فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۲۱ تا ۴٬۹۴۰ مورد از کل ۵٬۱۴۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
بخشی از فضای مناقشه برانگیز و تأویل پذیر بوف کور را می توان در تصاویری بازجست که به فرهنگ شفاهی تهران سده ی سیزدهم اشاره دارد. به مردمانی قصه پرداز که اینک خود بخشی از قصه ها شده اند. حکایات بازمانده از این مردمان به اندازه ای به شخصیت ها و حوادث بوف کور نزدیک است که این گمان را ایجاد می کند: «شاید هدایت در نوشتن بوف کور از آن ها بهره جسته باشد.» این تصاویر را به طور خلاصه می توان در موضوعات زیر دسته بندی کرد: جغد ساعت، حکیم باشی یا قلمدان ساز انبار ارگ، بی بی خانم و حکیم باشی، سرنوشت یک بیمار در حال احتضار، سمساری حسین گدا و شرابخانه ی اعتضادالسلطنه، مهدیعلی خان مردی از بنارس، کلیسای طاطاووس، تصنیف رایج «حالا نخوریم کی خوریم؟»، وکلای بقال و چقال مجلس، جوانمرد قصاب، آبگوشت آدم، محاکمه ی محمدباقر گلپایگانی، آب بازی روز سیزده و عمارت سرخه حصار. بازخوانی این عناصر می تواند بوف کور را به یک اثر اتوبیوگرافیک تاریخی با محوریت تهران صفوی قاجاری نزدیک کند. این پژوهش در نظر دارد با تکیه بر مطالعات تطبیقی به روش کتابخانه ای به این پرسش پاسخ گوید که سهم بوف کور از این تصاویر، حکایات و فرهنگ شفاهی تا چه اندازه است؟ و آیا ایماژهای دگرگونه ی بوف کور تباری داستانی دارند یا پاره نقوشی از گلیم تکه تکه شده ی تهران هستند که در این اثر فرصت تجلی یافته اند؟ نویسنده معتقد است که با انگاره های مردم شناسی که نزد هدایت به امانت سپرده شده، بعید نیست که ساختار بوف کور بر پایه ی بخشی از این انگاره ها پی ریزی شده باشد؛ تهرانی که هدایت در آن زیسته و بدون شک با فرهنگ شفاهی مردمان آن آشنایی داشته است.
بررسی متن صوفیانه کشف الاسرار از دیدگاه طرح ارسال پیام اتولربینگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چرا متون کهن صوفیانه و از جمله؛ کشف الاسرار و عده الابرار چنین توان اقناعی و تبلیغی چشمگیر، ماندگار و موفقی دارند. چنانکه قرن هاست نگرش صوفیانه را زنده و تأثیرگذار نگاه داشته است. در این پژوهش با به کارگرفتن نظریه ارتباطات اقناعی اتولر بینگر روان شناس اجتماعی و با شیوه تحلیل محتوی به بررسی پیام های النوبه الثالثه کشف الاسرار و عده الابرار پرداخته ایم. یافته ها وجود طرح پنج پایه ای اقناعی اتولر بینگر را در متن نشان می دهند. اول؛ طرح محرک پاسخ؛ میبدی ابتدا اندیشه مورد نظرش را مطرح می کند، سپس با آوردن استشهاد به آیات، احادیث، روایات، سخنان بزرگان دین و مشایخ صوفیه آن را با آموزه ها و ارزش های پیشین پیوندمی زند. اصل دوم؛ منطقی بودن و منصف بودن. انواع جملات اقناعی و زبان شاعرانه از ابعاد گوناگون، اندیشه محوری را توضیح می دهند و منصف و منطقی بودن را إلقاء می کنند. اصل سوم؛ بیانگر نیازهای مخاطبان بودن. چون؛ نیاز به آزادی فردی، نیاز به امنیت، نیاز به عشق، نیاز به آگاهی و شناخت، نیاز به معنای زندگی، نیاز به خودشکوفایی. اصل چهارم؛ دربرداشتن هنجارهای گروهی و منافع اجتماعی مخاطبان چون؛ نیاز به پذیرش دیگران، نیاز به درونی بودن ارزش های انسانی، نیاز به مورد احترام بودن، نیاز تعلق به گروه، نیاز به حمایت از حقوق انسانی. اصل پنجم: پیام های متن با توجه به ویژگی های شخصیتی مخاطبان شکل گرفته است. بنابراین؛ کاربرد خلاقانه شیوه های اقناعی و تبلیغی، توان تأثیرگذاری و ایجاد همدلی دارد و پیام ها را دلپذیر می کند. در نتیجه؛ پاسخگویی به نیازهای فردی و جمعیِ جاودانه بی زمان و بی مکانِ مخاطبان، موجب برخورداری پیام های صوفیانه از چنین قدرت تبلیغی و اقناعی و تأثیرگذاری ماندگار بر اندیشه و رفتار مخاطبان شده است.
نشانه شناسی لایه ای رمزگان های سوره مبارکه «المَسَد» از منظر رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی لایه ای به مثابه دیدگاهی نظری که زمینه ساز نوعی نشانه شناسی کاربردی است، با تکیه بر مبانی نظری خود همچون بررسی روابط هم نشینی، رمزگان ها و نیز بینامتنی، زمینه را برای تحلیل گسترده متونی چون قرآن که در بستر رابطه تعاملی و چند سویه میان نظام های نشانه ای و لایه های متنی هستند، فراهم می کند. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر علم نشانه شناسی لایه ای، به تحلیل رمزگان های سوره مسد پرداخته تا ضمن مشخص کردن معانی ضمنی آن ها، کثرت دلالت لایه های معنایی را از روابط هم نشینی و بینامتنی با آن ها آشکار سازد. رهیافت مقاله چنین بوده که رمزگان های کنشی، عملکردهای این شخصیت ها را که به ذلت و آتش انجامیده است، نشان می دهند؛ عملکردهایی که به واسطه تنها رمزگان هرمنوتیکی-معمایی سوره که به زن ابولهب اشاره دارد، شکل گرفته اند. بقیه رمزگان ها همچون رمزگان های فرهنگی بر سند تاریخی این مسأله، و رمزگان های معنا بنی بر صفت جهنمی و ذلت آن دو و رمزگان نمادین بر نقش و تأثیر متقابل روابط همسری دلالت می کنند که با نقش تکمیلی و شفاف ساز خود، بر ترجیح ندادن رابطه بر ضابطه، ناکارآمدی و خسران ابدی مبارزان علیه راه حقیقت و بی فایده بودن ثروت و قدرت در مقابل قهر خداوندی تأکید دارند.
ادبیات منظوم و منثور فارسی برای غیرفارسی زبانان: در جستجوی معیاری برای سازماندهی محتوای درسنامه های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین گام ها برای افزایش کیفیت منابع آموزش ادبیات، تدوین آن ها بر پایه ی دانش آموزشکاوی ادبیات است. هدف این پژوهش پرداختن به یکی از اصول تدوین محتوا، تعیین معیار سازماندهی محتوای آموزشی است. معیارها برای سازماندهی محتوای آموزش ادبیات می تواند انواع ادبی، سده های تاریخی، دوره های سبک شناسی یا... باشد. بررسی ها نشان می دهد که دانسته های علمی در مورد مناسب ترین معیار سازماندهی محتوای منابع آموزش ادبیات فارسی به غیرفارسی زبانان وجود ندارد. این پژوهش در پی آن است که به این پرسش پاسخ دهد که بهترین معیار سازماندهی محتوای آموزشی ادبیات منظوم و منثور برای غیرفارسی زبانان کدام است. در این راستا، به کمک یک پرسشنامه ی محقق ساخته، معیار مناسب سازماندهی محتوا در تدوین منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان از دیدگاه مدرسان زبان و ابیات فارسی بررسی می شود. پس از اعتبارسنجی پرسشنامه، پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده در میان شرکت کنندگان این پژوهش توزیع گردید. 52 مدرس و دانش آموخته ی آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان شرکت کردند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهد که از نظر مدرسان، معیار سازماندهی محتوای آموزشی برای ادبیات منظوم به صورت معناداری بر اساس سده های تاریخی بالاترین رتبه ی در میان الگو ها به خود اختصاص می دهد و انواع ادبی و دوره های سبک شناختی در رتبه ی دوم و سوم قرار دارند. در مورد ادبیات منثور، با آن که ترتیب میانگین معیارها همانند ادبیات منظوم است، اما بین سه معیار تفاوت معنا داری از نظر رتبه وجود ندارد. یافته های این پژوهش به تدوین کنندگان درسنامه های آموزش ادبیات کمک می کند که با رویکرد روشمند و علمی دست به نگارش منابع آموزش ادبیات برای غیرفارسی زبانان بزنند.
واسازی ساختار مرحله آغازین داستان آفرینش براساس نقش دوگانه ها (تطبیق متون قرآن، تورات، بندهش و گزیده های زادسپرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«دوگانه ها» در انتقال معنای روایا ت همواره نقشی اساسی دارند و معنا از طریق ساختار این «دوگانه ها» و تعاملاتشان ایجاد و منتقل می شود. برخی ساختارگرایان بر این باورند که همه روایات بر پایه ساختاری ثابت از «دوگانه ها» استوار هستند. این پژوهش، روایات مربوط به «آفرینش» در متون بندهش، زادسپرم، قرآن و تورات را بر اساس نقش دوگانه ها انطباق داده تا از این طریق ساختار بنیادین آن را مشخص کند. با این هدف، ابتدا با بررسی اسطوره واج های متون اصلی و برخی متون دیگر، ساختاری فرضی ترسیم شد، سپس با مطالعه دوباره متون مورد بحث، این ساختار اثبات شد و توانایی توجیه رویدادهای متن را پیدا کرد. طبق این ساختار، مفاهیم ظلمت/ نور و مذکر/ مؤنث «دوگانه های» اصلی مرحله آغازین روایت آفرینش به شمار می روند. از ترکیب این دوگانه ها چهار شخصیت «مذکرِ روشن»، «مونثِ روشن»، «مذکرِ تاریک» و «مونثِ تاریک» ایجاد شده است. این چهارشخصیت در فصل بهار بندهش شامل روشنی بی کران (هرمزد)، روشنی مادی، تاریکی بی کران (اهریمن) و تاریکی مادی است. در باب نخست تورات نیز شامل روز، زمین، شب و دریا می شود. این شخصیت ها در قرآن بر داستان آفرینش آدم انطباق می یابد و شامل آدمِ پیش از بهشت (روح)، زوجِ آدم، ابلیس و فرشتگان است. ویژگی دیگر مرحله اول آفرینش این است که در جهان روشن، آفرینش صرفا مینوی است و آفرینش مادی اتفاق نمی افتد.<br />
واکاوی تیپ شخصیتی قهرمان رمان"ساق البامبو" براساس تئوری آنیاگرام (از منظر تیپ شناسی، سطوح سلامت و تیپ ثانویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روانشناسان برای شناخت شخصیت ها، روش های گوناگون را ارائه داده اند که هریک از زاویه خاصی به موضوع می نگرند. آنیاگرام (Ennea gram) یکی از این الگوهای شناخت شخصیت در روانشناسی نوین است. الگوی تیپ شناسی آنیاگرام دارای9 تیپ شخصیتی: اصلاح طلب، کمک گرا، موفقیت طلب، فردگرا، فکور، محتاط، خوشگذران، رهبر و صلح طلب است که با به کارگیری آن می-توان نوع تیپ شخصیتی هر فرد را تشخیص داد. سعود السنعوسی(1981-) ازجمله رمان نویسان معاصر کویت به شمار می آید. یکی از مطرح ترین رمان های او "ساق البامبو" است که مسئله کارگران مهاجر آسیای شرقی در کویت و بحران های اجتماعی و مسائل روانی ایشان را دستمایه اصلی داستان خویش قرار داده است. پژوهش پیش روی با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و آماری تلاش می-کند تا ویژگی های شخصیتی عیسی قهرمان اصلی رمان ساق البامبو را براساس تئوری آنیاگرام از3 زاویه تیپ شناسی، تعیین سطوح سلامت و تشخیص تیپ ثانویه تحلیل نماید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عیسی دارای تیپ4 (فردگرا) می باشد و تیپ ثانویه و تکمیل کننده وی، تیپ5 (فکور) است. همچنین سطح سلامت عیسی با 91 بسامد در سطح حد وسط سلامت به طرف ناسالم می باشد.
نگرش ها و نگارش های تاریخی صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صادق هدایت از مهم ترین چهره های جریان روشنفکری غربگرا در ایران سده بیستم و از مشهورترین داستان نویسان ایرانی به سبک مدرن است. در میان آثار متعدد او، نگارش های تاریخی دارای جایگاهی قابل توجه هستند و مهم تر از آن، نگرش های تاریخی این نگارنده که انگیزه و مایه نگارش بسیاری از آثار وی بوده است. این پژوهش کوشیده است تا ضمن ارائه تحلیلی از آثار دارای ارزش تاریخ نگارانه این نویسنده، درک تاریخ نگارانه و نگرش های تاریخی هدایت را مورد بازشناسی قرار دهد و درصدد یافتن پاسخ این پرسش ها است که تاریخ چه جایگاهی در آثار هدایت دارد؟ و مهم ترین مؤلفه ها در نگرش های تاریخی ایشان چیست؟ لذا این آثار در سه قالب اصلی درام های تاریخی و با مضمون سرخوردگی باستانی ایرانیان مقهور در برابر حملات غیر ایرانیان، تصحیح و برگردان متون تاریخی پهلوی از دوران ساسانی و آثاری با مضمون مردم شناسانه دسته بندی می شوند. شناخت تحلیلی این آثار که با روش توصیفی-تحلیلی و مطالعه مفهومی آثار ادبی وی فراهم آمده است، نشان می دهد که نگرش ملی گرایانه ناسیونالیستی، باستان گرایی و زرتشتی گرایی تاریخی و دشمنی نژادگرایانه با عناصر غیر ایرانی، عمده ترین مؤلفه های نگرش های تاریخی هدایت را تشکیل می دهند.
فراهنجاری دستوری فصل و وصل در قرآن کریم با تکیه بر نظریه متنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
83 - 118
حوزه های تخصصی:
مبحث «فصل و وصل» یکی از ارزشمندترین مباحث علم معانی و یکی از مهارت های مورد نیاز در فهم صحیح متون به ویژه متن قرآن به شمار می آید. این در حالی است که با تأمل در کلام خداوند می توان به مصادیقی دست یافت که برخی از قوانین بلاغی مهم و ثابت این بحث را مخدوش می سازد. از این رو بازخوانی این مبحث مهم امری اجتناب ناپذیر می نماید. بدین تصور نوشتار حاضر بر آن است تا با توجه به نظریه متنیت و تکیه بر اصل فراهنجاری(هنجارگریزی)، به عنوان یکی از مهم ترین ابزار ادبیت متن، ضمن روش توصیفی-تحلیلی، موارد عدول از قواعد حاکم بر مبحث فصل و وصل را در آیات قرآن مورد بررسی قرار دهد و ضمن ارائه یک تحلیل روشنگر برای هر عبارت، به این سوال اصلی پاسخ دهد که: فراهنجاری در مواضع فصل و وصل تا چه اندازه متاثر از بافت است و تأثیر این فراهنجاری بر متنیتِ متنِ قرآن و ظرافت های معنایی ورای آن چیست؟ بررسی داده های قرآنی نشان داد که قواعد موجود در باب فصل و وصل، قطعی و یقینی نیست بلکه مواضع فصل و وصل با توجه به بافت متن و سیاقمندی معنا قابل عدول است. لذا وجود تکه متن هایی گسسته در موضع وصل و یا ذکر کلامی پیوسته در موضع فصل برای قواعد فصل و وصل دو وظیفه معناشناختی و کاربردشناختی را با هم فراهم می سازد. به بیان دیگر کاربست و عدم کاربست حرف عطف «واو» نقش بسزایی در زایش معنا ایفا می کند. همچنین معانی تعلیل، تعدید و شمارش، تصویر مبالغه آمیز فضای ترس و دهشت، تاکید بر تغایر مفهوم دو جمله از جمله معناهایی هستند که حرف «واو» با عدول از اصول فصل و وصل آن ها را آفریده است.
کاربست انتقادی نظریه طرحواره های تصویری «عند» در قرآن در معناشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قوه شناختی به عنوان یکی از مهم ترین قوای ادراکی انسان، مورد کاربرد خداوند در فهم موضوعات قرآنی است. طرح واره های تصویری، الگوهایی تکرارشونده و پویا از تعامل ادراکی و حسی- حرکتی انسان بوده و از تجربیاتی معنادار تشکیل شده اند؛ به نحوی که بیشترین کاربرد را در روابط او با محیط پیرامون دارند. ظرف «عند» که در ترجمه فارسی با واژه «نزد» معادل بوده و مفهومی از مجاورت را منتقل می سازد، در قرآن دارای کاربردهای استعاری متفاوتی است. در پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی، علاوه بر احصای کاربردهای استعاری، طرح واره های واژه «عند» در قرآن که قابلیت تصویرسازی در ذهن مخاطب داشته و مفهومی ویژه را منتقل می سازد، مورد دسته بندی قرار گرفته اند. طبق دستاوردهای پژوهش، طرح واره های مبنایی قابل انطباق با واژه «عند»، شامل «جهتی، مهارشدگی، اتحاد، مجاورت، نیرو و موجودیت» بوده و عنوان«برجستگی» و زیرعنوان«طرح واره خطی (جهتی دوسویه)» از موارد ابداعی مقاله حاضر می باشد. لازم به ذکر است، اصالت دهی به مقوله طرح واره های تصویری در مرزهایِ مفاهیم متافیزیکی در قرآن، باید با دقت و حساسیت صورت گرفته و در تفسیر و برداشت آیات، مجازی بودن کاربردها مورد تاکید و تحلیل قرار گیرد.
نقش و کارکرد سبک قرآنی در بیان دلالت ها مطالعه ی موردی سوره ی مائده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سوره ی مبارکه ی مائده از سوره های مدنی است که محتوای آن غالباً در تشریح و تبیین احکام اسلامی است. بنابراین بدیهی است که نسبت به سایر سوره ها به خصوص، سوره های مکی، دارای ویژگی های خاصی باشد. پژوهش حاضر با بهره گیری از ابزار سبک شناسی و روش توصیفی تحلیلی می کوشد ویژگی های برجسته ی سبک این سوره را مورد مطالعه قرارد دهد و کارکرد هر یک از لایه های سبکی را در تبیین معنای مورد نظر تبیین نماید تا از این رهگذر کارکرد عناصر سبک ساز و ویژگی های برجسته ی سبک زبانی- بیانی این سوره را نشان دهد. برآیند پژوهش نشان می دهد که یکی از مهم ترین ویژگی های سبک این سوره خطاب قرار دادن مؤمنان با «نداء» به واسطه ی عبارت «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» است که در این سوره از بسامد بالایی برخوردار است و این امر بیان گر رحمت الهی و تکریم مؤمنان است. سبک چینش جملات در این سوره، با مفاد سوره و محتوای تشریعی با جملات کوتاه و طلبی آن همسویی و تناسب دارد. افزون بر این در بسیاری از آیات ترتیب جملات آهنگین بوده و وفور جملات فعلیه باعث پویایی و حیات سبک این سوره شده است. از دیگر ویژگی های سبکی این سوره گونه های مختلف تکرار و کارکرد شایسته ی موسیقی معنوی آن در تبیین معانی آیات است.
تحلیل کارکردهای غیرزمانی فعل ماضی در قرآن با رویکرد معناشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۳)
97 - 122
حوزه های تخصصی:
فعل ماضی در قرآن با بسامد بالا برای اشاره به رخدادهایی در زمان گذشته به کار رفته است. اما کارکرد فعل ماضی همیشه محدود به این معنای پیش نمونه ای نیست؛ بلکه با قرار گرفتن در ساختارهای مختلف، کارکردی استعاری یافته و مفاهیم وجهی را کدگذاری می کند که بسط استعاری همان معنای پیش نمونه ای هستند. نوشتار حاضر به روش توصیفی-تحلیلی، این نوع از کاربردهای فعل ماضی در قرآن را با رویکرد معناشناسی شناختی و بهره گیری از نظریه استعاره مفهومی و فضای ذهنی مورد بررسی قرار می دهد. با توجه به این که کاربرد فعل ماضی گاهی فهم آیات را با دشواری هایی روبه رو کرده و زمینه برداشت های مختلف شده است، بررسی کیفیت و کارکردهای این افعال در قرآن از حیث زمانی مهم و ضروری به نظر می رسد. طبق بررسی های انجام گرفته، فعل ماضی در ساختارهای مختلف ازجمله شرطی، التزامی و... کارکرد زمانی ندارد؛ بلکه مفاهیم وجهی مثل غیرواقعی بودن، فرضی بودن و... را به صورت استعاری نشان می دهد.
تحلیل فرمالیستی در لایه واژگانی سوره احزاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل فرمالیستی یکی از روشهای نوین در مطالعه متن از طریق بررسی مشخصه های متن در لایه های آوایی، واژگانی و نحوی است که به کشف موضوع اصلی و جهان بینی حاکم بر متن می انجامد؛ از این رو می توان گفت که تحلیل فرمالیستی در لایه واژگانی سوره های قرآن، راهی برای کشف ارتباط میان صورت و محتوای سوره و رهیافتی برای کشف موضوع اصلی سوره است. پژوهش حاضر به تحلیل فرمالیستی در لایه واژگانی سوره احزاب پرداخته است. این مطالعه در مقام پاسخگویی به این پرسش است که موضوع اصلی سوره احزاب چیست و الفاظ بکار رفته در سوره، چگونه با موضوع اصلی در ارتباطند؟ برای رسیدن به موضوع اصلی، سیاقهای سوره احزاب و آیات و الفاظ کلیدی در هر یک از آنها بررسی شده است. همچنین در لایه واژگانی به کشف مشخصه های الفاظ بکار رفته در متن و پیوند آنها با موضوع اصلی سوره پرداخته شده است. این پژوهش بدست داده است که اطاعت، موضوع اصلی سوره است و معلوم شده است که کاربست معنادار الفاظ کلیدی دیگری همچون تقوا، عهد، اهل بیت، یعص و سلّموا، موضوع اصلی را تأیید و تقویت می کند.
واکاوی شخصیت «طوبا» در رمان «طوبا و معنای شب» بر مبنای «مثلث کارپمن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از برجسته ترین رویدادهای زبانی در عصر مدرن و همزمان با تغییر و تحولات بنیادین در نحوه تفکر و شیوه زیست آدمیان حرکت زبان به سمت کم کوشی و میل به اختصار و ایجاز است. در تعاریف زبانشناختی، به قوانین و قواعد ناظر بر تحولات آوایی و صرفی زبان که به راحت تر شدن بیان و ساده تر شدن شکل و ساختار جملات و عبارات در فرآیندهای ارتباطی منتج می شود، «قانون صرف کمترین انرژی در گفتار و نوشتار» اطلاق می شود. یکی از مهمترین تأثیرات این قاعده بر صورتهای زبانی، خروج از معیارهای رسمی و کلیشه های تثبیت شده سنتی و حرکت تدریجی به سمت ساحتهای محاوره و غیر رسمی است. در این مقاله نشان داده ایم که یکی از عوامل تأثیر گذار در شکل گیری زبان محاوره محمدعلی جمالزاده تبعیت ذهن و زبان ایشان از قاعده کم کوشی زبانی است. بر این اساس پاره ای از فرآیندهای کم کوشانه زبانی را درسطح ارکان مختلف جمله، در نخستین مجموعه داستانی جمال زاده-«یکی بود و یکی نبود»- مورد بررسی قرار داده ایم و برآیند مقاله نیز فرضیه مزبور را تأیید کرده است.
یاء معرفه، پسوند ندا: پسوندی نادر و ناشناخته در دستور تاریخی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
نقد و تحلیل معناشناسانه واژه «خلود» در قرآن کریم با تأکید بر دیدگاه معتزله و اشاعره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
131 - 149
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مورد اختلاف معتزله و اشاعره، مسئله دائمی یا منقطع بودن عذاب فاسقان در جهنم است. هر یک از این دو گروه، استدلال های گوناگونی در اثبات دیدگاه خویش می آورند که دامنه آن به مباحث زبان شناسی قرآن کریم و واژه شناسی آن کشیده شده است. اشاعره معتقدند: واژه خلود در قرآن به معنی اقامت و مکث طولانی است، به گونه ای که در زمان آینده منقطع می گردد. در مقابل، معتزله بر آن هستند که این واژه بر اقامت دائمی و ابدی دلالت می کند، به گونه ای که هیچ گاه منقطع نمی گردد. روش این پژوهش، توصیفی _ تحلیلی است. در پژوهش حاضز اثبات شده که نظریه اشاعره در این مورد دچار کاستی و نقصان اساسی است و وضع حقیقی واژه خلود بر اقامت دائمی و ابدی دلالت می کند؛ زیرا استشهادات عرفی و شعری اشاعره، گونه ای از جملات کنایی هستند نه حقیقی، و استعمال خلود در آیات قرآنی نیز حاکی از معنای اقامت ابدی و دائمی است نه منقطع.
شخصیت پردازی در نمایشنامه پلکان: با نگاهی به گواه نمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گواه نمایی بر نحوه ی دستیابی گوینده به منبع اطلاع و شیوه ی انتقال آن به شنونده متمرکز است. جملات در زبان هایی که دارای مقوله ی گواه نمایی هستند، نشانگری دارند که از طریق آن شنونده در می یابد که آیا گوینده خود شاهد آن فعل بوده است، از کسی شنیده است، آن را استنباط کرده است و یا اینکه آن را حدس زده است. با اینکه زبان فارسی فاقد مقوله گواه نمایی است ولی گوینده از راهکارهایی خاص همچون وجه فعلی، افعال حسی و شناختی، نقل قول و مجهول، سوگند و ضمایر برای بیان گواه-نمایی درجهت تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب استفاده می کند. مقاله حاضر در پی بررسی ارتباطِ راهکارهای گواه نمایی با شخصیت-پردازی در نمایشنامه پلکان اثر اکبر رادی است تا از این رهگذر به پرسش های الف) نویسنده در شخصیت پردازی از کدام راهکار جهت گواه نمایی برای خواننده استفاده می کند؟ ب) شخصیت های نمایشنامه در ارتباط با هم از چه راهکارِ گواه نمایی بیشتراستفاده می کنند؟، پاسخ دهد. برای پاسخ به این پرسش ها همه دیالوگ هایی که در آن نویسنده، شخصیت را برای مخاطب ترسیم می کند و یا شخصیت ها در گفتگو باهم شخصیت خود را آشکار می سازند، بررسی شدند و بر اساس یافته های پژوهش مشخص شد که هم نویسنده و هم شخصیت های نمایش بیشتر از گواه نمایی مستقیم در شخصیت پردازی استفاده می کنند.