فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
قاسمی گنابادی (وفات 982) از نظیره گویان خوب نظامی است که از او هشت مثنوی در دست است. وی مثنوی لیلی ومجنون را دوبار سرود و سرایش دوم را به سال 976 به نام شاهزاده سام میرزا صفوی اختصاص داد. قاسمی علاوه بر زیبایی های ادبی و زبانی، با ابتکارات خاصِّ خویش در برخی صحنه ها بر زیبایی و جاذبة داستان افزوده است. در این مقاله، پس از معرفی منظومة لیلی ومجنون قاسمی و نقد نسخ آن، به مقایسة تشابه ها و اختلاف های این منظومه، با سه روایت دیگر سدة نهم، یعنی روایت های جامی، هاتفی و مکتبی، پرداخته شده است. قاسمی در مثنوی خویش نوآوری هایی کرده که در دیگر روایت ها دیده نمی شود؛ به طورمثال، به هنگام مکتب رفتن عرایس، می گوید: آن دو در عید برای استاد هدیه نمی بردند تا مثل دیگر کودکان تعطیل نشوند و تعطیلات را به مکتب بیایند. در روایت قاسمی، لیلی و مجنون قبل از مرگ به وصال می رسند و با هم جان می سپارند؛ نکته ای که در دیگر نظیره های مورد بررسی وجود ندارد. از برجستگی های روایت قاسمی، براعت استهلال پرمعنایی است که در این منظومه آمده و از این جهت روایت قاسمی و جامی را بر نظایر خویش برتری بخشیده است.
نقش ترجمه در ادبیّات تطبیقی و داستان نویسی معاصر (با تأکید بر ادبیّات فارسی و عربی)
حوزه های تخصصی:
با در نظر داشتن این موضوع که «ترجمه» نخستین ابزار برای عبور از مرز ادبیّات یک سرزمین و ورود به قلمرو «ادبیّات دیگری» است، می توان آن را یکی از عوامل مانع انزوا و انفعال انواع ادبی یک ملّت و در نتیجه، انحطاط آن به شمار آورد. پژوهش حاضر سعی دارد نشان دهد که ترجمه در شکل گیری روابط ادبیّات ملل و نیز نقل و انتقال های میان آنها نقش دارد یا حتّی در ادبیّات تطبیقی که یکی از حوزه های مرتبط با ادبیّات ملل است، جایگاه تأثیرگذاری دارد. در این نوشتار، ابتدا به انواع ترجمه و جایگاه آن در ادبیّات جهان اشاره شده است. سپس به برخی کارکردهای آن، مانند دقّت و امانت داری در ترجمه از سوی مترجم، تأثیر اثر ترجمه شده بر ادبیّات مقصد، گسترش فنّ داستان نویسی در ادبیّات کلاسیک و معاصر فارسی و عربی، رونق ترجمة آثار رئالیستی و رمانتیک، گسترش مضمون، ایجاد تعامل و ارتباط فرهنگی میان ادبیّات فارسی و عربی و معرّفی داستان نویسان مشهور غربی به داستان نویسان معاصر ادبیّات فارسی و عربی به منظور تقویت و گسترش ادبیّات ملّی، در ضمن مباحث مذکور در متن اشاره شده است. نویسندگان با روش توصیفی و تحلیلی توانسته اند به راهکارهای مناسبی برای تمییز صحّت و سُقم ترجمة آثار ادبی برای تطبیق دو اثر با زبانی مشترک یا متفاوت دست یابند.
عقلاءالمجانین و اطوار و کیفیت جنون آنها در فتوحات مکیه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عقلاءالمجانین یا فرزانگان دیوانه نما به رغم رفتارهای عجیبشان، دارای شخصیت و نبوغ شگفت انگیزی هستند که بیانگر عمق نگرش آنها به انسان و جهان است. ابن عربی در فتوحات مکیّه عقلاءالمجانین را «بهالیل» نامیده است و منشأ جنون آنها را وارد غیبی ناگهانی می داند که موجب «حیرت ابدی» آنان گردیده است و ارتعاشی درونی در آنان پدید آورده است. از نظر ابن عربی تجلی ناگهانی الهی، عقل این طایفه را با خود برده است و در عالم لاهوت زندانی کرده است. آنان پس از صعود عقلشان به عالم لاهوت، هیچ گونه تدبیر و فکری نسبت به عالم ناسوت و کارهای دنیوی خود ندارند، اما سخنانی بسیار عمیق و حکیمانه بر زبان می رانند که خود هیچ گونه قصدی از بیان آن ندارند، بلکه خداوند آن سخنان را بر زبانشان جاری می سازد. از نظر ابن عربی این طایفه خردمندانِ بدون خردی هستند که در ظاهر دیوانه یا همان مستوران از تدبیر عقل شناخته می شوند و به همین دلیل آنان را «عقلای مجانین» نام نهاده اند.
بررسی زمینه های نوستالژی در سروده های نازک الملائکه و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوستالژی از اصطلاحاتی است که از علم روانشناسی وارد عرصه ی ادبیات شده است. در جستار پیش رو نگارندگان بر آنند تا با استفاده از شیوه ی توصیفی – تحلیلی به بررسی این پدیده ی روانی در سروده های دو شاعر معاصر عراقی و ایرانی «نازک الملائکه» و«فروغ فرخزاد» بپردازند. تحقیق نشان از آن دارد که اوضاع نابسامان سیاسی و اجتماعی روزگار شاعران، عدم توجه به زن، فاصله های طبقاتی، از دست دادن عزیزان و... باعث شده است که این دو شاعر به ناخودآگاه خود رجوع نمایند و با حسرت و دیدی تراژیک از آن روزگاران یاد کنند. مهمترین دستاورد پژوهش آن است که بن مایه های نوستالژیک، مانند اوضاع سیاسی و اجتماعی، یاد مرگ، یاد عشق، اندوه هبوط، یاد کودکی، یاد زادبوم، آرمان شهر، یاد عزیزان را در سروده های هر دو شاعر می توان یافت با این تفاوت که در بیان برخی مسائل تفاوت هایی نیز در کلام و اندیشه این دو شاعر دیده می شود.
مقایسه ی تطبیقی مقدمات قصاید خاقانی و متنبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آن جا که مقدمات قصاید عربی در نقد قدما از اهمیت خاصی برخوردار بوده و بزرگانی چون ابن رشیق قیروانی، ابوهلال عسکری، ابن اثیر، ثعالبی و...به نقد این قسمت از قصاید، اهتمام ویژه ای داشته اند، ضروری می نماید در ادبیات فارسی نیز مقدمات قصاید شاعران بررسی شود. در این مقاله مقدمات قصاید خاقانی و متنبی بررسی شده است. روش تحقیق، به شیوه ی توصیفی- تحلیلی و حجم نمونه، کل قصاید دیوان خاقانی و متنبی است. با مطالعه و بررسی مقدمات قصاید دیوان این دو شاعر، مضامینی که در آغاز آن ها آمده، استخراج گردیده و با هم مقایسه ی شده اند. از مقایسه مقدمات قصاید این دو شاعر،چند نکته مستفاد می شود: 1. اهتمام متنبی به مقدمات قصاید خود بیش تر از خاقانی است؛ 2. مقدمات قصاید این دو شاعر بیش تر تقلید و تتبعی از قدما است؛ با این حال، از زیبایی خاصی برخوردارند؛ 3. مقدمات طللی، تغزلی، وصف فراق و شکوا از بیش ترین بسامد در دیوان متنبی برخوردار است؛ 4. در دیوان خاقانی، مقدمه ی وصف، حکمت و توحید و مقدمه شکوا و گلایه بسامد بیش تری دارد.
تعامل بین سلوک عارفانه و فرایند مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش قابل ملاحظه ای از متون ادب فارسی به یافته ها و آموزه های عرفانی اختصاص دارد. اندیشه های عرفانی همچون فلسفه به دو بعد نظری و عملی تقسیم می گردد و عرفان عملی فرایند سیر و سلوک عارفانه با رهبری مراد، برای رسیدن به یک دگردیسی شخصیتی است. همسو با آن مشاوره نیز نوعی تعامل کلامی و فکری بین مشاور و مراجع و بازنمودن ابهام در اندیشه وتصمیم گیری و درنهایت رسیدن او به کمال فکری و شخصیتی است. اگرچه ظاهراً «مراجع محوری»در فرایند مشاوره با «مراد محوری» در سلوک عارفانه نوعی ضدیت وعدم تجانس دارد و ناهمسوییهای دیگری نیز بین این دو جریان هست؛ ولی همانندی های درخور تاملی برای ایجاد یک تعامل مدبرانه بین سیر و سلوک عارفانه و مشاوره به چشم می خورد که در این صورت کارکرد زبان و ادبیات فارسی درعرصه مشاوره به یاری متون عرفانی روشن می گردد. این نوشتار پژوهشی در باب بیان این همانندیها، ناهمسوییها و جستجوی الگوی عملی مناسب مشاوره از ارتباط عاطفی و عقلانی صحیح بین مرید و مراد در عرفان عملی است .
نقد و بررسی بیتی از حافظ: «رندان پارسا» یا «پیران پارسا»؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود اختلاف در نسخههای یک اثر ادبی که در قرنهای گذشته نگاشته شده، امری ناگزیر است که برای متخصصان و ادیبان تازگی ندارد. علت این اختلاف ضبطها، میتواند ناخوانا بودن دستنوشته، کهنگی و پاک شدگی خطوط، دستکاری ناسخان بنا به ذوق خویش و یا مواردی دیگر باشد. دیوان حافظ نیز از این امر مستثنی نیست. هدف این مقاله، بررسی بیتی از حافظ است که در تصحیحهای مختلف، متفاوت ضبط شده و شارحان نیز بنا به اختلاف موجود، معنیهای گوناگونی برای آن بیان کردهاند.
خوبان پارسیگو بخشندگان عمرند ساقی بده بشارت، رندان پارسا را
در برخی چاپهای دیوان حافظ، ترکیب «رندان پارسا»، به صورت «پیران پارسا» ضبط شده و شارحان نیز به تبع مصححان، هر کدام ضبطی را اساس کار قرار داده و بیت را معنی کردهاند. نگارنده در این مقاله، این بیت را در محور افقی و بر اساس آرایههای ادبی و تناسب با دیگر اجزای بیت و نیز در محور عمودی و ارتباط آن با کلیت غزل مورد بررسی قرار داده و نشان داده است که ضبط «پیران پارسا» نسبت به «رندان پارسا» ترجیح دارد؛ همچنین با تحلیل و بررسی تصحیح های مختلف دیوان و شرحهای نوشتهشده بر آن، کوشیده است، صورت صحیح بیت را باز نماید و معنی درست و دقیقی از آن ارائه کند.
انوشیروان و بوزرجمهر در گلستان سعدی
حوزه های تخصصی:
دو شخصیت انوشیروان و بوزرجمهر از دیرباز در فرهنگ شفاهی و کتبی ایرانیان جای برجسته و متمایزی داشته است. این دو شخصیت که شاید برای اولین بار دقیقترین تفصیل چگونگی ساختن و پرداختنشان در شاهنامه فردوسی شکل گرفته است، عمق ریشهها و وسعت شاخ و برگشان از حدود مسلمات تاریخی فرا رفته و به قلمرو اسطوره و خیال راه یافته است. از ادغام این دو عنصر اسطورهای که یکی مظهر عدل و دیگری مظهر خرد بوده است، فرهنگ سیاسی ایران یکی از دیرپای ترین مسایل جوامع ایرانی، یعنی «عدالت اجتماعی» را مورد تامل و تفسیر قرار داده است. از اهم متون پایهای که در آن داستانهای مربوط به انوشیروان و بوزرجمهر آمده است، گلستان سعدی است. این مقاله به بررسی این دو شخصیت در گلستان سعدی می پردازد.
فسق حافظ و گناه آدم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از خصایص اشعار عرفانی- رمزی کاربرد باژنما یا تعبیر باژگونه است که در دسته ها و طبقات بزرگ و متعدد قابل مطالعه و تحقیق است. فسق و گناه و مترادفات گوناگون آنها یکی از این دسته باژنماهاست که در دیوان حافظ بیش از دیگر باژنماها به کار رفته است. این نوع باژنماها که از تیره الفاظ و تعابیر حرام و مذموم اند، نشانه ها و رموزی اند، برای حالات و مستیهای قلبی و عاشقانه که باعث حرکتهای جوهری در ذات آدمی می شوند.
حافظ خویشتن را فاسق و گناهکار می نامد و این گناه را میراث جدّ خود آدم می داند و اظهار می کند که اگر آدم بهشت را تحمل ننمود و جهت رسیدن به مستی و عیش و عشرت رخت خویش بر زمین خاکی افکند ما که فرزند او ایم؛ چرا نباید از راه معصیت و زلّت منزل بزم و خوشباشی و قلاّشی در پیش بگیریم؟
این گونه از باژنماهای دیوان حافظ را در هفت گروه می توان متمایز و مطالعه نمود: 1. فسق و فساد 2. گناه، معصیت و زلّت 3. ارتکاب حرام، خبث و بدی 4. لاابالیگری، نادرویشی، دلیری، قلندری، بدنامی و قلاشی 5. نظربازی، خوشباشی و عیش و عشرت، بزم و طرب، مستی و خرابی 6. زنّاربندی، بت پرستی، کفر و بی دینی 7. تردامنی، آلودگی، رندی، نفاق و تزویر.
تحلیل شخصیت از خود فرارونده کیخسرو بر اساس نظریه ویکتور فرانکل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۲
181 - 209
حوزه های تخصصی:
«لوگوس» یک واژه یونانی است که به «معنی» اطلاق می شود. لوگوتراپی که «مکتب سوم روان درمانی وین» نیز خوانده شده بر معنی هستی انسان و جست وجو برای رسیدن به این معنی تأکید دارد. بنابر اصول لوگوتراپی، تلاش برای یافتن معنی در زندگی اساسی ترین نیروی محرکه هر فرد در دوران زندگی اوست. نیاز به معنا انسانی ترین انگیزش و حقیقتی انکار ناپذیر در زندگی انسان است و «معناجویی» حقیقتی است که ارضای صحیح آن، بشر را به معانی و ارزش های مشترکی چون اصل تحقّق خویشتن و «از خود فرارفتن»، رهنمون می شود. یافتن رشته های ظریف معنا در زندگی، به شکل یک انگاره استوار از مسئولیت، آزادی و اراده معطوف به معنا، هدف و موضوع مبارزه طلبی لوگوتراپی است که تعبیرِ فرانکل از تحلیل اگزیستانسیالیستی نوین است. در این جستار نگارندگان می کوشند شخصیت کیخسرو به عنوان فردی از خود فرارونده را بر مبنای اصل معنا گرایی ویکتور فرانکل بررسی کنند و از رهگذر این کنکاش در می یابند کهکیخسرو به عنوان شخصیّتی از خودفرارونده چهارچوب کمال شخصیتی خود را بر پایه معناجویی بنیان نهاده است شخصیّتی که فراسوی مرزهای توجّه به خود در تلاش برای حصول به سطح پیشرفته کمال و تحقق استعدادهای وجودی خویش، حداکثر استفاده را از ویژگی های ماهیّتی خود چون آزادی، انتخاب، مسئولیّت و معنویت می برد.
کرامات صوفیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مولوی و پلورالیسم دینی
منطق الطیر عطار
خشم در چشم ( گزارشی از داستان رستم و اسفندیار شاهنامه ) نوشته دکتر میرجلال الدین کزازی / خردگرایی رد شاهنامه فردوسی ، نوشته دکتر نصرت صفی نیا
حوزه های تخصصی:
آیا ترجمه ادبی نوع خاصی از ترجمه است؟
منبع:
زبان و ادب ۱۳۷۷ شماره ۶
حوزه های تخصصی:
سیمرغ و اسفندیار در شاهنامه فردوسی
حوزه های تخصصی: