فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۱۶٬۳۲۵ مورد.
۱۳۶۱.

پژوهشی در اصل و منشأ تمثیل فیل و کوران؛ تمثیلی از حدیقه سنایی و مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی تمثیل شناخت تعالیم بودایی اصل و منشأ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۲۳۸۲
استفاده از تمثیل در روزگاران باستان در میان برخی اقوام برای تعلیم و تبیین مقاصد، رایج بوده است؛ در میان هندوان و بوداییان حرمت و تقدسی داشت؛ از اصول تعالیم آنان به حساب می آمد و از طریق آنان در میان دیگر فرهنگ ها رواج یافته است. داستان «فیل و کوران» از داستان های معروف است که در آثار دینی، ادبی و عرفانیِ چند ملت دیده می شود؛ در همه این موارد، تمثیل مورد نظر«ناتوانی حواس ظاهر بشر در شناخت حقایق اشیاء و امور» را بیان می کند. شهرت این تمثیل در میان هندوان به اندازه ای است که به «قاعده پیل و کوران» «Andhagayanyaya» ضرب المثل شده است و در مورد کسانی به کار می رود که تنها با شناخت جزئی از حقیقت، آن هم به صورت ناقص و ناتمام، گمان می برند بر تمام حقیقت، معرفت کامل حاصل کرده اند. مقاله حاضر با رویکرد ادبیات تطبیقی، ریشه و منشأ تمثیل مورد نظر را در میان متون فارسی و عربی جست و جو کرده، سرچشمه آن را در منابع هندی و بودایی، در مجموعه ای به نام«اُدانا (UDANA)» که شامل سخنان و تعالیم بودا به پیروانش بوده، یافته است. این تمثیل در طول عمر بیش از دوهزارو پانصد ساله و مسیر سفر خود، تغییراتی را هم برخود پذیرفته است. هر شاعر و نویسنده ای متناسب با ساختار و نظام فکری و فرهنگی خود در بهره گیری از آن تغییراتی داده است. این تغییرات در قالب جدولی در متن آورده شده است که شباهت ها و تفاوت ها را نشان می دهد.
۱۳۶۲.

مطالعه تطبیقی لغات در نمونه هایی از اشعار مولانا، سنایی و عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لغات ترکیبات تعبیرات اصلاحات کنایات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۵۹
بی راه نخواهد بود اگر ادعا شود غیر از مولوی و حافظ شاعر دیگری نداریم که در میان خانواده های ایرانی، اصناف و طبقات مختلف جامعه، فرهیخته و بی سواد، فقیه و عامی، درویش و سلطان و... محبوبیت و نفوذ داشته باشد، تا آنجا که در خیر و شر و در تصمیمات مهم زندگی به کلام اش تأسی جسته و الگوی رفتاری می گیرند. کلمه، کلید ورود به دنیای شعر شاعر است، که به اَشکال مختلفی چون ترکیب، اصطلاح، اعلام، تلمیح و کاربردهای مجازی جلوه می کند؛ به رغم اهمیت بسزایی که در درک شعر دارد، هنوز به شکلی منظم و با رعایت اصول مدخل نویسی در یک کتاب جمع آوری و معنی نشده است. این مقاله اولین تلاش در این راستا می باشد که به روش کتابخانه ای و از طریق فیش برداری، مراجعه به شروح و تفاسیر معتبر و فرهنگ های لغت و اصطلاحات قدیم و جدید، تقدیم خوانندگان می گردد. ویژگی این رساله، «بیت محور» بودن معانی لغات و ترکیبات است، بدین معنی که هدف، تدوین یک فرهنگ لغت نبوده، بلکه غرض اصلی رفع مشکلات ابیات «مثنوی» مولوی - دفتر اول- بوده، بدین لحاظ از میان معانی متعدد و متفاوت برای یک لغت در فرهنگ های لغات و اصطلاحات، تنها معنایی که به کار بیت می آید و مناسب محور عمودی و افقی بیت است، ضبط گردیده است.
۱۳۶۵.

مقایسه نظریات مولوی درباره زبان، عشق و آفرینش در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زبان عشق عرفان مثنوی معنوی آفرینش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۵۲
در اندیشه عرفانی مولانا حقیقت زبان ریشه در معنا دارد که منبعث از بارگاه الهی است. مولانا در «مثنوی» نسبت به زبان دیدگاهی کاملاً درونی و محتوایی دارد. در نظر وی دنیا همواره در حال تحول است و هر لحظه مشکل و صورت تازه ای می یابد. در تعاملات عرفانی مولوی پیرامون زبان، حقیقت زبان چیزی از جنس لفظ نیست بلکه از جنس صداست و آن «صدا» سرچشمه اصلی کلمات است. نظریات عرفانی مولانا بر ارکان خاصی استوار است که یکی از آن ها رکن عشق که مولانا آن را در لابه لای اشعار خود اساس پیشرفت ها و کرامت های انسانی می داند و در عین حال مولانا خداوند را مظهر و محور اصلی عشق معرفی می کند. عشق به خداوند در سرتاسر «مثنوی» شریف با عشق است. نظام موجود در جهان با هماهنگی خاصی قابل رؤیت است و حکمت خداوند ایجاب می کند که همه چیز و همه کس در محل به خصوص خویش بگیرند.
۱۳۶۶.

بررسی کاربرد منابع دانش و تأثیر آن بر میزان موفقیت فارسی آموزان عرب زبان (راهبردهای استنباط معنی واژگان فارسی با ریشۀ عربی)

کلید واژه ها: درک مطلب راهبردهای استنباط معنی واژگان فارسی آموزان عرب زبان منابع دانش واژگان فارسی با ریشه عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۲۹
هــدف از ایــن پژوهــش بررســی منابــع دانــش و راهبردهــای اســتنباط معنــی اســت کــه فارســیآموزان عربزبــان در هنــگام مواجهــه بــا واژگان فارســی بــا ریشــۀ عربــی اســتفاده میکننـد. همچنیـن، میـزان موفقیـت آنـان در اسـتنباط معانـی ایـن واژگان و رابطـۀ آن بـا نـوع و تعـداد منابـع دانـش و راهبردهـای اسـتنباط معنـی مـورد اسـتفادۀ آنهـا در ایـن پژوهـش بررسـی شـده اسـت. بـرای ایـن منظـور، 64واژۀ فارسـی بـا ریشـۀ عربـی، ابتـدا خـارج از بافـت و سـپس، در قالــب یــک داســتان کوتــاه بــه 10نفــر فارســیآموز عربزبــان اهــل کشــور لبنــان داده شــد. بلنـد فکـر کـردن بـه آنها آمـوزش داده شـد و منابـع و راهبردهـای مورد اسـتفادۀ ِ سـپس، پروتـکل آنهـا براسـاس منابـع دانـش، معرفـی شـده توسـط هاسـتراپ ( )2008و راهبردهـای ارائـه شـده توسـط هـو و نسـاجی ( )2014ضبـط، ثبـت و بررسـی شـد. بـرای تعییـن سـطح ایـن افـراد، یـک آزمـون درک مطلـب گرفتـه شـد. نتایـج نشـان داد کـه ایـن افـراد از 18راهبـرد اسـتنباط معنـی واژگان و شـش منبـع دانـش جهـت اسـتنباط معنـای واژگان فارسـی دارای ریشـۀ عربـی اسـتفاده کردنـد. بهطـور کلـی، بافـت متنـی و دانـش فـرد از جهـان خـارج از عوامـل تأثیرگـذار در اسـتنباط بودنـد و بیـن میـزان موفقیـت افـراد در اسـتنباط بـا نـوع و تعـداد راهبردهـای اسـتنباط معنـی و منابـع دانشـی کـه اسـتفاده کردنـد رابطـۀ معنـاداری مشـاهده نشـد.
۱۳۶۷.

برجسته سازی در غزلی از مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برجسته سازی هنجارافزایی هنجارگریزی توازن مولانا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۵۴
تحقیق حاضر با رویکردی از تحلیل ساختاری به نام برجسته سازی فرم و محتوای غزلی از مولانا را مورد بررسی قرار می دهد. برجسته سازی به معنای ظرفیت شاعر در بکارگیری بازی های زبانی و موسیقایی و امکانات هنری خود است. به گونه ای که طرز بیان خود آشنازدا و برجسته ساز باشد. مولانا با بهره گیری از سازه های برجستگی متن از قبیل بازی های آوایی، واژگانی، نحوی و موسیقایی، هماهنگی جالب میان ساختار و محتوا را نوآوری کرد. هدف این مقاله در این است که تصویری را از درجه هنری و برجستگی مولانا به دست دهیم. در این تحقیق از روش تحلیلی- توصیفی بر طبق رویکرد ساختاری بهره برده شد تا غزل را از لحاظ برجسته سازی آوایی، واژگانی، نحوی، و معنایی بررسی کند. یافته تحقیق حاضر این است که مولوی با یاری جستن از نوآوری های ساختاری و معنایی، زبان شعری خود را از هنجار معمول در اشعار دیگران جدا و متمایز کرده است. زیباشناختی غزل مولانا در هنر بهره گیری مناسب و متَقَدِّم از همین مؤلفه ساختاری و معناشناختی تحقق یافته است.
۱۳۶۸.

بررسی سلیقه و میزان اقبال نوجوانان مدارس متوسطه اول شهر شیراز نسبت به آثار داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نوجوان ادبیات داستانی مخاطب محوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۱۷۴
این پژوهش با هدف بررسی نظر و سلیقه نوجوانان نسبت به آثار داستانی، با رویکرد کمی و از طریق پرسش نامه ای محقق ساخته به انجام رسیده است. نمونه آماری شامل 484 نوجوان پایه هفتم و هشتم (243 نوجوان دختر و 241 نوجوان پسر) است که به صورت تصادفی از مدارس 4 ناحیه آموزش و پرورش شیراز انتخاب شده اند. تحلیل یافته ها با استفاده از روش های آمار توصیفی نشان می دهد 6/71% دختران و 2/45% پسران داستان می خوانند. همچنین رمان ها و داستان های بلند، محبوبیت بیشتری نسبت به داستان های کوتاه، داستانک و دیگر گونه ها دارند. مهم ترین منبع تامین کتاب های داستان برای نوجوانان پسر و دختر، خرید کتاب و سپس مطالعه ی اینترنتی است. محبوب ترین نوع داستان در میان همه ی نوجوانان داستان های واقع گرا و پس از آن فانتزی ها هستند. دختران بیشتر طرفدار موضوعات عشقی- عاطفی و پسران بیشتر متمایل به خواندن موضوعات پلیسی- جنایی اند. گرچه در انتخاب لحن و فضای داستان بین دختران و پسران نوجوان اختلافاتی وجود دارد اما در مجموع داستان های ماجراجویانه و ترسناک بیشترین طرفدار را دارند. مقایسه ترجیحات نوجوانان در انتخاب گونه و موضوع داستان و نیز مقایسه جذاب ترین داستان های خوانده شده توسط آنان با کتاب های منتخب شورای کتاب کودک در سال های 88 تا 90 حاکی از فاصله نشر، با سلیقه و انتخاب نوجوانان است.
۱۳۶۹.

بررسی تطبیقی مضامین نوستالژی عرفانی در شعر محمدعلی شمس الدین و عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی نوستالوژی محمدعلی شمس الدین عطار نیشابوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۲ تعداد دانلود : ۴۱۶
تأثیر ادبیات عرفانی فارسی بر ادبیات عربی بسیار درخور توجه است. محمّدعلی شمس الدین از شاعران معاصر عرب است که تحت تأثیر اندیشه های عرفانی عطار نیشابوری قرار گرفته و از مضامین ارزشمند عرفانی او در اشعارش بسیار بهره برده است. این پژوهش با تکیه بر روشی تحلیلی تطبیقی می کوشد تا مضامین نوستالژی عرفانی دو شاعر را بررسی کند. دوری از وطن اصلی و دوری از معشوق حقیقی، مضمون نوستالژی دو شاعر است. نتایج این مقاله بیانگر آن است که شمس الدین، مانند عطار، غربت عرفانی برخاسته از فراق محبوب حقیقی و دوری از وطن اصلی را دریافته است. هر دو شاعر به وطن اصلی خود عشق می ورزند و آن را آرمان شهری می دانند که از آن دور مانده اند و در هجران معشوق حقیقی خود، زبان به شکوه می گشایند. در اشعار این دو شاعر، لیلی به نمادی از معشوق حقیقی تبدیل می شود و هر دو، خواهان فنا و بقا در معشوق واقعی اند. البته شمس الدین به سبب آشنایی با جریان های شعری غربی، از توجه به وطن مادی و معشوق های زمینی خود نیز غافل نیست و در اشعارش بسیار از آنها یاد می کند.
۱۳۷۰.

دگردیسی اسطوره ها در سروده های بدر شاکر السیّاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاب اسطوره دگردیسی بازآفرینی تلفیقی مضامین سیاسی اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۸ تعداد دانلود : ۷۰۷
باززایی، بازآفرینی و دگردیسی اسطوره، از شیوه های استفاده شاعران معاصر از اسطوره است؛ بدین معنا که شاعران، متناسب با مقتضیات زمانه و مضامین مد نظر خویش، به تغییر در جزء یا اجزایی از یک اسطوره و دخل و تصرّف در آن می پردازند. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، ضمن نشان دادن اسطوره های دگردیسی شده و شیوه های این دگردیسی در اشعار سیّاب، به بررسی زمینه ها و اهدافی می پردازد که موجب دگرگونی اسطوره ها در سروده های این شاعر شده اند. با توجّه به پیشگامی سیّاب در شعر آزاد عرب و بهره گیری فراوان او از اسطوره ها، این بررسی می تواند علاوه بر نمایاندن جنبه های جدیدی از رویکرد شاعری سیّاب، بخش مهمّی از شیوه ها و دلایل دگردیسی اسطوره ها را در شعر معاصر عرب نشان دهد. نتایج این پژوهش دخل و تصرّف سیّاب در اسطوره ها، انواع گوناگون اسطوره ها، اعمّ از ملّی، یونانی و دینی بودن آن ها را نشان می دهد؛ همچنین افزودن عناصری به اصل اسطوره، تغییر ماهیّت و کارکرد شخصیّت های اسطوره ای و نیز تغییر در اجزای مختلف اسطوره به ویژه در پایان بندی آن، از عمده ترین شیوه های دگردیسی اسطوره ها در سروده های سیّاب است. انطباق هرچه بیشتر اسطوره ها با وضعیّت عصر حاضر، اندیشه ها و اغراض شاعر و نیازهای سیاسی اجتماعی را نیز باید از مهم ترین اهداف سیّاب در دگردیسی اسطوره ها دانست.
۱۳۷۱.

ساختمان مفهومی بسامدهای طبیعت در شعر منوچهری دامغانی و غزلیات مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تخیل طبیعت منوچهری مولانا تصویرگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۸۱
شناخت بسامدهای طبیعت گرایانه در شعر منوچهری و مولانا می تواند راه را برای شناخت بهتر ساختار مفهومی تصویرگری در شعر آنان هموار سازد. بی تردید جذابیت و جاذبه آفرینی های منوچهری از بازنمایی اجزاء طبیعت در شعرش منحصر به فرد است. استاد شفیعی کدکنی در حوزه تصویرهای حسی و مادی طبیعت، از او به عنوان بزرگ ترین شاعر در طول تاریخ ادب فارسی یاد می کند. مولانا نیز غواص اقیانوس معرفت است و در شعرش صورتی ترکیبی از صور خیال آفاقی و انفسی از طبیعت و تصاویر اجزاء طبیعت ارائه می دهد. مقایسه طیف های معمول و معناگرایانه از عناصر طبیعت در شعر منوچهری (طبیعت گرای صرف) و غزلیات مولانا به عنوان شاعری که نگاهی عرفانی به طبیعت دارد اساس این مقاله قرار گرفته است. بررسی تطبیقی جذابیت های بسامدهای طبیعت در شعر این دو شاعر چشم انداز تحلیل طبیعت گرایی در شعر فارسی را گسترده تر می سازد.
۱۳۷۲.

جستاری در پدیدارشناسی همدلانه آنهماری شیمل برپایه آرای فردریش هایلر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنهماری شیمل پدیدارشناسی همدلی دین و عرفان فردریش هایلر اسلام مولانا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۳۴۵
از پدیدارشناسی در پژوهش های مرتبط با امور قدسی (اعم از دین و عرفان) استفاده شده است. به تبعِ پدیدارشناسی فلسفی، مهم ترین ویژگی های پدیدارشناسی دین، توصیف در برابر تحلیل، شهود ذات، تعلیق و همدلی است. بُعد «همدلی» در پدیدارشناسی دین و عرفان، کاربردی بیش از پدیدارشناسی فلسفی دارد. پدیدارشناسی همدلی، توصیف پدیدارشناسانه موضوع، از نگاه شخصِ باورمند است. فردریش هایلر در پدیدارشناسی دینی عرفانی خود، با کنارگذاشتن پیش فرض ها، به عمق «تجربه دینی» نفوذ و در رویارویی مستقیم، بی واسطه و همدلانه، آن را توصیف می کند. آنه ماری شیمل با تأثیر از دین پژوهی فردریش هایلر و با تأکید بر مؤلّفه همدلیِ پدیدارشناسی، خود را از پیش فرض های انحصارگرایانه رهانیده است تا عرفان و اسلام را دقیق تر درک کند. این تأثیرپذیری بیشتر بر الاهیات و عرفان تطبیقی، سیر از ظاهر به باطن دین، وحدت ادیان، نیایش و تأکید بر نمودهای بی واسطه و زنده استوار است. در پژوهش های آنه ماری شیمل، به سبب بروز و ظهورِ آشکارترِ پدیدارها در آداب و رسوم اجتماعیِ عامه مسلمانان و پیروان تصوف، بر مؤلّفه عاطفه و همدلی بسیار تأکید شده که همین امر گاه پژوهش های او را غیرمستند کرده است. ازسوی دیگر، گاه پژوهش های شیمل به سبب بُعد توصیفی پدیدارها و بی بهره بودن از مبانی علّیتی و تحلیلی و همچنین اتّکای آن بر دریافت های عاطفی شخصی پژوهنده، نمی تواند جهان شمول، اقناع کننده و دارای تبیین علمی باشد.
۱۳۷۳.

نقد و ارزیابی ترجمه محمد دشتی از نهج البلاغه براساس مدل گارسس (1994) (مطالعه موردی: ترجمه خطبه اول و حکمت های 1 تا 20)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیابی ترجمه نهج البلاغه محمد دشتی گارسس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۱ تعداد دانلود : ۴۷۷
نهج البلاغه از منابع مهم و معتبر دینی است که از زمان تدوین آن تاکنون با اقبال صاحبان دانش و فضل روبه رو شده است و مترجمان متعددی با هدف تبیین و تشریح این شاهکار گرانقدر امیرالمؤمنین (ع) به ترجمه آن پرداخته اند. اما سؤال اینجا است که این ترجمه ها تا چه حد توانسته اند اعجاز، قدرت و گیرایی کلام امیر (ع) را به نحو احسن به جامعه فارسی زبان معرفی و منتقل کنند؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف ارزیابی کیفیت ترجمه صورت گرفته از نهج البلاغه توسط محمد دشتی، انجام گرفته است. در میان الگوهای متعدد ارزیابی کیفیت ترجمه ، الگوی گارسس که در مقایسه با الگوهای پیشنهادی دیگر به نسبت جامع تر است به منزله چارچوب پژوهش درنظر گرفته شده است. این الگو چهار سطح معنایی -لغوی، نحوی- واژه شناختی، گفتمانی- کارکردی و سبکی- منظورشناختی (عملی) را شامل می شود. هرکدام از این سطوح، دارای زیرگروه ها و اجزای خاصی هستند که متون ترجمه شده براساس آن ها ارزیابی می شوند. در این پژوهش، ترجمه خطبه اول و حکمت های 1 تا 20 از مترجم نامبرده برای ارزیابی کیفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است و پس از تعیین میزان فراوانی هر یک از زیرگروه های موجود در سطوح چهارگانه طبق الگوی گارسس، نتایج به صورت نمودار نشان داده می شود. نتیجه ارزیابی براساس تکنیک های مثبت، منفی و خنثی بیانگر این است که ترجمه دشتی دارای معیار مقبولیت بوده و از کیفیت به نسبت بالایی برخوردار است. براساس 3 حوزه افزایش، مانش و کاهش در ترجمه، ترجمه دشتی در حوزه افزایش، بسامد بیشتری دارد؛ زیرا ترجمه این شاهکار ادبی که دارای فصاحت و بلاغت بوده به صورت روان و محتوامحور به انجام رسیده است و مخاطب در فهم آن با چالش چندانی در درک موضوع مواجه نمی شود و روش وی یک روش مقصدگرا بوده است.
۱۳۷۴.

ادبیّات تطبیقی و جایگاه آن در آینده مطالعات ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی ادبیات جهان مطالعات فرهنگی مطالعات ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۱ تعداد دانلود : ۳۷۸
ادبیّات تطبیقی، به مثابه نگرشی ادبی، تاریخ بسیار پر فراز و نشیبی را تجربه کرده است. گروهی تا مدّت ها تفاوت چندانی میان این نگرش و ادبیّات جهان قائل نبودند و حتّی در برهه ای از زمان، آن ها را در رقابت با یکدیگر می پنداشتند. مدّتی از این شرایط نگذشته بود که ادبیّات تطبیقی به تدریج، به واسطه آنچه به منزله بی ثباتی در پایگاه نظری قلمداد می شد، مورد انتقاد قرار گرفت. این نظراتِ به طور عمده سخت گیرانه، رو به فزونی داشت و تا آنجا پیش رفت که حتّی در اواخر قرن بیستم، تعداد محدودی از پژوهشگران این حوزه از ادبیّات تطبیقی به مثابه نگرشی منسوخ و بی پایه و اساس یاد می کردند؛ امّا همه این کشمکش ها نشان از حضور مؤثّر این سبک مطالعات ادبی در میان پژوهشگران و عدم درک دقیق و درست آن توسّط تطبیقگرایان بود. در پایان قرن بیستم، با تلاش های بی وقفه پژوهشگران این حوزه و درک بیشتر منتقدان ادبی از این روش، هجمه ها کاهش یافت و بحران های یادشده تاحدودی رفع شد. ادبیّات تطبیقی در قرن حاضر به یکی از اصلی ترین روش های مطالعه ادبیّات تبدیل شده و بسیاری از دانشگاه ها، واحد هایی در حوزه مطالعات ادبی تطبیقی داشته یا حتّی گروه های آموزشی ای با این نام تأسیس کرده اند. پژوهش حاضر، با روشی بنیادی و با تکیه بر تاریخچه کنونی ادبیّات تطبیقی به مثابه ابزار لازم پژوهش، جایگاه ادبیّات تطبیقی را میان سایر نگرش ها بررسی کرده و وضعیّت و اهمّیّت آن را در قرن حاضر به بحث و گفتگو گذاشته است. نتیجه اینکه به واسطه تغییرات گسترده در سبک و سیاق مطالعه ادبیّات و نقد ادبی همراه با محوریّت روزافزون فنّاوری های مختلف و دنیای مجازی، ادبیّات تطبیقی می تواند چارچوب مناسبی را برای مطالعه مقایسه ای ادبیات با سایر رشته ها و علوم فراهم آورد.
۱۳۷۵.

مطالعه تطبیقی خیانت و ساختار روایی آن در فضایی ناتورالیستی در پیر و ژان گی دو موپاسان و گرداب صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیر و ژان گرداب گی دو موپاسان صادق هدایت ناتورالیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۳۷۶
ادبیات تطبیقی همواره فضایی فراهم کرده تا ادبیات ملل مختلف با هم دیگر به گفت گو بنشینند و به تعامل و زایندگی بپردازند. بینامتنیت یا حضور قابل توجه عناصری از متون مشخص در اثری دیگر، از مواردیست که در گستره ادبیات تطبیقی جای می گیرد. صادق هدایت از پیشگامان ادبیات مدرن در ایران و از جمله نویسندگانی که آشنایی عمیق با ادبیات غرب و به ویژه ادبیات فرانسه داشته، در بسیاری از آثار خود متأثر از نویسندگان صاحب سبک خارجی بوده است. داستان کوتاه گرداب که در فضایی تلخ و ناتورالیستی رخ می دهد، یکی از آثار هدایت است که به شدت تحت تأثیر مکتب ناتورالیسم و به ویژه رمان ناتورالیستی پیر و ژان گی دو موپاسان به نظر می رسد. مضمون خیانت که به فروپاشی خانواده ای به ظاهر خوشبخت منتهی می شود و ساختاری که این مضمون در قالب آن روایت می شود، حلقه اتصال این دو اثر هستند. این مضمون در دو اثر، با استفاده از قوانین مکتب ناتورالیسم که به ترسیم بی پروای هر آن چه که در جامعه و در میان بشریت به انحطاط می انجامد، پرورانده می شود. مسئله اصلی در مقاله حاضر یافتن ریشه ها و مصادیق خیانت در دو اثر با تکیه بر ساختار روایی و تحلیل رفتار شخصیت ها در مواجهه با این بحران خانوادگی خواهد بود. در نهایت سعی بر این خواهد بود تا از این رهگذر به هدف اصلی این مطالعه تطبیقی که توضیح عناصر ناتورالیسم در داستان گرداب و هم ارزی آن با عناصر ناتورالیستی رمان موپاسان می باشد، دست یابیم.
۱۳۷۶.

جمالیه الملامح الانزیاحیه فی أشعار عزّالدّین المناصره علی أساس نظریه جیفری لیتش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عزالدین المناصره الانزیاح مزج التفعیلات المفارقه الألفاظ العامیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۲۱۹
إنّ الانزیاح ظاهره من الظواهر الهامه فی الدارسات الأسلوبیه التی تهتم بلسان النص الأدبی علی أنّه لغه مضاده لما هو معتاد ومن هنا سعی هذا البحث إلی دراسه هذه الظاهره علی ضوء المنهج الوصفی – التحلیلی، فی شعر عزّالدّین المناصره الذی رغب فی انتهاک قواعد اللغه العادیه وثار على قیودها. یهدف هذا البحث إلی الکشف عن جمالیات الانزیاح واستجلاء أبعاده لدى هذا الشاعر الذی حفل شعره بهذه التقنیه الفنیه مما تدلّ النتائج علی أنّ الانزیاح الدلالی کان من الملامح الأکثر حضوراً لدیه، حیث قد تمکّن الشاعر من أن یحقّق علاقه بعیده ملهمه بین الدّال والمدلول من خلال أسلوب المفارقه وتراسل الحواس. أمّا تجلّیات الانزیاح فی المستوی النحوی فتتبدّی فی التقدیم والتأخیر والاعتراض وفی المستوی الإیقاعی کان الحضور المکثّف للمزج بین التفعیلات واستخدام التکرار الصوتی أمّا فی المستوی الکتابی فلجأ الشاعر إلی تفتیت الألفاظ واستخدام السطور المتساقطه والبیاضات المنقّطه. وفی المستوی الأسلوبی، لجأ الشاعر إلی استخدام الألفاظ العامّیه ومیلاد ألفاظ جدیده بواسطه التصرف فی بنیه الکلمه. إنّ الغرض الجمالی العام لکلّ من هذه التجلیات هو إثاره الدهشه والمفاجأه لدی المتلقّی إلا أنّ الغرض الخاص فهو یختلف باختلاف السّیاق الذی ترد هذه الظاهره فیه.
۱۳۷۷.

اندیشه های رمانتیکی ژاله قائم مقامی با تکیه بر مباحث اسطوره ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: اسطوره اسطوره سازی رمانتیسم ژاله قائم مقامی شعر معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۶ تعداد دانلود : ۳۰۷
نقش سازنده اساطیر در شکل گیری بنیادهای فکری جوامع بشری و نیز ضرورت تعمق انسان در هریک از جلوه های آن در طول زندگی به ویژه عصر معاصر بر همگان مبرهن و روشن است. اگرچه عصر حاضر به ظاهر عاری از اسطوره هاست، آن ها در ذهن انسان امروزی نیز جایگاه خود را یافته اند. شاعران در طرح و برجسته سازی اسطوره ها، نقش پررنگ تری نسبت به سایرین دارند. اسطوره و اسطوره سازی در شعر رمانتیک، جایگاه خاصی دارد، از میان مکاتب ادبی، مکتب رمانتیسیسم، اهمّیّت بیشتری به اسطوره ها می دهد. تأثیر نگاه رمانتیک بر نوع و میزان توجه شاعران معاصر به اسطوره و چگونگی بهره گیری آن ها از روایت های اسطوره ای، از مسائل مهمی است که باید درباره آن پژوهش شود. هدف این پژوهش تبیین نحوه به کارگیری مبتکرانه اسطوره و اسطوره پردازی، بر محور اندیشه رمانتیک در شعر ژاله قائم مقامی به روش توصیفی- تحلیلی است و نشان می دهد، کاربرد اسطوره ها در شعر ژاله براساس مبانی نظری مکتب رمانتیس م، قابل توجیه است. نتیجه پژوهش ناظر بر این است که ژاله، شاعر رمانتیک معاصر، در اشعارش بهره زیادی از گونه های اسطوره ای برده است؛ چنانکه اسطوره ها به سه شکل «بازآفرینی» «تغییر» و «تکرار»، در اشعار وی نمود یافته است.
۱۳۷۸.

غم و اندوه و مرگ اندیشی؛ مفاهیم مشترک شعر الیاس ابوشبکه و شارل بودلر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رمانتیسم مرگ اندیشی الیاس ابوشبکه شارل بودلر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۶۲
الیاس ابوشبکه شاعر معاصر لبنانی و شارل بودلر شاعر معاصر فرانسوی، از جمله شاعرانِ سرشناس رمانتیست هستند که مضامین مکتب رمانتیسم را به زیبایی کم نظیری در سروده های شان هویدا ساخته اند. شعر این دو شاعر، دربردارنده مضامین رمانتیکی مشترک فراوانی است که در این میان، حزن و اندوه و نیز مرگ اندیشی، بسامد و جایگاه درخوری را به خود اختصاص داده است، چراکه هر دو شاعر به سبب شرایط و مشکلات مشابه زندگی، نسبت به زندگی بدبین بوده و نگرشی همراه با حقد و کینه نسبت به آن داشتند، به طوری که می توان سراسر زندگی این دو شاعر رمانتیست را تمنای مرگ در میان انبوه مشکلات دانست. «أفاعی الفردوس» نام اثری است که الیاس ابوشبکه در سرایش آن، به شدت تحت تأثیر «گل های رنج» شارل بودلر بوده است چنانکه گویی برخی از مفاهیم موجود در اشعار ابوشبکه ، ترجمه اشعار بودلر می باشد. مقاله حاضر بر آن است با مقایسه اشعار این دو شاعر معاصر لبنان و فرانسه و تبیین مفاهیم مشترک در شعر آنان، تأثیرپذیری ابوشبکه از بودلر را به اثبات رساند.
۱۳۷۹.

بررسی خسرو و شیرین نظامی و دیوان جمیل بن معمر از منظر مکتب فمینیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فمینیسم نقد فمینیستی نظامی خسرو و شیرین جمیل بن معمّر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۷۰
زن در فرهنگ های مختلف و در تمامی دوران، جایگاه و موقعیت خاصی داشته که با توجه به فرهنگ و سنت هر دوره جایگاه و موقعیت های متفاوتی می یافت. در تاریخ ایران پس از اسلام که با تمدن و فرهنگ اموی هم زمان بود زن حضور چشمگیری دارد و به صورت نسبی، این دو فرهنگ در زمینه جایگاه و موقعیت اجتماعی و فرهنگی زن، دارای تفاوت ها و شباهت های آشکار بوده اند. «خسرو و شیرین» نظامی و دیوان جمیل بن معمر در زمره آثار غنایی ادب پارسی و عربی این دوره هستند که نمود بارزی از محدودیت های این نوع بشری را به تصویر می کشند. نظامی در منظومه «خسرو و شیرین» نظامی علی رغم قدمت در بسیاری از موضوعات مربوط به زن سنت شکنی کرده و در برخی موارد دیدگاه هایی متفاوت با جامعه سنتی عصر خویش ارائه کرده است که در مقایسه با آثار آن دوره در جای خود بسی قابل تأمل دارد. از سوی دیگر در ادبیات عربی نیز شاعری چون جمیل بن معمر در دوره ای می زیسته است که در جامعه عربی چندان ارزشی برای زن و ارزش های زنانه قائل نبوده اند ولی با این وجود در اشعار این شاعر نیز به ارزش های زنانه و نقش زن توجه زیادی شده است که این امر به نوبه خود مطالعه تطبیقی این موضوع را در «خسرو و شیرین» نظامی و دیوان جمیل بن معمر اقتضا می کند.
۱۳۸۰.

نقد و تحلیل تصویرگری از منظر رمانتیسم در غزلیات هوشنگ ابتهاج و محمدرضا شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصویرگری هنری رمانتیسم ابتهاج شفیعی کدکنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۶۱
تصاویر شعری از عناصر اصلی شعر و از معیارهای مهم نقد ادبی نزد متقدمین است. صور خیال که از تلفیق اشیا، کلمات و احساسات در هنگام خلق یک اثر هنری ایجاد می شود، بر جذابیت شعر افزوده، آن را نزد مخاطب و شنونده زیباتر و دل انگیزتر می سازد. تسلط شاعران بر تصویرگری هنری برخاسته از ذوق و قریحه خاص و از وجوه امتیاز و برتری آنان بر یکدیگر است. در این پژوهش، تصویرگری هنری در شعر ابتهاج و شفیعی کدکنی از منظر رمانتیسم که یکی از بهترین و عالی ترین جلوه های احساسی بشر است بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که این دو شاعر در استفاده از تصاویر هنری برای بیان اهداف خود که بعضاً مقاصد اجتماعی و سیاسی بوده، بسیار مهارت داشته و موفق بوده اند. رمانتیسم این شاعران با اجتماع پیوند غیر قابل انکاری داشته و به نوعی عشق فردی را فدای عشق اجتماعی نموده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان