فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۴۱ تا ۲٬۶۶۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
به روایت حافظ، رند، انسان برتر یا انسان کامل است و همانطورکه از متن دیوان حافظ برمی آید، شخصیتی در ظاهر متناقض و در باطن متعادل است و اهل هیچ افراط و تفریطی نیست. برای آندره ژید، حافظ نمونة کامل هنرمندی بود که می توانست سرمشق قرار گیرد. ژید نیز مانند حافظ می خواست به اوج وارستگی برسد و میل داشت تا مائده-های زمینی مانند دیوان حافظ، رسالة وارستگی به شمار آید. این نویسندة فرانسوی با حافظ هم آواز می شود و «رند» خود را در هیئت «منالک» به تصویر می کشد. در این مقاله درپی یافتن ویژگی های همسان میان «رند» در غزلیات حافظ و «منالک» در آثار آندره ژید هستیم. نخست، علاوه بر ارائة تعریف و تحلیلی کوتاه از رند و ویژگی های شخصیتی اش، با استفاده از روش تحلیلی درراستای ادبیات تطبیقی، رند حافظ و رند ژید؛ یعنی، منالک را بررسی می کنیم. سپس، با ذکر شواهدی از حافظ و ژید و نیز یافتن خطوط فکری مشترک میان این دو، به بررسی میزان تأثیرپذیری آندره ژید از حافظ در خلق شخصیت منالک می پردازیم.
جشن نامه سیمین دانشور: نشسته در کنج بن بست ارض
حوزه های تخصصی:
نگاهی تازه به «تضمین» و تطوّر تاریخی آن در آثار بلاغی عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تضمین، یکی از شگردهای زبانی است که همانند بسیاری از فنون ادبی، در ادوار تاریخ بلاغت مورد بی توجهی محققان و ناقدان قرار گرفته است، به گونه ه ای که در شناسایی این آرایة بدیعی تنها به یک جنبه از آن، یعنی آوردن مصراع، بیت یا ابیاتی از دیگری در شعر خویش اکتفا شده است. از این رو، این پژوهش بر آن است با نگاهی به سیر تاریخی صنعت تضمین و جایگاه آن در مباحث بلاغی عربی و فارسی، ضمن شرح و تفسیر دیدگاه های بلاغیون، به اقسام و نام های آن نیز اشاره نماید و در نهایت، با توسل به اصل توسعة معنایی، تعریف و عنوانی نو برای تضمین ارائة دهد تا آن را از تنگنا و محدودیت معنایی بلاغت سنتی تاحدودی خارج سازد. حاصل تحقیق، نشان از آن دارد که تعریف تضمین در تمامی کتب بلاغی، بیانگر بخشی از اقسام و انواع آن است که با عناوینی چون استقبال، تتبع، تملیط، استعانت، ایداع، تفصیل و... در حوزه های گسترده ای چون علم بدیع علم بیان، عروض و قافیه و سرقات شعری کاربرد دارد؛ بنابراین، با درنظرداشتن این آمیختگی و عدم تناسب میان مفهوم تضمین و انواع آن، می توان تضمین را هرگونه مشارکت و تبادل عناصر لفظی و معنایی، اعم از بیت، مصراع، آیه، حدیث، مثل و مضمون میان سخنوران و گویندگان به شمارآورد که متناسب با مقتضای حال و مقام و به قصد زینت و تأکید معنا صورت می گیرد و سبب برجسته سازی، مرجعیت بخشی، مفهوم زایی، ایجاد ابهام هنری و ایجاز کلام می گردد.
بررسی تطبیقی مضمون شخصیت در آثار بهمن فرمان آرا و رمان نو فرانسوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه ادبیات و هنر همواره، به عنوان یکی از موضوعات مورد توجه ادبیات تطبیقی، مد نظر بوده است، خصوصاً که ادبیات تطبیقی از سال های 1970 میلادی با نظریات هنری رماک شکل جدیدی از مطالعات را با تکیه بر پژوهش های بینارشته ای به نمایش گذاشته است. سینما و ادبیات ــ به عنوان روش های متفاوت بیان ــ هر دو سعی در ترسیم هنرمندانه عوامل تشکیل دهنده روایت، نظیر شخصیت، مکان، زمان و دیدگاه، به وسیله رسانه های متفاوت کلمه و تصویر دارند. در این میان تأثیر این دو هنر در یکدیگر باعث ایجاد تغییراتی در این ساختارها گردیده و شکل جدیدی از نوشتار را که هم زمان از ویژگی های رمان و فیلم بهره مند گردیده را پدید آورده است. این مقاله با بررسی مضمون شخصیت داستانی در آثار سینمایی بهمن فرمان آرا و چند رمان نوِ فرانسوی و ایرانی سعی در نشان دادن چگونگی نمایش این مضمون ثابت به واسطه دو رسانه متفاوت و درنهایت امکان صرف نظر کردن از مرزبندی میان نوع نوشتار رمانی و فیلم نامه ای در مباحث مشترکی چون مضمون شخصیت داستانی را دارد.
کلمان هوآر، ایران شناس فرانسوی
حوزه های تخصصی:
کلمات هوآر (1926-1854) از آخرین ایران شناسان فرانسوی در حوزه سه زبان زنده شرقی (فارسی و عربی و ترکی) است که به عنوان پنجمین استاد کرسی زبان فارسی در مدرسه زبان های زنده شرقی پاریس، آثار متنوع و گاه بی بدیلی درباره ادبیات فارسی، دستور زبان فارسی، گویش های ایرانی، و تاریخ و فرهنگ و تمدن ایرانی منتشر کرده است. ظاهرا افرادی از خانواده وی به عنوان مترجم در کنسولگری های فرانسه در شرق خدمت می کردند. در دهه 1870، علاوه بر مدرسه زبان های زنده شرقی که شارل شفر، در آن، زبان فارسی تدریس می کرد و مدرسه زبان برای جوانان که آبل پاوه دوکورتی، در آن، معلم زبان های فارسی و عربی و ترکی بود، مرکز آموزشی نوبنیاد (1868) مدرسه مطالعات عالی در پاریس کنجکاوی هوآر را بر انگیخت و، تقریبا هم زمان با ژام دارمستتر، وارد آن شد و به ایران شناسی روی آورد. وی، در این مدرسه، زیر نظر استانیسلاس گیار، استاد کرسی زبان های فارسی و عربی، به فراگیران زبان فارسی پرداخت و، در 25 نوامبر 1874، از پایان نامه دکترای خود با عنوان «انیس العشاق»، رساله در تعبیرات مجازی در توصیف زیبایی، اثر شرف الدین رامی، ترجمه از زبان فارسی با حواشی»، به راهنمایی گیار و هیات داورانی چون شارل دفرمری، ایران شناس و عربی دان، و اوگوست کاری یر، ارمنی شناس، دفاع می کند. از نظر تاریخی، این نخستین باری بود که رساله ای درباره ادبیات فارسی در عصر اسلامی در این مدرسه دفاع می شد - بدعتی که تداوم یافت. در این رساله، که در سال 1875 منتشر شد، هوآر، درباره واژه ها و اصطلاحاتی چون عنبر، شام غریبان، ماچین، چوگان، اسپند و زبان حال بحث مبسوط می کند. انیس العشاق ابتدا، به همراه عجایب المخلوقات زکریا قزوینی (حدود (682-600 در هند به طبع می رسد. سپس، در سال 1325 ش، عباس اقبال آشتیانی آن را ضمیمه مجله یادگار منتشر می کند. (طبری، ص (87, 86
شبی بر مزار خیام
حوزه های تخصصی:
مقایسه سرود بیست و دوم ایلیاد ( کشته شدن هکتور ) و حماسه رستم و اسفندیار بر پایه الگوی لباو والتسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی ساخت کلان یا چارچوب فکری حماسه رستم و اسفندیار شاهنامه فردوسی و روایت کشته شدن هکتور بر اساس الگوی لباو و والتسکی (1967) پرداخته شده است. از مقایسه و تطبیق روایت رستم و اسفندیار و کشته شدن هکتور بر بخشهای عمده الگوی فوق که شامل فضاسازی، روند و پایان بندی است مشاهده می شود که هر دو روایت بر الگو منطبق است. به عبارت دیگر، این دو روایت که از دو فرهنگ و زبان متفاوت هستند، جهانی بودن الگوی فوق را تایید می کند. در این مقاله، ابتدا به معرفی الگوی لباو و والتسکی...
اسطوره در شعر أدونیس و شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان نمادین و اسطوره ای، در شعر معاصر جایگاهی درخور یافته است. اسطوره ها در هر سرزمینی بخشی از هویت، تمدن و فرهنگ آن سرزمین به شمار می روند و شاعران با بهره گیری از آنها، افزون بر اینکه شعر خود را هنرمندانه تر می سرایند، می توانند دغدغه ها، دل مشغولی ها و خواسته های خود را از طریق آنها با زبانی غیرمستقیم به جامعه منتقل کنند. شاعران معاصر ایرانی و جهان عرب نیز از به کارگیری اسطوره ها غافل نبوده و کوشیده اند از این طریق اهداف خود را بیان کنند. از میان این شاعران، أدونیس و احمد شاملو در شعر خود به اساطیر و افسانه ها توجهی ویژه داشته اند. در این مقاله با بررسی اسطوره در شعر این دو شاعر، به این نتیجه می رسیم که افزون بر گرایش این دو به بهره گیری از اسطوره، أدونیس به بازآفرینی اسطوره ها می پردازد و شاملو خود به خلق اسطوره دست می زند.
بررسی تطبیقی رمانتیسم اجتماعی در داستان کوتاه گیله مرد اثر بزرگ علوی و النهر زکریا تامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بزرگ علوی و زکریا تامر، هر دو از نویسندگان توانای دنیای معاصر به شمار می روند. اوضاع آشفتة سیاسی و اجتماعیِ تقریباً مشابهِ حاکم بر عصر هر دو، باعث شده است که در نویسندگی و به خصوص داستان کوتاه، رویّه ای تقریباً یکسان را در پیش گیرند. داستان گیله مرد و النّهر که هر دو نمونه ای موفّق در زمینه داستان کوتاه به شمار می روند، اوضاع اجتماعی دوران خویش را با زبانی نمادین و تقریباً پوشیده به چالش می کشند. پرداخت صحنه های طبیعت و ویژگی شخصیّت های موجود در هر دو، در خدمت پیش برد داستان است؛ به طوری که خواننده را در فضای داستان سهیم و پیام مورد نظر صاحب اثر را به او انتقال می دهند. طبیعت، بازیابی شخصیّت زن، توجّه به نابرابری های موجود در جامعه، استبداد و خفقان حاکم، از مهم ترین مؤلّفه های اجتماعی موجود و مشابه در دو اثر به شمار می روند که ضرورت انجام این پژوهش را دوچندان کرده است. هدف از این پژوهش توصیفی – تحلیل، بررسی و تطبیق رمانتیسم جامعه گرا و بیان موارد تشابه و تفاوت موجود در هر دو اثر، در چارچوب مکتب آمریکایی است. هر دو داستان از وحدت تأثیر برخوردار هستند؛ تأثیر ظلم و بیدادی است که هیئت حاکمه بر عامّه مردم اعمال می کنند و به شکلی نمادین در پهنه هر دو داستان به تصویر کشیده شده است؛ با این تفاوت که پرداخت صحنه ها در داستان گیله مرد واقعی و عینی تر است؛ برخلاف داستان النّهر که همراه با تخیّل و دیریاب تر است.
رندی در غزل های عاشقانه ی سعدی
حوزه های تخصصی:
تحلیل ساختاری طرح داستان کیومرث بر اساس الگوهای تودوروف، برمون و گریماس
حوزه های تخصصی:
نگاه ساختاری به آثار ادبی به سبب بررسی عناصر درون متنی و کشف الگوی پیوند آنها، زمینه های دریافت شایسته تر از ماهیت ادبیات را فراهم می آورد و با ارائه ی شگردهای خلق آثار برتر ادبی می تواند به گسترش الگوهای پردازش اثر ادبی کمک کند. گروهی از منتقدان ساختارگرا به فرمهای روایی و بررسی عناصر داستان و قوانین ترکیب آنها پرداخته اند. از جمله «تزوتان تودوروف»، «کلود برمون» و «گریماس» با ابداع نظام های مبتنی بر نمایش شکل واره ای برای روایت، هر یک طرحی ،بر پایه ی چگونگی روابط بین کوچک ترین واحدها ،پیشنهاد می کنند. در پژوهش حاضر طرح داستان کیومرث (از شاهنامه فردوسی) به عنوان یکی از اجزاء تشکیل دهنده ی آن، بر اساس الگوهای این ساختارگرایان، بررسی و تحلیل شده است. هدف این پژوهش شناساندن هر چه بهتر نظریات تودوروف، برمون و گریماس و بررسی میزان انطباق داستانی از شاهنامه با پژوهش های آنان و تحلیل ساختار آن داستان بر پایه آن نظریات است.روش تحقیق کتابخانه ای و تحلیلی است و نشان می دهد که ساختار روایی داستان کیومرث با نظریات ساختارگرایان مورد بحث منطبق است.
بررسی تطبیقی ادب و بی ادبی در رمان طبقه هفتم غربی و فیلم بوی خوش زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش پیش رو با بررسی اقتباسی و با استناد به گفت وگوهای کلیدی در رمان طبقه هفتم غربی اثر جمشید خانیان و فیلم بوی خوش زن به کارگردانی مارتین برست به مقایسه مضمون ادب و بی ادبی و تیپ شخصیت های این دو اثر می پردازیم. روش تطبیق دو اثر براساس روش تحقیق در مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی و اساس نظری مضمون ادب و بی ادبی، نظریه ادب براون و لوینسون (1987) و نظریه بی ادبی کالْپِپِر (1996) است. طی مقاله علاوه بر بررسی و توضیح شباهت ها و تفاوت های دو اثر چرایی این شباهت ها و تفاوت ها را نیز در نظر خواهیم گرفت. جمشید خانیان با اقتباس از فیلم بوی خوش زن طرحی درمی اندازد که هرچند شباهت مضمونی با فیلم دارد، با بومی سازی آن، اثری می آفریند که منطبق بر نیازها و معیارهای ارزشی مخاطب (نوجوانان) است. بررسی مضمون ادب و بی ادبی براساس استراتژی های ادب و بی ادبی و نحوه شخصیت پردازی در این دو اثر، در کنار بررسی اقتباسی این آثار، تطبیقی بودن این پژوهش را خاطرنشان می سازد.
تحلیل دنیامداری در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مثنوی معنویاز ارزشمندترین آثار عرفانی اخلاقی ادب فارسی است که در پی تعلیم زندگی حقیقی و نمودن راه سعادت به بشر است. این کتاب بر رسیدن به منبع خلقت و کمال غایی انسان تأکید می کند؛ البته در رابطه ای دوسویه به تلاش برای زندگی مطلوب این جهانی نیز توجه دارد. مسئلة این پژوهش آن است که دنیا و جلوه های آن به چه میزان و از چه دیدگاهی در این اثر نمود یافته است؛ هم چنین چگونگی و چرایی گرایش مولانا به دنیا در این جستار بررسی می شود. از همین روی پس از شرح مفهوم دنیاگرایی، همه ابیات شش دفتر مثنویمولانا در چند حوزة مهم از نمودهای دنیاگرایی بررسی شده است؛ خردورزی، مدارا، دوری از تعصب با تکیه بر نکات اخلاقی و بدون اندیشیدن به پاداش اخروی و دوری از تقلید کورکورانه، ازجمله حوزه های مهم نمودهای دنیاگرایی است. در این زمینه داستان هایی این اندیشه را برجسته تر کرده اند که در این پژوهش واکاوی شدند. هدف این بررسی تبیین نگرش مولانا به دنیا و جلوه های آن است. در این گفتار چنین دریافت می شود که مولانا دنیا را ارج می نهد؛ زیرا آن را راه رسیدن به عالم بالا و کمال می داند. او همة حوزه های دنیاگرایی را در چهارصد بیت به طور مستقیم و در داستان هایی به طور غیرمستقیم شرح داده است.
شراب نیشابور، ترجمه کم شناخته ای از رباعیات خیام (به یاد کریم امامی و بر اساس نگاهی به انگلیسی شراب نیشابور)
حوزه های تخصصی:
عناصر هنری در دو نمونه از غزل های سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درآمد: شناسایی و بازنمایی عناصر هنری در بسیاری از سروده های معنوی، به دلیل سادگی شگفت انگیز آنها، بسیار دشوار است. بی گمان نمی توان دلیل تاثیر کم نظیر بسیاری از اشعار سعدی را به وجود آشکار صنایع ادبی در آنها کاهش داد. با این همه، شایسته نمی نماید که، به بهانه دشواری و باریکی کار، از جستجوی راز لذت هنری که از طرفه کاری های این شاعر شیرین سخن شیراز می بریم بازمانیم. به قول یکی از شیفتگان سخن سعدی، آنچه بیش از هر چیز در زبان غزلیات سعدی جلب توجه می کند. مهارت او در ورزیدن الفاظ، تحرک، صفا و صمیمیت، و ذوق سلیم است یعنی همان خواصی که زبان او را سهل و ممتنع می سازد ... سعدی، در تافت و بافت واژه ها، بارها به آهنگسازانی مشابهت می یابد که با «واریاسیون»های یک لحن (ملودی) و یک آهنگ مایه (موتیف) یا خود با تکرار و شاخص ساختن یک نغمه (نت) هیجان می آفرینند. در حقیقت، شاعر شیراز، از این راه، به شعر ناب نزدیک می شود. بررسی دو مسطوره: در این مقاله برآنیم که بررسی دو غزل نمونه با بن مایه های متفاوت از سعدی را برای کشف رمز و راز شگردهای هنری خاص خود او بیازماییم.
سخنرانی: نفوذ ادبیات فارسی در جهان:(متن سخنرانی دکتر تمیم داری در سمینار«تعامل ادبی ایران و جهان»)
حوزه های تخصصی:
پژوهشی زبان شناختی در اصطلاحات و تعبیرات با مفهوم کار عبث و بیهوده در زبان روسی و مقابله آن با فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به موضوع اصطلاحات و تعبیرات با مفهوم «بیهوده سپری کردن وقت» و «سرگرم امور عبث بودن» نزد مردم ایران و روسیه پرداخته شده است. روشن است که بیهودگی در زبان و فرهنگ هر دو ملت ناپسندیده است. اصطلاحات، عبارات و ضرب المثل هایی را که دلالت بر این معنا دارند، در دو گروه بزرگ انجام کار بیهوده که با سختی همراه نباشد و انجام کار بیهوده که رنج و زحمت بسیار برای فاعل آن به همراه داشته باشد، تقسیم کرده ایم. در پاره ای از این عبارات مانند «مگس شمردن» در زبان روسی و «مگس پراندن» در زبان فارسی شباهت در اندیشه و ذهنیت هر دو ملت مشاهده می شود و در پاره ای چون «مثل سنجاب دویدن در چرخ» در زبان روسی و «مثل اسب عصاری» در ادبیات فارسی، هر چند هر دو بر یک معنا دلالت دارند، اما در آن ها پیرنگ های فرهنگی متفاوتی مشاهده می شود. در برخی از این اصطلاحات در محیط کلامی روسی، اسطوره های یونانی مانند «سیزیف» وارد شده است. اشعار شاعران ایرانی و ادبیات کلاسیک مانند داستان های کلیله و دمنه در فارسی و افسانه های کریلوف در روسیدر شکل گیری این اصطلاحات و تعبیرات در دو زبان مورد بررسی، نقش بسزایی داشته اند.
هدف این پژوهش، دریافت معانی مشترکی است که از طریق ضرب المثل ها القا می شود و نیز درک عناصر مهم زبانی که بخشی از فرهنگ مشترک را تشکیل می دهند و دریافتن اینکه آیا معانی مشترک و احیاناً کاربرد الفاظ و ابزارها و مصالح و مواد زبانی، برای بیان معانی مشترک در این دسته از اصطلاحات، مثل ها و ضرب المثل ها مصداق دارد یا نه؟