فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۵٬۵۰۲ مورد.
۱۸۴۱.

جایگاه تکرار و لزوم بازنویسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر نمایشنامه و تعزیه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی موسیقی شعر
تعداد بازدید : ۱۴۶۸ تعداد دانلود : ۶۳۱
تکرار غالباً سخن را آراسته تر می گرداند, ساختار منظمی به آن می بخشد و موسیقی شعر را به وجود می آورد. در نمایشنامه, تکرار در ساختار گفت و شنودها به چشم می خورد. همچنین در تکیه کلام ها, در نوشته های منثور, در روزنامه نویسی یا داستان پردازی, برای آهنگ سخن از تکرار استفاده می شود.بازنویسی متن نیز نوعی تکرار "بینا متنی" است. افسانه ها و اسطوره های دیرین, حیات دوباره می یابند. از ساختار شعری گذشتگان اقتباس می شود, اما هر بار اثری تازه و بدیع خلق می شود.
۱۸۴۳.

اصطلاحات تخصصی در مطالعات زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۸ تعداد دانلود : ۸۴۵
ما، در ارتباطات روزمره خود با دیگران، از زبان و اشارات و حرکات بدنی استفاده می کنیم؛ مثلا موافقت خود را در زبان فارسی گفتاری، با بله، آره، معلومه و نظایر آنها؛ یا با پایین آوردن سر و به هم زدن پلکها اعلام می کنیم. گویشوران هر جامعه زبانی نشانه های برقراری ارتباط با دیگر افراد را می شناسند و به هنگام نیاز آنها را به کار می برند. هر چند گاهی در استفاده از این نشانه ها اشتباه رخ می دهد که منجر به بروز بدفهمی و اختلاف می گردد، چه بسا این سو تفاهم و اختلاف به کمک کسی و با درک صحیح موقعیت رفع گردد. در حوزه علوم، برقراری ارتباط حکم دیگری دارد. در اینجا، هدف از برقراری ارتباط، منتقل ساختن اطلاعات دقیق و صریح است و هر گونه ابهام یا بدفهمی مانع کسب نتایج مورد نظر می شود. بنابراین، بر خلاف آنچه در ارتباط عادی گفتاری رخ می دهد، از کوتاه سازی و حذف آنچه میان طرفین معهود و شناخته شده است اجتناب می شود و، با بیان دقیق و کامل کلیه اطلاعات مورد نیاز، امکان درک درست مطلب فراهم می آید. همچنین، از کاربرد صنایع لفظی و بدیعی خودداری می شود؛ زیرا هدف از نوشته علمی زیبایی آفرینی نیست و تنها انتقال دقیق و روشن مطالب مد نظر است. از این رو، در هر یک از حوزه های علوم، اصطلاحاتی خاص با تعاریف دقیق کاربرد دارند که گاه کاملا با معانی آنها در حوزه های دیگر متفاوت است. مثلا کلمه توان به معنی «قدرت» و «قوه» به کار می رود؛ اما، در ریاضیات، به حاصل ضرب یک یا چند بار عدد در خود تعریف می شود. واژگان تخصصی هر حوزه به مقتضای موضوع آن حوزه با دیگر حوزه ها فرق دارد، هر چند اصطلاحات مشترک چند حوزه نیز وجود دارد. در حوزه مطالعات زبانی نیز، مقصود پژوهشگران انتقال دقیق مفاهیم است تا بتوان به درستی عملکرد بخشهای متعدد آن را توصیف کرد. از این رو، زبان شناسان نیز سعی می کنند تا اصطلاحات مورد نیاز خود را به دقت تعریف کنند تا از بروز هرگونه بدفهمی پرهیز شود. در این مقاله، برآنیم تا چند اصطلاح زبان شناسی مربوط به ساختمان واژه را بررسی و توصیف کنیم...
۱۸۴۵.

بررسی «خواننده نهفته در متن» در سه داستان ادب پایداری از احمد اکبرپور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: احمد اکبرپور اگر من خلبان بودم ایدن چمبرز خواننده نهفته در متن شب به خیر فرمانده قاب آسمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۶ تعداد دانلود : ۷۶۸
یکی از راه های تحلیل آثار پدید آمده در گستره ادبیات پایداری کودک، بررسی خواننده نهفته در این آثار است. چمبرز بر این باور است که برای بازشناخت این خواننده، نیازمند روشی هستیم که در داستان های کودک و نوجوان، کودک را در مقام «خواننده» به رسمیت شناسد. با توجه به اهمیت این رویکرد و تازگی آن در مطالعه ادبیات کودک ایران، در این پژوهش کوشش شده تا سه اثر داستانی احمد اکبرپور در گستره ادب پایداری (اگر من خلبان بودم، شب به خیر فرمانده و قاب آسمانی) بر پایه دیدگاه چمبرز بررسی شود. چمبرز روش پیشنهادی خود را برای بررسی نگرش نویسنده به خواننده نهفته در متن، در چهار محور عرضه می کند: سبک نوشته، زاویه دید، طرفداری و شکاف های گویا. به کمک این چارچوب، می توان به چند نکته محوری زیر پی برد: ویژگی های خواننده نهفته در آثار یاد شده، نگرش آگاهانه یا ناآگاهانه نویسنده به کودک و نوجوان (کودک به عنوان بزرگسالی ناقص یا مانند موجودی با کیستی و زیست جهان مستقل) و سرانجام، دلایل مورد توجه قرار گرفتن برخی آثار از سوی مخاطبان. یافته های پژوهش نشان داد که این نویسنده کوشیده است تا با نزدیک شدن به دنیای متفاوت کودکی، تجربه هایی تازه از جنگ و دفاع مقدس به تصویر بکشد و با شرکت دادن کودکان در حوادث داستان و همراه شدن با آنان، فضایی فراهم آورد که کودک خود را تا حدی در آفرینش داستان سهیم بداند این مخاطب حتی می تواند در حوادث مربوط به جنگ نقشی تاثیرگذار داشته باشد.
۱۸۴۸.

بررسی تطبیقی اسطوره ایرج و قصه یوسف (ع)

کلید واژه ها: داستان بررسی تطبیقی حماسه اسطورة ایرج قصه یوسف (ع) ایرج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۴ تعداد دانلود : ۷۴۲
در خوانِش های دوباره و نوین از روایت های تاریخی و اساطیری، گاه با شباهت های بنیادین و انکارناپذیری روبرو می شویم که می تواند همسانی برخی از کهن الگوها را در شکل دهی به ساختارِ اندیشه های انسانی، گوشزد کند؛ از جمله این داستان ها، روایتِ ایرانی زندگی ایرج و روایت عبری یوسف (ع) است؛ اگرچه در روایات کهن، داستان ایرج نیز به عنوان متنی مذهبی و مقدّس قابل اعتنا بوده است؛ امروزه، از آن بیشتر به عنوان متنی اسطوره ای حماسی یاد می شود؛ در مقابل، داستان یوسف از همان نخستین روایت در تورات، وجهه مذهبی داشته و این ویژگی را در روایات مسیحی و اسلامی نیز حفظ کرده است. مقالة حاضر، تحلیلی تطبیقی دربارة ساختار و محتوای داستان ایرج و قصه یوسف است و سعی دارد ضمن واکاویِ بن مایه های کهن این دو روایت، به جنبه های مختلف و شباهت های قابل اعتنای آنها بپردازد و در این مسیر روایت عبرانی داستان یوسف را با روایت قرآنی و اسلامی مقایسه کرده و مطالعه ای تطبیقی را در آن باره، سامان داده است.
۱۸۴۹.

مقایسة بازتاب جهان بینی هندواروپایی در شاهنامة فردوسی و حماسة قرقیزی ماناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی شاهنامة فردوسی جهان بینی هندواروپایی نظریة سه کنش دومزیل ماناس قرقیزی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی حماسه پهلوانی
تعداد بازدید : ۱۴۶۳ تعداد دانلود : ۹۲۲
«جهان­بینی هندواروپایی» به ­دلایل غنای محتوایی و ادبی آن از دیرباز، بازتاب چشمگیری در شکل گیری متون نظم و نثر فارسی داشته و آثار بسیاری را از جنبه­های مختلف تحت تأثیر قرار داده است؛ به­گونه­ای­ که آثار برجسته­ای چون شاهنامة فردوسی و حماسة قرقیزی ماناس از کهن­الگوهای آن بهره برده­اند. هدف اصلی این مقاله، بررسی تأثیر پذیری دو متن حماسی شاهنامه و ماناس از این جهان بینی است؛ به­ این منظور، براساس ­نظریة «سه­ کنشِ ژرژ دومزیل» رفتار قهرمانان هر دو اثر، بررسی و توصیف شده است. پژوهش حاضر نشان می­دهد سه کنشی که در این نظریه مورد تأکید قرار می­گیرد، در تمام سطوح داستان­های این دو حماسه به ­کار رفته است؛ بنیاد نظریة «سه ­کنش»، بر تقابل و هماهنگی نیروهای دوگانه نهاده شده، همان گونه که پایة اصلی تفکر شاهنامه و ماناس نیز براساس مبارزة خیر و شر قرار گرفته است که جلوه­های آن را در قهرمانانی ­چون سیاوش/ رستم (در شاهنامه) و ماناس/ باکایی (در ماناس) به­خوبی می­توان دید. قهرمان اول، نمونه­ ای از خرد، روشنفکری، رستگاری، حمایت، اراده، کمک و آرامش است که به­صورت پیری فرزانه در هنگام ناتوانی قهرمان دوم ظاهر می­شود تا او را از مخمصه برهاند. قهرمان دوم نیز نماد خشونت، سختگیری، خونگرمی و جنگجویی است که در عین حال نظام عناصر اربعه را تنظیم می­کند و با نیروی جسمانی و روانی خود به­زندگی مردم صلح و سامان می­بخشد.
۱۸۵۰.

بررسی تطبیقی سیرالعباد سنایی و مصیبت نامه ی عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنایی مصیبت نامه سیرالعباد عطار سفر روحانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۳ تعداد دانلود : ۸۹۰
سیرالعبادِ سناییِ غزنوی و مصیبت نامه ی عطّار نیشابوری از مهم ترین سفرنامه های روحانی است. این دو اثر اشتراکات و اختلافاتی با یکدیگر دارند. اختلافاتِ آن دو از طرفی ناشی از جنبه های سه گانه ی زندگی و اندیشه ی سنایی و تأثیرپذیریِ او از شعرِ غیرعرفانی است. در حقیقت سنایی، شاعرِ شعرِ تحقیق است و سیرالعبادِ او نیز صبغه ای کاملاً عرفانی ندارد. از طرف دیگر سنایی، آغازگرِ راه است، بنابراین پر واضح است که گذشتِ زمان، گنجینه ی اندیشه ها و زبانِ عرفانی را بارور کرده و در سفرنامه ی عطّار به اوج خود رسانیده است. در این مقاله سعی بر آن بوده است با بررسی وجوه اشتراک و اختلافِ این دو اثر نمایی کلّی از یک سفرِ روحانی و انگیزه ها و چالش هایِ آن به تصویر درآید. وجوه اختلاف عبارتند از: 1ـ اختلاف ساختاری، 2ـ نمادگرایی دوگانه، 3ـ فضاهای مختلف؛ وجوه اشتراک شاملِ: 1ـ مراحلِ خلقت (بدو)، 2ـ شکایت از دنیا و مافیها، 3ـ بازگشت به اصل، 4ـ سالک و پیر، 5ـ سبک گفتگو، 6ـ مقصدِ سفر. بررسی اشتراکاتِ سفرنامه های عرفانی مختصاتِ کلّی این گونه آثار را آشکار می کند و آن را به عنوانِ بن مایه ای در ادبِ عرفانی مطرح می گرداند.
۱۸۵۳.

نگاهی به شعر احمد عزیزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موسیقی ادب معاصر صور خیال احمد عزیزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۳ تعداد دانلود : ۱۰۰۰
احمد عزیزی از شاعران معاصری است که اشعارش را با بیان دغدغه های زندگی در روزگار امروز همراه کرده است. حوزه ی تداعی معانی در شعر او متاثر از فضل نمایی ها در حوزه ی اطلاعات عرفانی ادبی، فلسفی و مذهبی است تا حدی که هنگام آفرینش فضای معنوی و صور خیال در شعرش، علاوه بر آیات و احادیث و اصطلاحات عرفانی و اسلامی و فلسفی و ادبی، نام شاعران و دانشمندان ایرانی و غربی و کتاب هایشان، اسامی گل ها و فصل ها، نام خیابان ها و محله های تهران، حتی دستگاه های مکانیکی و قطعات ماشین، موثر بوده است. فرضیه ی تحقیق بر این نکته تعلق یافته است که القای عاطفه در شعر احمد عزیزی که با رویکردی جسورانه به مضامین عرفانی پرداخته است، با استفاده از موسیقی معنوی شکل گرفته است. محدوده ی این پژوهش کتاب «ترانه های ایلیایی» احمد عزیزی است و مبنــای ارزیابی بر اساس سنجــه های پیشنهادی شفیعی کدکنی با بررسی عاطفه، تخیل، زبان، موسیقی و شکل اشعار استوار است. پژوهشگر بر آن است تا عناصر زیباشناختی فوق را در شعر عزیزی بکاود و لطف سخن او را در بیان مکاشفات روحانی اش جستجو و ارزیابی نماید.
۱۸۵۵.

نماد پردازی قرآنی در شعر معاصر فلسطین ( شخصیت یوسف (ع))(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درون مایه شعر معاصر فلسطین نمادهای قرآنی شخصیت یوسف

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات نمادین نماد و نمادپردازی
تعداد بازدید : ۱۴۶۲ تعداد دانلود : ۶۰۰
نمادها، همواره در دو حوزه ی معناگرایی و تصویرآفرینی نقش پربار داشته اند و همین دو خصلت ارزشمند ادبی سبب شده است تا نمادها در ساز و کار سرایندگی، به شکلی کارآمد مورد توجه قرار گیرند. شاعران نیز برای رهایی از ورطه ی تاریک و ناپیدای شعارزدگی وگریز از هرگونه سانسور، راهی جز تمسک به نمادهای گوناگون نیافتند .بر همین اساس می توان گفت یکی از انگیزه های رویکرد شاعران معاصر فلسطین به سمبل(نماد)، بیان غیر مستقیم افکار واندیشه واحساسات می باشد. در این روش شاعر به منظور پربار کردن محتوای شعری و تبین اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی جامعه و حالات درونی خود به صورت رمز گونه، پرده از حقایق می گشاید. در میان سمبلها، نمادهای دینی به لحاظ ماهیت مذهبی و تأکید شاعران بر محتوای غنی فرهنگ قرآنی، نسبت به نمادهای حماسی، نمود بیشتری دارند. از میان نمادها ی قرآنی شخصیت حضرت یوسف (ع) به دلیل برخورداری از پتانسیل ودلالتهای بالقوه و سازگار با تجربه درونی شاعران فلسطین،نسبت به سایر سمبلهای دینی بسامد بیشتری داشته است. شاعران فلسطینی در آثار خود ابعاد داستانی شخصیت حضرت یوسف (ع) را مورد بازنگری قرار داده، از آن، در جهت انتقال داده های ذهنی خود به شکل رمزگونه ونمادین بهره جسته اند. در ضمن شاعران فلسطین در پرداختن به این گونه نمادها (نمادهای قرآنی) همواره وجه تحریکی و تشجیعی آنها را مد نظر داشته اند. نتیجه تحقیق حاکی از آن است که فراخوانی شخصیت حضرت یوسف (ع) در شعر فلسطین، مفاهیمی چون مقاومت وپایداری،امید و رهایی ازگرداب بحرانهای سخت، را پررنگ وتقویت کرده است. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی و توصیفی است و سعی در پاسخ دادن به سؤالات زیر دارد: الف: نماد چیست و چه تأثیری بر فرآیند زبان شعری دارد؟ ب: مهمترین انگیزه های شاعران فلسطین از کاربرد نمادین شخصیت حضرت یوسف (ع) چیست؟ ج: فراخوانی شخصیت یوسف (ع) و داستان آن، چه تأتثری بر افق شعری شاعران فلسطینی ومخاطبان آنان داشته است.
۱۸۵۹.

نوشتن از فاصله صفر

نویسنده:

کلید واژه ها: داستان راوی روایت شفاهی دفترچه خاطرات مکان ممنوع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۱ تعداد دانلود : ۹۲۶
نوشتار حاضر کوششی است برای تحلیل و واکاوی داستان هایی که نویسنده از درگیری در طرح پیگیر داستان طفره رفته و به نقش گزارش دهنده صرف بسنده کرده است. شایع ترین روش برای دستیابی به چنین طرحی، بازنویسی واقعه ای است که در کتاب یا دفترچه خاطرات ثبت شده و نویسنده وانمود می کند به طور تصادفی به دست او رسیده و به عنوان ناشری امین آن را بی کم و کاست منتشر کرده است. در اندک مواردی نویسنده سهم بیشتری برای خود در نظر گرفته و در مقام مترجمی دقیق متن اصلی را-که عموماً مربوط به دورانی قدیم است- به زبان امروز برگردانده است. در مواردی دیگر نویسنده نقش فعال تری برای خود قائل می شود. در مجلس نقلِ راوی، شاهد و ناظر بر حادثه ای خاص، می نشیند و گاه با پرسش هایی او را به توضیح و تفصیل بیشتر وامی دارد، سپس شنیده های خود را به طور کامل و با امانتی ستودنی- که مرتب به رخ خواننده کشیده می شود- ثبت می کند و به ظاهر و بی واسطه اظهارنظر شخصی به خواننده انتقال می دهد. از همین رهگذر نویسنده گاه به نقل داستان یا ماجرایی می پردازد که حول محور شیئی خاص صورت گرفته که وجود آن شیء همچون طلسم با رویکردی تابومانند، زندگی قهرمان داستان را دگرگون کرده است. در مواردی این شیء تأثیرگذار به اتاق، خانه یا محوطه ای که ورود به آن برای قهرمان ممنوع بوده است، تحویل و تبدیل می شود. در اینجا نیز نویسنده به جز نقل مو به موی حوادث، نقش دیگری بر عهده نمی گیرد. استفاده از تکنیک های یادشده برای تقلیل نقش نویسنده موجب پیامدهایی خاص در داستان می شود؛ از آن جمله است: مستندسازی و بیان داستان در لحظه؛ بهره مندی از نقش تقدیر و تحمیل امر مقدّری که محتوم بودن آن کاملاً قطعی است، زیرا درگذشته اتفاق افتاده و از این رو امکان هیچ دخل و تصرفی در آن وجود ندارد؛ بهره مندی از پدیده فرافکنی، به طوری که نویسنده را قادر می سازد بدون درگیری مستقیم در روایت، سرّ دلبران را در حدیث دیگران بازگوید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان