یکی از راههای شناخت ادبیات داستانی سنّتی فارسی, بررسی آن با شیوه های علمی جدید و اعمال تحلیل های ساختارگرایانه بر روی متون روایی است. نتیجة کار بست چنین شیوه هایی, علاوه بر احیای سنّت های داستانی قدیم, به شناخت هر چه بیشتر ساختار روایی متون و کشف شگردهای اصلی داستان پردازی نویسندگان و تبیین نقاط قوت و ضعف آثار آنها منجر می¬شود.در مورد لفظ و معنای اشعار سعدی, شارحان و محقّقان مباحث فراوانی مطرح کرده اند اما دربارة تکنیک داستان پردازی او کمتر مطلب در خور توجهی یافت می شود. این مقاله کوشیده است تا نخست همة حکایات بوستان را با توجه به تعاریف مشخص و کمّی, بررسی نماید. آنگاه با عنایت به عنصر تشکیل دهندة ساختار حکایات (اعم از تعداد حوادث, تعداد اشخاص, نتیجه گیری پایان حکایات و ... ) به تفکیک و طبقه بندی آنها بپردارد. با اعمال شیوه ای که به تسامح می توان آن را "ریخت شناسی" نامید, پنج الگوی روایی حاصل شده است که غالب حکایات سعدی در این الگوهای پنجگانه جای می گیرد و سعدی با توجه به کلیشه های روایی مضبوط در ذهن خود, به تکمیل و تتمیم حکایات و گاه گسترش و تجدید آنها دست زده است.بحث در جنسیت اشخاص, طبقة اجتماعی اشخاص, کم و کیف حضور اشخاص, شخصیت های واقعی و تمثیلی, نقد شیوه های روایت و انواع گفت و گو در بوستان سعدی, از دیگر مطالبی است که در این مقاله مورد توجّه قرار گرفته است.
تکرار غالباً سخن را آراسته تر می گرداند, ساختار منظمی به آن می بخشد و موسیقی شعر را به وجود می آورد. در نمایشنامه, تکرار در ساختار گفت و شنودها به چشم می خورد. همچنین در تکیه کلام ها, در نوشته های منثور, در روزنامه نویسی یا داستان پردازی, برای آهنگ سخن از تکرار استفاده می شود.بازنویسی متن نیز نوعی تکرار "بینا متنی" است. افسانه ها و اسطوره های دیرین, حیات دوباره می یابند. از ساختار شعری گذشتگان اقتباس می شود, اما هر بار اثری تازه و بدیع خلق می شود.
حماسهء گیلگمش که اصل سومرى اما روایت بابلى دارد از ترجمهء زبانهاى اروپایى از لوحه هاى سنگى آن به زبان فارسى برگردانده شده است و در قالب چند ترجمهءکامل یا تلخیص به دست ما رسیده است. هر چند سیر اصلى داستان یک روایت دارد اما در بسیارى موارد مطالبى متفاوت در بعضى از روایات بیان شده است. در این تحقیق به تمام جزییات نمى پردازیم زیرا توضیحات برخى موارد تأثیرى عمده در فهم اصل داستان ندارد اما در مواردى دیگر بر تفسیر آن تأثیرى مستقیم مى گذارد. مثلأ وجود یک آیین مانندکشتى یا قربانى و نحوه آن کاملا بر باورهاى صاحبان آن اساطیر مبتنى است. در این مقاله سعى شده است تا ضمن بیان شواهد تعدد روایت و دلایل آنها، دربارهء صحت و سقم آنها داورى شود و ارزش کار در آن است که محققان حماسه گیلگمش را از داورى یک جانبه برحذر مى دارد. مبناى تحقیق کتاب (ANCIENT NEAR EASTERN TEXT’S BY JAMES B.PRINCHARD) متون شرق نزدیک باستان از جیمز. ب پیچارد) مى باشد، علاوه بر آن از چند ترجمهءکامل و ملخص استفاده شده است.
پیشینه سفر از جایى آغاز مى شود که انسان جستجوگر در پى یافتن دنیاى آرمانى از محدودهء مکرر دانسته ها مى گریزد تا به نادانسته ها دست یابد، زمانى دیگرگونه، مکانى دیگر و دیدى نو بیابد و به جهان بینى تازه اى برسد تا دنیاى درون را متحول کند. سفر به دنیاى خیال، دنیاى مردگان، سفرهاى تفریحى، زیارتى، سیاسى، فضایى و سفرنامه نویسى در هر دورهء تاریخى و علل اجتماعى گرایش به سفر و سفرنامه نویسى مطالبى است که در این مقاله به آن اشاره شده است. در انتها آمارى از مجموع 389 سفر نامه که به لحاظ صورت. جنسیت، موضوع، جغرافیا و زمان تفکیک شده اند ارایه شده است.