فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۵٬۱۴۷ مورد.
۱۷۶۲.

ادبیات زیباشناسانه نزد افلاطون و ابن العربی (عنوان عربی: الأدب الجمالی عند أفلاطون، وابن عربی)

نویسنده:

کلید واژه ها: هنر ابن عربی افلاطون زیبایی العشق أفلاطون ابن العربی عشق (کلید واژه عربی الفن الجمال

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فلسفه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۴۰۳ تعداد دانلود : ۷۶۶
جست وجوی زیبایی، پیشه پیشین انسان ها بوده است و آدمیان در اعصار دوردست و قرون گذشته، با روی آوردن به عرصه هنر و زیبایی، جاودانگی را جانمایه خویش ساخته اند. گویی از آن هنگام که بشر، اندیشیدن و عاطفه ورزیدن را آغازیده، هنرنمایی و روی آوری به زیبایی، خواه در شعر، یا در ادبیات، فلسفه، پیکرتراشی و کارهایی از این دست را نیز آغاز کرده است.درباب «حقیقت زیبایی»، پرسش های گوناگونی را می توان مطرح کرد. افلاطون -آن حکیم فرزانه، فیلسوف بی بدیل یونان و شاگرد سقراط- در جای جای آثار خویش، از هنر و زیبایی سخن گفته است. وی پایه گذار و در واقع طلایه دار بسیاری از مباحث عمیق فلسفی است. معرفت شناسی ابن عربی به گونه ای است که پایگاه معرفت را آن گونه که در نزد حکمای مشا متداول بوده است، به مرکز دیگری منتقل می کند؛ یعنی نزد حکما و فلاسفه.چکیده عربی:اعتبر الیونانیون والرومیون القدماء، ثلاثة أمور داعیة لهدوء الإنسان: «الحقیقة»، و «الخیر»، و«الجمال» ظهرت «العلوم» جرّاء بحث الإنسان عن الحقیقة، کما ظهرت «الأخلاق» بعد أن فتّش الإنسان الخیر، وأخیرا ظهر «الفنّ» أثناء البحث عن الجمال.تقودنا حقیقة الجمال نحو الإجابة عن أسئلة کثیرة. تحدث الفیلسوف الکبیر أفلاطون بوصفه مؤسس معظم المباحث الفلسفیة العمیقة، عن الفن واستطاع أن یفتح آفاقا جدیدة فی العلوم الفلسفیة، التی کانت تبحث عن حقائق الأمور حتی ذلک الوقت، کما استطاع هذا الفیلسوف أن یطرح المباحث المعرفیة، والجمالیة لأول مرة. ومن ناحیة أخری قام ابن عربی بنقد الفلسفة، وحاول الحط من درجة الإدراک الإنسانی، من العقل إلی المباحث الکلامیة، وذلک لأنه لایعیر اهتماما بالعقل الفلسفی، ومن هذا المنطلق یری أن العقل، والفلسفة، لیسا صالحین للحدیث عن الفن، وهذا الأخیر فی رأیه من الأمور الإلهیة وعلی مستوی إعجاز الأنبیاء.
۱۷۶۹.

مقاله به زبان فرانسه: قلم خوردگی های یک چرک نویس یا سانسور یک ناخودآگاه؟ (Rature d'un brouillon ou censure d'un inconscient ?)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: متن ناخودآگاه پیشامتن مکانیسم های دفاعی خوانش قلم خوردگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای روانشناسی مفاهیم کلی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها روان شناسی زبان
تعداد بازدید : ۱۴۰۰ تعداد دانلود : ۸۰۳
بررسی پیشامتن ها این امکان را فراهم می آورد تا به عمق عملکرد عناصری که در آفرینش صورت و معنای یک اثر نقش تعیین کننده دارند نزدیک شویم. خط خوردگی های یک چرک نویس در زمره مهمترین ابزاری قرار دارد که منتقد برای آگاهی از فرآیند خلق اثر که در دو مرحله تولید پیشامتن ها و متن نهایی (با کاربرد ارتباطی) محقق می شود بهره می گیرد. از آنجایی که خط خوردگی ها مرتبط با مکانیسم های دفاعی مؤلف هستند، تغییرات اعمال شده بر متن به نوعی گزارشی از جهش های روانی او را فراهم می آورد. بدین ترتیب، نویسنده به عنوان خواننده متن خود به گفتگو با آن می نشیند. در واقع، با خط زدن نویسنده میان ذهن و روان خود از یک سو و تولید متن از سوی دیگر ارتباط برقرار می کند. قلم خوردگی با آشکارکردن روند فکری خالق اثر از لابه لای دغدغه ها و تردیدهایش نشان می دهد که چگونه آزادسازی مکانیسم های دفاعی داده های معنایی را به عقب رانده و در زوایای پیشامتن پنهان می کند. تغییرات ناشی از خط خوردگی ها از عملکرد ضمیر ناخودآگاه فرد خبر می دهد و اینچنین است که منتقد با محوریت دادن به مفهوم «سانسور» سعی دارد از تمایلات ناخودآگاه او آگاهی یابد. از این منظر، می توانیم بگوییم که منتقد با ارزش بخشیدن به پیشامتن ها به حوزه روانکاوی وارد می شود تا از نزدیک عملکردهای پیشانوشتاری یک متن را توضیح دهد. در این گفتار، برآنیم تا با توجه به مسأله «سیر تکوینی متن»، جهش های ناخودآگاه را که در پیشامتن منعکس می شود بررسی کرده و مفهوم متفاوتی از «زمان» در تولید اثر ارائه دهیم.
۱۷۷۰.

زهریات و تطور آن در عصر عباسى(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صور خیال زهر یات تو صیف عصر عباسى

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم طبیعت و عناصر طبیعی در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۳۹۹ تعداد دانلود : ۶۶۶
منظو ر از زهریات گل سروده های شعرای طبیعت سرا‘ و یا توصیفی که شاعران راجع به گل ‘ شکوفه‘ درخت‘ باغ وغیره و به طور کلی طبیعت سبز دارند. با این تفاصیل زهریات فنی جدید در شعر عربی نیست . بلکه از دیر باز دراشعار شاعران وجود داشته است به خصوص درخمریات . شاعران جاهلی به طبیعت و سر سبزی آن با دیدی مادی می نگرند. نه با عاطفه و احساس معنوی ‘ چرا که زندگی آنان به شتر و زندگی به شتر به گیاه و سبزه بستگی دارد. و احیایا از آن برای تشبیه استفاده می کردند. و شاعر اموی شعرش تقلید از شعر جاهلی است. ولی وصف عباسی تحت تاثیر زندگی وتمدن شهر نشینی بسیار ‘ لطیف و دلنشین می باشد. و اشعار آنها در این زمینه همانند موزه ای با هماهنگی کامل است. که تابلوهای زیبا با شکلها و رنگهای مختلف هنرنمایی می کند‘ اما زیر بنای زهریات (وردیات- روضیات) در عصر اول عباسی با آمدن شعرایی چون بحتریع ابن الرومی و ابن المعتز وغیره شکل یافت و در قرن چهارم که اوج شکوفایی آن می باشد. با آمدن شعرایی چون متنبی ‘ صنوبری ‘ سری رفاء ‘ کشاجم وغیره فنی مستقل ‘ زیر بنای کار متأخران در این زمینه گشت.
۱۷۷۱.

این «جامه» که می بری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جام زردشت جامگ جامه دینکرد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای زبان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات نعابیر و اصطلاحات
تعداد بازدید : ۱۳۹۸ تعداد دانلود : ۹۰۰
این مقاله به بررسی نقش معنایی واژة «جامه» ([y’mk']: jāmag / yāmak) در جملة «این جامه که می¬بری» [bē ēt [y’mk']: jāmag / yāmak-ē dah kē barēh] می-پردازد. این جمله خطاب به زردشت در هنگام عروج او به آسمان در کتاب هفتم دینکرد آمده¬است. این پژوهش بر بنیاد ریشه¬شناسی تاریخی و کاربرد واژة جامه در متون گورانی(سده 3-14ه) از گروه شمال غربی زبان¬های ایرانی (پارتی) انجام شده¬است. واژة جامه در این زبان به معنای تن، پیکر و کالبد انسانی کاربرد گسترده¬ای دارد. جامه محل بروز روان انسانی است و روان در هنگام عروج و مرگ از آن جدا می¬شود. بنابراین در هنگام عروج زردشت به آسمان، امشاسپند بهمن به او می¬گوید: جامة (= تن) خود را بر زمین بگذارد و در سفری روانی با مینوی بهمن همراه شود.
۱۷۷۵.

تعویذ در فرهنگ عامه (مطالعه موردی: فرهنگ عامه مردم کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ عامه چشم زخم تعویذ عناصر تعویذی جذب خیرات دفع بلا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۸ تعداد دانلود : ۱۶۲۷
در هر جامعه، مردم با تعیین عناصری که قدرت فرامادی دارند، در حفظ خود، اطرافیان و اموالشان تلاش می کنند. یکی از مهم ترین این چاره اندیشی ها، استفاده از تعویذ است. ﺟﻨﺒﻪﻫﺎی اﺳﺮارآﻣیﺰ عناصر تعویذی ﺑﺮای اﻧﺴﺎن، آن ها را در ﻣﺮکﺰ ﻫﺎﻟﻪ ای اﺳﻄﻮره ای و ﻣﻌﻨﺎیی ﻗﺮار داده اﺳﺖ، ﭼﻨﺎﻧکﻪ این عناصر، ﮔ ﺎه در ﺟﺎیﮕ ﺎه یک ﺗﺎﺑﻮ و ﮔﺎﻫی ﻧیﺰ ﻫﻤﭽﻮن ﺷیﺌ ی ﺷﮕﻮن ﻣﻨﺪ و ﺗﻮﺗﻢ ﮔﻮﻧﻪ ﺗﺼﻮر ﺷ ﺪه اند. در ﻣیﺎن ﻣﻠﻞ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن، ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎیی از ایﻦ دوﮔﺎﻧﮕی دیﺪه ﻣی ﺷﻮد کﻪ دﻟیﻠی ﺑ ﺮ ﺗﻘ ّدس و رازﻧﺎکی این عناصر است. تعویذ در باورهای مردم سراسر دنیا و ازجمله مردم ایران، اهمیت بسیاری دارد. مهم ترین کارکرد تعویذ از گذشته تاکنون نقش حفاظتی آن است. عناصر تعویذی، عناصری اهریمن ستیز هستند که برای دور کردن، به بندکشیدن و یا کشتن نیروه ای اهریمنی، پلشتی و جذب خیرات و نیروهای خوب و سودمند به کار گرفته می شوند؛ باورمندان، بسته به نوع مشکل و آسیب، از عناصر تعویذی مختلفی استفاده می کنند؛ به نحوی که گاهی اوقات برای دورکردن نیروهای زیان کار و موجودات شرور از عناصر نامقدس و ناپاک نیز بهره می گیرند. در این پژوهش به کمک روش اسنادی و مشاهدات نویسندگان، تلاش شده است تا با کندوکاو در اعتقادات و باورهای مردم کرمان، عناصر تعویذی مشخص شود و کارکردهای آن ها به عنوان عناصری تأثیرگذار در زندگی این مردم، مورد بررسی قرار گیرد و در نهایت از دل باورهای این افراد، جایگاه آن ها به مفهومی فراتر از یک عنصر عادی نمایان گردد.
۱۷۷۷.

علل دگردیسی ریشه های اساطیری شخصیت سودابه در داستان سیاوش شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شاهنامه سیاوش کیخسرو سودابه الهه آب

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
تعداد بازدید : ۱۳۹۹ تعداد دانلود : ۱۶۱۶
پژوهش حاضر بر آن است که علل و عوامل تغییر و دگرگونی عظیم الهه باستانی آب را مورد بررسی قرار دهد. در عصر ماقبل تاریخ، بر اثر پدیدة وام گیریِ اسطوره، باورها و آیین های مربوط به الهه آب به ماوراءالنهر کشیده شده است. هم زمان با شکل گیری نهایی داستان های حماسی در ایران این الهه علاوه بر تحولات اجتناب ناپذیر اساطیری در جریان تلفیق و هماهنگی با الگوهای مردسالارانة قبایل هندوایرانی کهن و تطبیق با سنت های اجتماعی رایج آن سامان، در افواه نقالان و گوسانان دربارهای پارتیان اشکانی و کوشانیان به جایگاه بس فروتری هبوط کرد تا جایی که به طور کلی از جهان خدایان پایین آمد. الهه آب با فراموش شدن ریشه و اصل آسمانی اش و تحت تأثیر خوارمایه انگاری زن و تغییرات متعدد سرانجام در شاهنامهخصوصیات نو پذیرفت و به صورت سودابه درآمد. از سوی دیگر دُموزی ایزد نباتی ِمرتبط با الهة بین النهرینی نیز در اساطیر ایران بر اثر عامل شکستگی به دو تن تبدیل شد: یکی سیاوش که نقش و خویشکاری او همانند ایزد مقتول نباتی بین النهرینی است و دیگری کیخسرو که نقش ایزد بازآینده و تجدید حیات کنندة سیاوش را دارد. این شخصیت ها به صورت داستان سیاوش و سودابه و همچنین کیخسرو به شاهنامةابومنصوری و از آنجا نیز به شاهنامهفردوسی راه پیدا می کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان