فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۴۱ تا ۲٬۱۶۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی ساختار مدور سوانح العشاق احمد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سوانح العشّاق احمد غزالی نخستین اثر به زبان فارسی است که به طور مستقل درباره ی عشق نوشته شده است. این اثـر مجموعـه ای از آرای غـزالی درباره ی عشق، عاشق، معشوق و ارتباط مـیان آن هاست. از آن جا که این متن عرفانی بر آثار بعد از خود تأثیر بسیاری نهاده، از اهمیت فراوانی برخوردار است. موضوع بحث این مقاله بررسی ساختار این اثر است. موضوع متن سوانح و مفاهیم محوری آن، نویسنده را بر آن داشته تا خط سیر خاصی را در نوشتن متن در پیش بگیرد. در این مقاله، برای دنبال کردن این خط سیر، به دقت عبارات متن مورد توجه قرار گرفت و روند استفاده از الفاظ و مفاهیم در ساختار کلی اثر مطالعه شد. نتیجه اینکه تحت تأثیر نیروی ماورایی و آسمانی مفهوم عشق، به تشابه های الفاظ و عبارات در ابتدا و انتهای متن، تکرار عبارات، نوع گزینش واژه ها و شکل گردش دلالت ها، می توان گفت که سوانح العشاق ساختاری مدور دارد.
مقوله ها و عناصر فرهنگی و چگونگی ترجمة آن ها در گتسبی بزرگ ترجمة کریم امامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت و اوصاف حاکمان در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شخصیت عرفانی مولانا جلال الدین (672-604 ه .ق) آن چنان در ذهن و خاطر ارادتمندان و علاقه مندانش جای گرفته که عرصه را برای بررسی وجوه دیگر آن وجود جامع تنگ کرده است. واقعیت این است که مثنوی از جهات مختلف دینی، علمی، فلسفی، و حتی سیاسی و اجتماعی قابل بررسی است. حکومت به عنوان یک مقوله دینی- سیاسی از جمله موضوعاتی است که در مثنوی مورد توجه قرار گرفته و مولانا در جای جای این کتاب شریف، دیدگاه های خود را درباره انواعِ حکومت، مشروعیت حکومت و ویژگیهای حاکمان اظهار داشته و به تفصیل درباره حکومتهای غیرمشروع یا حکومتهای فرعونی و حکومتهای مشروع یا حکومتهای سلیمانی سخن گفته است. نویسنده این مقاله سعی دارد با جمع آوری دیدگاه های مولانا و تدوین آنها زمینه را برای دسترسی به نظر مولانا درباره حکومت فراهم آورد و مبانی فکری و ویژگیهای حکومت مطلوب او را برشمرد.
نقد و بررسی سه کتاب از نویسندگان غیر ایرانی با موضوع «تاریخ ادبیات ایران»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه تاریخ ادبیات فارسی و بررسی سیر تحولات و علل آن از آغاز مورد توجه پژوهشگران غیر ایرانی بوده است. از همین منظر آثار شبلی نعمانی، ادوارد براون و یان ریپکا به دلیل طرح سه دیدگاه متفاوت در بررسی تاریخ ادبیات فارسی و تحولات آن شایسته توجه است: دیدگاه شرقی شبلی نعمانی، دیدگاه غربی ادوارد براون و دیدگاه رئالیستی و مقیّد یان ریپکا. افزون بر آن توجه به موضوع هایی از قبیل مخاطب شناسی، نقد سنّت و واقع گرایی بر اساس دیدگاه های جدید که زمینه ساز نگاه های نو در قلمرو ادبیات فارسی بوده است، آَشکارا در آثار این سه تن دیده می شود. در این نوشتار، موارد یاد شده، بررسی و در ضمن آن اختلاف نظرها و همانندی های نظریه های آنان ریشهیابی شده است. و برخی زمینه های تحول و تجدد ادبی نیز واکاوی گردیده است. نتیجهاین بررسی نشان می دهد که شبلی نعمانی بیش تر به زیباشناسی اثر، فارغ از مسائل تاریخی و اجتماعی توجه دارد؛ اما زیباشناسی را در خدمت محتوا قرار می دهد. ادوارد براون همه توجهش به محتواست و ادبیات را آیینه رویدادهای اجتماعی روزگار می داند. البته این نظر براون با دیدگاه جامعه شناسانه ریپکا کاملاً متفاوت است؛ زیرا براون این موضوع را به شکلی سطحی مطرح می کند، در حالی که ریپکا به گونه ای محوری به تحلیل حوادث اجتماعی می پردازد و بازتاب آن را در حوزه اندیشه، ادبیات و زندگی بررسی و نظریه پرداری می کند. شبلی نعمانی گذشته و سنّت را می پذیرد؛ ولی ریپکا منکر آن است و براون آمیزه ای از سنّت و نوگرایی را پیشنهاد می کند.
نقد فصل: پیوندهای آوایی و شعر عباس یمینی شریف
حوزه های تخصصی:
خوانش تطبیقی دو رمان چراغ ها را من خاموش می کنم و دفترچة ممنوع بر اساس نظریة «مؤنث نگری در نوشتار زنانه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نویسندگان زن درطول تاریخ فارغ از تفاوت های جغرافیایی- تاریخی، فرهنگی و ملیتی با دغدغه ها و چالش هایی هم پیوند و گاه همسان مواجه بوده اند. ادبیات زنان، جهانی را به تصویر می کشد که عمدتاً بر اساس اولویت ها و ملاحظات منطق مردانه تعریف می شود. بنابراین نویسندگان زن با برهم زدن قوانین مردان در نگارش، سعی دارند با بهره گیری از « زیبایی شناسی زنانه» زبان مناسبی برای بیان دغدغه ها و آرمان های خود بیابند و از این رهگذر تصویر روشنی از زن را، آن گونه که هست و آن گونه که باید باشد، ارائه کنند. در ادبیات معاصر ایران و ایتالیا نیز زنان نویسندة بسیاری به خلق آثاری با محوریت مسائل زنان پرداخته اند. از این میان می توان به آثار زویا پیرزاد و آلبا دسس پدس که با روایت خاص زندگی روزمرة زنان به بیان ملاحظات و دغدغه های عمیقاً مشترک زنان می پردازند، اشاره کرد. مقالة حاضر در چارچوب بایسته های ادبیات تطبیقی و با کاربست نظریة «مؤنث نگری در نوشتار زنانه» در باب دو رمان برآمده از خاستگاه های جغرافیایی- فرهنگی متفاوت، درصدد پاسخ به این پرسش است که چگونه ویژگی های مشترک نوشتار زنانه، تشابهات و تناظرهای بنیادی در پیرنگ، روایت و شخصیت پردازی این دو رمان ایجاد کرده است؟
آنچه با یقین می توان گفت این است که خصلت ها و مؤلفه های مشترکی که در متن و فرا متن این دو نوشتار زنانه وجود دارد، در ارائة تصویری واقع گرایانه و سنجیده از «وضعیت زنان» در دو جامعة توصیف شده نقش چشمگیری ایفا کرده است.
بینامتنیت در فراداستانِ « قلب زیبای بابور» نوشتهی جمشید خانیان و مخاطب نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلب زیبای بابور نوشته ی جمشید خانیان یک فراداستان است که در پی به کار گرفتن شیوه ای تازه در روایت و گریز از شیوه های سنتی ست. در فراداستان راوی به شیوه های داستان گویی می اندیشد همچنین یکی از ویژگیهای فراداستان مهارت در به کارگیری بینامتنیت است. هدف این پژوهش، بررسی مقایسه ای و یافتن رّد پای عناصر بینامتنی، دریافت مناسبات آن با متن و در نوبتی دیگر بررسی نقش مخاطب نوجوان در درک این شیوه از داستان نویسی است. روش مقاله توصیفی- تحلیلی و بر مبنای آرای مخاطبان است. اصلی ترین شگرد خانیان درین داستان ، به کار گیری عناصر بینامتنی و ایجاد مکالمه با داستانهای نام آشنا برای کودکان و نوجوانان به ویژه شازده کوچولو اثر اگزوپری است. احضار متون شناخته شده به این داستان، برای پیشبرد فرایند روایت، شکل گیری عناصر داستان، باورپذیری و القای معانی انجام گرفته است. همچنین نظر مخاطبان نشان می دهد که نوجوانان می توانند به شکلهای گوناگون با عناصر بینامتنی رابطه برقرار کنند.
نقاشی برای داستان ها
مدح قصاید سعدی
حوزه های تخصصی:
در ادبیات کلاسیک فارسی مدح و قصیده به گونه ای در هم تنیده اند و شاعران این قالب ادبی را به دلیل ویژگی های آن برای مدح برگزیده اند. نویسنده ضمن بررسی ویژگی های این نوع شعر به تبیین مدیحه های سعدی، نوع و جایگاه آن در ادب فارسی می پردازد و معتقد است که آنچه سعدی را به مدیحه سرایی واداشته، اندیشه کسب مال و قدرت نبوده است. این عرصه برای او جولانگاهی است برای تبیین اندیشه های سیاسی، اجتماعی و اخلاقی. او مدیحه هایش را اغلب با تصویری از پایان کار جهان، زوال عمر و کوتاهی فرصت و نوبت هر یک از صاحبان قدرت آغاز می کند و با توصیف ویژگی های آنان، قصیده را ادامه می دهد. او این خصایص را به منظور تشویق به ادامة آن خصلت و کار نیک و یا تحریک و برانگیختن برای کسب و انجام آن منش نیک به ممدوح یادآور می شود.
عمر خیام و معماری
حوزه های تخصصی: