فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۶٬۴۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
مولوی یکی از شاعران نظریه پرداز ادب فارسی است که آثارش- بویژه کلیات شمس و مثنوی- سرشار از دیدگاه های نقادانه است. در این مقاله، دیدگاه های زبانی و ادبی او مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش با تکیه بر نظریه های نقد ادبی معاصر خصوصا نظریه ارتباط رومن یاکوبسن انجام شده است. تحلیل عناصر اصلی ارتباط یعنی اوصاف و ویژگیهای زبان، پیام (شعر)، فرستنده (شاعر) و گیرنده (مخاطب) در اشعار مولوی، محور اصلی مقاله را تشکیل داده و هر کدام از این عناصر به بخشهای جزئی تری تقسیم شده است. برای مشخص شدن جایگاه نظریات مولوی در دوره معاصر به مقایسه اجمالی دیدگاه های او با برخی از مکاتب و نظریه های نقد ادبی پرداخته شده که از مهمترین آنها نقد نو، فرمالیست ها، ساختارگرایان و طرفداران نظریه های معطوف به خواننده است. خواننده توانا و مبتدی، فعال و منفعل، همپیوندی عینی، انسجام شکل و محتوای شعر، رابطه ذهن و زبان، ارتباط دال و مدلول، رمزگان زبان و ... از مباحث مشترک مولانا و این مکاتب است.
چرا در فرهنگ عامّه پایان شاهنامه خوش پنداشته می شود؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مَثَلِ «شاهنامه آخرش خوش است» از پرآوازه ترین مَثَل ها در فرهنگ ایرانی است. هنگامی که برای کسی امری ناخوش رخ می دهد و دیگری بِدان خشنود است، در واکنش این سخن را به ک ار می برد. می دانیم که شاهنامه با تازشِ تازیان به ایران پایان می پذیرد؛ پس چگونه است که پایان آن را خوش پنداشته اند؟ در پاسخ، گروهی «خوش» را در معنای تهکّمی، یعنی ناخوش دانسته و گروهی دیگر، «خوش» را در معنای اصلی واژه پنداشته اند. نگارنده از یک سو این احتمال را می دهد که پایانِ خوشِ شاهنامه به کین کشی از کُشنده ی زدگ رد سوم بازمی گردد. در باور ایرانی انتقام از کُشنده شاه، واجب و مقدّس بوده است و آشکارا این را در جا های گوناگون شاهنامه می بینیم؛ پس از آن روی ک ه بیژن، ماهویِ سوری را می کُشَد و بدین سان انتقامِ خونِ یزدگرد را می گیرد، پایانِ شاهنامه را خوش پنداشته اند. از سوی دیگر، مَثَلِ پرآوازه را می توان از جمله ادبیاتِ آخرالزّمانی (پیش گوییِ استقرار دوباره قدرت ایرانیان) پنداشت که پس از سقوط صفویه به دست بیگانگان، در میان مردم رواج یافته است؛ چنان که با سقوط ساسانیان، این گونه ادبی مرسوم می شود.
معرفی و تحلیل رساله سهراب و رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان «رستم و سهراب» یکی از چند داستان برجسته و تامل انگیز شاهنامه است. این داستان، که در آن پدر و پسر به حکم سرنوشت در نبرد برابر یکدیگر قرار می گیرند، در ادبیات اقوام جهان نظایری دارد. افزون بر صد سال پیش، محققی فاضل و کوشا به نام مورای آنتونی پاتر این نمونه ها را بررسی و دسته بندی کرده است. وی، در تحقیق خویش، چون داستان فردوسی را کامل تر تشخیص داده، رساله خود را سهراب و رستم نام نهاده است. این رساله در سال 1902 به همت دیوید نات، ناشر انگلیسی، در چاپخانه برادران گریم در لندن به چاپ رسیده است. پاتر خود را با پیشگفتاری آغاز و، در آن، مطالب گوناگونی را مطرح می کند از قبیل نبرد پدر و پسر و داستان رستم و سهراب به عنوان کامل ترین نمونه آن، ازدواج دور از دیار مرد، پیوند گذرا و دایم، عوامل جدایی مرد از خانواده، پنهان ماندن اصل و نژاد و نقش و جایگاه زن در داستان ها، برون همسری، زن سالاری در قبایل گوناگون ازدواج های آزمایشی، مهمان نوازی جنسی. از آنجا که پاتر داستان «رستم و سهراب» را بنیاد کار خود قرار داده، به جزییات آن نظر داشته و هر کدام را جداگانه مطرح کرده و نظایری برای آن آورده است. مثلا رستم در سرزمین سمنگان با تهمینه آشنا می گردد که به «ازدواج دور از دیار پهلوان» تعبیر و پیامدهای آن گزارش شده است. دیگر، پیشگامی تهمینه در اظهار عشق به رستم که نویسنده درباره آن به نکته های باریکی اشاره کرده و نتیجه گرفته که، در قصه های اقوام کهن، این پیشدستی هرزگی و سبکی زن به شمار نمی آمده است. همچنین دور شدن مرد پس از ازدواج گذرا و ترک زن و فرزند به قصد بازرگانی یا جنگاوری و پیامدهای ناشی از آن.
نقد و تحلیل شرح های لیلی و مجنون نظامی گنجوی
حوزه های تخصصی:
بخش عمده ای از تحقیقات ادبی دربارة مثنوی لیلی و مجنون نظامی، به شرح ابیات و معنی لغات ـ چه شرح کامل و چه گزیده ـ اختصاص دارد.
در این مقاله ابتدا به معرفی و نقد ساختاری و محتوایی شرح ها پرداخته شده و سپس ریشه های اختلاف نظر شارحان، در سه حوزه زیر، با ذکر مثال هایی از ابیات لیلی و مجنون، تبیین و تحلیل شده است:
الف) واژگان؛ گاه اختلاف نظر شارحان در معانی حقیقی و استعاری واژه ها و یا حقیقی یا استعاری بودن واژگان، سبب اختلاف معانی ابیات شده است.
ب) عبارت؛ گاه اختلاف نظر در معانی حقیقی یا کنایی عبارت و یا معانی گوناگون کنایی موجب اختلاف معنای ابیات شده است.
ج) کل بیت؛ گاهی نیز اختلاف نسخه ها، تعقید معنوی، استعداد تأویل پذیری ابیات و چگونگی خواندن بیت، سبب بروز معانی گوناگون گردیده است
نقد تحلیلی - تطبیقی منظومه «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنون» نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع ادبی معروف و گسترده در زبان فارسی، ادبیات غنایی است. دوره کمال اشعار غنایی نیز در زبان فارسی از قرن چهارم آغاز گردیده است. در ادب پارسی در کنار قالب غزل، برای بیان مضامین غنایی و عاشقانه، استفاده از مثنوی های عاشقانه نیز رواج دارد. اصولا داستان سرایی از انواعی است که بسیار زود در شعر فارسی مورد توجه قرار گرفته است. عنصری در قرن پنجم چند داستان و از جمله «وامق و عذرا» را به نظم کشید. عیوقی نیز داستان «ورقه و گلشاه» را به نظم در آورد و در همین قرن داستانهای کهن ایرانی «ویس و رامین» به شعر در آمد. در پایان قرن ششم هجری، نظم داستان ها بویژه داستان بزمی و غنایی به وسیله نظامی گنجوی به حد اعلای کمال رسید. وی چند داستان معروف زمان خود را به نظم در آورد. در بین سرایندگان قصه های بزمی و عاشقانه، هیچ شاعری بیشتر از نظامی توفیق قدرت نمایی نیافته است؛ هنر نمایی های این شاعر در ضمن داستان سرایی فراوان است و تاثیرگذاری او در تاریخ تحول این هنر، وی را صاحب دستاورد پرباری در شعر غنایی کرده است، تا جایی که اکثر سرایندگان منظومه های عاشقانه، دانسته یا ندانسته، تحت تاثیر سبک و شیوه داستان پردازی او قرار گرفته اند. انتخاب الفاظ و ترکیبات مناسب، ایجاد ترکیبات خاص و تازه، ابداع مضامین نو و دل پسند، تصویر جزئیات، دقت در وصف، ایجاد مناظر بدیع و طبیعی، به کارگیری صور خیال مطبوع و بهره مندی از عالی ترین تکنیک های داستان سرایی و ... از عوامل موفقیت بی نظیر او در این عرصه است. بنابراین با توجه به درخشش دو منظومه «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنون » نظامی در ادب فارسی نگارنده کوشیده است، ضمن پرداختن به اهمیت و نقش نظامی در تاریخ داستان سرایی ادب فارسی و پس از ارایه تلخیص و چهارچوب کلی این دو داستان، آن دو را به روش تطبیق و مقایسه مورد بررسی قرار دهد.
مقایسه تحلیل کنایه و آیرونی ( Irony ) در ادبیات فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کنایه، یکی از ابزارهای مهم انتقال معنی و مفهوم در زبان فارسی است که در بلاغت جایگاه مهمی دارد. آیرونی نیز در زبان انگلیسی و در بلاغت غربی برای رساندن پیام از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
اگرچه در فرهنگ اصطلاحات اغلب کنایه را معادلی برای آیرونی آورده اند، اما بررسی تعاریف و شواهد نشان می دهد که آنچه را غربیان آیرونی می گویند با کنایه فارسی تفاوت های فراوان دارد؛ هرچند شباهت هایی نیز بین آنها دیده می شود. کنایه فارسی اغلب تقسیم بندی هایی مانند کنایه از صفت، کنایه از موصوف و کنایه از فعل همچنین کنایه قریب و کنایه بعید دارد یا اینکه آن را به ایماء، تلویح، رمز و تعریض تقسیم کرده اند و این تقسیم بندی اغلب در کلمات و یا ترکیبات و عبارات کوتاه است. در حالی که تقسیم بندی آیرونی بیشتر از جهت ساختار و محتواست و با کلیات ارتباط دارد، مانند: structural irony ، verbal irony، dramatic irony، Socratic irony، cosmic irony و امثال آن؛ این مقاله به اختصار به بیان شباهت ها و تفاوت های این دو مقوله می پردازد.
سیر ادبیات کودکان و نوجوانان در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ایران کشوری کهنسال با سابقه دیرینه فرهنگی با 6 هزار سال تمدن و 2500 سال تاریخ مدون است و صاحب ادبیاتی غنی و پربار هم در شکل شفاهی و هم به صورت نوشتاری آن است که کودکان این مرز و بوم از این میراث بی نصیب نمانده اند. با توجه به اینکه سیر تحول ادبیات در هر کشوری تحت تاثیر فرهنگ، اجتماع و اوضاع سیاسی و اقتصادی آن جامعه است، ادبیات کودکان و نوجوانان نیز در ایران از این مساله مستثنی نیست و می توان آن را به 4 دوره تقسیم کرد که در هر دوره ای با سیر نزولی یا صعودی با درونمایه های متفاوت و سبک ها و انواع ادبیات از قبیل آثار ترجمه شده -آثار کهن و آثار کلاسیک- همراه بوده است .همچنین در هر دوره ای با برگزاری سمینارها و نمایشگاه ها در حوزه های شعر، تصویر، نقدهای ادبی و انواع مجلات و روزنامه ها در قالب کودکان و نوجوانان همراه بوده است. در نهایت با ورود فناوری های جدید در عرصه زندگی کودکان و نوجوانان و تاثیر آنها در ادبیات مکتوب و جایگاه ادبیات کودکان ایران در شرایط فعلی، یعنی؛ ورود به مرحله چهارم یعنی خلق مستقل ادبی را می توان شاهد بود.
رساله قشیریه و تأثیر آن بر یکی از متون صوفیانه قرن دهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استاد امام عبدالکریم بن هوازن قشیری(376-465 هـ.ق) یکی از بزرگ ترین عالمان، عارفان و متکلمان بزرگ قرن پنجم هجری قمری است که آثار فراوانی به او نسبت داده شده است.مهم ترین اثر عرفانی او، کتاب الرساله القشیریه است.این کتاب چه در زمان مؤلف و چه پس از او از مهم ترین متون صوفیه بوده که همواره مورد توجه عارفان و صوفیان قرار می گرفته است.از سوی دیگر، یکی از عارفان و عالمان بزرگ کُرد در قرن دهم هجری به نام سیدمحمدحسن، مشهور به مصنّف(909-1014 هـ.ق) که دارای تألیفات فراوانی است، اثری به نام سراج الطریق دارد.این اثر که در محتوای عرفان اسلامی به نگارش درآمده، به نظر می رسد به تأثیر از رساله قشیریه نوشته شده است. نگارنده در این مقاله که به روش تحلیلی- توصیفی با استفاده از منابع کتابخانه ای نوشته شده، قصد دراد با مقایسه دو اثر، میزان تأثیرپذیری سراج الطریق از رساله قشیریه را مورد بررسی قرار دهد.نتیجه ای که از این پژوهش گرفته می شود این است که سراج الطریق نه تصنیف و نه تألیف است؛ بلکه می توان آن را در عداد تحریری دیگر از رساله قشیریه و یا دگر بیانی به شمار آورد.
مروری بر فتیان و فتوت نامه ها
حوزه های تخصصی:
این مقاله، مروری است بر سیر جوانمردی از دیرباز تا امروز شامل:پیشینه ی جوانمردی، ارتباط عیاران با فتیان، پیوستگی صوفیان با آنان، تأثیری که این فرقه بر سیاست داشتند، ملامتیان و فتیان و سرانجام، جوانمردان در لباس ورزشکاران باستانی، که این چهره ی ملموس کنونی آنان است.هر چند هنوز هستند افراد اندکی که راهی زورخانه ها می شوند، ولی باید گفت:امروزه، فتوت و چهره ی فتیان و آنچه به ایشان مرتبط می شود به اندازه یی کم رنگ شده است که می توان آن را هاله یی از جانمردی محسوب داشت.
در مقاله ی حاضر آنچه عنوان شده منحصر به فتوت نامه های منثور و غیر صنفی است و به طور کلی، هشت رساله را دربر می گیرد، شامل: فتوت نامه ی شهاب الدین عمر سهروردی(رساله ی یکم)؛رساله ی دوم سهروردی؛فتوت نامه ی عبد الرزاق کاشانی؛فتوت نامه ی شمس الدین آملی؛ فتوت نامه ژی نجم الدین زرکوب؛فتوت نامه ی دریش علی بن یوسف کرکهری؛ فتوت نامه ی میر سید علی همدانی؛فتوت نامه ی سلطانی.
مستوره کردستانی مهین بانوی شعر و هنر و عرفان
حوزه های تخصصی:
از میان زنان شاعر پارسی گوی تنها تعداد محدودی از آنان علاوه بر داشتن جوهره و توانایی شعری از خط فکری معینی پیروی می کنند. از این روست که این افراد، نامی درخور و سزاوار در تاریخ ادبیات زنان ایران به دست آورده اند. یکی از برجسته ترین این بانوان، بزرگ بانوی شعر و ادب و عرفان، ماه شرف خانم، معروف به مستوره کردستانی است. شاعری دارای فضل و کمال و خط و ربط و شعر و انشا.
در مدت نزدیک به 90 سال که از درگذشت این بانوی فاضله می گذرد همه آثار وی جز دیوانِ شعر دو هزار بیتی او و تاریخ کردستان، که در شرح حالات و حکمرانی وُلات اردلان از آغاز تاسیس این سلسله تا زمان مؤلف است، از بین رفته است.
مستوره، شاعری شیعی و دوستدار اهل بیت، علیهم السلام، بود که برخی اشعارش در ستایش امیرمؤمنان علی، علیه السلام، است. وی شاعری پیرو سبک عراقی است و همچون برخی شاعران دوره قاجار، خطی خوش و زیبا دارد؛ چنان که در زمره خطاطان بنام زمانه خویش جای می گیرد. وی با برخی از سخنوران برجسته زمانه اش چون یغمای جندقی و ملا خضر نالی، شاعر دردآشنا نیز مراوداتی داشته است. مستوره سخنوری خوش ذوق، فهیم و مستغرق عوالم عرفانی بود؛ اما نه بدان معنا که شعرش خالی از مضامین اجتماعی و درگیری های عصر و زمانه اش باشد. بیان مفاهیم عالی انسانی و مضامین دینی در اشعار او موج می زند؛ به ویژه جلوه های عزاداری سرور شهیدان حسین بن علی، علیه السلام، و مدح پیامبر اکرم، صلی الله علیه و آله و سلم، و ائمه اطهار، علیهم السلام، بخصوص امیرالمؤمنین علی، علیه السلام.
از دیگر ویژگی های شعر مستوره کردستانی رویکرد او به عرفان و مضامین عرفانی است که صبغه خاصی به شعر او داده است.
نگاهی به خاطره نویسی و مقایسة آن با زندگی نامه و سفرنامه
حوزه های تخصصی:
تحقیق و پژوهش دربارة خاطره نویسی و خاطره نگاشته ها، از نظر ویژگی های ادبی در این آثار، به معیارهای ادب شناختی در ادبیات تاریخی مربوط می شود.
زبان و آرایه های ادبی در خاطره نگاشته ها، آنها را به سمت یک اثر ادبی سوق می دهد. ازسوی دیگر، خاطرات یکی از منابع کشف حقایق تاریخی است؛ یعنی ویژگی های ادبی و تاریخی را با هم دارد. از این رو، خاطره نویسی، گونة مستقلی از ادبیات تاریخی به شمار می آید که باعث تقویت و گسترش انواع ادبی در زبان فارسی شده است. رابطة زندگی نامه و خاطره نگاشته و همچنین رابطة سفرنامه و خاطره نگاشته، رابطة عموم و خصوص است. در ادبیات فارسی اگر نویسندة خاطرات و زندگی نامه ها ذوق ادبی داشته باشد، اثر او به صورت یک نوع ادبی مستقل درمی آید که شایستة توجه است، مانند کتاب شرح زندگی من اثر عبداللّه مستوفی. بیشتر خاطره نگاشته ها به زبانی ساده، روان و تا حدودی خودمانی و نزدیک به زبان محاوره نوشته شده اند. متأسفانه هیچ گونه قانون و معیار و چارچوب معینی برای نگارش خاطرات وجود ندارد و این مسأله کار سنجش و ارزیابی آنها را مشکل کرده است.
تأویلات مولوی از داستانهای حیوانات (بررسی 53 داستان حیوانات و تأویلات آن در مثنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی هدف مولانا از بیان داستانهای حیوانات می پردازد و تاویلهای خاص او را در این داستانها نشان می دهد. بیش از 50 حکایت در مثنوی با بهره گیری از حیوانات شکل گرفته و مولوی تقریبا از 38 نوع حیوان برای تاویل افکار و اندیشه هایش استفاده کرده است. این حیوانات شامل پرندگان، حیوانات وحشی، اهلی، دریایی و حشرات و... هستند. خر در 7 و باز، شیر، گاو و سگ هر کدام در 5 داستان بیشترین بسامد را دارند. در میان 38 شخصیت حیوانی مذکور، 31.5 درصد، پرندگان، 39.5 درصد حیوانات وحشی و صحرایی، 16 درصد حیوانات اهلی و خانگی، 5 درصد حشرات و 8 درصد حیوانات دریایی وجود دارند. از نمادگشایی این داستانها حدود 76 تاویل - که اغلب مربوط به خداوند، انسان کامل، انسان زمینی و اوصاف ذمیمه اوست - به دست می آید. عمده این تاولیها به مفاهیم ارزشمندی پایان می پذیرد؛ مانند داستان روح انسان، مرگ و معاد و رستاخیز، داستان حضرت حق و اولیا و انبیا و مخالفان آنها، برتری حواس باطن بر حواس مادی و ظاهری، نگه داشتن خداوند بندگان شایسته خود را، آداب دعا کردن، مقایسه عارفان و ظاهربینان و دهها مفهوم ارجمند دیگر. مولانا در تاویلات خود از این داستانها مفاهیم عمیق عرفانی و معانی پیچیده حکمت بشری را طرح می کند. در بسیاری از مواقع این مفاهیم و تاویلات بر داستان غلبه پیدا می کند و مولانا پس از بیان آنها دوباره به داستان بر می گردد و بارها بیان می کند که این قصه ها و تمثیلها نمی تواند آن مفاهیم عمیق را برتابد و خود از عجز تمثیل و داستان مطرح شده در بیان آن معانی اظهار شرمساری می کند. در این پژوهش حیوانات و تاویلات مولوی از آنها دسته بندی شده، بسامد و تکرار آنها معلوم گردیده، سپس با ارایه نمودار و جدولهایی، نتایج تحقیق عینی و ملموستر نشان داده شده است.
تمثیل و مثل در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاعران و نویسندگان فارسی هر یک به فراخور زمینههای فرهنگی و ادبی خود از ضربالمثل به طریق ارسال مثل بهرهگیری کردهاند. برخی شاعران تأثیرگذار ادب فارسی نیز کلام آنها خود در حکم ضربالمثل درآمده و امثال منظوم فراوانی از آنان در گنجینهی زبان و ادب فارسی به یادگار مانده است. یکی از شاعران بزرگ مولانا جلالالدین است که هم بسیاری ازمثلهای فارسی را به طریق ارسال مثل در شعر خود به کار برده و هم تعداد زیادی از ابیات و تمثیلهای او زبانزد عام و خاص شده است. در این مقاله کوشیدهایم حدود پانصد مثل از هر دونوع را استخراج و به ترتیب الفبایی بیاوریم. انتخاب این مثلها بر اساس شهرت و ضبط و درج آنها در کتابهای معروف امثال؛ نظیر امثال و حکم دهخدا، دوازده هزار مثل فارسی شکورزاده، فرهنگ امثال سخن دکترانوری و نظایر آن بوده است والاّ ابیاتی که قابلیتهای بالای مثلی دارند و یا حکمتی استوار در آن طرح شده در مثنوی کم نیستند. این تعداد آنهایی هستند که به شهرت بیشتری رسیدهاند. بیشترین امثال مولانا مربوط به مثنوی است ؛ازینروتنها امثال مثنوی را برگزیدیم. این تعداد مثل از مولانا وکاربرد آنها نزد مردم نشانگر عمق نفوذ کلام الهی و عرفانی مولانا در ذهن،زبان و ضمیر مردم است.
حرف شرط «اگر» در دستور زبان فارسی و معادل های آن در زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه جمله های شرطی به دلیل منطبق نبودن ساختار نحوی دو زبان فارسی و عربی، همواره مشکلاتی برای مترجم پدید می آورد. یکی از جوانب این دشواری ناشی از انطباق نداشتن ادوات شرط فارسی و عربی است؛ بدین معنی که بیشتر جمله های شرطی در زبان فارسی با حرف شرط «اگر» بیان می شود، در حالی که در زبان عربی بیش از یک واژه معادل حرف شرط «اگر» قرار می گیرد. با توجه به اهمیت معنایی جمله های شرطی در متون دینی و ادبی و به منظور ایجاد تعادل میان ساختار نحوی دو زبان فارسی و عربی در فرایند ترجمه، پژوهش حاضر بر آن است با بررسی و تحلیل ساختار نحوی جمله های شرطی زبان فارسی و عربی و تأمل در کیفیت قواعد نحوی آن، الگوهایی برای برگرداندن جمله های شرطی فارسی با حرف شرط «اگر» به عنوان اصلی ترین ادات شرط، به زبان عربی به عنوان زبان مقصد ارائه کند.
نگاهی گذرا به پیشینه نظریه های روایت
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، ابتدا به اختصار تبارشناسی پژوهش های روایت شناختی را در آغاز قرن بیستم (یعنی پیش از شکل گیری رشته ای به نام روایت شناسی) بیان، و به طور مشخص ریخت شناسی روایت را در آلمان، روسیه و سنت آنگلو-آمریکایی معرفی می کنیم. سپس بخش عمده مقاله را به بررسی روایت شناسی ساختارگرا و تقابل های دوگانه، مقوله بندی عناصر روایی و رده شناسی روایت اختصاص می دهیم. در این بخش، مهم ترین آرای ژرار ژنت، استانزل، جرالد پرینس، میکی بال و سیمور چتمن به اجمال بازگو می شود. در پایان، نگاهی می افکنیم به تحولات غیرصورتگرای متأخر در این حوزه که بیشتر مبتنی بر مطالعات شناختی بوده اند. در این میان توجه خود را بر کاربردشناسی زبان شناختی و به ویژه روند احیای الگوهای زبانی توسط مطالعات شناختی متمرکز می کنیم؛ به این ترتیب، روش پژوهش حاضر، نظری می باشد.
تحلیل امید و یأس در اندیشه و داستان پردازی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستانهای مثنوی از خوش بینی و امید سرشار است تا جایی که می توان گفت در نگاه مولوی امید، نشاط و شادی، امری جوهری و اصیل به شمار می رود. بنیاد روحی بشر بر امید و شادی سرشته شده و نا امیدی و اندوه بی نشاط و غم، اعتباری و عارضی و گذرنده است. این پژوهش، که با روش اسنادی و از طریق استنباط از همه عناصر بویژه مضمونها و شخصیت پردازی داستانها صورت گرفته، حکایتگر این معناست که امید به گونه ای ناگسستنی با تار و پود اشعار مولوی گره خورده و تصاویر شعری او مملو از مفاهیم و مضامین امیدواری و لوازم مربوط به آن است و شادی و نشاط و غم گریزی در شعر او موج می زند. نگاه مولوی به طبیعت نیز امید دهنده است؛ حتی وقتی از پاییز سخن می گوید آن را حیات مجدد، رستاخیز روح و مقدمه بهار می داند و به همراه آن از بهار و رویش دوباره طبیعت دم می زند. در شعر او یاس و حزن و غم جایگاهی بنیادی ندارد. بررسی موسیقی بیرونی، میانی و کناری مثنوی معنوی نیز نشان می دهد که با شاعر امیدواری سر و کار داریم؛ حتی فراوانی اوزان پر جنبش و شاد و ابتکار و نوآوری در آفرینش اوزان نادر یا تازه در غزلیات شمس از ذهنی نشان دارد که به نوشدن و نو گفتن و امیدواری مایل است و نا امیدی را سترونی ذهن می داند.
نفس و بازتاب آن در مثنوی مولانا
حوزه های تخصصی:
نَفْس مراتب دارد: نفس اماره، نفس لوامه، و نفس مطمئنه. مولانا اصطلاحات نفس سَبُعی و نفس بَهیمی را به کار می برد. مولانا نفس را چون دزدی می داند که طاعات و عبادات ما را از انبار وجودمان می رباید. گاه نفس را به دوزخی تشبیه می کند که خود همچون اژدهاست. او نفس را سرمنشأ تمام گمراهیها می شمارد. قرآن در آیه دوم از سوره «القیامه» به نفس لوامه اشاره و از آن به روح انسانی که دچار لغزش شده تعبیر می کند.
در این مقاله، نویسنده با ارجاع به اشعار مولانا و، همچنین، برخی منابع معتبر انواع نفس را توضیح می دهد و به موازات آن راههای درمان امراض نفس و چگونگی مبارزه با آن را بیان می کند.