فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۶۸۷ مورد.
تحلیل مردم شناختی آب در باورها و مثل های عامیانه
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی زیستی محیط شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی هنر ادبیات
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم طبیعت و عناصر طبیعی در ادبیات
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فرهنگ عامه ضرب المثلها
فرهنگ عامة ایرانی در سفرنامة ابن بطوطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ عامه به شناخت عادات، رسوم، حکایت ها، باورها، سرودها، مثل ها و گفتار شفاهی مردم می پردازد و امروزه در حوزه های مختلف علوم انسانی، ازجمله جامعه شناسی و
شاخه های آن، تاریخ، روان شناسی، ادبیات، هنر و حتی ادیان بررسی می شود. ادبیات در مفهوم خاص و در شاخه های مختلف، سرشار از عناصر فولکلور است و توجه ویژه به آن در حوزة مطالعات میان رشته ای، نگرشی نو است.
سفرنامه نوعی گزارش است که سفرنامه نویس در آن اوضاع شهرها و سرزمین هایی را که بدان جا سفر کرده است، از زاویة دید خود و در نتیجة ارتباط مستقیم به تصویر می کشد. سفرنامه ها دربردارنده اطلاعات مفیدی هستند که از طریق آن می توان به واقعیت های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دوره های مختلف تاریخ ملت ها پی برد. همچنین یکی از
راه های مهم شناخت ملت ها و مقایسة آن ها با یکدیگر و بهترین روش برای شناخت پدیده های گوناگون مرتبط با فرهنگ عمومی و ارتباطات اجتماعی است که حتی منابع تاریخی درباره آن ها سکوت کرده اند.
این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی سفرنامة ابن بطوطه عناصر فرهنگ عامه و فرهنگ عمومی و ارتباطات اجتماعی ایرانیان (ادبیات فولکلور ایران) را بررسی می کند و به معرفی رفتارهای مبتنی بر فرهنگ عمومی از نگاه سفرنامه نویس مغربی- که در دورة مغول به نقاط و شهرهای مختلف ایران سفر کرده است- می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که عناصر فولکلور در سفرنامة ابن بطوطه در بخش ایران جایگاه خوبی دارد و نمود این عناصر، بیشتر در زمینة عادات غذایی و وصف خوردنی هاست.
سوگند در شاهنامه و ارتباط اساطیری آن با آب و آتش
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی، اثر ماندگار ایرانی و اصیلی است که آیین ها و فرهنگ ایران کهن را در خود نگاه داشته است. هر کدام از آن آیین ها قابل بررسی است. یکی از این آیین ها، آیین سوگند خوردن است که امروزه نیز از آن استفاده می شود و در جای جای شاهنامه به آن پرداخته شده است. بنابراین در این مقاله سوگند و باورهای کهن مرتبط با آن و بازتاب آن در شاهنامه فردوسی و نیز ارتباط اساطیری آن با دو عنصر آب و آتش بررسی می شود. سوگند واژه ای فارسی است و معادل آن در عربی قسم و یمین است. دکتر معین در حاشیه برهان قاطع پس از واژه سوکه آورده است. سوگند به فتح اول و سوم در اوستا saokatevant (گوگرد مند) یعنی دارای گوگرد است. در ایران باستان و محاکمه های مبهم و پیچیده، دو طرف دعوی را مورد آزمایشی به نام سوگند قرار می دادند. سوگند قسمی از وَر (آزمایش های ایزدی در ایران باستان) است. سوگند داروی سمّی است که به صورت شربتی (آمیخته و محلول) در آب به متهم می خوراندند؛ اگر بی گناه بود به او گزندی نمی رسید و حقانیت او ثابت می شد و اگر گناه کار بود، هلاک می شد.
مناسک تدفین و آیین های گورستانی در آثار داستانی صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای ادیان
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی فقه و کلام
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فرهنگ عامه آیین ها و باورها
- حوزههای تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها نویسندگان معاصر
کانون توجه این مقاله، ترکیب ویژه ای از مرگ اندیشی و فرهنگ شناسی در آثار داستانی صادق هدایت ا ست. بازپردازی شیوه های مختلف تدفین و سازه های گورستانی، به یاری دانش باستان شناسی و مردم شناسی و برحسب فرهنگ، تمدن، سنن، آیین ها و مناسک مختلف، نشان دهنده درنگ شایسته او در این گونه باورهاست. هدایت در داستان پدران آدم، روایتگر مرگ یک انسان ـ میمون و در داستان های تاریکخانه، بوفکور، تخت ابونصر، آفرینگان و آخرین لبخند، به ترتیب، روایتگرِ مرگ انسان عهد سنگ، عهود فلزات و آهن و دوران های پس از آن، ازجمله زمانه پادشاهان کیانی و نیز دوران معاصر است. این روند حتی تا دوران نادیده بشر هزاران سال بعد نیز ادامه می یابد. بر پایه این پژوهش شاید بتوان از نظمی تسلسل یافته در داستان های صادق هدایت سخن گفت که رویکردی تاریخ مدار را دنبال می کند.
باور بلاگردانی در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بلاگردانی یعنی انتقال غیرمستقیم شر و دور ریختن آن برای مدت معین یا زمان نامحدد. بشر فلسفه های گوناگونی برای مبارزه با شر داشت و برای مبارزه با آن از ابزارهای رایجی همچون انسان، اشیاء، حیوان و ... استفاده می کرد. در این مقاله سعی شده است با مراجعه به شاهنامه فردوسی، روش های بلا گردانی بررسی شود. برای روشن شدن این امر، پس از ذکر مقدمه ای درباره بلاگردانی، دلیل روی آوری بشر به بلاگردان ها و انواع بلاگردانی در شاهنامه بررسی شده است. بلاگردانی به دو شکل بی واسطه و باواسطه، یکی در داستان ضحاک و دیگری در داستان رستم و اسفندیار دیده می شود. این پژوهش به شکل بنیادی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
بررسی و تحلیل عنصر غالب بلاغی در پانصد مثل داستان نامه بهمنیاری
حوزه های تخصصی:
در این مقاله عنصر غالب بلاغی (Dominant) در پانصد مثل از کتاب داستان نامه احمد بهمنیار مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. امثال انتخابی مشترک در داستان نامه و امثال و حکم دهخداست.
در آغاز مقاله ویژگیهای مثل، تفاوت آن با کنایه، ارسال المثل و تمثیل بیان شد و در پایان عنصر غالب بلاغی د راین امثال مشخص و استخراج شد و سرانجام یافته ها به صورت آماری تحلیل شد.
مرورى بر سابقة تفاؤل و تطیر و بازتاب آن در برخى تواریخ و متون ادب فارسى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فال در لغت به معنى طالع، بخت، شگؤن، اختر، پیش بینى و عاقبت گویى آمده است. علم فال علمى که به وسیلهء آن برخى از حوادث آینده دانسته مى شود و این کار باگشودن قرآن کریم یا کتب بزرگان مانند دیوان حافظ و مثنوى مولوى و نظایر آن انجام مى پذیرد. استخاره نیز مانند فال به وسیلهء قرآن کریم و تسبیح صورت مى گیرد و در فرهنگ عر ب تفأل و تطیر سابقه اى کهن دارد. ایرانیان به فال نیک مرواو به فالی بد مرغوا مى گفتند. از انواع فال، فال قهوه، فال نخود، فال ورق و دیگر فالها در خور ذکر است. در برخى از منابع به سابقة تاریخى بعضى فالها اشاره گردیده که در این مقاله به نقل یکى دو مورد بسنده شده است.
زیبایی شناسی ضرب المثل های کردی ایلامی از دیدگاه علم بیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان کُردی دارای گویش های گوناگونی است، باوجود این ازدیدگاه ضرب المثل ها دارای اشتراکاتی است. این جستار پس ازبررسی اجمالی زبان کُردی و گویش کُردی جنوبی، با روش توصیفی- نظری و مطالعه کتابخانه ای درپی آن است تا امثال کُردی را ازمنظر بلاغی مورد بررسی قرار داده، دریابد آیا این امثال از توان ایماژی و صور خیالی درحوزه علم بیان برخورداراست، وکدام یک ازصناعات بیانی درامثال مورد نظر بسامد بالاتری داشته، دلیل آن چیست. با بررسی برخی ازضرب المثل های کُردی ایلامی دریافتیم که این ضرب-المثل ها دارای قدرت بلاغی بالایی هستند و از تمام ظرفیت های علم بیان درآن استفاده شده است و این نتیجه قدرت خیال ورزی بالای گویندگان برای نفوذ دردلها واذهان است، زیرساخت غالب ضرب المثل ها برپایه تشبیه است، که گرایش به استعاره، غالباً استعاره تمثیلی، درآن زیاد است، همچنین لازمه ی درک برخی از صناعات علم بیان از جمله سمبل(نماد) در حوزه ضرب المثل های ایلامی آشنایی با بافت فرهنگی آن بوم است. علاوه براین برخی ازضرب المثل ها در ذیل چندمبحث ازمباحث علم بیان قابل درک است.
پیشینه فرهنگ عامه در زبان فارسی و منابع آن در فارسی، کردی و ترکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۴ شماره ۵۵
حوزه های تخصصی:
به نظر میرسد پیشینة فرهنگ عامّه با تاریخ اجتماعی بشر برروی کرة خاکی ملازمت دارد؛ چرا که انسان از آغازحیات تاریخیخود، اسیر غم ها، شادیها، خوشیها و ناملایمات و فرازونشیب های مختلف زندگی بوده است و هست . با ملاحظة باورداشت ها و آیین هایی که سینه به سینه و از نسلی به نسل دیگر یا از ناحیه ای به ناحیة دیگر انتقال یافته است ، به این نتیجه میرسیم که ریشه و هویت تاریخی و اصالت ، درگروِ شناخت هرچه بیشتر این اعتقادها و باورداشت ها است .در این مقاله سعی شده است پیشینة تاریخی فرهنگ عامّه و عامّه پژوهان ایرانی و خارجی درطول سال ها درحدّ متعارف معرّفی شود. در بخش دوم مقاله هم، برای بهرة بیشتر خوانندگان، منابع و مآخذ فرهنگ عامّه در فارسی و کردی و ترکی که مناسبت های بسیاری با هم دارند، ارائه شده است.
تابوی نام در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و مطالعه طومارهای نقالی به عنوان بخشی مکتوب از سنت حماسی روایی شفاهیِ در باور انسان های ابتدایی نام با ذات منطبق است؛ زیرا انسان ابتدایی فکر می کرد ارتباط بین نام و شخص یا شیء موسوم به آن قراردادی نیست و نام جزوی از وجود خود اوست و نیروهای شر می توانند از این طریق به او آسیب برسانند. این نوع نگاه به نام مختص مکان خاصی نیست و در همه جوامع وجود دارد و قواعد خاصی نیز با عنوان تابوی نام بر این جوامع تحمیل شده است. در باورهای عامه مردم ایران و نیز شاهنامه که روایتگر باورهای اساطیری ایرانیان است، این نوع تابو به صورت های مختلف دیده می شود: گاه نام عین ذات است، مانند زمانی که رستم مقصران اصلی کشته شدن سیاوش را برای هومان برمی شمرد. گاه به صورت برگزیدن دو اسم دیده می شود که یک نام، اصلی و جزو ذات است و دیگری فرعی است. این نوع تابو در بخش هایی از سواحل جنوبی ایران و همچنین بین ترکمن ها دیده می شود و در شاهنامه نیز درباره قباد و شیده نمود دارد. مصداق دیگر تابوی نام، عدم ابراز نام است که در بین مردم و در جنگ های شاهنامه دیده می شود. این مسأله در شاهنامه به دو صورتِ صراحت در عدم ابراز نام و طفره رفتن از ابراز نام تبلور یافته است. آخرین نمونه تابوی نام، تعویض و یا تغییر نام است که بیشتر برای فریب ارواح و فرار از آسیب آن ها به کار می رفته است.
درباره داستان پریان
حوزه های تخصصی: