طنز موضوعی است که از روزگاران کهن در زندگی و روابط اجتماعی وجود داشته است و به نظر میرسد که به اندازه تاریخ حیات اجتماعی انسان قدمت داشته باشد. طنز، نوعی وسیله ارتباطی بین افراد و گروههاست و میتواند عمق عواطف، احساسات، باورها و گرایشهای افراد را درباره موضوعهای مختلف مشخص سازد. گرچه ارایه تعریفی دقیق از آن دشوار است با وجود این، تعریفها و نظرات متعددی درباره آن داده شده است. در نبشتههای باستان چنین دیده میشود: «دلی که شاد است، به خوبی یک پزشک فعالیت می:ند». لئوناردو داوینچی براین باور است که «طنز، نمودی از واقعیتهای معکوس شده است که فرد از طریق ضد واقعیت به واقعیت میرسد». توماس هابز مزاح را«وسیلهای برای ابراز خشم» و از سوی دیگر، کانت آن را «نوعی تعدیل ناگهانی یک انتظار به هیچی میداند». استفاده از طنز دربیان واقعیتهای اجتماعی و برخی اوقات به عنوان ابزاری برای انتقاد از سلاطین و دولتمندان سابقه طولانی دارد. در کشورما، نوشتههای عبید زاکانی، چرند و پرند علیاکبردهخدا و هفتهنامه بهلول در دوره مشروطیت، نمونههایی بارز از طنزنویسی هستند، طنز و آثار آن از جهت های گوناگون دارای اهمیت است که در این نگاشته به طور خلاصه بررسی میشود.
بیشتر پژوهشگران ایرانی معتقدند : از آنجا که شاعران ونویسندگان گذشته ایران ، دید اجتماعی و انتقادی کمتری نسبت به مسائل جامعه داشته اند ، حجم ادبیات طنز آمیز به نسبت آثار فراوان ادبیات فارسی ، بسیار کم است و توجه شاعران فارسی زبان ، بیشتر به هجو و هزل معطوف بوده است تا به طنز عمیق و انتقاد از اجتماع.سنایی ،زاده و پرورده دورانی است که شعر،جز برای مدح معنا ندارد ..به همین سبب اشعار سنایی در دل مردم راه می یابد.عطار در آثار خود رنج فقر و فاقه مردم را تصویر می کند اما بیشتر از آن به فقر معنوی و جهالت انسان تاخته است .