فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۹۶۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
نمایش ایرانی از آغاز پیدایش، با تاریخ و موضوعات تاریخی همراه بود، و نمایشنامه نویسان از زمان آشنایی با نمایشهای غربی با انگیزه های مختلف، در نمایشنامه های خود از تاریخ الهام می گرفتند؛ انگیزه هایی چون شوق و اشتیاق به گذشته که آکنده از داستان های شگفت انگیز و قهرمانان بزرگ و شخصیت های نادر است، و نیز به انگیزه آگاهی بخشی به مردم و شوراندن آنها علیه حکومتهای طاغوتی و ظالم و کشورهای استعمارگر، و یا به هدف بهره گیری از تاریخ برای به نمایش گذاشتن حوادث معاصر و یا بررسی حوادث امروزی با نقاب تاریخ و برانگیختن مخاطبان برای موضع گیری در برابر اتفاقات روز از طریق تصویرسازی و تجسم گذشته و تاریخ.
مقاله پیش رو، با نگاهی به پیدایش نمایشنامه تاریخی در ایران، به بررسی عوامل گرایش نمایشنامه نویسان به این نوع از نمایشنامه می پردازد، و در ادامه روند پیشرفت این نوع ادبی در مراحل مختلف را رصد می کند و در نهایت نمایشنامه های تاریخی آن دوره را با روش توصیفی و تحلیلی نقد و بررسی می کند.
تحلیل بینامتنی داستان مار و مرد سیمین دانشور
حوزه های تخصصی:
مسأله ی اصلی این مقاله پیدا کردن و تحلیل پیوندها و ارتباط های بین ادبیات معاصر فارسی به ویژه داستان کوتاه فارسی که نوع ادبی جدیدی است و در پیشینه ادبی ایران به این شکل خاص وجود ندارد؛ با میراث عظیم ادبیات فارسی است. برای این منظور، یکی از داستان های کوتاه سیمین دانشور به نام «مار و مرد» انتخاب و بر اساس نظریه بینامتنیت بررسی و تحلیل شده است.
روش این پژوهش، توصیفی - تحلیلی و چهارچوب نظری آن بر مبنای نظریه بینامتنیت به ویژه دیدگاه ژرار ژنت در این حوزه پایه ریزی شده است. این چهارچوب از طریق مطالعه ی زمینه موضوع و بررسی ادبیات پژوهش و آثار مرتبط در حوزه نظری و با بررسی وبازکاوی متن داستان مار و مرد و ارتباط آن با متون دیگر با استفاده از منابع تحقیق ترسیم شده است.
نتایج این پژوهش، بازگو کننده ارتباط وسیع داستان با متون مختلف همچنین عناصرمختلف فرهنگی است.
مقاله به زبان عربی: بررسی فابل های مولوی در غزلیّات شمس (دراسة الحکایات الرمزیة لمولوی فی غزلیات شمس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمثیل روایی (آلیگوری) داستانی است به نظم یا نثر که دارای دو معنی است: معنی مقدّماتی یا سطحی و ثانوی و باطنی که در زیر لایه سطحی قرار دارد. فابل یکی از انواع آلیگوری و عبارت است از حکایتی کوتاه- چه به نظم و چه به نثر- که به قصد انتقال یک درس اخلاقی گفته شده باشد. در فابل شخصیّت ها اغلب حیوانات اند؛ امّا اشیای بیجان، انسان ها و خدایان نیز ممکن است در آن ظاهر گردند. فابل در تمثیل های عرفانی فارسی برای بیان مفاهیم عرفان نظری و دستورات عرفان عملی نیز به کار رفته است.
از جمله جنبه های هنری کار مولوی در غزلیّات شمس استفاده از تمثیل های روایی است؛ در بین این تمثیل های روایی 16 فابل وجود دارد؛ این فابل ها از لحاظ ساخت و صورت دو نوع است: 1. فابل هایی با کنش و عمل داستانی (6 تا)، 2. فابل هایی در قالب گفتگو یا داستان صحنه ای(10 تا). این فابل ها، پیرنگ، بن مایه و ساختاری یکسان از نظر پردازش دارند و ساده و ایجاز ویژگی بازر آنهاست. 4 تا از فابل های مولوی تمثیل اخلاقی- عرفانی است و 10 فابل تمثیل مفاهیم عرفان نظری و 2 فابل تمثیل اندیشه های کلامی است.
Элементы «новой драмы» в драматургии А.С. Пушкина (عناصر «درام نو» در نمایشنامه های آلکساندر پوشکین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله درباره مجموعه ای از اصول و ابزارهای هنری به کاررفته در نمایشنامه های آلکساندر پوشکین بحث به میان می آید که تنها پس از گذشت چندین دهه بنیان گذاران و نویسندگان «درام نو» به صورت گسترده در آثار نظری و عملی خود به آنها روی آوردند. یکی از این اصول، درک نوینی از مقوله کنش دراماتیک است که در آن، نقش رویدادهای عینی و بیرونی نمایش و خدعه ها و دسیسه چینی های رایج در تئاتر سنتی کمرنگ می شود و لایه های فکری و عقیدتی بر آنها غلبه پیدا می کند. به طور کلی نمایشنامه های پوشکین بار فکری و راسیونالیستی عظیم و بارزی دارند و در وهله نخست بیشتر بر فکر و ذهن بیننده تأثیر می گذارند تا بر احساسات و عواطف او. گسترش و غلبه لایه کلامی نمایش بر لایه حرکتی و عینی، گنجاندن عنصر «مباحثه» به عنوان جزء تشکیل دهنده کنش دراماتیک، پیچیدگی شخصیت های دراماتیک و مواضع فلسفی-عقیدتی آنان و پایان باز نمایش که در آن خبری از گره گشایی نیست، رویکردهای نوآورانه ای هستند که بار فکری و ذهنی تراژدی های پوشکین را افزایش داده اند. این رویکردها بعدها در اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم میلادی پیوسته در نمایشنامه های نمایندگان «درام نو» مانند هنریک ایبسن، برنارد شاو، برتولت برشت و... به کار رفته و در آثار نظری آنان مورد تحلیل و بررسی تئوریک قرار گرفته است.
بررسی و تحلیل انسان آرمانی در رمان سمفونی مردگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان و شناخت ویژگی های او از دیرباز، از آموزه های زرتشت تا تأملات خردورزانه متفکران اسلامی و مسیحی، از فلاسفه یونان و روم تا هند و چین، همواره مورد توجه بشر بوده است. جوامع انسانی در طول حیات خود با گفتمان هایی گوناگون مواجه بوده اند که غلبه هر یک از آنها تعیین کننده مسیر آنها در رشد یا فرو افتادن در ضعف بوده است. در دوران معاصر نیز گسترش اندیشه های لیبرالیستی، ناسیونالیستی، سوسیالیستی و اسلامی، منجر به حاکمیت گفتمان های برخاسته از این اندیشه ها شده است. ازجمله گفتمان های فکری دوران معاصر، لیبرالیسم است. در این ایدئولوژی، انسان آرمانی ویژگی هایی چون فردگرایی، آزادی، خردگرایی، برابری، تساهل و مدارا دارد. در این جستار پس از تعریف این مکتب فکری، با روش توصیفی- تحلیلی، انسان آرمانی این گفتمان در رمان سمفونی مردگان بررسی می شود.
بازنمایی هویت طبقة متوسط مدرن شهری در آثار مصطفی مستور (تحلیل گفتمان رمان های استخوان خوک و دست های جذامی و من گنجشک نیستم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله شناسایی گفتمان های طبقة متوسط در آثار مصطفی مستور است. شناسایی این گفتمان ها در نهایت یکی از مهم ترین گونه های بازنمایی زندگی شهری در ادبیات داستانی دهة 80 را تحلیل کرده است. در بخش تحلیلی این مقاله، با استناد به دو رمان مشهور این نویسنده، شیوه های بازنمایی زندگی طبقة متوسط شهری بررسی شده و با استفاده از نظریة گفتمان لاکلا و موفه، دال های محوری و شبکه های معنایی برسازندة روایت های این دو رمان شناسایی شده است.
این بررسی نشان می دهد که گفتمان برسازنده روایت در این دو رمان، هویت طبقة متوسطی را بازنمایی کرده که متعلق به گفتمان های کلان تر سنت و تجدد در ایران است. پاسخ به این پرسش که این بازنمایی تا چه حد مخدوش یا انحرافی آشکار از واقعیت زندگی طبقة متوسط مدرن در ایران است، نیازمند انجام پژوهش های گسترده تر و عمیق تر جامعه شناختی و ادبی است.
ترامتنیت در مقامات حمیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب مقامات حمیدی، نمونة خوبی از متونی است که از بطن متون پیشین فرهنگ و ادبیات خویش متولد شده و به فضایی با ابعاد بسیار متنوع تبدیل شده است که در آن انواع نوشتار با هم آمیخته اند و این متن را محل تجمع چندین گونه کرده اند. هدف اصلی در این پژوهش کشف و شناخت انواع روابط متون در مقامات حمیدی است. برای رسیدن به این هدف بر اساس نظریة ترامتنیت ژرار ژنت، 23 مقامة موجود در مقامات حمیدی را تحلیل و بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که این کتاب، نمونة کاملی از متون دارای ترامتنیت است که حضور چشمگیرآیات قرآن کریم در جای جای آن و استفاده از اصطلاحات و عبارات و اشعار معروف زبان و ادبیات عربی و تأثیرپذیری از اسلوب مقامه نویسی بدیع الزمان همدانی و حریری، نشانگر مجموعه ای از روابط بینامتنی و صداهای متکثر معنایی موجود در این کتاب است که روابط ترامتنی معتبری را تأیید می کند و این ارتباط در جهت ایجاد نظام معنایی این متن، شامل تمامی روابط متون در نظریة ترامتنیت ژرار ژنت است.
تحلیل چند رمان واقع گرا در عرصه دفاع مقدس (با تکیه بر سه رمان زمین سوخته، ترکه های درخت آلبالو و سفر به گرای 270 درجه)
حوزه های تخصصی:
رمان دفاع مقدس یکی از گونه های برجسته در حوزة ادبیات داستانی ایران است. برخی از نویسندگان متعهد دفاع مقدس با رویکردی رئالیستی، ارائه تصاویری عینی از جنگ ایران و عراق را محور کار خویش قرار داده ان د و به خلق آثار ساده و بدون پیچیدگی روی آورده اند. بررسی ها نشان می دهد که اغلب نویسندگان واقع گرای دفاع مقدس در آثارشان از مؤلفه هایی چون شخصیت های عینی، تسلسل روایی، زاویه دید واحد (اول شخص و سوم شخص)، پیرنگ مبتنی بر روابط علّی و معلول ی، زمان و مکان ملموس و مشخص سود می جویند تا بر وجه واقع نمایی و حقیقت مانندی اثر بیفزایند و پیام خود را به گوش مخاطب برسانند.
رویکرد روش شناسی این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و واحد تحلیل، ساختار رمان های واقع گرا در حوزه دفاع مقدس با مطالعة موردی سه رمان زمین سوخته (احمد محمود)، ترکه های درخت آلبالو (اکبر خلیلی) و سفر به گرای 270 درجه (احمد دهقان) و با تأکید بر عناصر داستانی شخصیت، روایت و زاویه دید، پیرنگ و زمان و مکان است
بیگانگی در داستان «البحث عن ولید مسعود» جبرا ابراهیم جبرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیگانگی پدیده ای است به قدمت زندگی انسان که معنای بسیار وسیعی دارد. دامنه ی مفهوم این پدیده از غربت رمانتیک که حاصل دلتنگی و بازگشت به کودکی و روستا است، شروع می شود و تا غربت روان شناختی که حاصل فرار از خویشتن و یا نتیجه ی احوال سیاسی و اجتماعی است، امتداد دارد. این پدیده در برخی دوره ها به دلایل مختلف شدت گرفته است. در عصر کنونی ساکنان سرزمین فلسطین به دلیل رویارویی با بحران هایی مانند آوارگی و غربت، ترس از استعمار و فشارهای اقتصادی و سیاسی، بیش از دیگران گرفتار این پدیده شده اند. جبرا ابراهیم جبرا ادیبی است فلسطینی که رنج هم وطنان خود را در این فاجعه احساس کرده و آن را در آثار خود نشان داده است. ""البحث عن ولید مسعود"" از داستان های اوست که به طور چشمگیری این پدیده را منعکس ساخته است به گونه ای که در آن بیگانگی ذاتی و اجتماعی و فرهنگی با نشانه های متعدد آن و به شیوه جریان سیال ذهن قابل بررسی است. بکارگیری این روش امکان بروز اندیشه و ذهنیت شخصیت ها را فراهم می کند و درنتیجه از بیگانگی درونی آن ها تصویری به دست می دهد.تطبیق الگوهای روایت شناسی بازتاب مفهوم بیگانگی را آشکار می سازد.
بوف کور متن معطوف به قدرت (خوانش فوکویی بوف کور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عموماً اینگونه تصوّر می شود که صادق هدایت روشنفکری بوده که در دوره خود با سیستم استبدادی حکومت پهلوی در تعارض بوده است. مطابق بیشتر زندگینامه هایی که درباره او نوشته شده است، این گونه به نظر می رسد که او، علی رغم این که به یک خانواده اشرافی تعلّق داشت، به دلیل تعّلق خاطرش به آزادی انسان با سیستم پهلوی دشمن بوده است. مقاله حاضر تلاش کرده تا خلاف این نظر عموماً پذیرفته شده را اثبات کند. این مقاله با تحلیل بوف کور از منظر تئوری قدرت میشل فوکو، به ویژه نظریه ""سراسربینی"" یا panopticism، به این نتیجه می رسد که هدایت، از این نظر که از گفتمان غالب دوره خود تاثیر پذیرفته است و مهمترین گفتمان دوره ناسیونالیسم بوده است، ناخودآگاه به سیستم پهلوی خدمت کرده است. برای این منظور ابتدا به تعریف و ریشه یابی نظریه قدرت در آثار مختلف فوکو پرداخته و سپس نظریات پیروان فوکو که این نظریه را در رمان های مختلف اروپایی بررسی کرده اند بیان می کند و در بخش دوم مولفه های این نظریه را در بوف کور هدایت بررسی کرده و در پایان به نتیجه مذکور می رسد.
مفهومِ «تکنیکِ داستانی» و جلوه های آن در داستانِ معاصر فارسی
حوزه های تخصصی:
در میان مباحث عمده ی داستان نویسی و نقد داستان فارسی، کشف و بازنماییِ تکنیکهایِ داستان مدرن، موضوعی است که تا کنون به شکل شایسته به آن توجه نشده است. نوشته ی حاضر تلاش می کند جایگاه ِ«تکنیک داستانی» در داستان نویسی معاصر را باز نماید و این امر میسر نیست مگر با در نظر گرفتن مفهوم دقیق تکنیک. تکنیک هایی چون به تعویق انداختن معنا از راه تمثیل، کشف زبان داستانیِ خودویژه، برقراری رابطه مبتنی بر بینامتنیت با متونِ پیش از خود و .... دیدِ انتقادیِ این نوشتار متاثر از دستاوردهای نقد نوی بر آمده از نهضت نقادی آنگلوساکسونیِ تکوین یافته در بطن نظریه های انتقادی از فرمالیسم تا پسا ساختگرایی است. پس از بررسی وجوه مختلف واژه تکنیک، جایگاه آن در ادبیات و نقش اساسی آن در داستان ، ضمن ارائه ی سطور نمونه ایِ مختصر و مفید از داستان معاصر فارسی، سعی شده در موجز ترین شکل ممکن، شیوه ی درک و بررسیِ تکنیک های داستانی ارائه و مقاله، ساختاری عملگرایانه و فعال داشته باشد. در پایان به عنوان نمونه، چند تکنیک داستان نویسی در داستان معاصر فارسی ذکر می شود.
بررسی ساختار و گونه روایی در متن سفرنامه ناصرخسرو براساس نظریه ژپ لینت ولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از ویژگی های منحصر به فرد سفرنامه ناصرخسرو بر خلاف دیگر سفرنامه ها، شروع با حادثه داستانی، برخوردار بودن از زبان روایی- ادبی، حکایت های دلنشین، دقت و جزئی نگری است. اگر چه ساختار کلی قالب سفرنامه با داستان و رمان تفاوت دارد اما سفرنامه ناصرخسرو به دلایل منحصر به فرد روایی و ساختاری بیشتر ساختاری شبیه به قصه و داستان دارد تا سفرنامه و گزارش. بسیاری از ویژگی های ساختاری داستان، از جمله وضعیت اولیه، نیروی تخریب کننده، وضعیت میانی و موقعیت پایانی، ساختار متفاوتی به این سفرنامه داده است. علاوه بر این، گونه های روایی خاص این اثر موجب شده است تا مخاطب به آسانی جذب آن گردد. این پژوهش کوششی است برای تبیین ساختار طرح و گونه های روایی در سفرنامه ناصرخسرو. بدین منظور از رویکرد روایت شناختی نوین ژپ لینت ولت بهره برده ایم. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که بر اساس نظریه ژپ لینت ولت ناصرخسرو، برای بیان دیده ها و شنیده های خود از الگوی روایتی همسان(راوی = کنشگر) و از دو گونه زاویه دید درونی و صفر استفاده نموده است.
بررسی جریان سیال ذهن در داستان ""السفینه"" جبرا ابراهیم جبرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان سیال ذهن به ارائه جنبه های روانی اشخاص داستان می پردازد و به کل حوزه آگاهی و واکنش عاطفی روانی فرد گفته می شود که از سطح پیش گفتار آغاز شده و به بالاترین سطح که سطح کاملاً مجزای تفکر منطقی است، می انجامد. داستان « السفینه» از جبرا ابراهیم جبرا از جمله داستانهای معاصر عربی است که به این شیوه نوشته شده است. نویسنده با ارائه آمیزه ای از دیدگاه دانای کل و تک گویی درونی، اندیشه ها و خاطرات و واکنش های عاطفی روانی دو راوی اصلی داستان را در برابر رخدادهای زندگی شان روایت می کند. در این مقاله برآنیم تا با نقد و بررسی داستان، به تطبیق ابعاد و ویژگی های جریان سیال ذهن در داستان مذکور بپردازیم.
نقش و کارکرد بن مایه های توصیفی در منظومة ویس و رامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم نقد ادبی پرداختن به بن مایه های ادبیات داستانی است. بن مایه ها را از جهت اهمّیت و نقشی که در داستآن ها اعم از منظوم یا منثور دارند می توان به دو دستة بن مایه های ایستا و بن مایه های پویا تقسیم بندی کرد. توصیف ها در عین حال که انواع مختلفی را در بر می گیرند (توصیف بیانی از داستان است که راوی با نظرگاه خود به ترسیم محیط، اشیاء، سیمای ظاهری و باطنی شخصیّت ها می پردازد)، از بن مایه های ایستا به حساب می آیند و از این جهت که کنش و رویداد محسوب نمی شوند، در برابر بن مایه های روایی که در سیر علّی و معلولی قرار می گیرند، قابل حذف اند. امّا این بدین معنا نیست که بتوان اهمّیت درجة دومی را برای این نوع از بن مایه ها در برابر بن مایه های پویا قائل شد و از کارکردهای گوناگون آن ها (بیان حقیقت واقع، توضیح، تفخیم، جداسازی بخش های روایی، القاء گذر زمان، تزئین، تأثیر عاطفی، تمهید ساز، تعلیق، آگاهی دهندگی و ...) غافل ماند. مطالعه در حیطة روابطِ بن مایه های پویا و ایستا، روایت و توصیف، نقش و کارکردهای توصیف را در ادبیات داستانی بهتر تبیین می نماید، خصوصاً این که در بادی امر ظاهراً توصیف از ارزش ثانویه برخوردار است. در این مقال با توجه به منظومة عاشقانة ویس و رامین ِفخرالدین اسعد گرگانی، به مهم ترین کارکردهای توصیف پرداخته شده است.
نمود ویژگی های جریان سیال ذهن در داستان« ماهان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«جریان سیال ذهن» پیش از آنکه تکنیکی در داستاننویسی مدرن محسوب شود، اصطلاحی روانشناسانه بود که ویلیام جیمز روانشناس امریکایی، در باب چگونگی شکل گیری خاطرات، افکار، رویاها و احساسات درونی انسان به کار برد. بعدها نویسندگانی که بنیان خلق آثار خود را ذهن آدمی قرار دادند و به دنیای درونی و اندیشهها و عواطف فردی او روی آوردند، از این اندیشهها سود بردند و جریان سیال ذهن را به عنوان شیوهای از داستاننویسی به کار گرفتند. حوزههایی که این شیوه از داستان با آن سر و کار دارد به طور کلی: ذهن و واقعیت ذهنی، حالتها و نمودهای حیات درونی و خویشتن حقیقی انسان، همچون: افکار، احساسات، تخیلات و رؤیاها را در بر میگیرد. همچنین زمان حسی (غیر تقویمی) که زمانی درونی و حلقوی است و زبان پیچیدهای که با زبان معمولی و روزمره تفاوت دارد، از ویژگیهای این شیوهی داستان نویسی است. هفت پیکر نظامی گنجوی در قلمرو داستا ن پردازی از دیدگاههای مختلف، تأویل پذیر است و در سر تا سر آن به شرح کامل و اصیل تجربههای انسانی پرداخته شده و هستی درونی آدمی با تمامی افعال و نمودهای آن مورد توجه قرار گرفته است. چهرههای مختلف و صداهای متنوع یک انسان، تضادهای روحی انسانی که با پناه بردن به نیروهای خلاق درونی بر این تضاد پیروز شده است، پیوند خودآگاه و ناخودآگاه، ذهن و عین، واقعیت و رؤیا، درهم ریزی زمان و... از نمودهای برجستهی جریان سیال ذهن در این کتاب است. در این مقالــه کوشش شده است تا با تکیه بر بعضــی از عناصـر «جریان سیال ذهن» و برجستهسازی آنها، به افسانه ی ماهان در هفت پیکر نظامی پرداخته شود و رویکرد جدیدی از این داستان ارائه شود.
شیوه شخصیت پردازی دووجهی در پیکر فرهاد عباس معروفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با پایان یافتن عصر عدالت شاعرانه در آثار ادبی، شاهد مرگ شخصیت های ساده نیک سرشت یا بد ذات در این آثار هستیم. به دنبال چنین تحولی، شخصیت هایی دو وجهی با پیچیدگی های ذهنی و روانی پا به عرصه رمان های مدرن می گذارند؛ شخصیت هایی که جنبه علنی و خصوصی آنها متفاوت از و گاه درتضاد با یکدیگر است، تضادهایی که ممکن است منشئی بسیاری از وقایع متناقض رمان شود و نه تنها فهم رمان را دشوار سازد بلکه خواننده را در شناخت هویت حقیقی شخصیت، ناکام گذارد. رمان نویسان از این ویژگی دو وجهـی بودن شخصیت به دلیل مطابقت با رمان های مدرن بسیار استفاده کرده اند. نویسنده پیکرِ فرهاد نیز این شیوه شخصیت پردازی را در رمان خود برای نشان دادن جلوه های مثبت و منفی وجودی شخصیت ها به کار می گیرد. او گاهی با شخصیت اظهار همدردی می کند و مواقعی نسبت به او احساس انزجار و نفرت می کند. علت این دیدگاه و واکنش متغیر این است که شخصیت در قالب های متفاوت و گاه با منش هایی متضاد در رویدادهای رمان ظهور می کند؛ و این همان است که پردازش شخصیت دووجهی نامیده می شود. در جُستار حاضر، این شیوه شخصیت پردازی در پیکر فرهاد بررسی و درنهایت نتیجه گرفته شده است که در رمان پیکرِ فرهاد، شخصیت ها مرز مشخصی ندارند و در حقیقت همه شخصیت ها جلوه های متعدّد وجود یک نفر هستند. این شگرد در رمان پیکرِ فرهاد، برای نشان دادن دو جنبه لکاته ای و اثیری زن به کار گرفته شده است.