مقاله حاضر به بررسی نخستین نمایشنامه های اقتباسی از هزار و یکشب در آغاز شکل گیری نمایشنامه نویسی ایران اختصاص دارد. از آنجا که هزار و یکشب در زمره افسانه شمرده شده است؛ ابتدا افسانه را تعریف کرده و سپس به علت پدید آمدن افسانه در تمدنهای انسانی پرداخته و آنگاه جایگاه آن را در فرهنگ و هنر و ایران و سایر ملل بررسی کرده ایم. در ادامه، هزار و یکشب به طور اجمالی معرفی شده و مقاله نگاهی کوتاه به تاثیر این اثر در هنر و ادبِ جهان انداخته است.
به دنبال یافتن اولین نمایشنامه نویسان ایرانی که از هزار و یکشب اقتباس کرده اند، لازم بود تاریخ شکل گیری ادبیات معاصر و نمایشنامه نویسی را بررسی کنیم. از این رو، به اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی دوران قاجار و طلیعه های نوآوری هنری که از همان دوران شکل گرفت و نمایشنامه نویسی به شکل امروزی آن در ایران آغاز شد نگاهی افکنده ایم. در پایان، نمایشنامه «حرم خلیفه هارون الرشید» از رضا کمال و «سفر هشتم سند باد» از پرویز ناتل خانلری به عنوان اولین آثار اقتباسی از هزار و یکشب بررسی شده اند.
ادبیات دفاع مقدس، با توجه به هویت الهی و آرمانی خود، در معرفی جهان بینی الهی پیشتاز است و در عصر تکنولوژی، صنعت، ارتباطات و جنگ رسانه ها، بیانگر نوعی ارزش الهی و آرمانی است که فطرت انسان ها را به پذیرش جهان بینی الهی فرا می خواند. کتاب خاک های نرم کوشک، اثری از گونه زندگینامه فردی و حاصل تلاش سعید عاکف در باب شهید عبدالحسین برونسی است. در مقاله پیش رو، نگارندگان برآنند تا ضمن شناساندن شخصیت شهید عبدالحسین برونسی از فحوای خاطرات کتاب مذکور، به تحلیل مبانی عرفانی و اخلاقی شخصیت ایشان بپردازند.
در این نوشتار، ضمن برشمردن تعدادی از اصول عرفان و مبانی اخلاق و تعریف اجمالی آنها، به جنبه های کاربردی این مسائل در شخصیت شهید برونسی پرداخته شده است. اگر هدف نهایی هر انسانی، نیل به کمال باشد، بدون شک شهید برونسی با رعایت این اصول و مبانی به آنچه در پیش روی داشته، رسیده است.
ازآنجاکه در دوره عباسی زبان و فرهنگ ایرانی اندکی از هویت ازدست رفته خود را بازیافت، این عصر در تاریخ زبان و ادب پارسی مرحله ای مهم به شمار می آید. در همین زمان است که جنبش شعوبیه به اوج قدرت و فعالیت خود می رسد. شعوبیان، گاه با شمشیر و مبارزه رودررو، و گاه به وسیله قلم، در تلاش برای احیای شکوهِ تمدنِ ایرانِ باستان و اثبات نبوغ ایرانی بودند. ایشان، اگر چه در هردو میدان اکثراً ناکام ماندند، سهمی بارز در نوزایی و احیای دوباره زبان، و فرهنگ پارسی پیش از اسلام داشتند. دراین میان، أبّان بن عبد الحمید لاحقی، شاعرِ ایرانی الاصلِ عرب زبان، با به نظم درآوردن بسیاری از نوشته های مهمِ تاریخی-حماسی و اخلاقی-تربیتیِ مربوط به ایران پیش از اسلام، به زبان عربی، نقش مهمی در این جریان ایفا نموده است، کتاب هایی مانند کلیله و دمنه، سیره انوشیروان، کارنامه اردشیر، کتاب مزدک (مَردَک)، سندبادنامه و بلوهر و بوذاسف.
در جستار پیشِ رو، نگارنده کوشیده، پس از نگاهی کوتاه به زندگی نامه و کارنامه هنری أبّان، به انگیزه های اصلی وی در به نظم درآوردن این کتاب ها دست یابد. به نظر می رسد أبّان، مانند ابن مقفع و بسیاری از ایران دوستان عصر عباسی، قصد داشته از راه این ترجمه ها خرد و فرهنگ ایرانِ باستان را ـ هرچند در قالب زبان عربی ـ زنده نگاه دارد.
تمثیل اخلاقی، قصه ای است که در آن درون مایه بر تصویر غلبه دارد و صورت قصه و اشخاص تنها ابزاری هستند که یک پیام عادی و از پیش تعیین شده را بیان می کنند. حکایات اخلاقی در کتاب مرزبان نامه، نمونه های دقیق این تمثیل هستند. تمثیل در اغلب داستان های مرزبان نامه از سه سطح منطقی مبتنی بر استدلال تشکیل شده است که می توان الگوی ABA را برای همه تمثیل های موجود در مرزبان نامه طراحی کرد؛ به این معنا که تمثیل در مرزبان نامه، حرکتی است از نقطه A به B و سپس برگشتن به نقطه A. ساختار تمثیل در مرزبان نامه، ساختاری دوری و بسته است. این برهم نمایی آغاز در پایان هر تمثیل در اقناع مخاطب، تقریر پیام، تأکید و تثبیت معنا، تحقیق مفهوم، رفع توهم و دفع غفلت مؤثر افتاده است. این الگوی خاص یکنواخت و واحد تمثیل در مرزبان نامه در اثبات یک موضوع و اقناع مخاطب قدرت شگرفی یافته است. چگونگی این ساختار و واکاوی آن در این مقاله بررسی شده است.
عطار در بین شاعران بزرگ ایران از همه به حکایت پردازی شهره بوده و در آثار منظوم و منثور وی هزاروهشتصد و هشتاد و پنج حکایت آمده است (فروزانفر، ص 51)، که نشان می دهد این فن یکی از اصلی ترین جنبه های فکری و هنری اوست.اگرچه عطار (مصیبت نامه، ص 365)، با وقوف بر این امر، بر خویش می بالد که در این فن گوی سبقت از دیگران ربوده است، به نظر می آید چندان دقایق و نکات باریک داستان نویسی را، آن چنان که اصول و معیارهای ساختاری مدون این فن حکم می کند، مراعات نکرده و نتوانسته است به حکایات خویش ساختاری منسجم و منطقی بدهد. شاید عطار خود بر این ضعف آگاه بوده است. وی، در پایان منطق الطیر، هشدار می دهد که در این اثر به دنبال زیبایی های شعری نباشند بلکه به معانی و اسرار نهفته در آن بنگرند: در کتاب من مکن ای مرد راه از سر شعر و سر کبری نگاه از سر دردی نگه کن دفترم تا ز صد یک درد داری باورم گوی دولت آن برد تا پیشگاه کز سر دردی کند این را نگاه هر که این برخواند مرد کارشد وان که این دریافت برخوردار شد اهل صورت غرق گفتار من اند اهل معنی مرد اسرار من اند یکی از اشکالات اساسی ساختاری منطق الطیر در انتخاب هدهد به مقام رهبری مرغان در سیر و سلوک به سوی سیمرغ نمایان شده است – اشکالی که نه تنها به ساختمان منسجم داستان آسیب رسانده بلکه با یکی از عمیق ترین مبانی فکری اهل تصوف در تضاد است. با تشکیل انجمن مرغان برای یافتن پادشاه، معرفی کردن هدهد سیمرغ را به آنها، عذرهای مرغان و پاسخ های هدهد، آگاهی مرغان از نسبت خویش با سیمرغ و ایجاد میل و رغبت به سیر و رسیدن به درگاه او، داستان به مرحله ای می رسد که برای انتخاب رهبر قرعه می کشند ...
بخش زیادی از اشعار دوره میانه ایران را مانویان پارسی، پارتی و سغدی زبان سروده اند. این اشعار یا ستایشی و آیینی اند؛ یا سرودهایی عرفانی که سرگذشت غریبانه نور را در زندان ماده روایت می کنند. سرودهای اخیر چون با انسان پیوند بیشتری دارند، عنصر عاطفه و خیال در آنها آشکارتر است و هنر سخنوری شاعران مانوی را در آنها بهتر می توان دید. در این اشعار از صنایع ادبی در هر دو حوزه بدیع لفظی و معنایی استفاده چشمگیر شده است، که گذشته از آرایه هایی که وجودشان از هر شعری انتظار می رود و در ذات شعر است، نمونه هایی می توان یافت که حتی با تعریفات کتب بلاغی دوره اسلامی، که گاه در تقسیمات هر مقوله بدیعی راه افراط پیموده اند سازگار است. آرایه های ادبی در سرودهای مانوی ایرانی به دو گروه موسیقی اصوات (بدیع لفظی) و موسیقی معنوی (بدیع معنوی) قابل تقسیم است؛ در زمینه بدیع لفظی آرایه تکرار (تکرار واژه، جمله و واج)، و در زمینه بدیع معنوی از آرایه هایی چون تضاد، ایهام و التفات استفاده شده است. در این مقاله چگونگی استفاده شاعران مانوی از آرایه های ادبی در سرودهای بازمانده به زبان های فارسی میانه، پارتی و سغدی با ذکر نمونه نشان داده شده است.