آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۰

چکیده

مطالعه تاریخ ادبیات فارسی و بررسی سیر تحولات و علل آن از آغاز مورد توجه پژوهشگران غیر ایرانی بوده است. از همین منظر آثار شبلی نعمانی، ادوارد براون و یان ریپکا به دلیل طرح سه دیدگاه متفاوت در بررسی تاریخ ادبیات فارسی و تحولات آن شایسته توجه است: دیدگاه شرقی شبلی نعمانی، دیدگاه غربی ادوارد براون و دیدگاه رئالیستی و مقیّد یان ریپکا. افزون بر آن توجه به موضوع هایی از قبیل مخاطب شناسی، نقد سنّت و واقع گرایی بر اساس دیدگاه های جدید که زمینه ساز نگاه های نو در قلمرو ادبیات فارسی بوده است، آَشکارا در آثار این سه تن دیده می شود. در این نوشتار، موارد یاد شده، بررسی و در ضمن آن اختلاف نظرها و همانندی های نظریه های آنان ریشهیابی شده است. و برخی زمینه های تحول و تجدد ادبی نیز واکاوی گردیده است. نتیجهاین بررسی نشان می دهد که شبلی نعمانی بیش تر به زیباشناسی اثر، فارغ از مسائل تاریخی و اجتماعی توجه دارد؛ اما زیباشناسی را در خدمت محتوا قرار می دهد. ادوارد براون همه توجهش به محتواست و ادبیات را آیینه رویدادهای اجتماعی روزگار می داند. البته این نظر براون با دیدگاه جامعه شناسانه ریپکا کاملاً متفاوت است؛ زیرا براون این موضوع را به شکلی سطحی مطرح می کند، در حالی که ریپکا به گونه ای محوری به تحلیل حوادث اجتماعی می پردازد و بازتاب آن را در حوزه اندیشه، ادبیات و زندگی بررسی و نظریه پرداری می کند. شبلی نعمانی گذشته و سنّت را می پذیرد؛ ولی ریپکا منکر آن است و براون آمیزه ای از سنّت و نوگرایی را پیشنهاد می کند.

تبلیغات