فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۷۴۱ تا ۶٬۷۶۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۱ مورد.
شاعر ایدئولوژی و آرمان
مثنی در زبان عربی
حوزه های تخصصی:
نقد ادبی: توفیق: عبرتی و حکایتی
منبع:
کلک مهر ۱۳۶۹ شماره ۷
حوزه های تخصصی:
تکرار قافیه در تأئید مقاله استاد امیری فیروزکوهی در شماره 11 - 12 سال اول
منبع:
گوهر آبان ۱۳۵۳ شماره ۲۰
حوزه های تخصصی:
در عریانی اعتراف
فاخر و محکم تازه و امروزی
منبع:
شعر آبان ۱۳۸۷ شماره ۶۲
حوزه های تخصصی:
هفت پیکر نظامی
حوزه های تخصصی:
امکانات دستوری و لزوم توجه به آن ها در شعر فارسی (مطالعه موردی: شاهنامه فردوسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقدی بر نام گذاری متمم
تصحیح خمسه نظامی
منبع:
ارمغان ۱۳۱۳ شماره ۹
حوزه های تخصصی:
دراسة نقدیة لدوافع التشاؤم بالغراب بین الفارسیة والعربیة (بررسی نقدی انگیزه های بدبینی به کلاغ در ادبیات فارسی و عربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده بدبینی به کلاغ از صدها سال پیش تاکنون در ادبیات فارسی و عربی منعکس شده است. هر شاعر فارسی زبان و یا عرب که از کلاغ سخن گفته بر این نکته استدلال کرده که کلاغ، سبب ویرانی و نابودی و هلاکت است. بدون شک انگیزه های بدبینی به کلاغ با توجه به کشورها و قومیت ها، متفاوت است. این مقاله بر آن است تا مهم ترین انگیزه های بدبینی به کلاغ را در ادبیات فارسی و عربی، بر اساس عناوین زیر بیان کند:
1. افسانه ها و سنت های محلی. 2. تنفر مردم از رنگ سیاه. 3. داستان های شعری. 4. ضرب المثل ها. 5. احادیث منسوب به پیامبر اکرم (ص). 6. استفاده از کلاغ در فنون شعری. 7. اشتقاق لغوی از کلمه واژه کلاغ. 8. تقلید از پدران. 9. تکیه بر تعبیر خواب. 10. برداشت اشتباه از سِفر تکوین آیات خلقت در تورات.
این مقاله به دنبال پاسخ به سوالات زیر است:
1. دلایل بدبینی به کلاغ و ظهور خرافه در ارتباط با آن در ادبیات عرب و فارسی چیست؟ 2. آیا بدبینی به کلاغ رنگ مذهبی دارد یا خیر؟ 3. آیا بدبینی واقعیت است، یا صرفا برخاسته از حالات درونی است؟ 4. چرا خداوند کلاغ را فرستاد تا به فرزندان آدم، دفن مردگانشان را آموزش دهد و پرنده دیگری را به عنوان معلم اول انسان نفرستاد؟
(بخش نسخ خطی) ترجمه تحصیل بهمنیار
منبع:
وحید دی ۱۳۴۴ شماره ۲۵
حوزه های تخصصی:
ریخت شناسی فابل های مرزبان نامه
حوزه های تخصصی:
ریخت شناسی فابل های مرزبان نامه چکیده در پژوهش های ریخت شناسی مجموعه ای از قصه ها به روشی علمی و ساختاری به اجزای سازایشان تجزیه شده در نهایت از طریق مقایسه آن ها با هم، رده بندی آن قصه ها صورت می گیرد. در این پژوهش سعی کرده ایم، بر اساس الگوی پراپ، به تجزیه و تحلیل نوع خاصی از حکایت های مرزبان نامه، تحت عنوان «فابل» بپردازیم. روش پژوهش مبتنی بر الگوی پراپ در ریخت شناسی قصه های پریان است؛ خویشکاری قصه-ها استخراج و با یکدیگر مقایسه شده اند. پژوهش در صدد پاسخ به این پرسش هاست: آیا توالی خویشکاری ها در فابل های مرزبان نامه یکسان است؟ آیا ساختمان فابل ها متعلق به یک نوع خاص است؟ و در نهایت این که ساختار نهایی و واحد فابل های مرزبان نامه چگونه است؟ عدم وجود پژوهشی که به بررسی مجموعه ای از قصه های یک نوع خاص پرداخته باشد، ضرورت این پژوهش را ایجاب می کند. نتایج نشان می دهد که توالی خویشکاری ها در فابل های مرزبان نامه یکسان است. بنابراین، ساختمان آن ها نیز می تواند متعلق به یک نوع خاص باشد. ساختار فابل ها ساده و تک حرکتی است. «فریبکاری» بنیادی ترین عنصر فابل های مرزبان نامه است که موجب گسترش منطقی آن ها شده است. کلید واژه ها: روایت شناسی، ریخت شناسی، ولادیمیر پراپ، مرزبان نامه، فابل.
شرح الفهرست ابن ندیم عقاید مانویان (بخش چهارم)
حوزه های تخصصی:
دره جذامیان
گزیرهای ناگزیر در دقایق الهام
منبع:
پاییز ۱۳۸۲ شماره ۳۳
حوزه های تخصصی:
رابطه فرهنگ نگاری و دستور نویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آقای دکتر علی خزاعی فر، در مقاله ای خواندنی با عنوان «نگاهی به فعل مرکب از دیدگاه فرهنگ نویسی»، با دقت نظر و باریک بینی بسیار، به بحث درباره رابطه فرهنگ نگاری و دستورنویسی پرداخته اند و نکات ارزنده ای را مطرح کرده اند. کار ایشان خاصه از آن رو اهمیت دارد که فقط به ذکر کلیات و مسایل انتزاعی در زمینه رابطه فرهنگ نگاری و دستور نویسی اکتفا نکرده اند بلکه، ضمن عرضه تذکار جالبی در زمینه رابطه این دو حوزه، کوشیده اند، بر اساس موضوع مشخص و بحث انگیز چون فعل مرکب فارسی، از تتبعات خود به نتایج خاصی نیز برسند. ایشان ابتدا و به اختصار تفاوت دستورنویسی و فرهنگ نگاری را به حیث تفاوت دو امر اساسا نظری و عملی مطرح ساخته اند؛ سپس، با مقایسه دو دیدگاه مهم درباره فعل مرکب فارسی یعنی دیدگاه های خانلری (1355) و دبیر مقدم (1376)، تصریح کرده اند که دیدگاه دوم در تمیز واحدهای واژگانی از زنجیره های غیرواژگانی موفق نبوده است و از این دو استناد بدان برای مدخل کردن یا نکردن افعال مرکب فارسی در فرهنگ های دو زبانه چندان سودمند نیست ...