فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۰۱ تا ۳٬۲۲۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
عرفا و فلاسفه اسلامی در بیان افکار و اندیشه های خود همواره از رمز و نماد بهره می گرفتند؛ به گونه ای که در آثار شیخ اشراق سهرودی عارف و فیلسوف ایرانی رمز و نمادگرایی عرصه گسترده ای را اشغال کرده است. در این که رمز خاص زبان عرفا است شکی نیست. این امر در برگزیدن سبک تمثیلی مثنوی معنوی مشهود است و در آثار عرفایی چون سنایی و عطار نیشابوری دیده می شود؛ اما رمزگرایی در میان فلاسفه کم تر استفاده شده است. در این میان داستان «حی بن یقظان» به عنوان یکی از معدود داستان-های رمزی- فلسفی، مورد توجه فلاسفه ای چون ابن طفیل، شیخ اشراق و ابن سینا و پیش از این ها افلاطون قرار گرفته است. ابن طفیل و مولانا با به نمایش گذاشتن شخصیت های «نی» و «حی» ذات جستجوگر انسانِ در پی حقیقت گمشده را به تصویر کشیده اند. بدین سان مولانا و در مقابل، ابن طفیل دو شخصیت جداگانه یکی در حوزه عرفان و دیگری در حوزه فلسفه و اندیشه پدید آورده اند. نوشتار حاضر می کوشد تا در چشم اندازی تطبیقی و با روش توصیفی- تحلیلی، همگونی ها و ناهمگونی ها و ابعاد و وجوه این دو شخصیت را بر پایه مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی بررسی کند تا هم اندیشی های فلاسفه و عرفا و میزان قرابت و نزدیکی آن دو را نشان دهد.
متن شناسی عقایدالنساء یا کلثوم ننه آقاجمال خوانساری (با تکیه بر باورها و آداب و رسوم، دین عامیانه، وضعیت زنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلثوم ننه نام کتابی طنزآمیز و انتقادی نوشتةآقاجمال خوانساری (۱۱۲۵ ق.) از فقیهان دورة صفویّه است. کلثوم ننه در نقد دینداری عامیانه و باورهای خرافی رایج میان زنان و قدیم ترین سند مکتوب دربارة اخلاق و آداب و رسوم زنان عامی ایران است. هدف از مقاله، معرّفی کتاب و مؤلّف آن سپس متن شناسی این اثر ارزشمند است. کتاب کلثوم ننه به عنوان یکی از آثار مهمّ ادب عامه در تاریخ ادبی ایران همواره از دید محقّقان دور مانده است. می کوشیم محتوای کتاب را به روش نقد جامعه شناختی و از سه منظر باورهای عامیانه و تصویر دینداری عامه و وضعیّت زنان در عصر مؤلّف بررسی کنیم.
ازدواج جادویی در هفت پیکر نظامی مقایسه تطبیقی قهرمانان اسطوره ای ایران و یونان و کارکرد مشترک نجوم و کیمیاگری در روایت هفت پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظامی با دانش گسترده اش در ستاره شناسی، کیمیاگری و قصص اساطیری، در منظومه هفت پیکر داستانی رمزی و شگفت می آفریند که در هر خوانشی می تواند بعد و رنگی تازه از خود به نمایش بگذارد. بهرام گور قهرمان روایت نظامی است که با گذر از مراحل هفت گانه به خودشناسی و کمال درون می رسد و این فرایند فردیت با ازدواج با دختر پادشاه ایران در روز جمعه پایان می یابد. بهرام (مریخ ) با شاهدخت ایرانی (زهره ) پیوند می یابد و کمال بهرام از آنجا حاصل می شود. ازدواج جادویی تعادلی بین جانب مردانه و زنانه روح است. ازدواج مقدس (Hieros Gamos) به معنی اتحاد میان خدا و خدابانو و یا موجودی الهی و انسان و گاه به طور خاص وحدت بین شاه و الهه است. در کیمیاگری ستاره زهره با نشانه و مریخ با نشانه مشخص شده اند. زهره متعلق به فلز مس است و علامت آن خورشیدی است که صلیبی در زیر دارد و علامت مریخ که فلز مربوط به آن آهن است، خورشیدی است که صلیبی در بالا دارد. وقتی این دو ستاره یکی می شوند، تعادل و کمال به جان بازمی گردد. در داستان نظامی این ازدواج جادویی با پیوند بهرام و شاهدخت ایرانی به ثمر می رسد. مقاله حاضر بر آن است تا ضمن تبیین بحث ازدواج جادویی در کیمیاگری و اسطوره شناسی از یکی از ساحت های پنهان و پوشیده داستان هفت پیکر پرده برگیرد و با تکیه بر قابلیت-های سمبولیک متن و دیدگاه های روان شناسانه کارل گوستاو یونگ، برداشتی تازه از این روایت اسرارآمیز ارائه دهد.
ایهام های نویافته در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایهام یکی از شگردهای بلاغی پرکاربرد در شعر فارسی است. این تمهید هنری که در شعر شاعران قرن پنجم نمونه هایی دارد، در شعر شاعران قرن ششم و هفتم گسترش چشم گیری می یابد، و در شعر شاعران قرن هفتم و هشتم، در کنار آرایه هایی چون تناسب و استخدام و... به یکی از اساسی ترین شیوه های بیان شعری تبدیل می شود. هرکه اندکی در شگردهای شعری حافظ باریک شده باشد، می داند که ایهام (درگونه های متنوّع آن) از مهم ترین تمهیدات بیانیِ شعر اوست. برخی از واژه هایی که در این مقاله به آنها پرداخته ایم (شام، شفاخانه)، کندوکاوهایی ا ست در اشارات پنهان حافظ به معانیِ ایهام آمیزِ واژگانِ عربیِ رایج در متونِ فارسی. برخی از واژه های بررسی شده (مُقبل، صومعه) نیز در زمرة ایهام های تبادر و دوگانه خوانی قرارمی گیرد. در بیتی نیز به رسمی از مراسم ازدواج در قرون گذشته (حضور غلامان خواجه در حجله) اشاره شده که آگاهی از آن، زیباییِ دوچندانی به شعر حافظ می-بخشد.
مقاله به زبان فرانسه: بررسی مقایسه ای "" کمال گرایی"" مولانا و آلفرد دو وینیی (Étude comparative du ""Perfectionnisme"", chez Mowlânâ et Alfred de Vigny)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مقایسه ای ""کمال گرایی"" مولانا و آلفرد دو وینیی چکیده: غور در درون، به تسلط بردایره آگاهی و وصل یه خداوند والای مطلق خواهد انجامید. در باب مطالعه ی تطبیقی کمال گرایی مولانا، شاعر و عارف ایرانی قرن 13 میلادی و کمال گرایی آلفرد دو وینیی، شاعر رواقی گرای رمانتیک و عارف قرن 19 فرانسه، کاملاً طبیعی است که مسیر کمال برای یک نفر شرقی، کاملاً متمایز از مسیری است که یک نفرغربی اتخاذ می کند. با این حال، با توجه به آن که مضامین مربوط به وجود و صفات برجسته و عالیه انسانی، به مانند راست گویی، صداقت، درستی، عطوفت، اختیار سکوت،... در پهنه گیتی مشترک هستند، و در ابعاد فضا و زمان نمی گنجند، و با در نظر گرفتن اینکه داشتن نقاط مشترک فکری و اخلاقی مستلزم آن نیست که افراد از یک ایدئولوژی خاص تبعیّت کنند، بر آن شدیم که دوبینی ها را کنار بگذاریم و با در نظر گرفتن وحدت وجود، بیشتر بر روی ""خود سکّه"" متمرکز شویم تا بر روی ""دو طرف سکّه"". ولی به راستی چگونه می توانیم بدون تأثر از عوامل بازدارنده و مخربّی که بر سر راهمان قرار خواهند گرفت، با حفاظت کامل دل و روح خود، در این مسیر گام برداریم و تمامی نا خالصی ها ی دل خود را بزداییم ؟ هر یک ازاین دو شاعرما را به کدامین روش عملی نیل به سوی کمال سوق می دهند؟ این ها سؤالاتی هستند که در حین این مقاله به آنها خواهیم پرداخت و سعی بر آن خواهیم داشت که پاسخ هایی قانع کننده برای تک تک آنها ارائه دهیم. واژگان کلیدی: مولانا، وینیی، رواقی گرایی، رمانتیسم، عرفان اسلامی، مقایسه کمال گرایی مولانا و وینیی.
الألفاظ الفارسیة فی آثار الجاحظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یعدّ العصر العباسی فترة ذهبیة للأدب والعلم فی التاریخ الإسلامی وقد تسربت الثقافة الفارسیة فی المجتمع العباسی وتبلورت ملامحها فی طیّات کتب الأدب وأضابیرها واعتبر البعض ذلک سیطرة الأثر الفارسی ونفوذه الغالب ولکن هل هم مصیبون فیه؟ لقد حاولنا الإجابة عن هذا السؤال ولقد تراءت بین حین وآخر وقد اتسمت الثقافة فی هذا العصر بطابع فارسی واستمدّ المجتمع العباسی فی عصره الأول بعض العناصر الثقافیة من الثقافة الفارسیة وتبلور بذلک الأثر الفارسی فی تکوین الثقافة الإسلامیة. لقد تواردت الألفاظ الفارسیة ذات دلالات مختلفة لتکشف ظاهرة التفاعل والتمازج الثقافی الذی مهّد الأرضیّة لتشیید صرح الثقافة الإسلامیة الراقیّة بما تداخل فیها من الأثر الفارسی.
وقد قمنا بضبط ألفاظ الثقافة العباسیّة مصنّفة فی مجالات الحیاة المختلفة، وموثقة فی ضوء نصوص کتب الجاحظ، مع دراسة دلالتها بدقّة فی ضوء معاجم التراث العربی وتأصیل الدخیل من الفارسیة . وتعدّ أعمال الجاحظ من خیر النماذج التطبیقیة للحضور الفارسی فی الثفافة الإسلامیة .
وقد توصّلنا إلی أنّ هذا الأثر الفارسی ینمّ عن ظروف مهّدت الأرضیة للتواصل والتفاعل بین الثقافات الوافدة فی العصر العباسی ما نتجت عنه الحضارة الإسلامیة وطلیعة التطور فی جمیع المجالات العلمیة والثقافیة وصوّرنا بذلک جانباً من هذا التواصل.
جستاری در ترجمه از عربی به فارسی با تکیه بر فرایند «معادل یابی معنوی» (بررسی موردی رمان السّکریّة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصل معادل یابی در حقیقت چیزی است که بخش اعظم از فرایند ترجمه در آن خلاصه می شود. مترجم از ابتدا تا انتهای ترجمه سرگرم یافتن معادل های مناسب و صحیح از زبان مقصد برای واژه ها، مفاهیم و جمله های متن مبدأ است. نظر به اهمیّت این مسئله، مقالة حاضر با دقّت در معادل یابی های معنایی رمان السّکریّة نجیب محفوظ و تلاش برای حفظ برابری زبان مبدأ و مقصد طیّ فرایند ترجمه، در صدد است که با ارائة ترجمه ای ارتباطی معنایی، متنی پویا و مأنوس را به خوانندة فارسی زبان ارائه نماید. در این راستا، کوشش بر این است تا گویاترین و درست ترین معادل یابی از نظر معنایی صورت پذیرد، به گونه ای که خوانندة زبان مقصد به سان خوانندة زبان مبدأ با متن رمان تعامل برقرار کند و جمله علاوه بر دقیق بودن در سطح واژگانی، در سطح معنایی نیز از همان رسایی پیام متن اصلی برخوردار باشد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی بر آن است تا فرایند ترجمه و معادل یابی واژگانی، اصطلاحی، ادبی و نیز معادل یابی اشتراکات لفظی را با دقّت در اصول معادل یابی همچون آحاد معنایی، تنوّع و حذف مورد بررسی قرار دهد.
بازتاب حیرت خیام در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه خیام را از دیگر شناسندگان راز متمایز کرده، صمیمیت فراوان او در قبال نادانی خویش است. او می داند که نمی داند و این نادانی را نه تنها از خود و دیگران پنهان نمی کند که در بوق و کرنای چهارگانی های بلندآوازه خود به اوج فریاد می-رساند. او می خواهد با این کار به همه مدعیان دانایی بیاموزد که دانستنِ ندانستن، عیب نیست بلکه به دروغ خود را واقف اسرار شناساندن عیب است. او می خواهد در رباعیات خویش به بانگ بلند خاطرنشان کند که مدعیان خبر، در اصل بی خبرانند. همین اقرار به نادانی است که حیرتی هم سنگ با حیرانی عارفان را برای روان او به وجود می آورد. در این مقاله سعی می شود ضمن تبیین ابعاد حیرت و سرگردانی خیام در رباعیات فیلسوفانه او، نشان داده شود اسرار شگفت انگیز این سرگردانی به چه میزان، طبقات مختلف مخاطبان متنوع او را تحت تاثیر قرار داده است و آنها تا چه اندازه در این حیرانی شگفت انگیز فرو رفته اند.
حافظ و استعاره های مرده درباره عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله ای با عنوان « بررسی خلاقیت های شعری حافظ در مفهوم سازی عشق »(فصلنامه نقد ادبی، س6، ش 23، پاییز 1392، صص (82-59)) تلاش شده است تا با استفاده از نظریه استعاره مفهومی نوآوری ها و خلاقیت های حافظ در مفهوم سازی عشق بررسی شود. نویسندگان مقاله بر آن هستند که:« خلاقیت استعاری در مفهوم سازی عشق با دو دسته از استعاره های مفهومی عشق پیوند دارد:الف. استعاره های قراردادی و رایجی که با کمک شاخص های چهارگانة ترکیب، گسترش، پیچیده سازی و پرسش از یک سوی پیوستار قراردادی بودن به سوی دیگر آن حرکت می کنند و بدیع تر و تخیلی تر از گونة عامیانة خود می شوند. ب. دسته دیگری از استعاره ها که در بدو امر خلاقانه و بدیع هستند »(همان: 78)
بررسی تطبیقی آیین عیاری در ایران و شوالیه گری در غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۲
79 - 95
حوزه های تخصصی:
زور و ستم، تبعیض، قتل و غارت، بردگی و اسارت واقعیت تلخی بود که با بشر زاده شد و با وی رشدکرد و بالید. همین عامل سبب شد تا گروه هایی از مردم از جان گذشته در مقابل ستمگران و زورگویان قد علم کنند و در روزگاری که هنوز انسان قوانین بازدارنده وضع نکرده بود، از ضعیفان حمایت کنند و در جهت برقراری عدالت بکوشند. از این گروه ها در نقاط مختلف دنیا می توان نشان یافت. عیاران در ایران، صعالیک در کشورهای عرب، شوالیه ها در غرب و سامورایی ها در ژاپن از جمله این گروه ها به شمار می آیند. در این جستار تلاش می کنیم به شیوه تطبیقی به بررسی آیین عیاری در ایران و آیین شهسواری و شوالیه گری در غرب بپردازیم و شباهت ها و تفاوت های آن دو را بیان کنیم. هم چنین تأثیر این آیین ها را در ادبیات ایران و غرب نشان دهیم.
بررسی عناصر چندمعنایی و دلایل اصلی آن در غزلیات دیوان کبیر مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولانا جلال الدین محمد بلخی، در دیوان کبیر و یا کلیات شمس به بیان حالات شخصی خود پرداخته است. در این اشعار مولانا سخنانی را به زبان آورده است که در حوزه ی شناخت ما قرار نمی گیرند و برای درک آنها، به تأویل و تفسیر نیاز داریم، زیرا مولانا کلام خود را به گونه ای بیان نموده، که از آن می توان معانی متعددی را برداشت کرد. بر این اساس، در پژوهش حاضر سعی شده، ابتدا به بررسی چند معنایی پرداخته می شود، سپس دلایل استفاده کردن از شگردهای چند معنایی، توسط عرفا و به خصوص مولانا بیان می گردد. بعد از آن، مهمترین عوامل ایجاد معانی گوناگون در غزلیات شمس بیان می شود.
به طور کلی، عوامل چند معنایی در غزلیات شمس را، می توان به دو دسته ی، عوامل درون متنی و عوامل برون متنی تقسیم نمود. منظور از عوامل درون متنی همان صورخیال، نماد، اسطوره و.. است که نقش آن ها در ایجاد معانی دوگانه و چندگانه در غزلیات شمس مورد بررسی قرار می گیرد و منظور از عوامل برون متنی، قدرت مکالمه ی غزلیات شمس با نظریه های جدید ادبی، روانشناسی و غیره است. اشعار عارفانه ی مولانا به دلیل ساختار ذهنی او، قابلیت گفتگو با نظریه ی روانشناسی یونگ را دارند. به همین دلیل در بخش آخر این پژوهش، به بررسی غزلیات شمس بر اساس نظرات یونگ پرداخته شده است.
مفهوم عشق از دیدگاه مولانا و یونس امره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۸ بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۹
107-128
حوزه های تخصصی:
عشق یکی از اصول و آموزه های اساسی در جهان بینی عرفانی اکثر عرفاست. بسیاری از آن ها عشق را شرط اساسی در سیر و سلوک برای وصول به حق و رسیدن به معرفت و یقین می دانند. در مکتب مولانا نیز این مسأله از جایگاه والایی در رسیدن آدمی به کمال و شناخت ذات احدیت برخوردار است. با توجه به تأثّر شدید یونس امره( شاعر عارف ترک) از مکتب و ایدئولوژی مولانا، این مقوله در اشعار وی نیز از اهمیت بسزایی برخوردار گشته و به نقطه محوری در اندیشه و تفکر او تبدیل شده است؛ لذا در این مقاله برآنیم تا به بررسی تطبیقی این مفهوم با استناد به اشعار عرفانی مولانا و یونس امره بپردازیم. در حقیقت هدف ما تحلیل دیدگاه های مشترک و متفاوت هر دو شاعر نسبت به عشق و ماهیت آن است.
مقایسه بازتاب فرهنگ عامه در آثار سیمین دانشور و احمد محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیمین دانشور و احمد محمود دو تن از نویسندگان نامی معاصرند که در آثارشان به عناصر فرهنگ مردم ایران و ادبیات شفاهی بسیار توجه کرده اند؛ به گونه ای که حتی نام برخی از آثار دانشور مثل سووشون و بخت گشایی برگرفته از مضامین فرهنگ مردم است. البته در آثار هر دو نویسنده مضامین مشترک فرهنگی فراوانی وجود دارد که با روشی متفاوت بیان شده اند. دقت در شیوه زندگی، جنسیت، تحصیلات و آگاهی و به طورکلی، شخصیت های متفاوت این دو نویسنده، تاحدودی تفاوت شیوه بیان آن ها را آشکار می کند. با درنظر گرفتن تفاوت بیان، حتی در دو فضای داستانی متفاوت، میزان دقت و ظرافت هر نویسنده و غیرت ملی یا دغدغه های شخصی هرکدام درنوع خود قابل تحلیل و بررسی است.
پیشنهادی برای تصحیح ضبط دو واژه در شاهنامه (آوردگاهِ نر آهو، تُخششِ کارزار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از انتشارِ متن علمی- انتقادیِ دکتر خالقی مطلق و همکارانشان نباید دیگر به کار تصحیح کامل شاهنامه پرداخت و به دلایلی، روش درست علمی این است که ضبط های این چاپ با توجّه به نسخه بدل های آن، چاپ عکسیِ دست نویس های شاهنامه، نقدها و نویافته های شاهنامه شناسان دیگر و نیز مآخذ جنبیِ مربوط، باریک بینانه بررسی و نتیجه این ارزیابی ها منتشر شود تا پس از اِعمالِ مواردِ پذیرفته بر این چاپ، تصحیحِ تقریباً نهاییِ حماسه ملّی ایران فراهم آید. بنا بر همین شیوه، در مقاله حاضر دو ضبط در ابیات این متن بررسی و به جای صورت های «آوردگاهی پی آهو» و «بخششِ کارزار» به ترتیب «آوردگاهِ نرآهو: محلّ ستیزِ آهوان نر» و «تُخششِ کارزار: سخت کوشی در نبرد» پیشنهاد شده است.
بررسی زمینه های نوستالژی در سروده های نازک الملائکه و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوستالژی از اصطلاحاتی است که از علم روانشناسی وارد عرصه ی ادبیات شده است. در جستار پیش رو نگارندگان بر آنند تا با استفاده از شیوه ی توصیفی – تحلیلی به بررسی این پدیده ی روانی در سروده های دو شاعر معاصر عراقی و ایرانی «نازک الملائکه» و«فروغ فرخزاد» بپردازند. تحقیق نشان از آن دارد که اوضاع نابسامان سیاسی و اجتماعی روزگار شاعران، عدم توجه به زن، فاصله های طبقاتی، از دست دادن عزیزان و... باعث شده است که این دو شاعر به ناخودآگاه خود رجوع نمایند و با حسرت و دیدی تراژیک از آن روزگاران یاد کنند. مهمترین دستاورد پژوهش آن است که بن مایه های نوستالژیک، مانند اوضاع سیاسی و اجتماعی، یاد مرگ، یاد عشق، اندوه هبوط، یاد کودکی، یاد زادبوم، آرمان شهر، یاد عزیزان را در سروده های هر دو شاعر می توان یافت با این تفاوت که در بیان برخی مسائل تفاوت هایی نیز در کلام و اندیشه این دو شاعر دیده می شود.