فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
شعر و موسیقی ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند . اما امروزه به دلیل گسترش فراوانی که هر یک از آنها یافته اند، از هم جدا شده اند. با وجود این، هنوز هم بین شعر و موسیقی پیوندی دیرینه برقرار است؛ به گونه ای که هر کدام بدون دیگری ناقص و نارسا است . به ویژه ، موسیقی که بدون شعر طراوت لازم را ندارد . در این مقاله سعی شده است اصطلاحات موسیقی مستعمل در دیوان خواجو مورد بررسی قرار گیرد و ارتباط بین نغمات موجود مقام ها، شعبه ها و آوازها تبیین شود . به این معنا که اگر اشاره کرده است، تقارن این دو اصطلاح در کنار « اصفهان » و « راست » شاعر مثلاً در بیتی به مقام یکدیگر از روی تصادف نبوده است، بلکه شاعر به ارتباط موسیقی این دو مقام و تناسب نغمات بین آنها نظر داشته است . در این راستا برای اثبات گفته خویش از کتب قدیم موسیقی نظیر « مقاصدالالحان » و« جامع الالحان » مراغی و« بحورالالحان » فرصت الدوله شیرازی و کتب امروزی موسیقی و مقالات موجود استفاده گردیده است.
سبک شناسی گفته های داستانی در رمان الصبار سحر خلیفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«گفته های داستانی» ابزار بیان سخنان و اندیشه ها و بستری مناسب برای پیشبرد حوادث داستان است که بخش گستردة هر داستان را تشکیل میدهد؛ «راویتگر» باید بهگونهای آنها را در داستان بازنمایی کند که خواننده عمیقاٌ با داستان آشنا شود؛ از اینرو سبکشناسی بازنمایی گفتههای داستانی برای درک بهتر داستان ضروری مینماید. شیوههای بازنمایی گفتههای داستانی که از رابطة راویت گر با شخصیتهای داستانی به دست میآید، به پنج گونة مستقیم، غیر مستقیم، مستقیم آزاد، غیر مستقیم آزاد و گزارش روایتی تقسیم میشود.
مقالة پیشرو، به شیوة توصیفی ـ تحلیلی و ضمن ارائة جامعة کامل آماری از گفتههای داستانی، به تحلیل رمان الصبار (1976) میپردازد. یافتهها، نشان میدهد که شیوههای بازنمایی گفتة مستقیم، گزارش روایتی و گفتة مستقیم آزاد، به ترتیب بیشترین بسامد کاربرد را در رمان دارند؛ روایت گر، با استفاده از شیوههای گفتة مستقیم و مستقیم آزاد به شخصیتها اجازه داده تا به طور مستقیم با خوانندگان ارتباط برقرار کرده و آنها را با دغدغههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود آشنا نمایند؛ گاهی نیز خود زمام حوادث داستان را به دست گرفته و با شیوة گزارش روایتی، حوادث داستان را به پیش میبرد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی شیوههای بازنمایی سخنان در رمان الصبار و تعیین بسامد کاربرد هر یک از شیوهها میباشد.
تاملی در ساخت مجهول فارسی امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر از نگاهی جدید به بحث پیرامون فرایند مجهول در زبان فارسی می پردازد. بر خلاف رویکردهای سنتی، که افعال را شامل دو نوع اصلی ناگذرا و گذرا (یا لازم و متعدی) می دانند، این مقاله نشان می دهد که مولفه های معنایی افعال به گونه ای هستند که تقسیم بندی آنها در دو یا چند مقوله مطلق امکان پذیر نمی باشد. نگارنده برای نشان دادن این نکته ابتدا مراحل و دلایل مجهول سازی را از دیدگاه دستوریان و محققان پیشین مورد بحث قرار داده و نهایتا ادعا کرده است که مهمترین دلیل مجهول سازی در فارسی کانونی زدایی از عامل است. اما از آنجا که تجلی نقش عامل در افعال مختلف یکسان نیست لذا جملات مجهول علی رغم روساخت مشابه ویژگی های متفاوتی دارند. در نهایت، نگارنده ضمن تایید نظریه پیش نمونه ها بر لزوم اجتناب از مطلق نگری در بررسی پدیده های زبانی تاکید کرده است.دستاورد این مقاله ترسیم یک پیوستار فرضی برای فرایند مجهول در زبان فارسی است که در پایان مقاله آمده است.
«خیال» و «ترک ادب شرعی» (تبیین رابطه مضامین مبتنی بر ترک ادب شرعی در متون تغزّلی، با مقوله خیال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش اساسی مقاله حاضر آن است که چرا در متون تغزّلی و یا در متون عارفانه بهره مند از نمادپردازیهای ادبِ عاشقانه، گاهی با مضامین مبتنی بر ترک ادب شرعی روبروییم؟ منشاء پیدایش اینگونه مضامین چیست؟ و آیا می توان چگونگی شکل گیری اینگونه مضامین در ذهن هنرمند را توضیح داد؟ خاصه در سروده هایی تغزلی که توانش تفسیر و تأویل به مضامین عارفانه را نیز دارند گاهی با مضامینی روبروییم که در آن ها دلدار جایگاهی فرا انسانی و خداگونه یافته است و در بدو امر می توانند خارج از دایره ادب شرعی ادراک و دریافت شوند. در این مقاله، نخست به مفهوم «ترک ادب شرعی» پرداخته و پس از تعریف آن، با ذکر نمونه هایی از متون منظوم پارسی، از متون آغازین شعر کهن گرفته تا متون معاصر، تقسیم بندی ای دهگانه از زمینه های شکل گیری آن ارائه خواهد شد. چنانکه به تفصیل گفته خواهد شد، در سبک عراقی، که توأمان از درونمایه های عاشقانه و عارفانه بهره می برد، یکی از پرجلوه ترین فضاهای بروز ترک ادب شرعی ظاهری، «مضامین تغزّلی» است. و اما در بخش اصلی این نگاشته، با نگاهی به سروده-هایی از سعدی، و نیز ابیاتی منسوب به قیس بن مُلَوَّح (مجنون عامری)-که به عقیده نگارندگان، سعدی در برخی مضامین از وی متأثر بوده است- این مسأله واکاویده و رابطه مضامینی که بنا به ظاهر ممکن است برخی حکم به خروج آنها از دایره ادب شرعی کنند با مقوله «خیال» تبیین شده و منشاء پیدایش و چگونگی شکل گیری اینگونه مضامین در ذهن هنرمند، با یاری گرفتن از توصیف خاص ابن عربی از «خیال» و عشق عارفانه توضیح داده خواهد شد.
نقطه شک
حوزه های تخصصی:
هم حروفی و هم اوایی موسیقایی واج آرایی آلیتراسیون
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی رمانتیسم در شعر سهراب سپهری و ابوالقاسم الشابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی یعنی بررسی وجوه اشتراک و افتراق و تأثیر و تأثر بین دو (یا چند) متن ادبی که به بیش از یک زبان نوشته شده باشند. سهراب سپهری و ابوالقاسم شابّی، دو ادیب اریب از دو فرهنگ متفاوت ایرانی و عربی بودند که در شرایط و محیط اجتماعی مختلفی پرورش یافتند و علی رغم تفاوت های بسیار و آشکار از حیث ویژگی های روحی و روانی نامشابه، مشترکات زیادی دارند که شایسته بررسی و دقت نظر است. گرایش به طبیعت، مکتب رمانتیسم، آیین بودا، آرمان گرایی، میل به تنهایی و خلوت گزینی از وجوه مشترک افکار این دو شاعر بزرگ ادب معاصر است. خانواده، جامعه، تأثیرپذیری از شخصیت های بزرگ فکری و ادبی، شکست در عشق عواملی بودند که سبب نزدیکی افکار این دو شاعر توانمند شدند. کیفیت تعامل افراد خانواده با یکدیگر، شرایط سیاسی اقتصادی نامناسب جامعه، محرومیت از حمایت پدر به عنوان رکن اساسی خانواده سبب شد که این دو شاعر از همان دوران کودکی خلوت و تنهایی را برای خود برگزینند که این عوامل در بزرگسالی با بیماری جسمی نیز پیوند خورد و گرایش به عزلت و تنهایی را تشدید کرد. در پژوهش پیش رو رمانتیسم و طبیعت گرایی از دیدگاه این دو شاعر معاصر بررسی شده است؛ شاعرانی از ایران زمین و دیار عرب.
مکاتب ادبی (رمانتیسم)
منبع:
آزما آبان ۱۳۸۶ شماره ۵۴
حوزه های تخصصی:
تحلیل موضوعی مقاله های ادبیات تطبیقی در ایران از 1330 تا 1390ه.ش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نخستین پژوهش های ادب تطبیقی در ایران به سال 1330ه.ش تاکنون، مقاله های زیادی در پیوند بین آثار ادبی ایران با سایر ملل جهان، نوشته شده است. در تبیین وضعیت و جایگاه مطالعات انجام یافته و یافتن موضوعات تازه و آگاهی از آبشخورهای فرهنگی و زمینه های شکل گیری آثار ادبی و آگاهی از سهم اثرگذاری و اثرپذیری و مشابهت و همسانی بین مفاهیم ادبی آثار، پژوهش های جامعی انجام گرفته است که در این جستار به تحلیل موضوعی مقاله های ادب تطبیقی در ایران پرداخته می شود. این پژوهش نشان می دهد در چه ساحت ها و زمینه هایی با فراوانی مقاله ها و یا تکرار مطالب مواجهیم و در چه زمینه ها و موضوعاتی می توان پژوهش های تازه انجام داد.
نگاهی به عوامل موسیقی ساز در تمهیدات عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت های بدیعی افزون بر کارکردهای زیباشناسانه ی خود تأثیرات گوناگونی بر کلام می گذارند. موسیقی درونی یکی از اثرات صنایع بدیعی است که می تواند نقش مهمی در زیباسازی کلام و تأثیر آن بر مخاطب داشته باشد. منظور از موسیقی درونی، موسیقی ای است که با استفاده از صنایع بدیع لفظی به وجود می آید. صنایعی که باعث می شوند کلمات به وسیله ی تشابه و تجانس هر چه بیشتر مصوتها و صامتها به یکدیگر وابسته شوند و بین آنها رابطه ی آوایی محسوسی ایجاد شود. باید توجه داشت که تکرار رکن اصلی موسیقی درونی است و اساسی ترین خصوصیت موسیقی به شمار می رود؛ زیرا اگر تکراری نباشد نه تنها وزن بلکه آهنگ هم به وجود نمی آید. در واقع هم در نت های موسیقی و هم در هجاهای کلمات و جملات شعر، تکرار اهمیّت دارد. مقوله های تکرار، واج آرایی، جناس و سجع از جمله صنایع بدیعی هستند که در ایجاد موسیقی درونی شعر نقش عمده ای ایفا می کنند. در این پژوهش برآنیم با رویکردی توصیفی-تحلیلی به عوامل موسیقی ساز تمهیدات به عنوان نمونه ای از شعر منثور بپردازیم. برآیند تحقیق نشان از آن دارد تکرار از جمله صنایع بدیعی است که ضمن ایجاد موسیقی در این اثر منثور، کمک شایانی به القای مفاهیم و معانی مورد نظر عین القضات می کند.
بررسی عناصر انسجام متن در داستان حضرت موسی با رویکرد زبان شناسی نقش گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسجام و هماهنگی میان اجزای متن از برترین ویژگی های یک اثر ادبی و هنری است. پیرو بررسی های زبان شناسان نقش گرا، این موضوع رونق شتابانی به خود گرفت و در مباحث نقدی مورد کنکاش قرار گرفت و از پرکاربردترین واژه های حوزه نقد دوران معاصر گردید. قلمرو این گونه پژوهش ها، آثار قرآنی و دینی را نیز در بر گرفت و به بررسی و تحلیل آن پرداخت. داستان موسی(ع) از زیباترین داستان های قرانی است که از مختصّات فنی و ویژگی های هنری و سبکی ممتازی برخوردار است و از حیث سازوکارهای صناعتمند و هنری، در کلام بشر همانندی برای آن نمی توان یافت. پژوهش پیش رو در صدد نشان دادن انسجام هنری در آیات 3 تا 43 سوره قصص مربوط به داستان حضرت موسی بر پایه نظریه انسجام مایکل هلیدی و نظریه مکمّل رقیه حسن به عنوان هماهنگی انسجامی است. برآیند پژوهش، نشان می دهد که مجموعه عوامل انسجام از قبیل دستوری، واژگانی و پیوندی به همراه سایر ویژگی های هماهنگی انسجامی مانند زنجیره ها و تعامل بین زنجیره ها باعث انسجام اجزای این داستان در سوره قصص شده اند و از رهگذر این پژوهش می توان به پیوند ارگانیک و اندام وار میان اجزای یک داستان صناعتمند که راهی برای شناخت اعجاز قرآن است، پی برد.
وجود هرمنوتیک فلسفی در شعر حافظ؛ تأملی هستی شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هرمنوتیک فلسفی گادامر اثر هنری به منزله رخداد حقیقت است و جنبه های هستی شناسانه دارد، اما شعر «پارادایم» (paradigm) متن است. دلیل این اهمیت بیش از آن که ویژگی های زبانی مانند وزن، موسیقی، قافیه، و نظایر آن در شعر باشد، رابطة تفکر شاعرانه با وجود و حقیقت است. برخی از مهم ترین ویژگی هایی که رابطة شعر را با وجود توضیح می دهند عبارت اند از: خودقانون گذاری و یکتایی، استمرار، طنین افکنی، و لحن. به نظر می رسد بتوان دلایلی مبنی بر وجود ظرفیت های هرمنوتیکی خویشاوند با ایده های هرمنوتیک فلسفی گادامر در شعر حافظ برشمرد: 1. شعر حافظ نمونة شعر کلاسیک ایرانی و به بیان گادامر «مثل اعلای هستی تاریخی» ماست؛ 2. بهترین نمونة اجرای کامل به معنای مورد نظر اوست که با ویژگی مهم معناداری «در هر زمان» و «برای هر کس» شناخته می شود؛ 3. به سبب رابطه اش با اسطوره، مذهب، و به طور کلی فرهنگ ایرانی و با تجربة غنایی بشری می توان آن را «صدای بلند» سنت دانست که هنوز شنیده می شود؛ و 4. بر گفت وگوی «من» و «تو» مبتنی است. مجموع این ویژگی ها امکان جست وجوی جنبه های هستی شناختی در شعر او را فراهم کرده است. در مقالة حاضر سعی شده است امکان فهم شعر حافظ بر اساس آرای گادامر بررسی شود، سپس با الهام از دیالکتیک پرسش و پاسخ گادامر نشان داده شود که چگونه «وجود» به معنای گادامری در شعر حافظ «آشکار» می شود.
تشبیهات طنزآمیز
حوزه های تخصصی: