فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۲٬۱۵۶ مورد.
فنا از دیدگاه ابن عربی و ارتباط آن با معرفت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن عربی درباره فنا دیدگاهی هستی شناسانه دارد که براساس آن همه چیز فانی است و حقیقتی جز حق تعالی وجود ندارد. از این رو هر قولی درباره فنای در حق تعالی که لازمه آن اثبات وجودی درمقابل وجود خداوند است شرک است، زیرا لازمه آن، قبول وجود برای سالک است که در انتهای سلوک، فانی می شود. از نظر وی، حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» بیانگر این است که حقیقت نفس آدمی چیزی جز خداوند تعالی نیست و اگر کسی بر آن باشد که به غیر از خداوند واقعیتی هست، خواه مستقل یا وابسته به خدا و خواه از وجود خود یا از فنای خود فانی شده باشد، بوی از معرفت نفس به مشامش نرسیده است، زیرا کسی که موجودی غیرحق را ممکن بداند که قایم به حق و فانی در او باشد و فنایش نیز فانی در فنا باشد، گرفتار شرکی بعد از شرک می شود و راهی به معرفت نفس نخواهد یافت، مشرکی است که نه خدای را شناخته است و نه خود را.
کدام افضل است ؟ عشق یا محبت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه عشق چنان با ادب فارسی عجین شده است که اگر آن را از ادبیات این مرز و بوم و بویژه ادبیات عرفانی بگیرند، چیزی جز کالبدی بی روح باقی نمی ماند. اما بسیار عجیب است که عارفان قرون اولیه چندان از این واژه استفاده نمی کرده اند. ازاین گذشته این واژه در قرآن هم نیامده است و حتی در سخنان پیامبر (ص) و ائمه دین (ع) ارج و قرب چندانی ندارد و واژه های دیگر جایگزین عشق شده است، این موضوع، ناخودآگاه پرسشی را به ذهن متبادر می کند که «راز این کم توجهی و بی اعتنایی درچیست». این مقاله کوششی برای پاسخ به این پرسش مقدر است.
در این مقاله ابتدا «عشق» و «محبت» از نظر لغوی بررسی، و تفاوت آن دو با یکدیگر بیان شده است. سپس از دو دیدگاه لغوی و تاریخی، دلایل و علل پرسش یاد شده مطرح گردیده است.
از حال تا قال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرداختن به زبان زیبا و گیرای آثار صوفیانه مستلزم آگاهی از سیر تکوینی این آثار و روند به قال درآمدن احوال آنهاست. به این معنی که آنها از چه زمانی مسایل و احوال عمیق عاطفی و روحانی خود را بیان کرده و آن را به عرصه ذوق، شعر، خیال و سرانجام به کتابت درآورده اند. به بیان بهتر، در بررسی ادبیات تصوف ابتدا با تاثرات حالی از اشعار غیر عرفانی، ساده و قابل حفظ روبه روییم که بیشتر در مجالس سماع صوفیه روی می دهد و این تاثرات کم کم به سماع با اشعاری که مفاهیم مبهم و غیر صریح، که نیاز به تاویلات رمزگرایانه عرفانی دارد، می انجامد. در ادامه این روند، تجربه های شعر عرفانی فارسی صورت گرفته است و در گام های بعدی، عرفا به دلایلی همچون تربیت مریدان، ثبت و ضبط احوال و افکار خود، حفظ مکتب و طریقه شیخ و مسایلی اینچنین، اشعاری سروده و یا به تالیف و تصنیف رو آورده اند.
مقایسة جاودانگی در اساطیر زرتّشتی و سامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترس از مرگ، چون کابوسی وحشتناک، همیشه لذت و آرامش بشر را مکدر و خواب خوش وی را پریشان کرده است و شاید بتوان از آن به عنوان کهن ترین ترس بشر یاد کرد که خود منشأ پیدایش دیدگاه های فلسفی و اسطوره ای فراوانی در طول تاریخ بشریت شده است. از جمله تلاش های مهم، اما گذرای انسان در طول تاریخ برای کاستن از تلخی این حقیقت مهلک، پردازش داستان هایی بوده است که امروزه از آن به عنوان اساطیر جاودانگی نام می بریم. در سراسر نقاط جهان کهنه و نو، شاهد چنین داستان های مقدسی هستیم که هر کدام بازگوکنندة زمینه های فرهنگی و آمال پردازندگان خود هستند. در این مقاله کوشش بر این است تا اساطیر جاودانگی ایران و بین النهرین و اقوام سامی با توجه به خویشکاری شخصیت های نامیرا، معرفی و تجزیه و تحلیل شود. از میان اساطیر ایرانی به کسانی چون پشوتن، توس، گرشاسب، ... و از شخصیت های اساطیری سامی به اوتانپیش تیم، اخنوخ، ایلیا و ... اشاره خواهد شد
جمال پرستی در ادب عرفانی (از قرن ششم تا هشتم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه های عرفانی سنایی متاثر از غزالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
اوایل قرن ششم هجری در تاریخ ادبیات ایران( بویژه در شعر فارسی) نقطه عطفی محسوب می شود. سنایی غزنوی، شاعری اندرزگو، شریعت مداری عرفان پسند با همه ابتکارات و نوآوری های ادبی از لحاظ اندیشه، در راس هرم تحولات ادبی قرار دارد. از طرف دیگر مهم ترین شخصیتی که در همین اوان، هم عصر و هم ولایتی سنایی، اندیشه آمیختگی دین و عرفان را بنیان نهاد و در تکامل اندیشه سنایی، تاثیر شگفت انگیزی گذاشت «امام ابو حامد محمد غزالی» است. این مکتوب، سیری در اندیشه های عرفانی غزالی و سنایی با تاکید بر خلاصه اندیشه های غزالی در اثر «اربعین فی اصول الدین» و «حدیقه الحقیقه» سنایی است. اندیشه ای که بر گرفته از قرآن و شریعت اسلامی آراسته به رنگ و دیبای عرفانی است. با توجه به محدودیت تحقیق تنها چند ویژگی مهم عرفانی - که سنایی برای سالک خود توصیه می کند- بررسی شده است.
شادی در غزلیات شمس تبریزی با تکیه بر عوامل عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود آنکه مولوی پرورده دوران آشوب زده ای چون دوران مغول است، تحت تاثیر تعالیم پدرش، بهاء ولد، و استادش، محقق ترمذی، و به ویژه شمس تبریزی، با سلوک در تصوف بسطی و عرفان عاشقانه ، شادی و طرب را درون خود جاری ساخت و در غزلیات شمس بازتاب داد. با مطالعه و بررسی عوامل شادی در غزلیات وی، روشن می شود که نوع شادی او انفسی و درونی است. او بر عشق، معشوق، رهایی از خود و وصال، بیش از سایر عوامل تاکید دارد. از دیدگاه او، عشق، شادی بخش زمان و مکان، عامل کمال و وصال به معشوق است و معشوق دوگانه، یعنی نهان (خدا) و آشکار (شمس، زرکوب و چلبی) به زندگی اش معنا می بخشند. او با کشف معنای زندگی، در رهایی از خود و پیوستن به وصال می کوشد و آن گاه که به خودشکوفایی و کمال می رسد، مغز و معنی شادمانی را می یابد و برای ابدی ساختن آن، از بندگی معشوق غافل نمی شود.
شهد دعا در اشعار حافظ
حوزه های تخصصی:
حافظ چه در عرفان عملی، سیر و سلوک و تهذیب نفس، چه در عرفان فلسفه آمیز نظری، و چه در مکتب عاشقانه عرفای فارسی و یا عربی مقام ممتازی دارد. نکته سنجی های او در ادبیات فارسی کم نظیراند عبدالرحمن جامی می فرماید: «سخنان حافظ چنان بر مشرب طبقات واقع شده است که هیچکس را آن اتفاق نیفتاده.....» . فلسفه دعا و نیایش او نه به زهد و ترس و تعصب بلکه به اخلاق عارفانه و رندانه متعلق است یعنی آزادگی از ریا، حرص، و دروغ. حافظ از دعا و راز و نیاز استفاده کرده، دعا و نیایش مختص به زمان خاصی نیست چه انسان در قرن هفتم زندگی کند چه در قرن چهاردهم به خلوت کردن با معبودش نیاز دارد واین کار در زمان جاریست. پس در می یابیم که حافظ به دلیل استفاده از مضامینی نو که تاریخ مصرف ندارد وهم به دلیل عاشقانه بودن اشعارش هر روز متولد می شود و می توان گفت حافظ زنده است. نوشته حاضر کند و کاوی است درباره یکی از دغدغه های مهم حافظ؛ یعنی دعا.
«سفر» از منظر قرآن، عرفان و ادبیات عرفانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
آدمی در مسیر زندگی خود همواره در جستجوی کمال مطلوب بوده و هست و در این کاوش به اعمال و رفتارهایی دست می یازد که «سفر» و سیاحت یکی از آن رفتارهای انسان در طول تاریخ بوده است. این سفر به دو شکل انجام می پذیرد؛ یا به تن و پای خاکی است (سفر آفاقی) که در اقصای گیتی می گردد تا با افزودن به تجربیات و دانسته هایش با نگرشی گسترده و شفاف زندگی اش را بسازد و دستور آفریننده بیچون هم همین است. و یا به پای دل و باطن است (سفر انفسی) که به قصد دیدار سرمنزل معشوق جاوید انجام می گیرد و با ریاضت های فراوان و تهذیب نفس برای مسافر راه حق و حقیقت همراه است تا با دلی آیینه گون و پاک از ناپاکی ها و کدورت ها به دیدار محبوب ازلی اش بشتابد.
راز در مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" راز " یکی از اصطلاحات و مضامین عرفانی فارسی است که درغالب آثار عارفان، تحت عنوان سرّ ، درباره آن مطالبی مطرح شده است . مولانا در مثنوی، این مفهوم را متناسب با دیدگاه و اندیشهخود درعرصه ا ی گسترده، به گونه های مختلف بکار برده که از جمله آنها، بصورت عادّی و معنای لغوی است امّا در ضمن بیان مضامین دقیق و لطیف عرفانی ، مولانا گهگاه ، اسرار و راز هایی را بیان می کند که با صٍرف جستجوی واژه راز، نمی توان به آن مفاهیم دست یافت؛ بلکه با دیدی عمیقتر و دقیقتر باید به عمق اندیشه مولانا راه پیدا کرد. دراین مقاله، ضمن بیان برخی از کاربردهای مفهوم راز در معنای لغوی ، گوشه ای از مضامین لطیف عرفانی نیز باز نموده شده است .
الگوی ساختاری - ارتباطی حکایت های حدیقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حدیقه اولین منظومه مهم تعلیمی- عرفانی در زبان فارسی است. سنایی در این اثر ارزشمند، علاوه بر پرداختن به موضوعات عرفانی و بیان معارف اسلامی، از حکایت و داستان برای مستند و مستدل ساختن مطالب و قابل فهم ساختن آن ها برای عامه استفاده کرده است. در این مقاله، برای رسیدن به پاسخ این پرسش که حکایات حدیقه، چه نقشی در تحقق اهداف تعلیمی این منظومه عرفانی دارند؛ الگوی ارتباطی رومن یاکوبسن، ادیب و زبان شناس روسی، اساس کار قرار گرفته است. یاکوبسن در هر ارتباط کلامی، شش عنصر فرستنده، گیرنده، پیام، زمینه، رمز وتماس را دخیل می داند. از دیدگاه وی، در فرآیند ارتباط این عناصر، تعیین کننده کارکردهای زبان هستند و در هر ارتباط کلامی، همواره یکی از این کارکردها برجسته تر است. بررسی عناصرِ فرستنده، گیرنده و زمینه و کارکردهای این عناصر در حکایات حدیقه نشان می دهد که در حدیقه، کارکرد ارجاعی مهم ترین و پربسامدترین کارکرد است و در جهت توضیح وتبیین زمینه معنایی متن عمل کرده است. کارکردهای کنشی و عاطفی در مراتب بعدی قرار می گیرند و بر تأثیر و نفوذ کلام راوی می افزایند.
حماسه عرفانی، یکی از انواع ادبی در ادبیات فارسی
حوزه های تخصصی:
به رغم ناسازگاریهایی که ظاهراً و در نگاهی کلی میان موضوع "حماسه" و "عرفان" به چشم میخورد، متون "حماسی" و "عرفانی" در زمینههای مختلف با هم سازگار و همسانند. نگارنده بر این باور است چون متون حماسی و عرفانی هر دو زاییده تخیل، قدرت هنری، خلاقیت و ذوق ادیبان هستند، پیش و بیش از آنکه مربوط به حوزههای اندیشه و تفکر گوناگون باشند، فن ادبی و زاییدهای زیبا از توان هنری خالقان ذوقمند به شمار میآیند. این همسانیها ـ لااقل در عرصه ادبیات فارسی ـ به ویژه در آبشخورهای اسطورهای، نماد سازیها و تصویر آفرینیها از آرمانهای بلند انسانی، پیامها و بنمایههای متنوّع خود را نشان دادهاند. افزون بر آن، در مسیر تحول تفکر فلسفی ایرانی، "حماسه عرفانی" یکی از پرمایهترین شاخههای اندیشه در این سرزمین بوده است و آثار سهروردی مـَثـَل اعلی و نمونه کامل آن به شمار میآید. ورود بنمایهها، حتی روایتها و تصویرها و اسطورههای متون حماسی در متون ادبی فارسی ـ از جمله منطقالطیر عطار ـ شواهد دیگری برای اثبات این مدعاست. در این مقاله این تلاقیها و همسانیها به اجمال بازشناسانده شده است.
حدیث قبا در متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که قرآن و احادیث نبوی دو خاستگاه اصیل معارف عرفان اسلامی هستند، اهل طریقت برای دست یافتن به مطالب بلند، در باطن آن ها غور کرده اند و افزون بر آن دو، با تأمل در احادیث قدسی منقول از نبی اکرم (ص) به معارف والایی دست یافته اند. یکی از آن احادیث، حدیث قدسی قبا است. در متون عرفانی به روایت از پیامبر روایت شده است: «اولیائی تحت قبائی لایعرفهم غیری.» از آن رهگذر که نسبت دادن حدیث به پیامبر (ص) از اهمیت حدیث شناسانه والایی برخوردار است، می طلبد در یکایک احادیث مروی از رسول خدا (ص) تأمل، و در صحت وسقم آن ها کنکاش شود و صحیح از ناصحیح آن تمایز صورت گیرد. حدیث قدسی قبا یکی از ده ها سخنانی است که با عنوان حدیث قدسی در متون عرفانی جا خوش کرده است؛ درحالی که اثری از آن در مصادر حدیثی تشیع و تسنن یافت نمی شود. این خود دستمایه ای برای تحقیق در صحت و عدم صحت صدور آن از زبان پیامبر (ص) شده است. با توجه به استنباط عرفا از آیه های قرآن و زایش حدیث، و با توجه به اصحاب سر که در شأنشان خبر وارد شده است، فرصت می یابیم که قائل شویم این سخن از خبر رسول خدا نشئت یافته و سخنی عارفانه است، نه حدیث قدسی.
زمان در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرهنگ اسلامی، تصورات گوناگونی از «زمان» انعکاس یافته است. متکلمان آن را امری موهوم و فیلسوفان آن را مقدار حرکت فلک اطلس می دانند. اما از منظر صوفیان، زمان با جان، که اصل وجود آدمی است، در ارتباط است. جانی که نزد دلبر حاضر است، چیزی جز لاله زار و گلشن نمی تواند باشد و بنابراین، پیری و پژمردگی را در او راهی نیست. از این رو، زمان عرفانی ارتباطی با گذشته و آینده ندارد، زیرا صوفی با خداوند است و در آنجا ماضی و مستقبل نیست. تمام کوشش یک صوفی آن است که خداگونه شود و از قید زمان، آزاد یا به تعبیری دیگر نیست گردد. این امر جز با عشق حاصل نمی شود. سالکی که اسیر عشق نشود، بنده جسم و زمان خواهد ماند. تنها عشق است که آزادی را از این نوع بندگی به ارمغان می آورد. عشق چون شمشیری است که سر جسم و زمان را از جان سالک جدا می کند.
سرچشمه عشق عرفانی در آثار ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عشق در آثار ابن سینا 427-370) ه) از یک سو تحت تاثیر آرا افلاطون 427-347) ق. م.) است و از سوی دیگر با دقت نظرهای وی کارکردهای معنایی و مفهومی جدیدی یافته است. ابن سینا در به کمال رساندن نظریه عشق نقش داشته است و آرا وی در باب عشق عرفانی بر عارفان ادوار بعد، تاثیر بسیار گذاشته است. مشهورترین آثار وی در این موضوع رساله فی ماهیه العشق و قسمتی از نمط هشتم کتاب الاشارات و التنبیهات است. در این مقاله با بررسی مفهوم و کارکرد عشق در آثار ابن سینا و تاثیرپذیری وی از افلاطون، همچنین استقلال رای ابن سینا، شباهت ها و تفاوت های کاربردهای عشق در آثار این دو بیان گردیده و مفهوم و کارکرد عشق در آثار متصوفه قبل از شیخ الرئیس و هم عصرانش و عرفا و متصوفه پس از وی به اجمال بررسی شده است. نتیجه سخن اینکه قبل از وی متصوفه و عرفا از پرداختن به بحث عشق عرفانی پرهیز داشتند، در حالی که شیخ الرییس با شجاعت و جسارت تمام به بیان عشق عرفانی پرداخته است.