درخت حوزه‌های تخصصی

عرفان و تصوف در ادبیات

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۲٬۱۵۶ مورد.
۱۴۴۵.

بررسی چند قصه با مضمون مشترک از مولوی، عطار...(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۳۴۳۱ تعداد دانلود : ۳۲۸۶
داستانِ نخجیران* ، یکی از دلاویزترین و آموزنده ترین داستان های تمثیلی مثنوی مولوی است که بنابه تصریح مولانا از کلیله و دمنه اقتباس شده است. نظایر این حکایت، با تفاوت هایی چند، در فیه مافیه و نیز در آثار بعضی از سخنوران متقدم بر مولوی و یا متأخر از وی و همچنین در افسانه هایِ منسوب به یکی از افسانه سرایان یونان کهن مشاهده میشود. در این مقاله، قصة نخجیران مولوی ـ فارغ از مباحثات و مناظرات مبسوطِ فلسفی، کلامی و عرفانی مندرج در آن ـ با داستان فیل و چشمة آب در فیه مافیه و نیز با حکایاتی از شیخ فریدالدین عطار در اسرارنامه و الهینامه و همچنین با تمثیلی از مولانا فخرالدین علی صفی در لطایف الطوایف و نیز با افسانة اصل و سایة اِزوپ** مقایسه و مقابله و وجوه تشابه و افتراق آنها بررسی و تحلیل شده است. در ضمن، مخصوصاً بر بعضی از مفاهیم و دقایق روان شناسی جدید که، به طور مشخّص، در آثار مولانا و عطار مشاهده میشود، تکیه و به پیام های اخلاقی و تربیتی ملحوظ در این حکایات اشاره شده است. (* نخجیر (= نخچیر): حیوانی که آن را شکار کنند، شکار کوهی خاصه بز. (شرح مثنوی شریف، جزء دوم از دفتر اول، ص 359) **. ازوپ (Ezop؛به یونانی: Aisopos ): افسانه گوی یونانی متعلق به قرن 7ـ6 قبل از میلاد. وی نخست بنده بود و سپس آزاد شد و سرانجام به دست مردم دلف به قتل رسید. وی شخصیتی نیمه افسانه ای است. مجموعة کنونیِ افسانه های ازوپس که به نثر یونانی و با سبکی بسیار خشک نوشته شده، منسوب به پلانود (Planude) ـ کشیش قرن چهاردهم میلادی ـ است. (فرهنگ معین، جلد 5، ذیل «ازوپس») بسیاری از نویسندگان آتنی و ازجمله آریستوفانس، گزنفون، افلاطون و ارسطو، به ازوپ و افسانه های وی استناد کرده اند و در تاریخ هرودت دربارة وی چنین آمده است:اِزوپ، سازندة داستان ها، در روزگار آماسیس (Amasis) فرعون مصر (اواسط سدة ششم قبل از میلاد) ـ میزیست و زادگاه او جزیرة سامس (Samos) است. (حلبی، بیتا: 3، 14، 15)
۱۴۴۸.

سماع در اسرار التوحید(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان ادبی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۲۱۸۰ تعداد دانلود : ۸۹۷
«سماع»، دست افشانی و پایکوبی صوفیان درنتیجة حالتی روحانی است که میتواند موجب وجد و حال و مکاشفه گردد. صوفیان بزرگ بر این باورند که سماع بر مبتدیان و اجهل مردم حرام است و افضل عرفا را بیثمر.در این مقاله، آرای شیخ ابوسعید ابیالخیر و معاصرانش دربارة سماع، و بازتاب آن در حکایات گوناگون اسرارالتوحید بررسی شده است.
۱۴۵۱.

رئالیسم جادویی در تذکرهالاولیاء(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی مکتب های ادبی رئالیسم
تعداد بازدید : ۱۸۲۶ تعداد دانلود : ۱۲۹۲
اصطلاح رئالیسم جادویی را نخستین بار منتقد آلمانی فرانتس ره در سال 1925 در مقاله ای در توصیف کار عده ای از نقاشان پست اکسپرسیونیسم به کار گرفت. این نقاشی ها، در اصل، رئالیستی بودند؛ اما یک عنصر عجیب یا رویایی یا خیالی داشتند. از نظر ره، جنبه جادویی این نقاشی ها ناشی از تکنیکی بود که نقاشان از آن برای بیان واقعیت در قالب تصویر استفاده کرده بودند. در سال 1955، آنخل فلورس این اصطلاح را در توصیف نوشته های اسپانیایی به کار برد. از نظر فلورس، بورخس استاد این سبک و کافکا همتای اروپایی او بود. در قلمرو ادبیات، رئالیسم جادویی، به نظر فلورس، شیوه ای است که، در آن، نویسنده بی آنکه تعجب یا حیرتی را برانگیزد، امور خیالی را همچون اموری واقعی توصیف می کند. تعریف فلورس به تدریج بسط یافت و عمدتا در تحلیل و نقد ادبیات امریکای لاتین به کار رفت. رئالیسم جادویی، به مثابه سبکی در روایت، بیش از همه با نام گابریل گارسیا مارکز پیوند خورده است. اما، چنان که در فرهنگ اصطلاحات ادبی آبرامز (AbRAMS 1993) آمده، نوشته های انبوهی از نویسندگان امریکای لاتین و نیز نویسندگان اروپایی از جمله گونتر گراس آلمانی و جان فولز انگلیسی را نیز می توان در چارچوب این سبک تجزیه و تحلیل کرد...
۱۴۵۲.

حجاب عرفانی در معارف بهاء ولد و مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات مفهوم شناسی تصوف و عرفان
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان ادبی
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۷۴۸۵
کتاب «معارف» تنها اثر باقی مانده از بها ولد، محمد بن حسین خطیبی بلخی، پدر مولانا است. بها ولد و اثرش «معارف» در طول تاریخ مورد بی توجهی ادیبان و دوستداران عرفان و ادبیات بوده است. ولی امروزه عرفان صادقانه و ساده و ناب و بی لفظ بازی او مورد توجه بیش از پیش ایرانیان و محققان وعرفان دوستان غربی واقع شده است. این کتاب بر خلاف آنچه از نامش تصور می شود، مجوعه منظمی از اندیشه ها و عقاید نیست بلکه حاوی مجموعه ای پراکنده و نامنظم از افکار، بیان رویاها، تصورات، تعمق در معنی و تفسیر برخی آیات قرآنی و تاویل عرفانی آنها، تفکر در مورد مسائل کلامی چون جبر و اختیار و... و گاهی گلچینی از مواعظ و خطابه های اوست که بدون هیچ ترتیب موضوعی توسط خود او یا دیگران کنار هم جمع شده و بعدها نام «معارف بها ولد» به خود گرفته است. عرفان او، عرفان مثبت و جمع گرا (صحبت) و به دلیل تاکید بر انس و جمال و معیت مهرآمیز الهی مبتنی بر احساس شادی ومسرت و مزه (در برابر عرفان متکی بر زهد و خوف) است. حجاب یکی از مقوله های عرفانی مطرح شده در این کتاب است. در این مقاله ابتدا حجاب عرفانی را با توجه به اقوال متقدمین صوفیه تعریف کرده و سپس اندیشه های بها ولد را در این مورد به تفصیل بررسی نموده و آن گاه بازتاب اندیشه های بها ولد را در مثنوی نشان خواهیم داد.
۱۴۵۳.

درآمدی به معرفت شناسی جدید عرفان

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۷۲۰ تعداد دانلود : ۸۲۶
نوشتار حاضر، در سه بخش با عناو ین عرفان و علم، عرفان و منطق و عرفان و د ین، به بررسی نظریه های معرفت شناختی جد ید در باره عرفان می پردازد . در بخش عرفان و علم سخن بر سر این اصل است که معرفت شناسی جدید عرفان، به تبع معرفت شناسی جدید دین، در دامن معرفت شناسی جدید علم پرورش مییابد. در این بخش، چند ین نظریه با دسته بند ی محتوا یی مورد مطالعه قرار گرفته است؛ نظریه هایی که از مفهوم عینیت، به عنوان قاعده بحث، تلقّی تحد یدی ارائه میکند یا تلقّی توسعی قر یب و یا تلقّی تو سعی بعید. بخش عرفان و منطق نیز، به مطالعه چند ین نظر یه د یگر در باره نسبت میان ا ین دو پد یده میپردازد تا از این رهگذر، جنبه های عقلانی و غیر عقلانی تجربه عرفانی را بررسی نماید . این بخش با طرح سه دسته نظر یه غیرمنطقی، منطقی و فرامنطقی بودن این نوع تجربه پایان مى پذیرد. در بخش رابطه دین و عرفان نیز دو تلقی از د ین؛ یعنی سنت د ینی و تجربه دینی مبنا ی دو نظر یه در رد و قبول نسبت میان آن دو قرار میگیرد تا در کنار نظریه سوم؛ یعنی فرا دینی بودن تجربه عرفانی ، نمایانگر تشتت آرا صاحب نظران در این زمینه باشد . به طور کلى، می توان گفت درباره نسبت عرفان با علم، منطق و دین سه دسته نظریه قابل شناسایى است: نظریه هاى نفیى که معتقد به غیر علمى، غیر منطقى و غیردینى بودن تجربه عرفانى هستند . نظریه هاى اثباتى که به علمى، منطقى و دینى بودن ا ین نوع تجربه باور دارند و نظر یه هاى تبا ینى که آن را فراعلمى، فرامنطقى و فرا دینى میدانند. بیگمان، از ا ین میان، نظریه هاى دسته سوم که معرفت شناسى جد ید عرفان در واپسین گامهای پیشرفت بدآنها دست یازیده است، با تجربه عرفانى، همسویى بیشترى دارد.
۱۴۵۶.

نفی خوشنامی و استقبال از بدنامی نزد اهل تصوف

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۶ تعداد دانلود : ۶۵۶
گریز از نیکنامی و استقبال از بد نامی و رسوایی، یکی از ویژگی‌های مکتب رندی و عرفان عاشقانه است که در گفتار عارفان و آثار شاعران و رفتار رندان و قلندران بدان توجه و توصیه شده است. جامه شهرت، بافته‌ای پرآفت است و رنگ عجب و ریا و کبر و کیا را بر قامت طاعات و عبادات می‌پاشد و چهره اخلاص و یکرنگی را می پوشاند؛ لذا مبارزه با این صفت نفسانی همواره یکی از دغدغه‌های عارفان شوریده و رندان وارسته و حقیقت‌جو بوده است و راه‌ها و ریاضت‌ها و مجاهدت‌های گوناگونی برای شکستن شیشه نام و ننگ و غرور و شکوه مریدان خویش توصیه کرده‌اند. بیان این راه‌ها و بررسی علل و علامات این آفات در قالب حکایات و امثال و اشعار بزرگان و عارفان به ویژه عطار و مولانا و ابوسعید ابوالخیر زمینه‌های بحث این مقاله را تشکیل می‌دهند. بی شک کسی‌ می‌تواند خویش را از چشم خلق بیفکند و مدح و ذمشان در نظرش یکسان باشد که حق در نظرش بزرگ جلوه کند و جز به او نیندیشد و جز برای او نگوید، نخواهد و نکند. تحصیل این فضایل نیز آسان نیست و جان بر سر کسب آن می‌سوزد؛ اما آنچه می‌تواند نام و ننگ را به باد دهد، بادة عشق است، حاصل نوعی معرفت شهودی است که عاشق را ناخوآگاه در کمند جذبه خویش گرفتار می‌سازد.
۱۴۵۹.

عرفان‌ اسلامی‌، مکتب‌ تسامح‌ و تساهل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۸ تعداد دانلود : ۸۹۹
مکتب‌ انسان‌ ساز اسلام‌ ،براساس‌ تعالیم‌ والای‌ قرآن‌ کریم‌ و سیرة‌ رسول‌ وحی‌ (ص‌) و در مقام‌ دینی‌سمحه‌ و سهله‌، اختلاف‌ بین‌ امّتها و مذاهب‌ را امری‌ طبیعی‌ و جایز و آن‌ را از مقتضیّات‌ حکمت‌ بالغة‌الهی‌ دانسته‌ و پیروان‌ خویش‌ را از مجادله‌های‌ خصومت‌ بار با دیگر طریقتها بر حذر داشته‌ است‌. باوجود این‌، گاه‌ اختلاف‌ قولی‌ و فعلی‌ امّتها، بدلیل‌ انحراف‌ از معیار حقیقت‌، دستمایة‌ نوعی‌ عصبیّت ‌خشونت‌ بار و احیاناً جنگ‌ و خونریزی‌ شده‌ است‌ و هر گروهی‌ با توسّل‌ به‌ استدلال‌ و برهان‌، خود رامحک‌ و معیار تمام‌ حقیقت‌ دانسته‌ و دیگران‌ را به‌ بدعت‌ و الحاد و کفر متّهم‌ کرده‌ است‌. در این‌ میان،‌عارفان‌ روشن‌ بین‌ و صاحب‌ بصیرت‌، با تکیه‌ بر آموزه‌های‌ دین‌، با تکیه‌ بر شعار >الطّرق‌ الی‌ الله‌ بعددنفوس‌ الخلایق‌< مقصود و مقصد هم‌ طریقتها را یکی‌ دانسته‌ و آنان‌ را به‌ مدارا و تسامح‌ و تساهل‌ فراخوانده‌ و کوشیده‌اند آرمانشهری‌ جهانی‌ بنیان‌ نهند که‌ همة‌ مردم‌ با هر باور و اعتقادی‌ بتوانند با یکدیگردر کمال‌ صلح‌ و آرامش‌ زندگی‌ کنند. این‌ مقاله،‌ در پی‌ آن‌ است‌ به‌ پاره‌ای‌ از اصول‌ و مفاهیم‌ آموزه‌های‌عرفان‌ اسلامی‌ در اتّحاد و اتّفاق‌ طریقتها اشاره‌ کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان