فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۰۱ تا ۲٬۸۲۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی مدایح سعدی و ویلیام شکسپیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سعدی و شکسپیر هر دو چهره هایی نام آشنا و جهانی هستند. از این روی پرداختن به بررسی تطبیقی اشعار آن ها دارای کمال اهمیت است. اگرچه این دو شاعر مربوط به دو منطقه ی جغرافیایی و دو حوزه ی فرهنگی و زمانیِ جداگانه هستند، ولی شکسپیر در انگلستان و اروپا همان شهرت و محبوبیتی را داراست که سعدی در ایران دارد. مدایح این دو شاعر حاکی از مسایلی است که بررسی آن ها را جهت شناخت هر چه بیشتر افکار و ایده آل های آنان، ضروری می نماید. عناصر اجتماعی حاکم بر روزگار آن ها دارای شناسه هایی است که در مدایح انعکاس یافته است. تطبیق مدایح آن ها به عنوان تصویری از آرمان های جامعه قابل توجه است. روابط این دو شاعر با ممدوحان خود و جایگاه آن ها در مجامع ادبی و هنری به روش مقایسه ای بررسی شده است. امید است که این رویکرد از طرف محققان به دیگر جنبه های هنری آنان نیز تسّری یابد تا بهتر شناخته شوند..
تحلیل تطبیقی شعر «مرد مصلوب» احمد شاملو و «المسیح بعد الصّلب» بدر شاکر السیّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات فارسی و عربی در طول تاریخ پیوندهای تنگاتنگ و مشابهت های فراوانی با یکدیگر داشته اند. این دو ادبیات در دوره معاصر نیز به سبب پشت سر نهادن تحولات و تجربیات مشترک و نزدیکی گرایش های فکری و ادبی شاعران، از همسانی های بسیاری برخوردارند؛ از این رو، در جامعه ادبی ما یکی از زمینه های مهم پژوهش در حوزه ادبیات تطبیقی، مقایسه شاهکارهای هنری این دو ادبیات است.
در پژوهش حاضر برآنیم تا با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر مکتب آمریکایی در ادبیات تطبیقی، به بررسی دو شعر معروفِ «مرد مصلوب» شاملو و «المَسیحُ بَعدَ الصَّلب» بدر الشاکر السیّاب که باززایی و بازآفرینی بخش پایانی زندگی مسیح اند، بپردازیم. به همین سبب کوشیده ایم تا ضمن تبیین قرابت های فکری و ادبی شاملو و سیّاب و نمایاندن جایگاه اسطوره مسیح در اشعار آن ها، دو شعر ذکرشده را از جهت بهره گیری از اسطوره مسیح، ساختار روایی و شیوه روایت، نمادگرایی و بهره گیری از موسیقی تکرار، مورد مطالعه و تحلیل قرار دهیم.
بررسی تطبیقی «سبب نظم کتاب» در مصباح الارواح و چند اثر عرفانی دیگر (عنوان عربی: دراسة مقارنة «لسبب نظم الکتاب» فی مصباح الأرواح و کتب عرفانیة أخری)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، بخشی از کتب عرفانی تحت عنوان «سبب نظم کتاب» بررسی شده است. بررسی همسانی و همگونی این بخش ها به دقت و توجه فراوان نیاز دارد؛ چنان که در این پژوهش نیز یکسانی آنها در مصباح الارواح ــ تالیف شمس الدین محمد بردسیری ــ و دیگر آثار عرفانی به چشم می خورد.این بخش از آثار معمولا با صبحی مبارک، شبی نورانی یا سحری فرخنده آغاز می شود که نماد لحظه تفکر و مراقبه است. مشخصه های این لحظه مبارک، نورانیت، سکون و سکوت، زیبایی و ماورایی بودن آن است. در لحظه ای دیگر، عارف با حالتی قدسی تصویر می شود که دست از همه مادیات شسته، سر بر زانوی تفکر نهاده و در بحر مکاشفت مستغرق شده است. در این لحظات، او غرق شعف و شادی است و آسمان ها زیر پای او قرار دارند. هم در این لحظه است که شخصی نورانی و خوش سیما بر او ظاهر می شود. او را به نام های مختلف می خوانند: یار، دوست، انس جلیس، معشوق پری چهره، پیر نورانی و... او صفاتی قدسی دارد. او دنیایی نیست و از زمان و مکان برتر است؛ همه چیز می داند و بر هر سری آگاه است. او عارف را خطاب می کند و از او می خواهد به باغ و گلستان یا صحرایی که او می نمایاند، پای نهد. عارف همراه او به گلشن قدسی می رود و دیدنی ها می بیند؛ آنچه که با چشم سر امکان دیدنش نیست. سپس پیر رهنما که در عمق وجود عارف خانه کرده است و کسی جز خرد برتر نیست، او را به تحریر آنچه دیده است، تشویق می کند و عارف چنین می کند و آنچه که خرد برتر به او تلقین کرده است، می نویسد و این اثر او است.چکیده عربی:عالج هذا المقال جزءا من الکتب العرفانیة بعنوان «سبب نظم الکتاب». فمعالجة هذا الجزء من حیث المشابهة بحاجة إلی دقة عالیة وعنایة شدیدة؛ کما أن هذه المشابهة تتضح فی مصباح الأرواح لشمس الدین محمد بردسیری وباقی النتاجات العرفانیة.یبدأ هذا الجزء عادة بفجر مبارک، أو سحر میمون یرمز إلی لحظة تأمل ومراقبة یمتازان بالنور، والسکون، والصمت، والجمال، وکونهما ماورائیین. ثم یتم تصویر العارف فی حالة من القداسة حیث یترک کل المادیات غارقا فی التفکیر مستغرقا فی بحر المکاشفة. وفی هذه الأثناء یظهر له شخص و سیم له نور. یسمی هذا الشخص بأسماء مختلفة: کالحبیب، والصدیق، والمونس، والجلیس، والمعشوق ذات الوجه الملکی، والشیخ المشرق، و... وله صفات قدسیة. لیس من هذه الدنیا ویفوق الزمان والمکان؛ یعرف کل الأمور وخبیر بکل الأسرار. وهو ینادی العارف داعیا إیاه إلی دخول جنة، أو روضة، أو صحراء یدله علیها. والعارف یرافقه إلی روضة قدسیة ویری مرئیات لایمکن العین البشریة رؤیتها. ثم یطلب الشیخ المرشد الذی سکن فی وجود العارف ولیس له تفسیر إلا العقل الأکبر، من العارف کتابة ما رآه والعارف یتمثل الأمر ویسجل ما لقّنه العقل الأکبر وتعد تلک المشاهد نتاج العارف.
نخستین گام ها در وادی معرفت
حوزه های تخصصی:
معرفی و تحلیل دیدگاه های نقدی ادوارد سعید بر چالش های بنیادین ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادوارد سعید که از او به عنوان «پدیده»ای در جهان اندیشه یا «آگاهی انتقاد معاصر» یاد کرده اند، دانش آموختة رشتة ادبیات تطبیقی از دانشگاه هاروارد است. دیدگاه های نقدی این نویسندة عرب مسیحی در باب ادبیات تطبیقی (سیر و تحول آن، قلمرو، اهداف، روش و ...) که به واسطة نقد رویکردهای فرهنگی - سیاسی آن ممتاز است، به مانند دیگر نظریاتش، سرشار از نقد ناسیونالیسم و امپریالیسم غربی است. این نظریه پرداز ادبی اعتقاد دارد ادبیات تطبیقی در نظر و عمل با امپراطوری غربی و امپریالیسم فرهنگی آن در پیوند است و پیدایش مکتب های گوناگون غربی در این حوزه، بیشتر حاصل رقابت و کشمکش فرهنگی - سیاسی غرب برای گسترش و چیرگی نظام سلطه بر «جغرافیای فرهنگی جهان» است. وی اگرچه ماهیت و دستاوردهای مثبت ادبیات تطبیقی را می ستاید ، اما نسبت به رویکرد اروپامحوری و امپریالیستی آن به دیدة تردید و انتقاد می نگرد. وی بر این عقیده است که ادبیات تطبیقی در این رویکرد، پدیده ای بینافرهنگی و دانش مورد نیاز برای توجیه قدرت امپریالیسم و حفظ جایگاه امپراتوری آن و نیز ابزاری برای گسترش نظام سلطه بر ملت های مشرق زمین است. هدف این پژوهش توصیفی - تحلیلی آن است که به معرفی و تبیین چالش های ادبیات تطبیقی از دیدگاه ادوارد سعید بپردازد.
بررسی تطبیقی مرثیه های ابن رومی و خاقانی در سوگ فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرثیه سرایی یکی از انواع ادب غنایی است که از دیرباز حضور گستردة خود را در دیوان های شعری ادب عربی و فارسی تثبیت کرده است. این نوع ادبی که غالباً منحصر به بیان مناقب و فضائل متوفّی است، شعرای زیادی را در ادبیّات این دو قوم به خود دیده است. از جملة این شعرا، ابن رومی و خاقانی هستند که به سبب از دست دادن فرزندان خود، در برخی از مضامین شعری مشترک هستند. یکی از این مضامین، مرثیه هایی است که این دو شاعر در سوگ فرزندان خود سروده اند. سوگواری های ابن رومی و خاقانی با توجّه به موضوعات مشترکی مانند شکوه از روزگار، بیان خاطرات متوفّی، دوری گزیدن از شادی به سبب از دست دادن فرزند، ناامیدی، توصیف سنگدلی پدر و توصیف لحظات بیماری متوفّی، امکان مقایسه و بررسی تطبیقی را دارند. نگارندگان بر این باورند که ابن رومی در به تصویر کشیدن این موضوعات از خاقانی موفّق تر بوده است؛ زیرا او در گزینش واژگان با طبع و سرشت خود همگام بوده و هیچ گاه خود را به تکلّف نیفکنده است. به همین دلیل شعر او از صداقت عاطفه برخوردار است. امّا در مقابل، خاقانی گاه با استعمال واژگانی هم چون طرب، چنگ و بربط که تناسبی با مرثیه ندارند و گاه با تشبیهات متکلّفانه از ارزش هنری مرثیة خود کاسته است.
روش تحقیق در این مقاله توصیفی - تحلیلی است. این جستار بر آن است تا ضمن تبیین و تشریح موضوعات مشترک در مرثی ه های اب ن رومی و خ اقانی، ب ه نق د و ب ررسی تطبیقی سبک و اسلوب هنری سوگنامه های این دو بپردازد.
تحلیلی بر رجزخوانی در شاهنامه فردوسی و شاهنامه کردی الماس خان کندوله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی آمیزه ای از اسطوره، حماسه، تاریخ و فرهنگ است. این اثر همواره در میان اقوام ایرانی و خصوصاً قوم کرد، جایگاهی ویژه داشته است، شناخت بن مایه های فرهنگی آثار حماسی کردها به دلیل ویژگی های نزدیک فرهنگی و زبانی با شاهنامه فردوسی حایز اهمیت است و بدون تردید می تواند چراغی باشد برای پی بردن به باورهایی که در آبشخورهای فرهنگی و جامعه شناختی ریشه دارد. رجز و مفاخره از مهم-ترین مضامین جدایی ناپذیر حماسه است و از آنجا که تأثیر زبان و فرهنگ در بازگردانی-های احتمالی نمود می یابد، تلاش شده است تا در داستان های مشترک شاهنامه منسوب به الماس خان کندوله ای و شاهنامه فردوسی یعنی «رستم و سهراب»، «سیاوش»، «بیژن و منیژه»، «رستم و اسفندیار» و «رستم و شغاد»، نمونه های با محتوای رجز و مفاخره با هدف پی بردن به وجوه اشتراک و افتراق استخراج گردد و آن گاه علاوه بر مشخّص کردن بسامد موضوع، میزان تأثیرپذیری الماس خان کندوله ای در بازگردانی داستان ها از شاهنامه فردوسی از نظر زبانی و فرهنگی واکاوی گردد.
نظریه بیت شکسته از ویکتور هوگو تا نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیما یوشیج بخشی از شعر افسانه را نخستین بار در هفته نامه قرن بیستم میرزاده عشقی به چاپ رساند و مقدمه ای به آن افزود که از حیث نظری در زمینه نگارش شعر مطالب تازه ای دربرداشت. او در این مقدمه، قالب افسانه را «نمایش» نامید و تلاش کرد نشان دهد آنچه در این شعر از لحاظ سرپیچی از قواعد کُهن سخن سرایی فارسی انجام داده است راهکار تازه ای برای ایجاد گفتاری «طبیعی» در شعر است. با اینکه او همان جا وعده به پرده گذاشتن افسانه و نگارش «نمایش»های دیگری را نیز به مخاطب خود داد، دلایل موجود دال بر این واقعیت است که افسانه هیچ گاه به عنوان نمایشنامه شناخته نشد و هرگز بر صحنه تئاتر نرفت. خود نیما نیز بعدها هرگاه از افسانه سخن راند، آن را منحصراً «شعر» یا «منظومه» خواند. در این مقاله نشان می دهیم که نیما در نگارش افسانه و مقدمه آن تحت تأثیر نظریه «بیت شکسته» ویکتور هوگو شاعر رُمانتیک فرانسوی بود و تسمیه «نمایش» صرفاً به مثابه پُلی بود تا از طریق آن بتواند این فن «نوین» غربی را در شعر فارسی پیاده کند.
زیبایی شناسی زبان در نوبت سوم کشف الاسرار
حوزه های تخصصی:
آنچه بیش از هر چیز در نتیجة تحقیق در سبک ادبی بخش سوم کشف الاسرار به چشم می خورد، کشف توازن های بسیار موسیقایی (لفظی و معنوی) در بند بند این پیکرة نگارین است: توازن ها و نگارگری هایی از نوع سجع، جناس، تناسب و طباق و ... . حال آنکه با تأملی ژرف تر درمی یابیم که حضور شیوه ها و شگردهای تازه تر اما پنهانی است که افزون بر شیوه های پیدای قاعده افزایی، سبب سحرانگیزی و دلربایی هر چه بیشتر نثر میبدی شده است.
در این گفتار با ذکر نمونه هایی از مجلدات ده گانة این اثر بر این باوریم که شاید انواع شیوه های هنجارگریزی زبان ـ به ویژه هنجارگریزی نحوی ـ و شگردهایی چون خلاف آمد، غافلگیری، عکس، متناقض نما و ...، بیش از شیوه های مرسوم بلاغت سنتی در شکل گیری زبان مؤثر و مهیج نویسندة توانای این اثر کارگر افتاده است؛ شیوه های تازه ای که حاصل جست وجو در ظرفیت های بالقوه و بی انتهای پنهان زبان است.
نظریه ترجمه، دیروز و امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره ای که نیومارک (NEWMARK 1981) آن را دوره ماقبل زبان شناسی ترجمه می نامد، بحث درباره ترجمه حول یک سوال کلی صورت می گرفت و آن این بود که ترجمه باید به روش آزاد انجام شود یا روش نقل به عبارت، نظریه پرداز، که خود را مجبور به انتخاب این یا آن روش می دید، این پرسش را به صورتی تجویزی و با استناد به یکی از چهار عامل فرهنگی، اخلاقی، زبانی و زیباشناختی و یا مجموعه ای از این عوامل پاسخ می داد. پاسخ هایی را که با استناد به عوامل مذکور داده شده می توان، به طور خلاصه، به صورت قضایای دوگانه متضاد به شرح زیر بیان کرد: عامل فرهنگی الف) ترجمه ابزاری فرهنگی است. متن اصلی را تا آنجا که لازم است باید تغییر داد تا با فرهنگ مقصد سازگاری پیدا کند. ب) ترجمه ابزاری فرهنگی است. متن اصلی را باید با کمترین تغییر ترجمه کرد تا نمودار شیوه تفکر و بیان ملتی دیگر باشد ...
مقایسه ی سیمرغ منطق الطیر عطار با آلیس در آن سوی آینه ی کارول بر اساس نظریه ی تقارن آینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقالطیر عطار و آلیس در آن سوی آینهی کارول از آثار معروف و مشهور جهانی هستند. این مقاله در پی تحلیل مقایسهای سیمرغ و سیمرغ، قهرمانان داستان تمثیلی منطقالطیر عطار با کتاب تخیلی کودکان؛ یعنی آلیس در آن سوی آینه است تا بدین ترتیب، خوانش جدیدی از سیمرغ و سیمرغ منطقالطیر ارائه دهد. روش پژوهش تحلیل محتوا است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که هر دو اثر با وجود اختلاف در جزئیات حوادث داستان، در کلیات، بر اصولی مشابه استوار هستند. وجود بنمایههای مشترک چون خواب و آینه و تأثیر آنها در نتیجهی داستان منطقالطیر، بیانگر درک و تجربهی شهودی عطار است که از واقعیتی دور از دسترس و خارج از زمان و مکان است، بر قلب عارف فرا تابیده میشود. این شباهتها و استناد کاکو به آن سوی آینهی کارول در تأیید تقارن آینهای، چنین به نظر میرسد که این اثر ادبی مانند آن سوی آینه با تقارن آینهای جهان در علم فیزیک قابل مقایسه باشد. بر این اساس، هریک از سیمرغ های منطق الطیر میتوانند تقارن آینهای یکدیگر باشند که در ابعاد دیگر هستی؛ یعنی در عالم رویا به وقوع پیوسته است. این مقایسه سبب خوانش تازه و درک و دریافت بهتر خوانندگان این اثر ادبی میگردد.
سعدی شیرازی
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر برگرفته از کتاب تاریخ ادبیات ایران از فردوسی تا سعدی نوشته ادوارد براون خاورشناس و ایرانشناس مشهور انگلستانی است. وی ابتدا در معرفی سعدی، وی را سومین شاعر بزرگ این عصر میداند و او را مشهورترین شاعر ایرانی در خارج از ایران میداند. وی در معرفی سعدی ابتدا خصوصیات زندگی وی، سپس تحصیلات و سفرهای سعدی را بررسی کرده و با تقسیم زندگی سعدی به سه مرحله زندگی او را مورد تفسیر قرار می دهد. وی همچنین سعدی را معلم اخلاق و زبان دان دانسته و او را دارای صفت جامعیت معرفی میکند، سپس در مورد قصاید و غزلیات او توضیحاتی ارائه می نماید. وی در پایان بخشی از اشعار سعدی در گلستان را که در اشعار حافظ نقل شده معرفی میکند.
مقایسه مثلث عشق در مرگ شاه آرتر و خسرو و شیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بررسی داستانها و افسانه های جاودانه جهان، نکته جالب توجهی وجود دارد که شاید خود یکی از دلایل جاودانگی این داستانها در طول قرون باشد. گرچه این داستانها به مردمی از کشورهایی با زبان و نژاد متفاوت، زمینه های فرهنگی مختلف و حتی از نظر زمانی به دوره های مختلفی مربوط می شوند، همگی از یک فصل مشترک برخوردارند و آن حدیث عشق و رنج و دغدغه های انسانی و قصه آمال و آرزوهای دست نیافتنی است که در برخورد با واقعیت های موجود زندگی فرو می ریزند و از آنها جز نام و خاطره ای باقی نمی ماند. نکته قابل تامل اینکه پدیدآورندگان این آثار افرادی بوده اند که هرگز یکدیگر را ندیده اند، سخنی از هم نشنیده و از حال و هوای یکدیگر خبری نداشته اند، اما از دردهایی مشابه رنج برده اند و از دغدغه های یکسان نالیده اند و گاه در را ه آشکار کردن حقیقتی کوشیده اند که خواننده را به تامل و تفکری عمیق وا می دارد و چشم او را به روی واقعیات زندگی باز می کند. در این مقاله، به مقایسه مشابهت های دو کتاب مرگ شاه آرتر به قلم سرتامس ملری که در قرن پانزدهم به چاپ رسیده و منظومه خسرو و شیرین نظامی گنجوی که در قرن ششم مقارن با قرن دوازدهم میلادی سروده شده است، خواهیم پرداخت.
طنز در رباعیات خیام
حوزه های تخصصی: