بررسی مآخذ برخی از اندرزهای شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به اندرز و اندرزگویی در ایران قدمتی به درازای تاریخ دارد، به طوری که در میان قدیمی ترین آثار باقی مانده از ایران باستان، می توان شاهد حضور پندها و اندرزها بود.
این سنّت در دوران اسلامی ادامه یافته و به موجودیت خود تا روزگار ما نیز ادامه داده است و در این مسیر تقریباً طولانی، بسیاری از ادیبان و بزرگان ایرانی بدان روی آورده و در این زمینه آثاری گرانقدر از خود به یادگار نهاده اند.
یکی از بزرگترین شاعران ادبیات فارسی که به مقوله پند و اندرز توجّه خاصی داشته، ابوالقاسم فردوسی است، وی در شاهنامه برای پند و اندرز جایگاه ویژه ای قائل شده و ابیات شیوا و پر مغز فراوانی را در این زمینه از خود به یادگار نهاده است که از دیرباز مورد استقبال عامه مردم قرار گرفته اند، و این البته جدای از اندرزهای بی شماری است که در متن داستان های شاهنامه وجود دارد و از زبان شخصیت ها بیان می شوند.
این تحقیق بیش از هر چیز دیگری می کوشد تا آبشخورهای فکری پاره ای از اندرزهای شاهنامه را بر ما معلوم گرداند و در این راستا شماری از کتاب ها و اندرزنامه های پهلوی نظیر اندرزهای آذرباد مارسپندان، جاویدان خرد، پندنامه ی بزرگمهر و اشعار چند شاعر ماقبل فردوسی همچون رودکی به عنوان منابع تأثیرگذار بر اندرزهای شاهنامه معرفی شده اند.