد. چرا که ما را به دور از لغزش ها و خودپنداری ها به سرمنزل مقصود می رساند. بدین منظور، در این نوشتار کوشیده ایم تا به معرفی نکاتی بپردازیم که اندیشه حافظ و مآلاً سرچشمه های اصلی ، خاصه ریشه های قرآنی آن را آشکار می کند. این نکات برگرفته از سخن حافظ ، بویژه تصریحات او بر مبنای گزارش قزوینی - غنی و نیز خانلری است ، البته با پرهیز از تاویلات شخصی و پیرایه های ناهمگون با متن و در واقع مطابق با اصول هرمنوتیک. امید که این مجموعه بتواند مفید و راهگشا باشد.
تحلیل روایت شناختی سوره نوح (ع) بر مبنای دیدگاه رولان بارت و ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت شناسی یکی از رویکردهای نوین مشتق شده از زبان شناسی است که به بررسی فنون و ساختار روایت ها پرداخته و از این طریق، در صدد یافتن دستور زبان روایت است. استفاده از روش ها و نظریات مطرح شده در روایت شناسی، می تواند تحلیل بهتر و دقیق تری از داستان های قرآنی به دست دهد و جلوه های جدیدی از زیبایی و اعجاز قرآن را روشن سازد. سوره مبارکه نوح سوره ای است که سراسر آن به بیان داستان حضرت نوح (ع) اختصاص دارد و از این نظر، در بین تمامی سوره های قرآن کریم بی همتا است. هدف اصلی این مطالعه، استفاده از نظریات مطرح شده توسط دو تن از روایت شناسان ساختارگرای فرانسوی، رولان بارت و ژرار ژنت، برای تحلیل روایت شناختی این سوره است. روش این مطالعه توصیفی تحلیلی با رویکرد روایت شناختی می باشد. یافته های این مطالعه نشان می دهد تلفیق نظرات این دو اندیشمند در دو حوزه کارکردهای روایی و گفتمان روایی، الگوی مناسبی برای تحلیل داستان های قرآنی به دست می دهد. الگویی که از یک سو راه را برای دست یابی به معارف گنجانده شده در داستان ها می گشاید و از سوی دیگر، پرده از برخی زیبایی های ساختاری نهفته در داستان های قرآنی برمی دارد.
هارمونی، آهنگ و سجع در ترجمة آلمانی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تا چه میزان در ترجمه های متون قرآنی ʺآهنگʺ و ʺفرمʺ آیات و سوره های قرآن رعایت می گردد و تا چه میزان این اصول مهم متن قابل ترجمه هستند در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد. هر متنی دارای ابعاد مختلفی است و از نظر شکل و آهنگ نیز متون دینی دارای پیام خاصی هستند، که از جهت تأثیرگذاری خاص بر مستمعین دارای اهمیت فراوانی است. این ویژگی های مهم متنی بایستی لزوماً در ترجمه منعکس شوند. در تحقیق حاضر سعی می گردد این مشخصه ها و معیارهای متن در ترجمه های آلمانی قرآن کریم توسط فریدریش روکرت (Friedrich Rückert 1788 – 1866) بررسی گردد و به این سئوال پاسخ داده شود، که تا چه میزان این ترجمه از قرآن موفق به انتقال شکل و لحن بیان متن اصلی خود شده است. با مثالهای مختلف از سوره های آهنگین و کوچک قرآن و در مقایسه با ترجمه های فارسی این ظرافتهای ادبی و زبانی مهم متون دینی بررسی می گردد و کیفیت ترجمه در مقابل اصل متن قرآنی مورد سنجش و ارزیابی قرار می گیرد.
اثرپذیری حافظ ازسوره یوسف (ع)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شمس الدین محمد حافظ شیرازی، ، از حافظان قرآن واز زمره شعرایی است که به بازتاب مفاهیم و مضامین قرآنی درغزلیاتش پرداخته است .تا آن جایی که کمتر غزلی ویا بیتی رامی توان در دیوان اشعارش پیدا نمود که جلوه ای از قرآن و حدیث در آن مشهود نباشد واز جمله سوره هایی که بیشتر از سایر سوره ها مدّ نظر وی بوده سوره یوسف (ع) می باشد که ۱۵ بار در غزلیاتش از آن اثر پذیرفته است که بیشتربه شکل «تلمیح»می باشد.این سوره از نظر موضوع و قالب ، ویژگی های یک داستان کامل را دارد تا آن جا که خود قرآن نیز آن را «احسن القصص» نامیده است ودرحقیقت خداوند متعال آن رابرای دلگرمی حضرت رسول(ص)ویارانش درسال« عام الحزن»بازگومی نماید. حافظ علاوه بر مفردات و ترکیباتی چون یوسف، بیت الحزان، کلبه احزان، مسند مصر و ... ازمضامینی چون جمال یوسف (ع)، فروختن یوسف، به چاه افتادنش، فرمانروایی مصر، فراق و امید و وصال و در نهایت پیراهن یوسف اثرپذیرفته است .پیراهن یوسف ، یک بار توسط برادران حسودش ویک بار توسط نامادری اش ،زلیخا،موردحمله قرارمی گیردو یک بار هم که وسیله بینا شدن چشمان پدرش می شود..در حقیقت پیراهن یوسف، نماد جمال و شأن و شوکت و تقوای وی می باشد که همواره حافظ می خواهد حوادث داستان را با با شخص خودش و یا افراد مورد پسندش مقایسه نماید.
معنی شناسی حرف «فاء» در قرآن و چالش های ترجمه ی آن به زبان فارسی با تکیه بر دستور زبان عربی (بررسی موردی ترجمه های الهی قمشه ای، فولادوند و خرّمشاهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم ساختار نحوی، صرفی و بلاغی محکمی است. فرآیند برگرداندن این کتاب آسمانی مستلزم توجّه شایانی به نحو یا دستور زبان عربی است. در این زبان، حرف «فاء» یکی از حروف معانی است که از تنوّع بسیاری برخوردار است و این مسئله کار مترجم را هنگام برگردان آن به زبان فارسی دشوار می کند. مترجمان فارسی برای ترجمة «فاء» برابر نهادهای «پس»، «سپس» و «آنگاه» را ارائه داده اند که با توجّه به تنوّع این حرف، ناکافی است. هدف این پژوهش آن است که از نظر دستوری بررسی کند مترجمانی مانند الهی قمشه ای، فولادوند و خرّمشاهی چگونه این حرف را در قرآن ترجمه کرده اند. از جمله نتایجی که به دست آمده این است که مترجمان در ترجمة «فاءِ» عطف و جزای شرط عملکرد مطلوبی داشته اند، امّا در ترجمة «فاءِ» استیناف، سببیّه، زائده و فصیحه به خوبی از عهده برنیامده اند، به گونه ای که برای فاءِ استیناف و زائده برابرنهادهایی را قرار داده اند که نادرست است؛ زیرا نباید این نوع از فاء، ترجمه شود. آنها در ترجمة فاءِ سببیّه نیز در بسیاری موارد جنبة سبب و مسبّب بودن را رعایت نکرده اند و علّیّت را نشان نداده اند. چنان که در فاء فصیحه نیز فقط جنبة عاطفه بودن آن را لحاظ کرده اند و به بخشی از جمله که حذف شده است و وظیفة افصاح کلام را بر عهده دارد، توجّهی نداشته اند و این بی توجّهی نیز سبب شده است که در برگردان آن به اشتباه بروند.
سیمای عرفانی پیامبر (ص) در متون ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیمایی که از پیامبر عظیم الشّأن اسلام در متون ادبی پارسی ترسیم گشته، بسیار متعالی و منحصربه فرد بوده است. همواره تلاش شده تا با استعانت از روایات تاریخی- مذهبی، بخشی از بزرگواری ها و برجستگی های فکری-اخلاقی ایشان بیان گردد. در کنار سیمای تاریخی پیامبر (ص) که بیانگر زندگی تاریخی ایشان است، مطالبی در متون ادبی روایت گردیده که بن مایة تاریخی و حقیقی ندارد؛ بلکه بیانگر خصوصیاتی است که با مبحث عرفانی «حقیقت محمّدیه» همسو و همسان است. حقیقت محمّدیه که درحقیقت اشاره به نور نخستین دارد، در مقطعی خاص بر پیامبر اسلام اطلاق شده است. این فرآیند موجب شکل گیری مباحث و مسائلی پیرامون شخصیت ایشان شده که در این پژوهش، سیمای عرفانی پیامبر نامیده می شود که در برابر سیمای تاریخی و حقیقی ایشان، مبیّن مباحثی نظیر نخستین مخلوق، واسطة فیض، غایت آفرینش و ... شده که از خصوصیات اصلی حقیقت محمدیّه است. در این پژوهش بر آن هستیم تا با دسته بندی خصوصیات مطرح شده برای پیامبر ،آن چه را که در حقیقت بیانگر حقیقت محمدیّه است از سایر خصوصیات پیامبر که ریشة تاریخی دارد، متمایز کنیم.
شیوه های کاربرد آیات و احادیث در تاریخ جهانگشای جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واکاوی آثار ادبی با تکیه بر آرایه های سخن و هر گونه شگردی که کلام را از سطح زبان به سطح ادب فرا ببرد، در فرایند معناسازی از اهمیّت بسزایی برخوردار است، به گونه ای که کشف لایه های پنهانی متون به درک تازه ای از خواندن متن می انجامد. آیات و احادیث به عنوان شگردی ادبی در هر دوره ای از زبان و ادبیّات فارسی با توجّه به مقاصد شاعران و نویسندگان، در بیان مقصودی خاص مورد استفاده قرار گرفته اند. تاریخ جهانگشای جوینی از برجسته ترین متون تاریخی ادبی است که کاربرد آیات و احادیث، یکی از خصیصه های مهمّ نثر این کتاب می باشد. در این پژوهش توصیفی تحلیلی سعی شده است جایگاه هنری و اثرپذیری های جوینی در اقتباس از آیات و احادیث بررسی و تحلیل شود. لذا دو پرسش اصلی مطرح می شود: الف) با توجّه به نوع کاربرد آیات و احادیث در نثر آن دوره، جوینی بیشتر از چه شیوه هایی بهره برده است؟ ب) مهم ترین اهداف معنایی و انگیزشی جوینی در استفاده از این هنر سبکی چه بوده است؟ نتیجة این بررسی حاکی از آن است که آیات و احادیث در این اثر، با تنوّع کاربردها و شیوه های معنادار زبانی، توانسته است جایگاه ویژه ای در ایراد مفاهیم ذهن نویسنده داشته باشد، به طوری که می توان آیات و احادیث را به عنوان یکی از شیوه های تحلیل متن معرّفی کرد. بیشترین اهداف به قصد تبیین و توضیح، استشهاد و استناد، تعلیل و توجیه و نکته پردازی به کار رفته است.