فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۵٬۵۲۶ مورد.
منبع:
فرهنگ بهار ۱۳۷۵ شماره ۱۷
حوزه های تخصصی:
داستانی که در این گفتار بررسی شده، در ادب فارسی مشهور و تمثیلی است برای خیالبافانی که از واقعیتها دور افتاده و بر نبوده ها تکیه کرده اند. برای مقایسه صورتهای مختلف داستان، نخست متن سنسکریت براساس متن ویراسته هر تل آوانویسی شده است.از آنجا که در زبان سنسکریت صورتهای ترکیبی فراوان و جدا کردن اجزاء ترکیب و شناخت آنها به سبب دگرگونی واجها دشوار است، یکبار دیگر صورتهای ترکیبی از یکدیگر مجزا شده و تمام متن بر این پایه نیز آوا نویسی شده است. تجزیه و تحلیل دستوری متن براساس همین آوانویسی دوم است.نکته درخور یادآوری آنکه، اجزاء ترکیب در سنسکریت همه جا شناسه صرفی نمی پذیرند و در بیشتر صورتها شناسه تنها در پایان ترکیب می آید، آخرین بخش این گفتار اختساس به ترجمه متن سنسکریت و نقل و مقایسه آن با صورتهای فارسی و نتیجه گیری دارد.شماره گذاری بندها در متن سنسکریت نیست و برای سهولت کار در آوانویسی افزوده شده است.
فرآیند فردیت در «حکایت مرد بغدادی» در مثنوی مولانا و «کیمیاگر» اثر پائولو کوئیلو
منبع:
مطالعات داستانی سال سوم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
67 - 88
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های مطالعه و پژوهش در متون ادبی کلاسیک به کارگیری نظریات جدید در خوانش این متون است. ب ه این مطالعات که با استفاده از نظریات مطرح در علومی نظیر جامعه شناسی، روان شناسی، اسطوره شناسی و مردم شناسی انجام می شود، مطالعه بیرونی ادبیات می گویند. در این مقاله «حکایت مرد بغدادی» از دفتر ششم مثنوی و رمان کیمیاگر اثر پائولو کوئیلو به عنوان نمونه بازنویسی شده «حکایت مرد بغدادی» را با استفاده از نظریه فرآیند فردی ت در مکت ب روان شن اسی تحلیلی کارل گوستاو یونگ (1961- 1875) تحلیل کرده ایم. یونگ یکی از نظریه پردازان نقد روانکاوی است. فرآیند فردیت از مهم ترین نظریه های وی در مکتب روان شناسی تحلیلی است. یونگ در نظریه خود توجه ویژه ای به ناخودآگاه جمعی دارد و کهن الگوهایی را در مکتب خود توصیف می کند. هدف نگارندگان این پژوهش خوانش حکایت مثنوی و رمان کیمیاگر براساس فرآیند فردیت با روش تحلیلی است. در پایان این خوانش توانستیم فرآیند فردیت و کهن الگوهای آن از جمله من، سایه، خود، نقاب، پیر دانا و آنیما را با عناصر آنها تطبیق دهیم و در پایان به این نتیجه رسیدیم که سفر قهرمان در هر دو داستان برای به دست آوردن گنجی نادر، کاملاً با سفر درونی فرد با هدف خویشتن یابی و رسیدن به وحدت و یکپارچگی لایه های روان مطابق است و هر دو قهرمان در مصر با عسس و راهزن (که نمادی از خود است) روبه رو می شوند و در نهایت در خانه و کلیسای دیار خود به گنج اصیل (که نمادی از خویشتنِ خویش است) دست می یابند.
جلوه های فرهنگ عامه در نمایشنامه های حمید امجد ( با تمرکز بر نمایشنامه های سه خواهر و دیگران، پستوخانه، شب سیزدهم و زائر )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر سعی دارد تا با ردیابی شاخص های فرهنگ عامه در روند تولید متون نمایشی ایران به راهکارهای بومی سازی ادبیات نمایشی توجه نشان دهد. این مطالعه به شیوه میان رشته ای سعی دارد نقش تأثیرگذار فرهنگ عامه را در پردازش الگوهای بومی نگارش خلاق برای هنرهای نمایشی بررسی کند. حمید امجد به عنوان یکی از نمایشنامه نویسان نسل متأخر ایرانی به دلیل بهره گیری از وجوه متنوع فرهنگ عامیانه در خلق و بازنمایی جهان نمایشی آثارش نمونه پژوهشی مناسبی تلقی می شود تا شاخص هایی نظیر زبان گفتار، باورها و آداب و رسوم، رفتارها یا نشانه های رایج در فرهنگ عامیانه ایران مورد تحلیل قرار گیرند. این تحقیق با گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و به شیوه مواجهه مستقیم با متن های نمایشی تدوین شده و با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی تلاش می کند تا ظرفیت های بالقوه فرهنگ عامه ایران را در سازماندهی ایده و تحقق آنها به کمک شگردهای نمایشنامه نویسی را موکد سازد. یافته های این تحقیق نشان می دهد پاره ای از مهم ترین شاخص های فرهنگ عامه ایران نظیرداستان های عامیانه، ضیافت های عامیانه، زبان عامیانه به طرق گوناگون در روند خلق نمایشنامه های حمید امجد مورد توجه واقع شده است. مقایسه ای تطبیقی با برخی مفاهیم و عناصر نمایشی نظیر شخصیت پردازی، موضوع نمایشی، خلق فضاهای اقلیمی و نیز لحنی فرهنگی، کاربرد وجوه غالب متفاوتی از این حیث را نشان می دهد. در نهایت این مقاله نشان می دهد که بکارگیری عناصری از فرهنگ عامه در نحوه سازماندهی اطلاعات نمایشی به نحو قابل توجهی نشان از تمایل این نویسنده برای خلق یک الگوی درام بومی دارد.
بررسی مآخذ برخی از اندرزهای شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به اندرز و اندرزگویی در ایران قدمتی به درازای تاریخ دارد، به طوری که در میان قدیمی ترین آثار باقی مانده از ایران باستان، می توان شاهد حضور پندها و اندرزها بود.
این سنّت در دوران اسلامی ادامه یافته و به موجودیت خود تا روزگار ما نیز ادامه داده است و در این مسیر تقریباً طولانی، بسیاری از ادیبان و بزرگان ایرانی بدان روی آورده و در این زمینه آثاری گرانقدر از خود به یادگار نهاده اند.
یکی از بزرگترین شاعران ادبیات فارسی که به مقوله پند و اندرز توجّه خاصی داشته، ابوالقاسم فردوسی است، وی در شاهنامه برای پند و اندرز جایگاه ویژه ای قائل شده و ابیات شیوا و پر مغز فراوانی را در این زمینه از خود به یادگار نهاده است که از دیرباز مورد استقبال عامه مردم قرار گرفته اند، و این البته جدای از اندرزهای بی شماری است که در متن داستان های شاهنامه وجود دارد و از زبان شخصیت ها بیان می شوند.
این تحقیق بیش از هر چیز دیگری می کوشد تا آبشخورهای فکری پاره ای از اندرزهای شاهنامه را بر ما معلوم گرداند و در این راستا شماری از کتاب ها و اندرزنامه های پهلوی نظیر اندرزهای آذرباد مارسپندان، جاویدان خرد، پندنامه ی بزرگمهر و اشعار چند شاعر ماقبل فردوسی همچون رودکی به عنوان منابع تأثیرگذار بر اندرزهای شاهنامه معرفی شده اند.
چهره ساقی در غزل شاعران عارف دوره قاجار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
واژه «ساقی» در متون عرفانی، از معنای اولیه خود فراتر رفته و به صورت یک اصطلاح به معنی فیض رساننده ای که سالکان راه معرفت را به دریافت و کشف رموز و حقایق عرفانی نائل می سازد، مورد استفاده قرار گرفته است. در این متون، ساقی در کنار دیگر اصطلاحات عرفانی همچون شراب، جام، مستی، باده، مطرب و... به کار گرفته شده تا عمیق ترین مباحث و احوال عرفانی را با پوشیده ترین شکل ممکن برای اهل معرفت بیان نماید. تبیین و تحلیل مفهوم ساقی، می تواند در فهم دقیق متون عرفانی نقش به سزایی داشته باشد. شعر عرفانی دوره قاجار، استمرار شعر عرفانی سبک عراقی است. در این دوره، گروهی از شاعران به سرودن اشعار عرفانی تمایل نشان داده و در این زمینه طبع آزمایی کردند. فروغی بسطامی، میرزاحبیب خراسانی و حکیم صفای اصفهانی، از جمله شاعران مشهور دوره قاجارند که در اشعار خود به مضامین عرفانی توجّه داشته اند. در دیوان این شاعران، اصطلاح ساقی به عنوان شخصیّتی اصلی و تأثیرگذار، درخور تأمّل است. در این پژوهش با بررسی واژه ساقی، به تحلیل این اصطلاح عرفانی در اشعار شاعران یاد شده پرداخته ایم که حاصل این پژوهش دست یافتن به جنبه های مختلف شخصیّت ساقی در نظرگاه این سه شاعر است. وجود معانی گوناگون همچون «معشوق الهی»، «پیر»، «ساقی دینی» و «ساقی باده پیما» برای اصطلاح ساقی در دیوان این شاعران؛ اهداف حضور ساقی در شعر عرفانی و تحلیل مباحثِ مرتبط با ساقی همچون طلب از ساقی، تأثیر باده ساقی، وصف ساقی و پیمان بستن با او، از جمله یافته های این پژوهش است که می توان به آن اشاره نمود.
انعکاس آموزه های تعلیمی در خمسه نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزة ادبیات تعلیمی فارسی نه تنها در قالب و شیوة بیان بسیار رنگارنگ و متنوع می نماید، که در محتوا نیز پهنة وسیعی درنوردیده و از فردیترین عرصة خود سازی و آموزش و تزکیة درون در آثار صوفیانه و حتی آثار غنایی تا برونیترین حوزة انسانی، یعنی آثار سیاسی و اجتماعی را در بر می گیرد. ادب تعلیمی، همچنان که از نام آن برمی آید، ادبیاتی است که در خدمت ارشاد و تعلیم باشد. هدف اصلی سراینده در این نوع از اشعار، تشریح و تبیین مسائل اخلاقی و اندیشه های مذهبی، حکمی و مضامین پند واندرزی است.اشعار تعلیمی گاهی به صورت منظومه ها و داستان ها و قطعاتی مستقل و جداگانه و گاه در میان موضوعات دیگر ادبی به تعلیم و پند و اخلاق و مفاهیم حکمی، مذهبی، پندواندرز می پردازد.
نظامی گنجوی، هرچند بیشتر به عنوان شاعری تغزّلی و غنایی شهرت دارد؛ اما بررسی دقیق آثار وی، نشانگر سیمای خردورزانه و تعلیمی آثار وی، در پسِ سخن پردازی های هنرمندانه اوست. نظامی با بهره گیری از آموزه های اخلاقی شعر خود را ارزش و غنای بیشتری بخشیده است. شعر او پیام جامع و جهانی دارد و مختص به تاریخ یا فرهنگ خاصی نیست.
این مقاله درون مایه های تعلیمی منظومه های نظامی گنجوی را می کاود تا ارزش واعتبار هنری آثار او در همراهی با آموزه های تعلیمی و اخلاقی را نشان دهد واز طریق همین آموزه ها گرایش های اخلاقی، سلایق رفتاری و جهان بینی او را بررسی نماید.
مضامین تعلیمی در شعر آیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر تعلیمی، پیشینه ای کهن در ادب فارسی دارد و شعر آیینی را یکی از گونههای آن است. این قسم از شعر در دهههای اخیر از رونق بیشتری برخوردار بوده است و آن را در میراث ادبی گذشته فارسی با عنوانهایی همچون ادبیات دینی، ادبیات مذهبی، ادبیات مناسبتی و مانند این ها میشناسیم. این مقاله می کوشد تا تعریف شعر آیینی، ویژگیهای چشمگیر این نوع شعر، درون مایه شعر آیینی از دیدگاه تعلیمی و اندیشه های تعلیمی در انواع شعر آیینی را مورد بحث و بررسی قرار دهد و طیف گسترده حضور این قسم از شعر را که در برگیرنده سرودههای توحیدی، مدح و منقبت مذهبی و سوگ سرودههای مذهبی در ادب فارسی است نشان دهد و از دریچه ادبیات تعلیمی به بررسی این گونه سرودهها بپردازد.
پیش نمون و انواع آن در داستان های شهریار مندنی پور
حوزه های تخصصی:
پیشینه ی شخصیت در آثار داستانی مسئله ای است که از مدت ها پیش وجود داشته، اما در ایران کمتر به آن پرداخته شده و بیشتر به صورت جزیی و گذرا مطرح بوده است. در این مقاله، پیش نمون و انواعِ آن در ادبیات داستانی به ویژه در داستان های شهریار مندنی پور بررسی و تحلیل می شود.
شهریار مندنی پور در زمینه های ادبیات کودک و نوجوان، رمان بزرگسال و به ویژه داستان کوتاه قلم زده است. مندنی پور شش مجموعه داستان کوتاه دارد. وی به طرزی شگفت انگیز از انواع پیش نمون های هنری، ادبی، سیاسی و جز آن بهره برده است. مندنی پور در شخصیت پردازی آن چنان هنرمندانه عمل کرده است که گویی شخصیتی منحصر به فرد را آفریده است و شخصیت داستانی او پیش از این، نمونه ای نداشته است.
افزون بر این، خواننده با مطالعه ی این مقاله با بخشی از تکنینک های هنرمندانه و ظرایف شخصیت پردازی شهریار مندنی پور نیز آشنا می شود.
گزارش مختصری درباره هجو نویسی فردوسی
حوزه های تخصصی:
باورها و عناصر ادبیات عامه در رُمان سووشون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان سیاسی- اجتماعی سووشون که با شهرت خود، سیمین دانشور را در کنار بزرگان داستان نویسی ایران قرار داده، افزون بر خصلت جمع گرایی و توده اندیشی، مجموعه ای از ادبیات و باورهای مردم ایران است. توجه به فرهنگ و ادبیات عامه در اثر دانشور نه تنها عیب نیست، بلکه در نوع خود بیانگر بلاغت و سخندانی اوست.
مقاله حاضر به بررسی عناصر ادبیات و باورهای عامه در این اثر می پردازد. در این پژوهش باورهای عامه نظیر توتم، تابو، فتی شیزم، آنیمیزم، مانا، نوما و خرافه ابتدا تعریف و تشریح شده اند، سپس شواهد آن از متن ارائه گردیده است. در مقدمه ویژگی ها و کارکردهای ادبیات عامه و سپس وضعیت ادبیات داستانی و موقعیت سووشون و جایگاه آن در فرهنگ مردم بیان شده است. سووشون با وجود خصلت توده گرایی، بسیاری از معایب نثر معاصرانش، نظیر رکاکت بی حد، تعصب و تحزب و تجددگرایی های بی معنی را ندارد. یافته ها نشان می دهد که سووشون موفقیت و اقبال خود را مدیون به کارگیری همین عناصر و باورهاست. البته دانشور هریک از این عناصر را برای اثرگذاری بیشتر بر مخاطب، با اغراق و غلو همراه کرده و آن را دست مایه ای برای پرورش مطلب و غنای اثر قرار داده است.
غزل زاییده ی عشق و عشق زاییده ی جمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر غنایی شعریست که احساسات و عواطف شخصی گوینده را بیان کند و اگر حاوی و اندیشههای مختلفی هم باشد، این معانی و اندیشه ها در خدمت بیان عواطف شاعر است. غزل بارزترین نوع شعر غنایی است که بر مدار عشق میگردد. خواه عاشقانه خواه عارفانه، عاطفه عشق را پیش از آن که جزو وجود شاعر و تجربه ی غالب حیات او شود، نمیتوان به گونه ای کاذب بر خود بست، به همین سبب صمیمیت عاطفی و غالباً حقیقی عشق بر زبان غزل تأثیر می گذارد و از آنجا که انسان موجودیست سرشار از عواطف متناقضی همچون عشق، نفرت و غم، شادی و یأس، امید و ترس، دلاوری و خشم و رحم و میل، ادب غنایی و غزل می تواند عرصهی بروز و ظهور این عواطف باشد. عشق نتیجهی جلوهی معشوق است و جلوه لازمهی ضروری حسن. جمال معشوق است که عاشق را شیفته می سازد یعنی زیبایی عشق آفرین است و جمال از عشق که زاییده ی آن است تفکیک ناپذیر است، عشق که نخستین فرزند جمال است با خود گرما و نیرویی را به همراه دارد که همه ی موجودات هستی را به حرکت در می آورد. این مقال بر آن است که پیوند بین غزل و عشق و همچنین عشق و جمال را به روش تحلیل متن مورد واکاوی و توصیف قرار دهد.
لزوم نقش کهن الگوی پیر خردمند در تعلیم بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار نظامی به دلیل پیچیدگی های معنایی و زبانی، همواره از مت ون باز و تاویل پذیر به شمار آمده و درباره ی آن از منظرهای گوناگون سخن رفته است. نقد کهن الگویی آثار ادبی از فروع نقدهای روان شناختی است که در دهه های اخیر هم چون مطالعات میان رشته ای دیگر رونق و روایی یافته است. این نقد که به بررسی مضامین و تصاویر کهن الگویی در نهاد انسان ها می پردازد، از جهتی نشان دهنده ی جهانی بودن پیام انسانی و احساسات شاعر است؛ از طرفی هم یکی از ارکان استوار ماندگاری و جاودانگی یک اثر در مشرق زمین، تاکید بر اصول و آموزه های پندگونه و اخلاقی است که هدف اصلی سراینده در شعرهای تعلیمی، آموزش حکمت و اخلاق، هم چنین تشریح و تبیین مسایل و اندیشه های تربیتی، فلسفی و مضامین عبرت آموز است، می باشد. حکیم نظامی گنجوی نیز منظومه ی اسکندرنامه را جلوه گاه اندیشه ها، اصول اعتقادی، اخلاقی و فلسفی خویش قرار می دهد و ارزنده ترین مفاهیم بشردوستانه را در اشعار خود از زبان قهرمان و پیرخردمند به تصویر می کشد. او که متفکّری آرمان گراست، شخصیت اسطوره ای قهرمان داستانش یعنی اسکندر را به کمک راهنمایی های پیر دانا تا حد یک انسان آرمانی بالا می برد؛ انسانی که با ویژگی های رفتاری اش هر لحظه در فرآیندفردیت کمالی به کمالات قبلی او افزوده می گردد. در این پژوهش با دید مکتب روان کاوی یونگ و از منظرکهن الگویی به اسکندرنامه ی نظامی نگریسته شده و به شخصیت پررنگ و تکرارشونده ی پیرخردمند و نقش او در نکات تعلیمی پرداخته شده است.
شهر آشوبِ مهستی، پناهگاه امن ِ اعتراض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر آشوب های مهستی تعریضی است به شاعران ستایشگر و ممدوحان شیفته ی قدرت در جامعه ای طبقاتی که مدیحه اعتبار خاصی داشت و ارزش حاکمان به مدیحه سرایان درباری بود. هدف این مقاله شناخت نشانه های پنهان این رفتار کنایی در معانی ضمنی شعر زنی شاعر در قرن ششم هجری قمری است. دوره ی سلجوقی به لحاظ شعری دوره ی اوج رونق شعرهای مدحی بود، امّا مهستی برخلاف شاعرانِ ستایشگر، شعرهای اجتماعی واکنشی سرود. چرایی این موضوع در مقاله ی حاضر با رویکرد جامعه شناسی ادبیات در سه بخش بررسی گردید، الف: نخست شرایط سیاسی، اجتماعی دوره ی مورد بحث و تأثیر آن بر شعر مطالعه گردید و جریان شعر ستایشی و کارکرد آن مورد بررسی قرار گرفت. ب: به سنت های فرهنگیِ محدود کننده که زن را از مقابله ی رویارو برحذر می کند و همچنین به وضعیت زنان و شرایط زنی شاعر اشاره شد. پ: با برداشت کلی از شهرآشوب های مهستی و تبیین رفتار زنانه او در برابر جریان شعرِ مدحی، مقاله نتیجه می گیرد که مهستی نخستین زنِ شاعری است که با رفتاری خردمندانه در قالب رباعی، شعر اجتماعیِ شهرآشوب را در مقابل مدح پادشاه و درباریان به شناخت و ستایشِ طبقه ی کارگر و مشاغل آن ها اختصاص داد و به گونه ای کنایی اعتراض خود را نسبت به شاعران مدیحه سرا و ممدوحان نشان داد و مدح را که خاصِ طبقه ی خواص بود از اعتبار انداخت.
عاشق ناکام
حوزه های تخصصی:
تحلیل و بررسی رمان«از به» رضا امیرخانی بر اساس الگوی کنشگرای گرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان «از به» رضا امیرخانی سرگذشت شخصیت های یک روایت است که به شکل 47 نامه از طرف عدّه ای از شخصیت های داستان به گروهی دیگر از شخصیت ها فرستاده می شود. این رمان به دلیل ساختار منحصربه فرد خود از منظر شکل گیری روایت و شخصیت پردازی، اثری درخور توجّه و قابل تأمّل است. رضا امیرخانی این رمان را در سال 1380 با موضوع دفاع مقدّس خلق کرده است. الگوی کنشگرای گرماس به عنوان محمل تحلیل این روایت می تواند با نگرشی جامع و کامل، نقش هر یک از شخصیت های رمان را در الگویی دقیق پیرامون سه محور «میل» «انتقال» و «قدرت» به نمایش بگذارد.
نتایج به دست آمده از این تحقیق، انطباق الگوی کنشگرای گرماس را در تبیین و تحلیل شخصیت های این رمان نشان می دهد. در محور میل؛ کنشگر اصلی «مرتضی مشکات» و اهداف او «شوق پرواز» و «فرزندخواندگی فرانک ناصری» است. در محور انتقال با فرستنده هایی مرتبط به هدف اصلی و هدف فرعی از نوع، شوق پرواز(مرتضی مشکات)، طیبه همسر مرتضی، سرگرد خلبان رحیم میریان و فرانک ناصری مواجه هستیم.گیرنده یا ذینفع های روایت به ترتیب؛ طیبه همسر مرتضی، سرگرد خلبان رحیم میریان، فرانک ناصری، مرتضی مشکات، عموی فرانک، سیروس؛ پسرعموی فرانک می باشند و در محور قدرت؛ یاریگران این روایت، سرگرد خلبان رحیم میریان، طیبه همسر مرتضی، فرانک ناصری، عموی فرانک، پیرزن و سر سرگرد خلبان آرش تیموری می باشند و بازدارندگان، فرماندهی نیروی هوایی و سرگرد خلبان آرش تیموری هستند.
سازوکار تعلیق در مقامات حریری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقامات حریری از جمله آثار حوزه فرهنگ و ادبیات عرب است که به دلیل کیفیت خاص زبان و توجه به بازی های زبانی و روایتمندی و وجهه داستانی اش از ارزش ویژه ای برخوردار شده است. پرهیز از مباحث صرفاً زبانی و تاریخی و توجه به فنون بیان و سخنوری در این اثر و گرایش به بررسی شیوه روایت و پردازش آن در بطن چنین زبانی می تواند زمینه ساز نگاهی نو و پویا در این متن باشد. «تعلیق»، به عنوان یکی از عناصر روایی در این اثر، سازوکار ویژه ای دارد. تعلیق در مقامات حریری مختص به ساحت روایی و داستانی آن نیست، بلکه کیفیت خاص زبان و برجسته کردن ادبیت آن، ضمن افزایش تأخیر و تعویق در سطح معنا و پیشبرد پیرنگ، باعث ایجاد نوعی تعلیق زبانی نیز شده است. این مقاله با توجه به ساحت زبانی و روایی تعلیق، با توصیف و تصویر سازوکارهای این پدیده در مقامات، نشان می دهد که تعلیق زبانی در این اثر ادبی بر تعلیق روایی غالب است.
نگاهی به برخی آموزه های اخلاقی- تعلیمی شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهریار، شاعری اخلاق گراست که در تبیین مضامین اخلاقی و تعلیمی در اشعار خود با مهارت و ملاحت تمام عمل کرده است. اگر چه در این مقال، مجال نشان دادن «ادبیت» کار شهریار نیست اما خواننده با ذوق درخواهد یافت که این شاعر زبردست، «آموختن» و «لذت» بخشیدن را دو عنصر متقابل و متعامل ادبیات می داند و خود نیز ادبیات را در خدمت اندیشه هایش قرار می دهد. بررسی اشعار شهریار نشان می دهد که وی به تعلیم مخاطب خود بسیار اهتمام ورزیده است. مهمترین مضامین تربیتی مورد توجه وی عبارتند از: مبارزه با هوای نفس، پرهیز از دنیاپرستی، مهرورزی و ترک خصومت، شرم، شکیبایی، ادب، سخاوت، قناعت، ترک آزمندی، فروتنی و نوع دوستی. در این پژوهش نگارندگان می کوشند به بررسی و تحلیل مضامین تربیتی به کار رفته در آثار شهریار بپردازند و ویژگی های بارز آن ها را تبیین نمایند.