فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۴۴۲ مورد.
طنز مرگ و نمودهایی از آن در شعر شمس لنگرودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخص های بنیادین طنز خنده آمیزبودن آن است، اما وقتی طنز مقوله های متعالی همچون مرگ را دست مایه قرار دهد، گاه با دورشدن از شاخص های بنیادی، مثل فرح بخشی، صراحت و آسان یابی، منش رهایی بخشی خود را از دست می دهد و به تلخ مایگی و اندوه کشیده می شود. ازآنجاکه مرگ برای انسان همواره مقوله ای رازآمیز و تراژیک است، دست برد طنز در آن هرگز به گشایش و رهایش قطعی نمی انجامد، بلکه صرفاً می تواند با ایجاد غفلت آنی، ذهن مخاطب را از مرگ برگیرد و شادی موقتی در او پدید آورد. این مقاله نخست طنز مرگ را ژانری تلفیقی از طنز معرفی می کند و سپس، برای آشکارشدن بحث، نمودهای طنز مرگ را با بررسی شواهدی از شعر شمس لنگرودی نشان می دهد. خواهیم دید که شمس درباب مرگ و هم بسته های آن همچون وحشت از رویارویی با مرگ، بیم فناپذیری و نابودگی، بیم و نگرانی از تجزیه و فروپاشی و... گاه از سازوکارهای متنوع طنزآفرینی استفاده می کند. این مقاله نشان می دهد که آنچه در مواجهه طنزآمیز شمس با مرگ برجستگی دارد، توجه به ترس و نگرانی انسان از قطعیت مرگ و تأکید بر بُعد جسمانی و تنانه انسان در جهان طبیعت است .
طنز و خلاقیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرکاربردترین معنی واژه "طنز" در زبان فارسی طعنه زدن، خرده گیری، مسخره و انتقاد کردن است. طنز یکی از شیوه های بیانی است که در زبانی فارسی با "هجو"، "هجا"، "هزل" و "فکاهه" و ... از دیر باز در میان مردم، رواج داشته و بخشی از آثار ادبی را به خود اختصاص داده است. پایه طنز در آثار ادبی فارسی، بیشتر بر ناسازگاری "لفظ" و "معنی" در کلام بنا شده است و از این رو تا حدودی می تواند در مقوله "مجاز" جای گیرد. ولی بیشتر آثار مکتوب طنز آمیز فارسی با "هجو"، "هزل"، مطایبه و لطیفه، همراه بوده است. بنابراین، می توان گفت که طنز، نوعی ژرفکاوی و غایت اندیشی است و بر نوعی دگرگونی و استحاله درونی، دلالت می کند. واژه "لطیفه" نیز در فرهنگ و ادب ما، همیشه با گونه ای طنز و خوش طبعی همراه بوده است؛ با این تفاوت که روح غالب در "لطیفه" مضحکه، لذت و تفریح آفرینی است، ولی در "طنز" با اینکه رویه سخن به ظاهر مزاح آمیز و غیر جدی است، در آخر به "تعقل"، تنبیه و سیاست می انجامد. از این روست که می تواند "طنز" را در زبان فارسی در قلمرو ادب تعلیمی به حساب آورد.
طنز و تراژدی
حوزه های تخصصی:
طنز در کتاب های درسی
حوزه های تخصصی:
نقش اجتماعی هنر طنز
حوزه های تخصصی:
ازنظر «معنیشناسی»، طنز واژهای است دارای بار ارزشی و اجتماعی. از آنجا که هدف اصلی مقاله حاضر روشنی بخشیدن به «نقش اجتماعی هنر طنز» است، در ابتدا باید آشنایی مختصری با محتوای این «بار» پیدا کنیم تا داوری بعدی ما درباره موضوع، مقرون به صواب باشد.
معانی واژه طنز درزبان فارسی عبارتند از: «مسخرهکردن»-«طعنهزدن»-«سرزنش کردن»-«عیب کردن»-«برکسی خندیدن»-«ریشخندکردن»-«سخن به رموز گفتن»-«لقب کردن»-و«نازکردن».
سالن نمایشهای طنزگونه، برای تماشاچی، محل تخلیه تنشهایی است که زندگی اجتماعی خارج از سالن براو وارد آوردهاست.
هر امرخندهآوری را نمیتوان طنز نامید زیرا طنز امر نشاطآور بلند مرتبهای است که اعتبار و ارزش آن به دلیل جنبه هنری آن است.
هنر طنز، عزت نفس استفادهکنندگان از آن را تقویت میکند و این همان چیزی است که برای تسلای روان آحاد جامعه افسرده، مفید است.
خلاصه مقاله «طنز و آرامش بخشی»
حوزه های تخصصی:
فرهنگ بستر تحول است. تحول درهر زمینهای در حیطه فرهنگ به وقوع میپیوندد و بهطور عام، فرهنگ محل اصلی هر پدیده بشری است.
برای درک این تغییرات کافی است نظری به حرکتها و دگرگونیهای فرهنگ بشری، بیش از تاریخ تاکنون بیندازیم.
بشر هنگامی میتواند بر موج این تغییرات تفوق یابد و از نیروی آن بهره ببرد که به خود آگاهی یا آگاهی جمعی رسیده باشد؛ یعنی از علتها و ریشههای کنش های فردی و جمعی خود که ساختار فرهنگ کنشی وی را تشکیل میدهد، آگاه باشد.
خنده و خندیدن یکی از واکنشهای آگاهانه، نیمه آگاهانه و گاه ناخودآگاه آدمی است. در طول تاریخ هر فرهنگ و تمدنی، تلاشهای گوناگونی صورت گرفته است تا واکنش خندیدن را از سطح ناخودآگاه ذهن به حیطه آگاه آن بیاروند.
اصولا خنده، واکنشی روانی - فیزیولوژیکی است و پس از خندندن، فرد احساس آرامشی نسبی میکند. یکی از راههای به خنده درآوردن افراد، برنامههای طنز و سرگرمی در صداوسیماست.
بررسی و تحلیل تکنیک ها و الگوهای طنز در داستان های برگزیده ادبیات دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
طنز در ادب قدیم ژاپن
حوزه های تخصصی:
بسیاری از ناقدان ادبی ژاپن میگویند که ادبیّات ژاپن از طنز و لطیفه عاری است. امّا با خواندن نوشتههای ایکّیو نمیتوان این عقیده را یکسره پذیرفت. هیچ بهره از ادبیّات دوره رادو (سالهای 1600ـ1867 م.) خالی از لطیفه و طنز نیست. انواع طنز و فکاهه، مانند سِن ریوُ و کیوءکا، به ادب این دوره غنا و پویایی بخشیده است. از سوی دیگر، سلاحتِ نوشتههای قدیم ژاپن با لطیفه و طنز در ادب باختر زمین تفاوت دارد، امّا چگونگی این تفاوت را آسان نمیتوان بیان کرد. بر روی هم، طنز و طیبت در همه جا مفرّح است، امّا مانند دو سیب که در دو خاک و سرزمین روییده باشد، به تأثیر اقلیم و آب و هوا تفاوت هایی در طعم و رنگ و رایحه دارد. طنز ژاپن بیشتر خندهآور است تا لطیفهآمیز؛ حال آنکه طنز اروپایی مایهای خردورزانه دارد و جایگاهی اندک رفیعتر. با شنیدن آن یک که گویای غرائب طبع انسانی است، قهقهه سر میدهیم؛ و گوش دادن به این یک لبخندی خوش و گرم بر لبانمان مینشاند.
شگردهای طنزساز در «دو کلمه حرف حساب» کیومرث صابری (گل آقا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طنز و هزل
حوزه های تخصصی:
مقایسة آیرونی با صناعات بلاغی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیرونی یکی از ابزارهای برجسته سازی و آشنایی زدایی در زبان است. آیرونی ساختارهای طبیعی زبان را با تغییر در حوزة دلالت ها غیرطبیعی می سازد. آشنایی زدایی به وسیلة آیرونی از طریق دگرگونی ساختارهای شناخته شده و غافل گیری مخاطب صورت می گیرد. به این ترتیب بخشی از کلام برجسته تر از بخش های دیگر آن می گردد. در بلاغت فارسی واژة آیرونی به کار نرفته است؛ اما آن چه در تعریف آیرونی آمده در زبان فارسی کاربرد فراوان دارد، هرچند این کاربرد گاه شبیه کاربرد برخی صناعات بلاغی فارسی است، در مجموع نوعی مستقل محسوب می شود و با سایر صناعات بلاغی متفاوت است. از آن جا که تاکنون در نوشته های فارسی به طور دقیق به این تفاوت ها و شباهت ها پرداخته نشده است، در این مقاله کوشش شده شباهت ها و تفاوت های آیرونی با سایر صناعات بلاغی فارسی مشخص گردد. آیرونی را با همین عنوان می توان وارد بلاغت فارسی کرد، البته نه به عنوان آرایه ای وارداتی، زیرا شیوه و کلام آیرونیک همواره در ادبیات فارسی وجود داشته است، اما در بیشتر موارد عنوانی برای آن در نظر گرفته نشده است. به این ترتیب می توان گفت آیرونی دوگانگی لفظ و معنا یا صورت و محتوا است که برپایة تضاد یا تناقض به شکلی غیرمنتظره و گاه خنده آور بنا شده است. تنها متونی را می توان آیرونیک خواند که این ویژگی ها در آن ها به طور همزمان در کنار هم به کار رفته باشند.
نقد طنز گونه جامعه در""طیف الخیال ابن دانیال موصلی""(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طنز همیشه ابزار قدرتمندی برای نقد اوضاع واحوال اجتماعی یک دوره به شمار می رفته است. بی عدالتی، افراط وتفریط های اجتماعی و سیاسی و به طورکلی، کژی ها و ناراستی های هر جامعه، موضوع و درون مایه آثار طنز به شمار می آید. طنز یکی از مهم ترین شاخصه های ادبی عصر ممالیک به شمار می رود و باید گفت که عصر «ممالیک» و «عثمانیان» دوره ای است که از جانب پژوهشگران ادبی مورد اجحاف واقع شده است. ابتکارات و نوآوری های ادبی این دوره به کلی نادیده انگاشته شده و حتی گاه عنوان دوره «سقوط» بر آن اطلاق شده است. هرچند که این دوره همپای دیگر دوره های طلایی اسلام نیست، اما در این محدوده زمانی کتاب های ادبی بسیاری به منصه ظهور رسیدند که می بایست مورد دقت و توجه پژوهشگران این حوزه قرارگیرد. کتاب ""طیف الخیال"" اثر ""ابن دانیال"" نویسنده طنزنویس عهد ممالیک یکی از این آثار ادبی است که به لحاظ ویژگی های شکلی همپای نمایش نامه های امروزی است و از مضمونی طنزآمیز برخوردار است. طنزهای این کتاب به مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی می پردازد و با عینک تیزبین خود زشتی ها و نادرستی ها را یافته و پس از معرفی و نشان دادن آن به مخاطب، با استعانت از اسلوب مبالغه سعی در محو این پلیدی ها از جامعه دارد. این نوشتار با نگاهی به کتاب مذکور و با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی می کوشد تا با شناخت هر چه بیشتر آثار این شخصیت، گامی در جهت آشنایی دقیق تر با فضای جامعه در این دوره تقریباً از یاد رفته برداشته باشد.
نقد دو داستان
ایجاز و صنایع ادبی، زیربنای کاریکلماتور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز، رویکرد به ایجاز، به پیدایش کوتاه نوشته های بسیاری در ادبیاتِ قدیم منجر شده است. در ادبیات معاصر، در تداومِ همین رویکرد و نیز تحتِ تأثیرِ عوامل اجتماعی و ادبیِ گوناگون، توجه و اقبالِ شایانی به ایجاز در کلام شده است و ایجاز در کلام به گرایشِ روزافزون به کوتاه نوشته ها و کوتاه سروده ها انجامیده است. از سویی دیگر، بخشِ عظیمی از صنایعِ ادبی در ادبیاتِ قدیم، علاوه بر زیربنای زیبایی شناسانه، روی در ایجاز داشته و با اقتصاد واژگان در پیوندی تام بوده است. «کاریکلماتور» از معدود متونِ ایجازی است که علاوه بر رویکرد صرفه جویی در واژگان، بر مبنای صنایعِ ادبی، که خود روی در ایجاز دارند، بنا شده است و به این طریق از دو شیوه ایجادِ ایجاز استفاده کرده تا علاوه بر موجز بودن وجهه هنری یک اثرِ ادبی را نیز از دست ندهد؛ وجهه ای که در اغلبِ کوتاه نگاشته ها وجود ندارد.